به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « تصمیم گیری چندمعیاره » در نشریات گروه « اقتصاد کشاورزی »

تکرار جستجوی کلیدواژه «تصمیم گیری چندمعیاره» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • طاهره رنجبر، سید مجتبی مجاوریان*، سمیه شیرزادی لسکوکلایه، زینب رفتنی امیری، فواد عشقی

    زنجیره تامین روغن نباتی مشتمل بر چهار بازار به هم پیوسته می باشد. این بازارها شامل دانه های روغنی، روغن خام، کنجاله و روغن خوراکی می باشد. امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات یکپارچه در بهبود زنجیره تامین نقش انکارناپذیری دارد. پذیرش هر فنآوری جدید بخش مهمی از توسعه آن می باشد. هدف از این مطالعه شناسایی و رتبه بندی ترجیحات بازیگران زنجیره تامین روغن نباتی کشور نسبت به ویژگی های فنآوری بلاکچین است. به این منظور از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شد. برای تعیین وزن ماتریس مقایسات زوجی، با 15 کارشناس متشکل از کارشناسان علمی از رشته های مرتبط و همچنین کارگزاران زنجیره تامین روغن نباتی در سال 1400 مصاحبه انجام گرفت. در این پژوهش، شاخص های اصلی بهبود مدیریت، بهبود عملکرد، امنیت داده، شفافیت، ردگیری و پدیداری و زیرشاخص های آنها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از محاسبه وزن نهایی نشان داد که زیرشاخص های "افزایش اعتماد بین سازمانی"،"سازگاری"، "سازگاری داده های ایمن" به ترتیب با وزنی معادل 4670/0، 0428/0 و 04282/0 بالاترین اهمیت را داشتند. همچنین شاخص های "تغییرناپذیری داده ها"، "ارتباط نزدیک با تامین کنندگان"، "سطح حریم خصوصی"، "پیش بینی"، "قابلیت برنامه ریزی استراتژیک"، "کاهش زمان بازپرسازی" و "انجام به موقع سفارش" به ترتیب در رده های بعدی قرار گرفتند. به این ترتیب مهمترین چالش در زنجیره عرضه فعلی و بهتزین فرصت برای زنجیره جدید عدم اعتماد بین حلقه ها و فعالان می باشد. به منظور دستیابی به مدیریت بهینه زنجیره تامین، پیشنهاد می شود آموزش و آشنایی بیشتر بازیگران زنجیره تامین با تکنولوژی های جدید و ویژگی های آنها در دستور کار قرار گیرد. همچنین برنامه ریزی و آماده سازی زیرساخت های لازم جهت پیاده سازی فناوری بلاکچین در کشور پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: تصمیم گیری چندمعیاره, فن آوری بلاکچین, زنجیره تامین, روغن نباتی}
    T. Ranjbar, S.M. Mojaverian *, S. Shirzadi Laskookalayeh, Z. Raftani Amiri, F. Eshghi

    There are four interconnected markets, i.e. oilseeds, crude oil, meal and edible oil, in the vegetable oil supply chain. Nowadays, emerging tools in context of information and communication technologies (ICTs) have critical role to develop the supply chain. The purpose of this study is to identify and prioritize actors' preferences for using blockchain technology in the vegetable oil supply chain. For this purpose, we applied the Analytical Hierarchy Process (AHP) method. We interviewed 15 experts, including scientific specialists from adjacent fields and actors in the vegetable oil supply chain, in 2021, to determine the weight of the pairwise comparison matrix. This study evaluated the leading indicators of management improvement, performance improvement, data security, transparency, traceability and visibility, as well as their sub-indicators. The calculation of final weight revealed the most relevance of sub-indices, i.e. increasing inter-organizational trust, compatibility and secure data compatibility, with value of 0.467, 0.043 and 0.043, respectively. The rest of the indicators were also ranked as data immutability, close relationship with suppliers, degree of privacy, forecasting, strategic planning capabilities, reduction of lead time and doing the order on time, respectively. The lack of trust between circles and actors is thus the most crucial obstacle and the largest potential for the new chain in the current supply chain. More training and knowledge of supply chain players on emerging technologies should be put on the agenda to achieve optimal supply chain management. Our results also suggested solutions for advocating for the planning and development of the required infrastructure for the implementation of blockchain technology in Iran.

    Keywords: Multi-criteria decision making, Transparency, Traceability, Visibility}
  • رضا رادمهر*، محمد قربانی، علی نقی ضیایی

    اتخاذ سیاست های یکسان در مدیریت منابع آب در یک دشت و یا حوضه آبی به دلیل ناهمگن بودن نواحی آن، عموما منجر به کاهش اثربخشی سیاست ها می شود. از این رو، سنجش قابلیت سازگاری نواحی مختلف منطقه مورد مطالعه با سیاست های حفاظت از منابع آب آن، می تواند مهم و ضروری باشد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی قابلیت سازگاری دهستان‎های دشت نیشابور با سیاست های حفاظت از منابع آب زیرزمینی می باشد. جهت دستیابی به این هدف، در گام نخست معیارها و زیرمعیارهای اقتصادی، جمعیتی، محیط زیستی، آموزشی و فرهنگی و همچنین ارتباطات، انتخاب و سپس با استفاده از روش Fuzzy AHP وزن هر یک معیارها و زیرمعیارها مشخص گردید. سپس با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره (PROMETHEE) وضعیت هر یک دهستان های دشت نیشابور بر اساس شاخص موردبررسی در سال 1396 مشخص گردید. نتایج نشان داد که معیارهای اقتصادی و محیط زیستی به ترتیب با وزن های 40 و 19 درصد از اهمیت بالاتری در مقایسه با سایر معیارها در شاخص قابلیت سازگاری دارا هستند. براساس نتایج این تحقیق سه دهستان اردوغش، مازول و زبرخان از قابلیت سازگاری بالاتری با سیاست های حفاظت از منابع آب زیرزمینی در مقایسه با دیگر دهستان های دشت برخوردار است و دهستان های غزالی، عشق آباد و بلهرات در رتبه های پایین تری قرار دارد. به منظور افزایش همکاری کشاورزان در دهستان های جنوبی و غربی دشت با برنامه های حفاظت از منابع آب پیشنهاد می شود از سیاست های آموزشی و تشویقی مناسب به عنوان سیاست های مکمل در این مناطق استفاده شود.

    کلید واژگان: آب زیرزمینی, تصمیم گیری چندمعیاره, مدیریت منابع آب, دشت نیشابور}
    Riza Radmher *, Mohammad Ghorbani, Ali Naghi Ziaei

    The adaptation of the same water resources management policies in a plain or watershed due to the heterogeneity of its areas generally leads to a reduction in the effectiveness of policies. Hence, the evaluation of the adaptability of different areas of the study area with water resources protection policies can be important and necessary.The aim of the current study is to evaluate the adaptability of rural districts of Neyshabour plain to groundwater protection policies. To achieve this goal, in the first step, economic, demographic, environmental, educational, and cultural, as well as communication criteria and sub-criteria are selected, and then the weights of the criteria and sub-criteria are determined using Fuzzy AHP. Then, the status of each of the rural districts in the Neyshabour plain based on the studied index is determined using a multi-criteria decision-making method (PROMETHEE) in 2017. The results show that economic and environmenral ctritera with weights of 40 and 19%, respectively, are of higher importance compared to other criteria in the adaptability index. According to the results of this study, three the rural districts of Ardoghsh, Mazol, and Zeberkhan have a higher adaptability to groundwater protection policies than other the rural districts of plain, and the rural districts of Ghazali, Eshghabad, and Belherat are in the final ranks. In order to increase the cooperation of farmers in the southern and western rural districts of the plain with groundwater conservation programs, it is suggested to use appropriate training and incentive policies as complementary policies in these areas.

    Keywords: Groundwater, Multi-criteria decision-making, Water resources management, Neyshabour Plain}
  • طاهره رنجبر ملکشاه، سیدعلی حسینی یکانی*، سید مجتبی مجاوریان

    با توجه به اهمیت آگاهی از رفتار مخاطره ‏آمیز کشاورزان برای سیاست گذاری مفید در بخش کشاورزی، در مطالعه حاضر، با استفاده از روش تحلیل تصمیم  گیری چندمعیاره، درجه ریسک گریزی مطلق کشاورزان در گهرباران ساری تعیین شد و سپس، رابطه آن با خصوصیات اقتصادی- اجتماعی کشاورزان مورد مطالعه قرار گرفت. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 250 کشاورز منطقه مورد مطالعه جمع آوری شد. نتایج مطالعه نشان داد که اکثر کشاورزان در طبقه ریسک گریزی زیاد جای می گیرند و از میان خصوصیات اقتصادی- اجتماعی کشاورزان (نظیر سن، تحصیلات، مساحت زمین، تعداد اعضای خانواده، درآمد زراعی، سهم فعالیت زراعی از کل درآمد، مالکیت زمین، وام و تجربه کشاورزی)، متغیرهای درآمد زراعی، سهم فعالیت زراعی از کل درآمد و تعداد اعضای خانواده رابطه مثبت و متغیرهای مساحت زمین و وام رابطه منفی با درجه ریسک گریزی مطلق کشاورزان دارند. از آنجا که درجه ریسک گریزی بیشتر کشاورزان نماینده بالا بود، بحث مدیریت ریسک بسیار حایز اهمیت می نماید. اقداماتی مانند کشت اشتراکی، تنوع تولید، کنترل جمعیت از سوی کشاورز و راهکارهایی همچون گسترش تعاونی ها، گسترش اعتبارات، قیمت تضمینی، بیمه و راه اندازی و توسعه بازارهای آتی از سوی سیاست گذاران از جمله پیشنهادهای مطالعه حاضر بود.

    کلید واژگان: تصمیم گیری چندمعیاره, خصوصیات اقتصادی- اجتماعی, ریسک گریزی مطلق, کشاورزان گهرباران ساری}
    Tahereh Ranjbar Malekshah, Seyed Ali Hosseini Yekani *, Seyed Mojtaba Mojaverian

    Given the importance of understanding the agricultural risk behavior for useful policy making in agriculture, this study aimed at determining the degree of absolute risk aversion of farmers in Goharbaran region of Sari County in Iran using multi criteria decision making (MCDM) analysis. Then, the relation between the degree of risk aversion of the farmers and their socio-economic characteristics were investigated. Required data were collected through questionnaires and interviews with 250 farmers in 2014. The study results showed that majority of the farmers belonged to the group with high level of risk averse; and among their effective socio-economic characteristics (including age, education, farm size, family size, agricultural income, percentage of income from farming, land ownership, farming experience and loan), the variables of agricultural income, percentage of income from farming and family size were positively and farm size and loan negatively correlated with the absolute degree of risk aversion of the farmers. Considering the high degree of risk aversion among majority of the studied farmers, the risk management would seem to be highly important. Therefore, a number of measures like common cultivation, product diversification and population control by the farmers themselves and strategies such as development of cooperatives, credit expansion, guaranteed prices, insurance and establishment and development of futures markets by policy makers were suggested.

    Keywords: Multi Criteria Decision Making (MCDM), Socio-Economic Characteristics, Absolute Risk Aversion, Farmers, Goharbaran Region of Sari}
  • زهرا باقرامیری، بهروز رسولی، محمدصادق اللهیاری، جعفر عزیزی
    وسعت مراتع ایران از یکسو و وابستگی دامداری به این منابع از سوی دیگر بر نحوه ی مدیریت مراتع تاثیر گذاشته و سبب شده است که مدیریت آن به گونه ای باشد تا مناسب ترین اندازه ی واحد بهره برداری در چارچوب مدیریت علمی مراتع و با توجه به ارتباط انسان، دام و مرتع با هدف افزایش درآمد، پایداری بهره برداری از مراتع و بازگشت سرمایه انتخاب شود. در تحقیق حاضر هدف انتخاب نظام بهره برداری با بالاترین اولویت در مراتع می باشد که با استفاده از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) صورت گرفته است. در این تحقیق از نظرات 10 نفر از کارشناسان سازمان جنگل ها و مراتع استان اردبیل استفاده شد و تحلیل نتایج حاصله به کمک نرم افزار Super Decision انجام گرفت. نتایج نشان داد که در استان اردبیل نظام بهره برداری خصوصی با وزن نهایی(534/0) بالاترین اولویت، نظام بهره برداری سنتی با وزن نهایی(234/0) اولویت دوم و نظام بهره برداری دولتی با وزن نهایی(230/0) در اولویت آخر این انتخاب قرار گرفته است.
    کلید واژگان: فرآیند تحلیل سلسله مراتبی, تصمیم گیری چندمعیاره, نظام های بهره برداری, مرتع, دامداری, مدیریت مرتع}
    Z. B., B. R. A, J. A.
    In this study multi criteria decision making and analytical hierarchy process (AHP) were used to identify the preferred utilization system in the rangelands of Ardebil Province according to economic، social and ecological criteria. In this respect ten rangeland experts expressed their preference and priorities. Results showed that private utilization system with weight equal to 0. 534 was first and traditional utilization system with weight of 0. 234 was second and state system with 0. 230 was third in priority ranking. On this basis extending private utilization system was recommended.
    Keywords: Analytical Hierarchy Process, Multi criteria making decision, Utilization systems, Rangeland, Livestock, Rangeland management}
  • منصور صمدی*
    بازاریابی نوین چیزی فراتر از تولید محصولات خوب، قیمتگذاری مناسب و سهولت دسترسی به مصرف کنندگان کالاست. ترفیع یکی از عناصر آمیخته بازاریابی است که از طریق آن شرکت با مصرف کننده ارتباط برقرار می کند و از طریق تبلیغات، پیشبرد فروش، فروش شخصی و روابط عمومی او را به خرید محصول تشویق می کند. بازاریابی و فروش محصولات لبنی در مقایسه با محصولات دیگر، پیچیدگی ها و مشکلات بیشتری دارد. به کارگیری ترکیب مناسب از آمیخته ترفیع برای محصولات لبنی می تواند تمایل به خرید را در مشتری ایجاد کند. انتخاب روش های مناسب ارتباطی با توجه به موقعیت مخاطبان در بازار هدف صورت می گیرد. مخاطبان نسبت به محصولات لبنی ممکن است در یکی از مراحل سه گانه شناخت، احساس یا رفتار باشند.
    هدف این تحقیق بررسی عناصر آمیخته ترفیع و تعیین موثرترین عناصر ترفیع از جنبه تاثیر آن در ایجاد نگرش مثبت در مخاطبان نسبت به محصولات لبنی با استفاده از روش AHP است. از میان 16ابزار ترفیعی متناسب با محصولات لبنی - که به عنوان گزینه انتخاب شدند - با نظرخواهی از گروه های مختلف در کارخانه شیر پگاه لرستان در سال 1385، موثرترین روش ترفیع جهت ایجاد آگاهی، علاقه، تمایل و نگرش مثبت در مخاطبان نسبت به محصولات لبنی، تبلیغات تلویزیونی و موثرترین روش ترفیع جهت سوق دادن مصرف کنندگان بالقوه به خرید محصولات لبنی، فروش حضوری دانسته شد.
    کلید واژگان: آمیخته ترفیع, تصمیم گیری چندمعیاره, فرایند تحلیل سلسله مراتبی, بازاریابی, محصولات لبنی}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال