به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "کارایی فنی" در نشریات گروه "اکولوژی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «کارایی فنی» در نشریات گروه «کشاورزی»
جستجوی کارایی فنی در مقالات مجلات علمی
  • زکیه داودنیا، صدیقه هاشمی بناب*، مرتضی مولایی
    هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی کارایی فنی و کارایی زیست محیطی در تولید انگور شهرستان بیجار می باشد. در این تحقیق به منظور بررسی کارایی فنی و کارایی زیست محیطی از روش تابع مرزی تصادفی (SFA) با رویکرد نهاده محور استفاده شده است. در مطالعه ی حاضر برای ارزیابی کارایی زیست محیطی، نهاده های کود شیمیایی، سم و گوگرد به عنوان نهاده های زیانبار در نظر گرفته شده است. داده های این تحقیق از 170 باغ انگور این شهرستان در سال 1397 بدست آمده است.میانگین کارایی فنی با استفاده از روش تابع مرزی تصادفی (SFA) با فرم ترانسلوگ، 70 درصد به دست آمد که نشان می دهد واحدهای مورد مطالعه تا 30 درصد می توانند کارایی خود را افزایش دهند. حداقل و حداکثر میزان کارایی فنی به ترتیب 26 و 93 درصد به دست آمد که بیانگر شکاف زیاد (67 درصدی) بین کارایی واحد های مورد مطالعه می باشد. پایین ترین و بالاترین کارایی زیست محیطی به دست آمده به ترتیب برابر با 49 و 99 درصد و میانگین آن برابر با 92 است. بر اساس نتایج حاصل می توان گفت که به طور متوسط امکان افزایش 8 درصدی در کارایی زیست محیطی باغات انگور این منطقه وجود دارد. با توجه به بالا بودن میانگین کارایی زیست محیطی، این نتیجه به دست می آید که بیشتر تولید کنندگان انگور در مصرف کودها و سموم شیمیایی ملاحظات زیست محیطی را در نظر گرفته اند لذا تشویق و معرفی باغدارانی که بیشترین میزان کارایی را داشته اند میتواند نقش مثبتی در جهت استفاده صحیح از منابع و کاهش الودگی های زیست محیطی که منجر به توسعه پایدار کشاورزی در منطقه بشود، داشته باشد.
    کلید واژگان: انگور, تابع مرزی تصادفی, شهرستان بیجار, کارایی زیست محیطی, کارایی فنی
    Zakiyeh Davodniya, Sedigheh Hashemibonab *, Morteza Molaei
    Background and Objective
    The purpose of this study is to estimate the environmental and technical efficiency of grape production in Bijar County.
    Materials and Methods
    In this research, stochastic Frontier Analysis (SFA) method used to estimate input-oriented technical and environmental efficiency. Chemical fertilizer, pesticides and sulfur inputs were considered as environmentally detrimental inputs for estimating environmental efficiency. data were collected from 170 grape orchards at year 2018.
    Results
    The average technical efficiency (70%), shows that orchards under consideration can increase their efficiency up to 30%. The minimum and maximum technical efficiencies were 26% and 93%, respectively, which indicates a large gap (67%) between the efficiencies. While the average environmental efficiency is 92%, the lowest and highest efficiencies are 49% and 99%, respectively.
    Conclusion
    Based on the results, it is possible to increase environmental efficiency on average by 8%. Due to the high average environmental efficiency of this grape orchards, it is concluded that environmental impacts of detrimental inputs were considered when using fertilizers and pesticides. So, encouraging these grape producers and introducing them to other producers can play a positive role in sustainable development in this county.
    Keywords: Grape, Stochastic Frontier Analysis, Bijar county, Environmental efficiency, Technical Efficiency
  • آزاده تنورساز، محمد بخشوده*، حسن آزرم
    اهداف

    پژوهش حاضر با هدف تحلیل اثرات پذیرش تکنولوژی خاک ورزی حفاظتی بر میزان و احتمال وقوع کارایی فنی انجام گردید.

    مواد و روش ها

    برای دستیابی به هدف تحقیق، از مدل دو مرحله ای هکمن استفاده شد. از داده های مقطعی در سال زراعی 95- 1394 استفاده شد. داده ها از طریق تکمیل پرسشنامه از 168 تولیدکننده گندم به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای در شهرستان دزفول جمع آوری شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل مالی نشان داد که خاک ورزی حفاظتی در مقایسه با روش خاک ورزی مرسوم عملکرد و سود ناخالص در هر هکتار را به ترتیب 22/20 و 44/21 درصد افزایش می دهد. میانگین کارایی فنی در بین زارعین مورد بررسی نیز 78/0 است. همچنین، نتایج نشان داد از نظر تکنولوژی تولید و مدیریت، اختلاف کارایی فنی میان کارآمدترین و ناکارآمدترین تولیدکننده 43/0 است. علاوه بر این، متغیرهای پذیرش تکنولوژی خاک ورزی حفاظتی، نسبت موجودی ماشین های مخصوص کشت حفاظتی در هر روستا، سابقه کشاورزی، میزان آب مصرفی و سطح تحصیلات اثر مثبت و متغیرهای نیروی کار و فاصله از روستا اثر منفی و معنی داری بر کارایی فنی گندمکاران دارند. متغیر پذیرش تکنولوژی خاک ورزی حفاظتی با اثر نهایی 48/0 واحدی نیز بیشترین اثر را بر افزایش کارایی فنی دارد. همچنین به طور میانگین کارایی فنی تولیدکنندگانی که اقدام به استفاده از تکنولوژی های خاک ورزی حفاظتی کرده اند به میزان 35/0 از سایر واحدها بزرگ تر است.

    نتیجه گیری

    با افزایش استفاده از تکنولوژی خاک ورزی حفاظتی و فراهم آوردن ماشین های مخصوص این نوع تکنولوژی، احتمال افزایش کارایی فنی تولید گندم وجود دارد. با توجه به اقتصادی تر بودن کشت به روش خاک ورزی حفاظتی نسبت به خاک ورزی مرسوم و وجود رابطه مثبت و معنی دار بین متغیر پذیرش تکنولوژی خاک ورزی حفاظتی و کارایی فنی تولید گندم، می توان با افزایش اطلاعات و آگاهی کشاورزان نسبت به مزایای کشت خاکورزی حفاظتی و اعطای تسهیلات به کشاورزان برای پذیرش این تکنولوژی، کشاورزان را به سمت استفاده از تکنولوژی های خاک ورزی حفاظتی ترغیب نمود.

    کلید واژگان: الگوی دو مرحله ای هکمن, خاک ورزی حفاظتی, شهرستان دزفول, کارایی فنی, گندم کاران
    Azadeh Tanursaz, Mohammad Bakhshoodeh *, Hassan Azarm
    Background and Objective

    The purpose of this study was to evaluate the effects of adoption conservation tillage technology on the incidence and probability of technical efficiency.

    Materials and Methods

    To achieve the research goal, Heckman two-step model was used. The applied cross sectional data cover the growing season of 2015-16. the data were collected through completing questionnaires from a sample of 168 wheat growers in Dezful county who were selected by multistage random cluster sampling method.

    Results

    The results of financial analysis showed that conservation tillage increases yield and gross profit per hectare by 20.22% and 21.44%, respectively compared to conventional tillage proceders. The average technical efficiency of the selected farmers is 0.78. Also, the results indicated that in terms of production and management technology, the technical efficiency difference between the most efficient and inefficient producer is 0.43. Furthermore, It is found that technology adoption of conservation tillage, ratio of available cultivation machines of conservation tillage in each village, growing experience water use and education level have significant effects and Labor and distance from village variables have negative and significant effect on technical efficiency of farmers. The conservation tillage adoption with a marginal effect of 0.48 showed the highest effect on the technical efficiency. The results also showed that farmers who use conservation tillage technologies are expected to be more efficient by 0.35, on average.

    Conclusion

    Adoption of conservation tillage technology and providing the relevant machines will increase the possibility higher technical efficiency. Regarding that conservation tillage is more beneficial compared to the conventional one and that there is a positive and significant relationship between adoption of conservation tillage and technical efficiency of wheat growers, farmers should be encouraged to adopt conservative technology through enhancing farmers' knowledge and awareness of the benefits of conservation method and increasing the provision of facilities to farmers.

    Keywords: Heckman two-step model, Conservation tillage, Dezful County, Technical Efficiency, Wheat growers
  • محمد خداوردیزاده*، مهرداد محمدی، دنیا میری
    بخش کشاورزی به جهت تامین امنیت غذایی از مهم ترین بخش های اقتصاد یک کشور محسوب می شود . منابع موجود در بخش کشاورزی محدود می باشند. لذا تاکید به استفاده کارا از این منابع می باشد. کشاورزی پایدار در جهت دستیابی به حداکثر کارایی فنی با توجه به کمبود منابع کشاورزی می باشد. در این مطالعه کارایی فنی تولید گندم در شهرستان ارومیه  با استفاده از دو روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) و روش تابع مرزی تصادفی (SFA) برآورد گردید. داده ها و اطلاعات موردنیاز از طریق جمع آوری پرسش نامه از 105 نفر از گندمکاران در این شهرستان در سال زراعی 97-1396 بدست آمد. نتایج نشان می دهد که میانگین کارایی فنی با استفاده از روش های DEA و SFA به ترتیب 75 و 51 درصد بود. بنابراین بدون استفاده از نهاده های بیشتر و افزایش دادن هزینه ها می توان مقدار محصول تولیدی را با توجه به دو روش مذکور به ترتیب به اندازه 25 و 49 درصد افزایش داد. پس در راستای کشاورزی پایدار بهبود کارایی فنی تولیدکنندگان یکی از روش های کارآمد برای افزایش تولید خواهد بود.
    کلید واژگان: تابع مرزی تصادفی, تحلیل پوششی داده ها, شهرستان ارومیه, کارایی فنی, کشاورزی پایدار, گندم
    Mohammad Khodaverdizadeh *, Mehrdad Mohammadi, Donya Miri
    The agricultural sector is considered as one of the most important sectors of the economy for food security. Resources in the agricultural sector are limited. Therefore, the emphasis is on the efficient use of these resources. Sustainable agriculture is aimed at achieving maximum technical efficiency due to lack of agricultural resources. In this study, technical efficiency of wheat production in Urmia County was estimated using DEA (Data Envelopment Analysis) and Randomized Frontier Function (SFA) methods. Data and information was obtained by collecting questionnaires from 105 wheat producers in the county of Urmia in 2018. The results show that average technical efficiency with DEA and SFA method was 75% and 51%, respectively; therefore, without using more inputs and increasing costs, the amount of produced product Increased by 25 and 49 percent. Improving the technical efficiency of producers to achieve sustainable agriculture will be one of the optimal ways to increase production.
    Keywords: Data Envelopment Analysis, Random Boundary Function, Sustainable Agriculture, Technical Efficiency, Urmia County, Wheat
  • حمید سپهردوست*، حمید حمزه علی دستجردی
    بخش کشاورزی ازجمله بخش های مهم اقتصادی است که به لحاظ ایجاد ارزش افزوده و سهم آن از تولید ناخالص ملی، سطح اشتغال زایی برای جمعیت فعال، امنیت غذایی برای جامعه و تامین زنجیره تولید برای بخش صنعت نقش بسزایی در اقتصاد ایران ایفاء می کند. هدف از این مطالعه ارزیابی و مقایسه کارایی فنی چهار زیربخش عمده کشاورزی شامل زیربخش های زراعت و باغبانی، دامپروری، جنگل و مرتع و همچنین شیلات طی دوره زمانی 1374 تا 1388 است. برای این منظور، از داده های ترکیبی و مدل خاص تحلیل پنجره ای در روش تحلیل پوششی داده ها برای محاسبه و ارزیابی کارایی فنی زیربخش های کشاورزی تحت شرایط بازدهی ثابت نسبت به مقیاس و رویکرد نهاده محوری استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که از نظر کارایی فنی، زیربخش فعالیتی زراعت و باغبانی با میزان کارایی فنی 97/0 و زیربخش فعالیتی شیلات با میزان کارایی فنی 70/0، به ترتیب کاراترین و ناکاراترین زیربخش های فعالیتی طی دوره مورد بررسی هستند. همچنین مشخص گردید که طی این دوره، اگرچه روند کارایی فنی زیربخش های دامپروری و شیلات افزایشی است ولی هنوز از توانمندی موجود برای استفاده بهینه از نهاده ها و کسب ارزش افزوده بیشتر استفاده نمی شود. روند کارایی فنی زیربخش جنگل و مرتع نیز کاهشی بدست آمد و نشان می دهد که به توجه بیشتر و اجرای سیاست های کنترلی دولت جهت جلوگیری از بروز پیامدهای خارجی زیانبار در این زیر بخش نیاز دارد.
    کلید واژگان: تحلیل پوششی داده ها, تحلیل پنجره ای, کارایی فنی, : کشاورزی
    H. Sepehrdoust*, H. Hamzeali Dastjerdi
    Agricultural sector is one of the important economic sectors of Iranian economy in terms of value added generation and its share in GNP، employment creation for active population، food security for the society and chain production provider for industrial sector. The purpose of this study is to evaluate the efficiency of the agricultural sub sectors including farming and horticulture، livestock، fisheries and forestry and pasture for the period 1995 to 2009. To achieve the purpose، the non-parametric method of analysis called window data envelopment analysis is used، while assuming output-oriented approach to the production and under constant and variable returns to scale condition. The results of efficiency measurement in window analysis in terms of technically efficiency show that the farming and horticulture sub-sector on one hand and the fishery sector on the other hand represents the highest and lowest efficient sectors، scoring with efficiency rate of 0. 97 and 0. 70 respectively. Moreover، the findings show that the technical efficiency of livestock and fisheries sub-sectors during the period of study had an increasing trend، while the technical efficiency of forest and pasture sub-sector had a decreasing trend while it was fluctuating for the case farming and horticulture sub-sector during the period.
    Keywords: Agriculture, data envelopment analysis, technical efficiency, window analysis
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال