به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بادام زمینی" در نشریات گروه "کشاورزی"

  • سعید مهدوی، ناصر محمدیان روشن *، مجید عاشوری، ابراهیم امیری، حمیدرضا درودیان

    به منظور بررسی اثر رژیم های آبیاری و مقادیر اسید هیومیک بر ویژگی های کمی و کیفی بادام زمینی، آزمایشی در مزرعه یکی از بادام کاران شهرستان آستانه اشرفیه استان گیلان به صورت یک بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال های زراعی 1397 و 1398 انجام گرفت. تیمارهای آزمایش شامل رژیم آبیاری (دیم و نیاز آبی 60، 80 و 100 درصد) به عنوان عامل اول (اصلی) و مقادیر اسید هیومیک (بدون کود، 3، 6 و 9 لیتر در هکتار) به عنوان عامل دوم (فرعی) بودند. نتایج پژوهش نشان داد که اثر متقابل آبیاری و اسید هیومیک بر عملکرد بیولوژیک و عملکرد غلاف و دانه معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه در تیمار آبیاری 100 و 80 درصد نیاز آبی و با مصرف اسید هیومیک 9 لیتر در هکتار به ترتیب با میانگین 2562 و 2526 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. عملکرد بیولوژیک در شرایط 80 و 100 درصد نیاز آبی به ترتیب در 6714 و 6772 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین عملکرد بیولوژیک در مقادیر مختلف اسید هیومیک در تیمارهای 9 لیتر در هکتار به مقدار 7436 کیلوگرم در هکتار مشاهده شد. عملکرد غلاف در تیمار 80 و 100 درصد نیاز آبی به ترتیب در 2427 و 2435 کیلوگرم در هکتار بود. کمترین و بیشترین عملکرد غلاف در مقادیر مختلف اسیدهیومیک به ترتیب در تیمارهای بدون کود و 9 لیتر در هکتار با میانگین 1453 و 2706 کیلوگرم در هکتار بودند. تیمار 80 درصد نیاز آبی گیاه و مقدار اسید هیومیک مصرفی 9 لیتر در هکتار با میانگین 745/5 کیلوگرم در هکتار، نسبت به سایر تیمارها، دارای بیشترین میزان بود. با توجه به نتایج پژوهش می توان مقدار مصرف 9 لیتر اسیدهیومیک در هکتار را با تامین 80 درصد نیاز آبی به عنوان شرایط مناسب برای منطقه مورد مطالعه پیشنهاد نمود.

    کلید واژگان: بادام زمینی, پروتئین دانه, عملکرد, نیاز آبی
    Saeed Mahdavi, Naser Mohammadian Roshan *, Majid Ashouri, Ebrahim Amiri, Hamidreza Doroudian

    In order to investigate the effect of irrigation regimes and amounts of humic acid on the quantitative and qualitative characteristics of peanuts, an experiment was conducted a split in a randomized complete block design. It was performed with three replications in the cropping years of 2018 and 2019 in Astana-Ashrafieh city of Guilan province. Experimental treatments included irrigation regime (rainfed and water requirement of 60, 80 and 100%) as the first factor and humic acid (without fertilizer, 3, 6 and 9 L.ha-1) as the second (secondary) factor. The results showed that the interaction of irrigation and humic acid on biological yield and pod and grain yield was significant. The highest grain yield was obtained in the irrigation treatment of 100 and 80% of water requirement and with the use of humic acid 9 L.ha-1 with an average of 2562 and 2526 kg.ha-1, respectively. Biological yield under 80 and 100% water requirement was 6714 and 6772 kg.ha-1, respectively. The highest biological yield was observed in different amounts of humic acid in treatments of 9 L.ha-1 at the amount of 7436 kg.ha-1. Pod yield in the treatment of 80 and 100% of water requirement were 2427 and 2435 kg.ha-1, respectively. The lowest and highest pod yields in different amounts of humic acid were in the treatments without fertilizer and 9 L.ha-1 with an average of 1453 and 2706 kg.ha-1, respectively. Treatment of 80% of plant water requirement and the amount of humic acid consumed at 9 L.ha-1 with an average of 745.5 kg.ha-1, had the highest rate compared to other treatments. According to the research results, the use of humic acid 9 L.ha-1 can be suggested by providing 80% of water requirement as suitable conditions for the study area.

    Keywords: Grain Protein Yield, Peanut, Water Requirement
  • عباس شریفی نیا، محمد غلامی پرشکوهی*، داود محمد زمانی، حامد افشاری

    هدف این تحقیق بررسی مصرف انرژی و تاثیر زیست محیطی کشت سویا و بادام زمینی، با تمرکز خاص بر یک مطالعه موردی است. کشت این محصولات برای تولید کشاورزی بسیار مهم است و درک مصرف انرژی و آسیب احتمالی آنها برای کشاورزی پایدار ضروری است. نتایج این مطالعه برای کشاورزان، سیاست گذاران و محققانی که در راستای تولید پایدار کشاورزی تلاش می کنند ارزشمند خواهد بود. این مطالعه نشان می دهد که تولید سویا در استان اردبیل با انرژی کل 20/43170 مگاژول در هکتار و همچنین انرژی خروجی 28/40417 مگاژول در هکتار و تولید بادام زمینی به 36/28677 مگاژول در هکتار کل انرژی نیاز دارد و 36/28677 مگاژول در هکتار انرژی تولید می کند. انرژی خروجی نتایج ارزیابی چرخه زندگی (LCA) نشان می دهد که انتشار گازهای گلخانه ای در مزارع ارتباط نزدیکی با نهاده های مورد استفاده در تولید سویا و بادام زمینی دارد. سوخت دیزل و کودهای شیمیایی منابع اصلی انتشار در هر دو سیستم هستند، به طوری که کشاورزی سویا به دلیل کاهش مصرف در مقایسه با بادام زمینی، سطوح بالاتری از آلاینده های سوخت دیزل را نشان می دهد. توزیع انتشار گازهای گلخانه ای از منابع مختلف در تولید سویا و بادام زمینی در این مطالعه برجسته شده است. هر دو روش تولید تاثیر قابل توجهی بر سلامت انسان دارند، به طوری که سویا مسئول 70 درصد انتشار گازهای گلخانه ای و بادام زمینی 65 درصد است. س

    کلید واژگان: مصرف انرژی, ارزیابی چرخه زندگی, بادام زمینی, سویا
    Abbas Sharifi Nia, Mohammad Mohammad Gholami Parashkoohi *, Davood Mohammad Zamani, Hamed Afshari

    This research aims to explore the energy usage and environmental impact of cultivating soybean and peanut, with a specific focus on a case study. The cultivation of these crops is crucial for agricultural production, and understanding their energy use and potential damage is essential for sustainable farming. The results of this study will be valuable for farmers, policymakers, and researchers working towards sustainable agricultural production. The study reveals that soybean production in Ardabil province of total energy was 43170.20 MJ ha-1, also, output energy was 40417.28 MJ ha-1, while peanut production requires 28677.36 MJ ha-1 of total energy and produces 28677.36 MJ ha-1 of output energy. The results of the Life Cycle Assessment (LCA) show that emissions on farms are closely related to the inputs used in soybean and peanut production. Diesel fuel and chemical fertilizers are the main sources of emissions in both systems, with soybean farming showing higher levels of diesel fuel pollutants due to reduced usage compared to peanuts. The distribution of emissions from different sources in soybean and peanut production is highlighted in the study. Both methods of production have a significant impact on human health, with soybean responsible for 70% of emissions and peanuts contributing 65%. Diesel fuel and nitrogen fertilizer have the most significant environmental impact, accounting for over 50% of the overall impact. Proper management of nitrogen fertilizer is essential for maximizing crop growth and yield, making it a top priority for researchers and farmers.

    Keywords: Energy Use, Life Cycle Assessment (LCA), Peanut, Soybean
  • محراب مهری چروده، حمیدرضا ذاکرین*، معرفت مصطفوی راد، سعید سیف زاده، سید علیرضا ولدآبادی
    اهداف
    مطالعه حاضر، به منظور ارزیابی عملکرد دانه، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت و تجمع اسمولیت ها در برگ بادام زمینی (Arachis hypogaea L.) تحت تاثیر سطوح مختلف آبیاری و سالیسیلیک اسید انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این آزمایش، در طی سال های زراعی 1398 و 1399 به صورت کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح رژیم آبیاری: عدم انجام آبیاری، آبیاری در مرحله گل دهی، آبیاری در مرحله نمو غلاف ها، آبیاری آبیاری در مرحله گل دهی + مرحله نمو غلاف ها و سه سطح سالیسیلیک اسید شامل 100، 200 و 300 میکرومول در لیتر به ترتیب به عنوان کرت اصلی و فرعی بود.
    یافته ها
    کم آبیاری سبب کاهش عملکرد دانه، شاخص کلروفیل برگ و محتوای نسبی آب برگ در بادام زمینی گردید. ولی، میزان برخی صفات فیزیولوژیکی نظیر پرولین، کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز، پراکسیداز، محتوای قندهای محلول در برگ ها، محتوای پروتئین محلول و محتوای آنتوسیانین برگ در واکنش به کم آبیاری افزایش پیدا کرد. سالیسیلیک اسید سبب بهبودی تمامی صفات اندازه گیری شده بادام زمینی در سطوح مختلف آبیاری گردید. بیشترین عملکرد دانه بادام زمینی (3450 کیلوگرم در هکتار) در پاسخ به انجام آبیاری تکمیلی در هر دو مرحله شروع گل دهی + تشکیل غلاف ها همراه با کاربرد 300 میکرومول سالیسیلیک اسید در لیتر به دست آمد.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این مطالعه، آبیاری تکمیلی و کاربرد برگی سالیسیلیک اسید می تواند در راستای افزایش مقاومت گیاهان در برابر تنش خشکی و بهبود عملکرد دانه تحت شرایط اقلیمی مشابه قابل توصیه باشد.
    کلید واژگان: اسمولیت ها, بادام زمینی, تنش خشکی, تنطیم کننده رشد گیاه, آنزیم های آنتی اکسیدان
    Mehrab Mehri Chavadeh, Hamid Reza Zakerin *, Marefat Mostafavi Rad, Saeed Sayfzadeh, Sayed Alireza Valadabadi
    Background and Objective
    In order to evaluate of grain yield, anti-oxidante enzymes activitie and osmolytes accumulation in leaves of peanut as affected by different irrigation levels and Salicylic acid, the present study was done.
    Materials and Methods
    This experiment carried out as split plat based on randomized complete block design with three replications in experimental field of Agicutural and Natural Resources Research and Education Center of Guilan Province, Astara, Iran, during 2018 and 2019 years. Four level of irrigation regimes including no irrigation (as control), irrigation at initial flowering stage, irrigation at pod formation stage and irrigation at initial flowering + pod formation stages and three levels of salicylic acid such as 100, 200 and 300 µmol/l comprised experimental treatments, as main and sub plot, respectively.
    Results
    Deficit irrigation decreased grain yield, chlorophyll index (SPAD) and leaf relative water content in peanut. Prolne, catalaz, superoxide dismutase, peroxidase, soluble sugar content, soluble protein content and leaf anthocyanin content enhanced in responses to deficit irrigation. In addition, foliar application of salicylic acid caused to improve all measured traits in peanut at different irrigation levels. The greatest grain yield of peanut (3450 kg/ha) was obtained in response to supplementary irrigation at both initial flowering stage + pod formation stage along with salicylic application at the rate of 300 µmol/l.
    Conclusion
    Based on results of this study, supplementary irrigation and foliar application of salicylic acid could be recommendable in direction to increase plant resistance to drought stress and grain yield improvement in peanut .
    Keywords: Anti-oxidant enzymes, Drought stress, Peanut, Plant growth regulator, Osmolytes
  • جعفر عبدی، عبدالله گل محمدی*، غلامحسین شاهقلی، عادل رضوانی وند فنائی

    بادام زمینی با توجه به کیفیت بالای روغن استخراجی و پروتیین بالای دانه یکی از گیاهان با اهمیت تیره بقولات می باشد. در پژوهش حاضر، تاثیر تعدادی از پارامترهای کاری یک خرمن کوب بادام زمینی شامل زاویه (شیب) الک، دامنه حرکت الک و سرعت مکش فن مکنده برای واحد جداسازی به صورت تجربی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. زاویه یا شیب الک شامل سه زاویه 5، 10 و 15 درجه، دامنه حرکت الک شامل سه فاصله 3.5، 5 و 7 سانتی متر و همچنین سرعت مکش فن شامل سه سرعت 8، 12 و 16 متر بر ثانیه بودند. به منظور تجزیه و تحلیل اثرهای اصلی و اثرهای متقابل عامل های مستقل، از طرح آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی و برای مقایسه میانگین ها، از آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح احتمال 5% استفاده گردید. همچنین تاثیر فاکتورهای آزمایشی بر ظرفیت مزرعه ای و ظرفیت ماده ای مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج، تاثیر زاویه الک، دامنه حرکت الک و سرعت مکش بر بازده تمیزکردن و نرخ از دست دادن بادام زمینی در سطح یک درصد معنی دار بود. با افزایش دامنه حرکت الک و سرعت مکش، نرخ از دست دادن بادام زمینی افزایش یافت. همچنین افزایش فاکتورهای آزمایش، تاثیر منفی بر روی ظرفیت مزرعه ای و ظرفیت ماده ای نشان داد. بیشترین ظرفیت مزرعه ای و ظرفیت ماده ای به ترتیب با 0.105 هکتار در ساعت و 509 کیلوگرم بر ساعت به شیب 5 درجه تعلق داشت که در دامنه حرکتی 3.5 سانتی متر و سرعت مکش فن 8 متر بر ثانیه به دست آمد.

    کلید واژگان: الک, بادام زمینی, بازده تمیز کردن, سرعت مکش
    J. Abdi, A. Golmohammadi *, Gh. Shahgholi, A. Rezvanivand Fanaei
    Introduction

    Peanut (Arachis hypogaea L.) is an annual plant of the legume genus that is cultivated in 109 countries due to its high-quality oil and seed protein. In Iran, this crop is cultivated on an area of 3000 hectares, with an average yield of 4 tons per hectare. Threshing performance significantly affects seed loss and physical damage, including cracking and crushing of seeds during harvest. Therefore, over the last century, extensive research has been conducted on different types of threshing methods, as well as the design and development of various threshing machines.Research on seed crops such as cereals and seeds suggest that factors such as the rotational speed of the thresher, threshing-concave distance, feeding rate, and shape of threshing teeth play a crucial role in determining the threshing efficiency and quality of the threshed seeds. Although limited research has been conducted on peanut threshing, there are currently no combine-machines available for this crop on global markets. Therefore, this study aims to investigate several working parameters of an experimental peanut thresher, including the effect of sieve angle, sieve range of movement, and suction speed on the separation unit.

    Materials and Methods

    The relevant experiments were conducted in the Parsabad Moghan region of Ardabil province (latitude 39.65 North, longitude 47.91 East). To conduct the experiments and separate the seeds from the pods, we used a peanut threshing machine cultivar Nc2, which is commonly cultivated under agricultural conditions in Ardabil and Gilan Agricultural Research Centers.To achieve the aims of this research, we investigated several effective parameters in the performance of the machine, including sieve angle, sieve movement range, and fan suction speed, to obtain the best settings for maximum threshing performance and separation efficiency. It is worth noting that the average seed weight per kilogram of peanut plant was between 300-400 grams, and the moisture content of the seeds in the tested cultivar was 45%. Before using the machine, workers must first dig up the plants and place them on the ground in a coupe, after which another worker must feed the plants into the machine through the feeder.

    Results and Discussion

    The study found that changes in sieve angle, sieve movement range, and suction speed significantly affect the separation efficiency and peanut loss rate at a 1% significance level. Increasing the sieving angle leads to a higher speed of material movement on the sieve, which results in insufficient time for separating straw from the seed. Similarly, increasing the sieve movement range causes a rapid decrease in cleaning efficiency. To achieve better straw-seed separation, it is necessary to apply impact shocks to the products located on the sieve within a short period. However, as the range of movement increases, the time interval between impact shocks also increases, which disrupts the straw's separation from the seed.The study found that increasing the sieve range and suction speed leads to a higher rate of peanut loss. This is due to the fact that when the suction speed and sieve movement range are increased, the product spends less time on the sieve, which results in insufficient time for proper separation. Additionally, high speed may exceed the limit of peanut seed and cause it to move out of the machine with the straw. Increasing the sieve movement range leads to a more uniform movement of straw and seed on the sieve; however, achieving better separation of straw from the sieve requires dynamic shocks and sudden acceleration, which decreases as the sieve movement range increases. The optimal farm capacity and material capacity were achieved with a 5-degree slope at 0.55 hectares per hour and 509 kilograms per hectare, respectively, using a sieve range of 3.5 centimeters and a fan suction speed of 8 meters per second.

    Conclusion

    The study concluded that the sieve movement range has the most significant impact on cleaning efficiency, while the sieve angle has the least effect. Similarly, the sieve movement range has the most significant influence on the rate of peanut loss, while the sieve angle has the least effect.

    Keywords: Cleaning efficiency, Peanut, Sieve, Suction velocity
  • فاروق فداکار ناورود، رسول اصغری زکریا*، معرفت مصطفوی راد، ناصر زارع، مینا مقدس زاده اهرابی

    این تحقیق به منظور بررسی پایداری عملکرد دانه 11 ژنوتیپ بادام زمینی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سه ایستگاه تحقیقاتی مختلف در استان گیلان، ایران، طی دو فصل زراعی 1398 و 1399 انجام شد. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثرات اصلی ژنوتیپ (G)، محیط (E) و اثرات متقابل آنها (G×E) بسیار معنی دار (01/0<p) بود. تجزیه به مولفه های اصلی (PCA) بر اساس ماتریس همبستگی رتبه ای نشان داد که دو PCA اول 6/76 درصد از واریانس متغیرهای اصلی را توجیه می کنند. بر اساس تحلیل بای پلات، آماره های پایداری ناپارامتری در چهار گروه طبقه بندی شدند. خوشه بندی ژنوتیپ ها بر اساس میانگین عملکرد و آماره های پایداری ناپارامتری، چهار گروه اصلی را نشان داد. نتایج حاصل از شاخص انتخاب ژنوتیپ ایده آل (IGSI) که با استفاده از تمامی آماره های پایداری ناپارامتری محاسبه شد، نشان داد که ژنوتیپ های 178، 128، 201، 176، و 115 با داشتن حداکثر مقدار IGSI، پایدارترین ژنوتیپ ها بودند. همچنین با توجه به شاخص فاصله چندمتغیره از ژنوتیپ ایده آل (MGIDI)، ژنوتیپ های 178 و 176 به عنوان پایدارترین ژنوتیپ ها و ژنوتیپ های 115، 201 و 128 در رتبه های بعدی قرار گرفتند.

    کلید واژگان: آماره های پایداری ناپارامتری, بادام زمینی, تجزیه به مولفه های اصلی, تجزیه پایداری, تجزیه کلاستر
    Farooq Fadakar Navrood, Rasool Asghari Zakaria *, Marefat Mostafav Rad, Nasser Zare, Mina Moghaddaszadeh Ahrabi

    This research was done to study the grain yield stability of 11 groundnut genotypes based on a randomized complete blocks design with three replications at three different research stations in Guilan province, Iran, during two growing seasons of 2020 and 2021. The combined analysis of variance indicated that the main effects of genotype (G), environment (E), and their interactions (G×E) were highly significant (p<0.01). The principal component analysis (PCA) based on the rank correlation matrix indicated that the first two PCAs explained 76.6% of the variance of the original variables. Based on the biplot analysis, the non-parametric stability statistics were classified into four groups. The clustering of the genotypes according to the mean yield and non-parametric stability statistics showed four main clusters. The ideal genotype selection indicator (IGSI) results, calculated based on all non-parametric methods, indicated that the genotypes 178, 128, 201, 176, and 115 having the maximum IGSI values, were the most stable genotypes. In addition, according to the multi-trait genotype-ideotype index (MGIDI), genotypes 178 and 176 were introduced as the most stable genotypes, and the 115, 201, and 128 genotypes followed the next.

    Keywords: Cluster Analysis, groundnut, Non-parametric stability parameters, Principal component analysis, stability analysis
  • المیرا بنیادلو، افشین جعفرپور*، ثمر منصوری پور

    هدف از این مطالعه بررسی تاثیر نمک های قلیایی کربنات سدیم و کربنات پتاسیم و عصاره پوست بادام زمینی بر ویژگی های کیفی بادام زمینی روکش دار سرخ شده در طول ماندگاری و نیز بر ویژگی های شیمیایی روغن مصرفی در فرآیند سرخ کردن بود. بادام زمینی روکش دار شاهد فاقد نمک های قلیایی و عصاره پوست بادام زمینی و نمونه های دیگر حاوی درصدهای مختلفی از دو نمک قلیایی کربنات سدیم (0/10، 0/12، 0/14) و کربنات پتاسیم (0/16، 0/18 و 0/20) در کنار یکدیگر و یا همراه با 0/02 درصد عصاره پوست بادام زمینی بودند. پس از تولید نمونه ها اندیس های پراکسید و آنیزیدین، میزان جذب روغن، رنگ سنجی و ارزیابی حسی بادام زمینی ها ارزیابی شد. همچنین اندیس های یدی، صابونی، پراکسید، آنیزیدین، ترکیبات قطبی و اسیدیته روغن مصرفی بررسی شد. افزودن نمک های قلیایی باعث کاهش معنادار جذب روغن در بادام زمینی شد (0/05> p). در تیمارهایی که علاوه بر نمک های قلیایی دارای عصاره پوست بادام زمینی بودند اندیس پراکسید و اندیس آنیزیدین کمتری مشاهده شد (0/05> p).افزایش غلظت نمک های قلیایی به طور معناداری منجر به کاهش روشنایی، افزایش قرمزی،زردی و شاخص ΔE در نمونه های بادام زمینی روکش دار شد (0/05> p).با افزایش غلظت نمک های قلیایی روند کاهشی در امتیازهای ارزیابی حسی مشاهده شد اما استفاده از غلظت های 0/10 درصد کربنات سدیم و 0/16 درصد کربنات پتاسیم باعث بهبود معنادار تردی بافت و مقبولیت کلی نسبت به شاهد شد (0/05 > p) و در سایر شاخص های حسی نیز تفاوت معناداری نسبت به شاهد ایجاد نشد. نتایج آزمون های شیمیایی روغن مصرفی بعد از سرخ کردن تمامی تیمارها یکسان شد و نمک های قلیایی و عصاره پوست بادام زمینی تاثیری در کیفیت روغن نداشتند. اندیس یدی و اندیس صابونی روغن های به کاررفته برای سرخ کردن تمام نمونه های بادام زمینی کاهش یافت و اسیدیته، اندیس پراکسید و اندیس آنیزیدین افزایش یافت (0/05> p). باتوجه به نتایج حاصل شده، برای روکش دار کردن بادام زمینی در فرآیند سرخ کردن، استفاده از غلظت 0/10 درصد کربنات سدیم و 0/16 درصد کربنات پتاسیم به همراه 0/02 درصد عصاره پوست بادام زمینی پیشنهاد گردید.

    کلید واژگان: بادام زمینی, نمک های قلیایی, عصاره پوست بادام زمینی, روکش دار, سرخ کردن
    Elmira Bonyadlou, Afshin Jafarpour*, Samar Mansouripour

    The aim of this study was to see how alkaline salts of sodium carbonate and potassium carbonate, as well as peanut skin extract, affected the qualitative qualities of fried coated peanuts during shelf life, as well as the chemical properties of the oil used in the frying process.Control coated peanuts with no alkaline salts or peanut skin extract, as well as additional samples with varying percentages of two alkaline salts, sodium carbonate (0.10, 0.12, 0.14) and potassium carbonate (0.16, 0.18, and 0.20)next to each other or along with 0.02% peanut skin extract.Following the production of samples, the peroxide and anisidine indices, oil absorption rate, colorimetry, and sensory assessment of peanuts were assessed.The utilized oil's iodine, soap, peroxide, anisidine values, polar compounds, and acidity were also studied.The addition of alkaline salts reduced oil absorption in peanuts significantly (p< 0.05).Lower peroxide and anisidine values were detected in samples containing peanut skin extract in addition to alkaline salts (p<0.05).Increasing the concentration of alkaline salts significantly led to a decrease in brightness, an increase in redness, yellowness, and ΔE in coated peanut samples (p<0.05).The sensory evaluation scores decreased as the concentration of alkaline salts increased, but the use of concentrations of 0.10% sodium carbonate and 0.16% potassium carbonate significantly improved texture crispness and overall acceptability compared to the control (p<0.05).There was no significant difference in other sensory indications as compared to the control.Chemical analysis of used frying oil revealed the same results for all samples, and alkaline salts and peanut skin extract had no effect on the oil's quality.The iodine and soap values of the oils used to fry all peanut samples declined, whereas acidity, peroxide and anisidine values increased.According to the results, it was proposed to coat peanuts in the frying process with 0.10% sodium carbonate,0.16% potassium carbonate, and 0.02% peanut skin extract.

    Keywords: Peanut, Alkaline Salts, Peanut Skin Extract, Coating, Frying
  • محراب مهری چروده، معرفت مصطفوی راد، حمیدرضا ذاکرین*، سعید سیف زاده، سید علیرضا ولدآبادی

    این آزمایش، به منظور ارزیابی عملکرد دانه و ترکیب اسیدهای چرب در روغن بادام زمینی (Arachis hypogaea L.) تحت تاثیر آبیاری تکمیلی و سالیسیلیک اسید در طی فصل های زراعی 1397 و 1398 به صورت کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، آستارا (ایستگاه تحقیقاتی کانرود) اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل چهار سطح رژیم آبیاری از قبیل عدم آبیاری (به عنوان شاهد)، آبیاری در مرحله گل دهی، آبیاری در مرحله نمو غلاف ها، آبیاری در مرحله گل دهی + مرحله نمو غلاف ها و سه سطح سالیسیلیک اسید شامل 100، 200 و 300 میکرومول در لیتر به ترتیب به عنوان کرت اصلی و فرعی بود. تنش خشکی عملکرد دانه، محتوای روغن دانه، عملکرد روغن، عملکرد پروتیین، درصد اسیدهای چرب لینولییک، استیاریک و بیهنیک اسید روغن بادام زمینی را کاهش داد. ولی، درصد پروتیین دانه، اسیدهای چرب اولییک، پالمیتیک و آراشیدیک اسید روغن بادام زمینی در واکنش به تنش خشکی افزایش پیدا کرد. کاربرد برگی سالیسیلیک اسید با غلظت 300 میکرومول در لیتر در هر دو شرایط تنش خشکی و انجام آبیاری تکمیلی تمامی صفات اندازه گیری شده به استثنای اسیدهای چرب استیاریک و بیهنیک اسید را بهبود بخشید. بیشترین عملکرد دانه (3450 کیلوگرم در هکتار) بادام زمینی در واکنش به آبیاری تکمیلی در مراحل شروع گل دهی + تشکیل غلاف ها همراه با کاربرد سالیسیلیک اسید با غلظت 300 میکرومول در لیتر به دست آمد. همچنین، کاربرد سالیسیلیک اسید با غلظت 300 میکرومول در لیتر بیشترین میزان اولییک اسید روغن بادام زمینی (98/60 درصد) را تحت شرایط عدم آبیاری (کشت دیم) نشان داد. بدین ترتیب، آبیاری تکمیلی و کاربرد برگی سالیسیلیک اسید می تواند در راستای ارتقای کمیت و کیفیت عملکرد دانه و روغن بادام زمینی تحت شرایط اقلیمی مشابه قابل توصیه باشد.

    کلید واژگان: بادام زمینی, تنش خشکی, تنطیم کننده رشد گیاه, تولید محصول, عملکرد پروتئین
    Mehrab Mehri Charvadeh, Marefat Mostafavi Rad, HamidReza Zakerin *, Saeed Sayfzadeh, Sayed Alireza Valadabadi

    In order to evaluate of grain yield and fatty acids composition in peanut (Arachis hypogaea L.) oil as affected by supplementary irrigation and Salicylic acid, this experiment was performed as split plat based on randomized complete block design with three replications in experimental field of Agicutural and Natural Resources Research and Education Center of Guilan Province, Astara (Kanroud research station), Iran, during 2018 and 2019 cropping seasons. Four level of irrigation regimes including no irrigation (as control), irrigation at initial flowering stage, irrigation at pod formation stage and irrigation at initial flowering + pod formation stages and three levels of Salicylic acid such as 100, 200 and 300 µmol/l comprised experimental treatments, as main and sub plot, respectively. Drought stress dercreased grain yield, grain oil content, oil yield, protein yield, linolenic, stearic and bihenic fatty acids percent in peanut oil. But, grain protein percent, oleic, palmitic and arashidic fatty acids percent enhanced in response to drought stress. Foliar application of salicylic acid at the rate of 300 µmol/l improved all measured characteristics except stearic and bihenic fatty acids under both drought stress and supplementary irrigation conditions. The greatest grain yield (3450 kg/ha) of peanut was obtained in response to supplementary irrigation at initial flowering + pod formation stages along with Salicylic acid application at the rate of 300 µmol/l. Also, Salicylic acid application at the rate of300 µmol/l. showed the highest rate of oleic acid in peanut oil (60.98 %) under no irrigation (rainfed) condition. Hence, supplementary irrigation and foliar application of Salicylic acid could be recommendable in direction to enhance quantity and quality of grain and oil yield of peanut under similar climatic condition.

    Keywords: Crop production, Drought stress, Peanut, plant growth regulator, Protein yield
  • جبراییل تقی نژاد*، صفت الله رحمانی

    مرحله برداشت از مهم ترین مراحل تولید بادام زمینی است. برداشت بادام زمینی به صورت دو مرحله ای است: مرحله اول شامل درآوردن کامل بوته ها از خاک است که به صورت یکسان انجام شد و مرحله دوم خشک کردن و جداکردن غلاف بادام زمینی از بوته گیاهی است. در این پژوهش، سه روش برداشت بادام زمینی در مرحله دوم بررسی شد. آزمایش بر پایه طرح کرت های خردشده در قالب بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. کرت اصلی شامل میزان رطوبت خاک در زمان برداشت در سه سطح: a1-21%، a2- 18% و a3- 15% و کرت فرعی شامل جداکردن غلاف بادام زمینی از بوته گیاهی در سه سطح: b1- استفاده از کمباین کششی مخصوص بادام ‍ زمینی، b2- کوبش با خرمن کوب پشت تراکتوری، b3- روش دستی بود. پارامترهای اندازه گیری شده شامل ظرفیت مزرعه ای موثر، زمان موردنیاز برداشت، درصد تلفات مرحله اول و دوم برداشت، درصد تلفات کل و تعداد کارگر مورد نیاز بود. نتایج نشان داد مناسب ترین محتوی رطوبتی خاک برای شروع برداشت مرحله اول 18% بود. تفاوت اکثر پارامترها در میان تیمارها در سطح یک درصد معنی دار بودند. بیشترین و کمترین ظرفیت مزرعه ای موثر به ترتیب برای کمباین کششی و روش برداشت دستی برابر با 0.46 و 0.006 هکتار در ساعت بود. کمترین و بیشترین تلفات کل به ترتیب با 5.95 و 10.58 درصد مربوط به روش دستی و برداشت با کمباین کششی مخصوص بادام زمینی بود. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده کمباین مخصوص کششی برای برداشت زودهنگام بادام زمینی و روش دستی از لحاظ کیفیت مناسب محصول به دست آمده برای منطقه توصیه می شود.

    کلید واژگان: بادام زمینی, روش برداشت, کمباین کششی, عملکرد
    J. Taghinazhad *, S. Rahmani
    Introduction

    The harvesting stage is the most crucial phase in peanut production. In other words, one of the critical stages in producing this product is the harvest stage. Although it has its difficulties, this stage is associated with significant losses, which experts attribute to the high economic value of peanuts. In recent years, farmers in the Moghan Plain have also started considering this product due to the special conditions of the Iranian economy. In 2020, this study investigated three methods of peanut harvesting in two stages: manual, tractor-mounted thresher (semi-mechanized), and harvesting with a pull-type combine. The first stage involves the complete removal of the plants from the soil, while the second stage involves drying and separating the peanut pod from the plant in Moghan.

    Methods and Materials

    The experiment followed a split-plot design in the form of randomized complete blocks with four replications. The main plot consisted of soil moisture levels at harvest time, which were tested at three different levels: a1- 21%, a2- 18%, and a3- 15%. The sub-plot involved testing the separation of peanut pods from the plant using three different methods b1- combine harvesting, b2- harvesting with a tractor-mounted thresher, and b3- manual harvesting. The study evaluated important harvest indicators such as quantitative loss (first and second-stage losses), actual field capacity, harvest time, and the number of required laborers. The results led to the identification of the best harvesting system.

    Results and Discussion

    The study revealed that the optimal soil moisture content for the initial stage of harvest was 18%. For most parameters, there was a significant difference observed among treatments at the 1% level. The pull-type combine method had the highest farm capacity with a maximum of 0.46 ha per hour, while the manual harvesting method had the lowest capacity with a minimum of 0.006 ha per hour. The total losses ranged between 5.95% and 10.58%, with the manual harvesting method exhibiting the lowest loss and the pull-type combine method showing the highest loss. Furthermore, the manual harvesting method required more labor compared to the other methods.

    Conclusion

    Based on the obtained results, it is recommended to use a pull-type combine for the early harvesting of peanuts and a manual method for obtaining high-quality peanuts in the Moghan region.

    Keywords: Combine, Harvesting method, Peanut losses, yield
  • رضا احمدی شریف، حمیدرضا ذاکرین*، معرفت مصطفوی راد، سعید سیف، زاده، سید علیرضا ولدآبادی
    سابقه و هدف

    بادام زمینی (Arachis hypogaea L.) یکی از گیاهان زراعی مهم لگوم ها و غنی از روغن (47 تا 53 %) و پروتیین (25 تا 36 %) است. تنش خشکی اولین عامل محدودکننده غیرزیستی در شرایط فعلی و سناریوی تغییر اقلیم آینده است. به طور کلی، تنش های غیرزیستی شدیدا تولید گیاهان زراعی را تحت تاثیر قرار می دهد و موجب افت عملکرد پایدار می شود. مطابق گزارش ها، کاهش عملکرد کمی و کیفی گیاهان زراعی نخست به دلیل شرایط کمبود آب است. کاربرد برگی الکل های متانول و اتانول موجب افزایش جذب دی-اکسیدکربن در گیاهان می شوند. دامنه وسیعی از گیاهان سه کربنه افزایش رشد و عملکرد دانه پس از محلول پاشی با الکل متانول 10 تا 50 % نشان داده اند. اثرات مثبت متانول و اتانول بر گیاهان سه کربنه در گندم، سویا و کلزا گزارش شده است.

    مواد و روش ها

    این آزمایش، به منظور ارزیابی تغییرات عملکرد دانه و برخی صفات زراعی در بادام زمینی تحت تاثیر رژیم های مختلف آبیاری و کاربرد برگی اتانول، در طی فصل زراعی 1398 و 1399 به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، آستارا (ایستگاه تحقیقاتی کانرود) اجرا شد. تیمارهای آزمایشی به ترتیب شامل چهار سطح رژیم آبیاری در 25، 50، 75 و 100 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A به عنوان عامل اصلی و سه سطح الکل اتانول شامل 10، 20 و 30 % حجمی به عنوان عامل فرعی بودند.

    یافته ها

    تمامی صفات زراعی اندازه گیری شده در بادام زمینی تحت اثر برهمکنش عملیات رژیم آبیاری و محلول پاشی الکل اتانول به استثنای تعداد شاخه فرعی در بوته در سطح احتمال یک % قرار گرفت (جدول 2). در این آزمایش، بیشترین تعداد روز تا شروع گلدهی (5/41 روز) ، تعداد روز تا پایان گلدهی (89 روز)، طول دوره گل دهی (5/49 روز)، تعداد روز تا رسیدگی (139 روز)، ارتفاع بوته (85/65 سانتی متر)، عملکرد زیست توده (8492 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد غلاف (4067 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد دانه (3275 کیلوگرم در هکتار)، تعداد غلاف در بوته (26/49 عدد) و وزن 100 دانه (45/53 گرم) بادام زمینی در واکنش به اثر برهمکنش رژیم آبیاری پس از 25 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و کاربرد برگی اتانول با غلظت 20 % حجمی به دست آمد. تنش خشکی تمامی صفات زراعی بیان شده را کاهش داد ولی کاربرد برگی اتانول با غلظت 20 % حجمی این صفات زراعی را تحت هر دو شرایط تنش خشکی و آبیاری متداول بهبود بخشید. در این آزمایش، بالاترین ضریب همبستگی بین عملکرد دانه و صفات زراعی نظیر ارتفاع بوته (r= 0.95**)، عملکرد غلاف (r= 0.97**)، تعداد غلاف در بوته (r= 0.92**) و وزن 100 دانه (r= 0.91**) به دست آمد.

    نتیجه گیری

    نتایج این آزمایش نشان داد عملیات آبیاری و محلول پاشی الکل اتانول سبب بهبود رشد و عملکرد دانه بادام زمینی تحت شرایط اقلیمی منطقه شد. بدین ترتیب، کاربرد برگی اتانول با غلظت 20 % حجمی می تواند برای افزایش رشد گیاه و عملکرد دانه بادام زمینی در منطقه و شرایط اقلیمی مشابه قابل توصیه باشد.

    کلید واژگان: الکل اتانول, بادام زمینی, تنش خشکی, رشد گیاه, عملکرد غلاف
    Reza Ahmadi Sharif, HamidReza Zakerin *, Marefat Mostafavi Rad, Saeed Sayfzadeh, Sayed Alireza Valadabadi
    Background and objectives

    Peanut (Arachis hypogaea L.) is one of the most important legume crops and it is rich in oil (47-53 %) and protein (25-36 %). Drought stress is the prime abiotic constraint, under the current and climate change scenario in future situation. Globally, abiotic stresses drastically affect crop productivity and cause to decline substantial yield. According to the reports, the decline of quantitative and qualitative yield in crops is primarily due to water deficit condition. Foliar applications of methanol and ethanol cause to increas CO2 assimilation in plants. A wide range of C3 crops have shown an increase in growth and seed yield after spraying with 10-50% methanol alcohol. Positive effects of methanol and ethanol on C3 crops have been reported for wheat, soybean and oilseed rape.

    Materials and methods

    In order to evaluate of seed yield changes and some agronomic characteristics in groundnut (Arachis hypogaea L.) as affected by different irrigation regimes and foliar application of Ethanol Alcohol , this experiment was performed as split plat based on randomized complete block design with three replications in experimental field of Agicutural and Natural Resources Research and Education Center of Guilan Province, Astara (Kanroud research station), Iran during 2018 and 2019 cropping seasons. Four level of irrigation regimes at 25, 50 and 75 and 100 mm evaporation from class A pan evaporation and three levels of ethanol such as 10, 20 and 30 % (v:v), comprised experimental treatments, as main factor and sub factor, respectively.

    Results

    All measured agronomic characteristics in groundnut were significantly influenced by the interaction effect between irrigation regimes and ethanol applications except the number of sub-branches per plant at 1% probability level (Table 2). In this experiment, the greatest days number to the initial flowering (41.5 days), days number to the end of flowering (89 days), flowering period (49.5 days), days number to the maturity (139 days), plant height (65.85 cm), biological yield (8492 kg/ha), pod yield (4067 kg/ha), grain yield (kg/ha), pods number per plant (49.26) and 100-seed weight (53.49 g) were obtained in response to the interaction effect between irrigation regim at 25 mm evaporation from class A pan evaporation and foliar application of ethanol at 20 % (v:v). But, drought stress significantly reduced all mentioned agronomic traits and foliar application of ethanol at 20 % (v:v) significantly improved these agronomic characteristics in both drought stress and irrigation conditions. In this experiment, the highest coefficient correlation was obtained between grain yield and agronomic traits such as plant height (r=0.95**), pod yield (r=0.97**), pods number per plant (r=0.92**) and 100-grain weight (0.91**).

    Conclusion

    Results of this experiment showed that irrigation and foliar application of ethanol caused to improve plant growth and grain yield of groundnut under region climatic condition. Hence, the foliar application of ethanol with 20 % (v:v) does could be recommendable to enhance plant growth and grain yield of groundnut under region and similar climatic conditions.

    Keywords: Ethanol Alcohol, Drought stress, Groundnut, Plant growth, Pod yield
  • رضا احمدی شریف، حمیدرضا ذاکرین*، معرفت مصطفوی راد، سعید سیف زاده، سید علیرضا ولدآبادی

    این آزمایش، به منظور ارزیابی اثر رژیم های مختلف آبیاری بر عملکرد کمی و کیفی دانه و روغن در بادام زمینی (Arachis hypogaea L.) تحت تاثیر اتانول، در طی فصل زراعی 1398 و 1399 به صورت کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان، آستارا (ایستگاه تحقیقاتی کانرود) اجرا شد. تیمارهای آزمایشی به ترتیب شامل چهار سطح رژیم آبیاری در 25، 50، 75 و 100 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A به عنوان کرت اصلی و سه سطح الکل اتانول شامل 10، 20 و 30 درصد حجمی به عنوان کرت فرعی بود. تنش خشکی سبب کاهش عملکرد دانه، درصد روغن دانه، عملکرد روغن، عملکرد پروتیین و اسیدهای چرب لینولییک، پالمیتیک و آراشیدیک در روغن بادام زمینی گردید. ولی، تنش خشکی تاثیر مثبت بر صفاتی نظیر محتوای پروتیین دانه، اسیدهای چرب اولییک و استیاریک داشت. بیشترین عملکرد دانه (3275 کیلوگرم در هکتار) تحت تاثیر متقابل رژیم آبیاری پس از 25 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A و کاربرد اتانول با غلظت 20 درصد حجمی به دست آمد. کاربرد برگی اتانول با غلظت 10 درصد حجمی تحت شرایط رژیم آبیاری پس از 100 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A (تنش خشکی شدید) بالاترین میزان اولییک اسید (17/57 درصد) را نشان داد. در این آزمایش، تنش خشکی سبب کاهش عملکرد کمی دانه (56/69 درصد) در بادام زمینی گردید و افزایش سنتز اولییک اسید تحت شرایط تنش خشکی کیفیت روغن بادام زمینی (93/13 درصد) را بهبود بخشید. کاربرد اتانول در هر دو شرایط آبیاری و تنش خشکی منجر به بهبود کمیت و کیفیت عملکرد دانه و روغن در بادام زمینی گردید. بدین ترتیب، کاربرد برگی اتانول می-تواند در راستای ارتقای عملکرد کمی و کیفی دانه و روغن در بادام زمینی در شرایط اقلیمی مشابه قابل توصیه باشد.

    کلید واژگان: الکل اتانول, بادام زمینی, تنش خشکی, تنفس نوری, تولید دانه
    Reza Ahmadi Sharif, HamidReza Zakerin *, Marefat Mostafavi Rad, Saeed Sayfzadeh, Sayed Alireza Valadabadi

    In order to evaluate the effect of different irrigation regimes on quantitative and qualitative yield of grain and oil in peanut as affected by Ethanol Alcohol, this experiment was performed as split plat based on randomized complete block design with three replications in experimental field of Agicutural and Natural Resources Research and Education Center of Guilan Province, Astara (Kanroud research station), Iran during 2018 and 2019 cropping seasons. Four level of irrigation regimes at 25, 50 and 75 and 100 mm evaporation from class A pan and three levels of Ethanol Alcohol such as 10, 20 and 30 % (v:v), comprised experimental treatments, as main plot and sub plot, respectively. Drought stress caused to decrease grain yield, grain oil content, oil yield, protein yield and inoleic acid, palmitic acid and arashidic fatty acids lin peanut oil. But, drought stress had positive effect on grain protein content, oleic acid and stearic fatty acids. The greatest grain yield (3275 kg/ha) was pbtained influenced by the interaction effect between irriation regim at 25 mm evaporation fron A pan and Ethanol application at thr rate of 20 % (v/v). Ethanol foliar application at thr rate of 20 % (v/v) showed the highest rate of oleic fatty acid (57.17 %) under irrigation regim at 100 mm evaporation fron A pan (sever drought stress). In this experiment, drought stress caused to decrease quantitative yield of grain (69.56 %) in peanut and enhancement of oleic acic synthesis under drought stress condition improved oil quality (13.93 %) in peant. Ethanol applicatiom led to improve the quantity and quality of grain and oil yield in peanut under bath irrigation and drought stress conditions. Hence, foliar application of ethanol could be recommendable in direction to enhance quantitative and qualitative yield of grain and oil in peant under similar climatic condition.

    Keywords: Ethanol alcohol, Drought stress, Grain production, Peanut, Photorespiration
  • سمیه فلاحی، محمدنقی صفرزاده ویشکایی*، پیمان شریفی، حسن اخگری
    سابقه و هدف

    کاشت دیم بادام زمینی در استان گیلان سابقه ای بیش از 120 سال دارد. استفاده از رقم دیررس NC2 در بیشتر مزارع بادام زمینی این منطقه طی 45 سال گذشته زمینه را برای گسترش بیماری ها و نوسانات عملکردی شدید در تولید این گیاه فراهم نموده است. سبک بودن بافت خاک در مزارع زیر کاشت این گیاه نیز از طریق کاهش رطوبت قابل استفاده برای بوته های بادام زمینی، نوسانات عملکردی این رقم را در سال های کم باران افزایش می دهد. در نتیجه در حال حاضر معرفی ارقام جدید سازگار با شرایط آب و هوایی منطقه که عملکرد غلاف مناسبی در شرایط دیم داشته باشند، یکی از مهم ترین نیازهای استان گیلان می باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه شاخص های فیزیولوژیک و کارآیی مصرف نور در 14 ژنوتیپ جدید بادام زمینی و مقایسه آنها با رقم NC2 طراحی و اجرا شد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و در دو سال 1396 و 1397 در شهرستان آستانه اشرفیه واقع در استان گیلان انجام گرفت. 14 ژنوتیپ بادام زمینی به همراه رقم NC2 که رقم غالب کشت شده در منطقه است، بلوک های آزمایشی را تشکیل دادند. کاشت کلیه ژنوتیپ ها به صورت مسطح و در شرایط دیم انجام شد. واحد گرمایی در کل دوره رشد، سرعت رشد محصول، سرعت رشد غلاف، ضریب تسهیم، کارآیی مصرف نور، عملکرد غلاف، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در کلیه ژنوتیپ ها و رقم NC2اندازه گیری شدند و با این رقم مورد مقایسه قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج این پژوهش نشان داد بیشترین واحد گرمایی از کاشت تا رسیدگی برداشت به ترتیب در رقم NC2 و ژنوتیپ هایICGV02317 و ICGV92222 مشاهده شد در حالی که ژنوتیپ های ICGV00350 و ICGV87846 کمترین واحد حرارتی را طی فصل رشد داشتند. بالاترین مقادیر سرعت رشد محصول، سرعت رشد غلاف، کارآیی مصرف نور، عملکرد غلاف و عملکرد دانه از رقم NC2 و ژنوتیپ های ICGV00420، ICGV99019 و ICGV92116 به دست آمد. در حالی که کمترین مقادیر از این صفات اندازه گیری شده در ژنوتیپ ICGV00351 مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده 3 ژنوتیپ ICGV00420، ICGV99019 و ICGV92116 در شرایط دیم در مقایسه با رقم NC2 با واحد گرمایی کمتری در این منطقه به مرحله رسیدگی برداشت رسیدند در حالی که در بسیاری از صقات اندازه گیری شده مشابه رقم مذکور بودند. همچنین نتایج به دست آمده نشان دادند ژنوتیپ های مذکور با توجه به شاخصهای فیزیولوژیک و کارآیی مصرف نور محاسبه شده، می توانند به عنوان جایگزین برای کاشت رقم NC2 در مزارع منطقه مورد توجه قرار گیرند زیرا این ژنوتیپ ها در شرایط کشت دیم کارآیی مصرف نور، عملکرد غلاف و دانه مناسبی داشتند.

    کلید واژگان: بادام زمینی, سرعت رشد محصول, سرعت رشد غلاف, شاخص برداشت, عملکرد غلاف
    Somayeh Fallahi, Mohammad Naghi Safarzade Vishekaei *, Peyman Sharifi, Hasan Akhgari
    Background and objectives

    Rainfed planting of peanuts in Guilan province has a history of more than 120 years. The use of late cultivar NC2 in most of the peanut fields in this region during the last 45 years has provided the basis for the spread of diseases and severe functional fluctuations in the production of this plant. The light soil texture in the fields of this plant also increases the yield fluctuations of this cultivar in the low rainy years by reducing the available moisture for peanut plants. As a result, the introduction of new cultivars adapted to the climatic conditions of the region, which have good pod yield in rainfed conditions, is one of the most important necessity for Guilan province. Therefore, the present study was designed and conducted to investigate and compare physiological indices and radiation use efficiency in 14 new peanut genotypes and compare them with NC2 cultivar.

    Material and methods

    This study was conducted as a randomized complete block design with three replications in two years 2016 and 2017 in Astaneh Ashrafiyeh city. 14 peanut genotypes along with NC2 cultivar, which is the dominant cultivar in the region, formed experimental blocks. All genotypes were planted flat and in rainfed conditions. Heat unit throughout the growth period, crop growth rate, pod growth rate, partitioning coefficient, radiation use efficiency, pod yield, grain yield, biological yield and harvest index were studied in all genotypes and NC2 cultivar and were compared with this cultivar.

    Results

    The results of this study indicated that the highest heat units from planting to harvesting maturity were observed in NC2 cultivar and ICGV02317 and ICGV92222 genotypes, respectively, while ICGV00350 and ICGV87846 genotypes had the lowest heat units during the growing season. The highest values of crop growth rate, pod growth rate, radiation use efficiency, pod yield and grain yield were obtained from NC2 cultivar and ICGV00420, ICGV99019 and ICGV92116 genotypes.

    Conclusion

    According to the results, in rainfed conditions, 3 genotypes ICGV00420, ICGV99019 and ICGV92116 reached the harvesting maturity stage faster than NC2 cultivar with a lower heat unit in this area while in many of the measured traits were similar to the mentioned cultivar. The results also indicated that the mentioned genotypes can be considered as an alternative to planting NC2 cultivar in the region's farms according to the calculated physiological indices and radiation use efficiency because these genotypes had suitable radiation use efficiency, pod and grain yield under rainfed cultivation conditions.

    Keywords: Peanut, Crop growth rate, Pod growth rate, Harvest index, Pod yield
  • رضا احمدی شریف، حمیدرضا ذاکرین*، معرفت مصطفوی راد، سعید سیف زاده، سید علیرضا ولدآبادی

    به منظور ارزیابی فعالیت های فیزیولوژیک بادام زمینی در واکنش به رژیم های مختلف آبیاری و کاربرد برگی اتانول آزمایشی در طی فصل زراعی 1398 و 1399 به صورت کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان اجرا گردید. فاکتورهای آزمایشی شامل چهار سطح رژیم آبیاری پس از 25، 50، 75 و 100 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A به عنوان کرت اصلی و سه سطح اتانول 10، 20 و 30 درصد حجمی به عنوان کرت فرعی بود. اثر متقابل بین رژیم آبیاری × الکل اتانول بر تمامی صفات اندازه گیری شده در بادام زمینی در سطح احتمال یک درصد معنی دار گردید. تنش خشکی سبب کاهش عملکرد دانه در واحد سطح، شاخص کلروفیل برگ و رطوبت نسبی برگ در بادام زمینی گردید ولی، تنش خشکی میزان پرولین، قندهای محلول، پروتیین محلول، آنتوسیانین ها و فعالیت آنزیم های کاتالاز، سوپراکسیددیسموتاز و پراکسیداز را افزایش داد. بیشترین عملکرد دانه (3275 کیلوگرم در هکتار) بادام زمینی در واکنش به رژیم آبیاری پس از 25 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A همراه با کاربرد برگی اتانول با غلظت 20 درصد حجمی به دست آمد. به طور کلی نتایج نشان داد که کاربرد برگی اتانول می تواند در راستای ارتقای عملکرد دانه و افزایش مقاومت بوته های بادام زمینی در مقابل تنش خشکی تحت شرایط اقلیمی مشابه قابل توصیه باشد.

    کلید واژگان: اسمولیت ها, آنزیم های آنتی اکسیدان, بادام زمینی, تنش خشکی, عملکرد دانه
    Reza Ahmadi Sharif, HamidReza Zakerin *, Marefat Mostafavi Rad, Saeed Sayfzadeh, Seyed Alireza Valadabadi

    In order to evaluate of physiological activities in peanut (Arachis hypogaea L.) in response to different irrigation regimes and Ethanol foliar application, an experiment carried out as split plat based on randomized complete block design with three replications in experimental field of Agicutural and Natural Resources Research and Education Center of Guilan Province, Astara (Kanroud research station), Iran during 2018 and 2019 cropping seasons. Four level of irrigation regimes at 25, 50 and 75 and 100 mm evaporation from class A pan and three levels of Ethanol 10, 20 and 30 % (v:v), comprised experimental factors, as main plot and sub plot, respectively. The interaction effect beween irrigation regime and Ethanol alcohol was significant for all measuered characteristics in peanut at 1% probability level. Drought stress caused to decrease grain yield per unit area, leaf chlorophy index and leaf relative water content in peanut. But, drought stress increased the value of proline, soluble sugar, soluble protein, anthocyanins and the activitiy of catalase, superoxide dismutase and peroxidase enzymes. The greatest grain yield (3275 kh/ha) was obtained in response to irrigation regime after 25 mm evaporation fron “A pan” along with foliar application of Ethanol at the rate of 20% (v/v). In general, result showed that the foliar application of Ehanol could be recommendable in direction to enhance grain yield and resistance of peant plans againest to drought stress under similar climatic condition.

    Keywords: Antioxidant enzymes, Drought stress, osmolytes, Peanut, Seed yield
  • رقیه زیارتی، حبیب الله حمزه زرقانی*، محمد مرادی

    آفلاتوکسین ها متابولیت های ثانویه سمی می باشند که توسط گونه های Aspergillus مانند A. flavus و A. parasiticus تولید می شوند. این زهرابه های قارچی سرطانزا هستند و موجب کاهش تجارت جهانی بسیاری از محصولات کشاورزی می گردند. در این تحقیق فراوانی جدایه های توکسین زا و غیرتوکسین زای این دو گونه از خاک و بادام زمینی هفت روستای مهم تولید بادام زمینی در آستانه اشرفیه بررسی شد. توانایی توکسین زایی جدایه ها، با بررسی تغییر رنگ پشت پرگنه ها در معرض بخار آمونیوم هیدروکسید روی محیط کشت نارگیل-آگار انجام شد. 48 جدایه از بخش Flavi شناسایی شد که شامل 20 جدایه از گونه A. flavus و 28 جدایه از گونه A. parasiticus می باشد که 9 جدایه غیرتوکسین زا و 39 جدایه توکسین زا بودند. نقشه خطر توکسین زایی هر روستا ترسیم شد که نشان داد روستاهای لاکوژده، محسن آباد و نقره ده به ترتیب با میانگین توکسین زایی 5/2، 25/2 و 1/2 پرخطرترین روستاهای کشت بادام زمینی و روستاهای پرکاپشت، نوبیجار محله و نبی دهکا با میانگین توکسین زایی 1 کم خطرترین روستاهای آستانه اشرفیه محسوب می شوند. همچنین روستای دهسر با میانگین توکسین زایی 5/1 در میانه این تقسیم بندی قرار می گیرد. دورنمای این پژوهش مبتنی بر تشخیص جدایه های غیرتوکسین زای بومی آستانه اشرفیه به منظور استفاده در مهار زیستی ازنظر بعد رقابتی آن و تهیه اطلس خطر بود تا بتوان خطر تولید آفلاتوکسین در بادام زمینی، این محصول پراهمیت استان گیلان را کاهش داد و راه را برای افزایش تولید و صادرات این محصول هموارتر کرد.

    کلید واژگان: آفلاتوکسین, بادام زمینی, نقشه خطر, Aspergillus flavus, Aspergillus parasiticus
    Roghayyeh Ziyarati, Habiballah Hamzehzarghani *, Mohammad Moradi

    Aflatoxins are toxic secondary metabolites produced by speices of Aspergillus including A. flavus and A. parasiticus. Mycotoxins are potential carcinogens and reduce global trade of agricultural products. Soil and peanuts were sampled across fields located in seven important peanut production villages of Astaneh Ashrafieh to investigate the frequency of toxigenic and atoxigenic strains of A. flavus and A. parasiticus. Toxigenicity of the Flavi section strains was evaluated according to change in color of the back of colonies on coconut agar in contact with ammonium hydroxide vapor. 48 isolates of Flavi section were identified, including 20 isolates of A. flavus and 28 isolates of A. parasiticus with nine atoxigenic and 39 toxigenic isolates. Risk maps were developed based on mean toxigenicity where Lakujdeh, Mohsenabad, and Noghredeh respectively with mean toxigenicity of 2.50, 2.25 and 2.10 had the highest risk scores for peanut cultivation while parkaposht, Nubijarmahale and Nabi dehka with mean toxigenicity of 1.00, had the lowest risk scores. Peanut fields located in Dehsar with a mean toxigenicity of 1.50 were classified with moderate risk scores. The outlook of this study was based on identification of atoxigenic isolates of the fungus with potential future application in biological control of toxigenic strains of Flavi section and emphasize on their competitive ability to colonize peanuts as well as developing risk maps to plan for reducing the risk of aflatoxin production on peanuts, an important product of Guilan province, and to pave the way for increased production and export of this product.

    Keywords: aflatoxin, Aspergillus flavus, Aspergillus parasiticus, Peanut, Risk map
  • محسن عسکری، جلیل حاجی زاده، رضا حسینی*
    کنه شکارگر  Phytoseiulus persimilis Athias-Henriotبه صورت واردسازی از خارج و پرورش در آزمایشگاه و گلخانه در ایران مورد استفاده قرار گرفته است. از این کنه شکارگر برای کنترل بیولوژیک کنه های تارتن در گلخانه ها و مزارع استفاده شده است. به خاطر نیازهای خاص حرارتی و رطوبتی شامل دمای بین 28-17 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی بین 70-40 درصد تاکنون حضور این کنه در شرایط طبیعی ایران گزارش نشده است. در بررسی فون کنه های مرتبط با گیاه بادام زمینی در شهرستان آستانه اشرفیه در استان گیلان تعدادی از این کنه شکارگر روی بوته های بادام زمینی آلوده به کنه تارتن دولکه ای جمع آوری شد. بعد از تهیه اسلاید و بررسی میکروسکوپی گونه کنه شکارگر P. persimilis تشخیص داده شد. این اولین گزارش از استقرار طبیعی کنه شکارگر P. persimilis در ایران است.
    کلید واژگان: بادام زمینی, دشمن طبیعی, کنه تارتن, استقرار طبیعی
    M. Askeri, J. Hajizadeh, R. Hosseini *
    The predatory mite Phytoseiulus persimilis Athias-Henriot has been used as importation from abroad or rearing in the laboratory and greenhouse in Iran. This predatory mite has been used for biological control of spider mites in greenhouses and fields. Due to the special thermal and humidity requirements of this mite, including temperature between 17-28˚C and relative humidity between 40-70%, the presence of this mite in natural conditions of Iran has not been reported so far. In the study of the fauna of mites associated with peanut in Astaneh-ye-Ashrafieh vicinity in Guilan province, a few specimens of this predatory mite were collected on peanut plants infected with the two spotted spider mites. After preparing microscopic slide and examining it under the microscope, the species of predator mite was identified as P. persimilis. This is the first report of the natural establishment of the predatory mite P. persimilis in Iran.
    Keywords: Natural enemy, natural establishment, peanut, spider mites
  • اشکان نبوی پله سرائی، محمدرضا پاکروان چروده*، حسن قاسمی مبتکر

    این تحقیق به بررسی انرژی مصرفی، نشر گازهای گلخانه ای و الگوسازی آن ها با بهره گیری از روش های هوش مصنوعی برای تولید محصول بادام زمینی در شهرستان آستانه اشرفیه استان گیلان پرداخته است. داده های موردنیاز برای مطالعه از طریق گفتگو و مصاحبه با کشاورزان و کارشناسان منطقه در سال زراعی 1398 به دست آمد. نتایج نشان داد، میزان کل انرژی نهاده ها و انرژی ستانده در تولید محصول بادام زمینی به ترتیب در حدود 19248 و 87210 مگاژول بر هکتار با کارایی 53/4 بوده و بیشترین میزان مصرف نهاده ها به کودهای شیمیایی با 45% تعلق داشت. همچنین، در فرایند تولید حدود 571 کیلوگرم کربن دی اکسید بر هکتار منتشر گردید، که سوخت فسیلی با 57 درصد بالاترین سهم انتشار را به خود اختصاص داده است. نتایج الگوسازی نشان داد که در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی، عملکرد سامانه انفیس در پیش بینی انرژی خروجی و نشر گازهای گلخانه ای تولید بادام زمینی بهتر است.

    کلید واژگان: انرژی, بادام زمینی, گازهای گلخانه ای, هوش مصنوعی
    Ashkan Nabavi-Pelesaraei, MohammadReza Pakravan Charvadeh *, Hassan Ghasemi Mobtaker

    Surveying of energy consumption, greenhouse gas emissions and their modeling using artificial intelligence methods in peanut production of Astaneh-Ashrafiyeh county of Guilan province were investigated in this research. The data used in the study were collected using a face-to-face questionnaire in 2019 production period. Results showed the total inputs energy and output energy were 19248 and 87210 MJ ha-1 with energy use efficiency as 4.53, respectively and the highest consumption of inputs was belonged to chemical fertilizers with 45%. Also, in production process, about 571 kgCO2eq. ha-1 was emitted that fuel with 57% had the highest share of emissions. The modeling results showed that in comparison with the results of artificial neural network, the performance of the ANFIS model is better in predicting the output energy and greenhouse gas emissions of peanut production.

    Keywords: Energy, Peanut, Greenhouse Gas, Artificial Intelligence
  • نادر حبیبی*، سارا امیری حسینی
    آلودگی غذا به قارچ ها و سموم آنها مسئله جدی سلامت جامعه است. بادام زمینی می تواند در معرض فساد میکروبی و تغییرات نامطلوب در خصوصیات حسی چشایی آن قرار گیرد. کیتوزان یکی از پلیمرهای زیستی است که دارای  قابلیت تجزیه پذیری و خاصیت ضدمیکروبی است. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر پوشش دهی بادام زمینی توسط کیتوزان و نانوذره کیتوزان بر آسپرژیلوس فلاووس و خواص حسی بادام زمینی بود. آزمون های شمارش کپک با کشت روی محیط کشت سابورو دکستروزآگار، درصد پیشرفت کپک توسط اسلاید کالچر و مشاهده با میکروسکوپ و خواص حسی (طعم، رنگ و پذیرش کلی) با روش هدونیک 5 نقطه ای توسط 15 نفر ارزیاب آموزش دیده بود. بدین منظور آزمون های فوق روی بادام زمینی با پوشش دهی سطوح 0/5، 1 و 1/5 درصد کیتوزان و نانوذره کیتوزان و نمونه شاهد (در مجموع 7 تیمار) در دمای محیط و تاریکی در روزهای صفر، 14، 28 و 42 انجام گرفت. شمارش کلی کپک، میزان پیشرفت کپک، تاثیر نوع تیمارها و زمان نگهداری بر ویژگی های حسی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود (0/01>P). اما اثر متقابل تیمارها و زمان نگهداری نمونه ها تفاوت معنی داری با هم نداشتند. بیشترین و کمترین اثر ضدمیکروبی مربوطه به غلظت های 0/5 درصد کیتوزان و 1/5 درصد نانوذره کیتوزان بود. بیشترین امتیاز حسی چشایی در نمونه های شاهد و روز صفر نگهداری و کمترین امتیاز در نمونه های پوشش داده شده با 1/5 درصد نانوذره کیتوزان مشاهده شد. مناسب ترین غلظت پوشش دهی مربوط به 0/5 درصد کیتوزان و 1 درصد نانوذره کیتوزان بود.
    کلید واژگان: ارزیابی حسی, بادام زمینی, ضدقارچی, کیتوزان, نانوذره کیتوزان
    Nader Habibi *, Sara Amiri Hooseini
    Food contamination with fungi and their toxins is a serious public health issue. Peanuts can be exposed to microbial spoilage and adverse changes in their taste sensory properties. Chitosan is one of the biopolymers that is biodegradable and has antimicrobial activity. The purpose of this study was to investigate the effect of peanut coating on chitosan and chitosan nanoparticles on Aspergillus flavus and the taste sensory properties of peanut. Mold counting tests were performed by culture on Saburo dextrose agar medium, culture progress percentage by slide culture and microscopic observation and sensory properties (taste, color and general acceptance) by 5-point hedonic method by 15 evaluators. For this purpose, the experiments were performed on peanuts by covering the levels of 0.5, 1 and 1.5% of chitosan and chitosan nanoparticles and the control sample (7 treatments in total) at room temperature and darkness on days 0, 14, 28 and 42. The effect of type of treatments and storage time on the total count and the rate of progression of Aspergillus flavus and sensory characteristics was significant (P<0.01). But the interaction between treatments and the storage time of the samples were not significantly different. The highest and lowest antimicrobial effects were related to concentrations of 0.5% chitosan and 1.5% chitosan nanoparticles. But the highest sensory score was observed in the control and day zero samples and the lowest score was observed in the samples coated with 1.5% chitosan nanoparticles. The most suitable coating concentration can be 0.5% chitosan and 1% chitosan nanoparticles.
    Keywords: Antifungal, Chitosan, Chitosan Nanoparticles, Peanut, Sensory Evaluation
  • نادر حبیبی*، سارا امیری حسینی

    بادام زمینی یکی از محصولات پر استفاده در سراسر جهان است که به دلیل حساسیت زیاد آن، نگرانی هایی پیرامون آلودگی آن به عوامل بیماری زا واکسایش روغن های ترانس و غیر ترانس موجود در آن وجود دارد. فساد شیمیایی بادام زمینی به علت وجود اسیدهای چزب غیراشباع در ساختار آن از مهم ترین عوامل محدود کننده مصرف و تجارت آن است. هدف از انجام این طرح بررسی فعالیت ضد اکسایشی کیتوزان و نانو ذره کیتوزان روی خواص فیزیکوشیمیایی بادام زمینی بود.در این تحقیق خواص فیزیکوشیمیایی (رطوبت، تغییرات وزنی، اندیس پراکسید، تیو باربیتوریک اسید، ازت فرار کل) بادام زمینی با پوشش دهی سطوح 5/0، 1 و 5/1 درصد کیتوزان و نانو کیتوزان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور بادام زمینی پوست گیری شده (به صورت دستی) با کیتوزان و نانو ذره کیتوزان 1/0 وزنی در اسید استیک 1/0حجمی به روش غوطه وری پوشش داده شده و داخل بسته های سلفون در دمای محیط و تاریکی در روزهای 0، 14، 28، 42 نگهداری شدند ودر این فواصل زمانی آزمون های مربوطه انجام گردید نتایج آماری نشان داد که میزان رطوبت، تغییرات وزنی، اندیس پراکسید، تیو باربیتوریک اسید، ازت فرار کل، تحت تاثیر کیتوزان و نانو ذره کیتوزان نمونه های بادام زمینی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود (p <0/01). کمترین و بیشترین اثر آنتی اکسیدانی مربوطه به غلظت های5/0 درصد کیتوزان و 5/1 درصد نانو کیتوزان بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت نانو ذره کیتوزان 5/1 درصد ماده مناسبی برای به کارگیری به عنوان پوشش خوراکی در آجیل ها از جمله بادام زمینی از لحاظ خاصیت آنتی اکسیدانی می باشد.

    کلید واژگان: بادام زمینی, کیتوزان, نانو ذره کیتوزان, فیزیکوشیمیایی
    Nader Habibi*, Sara Amiri Hoseini

    Peanut is one of the most widely used products worldwide because of its high sensitivity, concerns about its contamination with pathogens, as well as the oxidation of trans and non-trans oils in this valuable nutrient Peanut chemical spoilage is one of the most important factors limiting its consumption and trade due to its unsaturated acids. The purpose of this study was to investigate the antioxidant activity of chitosan and chitosan nanoparticles on the physicochemical properties of peanuts. In this research, physicochemical properties (moisture, weight changes, peroxide index, thiobarbituric acid, total volatile nitrogen) of peanuts were studied by coating 0.5, 1 and 1.5% chitosan and nano-chitosan levels. For this purpose, peeled peanuts (manually) with chitosan and chitosan nanoparticle 0.1 weight in acetic acid 0.1 volume are covered by immersion method and inside cellophane packages at ambient temperature and darkness on 0, 14, 28, 42 days were maintained and at these intervals the relevant tests were performed.Statistical results showed that moisture content, weight changes, peroxide index, thiobarbituric acid, total volatile nitrogen, affected by chitosan and chitosan nanoparticles were significant at 1% probability level (p <0.01). In general, it can be concluded that 1.5% chitosan nanoparticles is suitable for use as edible coating in nuts, including peanuts, in terms of antioxidant properties.

    Keywords: Peanut, Chitosan, Chitosan Nanoparticles, Physicochemical
  • معرفت مصطفوی راد*، امین نوبهار، مهران غلامی، ابوطالب رهبر ضیابری، حبیب جهانساز، ابراهیم اکبرزاده، شایگان ادیبی
    مقدمه

    بادام زمینی یکی از گیاهان مهم روغنی با عادت رشد نامحدود است که دانه و کنجاله آن دارای به ترتیب دارای 40 تا 50 درصد روغن و 30 تا 35 درصد پروتیین می باشد. در بسیاری از کشورها بادام زمینی به صورت جوی و پشته ای کشت می شود که به کنترل علف های هرز با روش های مکانیکی با استفاده از روتاری یا کولتیواتور کمک می کند. همچنین، تراکم مناسب گیاه در واحد سطح می تواند فرآیند فتوسنتز را بهبود بخشد و عملکرد کمی و کیفی دانه بادام زمینی را افزایش دهد. در مطالعه حاضر، تاثیر روش کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و صفات فیزیولوژیک در برخی لاین های جدید بادام زمینی تحت شرایط اقلیمی گیلان مورد ارزیابی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

     این آزمایش به منظور تعیین بهترین روش و تراکم بوته برای بهبود عملکرد دانه برخی لاین های جدید بادام زمینی در طی دو سال زراعی 1396 و 1397 به صورت کرت های دوبار خرد شده با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در رشت انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو روش کشت (جوی و پشته ای و مسطح)، سه تراکم بوته در هکتار (125000D1=، 100000D2= و 83333 D3=) و پنج لاین امیدبخش بادام زمینی (128، 176، 192، 201 و 208) به ترتیب به عنوان کرت های اصلی، فرعی و فرعی فرعی بود.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که لاین جدید 192بیشترین عملکرد دانه بادام زمینی (3128 کیلوگرم در هکتار)، تعداد دانه در غلاف (08/2 عدد) و عملکرد زیست توده (8983 کیلوگرم در هکتار در سال اول و 8693 کیلوگرم در هکتار در سال دوم) در واکنش به روش کشت مسطح و تراکم 125000 بوته در هکتار تولید کرد. به علاوه، اثر متقابل بین روش کشت مسطح بادام زمینی، تراکم 83333 بوته در هکتار و لاین جدید 176 بادام زمینی و بیشترین درصد روغن دانه (67/57 درصد) را نشان داد. بالاترین شاخص برداشت دانه بادام زمینی (29/40 درصد) در لاین 128 بادام زمینی در شرایط کشت مسطح و تراکم 100000 بوته در هکتار مشاهده گردید.

    نتیجه گیری

     به طور کلی، نتایج نشان داد که روش کشت مسطح، تراکم 125000 بوته در هکتار و لاین جدید 192، سبب افزایش عملکرد دانه بادام زمینی در شرایط اقلیمی گیلان شد. در این مطالعه، روش کشت مسطح بادام زمینی بر روش کشت جوی و پشته ای برتری داشت و لاین های جدید بادام زمینی از نظر عملکرد دانه در واحد سطح متفاوت بودند. نتایج این آزمایش، بیانگر آن بود که عملکرد دانه بادام زمینی به دلیل افزایش تراکم بوته در واحد سطح، افزایش یافت که می تواند ناشی از بهبود جذب تشعشع خورشیدی، افزایش ظرفیت فتوسنتزی، استفاده بهینه از واحد سطح زمین و کاهش رقابت بین گیاهی باشد. براساس نتایج این آزمایش، روش کشت مسطح، تراکم 125000 بوته در هکتار و لاین جدید 192 می تواند در راستای افزایش عملکرد دانه بادام زمینی در گیلان قابل توصیه باشد.

    کلید واژگان: بادام زمینی, روش جوی و پشته ای, جذب تشعشع خورشیدی, صفات فیزیولوژیک
    Marefat Mostafavi Rad *, Amin Nobahar, Mehran Gholami, Abotaleb Rahbar Ziabary, Habib Jahansaz, Ebrahim Akbarzadeh, Shayegan Adibi
    Background and objectives

    Peanut is one of the most important oilseed plants with indeterminate growth habit, which its seed and meal contains a range of 40-50% and 30-50% oil and protein on a dry seed basis, respectively. In many countries, peanut is planted as ridge method which help to control weeds by mechanical methods using rotary or cultivator. Also, a suitable plant density per unit area can improve photosynthetic process and enhance quantitative and qualitative yield in peanut seed. In the present study, we evaluated the influence of planting method and plant density on seed yield and physiological characteristics in some new lines of peanut under Guilan climatic condition.

    Materials and methods

    In order to determine the best planting method and plant density to improve seed yield of some new lines of peanut, two experiments carried out in 2017 - 2018 cropping seasons as split-split plot based on randomized complete block design with three replications in Rasht, Iran. Two planting methods (Flat and Ridge), three plant density per hectare (D1=125000, D2= 100000 and D3= 83333) and five new lines of peanut (128, 176, 192, 201 and 208) comprised experimental treatments as main, sub and sub-sub plots, respectively.

    Results

    Results showed that 192 new line produced the greatest seed yield per hectare (3128 kg/ha), seed number per pod (2.08) and biological yield (8983 kg/ha) in response to flat method and D1 plant density. Also, the interaction effect between flat planting method, 100000 plant per hectare and 176 line showed the highest seed oil content (57.67 %). The highest harvest index (40.29%) was observed in 128 new line under flat planting method and 100000 plant per hectare.

    Conclusion

    In general, results showed that the flat planting method, 125000 plant per hectare and 192 new line of peanut caused to enhance seed yield of peanut under Guilan climatic condition. In this experiment, flat planting method had superiority to ridge planting method and new lines of peanut were differ for seed yield per unit area. The results of this experiment, indicated that peanut seed yield enhanced due to increase of plant density per unit area which could be caused by improvement of solar radiance absorption, exceed of photosynthetic capacity, optimized uses of field unit area and decline of inter plant competition. Based on results of this experiment, flat planting method, 125000 plant per hectare and 192 new line of peanut could be recommendable in direction to enhance seed yield of peanut under Guilan climatic condition

    Keywords: Peanut, Physiological characteristics, Radiance absorption, Ridge method
  • محمدرضا صفری مطلق*، مریم فرخ زاد

    بیماری پوسیدگی سفید ساقه با عامل Sclerotium rolfsii یکی از مهم ترین بیماری های خاک زاد بادام زمینی است که در سطح وسیعی از مزارع کشت بادام زمینی استان گیلان به ویژه در زمان برداشت شایع می شود. به کارگیری میکروارگانیسم های مفید، روش جایگزین برای استفاده از قارچ کش های شیمیایی است. در این پژوهش اثر سه جدایه از Trichoderma spp.، سه جدایه از Penicillium spp.، دو جدایه از Aspergillus spp. و یک جدایه از Cladosporium cladosporioides روی بیمارگر S.rolfsii با استفاده از روش های کشت متقابل، کشت روی اسلاید، متابولیت های فرار و متابولیت های غیرفرار در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش های گلخانه ای، گیاهان بادام زمینی با این جدایه های قارچی همراه با S. rolfsii مایه زنی شدند و صفاتی مانند شدت بیماری، ارتفاع، وزن تر و وزن خشک گیاه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در روش کشت متقابل، T. harzianum و T. virens به ترتیب با 58/93 درصد و 94/92 درصد بیشترین توانایی را در مهار رشد میسلیومی S. rolfsii داشتند. در روش کشت اسلاید، تمامی جدایه ها به جز T. virens و T. viride در مهار ریسه های S. rolfsii موفق بودند. در آزمون متابولیت فرار، P. glabrum و A. flavus به ترتیب با 25/81 درصد و 75 درصد و در آزمون متابولیت غیرفرار T. harzianum و T. viride به ترتیب با 5/97 و 75/93 درصد بیشترین توانایی را در مهار رشد میسلیومی S. rolfsii نشان دادند. همچنین اثرات این قارچ ها روی میزان مهار بیمارگر S. rolfsii در مطالعات گلخانه ای مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد که P. glabrum با 4/39 درصد و T. viride با 8/38 درصد موثرترین قارچ ها در کاهش وقوع و شدت بیماری بودند. همچنین به کارگیری این قارچ های آنتاگونیست در شرایط گلخانه منجر به افزایش ارتفاع بوته، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه در حضور قارچ عامل بیماری گردید. تجزیه واریانس و مقایسه میانگین صفات با استفاده از روش حداقل اختلاف معنی دار (LSD)، اختلاف معنی داری بین قارچ های مورد مطالعه در روش های آزمایشگاهی و گلخانه ای را نشان داد. نتایج این تحقیق نشان دهنده این مطلب بود که قارچ های T. viride، T. harzianum،P. glabrum، A. flavus و C. cladosporioides موجود در زیستگان طبیعی گیاه بادام زمینی خواص بالقوه ای برای مهار زیستی بیماری پوسیدگی سفید ساقه بادام زمینی از خود نشان می دهند.

    کلید واژگان: بادام زمینی, ترکیبات فرار, شاخص های فیزیولوژیکی, شدت بیماری, Sclerotium rolfsii
    M. R. Safari Motlagh *, M. Farokhzad
    Background and Objectives

    White stem rot caused by Sclerotium rolfsii is a soilborne disease which is extensively common across the groundnut farms of Guilan province, especially during the harvest period. Using the beneficial microbial agents is an alternative method for applying the chemical fungicides.

    Materials and Methods

    To find the appropriate fungal antagonistic isolates for the biological control of peanut white stem rot, the effect of three isolates of Trichoderma spp., three isolates of Penicillium spp., two isolates of Aspergillus spp. and one isolate of Cladosporium cladosporioides were studied on S. rolfsii in vitro using dual culture, slide culture, volatile metabolites and non-volatile metabolites. Peanut plants were inoculated with these fungal isolates as well as S. rolfsii in greenhouse experiments, and parameters including disease severity, height, fresh weight, and dry weight of the plant were measured.

    Results

    The results showed that in the dual culture method, T. harzianum and T. virens were most capable of suppressing the mycelial growth of S. rolfsii with a suppression capability of 93.58% and 92.94%, respectively. In the slide culture method, all isolates turned out to be effective in suppressing the mycelia growth of S. rolfsii, except for T. virens and T. viride. In the volatile metabolite assay, P. glabrum and A. flavus with 81.25% and 75%, respectively and in the non-volatile metabolite method, T. harzianum and T. viride with 93.75% and 97.5% respectively showed the greatest ability to inhibit S. rolfsii mycelial growth. Moreover, the effects of these fungi on the control of S. rolfsii pathogen were explored in greenhouse trials. The results revealed that P. glabrum was 39.4% effective and T. viride was 38.8% effective in reducing the extent and intensity of the disease. Under the presence of the pathogen, the treatment of these antagonistic fungi in greenhouse conditions enhanced plant height, shoot and root fresh and dry weight. In the in vitro and greenhouse approaches, an analysis of variance and a comparison of means of the attributes using the least significant difference (LSD) indicated significant differences (P ≤0.01 and P≤ 0.05) among the examined fungi.

    Discussion

    The results of the in vitro and greenhouse trials showed that T. viride, T. harzianum, P. glabrum, A. flavus, and C. cladosporioides, which are present in the natural flora of groundnuts, have the potential capability of the biological control of S. rolfsii as the pathogen of groundnut stem white rot.

    Keywords: Disease severity, Groundnut, Physiological factors, Sclerotium rolfsii, Volatile metabolites
  • شهرام بیرقی طوسی*، غلامعلی گلی موحد، مجید هاشمی، فریده صالحی پور، محبت محبی

    تهیه فراورده ‏های اکسترود شده غنی شده با دانه های روغنی و مغزها علاوه بر کمک به تغذیه مصرف کنندگان می تواند به عنوان محصولی جدید مورد استقبال تولید کنندگان نیز قرار بگیرد. اما تولید محصولی با ویژگی های مناسب و مطلوب نیازمند بررسی تاثیر شرایط فرایند بر خصوصیات محصول تولید شده می باشد. در این پژوهش اثر متغیرهای ترکیب خوراک، میزان رطوبت خوراک و سرعت چرخش مارپیچ بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی، بافتی، تصویری، صوتی و حسی اسنک حجیم حاوی مغز بادام زمینی تولید شده توسط فرایند اکستروژن مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور مغز بادام زمینی به نسبت های 7، 14 و 21 درصد با بلغور ذرت مخلوط گردید و برای رسیدن به رطوبت های 12، 15 و 18 درصد به آن آب افزوده شد. مخلوط حاصل سپس با سرعت چرخش مارپیچ برابر با 120، 150 و 180 دور بر دقیقه، اکسترود گردید وآزمایش های لازم برای تعیین ویژگی های مورد نظر بر روی نمونه های تولید شده صورت گرفت. نتایج حاصل نشان داد افزایش میزان رطوبت خوراک باعث افزایش میزان جذب آب، چگالی ذره ای، سختی، L*، b* و امتیاز های ظاهر و رنگ در ارزیابی حسی و کاهش شاخص انحلال در آب و a* نمونه‏ها گردید. همچنین افزایش سرعت چرخش مارپیچ منجر به افزایش شاخص انحلال در آب، a* و امتیازهای ارزیابی حسی (ظاهر، بافت، طعم و پذیرش کلی) و کاهش میزان انبساط، سختی، L* و b* گشت. از سوی دیگر افزایش چگالی ذره‏ای، سختی و a* و کاهش مقادیر انبساط، تخلخل و L* نمونه‏ها با افزایش نسبت مغز بادام زمینی مشاهده گردید. در نهایت به منظور تولید نمونه بهینه دارای بالاترین نسبت انبساط و روشنایی و کمترین میزان سختی و چگالی و حاوی 14درصد مغز بادام زمینی، میزان سرعت چرخش مارپیچ و رطوبت خوراک ورودی به ترتیب برابر با 120دور بر دقیقه و 20/13درصد پیشنهاد شد.

    کلید واژگان: اکستروژن, بادام زمینی, رنگ, ارزیابی حسی, بافت
    Shahram Beiraghi Toosi*, Gholam Ali Goli Movahhed, Majid Hashemi, Farideh Salehi Pour, Mohabbat Mohebbi

    The production of extruded products enriched with oilseeds and nuts can be welcomed by producers as a new product in addition to helping to nourish consumers. But the production of a product with appropriate characteristics requires the examination of the effect of process conditions on the properties of the produced product.In this study, the effect of feed composition, feed moisture content and screw speed variables investigated on the physicochemical, textural, visual, acoustic and sensory properties of peanut puffed snacks produced by the extrusion process. For this purpose, the peanuts mixed with corn grits at a ratio of 7, 14 and 21 percent and water added to the mixture to reach a moisture content of 12, 15 and 18%. Then, the resulting mixture extruded at screw speeds of 120, 150 and 180 rpm, at 140 °C, with a die diameter of 2.5 mm. In the next step, the required tests performed to determine the intended properties of all produced samples.The results showed that increased moisture content of the feed increased water absorption, particle density, hardness, L*, b* and appearance and color scores in sensory evaluation and decreased water solubility and a* of the samples. Also, increasing the screw speed led to increase in the water solubility, a* and sensory evaluation scores (appearance, texture, flavor and overall acceptance) and reduced radial expansion, hardness, L* and b*. Increasing the ratio of peanut in the produced samples increased particle density, hardness and a* and reduced radial expansion, porosity and L* of the samples. In order to produce the optimum sample with the highest expansion ratio and brightness and the lowest hardness and density, which contains 14% peanut, the screw speed and feed moisture content calculated respectively for 120 rpm and 13.20% respectively.

    Keywords: Extrusion, Peanut, Color, Sensory Evaluation, Texture
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال