به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « کپه کاری » در نشریات گروه « کشاورزی »

  • حامد فرضی*، رضا تمرتاش، زینب جعفریان، محمدرضا طاطیان

    تغییر در غنا و تنوع گونه ای از مشخصه های اکوسیستم های دست کاری شده است. هرچه تنوع گونه ای یک اکوسیستم بیشتر باشد، زنجیره غذایی پیچیده تر می شود. از آنجایی که احیاء مراتع با رعایت شرایط اکولوژیک می تواند موجب بهبود کمی و کیفی پوشش گیاهی گردد، بدین منظور تحقیق حاضر در خرداد و تیر 1397در حوزه آبخیز ارنگه استان البرز به منظور بررسی تغییرات تنوع گونه ای و تنوع کارکرد گونه های گیاهی در اقدامات بیولوژیکی مختلف انجام شد. در این تحقیق ویژگی های کارکردی گیاهان، تعداد گونه ها و درصد پوشش آنها در مناطقی که اقدامات بیولوژیکی شامل بذرپاشی، کپه کاری، مدیریت چرا و قرق و هم چنین یک مرتع طبیعی به عنوان تیمار شاهد در مجاورت آن ها انجام گرفت، جمع آوری شد. سپس با استفاده از این اطلاعات، شاخص های تنوع گونه ای غنا (S)، شانون (H)، سیمپسون (D) و یکنواختی (E) و شاخص های تنوع کارکردی شامل چندوجهی محدب (Convex hull hyper-volume)، غنای کارکرد (Functional Richness)، یکنواختی کارکرد (Functional Evenness)، واگرایی کارکرد (Functional Divergence) و شاخص رایو (Rao) در همه سایت ها محاسبه شدند. برای محاسبه این شاخص ها از بسته FD و برای بررسی اثر تیمار های بیولوژیکی بر روی شاخص های تنوع از آنالیز تشخیص کانونیک تعمیمی (GCCA) از بسته canic در نرم افزار R نسخه 3.1.1 استفاده شد. به منظور بررسی مقایسه شاخص های تنوع در تیمار های مختلف بیولوژیکی از آزمون تجزیه واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که مرتع شاهد دارای بالاترین تنوع شانون بوده و با کپه کاری و قرق اختلاف معنی داری از این نظر داشته است. برای شاخص غنای گونه ای بین تیمار بذرپاشی با مرتع طبیعی اختلاف معنی داری مشاهده نشد، اما با دیگر اقدامات از جمله کپه کاری و مدیریت چرا اختلاف معنی داری در سطح پنج درصد مشاهده شد. نتایج تجزیه واریانس برای شاخص های مختلف تنوع کارکردی بیانگر این مطلب بود که در بین شاخص های تنوع کارکرد، به جز شاخص چندوجهی محدب CHull)، شاخص های غنای کارکرد (FRic)، واگرایی کارکرد (FDiv) و یکنواختی کارکرد (FEve) همبستگی مثبتی با اقدامات بیولوژیکی داشتند. نتایج مقایسه میانگین نشان داد که شاخص رایو در سایت قرق، دارای بالاترین مقدار بوده و با سایت مدیریت چرا اختلاف معنی داری داشته اما تفاوت آن با بذرپاشی و کپه کاری زیاده بوده است. نتایج بیانگر این مطلب بود که با توجه به زیاد بودن تعداد پایه های گونه های علفی در منطقه و گاهی به علت کپه ای بودن شمارش این گونه ها مشکل و از دقت بسیار پایین نیز برخوردار است، لذا استفاده از ویژگی های کارکردی می تواند شاخص های تنوع را با دقت بیشتری در منطقه برآورد نماید.

    کلید واژگان: ویژگی کارکرد, غنای گونه ای, غنای کارکرد, کپه کاری, مراتع ارنگه}
  • حامد فرضی*، رضا تمرتاش، زینب جعفریان، محمدرضا طاطیان
    هدف از تحقیق حاضر بررسی اقدامات احیائی بر تغییر عملکرد پوشش گیاهی و ترسیب کربن خاک در مراتع دامنه های جنوبی البرز مرکزی می باشد. نمونه برداری از پوشش گیاهی در فصل رویش منطقه، اردیبهشت و خرداد، به روش تصادفی- سیستماتیک در 400 پلات 2 مترمربعی در امتداد 40 ترانسکت 100 متری انجام شد. در هر پلات درصد تاج پوشش، حضور گونه ها، ویژگی های کارکردی گونه ها از جمله فرم رویشی، نوع پراکنش، نوع گرده افشانی و فرم زیستی ثبت گردید. در طول هر ترانسکت تعداد دو نمونه خاک در تیمار های مختلف مناطق احیاء و شاهد از عمق 15-0 و 30-15 سانتی متر برداشت شد. در مجموع 160 نمونه خاک از چهار عملیات احیائی مختلف شامل کپه کاری، بذرپاشی، مدیریت چرا، قرق و یک مرتع طبیعی به عنوان سایت شاهد برداشت شد. سپس در آزمایشگاه وزن مخصوص ظاهری و ترسیب کربن خاک اندازه گیری شدند. برای تعیین وجود یا عدم وجود اختلاف معنی دار بین تیمار های مختلف از نظر داده های خاک و پوشش گیاهی از آنالیز واریانس یک طرفه و جهت مقایسه میانگین مقدار ترسیب کربن در هر تیمار از آزمون دانکن استفاده شد. نتایج نشان داد که پاسخ انفرادی گونه های مشترک در منطقه احیاء و شاهد حاکی از معنی دار شدن 11 گونه بود که تعداد 5 گونه به طور معنی داری در منطقه احیاء شده دارای میانگین درصد تاج پوشش بیشتری بوده، اما 6 گونه به طور معنی داری از میانگین تاج پوشش بیشتر در منطقه شاهد برخوردار بودند. نتاج نشان داد که اقدامات بیولوژیکی درصد تاج پوشش سه تیره گیاهی را به طور معنی داری تغییر داد. در این میان تیره Poaceae در منطقه احیاء و تیره های Fabaceae و Brassicaceae در منطقه شاهد به طور معنی داری دارای میانگین درصد تاج پوشش بالاتری بودند. میزان درصد ماده آلی و میزان کربن آلی ترسیب شده در دو عمق سطحی و زیرین خاک در عملیات مختلف بیولوژیکی در سطح 5 درصد دارای اختلاف معنی دار هستند.
    کلید واژگان: اقدامات احیائی, کپه کاری, مدیریت چرا, ترسیب کربن خاک, حوزه آبخیز ارنگه}
    Hamed Farzi *, Reza Tamartash, Zeinab Jafarian, Mohammad Reza Tatian
    Restoring vegetation can change the structure and dynamics of vegetation, as well as the change in other parts of the ecosystem such as soil. The success of recovery efforts will be achieved when assessing the characteristics of ecosystems over time and comparing with the control areas. Therefore, the aim of this study was to investigate the effects of reducing plant cover and soil carbonation in rangelands of the southern slopes of central Alborz. Sampling from vegetation during the growing season of May and May was done in a systematic-random manner in 400 plots of 2 m2, along 40 transects of 100 meters. In each plot, crown cover percentage, species presence, functional characteristics of species including vegetative form, distribution type, pollination type and biological form were recorded. During each transect, two soil samples were harvested at different depths of 0-15 and 30-30 cm in different treatment and control areas. A total of 160 soil samples were collected from four different regenerative operations including clamping, seeding, grazing management, grazing and a natural rangeland as a control site. . showed that biological measures significantly changed the canopy cover percentage of three herbs. In the meanwhile, the Graminea strain in the regeneration zone and the legumes of Leguminosae and Cruciferae in the area had a significantly higher mean canopy percentage. The percentage of organic matter and the amount of organic carbon sequstration in the two depths of the soil and bottom of the soil in different biological operations at level have a significant difference.
    Keywords: Restoration, Hill Drop Seedling, Grazing management, Carbon sequestration Soil, Arange watershed}
  • اسفندیار جهان تاب، محمدرضا میرزایی*، پرویز غلامی
    حفظ تنوع گونه ای یکی از اهداف مدیریت اکوسیستم است و تنوع گونه ای با خصوصیات اکوسیستم همبستگی دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر قرق کپه کاری شده بر تغییرات پوشش گیاهی در مراتع تنگ سرخ شهرستان بویراحمد می باشد. در این تحقیق، نمونه برداری در دو منطقه قرق 10 ساله کپه کاری شده با گیاه آنغوزه و تحت چرای دام (شاهد) انجام شد. بدین منظور در هر یک از این مناطق، سه ترانسکت 100 متری مستقر، سپس در راستای هر ترانسکت به ازای هر ده متر، یک پلات یک متر مربعی مستقر شد. شاخص های غنای گونه ای، یکنواختی شلدون، ناهمگنی شانون و سیمپسون و مقایسه آماری این شاخص ها در مناطق قرق و چرا با استفاده از آزمون t دانش آموز مستقل انجام پذیرفت. برای ارزیابی پاسخ گونه های گیاهی به شرایط قرق کپه کاری شده و چرا از آنالیز چندمتغیره استفاده شد. در منطقه قرق کپه کاری شده 47 و در منطقه چرای دام 41 گونه گیاهی شناسایی شد. از این تعداد، 28 گونه گیاهی به صورت مشترک بین دو منطقه، 19 گونه منحصرا در منطقه قرق و 13 گونه فقط در منطقه شاهد مشاهده گردید. نتایج مقایسه شاخص ها نشان داد که منطقه قرق به طور معنی داری دارای غنا و تنوع گونه ای بیشتری نسبت به منطقه تحت چرا بود اما به لحاظ یکنواختی تفاوت معنی داری بین دو منطقه مشاهده نشد. نیم رخ تنوع رنی نیز نشان داد که منطقه قرق در آلفاهای بیشتر از 1 تنوع بالاتری نسبت به منطقه تحت چرا دارد. بین درصد تاج پوشش گروه های مختلف گیاهی در این دو منطقه تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما به لحاظ درصدپوشش کل گونه ها، منطقه قرق دارای میزان بالاتری است. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، ایجاد قرق همراه با کپه کاری با گیاهان دارویی و ارزشمند بومی همچون آنغوزه و همچنین برنامه چرایی منظم در منطقه مورد مطالعه پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: کپه کاری, غنا, تنوع گونه ای, نیم رخ تنوع رنی, قرق}
  • الهام رضایی، سمیه ده داری*
    مطالعه حاضر به بررسی تاثیر عملیات اصلاحی مرتع بر عملکرد پوشش گیاهی در مرتع زالو آب در فاصله ده کیلومتری جنوب غربی شهرستان آبدانان از توابع استان ایلام پرداخته است. در این مطالعه سه تیمار اصلاحی شامل قرق، بذر پاشی و کپه کاری انتخاب و در کنار هر تیمار سایت هایی به عنوان شاهد انتخاب گردید که دو به دو مجاور هم بودند. نمونه برداری پوشش گیاهی بصورت تصادفی-سیستماتیک در طول سه ترانسکت صد متری در سی پلات یک متر مربعی انجام گرفت. پارامتر های پوشش گیاهی شامل (تولید، تراکم، درصد تاج پوشش، خاک لخت، سنگ و سنگریزه ولاشبرگ) اندازه گیری شدند. داده های به دست آمده توسط نرم افزار spss با استفاده از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس به ترتیب جهت مقایسه هر سایت اصلاحی با شاهد و مقایسه سه سایت اصلاحی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که عملیات اصلاحی انجام شده موجب افزایش درصد تاج پوشش، تولید، تراکم گیاهان کلاس I و II و کاهش گیاهان کلاس III، خاک لخت و سنگریزه نسبت به سایت شاهد شده است و بین سایت های اصلاحی و شاهد از نظر خصوصیات ذکر شده تفاوت معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه واریانس یکطرفه و مقایسه میانگین های خصوصیات مورد اندازه گیری پوشش گیاهی در سه سایت تیمار تفاوت معنی داری در سطح 1% نشان می دهد.
    کلید واژگان: اصلاح مراتع, بذر پاشی, قرق, کپه کاری}
    elham rezaei, somayeh dehdari *
    Current study is investigate the effects of range improvement treatments on vegetation performance in Zaloo-Ab rangeland that is 10 Kilometers far from west south of Abdanan County in Ilam Province. Vegetation sampling was done randomly in every control and corrective operation sites in length of three transects of 100 meters in 30 plots of one square meter. Vegetation specifications including production, density, percentage of cover crown, bare soil, stone and pebbles, litters and different classes of palatability. Obtained data were analyzed by version 16 of SPSS software using t-independent test and variance analysis to compare each corrective and control sites and three corrective sites together. The obtained results showed that provided corrective operations have caused increase in cover crown, production, density of class I and II plants and decrease in class III plants, bare soil and pebbles respected to control site (in one percent level). Results of one-way variance analysis and comparison of averages of measured vegetation specifications in three treatment sites also showed a significant difference in one percent level.
    Keywords: Exclosure, Range improvement, Seeding, Sowing}
  • ایمان حقیان*، پرویز غلامی، مهندس حمزه علی شیرمردی
    کپه کای با گونه جاشیر یکی از روش های احیای مرتع در زاگرس مرکزی است. به نظر می رسد که در زمان کشت این گونه، به انطباق شرایط بوم شناختی آن با محیط های تحت کشت کمتر توجه شده و نیز پس از کاشت به پایش اثرات کشت این گونه بر ترکیب گونه ای بعد از کپه کاری پرداخته نشده است. در این مطالعه تاثیر کپه کاری با این گونه بر ترکیب گونه ای در مراتع تنگ صیاد در استان چهار محال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از پوشش گیاهی در چهار منطقه شاهد (بدون جاشیرکاری) ، و سه منطقه کپه کاری با جاشیر در تراکم های مختلف (کم، متوسط و زیاد) انجام شد. در هر منطقه از پلات های 25/2 متر مربعی و در امتداد ترانسکت ها برای نمونه گیری استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که تعداد 75 گونه گیاهی در منطقه مورد مطالعه ثبت گردید که در منطقه بدون جاشیرکاری (شاهد) ، جاشیرکاری با تراکم کم، متوسط و زیاد به ترتیب 69، 50، 30 و 33 گونه گیاهی حضور داشتند. همچنین نتایج نشان داد که گونه هایAstragalus microcephalus ، Bromus danthoniae، Bromus tectorum و Melica persicaدر منطقه شاهد و گونه هایGeranium tuberosum ، Prangos ferulacea وZiziphora tenuir بیشترین درصد تاج پوشش را در تراکم زیاد جاشیرکاری داشتند. همچنین آنالیز چندمتغیره نشان دادند که ترکیب پوشش گیاهی منطقه تحت تاثیر تراکم های مختلف جاشیرکاری بوده است. نتایج نشان داد که هر چند با گذشت زمان اهداف پروژه از نظر تولید علوفه و حفاظت خاک تامین می شود اما این گونه می تواند با تشکیل توده های خالص برخی اثرات منفی را بر ترکیب پوشش گیاهی داشته باشد. بنابراین پیشنهاد می شود از کپه کاری متراکم گونه پرهیز شود و همچنین کپه کاری به صورت کشت مخلوط انجام شود.
    کلید واژگان: کپه کاری, ترکیب گونه ای, احیای اکولوژیکی, زاگرس مرکزی}
    dr Iman Haghiyan *
    Drill-seeding with  Prangos ferulacea had been a common technique of rangeland restoration in central Zagros. It seems that no sufficient attention has been paid to ecological fitness of this species at planting time. Also, no monitoring has been done to show this species impacts on composition species after drill-seeding. In this study the effect of drill-seeding of this species was studied on species composition. This was carried out on Tange Sayad rangelands in Chaharmahal and Bakhtiari province. Vegetation was sampled on four sites, one as control and three densities of drill-seeding with P. ferulacea (low, moderate and high). The sampling was done using 2.25 m2 plot along transects. The result of this study showed 75 species were recorded in this area. In control site and low, moderate and high density of drill-seeding by Prangos 69, 50, 30 and 33 plant species respectively. The results showed that the species Astragalus microcephalus, Bromus danthoniae, Bromus tectorum and Melica persica were  the major species in control site and Geranium tuberosum, Prangos ferulacea and Ziziphora tenuir were higher tended to high density of Prangos. Also, Multivariate analyses showed that drill-seeding significantly influenced the species composition of vegetation composition. The result showed that goal of restoration was achieved regarding forage biomass and soil conservation. However, this species have negative impact on vegetation due to its dense stand. Therefore, it is recommended to avoid dense seeding. Also, it is better to apply mixed seeding.
    Keywords: Drill-seeding, Species composition, Ecological restoration, Central Zagros}
  • محمدرضا میرزایی، پرویز غلامی *، اسفندیار جهانتاب
    ارزیابی تغییرات ایجاد شده در اکوسیستم های مرتعی پس از اجرای عملیات احیا برای تعیین اثرات مثبت یا منفی پروژه ضروری می باشد. این مطالعه به بررسی اثر عملیات مختلف احیای بیولوژیک بر ترکیب و تنوع گونه ای پوشش گیاهی در مراتع نیمه استپی زاگرس واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته است. نمونه برداری از پوشش گیاهی در سه منطقه نهال کاری، کپه کاری و چرای شدید (شاهد) به طور تصادفی- سیستماتیک با استقرار 120 پلات یک مترمربعی انجام گردید. داده های پوشش گیاهی برای ارزیابی پاسخ ترکیب پوشش گیاهی، تنوع گونه ای (سیمپسون، شانن- واینر) ، غنای گونه ای (مارگالف و منهینیک) و گروه های گیاهی (طول عمر، فرم رویشی، فرم زیستی و تیره های گیاهی) به اجرای عملیات احیایی مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج آنالیز واریانس نشان داد که تنوع و غنای گونه ای و برخی گروه های گیاهی در مناطق مختلف اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد با هم دیگر دارند. منطقه تحت عملیات احیایی (نهال کاری و کپه کاری) ، از نظر کلیه شاخص های تنوع و غنای گونه ای و برخی گروه های گیاهی مانند گیاهان چندساله، همی کریپتوفیت ها، گندمی ها، پهن برگان علفی، تیره چتریان، گندمیان و گل سرخیان، بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده و منطقه تحت چرای شدید کمترین مقدار را دارا بودند. آنالیز RDA نشان داد که ترکیب گونه ای منطقه تحت تاثیر عملیات احیایی بیولوژیک بوده است به طوری که گونه های مهم و ارزشمند مرتعی مانند Ferula assa-foetida، Prangos ferulacea و Dorema aucheri بیش ترین پاسخ را به عملیات احیای بیولوژیک در منطقه مورد مطالعه داشتند. به طور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که عملیات احیای بیولوژیک انجام شده در منطقه، تاثیر مثبتی بر شاخص های پوشش گیاهی داشته است.
    کلید واژگان: غنای گونه ای, احیای اکولوژیک, نهال کاری, کپه کاری, زاگرس}
  • یحیی پرویزی *، محمد قیطوری، رضا بیات، علیرضا شادمانی، افشین پرتوی
    ترسیب کربن از اتمسفر در اکوسیستم های زمینی رهیافتی پایدار جهت مقابله و سازگاری با تهدید تغییرات اقلیمی در عصر حاضر تلقی می شود. این پژوهش با هدف بررسی ظرفیت روش های مختلف مرتع کاری در مناطق مختلف اقلیمی و جغرافیایی کشور در ترسیب کربن اتمسفری انجام شد. برای این کار، در استان های لرستان، فارس، کرمانشاه، خراسان رضوی، مازندران، کردستان، کرمان، مرکزی و اصفهان سایت های معرف عملیات مرتع کاری انتخاب شد. سپس با عملیات میدانی،ضمن ثبت ویژگی های سایت های انتخاب شده، نمونه برداری خاک، زیست توده هوایی و ریشه و لاشبرگ به صورت سیستماتیک تصادفی در سایت های مطالعاتی و شاهد انجام شد. نتایج نشان داد که عملیات مرتع کاری اجراء شده در مناطق جنگل های نیمه خشک واقع در دامنه های زاگرس مرکزی بیشترین ظرفیت ترسیب کربن را نشان دادند. عملیات بذرکاری، بذرپاشی و کپه کاری گراس ها و لگوم های چندساله نظیر فستوکا، یونجه، جاشیر و اسپرس اجرا شده در این مناطق موفق به ترسیب 4/17 تا 80 تن کربن در هکتار شده است. همچنین سهم ترسیب کربن در خاک از کل کربن ترسیب یافته در این مناطق کمینه 93 درصد از کربن ذخیره شده را شامل می شد. عملیات مرتع کاری همراه با قرق، ترسیب کربن را تا حدود دو برابر افزایش داده بود. در این مناطق کپه کاری موفق تر از سایر اشکال عملیات بود. در مناطق هیرکانی، عملیات بذرکاری گراس های مرتعی حدود 18 تن کربن ترسیب نموده و از نظر ظرفیت ترسیب کربن در ایران پس از عملیات مرتع کاری در دامنه های زاگرس مرکزی در رده دوم قرار داشت. عملیات مرتع کاری اجرا شده در مناطق خشک و نیمه خشک مرکز و نیمه شرقی کشور در قیاس با دیگر مناطق ذکر شده فوق تاثیر چندانی در افزایش ظرفیت ترسیب کربن در عرصه نداشته اند. بیشترین کمیت ترسیب کربن را قرق مراتع در دو حوزه کارده مشهد و شمس آباد اراک به ترتیب با ترسیب 63/5 و 51/6 تن کربن در هکتار به خود اختصاص داده اند. تغییر کاربری دیمزار به مرتع در حوزه کارد ه مشهد منجر به ترسیب 7/4 تن کربن در هکتار شده است.
    کلید واژگان: گرمایش جهانی, ترسیب کربن, کپه کاری, مدیریت اراضی, بذرکاری}
    Yahya Parvizi *, Mohammad Qeytouri, Reza Bayat, Alireza Shadmani, Afshin Partovi
         This research was conducted to evaluate the potential of different rangeland planting practices for carbon sequestration in various climatic and geographical regions of the country. For this purpose, the key sites of rangeland planting practices were selected in the Lorestan, Fars, Kermanshah, Khorasan Razavi, Mazandaran, Kordestan, Kerman, Markazi, and Esfahan. Then, the characteristics of the sites selected were recorded and sampling of soil, aerial biomass, and root was performed in a random-systematic manner. The results showed that rangeland planting practices in the semi-arid forests of central Zagros slopes had the highest carbon sequestration capacity. The seeding and pit-seeding of perennial legumes and grasses such as festuca, alfalfa, sainfoin and onobrichis could sequester up to 17.4 to 80 tons of carbon per hectare. The contribution of soil in carbon sequestration was at least 93 percent of the total carbon stock of the study area. Rangeland planting practices together with exclosure caused to increased carbon sequestration up to two times. In these areas, pit-seeding was more successful than the other practices. In the Hyrcanian regions, the seeding of perennial legumes and grasses could sequester 18 tons carbon, ranked second after range planting practices in the central Zagros slopes. Rangeland planting practices in arid and semi-arid areas of the central and the eastern part of the country showed little effect on increasing the carbon sequestration capacity compared to other areas mentioned above. The highest carbon sequestration was recorded to be 5.63 and 6.51 tons carbon per hectare for the exclosure rangelands in Kardeh and Shamsabad watershed, respectively. Land use change from dry farming to rangeland in Kardeh watershed resulted in carbon sequestration of 4.7 tons per hectare.
    Keywords: Global warming, carbon sequestration, planting, Land management, range culture}
  • مرتضی مفیدی *، محمد جعفری، علی طویلی، احمد علیجانپور
    به منظور بررسی تاثیر عملیات اصلاح مرتع بر ویژگی های پوشش گیاهی مطالعه ای در مراتع امام کندی ارومیه صورت گرفت. در این مطالعه عملیات اصلاحی شامل کپه کاری، قرق و بانکت بندی در مراتع منطقه انتخاب و برای هر کدام منطقه شاهد نیز در مجاور آن در نظر گرفته شد. برای نمونه برداری با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک، شش ترانسکت 100 متری مستقر و در طول هر ترانسکت با استفاده از تعداد ده پلات 1×1 متر مربعی برداشت شد. در داخل هر پلات لیست گونه های موجود، درصد تاج پوشش، تولید و تراکم، کلاسهای خوش خوراکی و فرمهای رویشی گیاهان تعیین شد. به منظور مقایسه ویژگی های پوشش گیاهی هر سایت مورد عملیات اصلاحی با سایت شاهد آن از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد ویژگی های گیاهان کلاس I و II در مناطق اصلاح شده افزایش و ویژگی های گیاهان کلاس III در مقایسه با سایت شاهد کاهش یافت و اختلاف معنی داری دارند. از نظر فرمهای رویشی میانگین ویژگی های گندمیان دائمی و فوربهای دائمی در مناطق اصلاح شده افزایش یافت و با سایت شاهد اختلاف معنی دار دارند. به طورکلی نتایج نشان داد که اجرای عملیات اصلاحی در مراتع امام کندی موفقیت آمیز بود و باعث بهبود ویژگی های پوشش گیاهی در این مراتع شد.
    کلید واژگان: قرق, کپه کاری, بانکت بندی, ویژگی های پوشش گیاهی, مراتع امام کندی ارومیه}
    Morteza Mofidi *, Mohammad Jafari, Ali Tavili, Ahmad Alijanpour
    In order to study the effect of rangeland improvement operations on vegetation properties, a study was conducted at Imam Kandi rangelands. In the present study, improvement operations including pit seeding, exclusion and counter trenches were selected at region and control region was considered for each region. the systematic-randomly method was used, six 100 m transect was established on each sites and along each them ten 10*10 plot for sampling was selected. Within each plot, existing species table, crown cover percent, palatability classes, production, density and vegetation growth forms was recorded. In order to comparison of vegetation properties at sites with improvement operation within control site independent t-test was used. Results showed that plants in classes I and II at improved regions increased and plants III decreased compared to control and had significant difference. In terms of growth forms, mean properties of permanent graminea and permanent forbs at improved region increased and had a significant difference with control site. Overall, results show that improvement operation at Imam Kandi rangelands was successful and caused improvement of vegetation cover properties in these rangeland area.
    Keywords: exclusion, pit seeding, couture trench, vegetation properties, Emam Kandi rangelands, Urmia}
  • محمود قربانی مقدم، محمد فرزام *، محمدتقی دستورانی، محمد زادبر، سعید حسین زاده نقندر
    کمبود شدید بارندگی و پراکنش نامطلوب آن، تبخیر و تعرق بسیار بالا و قابلیت اندک ظرفیت نگهداری آن در برخی خاک ها از مهمترین چالش های موجود جهت استقرار نهال در عرصه های طبیعی و بیابانی به شمار می رود. هدف از این پژوهش، مقایسه کارایی سه روش ذخیره نزولات جهت استقرار شش گونه گیاه بومی در مراتع چاهدر مشهد است. طرح آزمایشی این پژوهش بلوک های کامل تصادفی خرد شده در زمان و مکان با 2 تیمار و در 3 تکرار بود. تیمار اول روش های ذخیره نزولات شامل کنتور فارو، هلالی آبگیر و چاله های کپه و تیمار دوم شش گونه گیاه مرتعی بومی شامل گونه های علف گندمی بلند، چاودار کوهی، توت روباه، یونجه، اسپرس خراسانی و برگ نقره ای، جهت کشت و مقایسه در عرصه انتخاب شد. ظهور نهال ها و بقاء آن ها در سه زمان مختلف (بهار 1393، پاییز 1393 و بهار 1394) آماربرداری و ثبت گردید. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS آنالیز شد. نتایج تجزیه واریانس اختلاف معنی داری را در تیمارهای ذخیره نزولات و بین گونه ها نشان داد. بیشترین میزان زنده مانی در فصل رویش نهایی به ترتیب در گونه های گیاهی اسپرس خراسانی و برگ نقره ای مشاهده شد. چاله های کپه به دلیل درصد رطوبت بالاتر خاک در مقایسه با فارو و هلالی های آبگیر، بیشترین درصد استقرار گیاهان مورد مطالعه را داشت. بر اساس نتایج این تحقیق بهترین شیوه اصلاح مرتع چاهدر کاشت گونه های اسپرس خراسانی و برگ نقره ای در چاله های کپه کاری توصیه می شود.
    کلید واژگان: اصلاح مرتع, ذخیره نزولات, کپه کاری, کنتور فارو, هلالی آبگیر}
    Mohmoud Ghorbani Moghaddam, Mohammad Farzam *, Mohammad Taghi Dastourani, Mohammad Zadbar, Saeed Hoseinzade Noghondar
    Severe lack of rainfall and its unfavorable distribution, very high evapotranspiration rate and the low water-holding capacity in some of the soils are the most important challenges for the establishment of plants in arid areas. This research was aimed at comparing efficiency of different water harvesting methods for establishment of six native plant species in Chahdar rangeland of Mashhad. It was designed in a completely randomized design block, splitted in time and space. Experiments contained two major treatments that were assessed during two consecutive growth seasons. First major treatment, included different water harvesting methods i.e. contour furrow, pits and small basins. For the second treatment, six perennial range plants of Agropyron elongatum, Secal montanum, Sanguisorba minor, Medicago sativa, Onobrychis khorasanicum and Krashninkova ceratoides were sown and compared. Seeding emergence and survival were recorded three times (spring 2014, autumn 2014 and spring 2015) and data were analyzed by using SPSS software. Results indicated significant differences between water harvesting treatments and between plant species. Highest survival rate, at the end of the second growth season, was respectively found for Onobrychis khorasanicum and Krashninkova ceratoides. Highest establishment rate was found in pits, mainly because of higher water soil accumulation as compared to that of contour furrow and small basins. According to the results of this research, best restoration practice for Chahdar rangeland is sowing seeds of Onobrychis khorasanicum and Krashninkova ceratoides within the small pits.
    Keywords: Range improvement, Water harvesting, Pits, Contour furrow, Basins}
  • Somayeh Naseri, Hossein Tavakoli *, Mohammad Jafari, Hossein Arzani
    One of the effective ways for reducing atmospheric CO2 is carbon sequestration by plants and soils. Rangelands with an expanded area have a great potential for Carbon (C) Stocks. In this study, C stocks in three treatments including natural rangelands (NR), Pit- seeding by Agropyrum elongatum (PS) and abandoned dry farming (ADF) were examined in Kardeh basin Mashhad, Iran in 2013. In each treatment, ten transects and in each transect, ten plots were established. Percentages of vegetation cover, litter, rock and soil were recorded in each plot. Aerial and root biomasses of dominant species were sampled by the clipping and weighing method. Litters in each plot were collected and weighed, too. Carbon content of biomass and litter were measured by combustion method using Electric Combustion Furnace. Ten soil samples were taken along each transect at two depths of 0-25 and 25-50 cm. The soil organic carbon percent was determined by the Walkley–Black method. Data analysis was performed by one-way analysis of variance (ANOVA) and means were compared using Duncan test. Results showed significant differences between treatments for total C stocks (soil渪♪쬾阫浺). NR and ADF management with the average values of 535.32 and 177.14 (t.ha-1) had the highest and lowest C stocks, respectively. Among the components of the ecosystem, soil had a main role in C sequestration followed by above biomass, roots and litters. PS management had the highest C stocks in plant biomass and litter but its soil C stocks were significantly lower than NR. Perennial grasses, bushes and perennial forbs were dominant in PS and NR management that play the most important role in plant C stocks. In conclusion, proper management of natural rangelands and more attention to vegetation and soil conservation may lead to store a considerable amount of C stocks in these lands.
    Keywords: Abandoned dry farming, Natural rangelands, Pit seeding, Carbon sequestration, Iran}
  • سارا منافی*، زهرا دهقان
    این پژوهش برای تعیین عملیات زیستی و زیست- فنی به منظور تعیین فعالیت های اجرایی، در بخش حفاظت خاک و آبخیزداری با استفاده از سنتز مطالعات و نقشه های مختلف جهت افزایش بازدهی تولید و با رعایت شرایط اکولوژیکی در حوضه می باشد. پس از تلفیق لایه های اطلاعاتی بارندگی، وضعیت پوشش گیاهی، ترکیب گیاهی، تاج پوشش تیپ گیاهی، خصوصیات ژئومورفولوژی، جهت جغرافیایی، وضعیت شیب، وضعیت ارتفاعی، اقلیم، EC، PH، بافت و عمق واحدهای اراضی، تناسب آتی و فعلی حوضه، سازندهای زمین شناسی، وضعیت فرسایشی و... در سامانه GIS واحدهایی که طرح مشترکی داشته به صورت یک واحد همگن جدا شده و بر این اساس راهکارهای زیستی و زیست- فنی مناسب از جمله قرق، کپه کاری همراه با ایجاد چاله های فلسی، اجرای عملیات پی تینگ توام با بذرکاری، اجرای هلالی آبگیر همراه با ارائه برنامه اجرایی در یک دوره ده ساله برای حوضه ارائه شده است.
    کلید واژگان: بذرکاری, پی تینگ, چاله های فلسی, کپه کاری, هلالی آبگیر}
  • محمد جنگجو، زهره آتشگاهی
    برخی فعالیت های اصلاح مراتع از قبیل کشت گیاهان مرتعی در چاله های کپه کاری، ناگزیر باعث ایجاد آشفتگی لکه-ای در پوشش گیاهی مراتع می شود که می تواند زمینه را برای ورود گیاهان جدید مهاجم فراهم کند. هدف از این تحقیق، بررسی اثر آشفتگی موضعی ناشی از عملیات اصلاح مرتع (کپه کاری) بر تنوع گونه ای در مرتع کرنخ، شهرستان گرمه، استان خراسان شمالی بود. در پاییز 1387، یک گیاه گندمی چندساله (Agropyron desertorum (Fisch.) Schultes) در زیراشکوب چهار نوع بوته مرتعی گون (Astragalus gossypinus Fisch.)، کلاه میرحسن (Acantholimon pterostegium Bunge.)، درمنه (Artemisia kopetdaghensis Krasch.) و جامه در (Salsola arbusculiformis Drob.) و درون مالچ کاه و مالچ سنگ به روش کپه کاری کشت شد. در بهار و تابستان 1390 (3 سال پس از اجرای از عملیات)، تنوع گونه ای در چاله های کپه کاری و در فضای باز مجاور بررسی شد. نمونه برداری از پوشش گیاهی به روش تصادفی- سیستماتیک، در 180 کوادرات بر مبنای فراوانی افراد انجام شد. بر اساس نتایج، تنوع گونه ای شانون در چاله های زیراشکوب بوته ها نسبت به چاله های فضای باز (53/2 در برابر 35/2) بیشتر بود. مالچ کاه سبب حفظ تنوع گونه ای شد، اما مالچ سنگ باعث کاهش تنوع شد. نوع بوته در احیای تنوع زیراشکوب خود تعیین کننده بود، به طوری که در زیراشکوب کلاه میرحسن، تنوع گونه ای سیمپسون در محل چاله بیشتر از شاهد (69/0در برابر60/0) بود، اما در زیراشکوب گون، تنوع در محل چاله کمتر از شاهد بود. در مورد بوته های جامه در و درمنه تفاوت معنی داری با شاهد مشاهده نشد. به طور کلی استفاده از مالچ کاه و کاشت در زیراشکوب گیاهان بالشتکی می تواند سبب حفظ تنوع گونه ای در چاله های کپه کاری شود.
    کلید واژگان: تنوع گونه ای, چاله, اصلاح مرتع, کپه کاری, گیاهان پرستار, کرنخ, خراسان شمالی}
    M. Jankju, Z. Atashgahi
    Some range restoration activities, such as interseeding forage plants within the pits (Kopekari), lead to small scale disturbance of soil surface and rangeland vegetation, which may subsequently provide spaces for invasive plants. This research was aimed to investigate the effects of local disturbance, created by a Kopekari project, on the plant species diversity and richness, in Kranakh rangelands, Germeh, Northern Khorasan Province. In autumn 2009, a forage perennial grass (Agropyron desertorum, had been sown under the canopy of four rangelands shrubs (Astragalus gossypinus Fisch., Acantholimon ptereostegium Bunge, Artemisia kopetdaghensis Krasch., and Salsola arbusculiformis Brob.), under straw or stone mulches, or in open areas. Three years later (spring-summer 2011) species diversity was simultaneously assessed within the Kopekari pits or in the adjacent undisturbed areas. Plant sampling was conducted via a systematic-randomized design, in which species abundances were counted within 180 quadrates. Results indicated higher plant diversity (Shannon) within kopekari pits under the canopy of shrubs as compared with those in open areas (2.53 vs. 2.35). Straw mulch could preserve the plant diversity but the stone mulch had a negative effect. The effects of shrubs were also variable, Acantholimon increased (0.69 vs. 0.6), Astragalus decreased, but Artemisia and Salsola showed similar diversity (Simpson) under the canopies as compared with the control treatments. In conclusion, using straw mulches or seeding under the canopy of cushion-like shrub species is useful for restoration of plant diversity, at the Kopekari projects.
    Keywords: Species diversity, Disturbance, Rangeland restoration, Kopekari, Nurse plants, Karnakh, Northern Khorasan}
  • علی بمان میرجلیلی، مهدی تازه، جلال برخورداری، کاظم دشتکیان
    امروزه در اثر افزایش جمعیت انسان و دام و نیاز روز افزون بشر به مواد غذایی، مراتع کشور رو به تخریب و زوال کشانده شده، بنابراین مدیریت صحیح مراتع یکی از راهکارهایی است که امروزه بشر با تکنیک های مختلفی چون اصلاح و احیا مراتع چون کپه کاری، قرق، بذر کاری، آتش سوزی و ذخیره نزولات آسمانی و... می توان بهبود بخشید. در این تحقیق دو تیمار شامل مرتعی که در آن طرح مرتع داری کپه کاری اجرا شده و مرتعی که ممیزی شده انتخاب شد و برای هر تیمار سه ترانسکت 100متری به عنوان سه تکرار انتخاب گردید. مراتع ممیزی شده و دارای طرح از لحاظ شرایط اقلیمی و محیطی و تا حدود زیادی ترکیب گیاهی از شرایط نسبتا مشابهی برخوردار بودند. در هر کدام از تکرارها میزان تولید گیاهی به روش قطع و توزین، پوشش گیاهی با پلات های 1 متر مربعی، وضعیت مرتع با روش چهار فاکتوری و گرایش با روش ترازو سنجیده شد.پس از جمع آوری داده ها از آزمون T-Test تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تولید و وضعیت در مرتع دارای طرح مرتع داری با مرتع ممیزی شده دارای اختلاف معنی داری در سطح 1 درصد می باشند(p<0/01). میزان پوشش گیاهی نیز دارای اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد می باشند(p<0/05)، هم چنین گرایش در مرتع دارای طرح مرتع داری نسبت به مرتع ممیزی شده اختلاف معنی داری نداشت(p>0/05).
    کلید واژگان: تولید مرتع, کپه کاری, ندوشن یزد, مرتع ممیزی شده, وضعیت مرتع, پوشش گیاهی}
    A.Beman Mirjalili, M.Tazeh
    Nowadays، the rangelands were devastated as result of population and domestic growth and hence unsparing use of food. Thus correct management as restoration، plantation of seedling، fair and rain harvesting techniques is a method that human can use for rangelands improvement. In this research were selected two treatments as have done management plan range and an audition range then were selected three same parts as repetition for every treatment. Then in every replication had been amount of forage production by cutting-weight method and vegetation cover by plot (1×1) m2 and range condition by four factory and range condition trend by balance method. After data collection were analyzed by using T-test. results showed there is significant between forage production and range condition in management plan and audition ranges (P<0. 01). Also range condition trend is not significant between both of them (P>0. 05) and there is significant vegetation cover between both of them (P<0. 05).
  • محمد جنگجو برزل آباد، احمد دلاوری، علی گنجعلی
    کپه کاری رایج ترین روش اصلاح مراتع کوهستانی در ایران است. شرایط نامساعد محیطی از قبیل خشکی، گرما، سرما و باد شدید، فقر عناصر غذایی و چرای دام، باعث از بین رفتن بسیاری از نهال های تازه استقراریافته در چاله های کپه کاری می شود. بنابراین، در این تحقیق ایده «کپه کاری در زیر بوته»، با کاشت بذر گیاه مرتعی Bromus kopetdaghensis در چاله های معمولی کپه کاری در فضای باز و یا کاشت در زیر اشکوب بوته های گون، کلاه میرحسن و درمنه آزمون شد. بر اساس نتایج این تحقیق، فراهمی رطوبت، عناصر غذایی و مواد آلی در زیر اشکوب بوته ها، نسبت به فضای باز، سبب تسهیل در جوانه زنی بذر و استقرار نهال های بروموس گردید. اما اثر تسهیل کنندگی بوته ها تحت تاثیر فرم رویشی آنها، زمان اندازه گیری و عامل محیطی مورد بررسی قرار داشت. رقابت کمتر برای نور، تجمع بیشتر لاشبرگ و مواد آلی در زیر اشکوب، و احتمالا قدرت تثبیت کنندگی ازت، سبب شد تا گیاه گون بیشترین اثر تسهیل را بر استقرار بروموس داشته باشد. در مقابل، نور کمتر در زیر اشکوب کلاه میرحسن، و فقر عناصر غذایی و ماده آلی خاک در زیر اشکوب درمنه، باعث کاهش توانایی تسهیل این دو بوته گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که بوته های چندساله موجود در مرتع می توانند ابزار مفیدی برای اصلاح مراتع کوهستانی محسوب شوند. با این وجود، ایده کپه کاری در زیر بوته ها و درختچه های سطح مرتع هنوز بسیار جوان است، و قبل از این که به عنوان یک روش اصلاح مرتع قابل توصیه باشد، باید از جنبه های مختلف آزمون شود تا نقاط قوت و ضعف آن نسبت به سایر روش های اصلاح مراتع کوهستانی سنجیده شود.
    کلید واژگان: کپه کاری, بوته, زیراشکوب, تسهیل, اصلاح مرتع}
    M. Jankju, A. Delavari, A. Ganjali
    Kopeh-Kari is the most common method for improving mountainous rangelands in Iran. The environmental constraints, such as air dryness, high and low temperatures, wind, low soil fertility, and animal grazing can lead to high mortality of seedlings, which have been established in the Kopeh-kari small basins. Therefore, we investigated the possibility of seeding under the canopy of rangeland shrubs. Seeds of Bromus kopetdaghensis (a perennial forage grass) were sown in open areas (kopeh-kari) or under the canopy of three rangeland shrubs, i.e. Astragalus mesedensis Bunge, Acantholimon sp and Artemisia khorasanica Podl. Results indicated higher soil moisture, nutrients and organic carbon, which were coincident with the improved establishment of Bromus seedling, under the shrub canopies as compared with the open areas. However, the facilitation effect was dependent on the shrub growth form, the time of measurement, and the type of environmental factors. Lower competition for light, higher accumulation of litter and organic matter, and probably capability for fixing the atmospheric nitrogen, enhanced the facilitation effect of Astragalus on the establishment of Bromus seedlings under its canopy. On the other hand, lower light intensity and soil fertility caused to lower facilitation capabilities for Acantholimon and Artemisia, respectively. In conclusion, our results show the method of range seeding under the shrub canopies as potentially successful for improving the mountainous rangelands. However, this method is to be tested under the contrasting conditions, for knowing its strength and weakness as compared with the other restoration methods.
  • احمد احمدی، عباسعلی سندگل
    با در نظر گرفتن فرسایش ژنتیکی وسیر قهقرایی پوشش گیاهی استفاده از روش های احیا و اصلاح مرتع از جمله کپه کاری برای افزایش تولید علوفه مراتع امری ضروری است. ارزیابی مراتع گل آدم سلماس نشان دادکه بر اثر چرای سنگین و یکسره بسیاری از گونه های خوشخوراک در حال انقراض بوده و با بنیه و شادابی کم دیده می شوند. و برعکس گیاهان غیر خوشخوراک و مهاجم به مقدار زیاد در مرتع دیده می شوند. در استان آذربایجان غربی حدود 3/2 میلیون واحد دامی مازاد بر تولید مراتع وجود دارد بنابراین استفاده ازعملیاتی که موجب افزایش علوفه گردد کاری ضروری است.به منظور بررسی اثر عملیات کپه کاری در بهبود وضعیت و تولید مرتع، ایستگاه گل آدم سلماس واقع در منطقه نیمه خشک سرد با متوسط بارندگی سالانه 8/325 میلیمتر انتخاب شد. برای تعیین وضعیت، ظرفیت و گرایش مراتع به ترتیب از روش چهار عاملی، قطع و توزین و ترازوی گرایش استفاده شد.در مراتع گل آدم سلماس از سال 1379تا سال 1383 عملیات کپه کاری با گونه های Agropyron cristatum، Agropyron desertorum، Agropyron elongatum، Onobrychis sativa و Medicago sativa انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که در محل عملیات کپه کاری وضعیت مراتع از خیلی ضعیف به ضعیف رسید و تولید از 78.4کیلوگرم در هکتار به 172.6 کیلوگرم در هکتار افزایش یافت، میانگین پوشش گیاهی و درصد حفاظت خاک نیز از 20 درصد و 76 درصد در سال 1379 به ترتیب به 28 درصد و 86 درصد در سال 1383 رسید که اختلاف آنها معنی دار ((P<0.05.بود.
    کلید واژگان: کپه کاری, وضعیت مرتع, تولید مرتع, گل آدم سلماس}
    Ahmad Ahmadi, Abbas Ali Sanadgol
    By considering the plant genetic erosion and plant cover retrogression, the range improvement projects such as pit seeding is essential for increasing the range forage production. The evaluation of Goladam’s rangelands showed that due to heavy and contenious grazing, many palatable species are facing extinction and have been seen with low vigorous and vice versa the unpalatable species had high density and vigorous. In West Azarbaijan province there is about 2321013 animal unit far from rangelands capacity, so applying a treatment that can increse forage production is nesessary. The galehdam station that located in cool semi arid region with 325. 8 mm annual rainfall was selected For study the effect of pit- seeding on the range condition and range production. For determining the range condition, range production and range trend, applied the four factors method, clipping method and trend balance method respectively. The study was conducted for 5 years and seeded the Agropyron cristatum, Agropyron desertorum, Agropyron elongatum, Onobrychis sativa و Medicago sativa. The result indicated that the range condition promoted to poor condition from very poor condition, and the forage prodution increased 2 folds. The average plant cover and soil conservation reached to 28 & 86 percent at the end of study and they were significantly difference (p< 0. 05).
    Keywords: Goladam rangelands, pit, Seeding, Rangecondition, Range production}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال