به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "biochemical traits" در نشریات گروه "باغبانی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «biochemical traits» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • احد چراغی، مرضیه قنبری جهرمی*، سید امیر موسوی

    بنفشه معطر (Viola odorata L.) گیاهی چندساله از تیره Violaceae است که به صورت خودرو در مناطقی از شمال ایران می‏روید. این پژوهش برای بررسی گوناگونی الگوی رشد رویشی و برخی ویژگی های بیوشیمیایی در 10 جمعیت برگزیده گیاه بنفشه معطر در استان مازندران در اوایل بهمن 1401 پیش از آغاز گلدهی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. رویشگاه ‏ها شامل الیمالات، لاویج، آب‏پری، پارک جنگلی نور، سی‏سنگان، نمک‏آبرود، کلارآباد، امامزاده عبدالله، لاریجان و خشت‏سر بودند. از هر رویشگاه در هر تکرار، 10 نمونه گیاهی جمع‏آوری شد و صفات مربوط به خصوصیات رویشی، رنگدانه ‏های نورساختی و ترکیبات فیتوشیمیایی برگ هر جمعیت ارزیابی گردید. نتایج نشان داد تمامی صفات در رویشگاه ‏های مختلف تفاوت معنی‏دار نشان می دهند به طوری که بیشترین ارتفاع بوته و تعداد برگ در نمونه ‏های مربوط به رویشگاه ‏های الیمالات، لاویج و خشت‏سر مشاهده شد؛ بیشترین قطر ساقه اصلی و فرعی، وزن تر و خشک بوته، عرض و سطح برگ و قطر دمبرگ در رویشگاه ‏های کلارآباد و نمک‏آبرود و سپس خشت‏سر گزارش گردید. بیشترین رنگدانه ‏های نورساختی برگ در رویشگاه ‏های غرب مازندران (کلارآباد و نمک‏آبرود) ارزیابی شد؛ بیشترین مقادیر ترکیبات فیتوشیمیایی مربوط به نمونه های رویشگاه لاریجان با بیشترین ارتفاع از سطح دریا (4115 متر) بود. تجزیه خوشه‏ای رویشگاه های مختلف بر اساس صفات اندازه‏گیری شده، جمعیت های مختلف بنفشه معطر را به سه گروه مجزا تقسیم‏بندی کرد. در مجموع می‏توان نتیجه گرفت که تفاوت‏های جغرافیایی، یکی از مهم ترین پارامترهای موثر بر رشد و کیفیت گیاهان زینتی و دارویی است. اغلب صفات مورفولوژیکی، رنگدانه ‏های نورساختی برگ بنفشه و مواد موثره مانند فنل و فلاونوئید کل در جمعیت‏های مورد بررسی دارای تفاوت زیادی بودند، که بخشی از این گوناگونی می تواند مربوط به ویژگی های ژنتیکی و بخشی وابسته به شرایط اقلیمی باشد.

    کلید واژگان: بنفشه, خصوصیات برگ, رویشگاه, ویژگی های بیوشیمیایی
    Ahad Cheraghi, Marzieh Ghanbari Jahromi*, S. Amir Mousavi

    Sweet violet (Viola odorata L.) is a perennial and aromatic plant from the Violaceae family that grows in the northern regions of Iran. This research was conducted in order to investigate the biochemical diversity of 10 selected populations of the sweet violet plant in Mazandaran province in 2023 in the form of a completely randomized design with three replications. The habitats included Elimalat, Lavij, Abpari, Noor Forest Park, Sisangan, Namak Abroud, Kalarabad, Imamzadeh Abdullah, Larijan and Khesht Sar. Ten samples were collected from each habitat and traits related to vegetative characteristics, photosynthetic pigments, and phytochemical compounds of leaves of each population were evaluated. To categorize populations, cluster analysis (cluster) was performed by Ward's method using SAS statistical software version 9/4. The results showed significant differences in all the morpho-physiological traits across different habitats, so the highest  height and number of leaves were observed in Elimalat, Lavij, and Kheshtsar habitats, the highest diameter of the main and secondary stems, fresh weight and plant dryness, leaf width and surface area, and petiole diameter were reported in Kalarabad and Namak Abroud habitats and then in Kheshtsar. The most photosynthetic pigments of the leaves were evaluated in the habitats of the west Mazandaran (Klarabad and Namak Abroud) and the highest amounts of phytochemical compounds were found in the Larijan habitat which is located at a higher altitude above sea level (4115 m). The cluster analysis of different habitats based on the measured morphological traits and climatic characteristics divided the populations of violet into three separate groups. In general, we can conclude that geographical differences are one of the most important parameters affecting the growth and quality of native plants. Most of the morphological traits, photosynthetic pigments of violet leaves, and secondary metabolites such as total phenol and flavonoids in the studied populations exhibit significant differences. Some of this diversity is attributed to genetic characteristics, while another part is influenced by climatic conditions.

    Keywords: Biochemical Traits, Habitat, Leaf Characteristics, Violet
  • Mahrokh Zahedi, Mousa Rasouli *, Ali Imani, Orang Khademi, Sepideh Kalateh Jari
    The influence of storing almond kernel genotypes derived from reciprocal crosses of ‘Mamaei’ and ‘Marcona’ cultivars (referred to as ‘G1’, ‘G2’, ‘G3’, ‘G4’, ‘G5’ and ‘G6’) on diverse quality parameters, encompassing moisture, ash, protein, oil, carbohydrates, fiber, and total vitamin E was investigated. The kernels were stored for 0, 6, and 12 months at room temperature. The results showed that the highest fresh kernel weight was observed in the ‘Marcona’ parent and two progenies, ‘G5’ and ‘G3’, at harvest time. The highest amounts of soluble carbohydrates were found in the ‘G4’ genotype, while the highest amounts of insoluble carbohydrates were observed in the ‘Mamaei’ parent and ‘G5’ genotype. The highest protein content was found in the ‘Mamaei’ parent and ‘G4’ genotype, while the maximum oil content was observed in the ‘G5’ genotype. The ‘G6’ genotype had the highest amount of total vitamin E. All studied traits showed a decreasing trend during the storage period, with the lowest amounts observed in all selected offspring after one year of storage. The results highlighted variations in traits such as fresh kernel weight, soluble and insoluble carbohydrates, protein, oil, and total vitamin E among different genotypes. Moreover, all traits exhibited a decline in values during storage, emphasizing the importance of selecting high-quality genotypes like ‘G5’ for almond breeding programs.
    Keywords: Almond, biochemical traits, Nut, Oil content, Storage times, vitamin E
  • نیلوفر حارث آبادی، سیده عاطفه حسینی*، محمدحسین امینی فرد

    ویروس پژمردگی لکه ای گوجه فرنگی (Tomato spotted wilt virus) متعلق به جنس توسپوویروس  (Tospovirus)و خانواده بنیاویریده (Bunyaviridae) می باشد. این ویروس خسارت زیادی به کشت های گوجه فرنگی و انواع گیاهان در گلخانه های کشور وارد نموده است. همواره به جهت افزایش مقاومت گیاهان و کنترل آلودگی های ویروسی از تغذیه کودی گیاهان استفاده می شود. یکی از عناصر مورد نیاز گیاه عنصر آهن می باشد که در روند تحمل گیاه به انواع تنش ها اثر زیادی دارد. بنابراین، به منظور بررسی اثرات متقابل ویروس پژمردگی لکه ای گوجه فرنگی و عنصر آهن بر برخی خصوصیات بیوشیمیایی دو رقم گوجه فرنگی ، تحقیقی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و چهار تیمار در دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل رقم با دو سطح (رقم ’موبیل‘ و رقم ’ریوگراند‘) و محلول پاشی آهن در حضور آلودگی ویروسی با سه غلظت (صفر، 5/1 و 3 میلی لیتر کود آهن مایع در یک لیتر آب) اعمال شد. صفات بیوشیمیایی مورد بررسی در این آزمایش شامل قندکل، فنل، فلاونویید، آنتی اکسیدان و  کلروفیل (a،  bو کلروفیل کل) بودند. نتایج این تحقیق نشان داد کاربرد برگی کود آهن در غلظت 5/1میلی لیتر منجر به افزایش محتوی قند کل در گیاهان آلوده شد. همچنین نتایج مقایسه میانگین ها حاکی از آن است که بیشترین میزان آنزیم های آنتی اکسیدان در گیاهان آلوده به ویروس با 34/73 درصد مشاهده شد. در بین ارقام از نظر میزان فنل و فلاونویید تفاوت معنی داری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت به نحوی که بیشترین میزان فنل در رقم ’موبیل‘ با 68/0میلی گرم در صد گرم و بیشترین میزان فلاونویید در رقم ’ریوگراند‘ با 51/0 میلی گرم در گرم وزن تازه مشاهده شد. در مجموع کود آهن با غلظت 5/1 میلی لیتر باعث بهبود قندکل در گیاهان آلوده به ویروس پژمردگی لکه ای گوجه فرنگی شد و همراه با فنل و آنزیم های آنتی اکسیدان بر کاهش گسترش ویروس به ویژه در رقم ’موبیل‘ تاثیر مثبتی گذاشت و منجر به کاهش شدت علایم شد.

    کلید واژگان: بنیاویریده, تلقیح مکانیکی, توسپوویروس, صفات بیوشیمیایی, مواد مغذی
    Nilofar Haresabadi, S.A. Hosseini *, M.H. Aminifard
    Introduction

     Tomato, scientifically known as Solanum lycopersicum L., belongs to the Solanaceae family and is susceptible to various diseases, resulting in reduced yield. Among the diseases, the Tomato spotted wilt virus (TSWV), which belongs to the Tospovirus genus and Bunyaviridae family, causes significant damage to tomato crops and other greenhouse plants. Therefore, it is crucial to find ways to increase plant resistance and control viral infections. One effective method is through proper plant nutrition, which can enhance plant resistance by balancing fertilizer consumption and nutrient supply. Iron (Fe) is an essential element for plants and plays a significant role in increasing their tolerance to various stresses. In Order to evaluate the interaction effects of Tomato spotted wilt virus and Fe on some biochemical traits of Mobil and RioGrand tomato cultivars, a study was conducted in Birjand Faculty of Agriculture.

    Materials and Methods

     Experiment in a Random complete design with greenhouse conditions, with 3 replications and 4 treatments Done. Experimental factors include cultivar with two levels (Mobil cultivar and Rio Grand cultivar) and Fe foliar application in the presence of virus with these three (zero, 1.5 and three milliliter of Fe fertilizer per liter of water). First, two varieties of RioGrand and Mobil tomato seeds were prepared and planted in seedlings. Then, in the two-leaf stage, they were transferred to pots filled with sterile soil and kept in greenhouse conditions. After seedling establishment, the first foliar application of Fe fertilizer was done and in the five to seven leaf stage, the virus was inoculated on all leaves. Then, the second stage of fertilizer was applied 10 days after the first fertilizer and finally, after the last stage of foliar application, the samples were transferred to the laboratory. In Order to accurately investigate the effect of Fe on important plant factors, extracts were taken from the samples. Then, the amount of antioxidants, carbohydrates, Flavonoids, Chlorophyll (a, b and total chlorophyll) and phenol was measured. Finally, the final data analysis was performed using SAS statistical software.

    Results

     The results showed that the simple effect of cultivar on the amount of phenol and flavonoids was significant at the level of one percent and the highest amount of phenol was recorded in Mobil cultivar and the highest amount of flavonoids was recorded in RioGrand cultivar. The effect of treatments on chlorophyll a, total chlorophyll index and antioxidant enzymes was significant at the level of 1% probability and carbohydrate content at the level of 5% probability. The results showed that feeding Fe at a concentration of 1.5 milliliter had a favorable effect on carbohydrate content and increased its amount in infected plants compared to control plants. This Increase effect may be useful for improving tolerance in a variety of tomatoes. According to the results, an increase in foliar application concentration to 3 milliliters led to a decrease in carbohydrate levels. Mechanical inoculation with a positive sample of the virus resulted in plant contamination. However, virus infection increased carbohydrate and antioxidant enzyme levels in tomatoes. The effect of cultivar on treatment was only significant in the amount of antioxidant enzymes at a one percent probability level, with the Mobil cultivar showing the highest response to virus infection treatment. Therefore, it can be concluded that a concentration of 1.5 milliliters of Fe fertilizer could be effective in increasing carbohydrate levels, as well as utilizing enzymatic and non-enzymatic antioxidant components to prevent viral penetration to some extent and reduce symptoms, particularly in the Mobile cultivar. However, the RioGrand cultivar produced less antioxidant components. Different cultivars of the same plant species have been reported to have varying responses to different types of infections, such as viruses, fungi, and bacteria. These differences are attributed to genetic variations among cultivars, which leads to different resistance mechanisms.

    Conclusion

     The final results showed that in the early stages of greenhouse tomato growth, Fe nutrition had an effect on the biochemical properties of the plant and had a positive effect on some traits. In total, Fe fertilizer with a concentration of 1.5 milliliter increased carbohydrates in plants infected with Tomato spotted wilt virus and together with phenol and antioxidants affected the spread of the virus, especially in Mobil cultivar.

    Keywords: Biochemical traits, Bunyaviridae, Mechanical inoculation, Nutrients, Tospovirus
  • تقی اکبری، محمدعلی عسگری سرچشمه*، صمد نژاد ابراهیمی
    آریل های انار آماده مصرف می تواند جایگزین مناسبی برای مصرف میوه های تازه باشند، اما عمر پس از برداشت کوتاهی دارند، بنابراین نیاز به روش ایمن و سالم برای حفظ کیفیت این آریل ها طی دوره نگهداری ضروری می باشد. به همین منظور آزمایش حاضر به منظور بررسی تاثیر تیمار تلفیقی ازن و عصاره مرزه خوزستانی بر روی آریل های انار رقم ملس ساوه طی دوره انبارمانی به مدت 21 روز در سردخانه با دمای 4 درجه سلسیوس انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل با دو عامل تیمار پس از برداشت (شامل هفت تیمار: 1) 1 پی پی ام ازن؛ 2) 3 پی پی ام ازن؛ 3) ازن 1 پی پی ام + عصاره 5/0 درصد مرزه؛ 4) ازن 1 پی پی ام + عصاره 1 درصد مرزه؛ 5) ازن 3 پی پی ام + عصاره 5/0 درصد مرزه؛ 6) ازن 3 پی پی ام + عصاره 1 درصد مرزه؛ و 7) شاهد) و زمان نمونه برداری (صفر (قبل از انبارمانی)، 7، 14 و 21 روز پس از نگهداری آریل ها در سردخانه) با سه تکرار اجرا شد. نتایج نشان داد بیشترین مقدار اسید قابل تیتراسیون (15/1 درصد)، آنتوسیانین (126 پی پی ام)، فنل کل (6/115 میلی گرم گالیک اسید در 100 گرم بافت تازه) و ویتامین ث (5/30 میلی گرم در 100 گرم بافت تازه) در طول دوره انبارمانی از تیمار ازن 1 پی پی ام + عصاره 5/0 درصد مرزه بدست آمد. همچنین آریل های انار تیمار شده با ازن 1 پی پی ام + عصاره 5/0 درصد مرزه بالاترین کیفیت ظاهری و کمترین جمعیت باکتری های مزوفیلیک، سایکروفیلیک، مخمرها و آلودگی قارچی را داشتند. به طور کلی تیمار ترکیبی ازن 1 پی پی ام + عصاره 5/0 درصد مرزه خوزستانی به عنوان یک روش ایمن و سالم برای نگهداری آریل های انار در انبار توصیه می شود.
    کلید واژگان: آب ازن دار, آلودگی میکروبی, انبارمانی, صفات بیوشیمیایی, عصاره ی گیاهی
    Taghi Akbari, Mohammad Ali Askari Sarcheshmeh *, Samad Nejad-Ebrahimi
    Ready-to-use pomegranate arils can be a good alternative to fresh fruits, but they have a short shelf life, so a safe and healthy method is needed to maintain the quality of these arils during storage. For this purpose, the present study was conducted to investigate the effect of combined ozone treatment and Satureja khuzistanica extract on pomegranate arils of Malas Saveh cultivar during storage for 21 days in the cold storage at 4 °C. Factorial experiment with two factors of postharvest treatments (including seven treatments: 1) 1 ppm ozone; 2) 3 ppm ozone; 3) 1 ppm ozone + 0.5% S. khuzistanica extract; 4) 1 ppm ozone + 1% S. khuzistanica extract; 5) 3 ppm ozone + 0.5% S. khuzistanica extract; 6) 3 ppm ozone + 1% S. khuzistanica extract; and 7) control), and sampling time (zero (before storage), 7, 14 and 21 days after storing arils in cold storage) were performed with three repetitions. The results showed that the highest amount of titratable acid (TA) (1.15%), anthocyanin (126 ppm), total phenol (115.6 mg GAE g-1 FW), and vitamin C (30.5 mg 100 g FW) during the storage period was obtained from 1 ppm ozone treatment with 0.5% extract of S. khuzistanica. Also, pomegranate arils treated with 1 ppm ozone + 0.5% S. khuzistanica extract had the highest appearance quality, and the lowest population of mesophilic, and psychrophilic bacteria, yeasts and fungal infections. In general, the combined treatment of ozone 1 ppm + 0.5% S. khuzistanica extracts is recommended as a safe and healthy method for storing pomegranate arils in storage.
    Keywords: biochemical traits, Microbial contamination, ozonated water, Plant extract, storage
  • مریم یعقوب وند، حسن مومیوند*، اشکان بنان، محمدرضا راجی

    پژوهش حاضر با هدف تلفیق زیستی پرورش ماهی کپور و پنج گونه نعناع در سیستم آکواپونیک انجام شد. بررسی به صورت طرح آزمایشی کرت های خردشده در زمان اجرا شد. گونه های نعناع (شامل نعناع آبی، پونه، سبز، سیب و فلفلی) به عنوان فاکتور اصلی و برداشت (چین اول و چین دوم) به عنوان فاکتور فرعی در نظر گرفته شدند. بیش‎ترین وزن تازه و خشک برگ، وزن تازه و خشک استولون، وزن تازه اندام هوایی، وزن خشک کل بوته، تعداد برگ، طول میان گره، تعداد استولون و سطح برگ مربوط به نعناع آبی بود. گونه های نعناع آبی، فلفلی و پونه نیز بیش ترین وزن خشک اندام هوایی و قطر ساقه را به خود اختصاص دادند. بیش ترین وزن خشک ساقه و ارتفاع بوته نیز مربوط به پونه بود. بیش ترین نسبت برگ به ساقه در نعناع سیب، نعناع سبز و نعناع آبی مشاهده شد. بیش ترین محتوای نسبی آب (RWC) مربوط به نعناع فلفلی بود که با گونه های نعناع آبی، نعناع سبز و نعناع سیب اختلاف معنی داری نداشت. بیش ترین میزان شاخص سبزینگی (SPAD) در نعناع آبی و فلفلی به دست آمد. علاوه بر این، اغلب صفات مورد بررسی در این آزمایش شامل وزن تازه برگ، وزن تازه استولون، وزن تازه اندام هوایی، تعداد برگ، ارتفاع بوته، تعداد ساقه اصلی و فرعی، سطح برگ، RWC و شاخص SPAD برای گونه های نعناع در چین دوم زیادتر بودند. در مجموع نعناع آبی و نعناع فلفلی از لحاظ اغلب صفات مورد بررسی بهتر از دیگر گونه ها نشان دادند و پتانسیل زیاد این دو گونه برای کشت در سیستم آکواپونیک نمایان شد.

    کلید واژگان: آکواپونیک, نعناع, مورفولوژی, صفات بیوشیمیایی
    M. Yaghobvand, H. Mumivand*, A. Banan, M.R. Raji

    The present study was conducted with the aim of symbiotic integration of Cyprinus carpio and five species of mint in the aquaponics system. The experiment was performed as a split plot design in time. Mentha species including Mentha aquatica, Mentha pulegium, Mentha spicata, Mentha suaveolens and Mentha piperita were considered as the main plot and harvest times (first and second) were used as sub-plots. The highest leaf number, internode length, number of stolon and leaf area were belonged to M. aquatica. On the other hand, M. aquatica, M. piperita and M. pulegium showed the highest shoot dry weight and stem diameter, while, the highest dry weight of stem and plant height were obtained in M. pulegium. The highest leaf/stem ratio was also observed for M. suaveolens, M. spicata and M. aquatic, respectively The highest relative water content (RWC) was related to M. piperita, which was not significantly different from those of M. aquatica, M. spicata and M. suaveolens. The highest greenness (SPAD) index was obtained in M. aquatica and M. piperita. Almost all of the studied traits including leaf fresh weight, stolon fresh weight, shoot fresh weight, leaf number, plant height, number of stem, leaf area, RWC and SPAD index were higher in the second harvest of mint species. Overall, M. aquatica and M. piperita showed a better performance than other species in terms of most of the studied traits and may be recommended for cultivation in the aquaponics system.

    Keywords: Aquaponics, Biochemical traits, Interspecies differences, Mint
  • ابراهیم گنجی مقدم*، آمنه قهرمانی، سید یعقوب سید معصومی خیاوی
    هلو از لحاظ اقتصادی و فرآوری اهمیت زیادی دارد و از محصولات مهم باغی است که کشت آن از مناطق نیمه گرمسیری تا معتدله توسعه یافته است. این پژوهش با هدف انتخاب ارقام و ژنوتیپ های سازگار هلو در شرایط اقلیمی استان خراسان رضوی با استفاده از 14 رقم و ژنوتیپ در قالب طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار طی دو سال زراعی 97-1395 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گلمکان اجرا شد. ارقام از لحاظ صفات فنولوژی (زمان شروع، طول دوره و خاتمه گلدهی، زمان رسیدن میوه)، صفات رویشی (ارتفاع، حجم تاج، سطح مقطع تنه) و پومولوژیکی (وزن میوه، وزن هسته، طول میوه، عرض میوه، عملکرد، سفتی بافت میوه، مواد جامد محلول، اسیدیته قابل تیتراسیون، شاخص طعم، pH) ارزیابی شدند. ژنوتیپ انجیری مالکی زود گل ترین و شندآباد هسته جدا دیر گل ترین در بین سایر ارقام و ژنوتیپ ها بودند. شندآباد-5 و اسپرینگ تایم زودرس ترین و پاییزه مشکین شهر، گجیل و  انجیری زعفرانی دیررس ترین ژنوتیپ ها بودند. ژنوتیپ حاج کاظمی دارای بیشترین میانگین ارتفاع درخت (18/236 سانتی متر)، سطح مقطع تنه (83/181 سانتی متر مربع) و حجم تاج درخت (34/73 سانتی متر مکعب) بود. در سال دوم آزمایش، صفات وزن میوه، وزن هسته، طول میوه، عرض میوه و عملکرد میوه به ترتیب 72/41، 45/43، 61/16، 40/16 و 99/81 درصد افزایش در مقایسه با سال اول نشان دادند. بیشترین میانگین صفات وزن میوه (28/165 گرم) در رقم فایت، وزن هسته (04/7 گرم) و طول میوه (05/65 میلی متر) در ژنوتیپ شندآباد هسته جدا، عرض میوه (04/66 میلی متر) در شندآباد-5 و عملکرد میوه در فایت و پاییزه مشکین شهر (به ترتیب با میانگین 78/21 و 33/21 کیلوگرم) به دست آمد. انجیری زعفرانی بیشترین میانگین درصد مواد جامد محلول (59/16 درصد)، شاخص طعم (38/48) و اسیدیته (65/4) را داشت. عملکرد با صفات سطح مقطع تنه، حجم تاج درخت، وزن میوه، وزن هسته و عرض میوه همبستگی مثبت و معنی داری داشت. بر اساس این مطالعه به ترتیب صفات ارتفاع درخت، سطح مقطع تنه و وزن میوه وارد مدل رگرسیونی شدند که در نهایت صفات وارد شده به مدل، 23/53 درصد از تغییرات عملکرد را توجیه نمودند. در مجموع  فایت و شندآباد هسته جدا به دلیل داشتن عملکرد کمی و کیفی بالا برای کشت در منطقه خراسان رضوی قابل توصیه می باشد.
    کلید واژگان: اقلیم پذیری, تجزیه رگرسیونی, صفات بیو شیمیایی, صفات رویشی, عملکرد میوه
    E. Ganji Moghadam *, Ameneh Ghahremani, Sayed Yaqub Seyed Masoumi Khayavi
    Introduction
    Peach (Prunus persica L.) is one of the most essential fruit in Iran and the world. This fruit is suitable for both fresh markets and industrial producer and it is quite favorable by consumers. The efficiency of production is strongly influenced by the chosen peach cultivars. New cultivars are constantly in development by breeders. However, all characteristics are required to be examined include their ecological adaptation ability, productivity, fruit quality, and market value before orchard establishment. Studying the new cultivars is practically essential for exact determination of morphological and phenological features of genotype which is important. However, there is limited information on the global evaluation of fruit quality in breeding progenies and their relationships with pomological traits. Furthermore, the cultivated peach area under Khorasan Razavi province is 1850 ha and the production of fruit is 11283 tons. Therefore, the selection of suitable cultivars for cultivation in the region is very important due to the high economic lifespan of peaches (20-30 years), which in some commercial orchards this period is reduced to 12-15 years. Therefore, this study aims to evaluate the pomological and morphological traits of 14 peach genotypes and cultivars in Khorasan Razavi province climatic conditions to select cultivars or genotypes compatible with high quantitative and qualitative performance.
    Materials and Methods
    This study was performed in two-years (2016-17 and 2017-18) experiments based on a complete randomized block design with three replications on 14 peach cultivars and genotypes in Golmakan Agricultural and Natural Resources Research Station on 4-years-old trees with density planting system at a spacing of 4 ×5 m. The type of applied irrigation was drip irrigation, with common fertilizer. Trees were trained to an open center system. The vegetative (tree height, trunk cross-section, the crown of the tree), phenological (first bloom, full bloom, end of flowering, flowering period, and harvest time) and reproductive (fruit weight, stone weight, fruit length, fruit width, fruit yield, total soluble solids, titratable acidity, flavor index, and pH) traits were evaluated. It is necessary to explain the soluble solids content by Refractometer (Model 7887, Osk Japan) in terms of percentage and acidity by titration with NaOH (0.1 N) based on predominant peach acid, malic acid. The ratio of soluble solids to acidity was obtained by dividing soluble solids by acidity. The pH of the fruit juice was measured with a portable pH meter at room temperature (23–18 °C). Data analysis was performed using SAS software (version 9.2) and means were compared using Duncan's multiple range test. Stepwise regression and cluster analysis (Ward method) was conducted by Minitab software (version 19). Simple correlation (Pearson) between traits from the mean of two-year data was performed using SAS statistical software (version 9.2), in which positive correlation with blue color and negative correlation with red color was determined, which increased the color intensity indicates an increase in the correlation coefficient.
    Results and Discussion
    The results showed that year and genotype had significantly different effects on all studied traits. ‘Anjiri Maliki’ and ‘Shindabad Hastejoda’ were the earliest and the most late-flowering genotypes, respectively. Among the studied genotypes, ‘Shindabad-5’ and ‘Spring Time’ were the earliest fruiting genotypes, and ‘Meshkinshahr Paeeze’, ‘Kajil’, and ‘Anjiri Zafarani’ were the most late-fruiting genotypes. ‘Haj Kazem’ genotype had the highest tree height (236.18 cm), trunk cross-section (181.83 cm2), and tree crown volume (73.34 cm3), which compared to the control genotype (‘G.H. Hill’) showed  38.62%, 79.9%, and 55.7% increases, respectively. In the second year of the experiment, the characteristics of fruit weight, stone weight, fruit length, fruit width, and fruit yield increased by 41.72%, 43.45%, 16.61%, 16.40% and 81.99%, respectively, compared to the first year. The highest amount of single fruit weight (165.28 g) in ‘Fayette’ genotype, stone weight (7.04 g) and fruit length (65.05 mm) in ‘Shinabad Hastejoda’ genotype, fruit width (66.04 mm) in ‘Shandabad-5’, and fruit yield in ‘Fayette’ and ‘Paeeze Meshkinshahr’ genotypes (with an average of 21.78 and 21.33 kg, respectively) were obtained. ‘Anjiri Zafarani’ genotype had the highest content of soluble solids (16.95%), flavor index (48.38), and acidity (4.65), which compared to control genotype were increased 0.1%, 69.38% and 25.8%, respectively. Fruit yield had a positive and significant correlation with trunk cross-sectional traits, tree crown volume, fruit weight, stone weight, and fruit width. According to this study, the tree height, trunk cross-section, and fruit weight traits were entered into the regression model, respectively, and finally, the traits entered in the model justified 53.23% of the fruit yield changes.
    Conclusion
    Generally, ‘Fayette’ and ‘Shindabad Hastejoda’ genotypes can be recommended as the best genotype for cultivation in the Khorasan Razavi region due to their high quantitative and qualitative yield.
    Keywords: Biochemical traits, Climatology, Fruit yield, Regression analysis, Vegetative traits
  • نوشین قیومی محمدی، حسینعلی اسدی قارنه *
    چای ترش (Hibiscus sabdariffaL.) از گیاهان دارویی مهم است که در ساخت فرآورده های داروسازی، غذایی و صنعتی کاربرد دارد. به منظور بررسی تاثیر کود ورمی کمپوست و محلول پاشی جلبک دریایی بر ویژگی های کمی و کیفی گیاه دارویی چای ترش، این تحقیق در مزرعه پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) در بهار، تابستان و پاییز سال 1395 انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای ورمی کمپوست در چهار سطح: صفر (شاهد)، 5، 10 و 15 تن در هکتار و محلول پاشی جلبک دریایی در سه سطح: صفر (شاهد)، 1 و 1.5 گرم بر لیتر در فواصل زمانی یک ماه روی گیاه اعمال شدند. در پایان آزمایش ارتفاع بوته، تعداد گل در بوته، وزن تر و خشک بوته، وزن تر و خشک کاسبرگ، شاخص سبزینگی برگ، میزان کلروفیل a، b و کلروفیل کل برگ، میزان آنتوسیانین کاسبرگ، میزان ویتامین C، اسیدیته قابل تیتراسیون و فلاونوئید کاسبرگ، اندازه گیری شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که کاربرد کود ورمی کمپوست و محلول پاشی جلبک دریایی، عملکرد کمی و کیفی چای ترش را بهبود بخشید، به طوری که بیشترین میزان ارتفاع بوته، تعداد گل در بوته، وزن تر و خشک بوته، وزن تر و خشک کاسبرگ، بیشترین میزان کلروفیل a، b و کل برگ، میزان آنتوسیانین کاسبرگ، اسیدیته قابل تیتراسیون و ویتامین C کاسبرگ مربوط به تیمار ورمی کمپوست 15 تن در هکتار بود و بیشترین تعداد گل در بوته، وزن تر بوته، میزان کلروفیل a، اسیدیته قابل تیتراسیون، آنتوسیانین، فلاونوئید و ویتامین C کاسبرگ، در تیمار1.5 گرم بر لیتر جلبک دریایی مشاهده شد. بیشترین میزان ویتامین C (68.74 میلی گرم در 100 گرم)، اسیدیته قابل تیتراسیون (4.97%)، آنتوسیانین کاسبرگ (1.400 میلی مول بر گرم)، بیشترین تعداد گل در بوته (73.33 عدد) و وزن تر بوته (828.33 گرم) در تیمار ورمی کمپوست 15 تن در هکتار همراه با جلبک دریایی 1.5 گرم بر لیتر مشاهده شد.
    کلید واژگان: چای ترش (Hibiscus sabdariffa L, ), ویتامین C, آنتوسیانین, کود آلی, صفات مورفولوژیک, صفات بیوشیمیایی
    N. Ghayoumi, Mohammadi, H.A. Asadi, Gharneh *
    Roselle (Hibiscus sabdariffa L.) is a valuable medicinal plant widely used in the pharmaceutical, food, and industrial products. In order to investigate the effects of vermicompost and seaweed foliar application on quantitative and qualitative traits of roselle, this research was carried out in Islamic Azad University, Isfahan Branch in spring, summer and autumn of 2016. The experiment was conducted as factorial in the form of a randomized complete block design with three replications. Vermicompost treatments were applied on four levels: zero (control), 5, 10 and 15 ton/ha, and seaweed spraying at three levels: 0 (control), 1 and 1.5g/L at intervals of one month. At the end of experiment, plant height, number of flowers, fresh and dry weights of the plant, fresh and dry weights of calyx, chlorophyll a, b and total, anthocyanin content, vitamin C, flavonoids and titratable acidityof calyx were measured. The results indicated that the use of seaweed and vermicompost improved the quantitative and qualitative characteristics of roselle. The highest plant height, number of flowers per plant, fresh and dry weights of plant and calyx, chlorophyll a, b and total, anthocyanin content, titratable acid, and vitamin C in calyx, were measured in vermicompost 15 ton/ha. Also the highest amount of chlorophyll a, anthocyanin, flavonoids, titratable acid, and vitamin C of calyx, number of flowers per plant and fresh weight of plant were measured in 1.5 g/l seaweed. The highest amount of vitamin C (68.74 mg/100g), titratable acid (4.97%), anthocyanin (1.400mg/g) in calyx, number of flowers per plant (73.33) and plant fresh weight (828.33 g) were observed in vermicompost 15 ton /ha with the foliar application of seaweed 1.5 g/l.
    Keywords: Roselle (Hibiscus sabdariffa L.), vitamin C, anthocyanin, Organic fertilizer, morphological traits, biochemical traits
  • محسن مظفری، ولی ربیعی *، فرهنگ رضوی، عزیزالله خیری، اکبر حسنی
    استفاده بیش از حد کودهای شیمیایی، مشکلات زیست محیطی زیادی ایجاد کرده است؛ بنابراین به کارگیری ترکیبات ارگانیک و هیومیکی، مخصوصا فولویک اسید، در تولید محصولات باغی مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر فولویک اسید بر صفات کیفی و آنتی اکسیدانی انگور رقم فخری سفید در چهار سطح صفر، 5/2، 5 و 10 گرم در لیتر به صورت محلول پاشی برگی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تاک ها به صورت خزنده سنتی پرورش یافته بودند. محلول پاشی تاک ها در سه مرحله 1- تشکیل میوه 2- ساچمه ای شدن حبه ها 3- زمان تغییر رنگ حبه ها انجام شد. پس از برداشت (با درجه بریکس 20)، ویژگی های کیفی و آنتی اکسیدانی میوه ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که تیمار 5/2 گرم در لیتر فولویک اسید به طور معنی داری مواد جامد محلول، ویتامین ث، قندهای محلول، فنل کل، ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه ها، میزان کلروفیل و پتاسیم برگ را افزایش داد و تیمار 10 گرم در لیتر فولویک اسید، فقط باعث افزایش اسید قابل تیتراسیون میوه ها شد. با افزایش غلظت فولویک اسید، اثر آن بر صفات ارزیابی شده کاهش یافت؛ به طوری که تیمار 10 گرم در لیتر، اثر معنی داری در بهبود کیفیت و ویژگی های آنتی اکسیدانی میوه نداشت. همچنین تیمار فولویک اسید بر فلاونوئید کل میوه، کارتنوئید، فسفر و نیتروژن برگ موثر نبود. به عنوان نتیجه نهائی، تیمار فولویک اسید اثر مهمی بر بهبود خواص کیفی و آنتی اکسیدانی انگور رقم فخری سفید داشت و غلظت 5/2 گرم در لیتر بر صفات تاثیر بیشتری داشت.
    کلید واژگان: اسیدیته قابل تیتراسیون, پتاسیم, صفات بیوشیمایی, فنل کل
    Mohsen Mozaffari, Vali Rabiei *, Farhang Razavi, Azizollah Kheiry, Akbar Hassani
    The excessive use of chemical fertilizers has caused a lot of environmental problems, so the use of organic and humic compounds, especially fulvic acid, has been considered in the production of horticultural crops. This research was carried out to evaluate the effect of foliar application of fulvic acid on quality and antioxidant properties of grapevine cv. Fakhri at four levels (0, 2.5, 5 and 10 g/l) using a randomized complete block design with three replications. Grapes were cultivated in a traditional traning system. The vines were sprayed at three stages: 1- Berry formation, 2- Lag phase, 3- Veraison. After harvesting, (Brix 20) qualitative and antioxidant properties of fruits were evaluated. Results of the experiment showed that 2.5 g/l of fulvic acid significantly increased soluble solids, vitamin C, soluble sugars, total phenol, antioxidant capacity of fruits, chlorophyll and leaf potassium content while 10 g/l of fulvic acid increased only titratable acidity of fruits. With increasing fulvic acid concentration evaluated traits decreased, so that 10 g/l fulvic acid did not show significant effect on improving qualitative and antioxidant properties of fruits. Application of fulvic acid did not show significant effect on fruit flavonoid, and carotenoid, phosphorus and nitrogen contents of leaves. As final result, fulvic acid treatment had an important effect on improving the qualitative and antioxidant properties of Fakhri cultivar and 2.5 g/l had the highest effect which is recommended to be considered as a best concentration.
    Keywords: biochemical traits, Potassium, titratable acidity, total phenol
  • Reza Partiya *, Reza Fotouhi Ghazvini, Reza Fifaei, Mahmood Ghasemnezhad
    Hypoxia is a potential threat to various horticultural cropsin lands prone to flooding. Citrus is mostly known as a sub-tropical crop that is often exposed to environmental stresses. In order to evaluate response of six different citrus genotypes, including sour orange, rough lemon, Trifoliate orange, Troyer citrange and two local genotypes labeled; CRC1 and CRC2 to flooding conditions, an experiment was carried out in factorial experiment based on a completely randomized design with two treatments including flooded and control plants and three replications. Flooding stress significantly decreased leaf chlorophyll content, and plant total fresh and dry weights (P≤ 0.05). Flooding caused a significant increase in foliar concentration of proline in CRC1 and CRC2 (P≤ 0.05). Guaiacol peroxidase activity was significantly increased in Trifoliate orange. CRC2 and sour orange showed a significant increase in superoxide dismutase activity (P≤ 0.05). The longest survival period in continuous flooding condition was observed in Troyer citrange and Trifoliate orange (more than 60 days); while sour orange was the most sensitive genotype (less than 30 days). The best thriving genotype at the end of recovery period was Troyer citrange, while sour orange showed the least ability to re-establish. The results suggest that among the studied genotypes, Troyer citrange and Trifoliate orange are able to resist for longer periods of flooding exposure. Troyer citrange had the highest capacity to re-establish after being flooded to their critical surviving point. Furthermore, CRC2 tolerated anoxic condition and recovered more successfully than the other sensitive genotypes.
    Keywords: anoxia, biochemical traits, guaiacol peroxidase, superoxide dismutase, water-logging
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال