به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "گوسفند" در نشریات گروه "بیوتکنولوژی و ژنتیک گیاهی"

تکرار جستجوی کلیدواژه «گوسفند» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • حسین محمدی*، حسین مرادی شهربابک
    هدف

    سن میش در اولین زایش و فاصله بین دو زایش از مهم ترین صفات تولیدمثلی موثر بر سودآوری سیستم های پرورش گوسفند است. فلذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی مناطق ژنومی موثر بر سن میش در اولین بره زایی و فاصله بین دو زایش میش های نژاد بومی زندی با استفاده از آرایه های ژنومی 50K می باشد.

    مواد و روش ها

    بدین منظور از اطلاعات ژنوتیپی 96 راس از میش های نژاد زندی و رکوردهای فنوتیپی مرتبط با صفات مورد مطالعه استفاده گردید. مراحل مختلف کنترل کیفی و شناسایی نشانگرهای SNP مستقل بوسیله نرم افزار PLINK انجام شد. پس از مراحل مختلف کنترل کیفی، 94 راس حیوان و 36070 نشانگر برای آنالیزهای بعدی شناسایی شدند. آنالیز پویش کل ژنومی بر پایه مدل خطی مختلط برای صفات تولیدمثلی در نرم ا فزار GEMMA انجام شد. سپس با استفاده از نرم افزار Genome Data Viewer پایگاه برخط NCBI براساس آخرین اسمبلی (ARS-UI_Ramb_v2.0) ژن های معنی داری که در داخل و یا 300 کیلوباز بالا و پایین دست نشانگرهای معنی دار قرار داشتند، شناسایی شدند. در نهایت، برای شناسایی عملکرد بیولوژیکی ژن های نزدیک به مناطق انتخابی از طریق پایگاه های برخط GeneCards و UniProtKB استفاده شد.

    نتایج

    در این پژوهش تعداد هفت نشانگر تک نوکلئوتیدی واقع روی کروموزوم های 1، 2، 3، 6، 11 و 23 شناسایی شدند. همچنین ژن های UMPS، ITGB ، SMARCAL1 ، APAF1، UGT8 و ST8SIA5 که با صفات تولید مثلی در ارتباط هستند، در این مناطق قرار داشتند. برخی از این ژن های شناسایی شده در مناطق ژنومی معنی دار با مطالعات قبلی هم خوانی داشت. با بررسی های بیشتر در پایگاه های برخط نشان داد شناسایی شده نقش مهمی در فرآیند تخمک اندازی، رشد و توسعه عضلات اسکلتی، رشد ابتدایی جنین و سن بلوغ داشتند.

    نتیجه گیری

    نتایج این تحقیق می تواند در درک ساز و کار ژنتیکی کنترل کننده صفات تولیدمثلی مورد استفاده قرار گیرد و با توجه به تایید مناطق قبلی پویش ژنومی و شناسایی مناطق ژنومی جدید، استفاده از یافته های این پژوهش می تواند در انتخاب ژنتیکی گوسفند از طریق کاهش سن میش در اولین بره زایی مفید باشد.

    کلید واژگان: آنالیز پیوستگی, صفات تولیدمثلی, گوسفند, ناحیه ژنومی
    Hossein Mohammadi *, Hossein Moradi Shahrbabak

    First lambing age and lambing interval are among the most important reproductive traits affecting profitability of sheep breeding systems. The present study aimed to conduct a genome wide association studies (GWAS) for identifying the loci associated with first lambing age and lambing interval in Zandi native sheep using the 50K arrays.

    Materials and methods

    For this purpose, phenotypes records and genotypic data related to first lambing age and lambing interval were obtained from 96 Zandi sheep. Different steps of quality control and identification of independent SNP markers were performed by PLINK software. After quality control, 94 animals and 36070 markers were identified for further analysis. Genome wide association study was performed with reproductive traits using GEMMA software. Using the Genome Data Viewer software from NCBI database based on last assembly (ARS-UI_Ramb_v2.0) the SNP were assigned to genes if they were within the genomic sequence of the gene or within a flanking region of 300 kb up- and downstream of the gene. Finally, from online bioinformatics databases for the assignment of the genes to functional categories, DAVID and PANTHER databases were used.

    Results

    In this research, seven SNP markers on chromosomes 1, 2, 3, 6, 11 and 23 were identified. Also, we identified different sets of candidate genes related to reproductive traits: UMPS, ITGB, SMARCAL1, APAF1, UGT8 and ST8SIA5 in Zandi sheep. Some of the found genes, are consistent with some of the previous studies related to reproductive traits. Some of the genes were found are consistent with some previous studies and to be involved biological pathways related to fertilization, ovulation rate, estrogen biosynthesis, conception rate, skeletal muscle development, early development of the fetus and puberty.

    Conclusion

    The results of our research can be used to understand the genetic mechanism controlling reproductive traits and considering, this study supported previous results from GWAS of reproductive traits, also revealed additional regions, using these findings could potentially be useful for genetic selection in sheep for age at first lambing.

    Keywords: Association analysis, Genome region, reproductive traits, sheep
  • جمال فیاضی، مریم شریعت*، سعید نیسی

    سیتوکروم B به عنوان بخشی از زنجیره انتقال الکترون نقش دارد و باتوجه به اینکه این ژن منجر به تولید انرژی در دام و افزایش بازدهی می شود، شناخت مناسب ترین عوامل موثر بر این ژن و مقایسه بهترین لیگاندهای کاربردی در مسیر چرخه انتقال الکترون، می تواند باعث افزایش و بهبود تولیدات دامی و مطالعه کاربردی ژنتیکی شود. در این پژوهش برهمکنش های پروتوپورفیرین و فلاوین مونونوکلیوتید در ترکیب با سیتوکرومB  با استفاده از داکینگ مولکولی شبیه سازی شد تا با مقایسه دو لیگاند کاربردی، موثرترین لیگاند در انتقال الکترون انتخاب شود. نتایج داکینگ ملکولی و بررسی نتایج حاصل با استفاده از سرورهای آنلاین نشان داد که پروتوپورفیرین دارای بیشترین تعداد اسید آمینه شرکت کننده در تعامل الکترو استاتیک و هیدروفوبی نسبت به فلاوین مونونوکلیوتید می باشد و با توجه به نتایج به دست آمده داکینگ ملکولی از لحاظ بهترین انرژی اتصال (Binding enregy) مقایسه و بهترین پوز با منفی ترین انرژی و بزرگ ترین عدد که بهترین اتصال کمپلکس لیگاند و پروتیین را نشان می دهد، پروتوپورفیرین دارای منفی ترین و بهترین انرژی اتصال با سیتوکرومB  نسبت به فلاوین مونونوکلیوتید بود و می توان گفت بیشتر بودن تعداد اینترکشن ها و پیوندهای تشکیل شده از ترکیب پروتوپورفیرین با سیتوکروم B می تواند صحت و تایید این ادعا باشد. آرژینین دارای بار مثبت زیادی می باشد و در تشکیل پیوند هیدرژنی که احتمال باعث افزایش تعامل الکترواستاتیک در ترکیب پروتوپورفیرین با سیتوکروم B شده باشد. شبکه برهمکنش پروتیینی سیتوکروم B پیشگویی شده براساس پروتیین های میتوکندری، 10 پروتیین دارای امتیاز بالا از نظر درجه گره بالقوه معرفی شدند.

    کلید واژگان: پروتوپورفیرین, داکینگ ملکولی, سیتوکرومB, شبیه سازی, فلاوین مونونوکلئوتید, گوسفند
    Jamal Fayazi, Maryam Shariat*, Saeid Neysi

    Cytochrome B plays a role in the electron transport chain, and as this gene leads to energy production in animals and increases efficiency, identifying the most effective factors on this gene and comparing the best applicable ligands in the electron transfer pathway can improve animal production and facilitate genetic studies. In this study, the interactions of protoheme and flavin mononucleotide in combination with cytochrome B were simulated using molecular docking to select the most effective ligand in electron transfer by comparing two practical ligands. The results of molecular docking and analysis using online servers showed that protoheme has the highest number of amino acids involved in electrostatic and hydrophobic interactions compared to flavin mononucleotide. Based on the obtained results of molecular docking, protoheme had the best binding energy and the best pose with the most negative energy and the largest number, indicating the best ligand-protein complex binding, compared to flavin mononucleotide, and it can be said that the higher number of interactions and bonds formed by the combination of protoheme with cytochrome B can confirm this claim. Arginine has a high positive charge and may have contributed to the formation of hydrogen bonds that may have increased electrostatic interactions in combining protoheme with cytochrome B. The cytochrome B protein-protein interaction network was predicted based on mitochondrial proteins, and 10 proteins with high potential node degree scores were identified.

    Keywords: Cloning, Cytochrome B, Flavin mononucleotide, Molecular docking, Protoporphyrin, Sheep
  • محمدرضا محمدآبادی*، افروز گلکار، مجید عسکری حصنی، امین خضری
    هدف

    یکی از مهم ترین گیاهان دارویی که دارای خواص ضد میکروبی، محافظ کبد و آنتی اکسیدانی بسیار قوی بوده و از زمان های بسیار قدیم مورد استفاده انسان قرار گرفته است رازیانه (Foeniculum vulgare mill) از خانواده Apiaceae است. نتایج مطالعات مختلف بر روی حیوانات اهلی ثابت کرده است که افزودن رازیانه در جیره غذایی حیوانات باعث افزایش هضم و بازده رشد می شود، کارایی لاشه و وزن و طول روده کوچک را بهتر می کند و تعداد کل باکتری ها را کاهش می دهد، و تبدیل خوراک و وزن بدن را بهبود می بخشد. لذا، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تغذیه رازیانه بر بیان ژن IGF1 در بافت شکمبه بره های کرمانی برای اولین بار بود.

    مواد و روش ها

    در این تحقیق از 30 راس بره نر از نژاد کرمانی با وزن 45/0 ± 5/27 کیلوگرم (هشت ماهه) استفاده شد. پس از پایان دوره مطالعه، حیوانات مورد بررسی برای نمونه برداری ذبح شدند و وزن شکمبه ثبت شد. RNA کل از بافت شکمبه استخراج شد و سپس cDNA سنتز شد. کیفیت RNA و cDNA با استفاده از الکتروفورز روی ژل آگارز اندازه گیری شد. از روش Pfaffl et al. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از Real Time PCR استفاده شد.

    نتایج

    وزن شکمبه خالی در حیوانات تغذیه شده با رازیانه (780 گرم)، کمتر از حیواناتی بود که با رژیم غذایی بدون رازیانه (890 گرم) تغذیه شده بودند (P <0.05). RNA کل استخراج شده دارای کیفیت مطلوب، کامل، سالم و دارای دو باند با اندازه های S28 و S18 بود. الکتروفورز نتایج تکثیر ژن های هدف (IGF1) و مرجع (GAPDH) در بافت شکمبه روی ژل آگارز نشان داد که اندازه باند برای ژن هدف 265 جفت باز و برای ژن مرجع 76 جفت باز است. با افزایش سطح تغذیه با رازیانه میزان تکثیر ژن IGF1 در بافت شکمبه افزایش معنی داری (p<0.05) پیدا کرد. حداکثر بیان ژن IGF1 زمانی بود که حیوانات با جیره دارای سطح 2 درصد رازیانه تغذیه شدند.

    نتیجه گیری

    یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که رازیانه می تواند با تاثیر مفید بر بیان ژن IGF1 در شکمبه در جیره گوسفندان برای پیشرفت عملکردهای تولیدی (با تحریک رشد و نمو شکمبه) استفاده شود. اگرچه با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان تایید کرد که رازیانه می تواند برای اهداف مختلفی در پرورش گوسفند استفاده شود، اما در تحقیقات آتی، به منظور دستیابی به یک نتیجه قطعی بهتر است شرایط فیزیولوژیکی و اپی ژنتیکی متنوع و پیچیده تری در نظر گرفته شود.

    کلید واژگان: رازیانه, بیان ژن, IGF1, گوسفند
    Mohammadreza Mohammadabadi *, Afrooz Golkar, Majid Askari-Hesni, Amin Khezri

    Fennel from the Apiaceae family is one of the most important medicinal plants that has strong antimicrobial, liver protective and antioxidant properties and has been used by humans since ancient times. The results of various studies on domestic animals have proven that adding the fennel in the diet of animals, increases digestion and growth efficiency, It improves carcass efficiency and small intestine weight and length , improves performance and health status, and improves feed conversion and body weight. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of fennel feeding on IGF1 gene expression in the rumen tissue of Kermani lambs for the first time.

    Materials and methods

    In this research, 30 Kermani male lambs weighing 27.5 ± 0.45 kg (eight months old) were used. After the end of the study period, the investigated animals were slaughtered for sampling and the rumen weight was recorded. Total RNA was extracted from the rumen tissue and then cDNA was synthesized. The quality of RNA and cDNA was measured using electrophoresis on agarose gel. The Pfaffl et al. method was used to analyze the Real Time PCR data.

    Results

    Empty rumen weight in animals fed with fennel (780 g) was lower than animals fed with diet without fennel (890 g) (P < 0.05). The extracted total RNA was of good quality, complete, and healthy, and had two bands with sizes of S28 and S18. Electrophoresis of the amplification results of target (IGF1) and reference (GAPDH) genes in rumen tissue on agarose gel showed that the band size for the target gene is 265 bp and for the reference gene is 76 bp. By increasing the level of feeding with fennel, there was a significant increase in IGF1 gene proliferation in rumen tissue (p<0.05). The maximum expression of IGF1 gene was when the animals were fed with a diet containing 2% fennel.

    Conclusions

    The findings of the present study show that fennel can be used with a beneficial effect on IGF1 gene expression in the rumen in the diet of sheep to improve production functions (by stimulating the growth and development of the rumen). Although according to the findings of the current research, it can be confirmed that fennel can be used for various purposes in sheep breeding, but in future research, in order to reach a definite result, it is better to consider diverse and more complex physiological and epigenetic conditions.

    Keywords: fennel, Gene expression, IGF1, sheep
  • حسین محمدی*، ابوذر نجفی، محمد شمس اللهی

    پژوهش حاضر با هدف مطالعه پویش کل ژنوم بر اساس آنالیز غنی سازی مجموعه های ژنی برای شناسایی جایگاه های ژنی موثر بر صفات رشد با استفاده از آرایه های ژنومی 50K بوده است. بدین منظور از اطلاعات رکورد های فنوتیپی و ژنوتیپی مرتبط با اوزان تولد (BW)، شیرگیری (WW)، شش ماهگی (6MW) و دوازده ماهگی (12MW) 240 راس از گوسفند نژاد هوی استفاده شد. ابتدا آنالیز پویش کل ژنومی برای صفات رشد در برنامه TASSEL انجام شد. سپس با استفاده از بسته نرم افزاری biomaRt2 برنامه R ژن های معنی داری که در داخل و یا 15 کیلوباز بالا و پایین دست نشانگرهای معنی دار قرار داشتند، شناسایی گردید. در نهایت تفسیر مجموعه ژنی با بسته نرم افزاری goseq برنامه R با هدف شناسایی عملکرد بیولوژیکی ژن های نزدیک به مناطق انتخابی و ژن های کاندیدا از طریق پایگاه های GO، KEGG، DAVID و PANTHER انجام شد. با تجزیه و تحلیل غنی سازی مجموعه های ژنی، مسیرهای زیستی و)ژن های کاندیدای) Regulation of skeletal muscle cell proliferation  وActin filament polymerization  (IGFBP4 و MYOD1) مرتبط با صفت BW، Regulation of anatomical structure morphogenesis،regulation of muscle system process  و cell junction (BMP2، THBS1 و MYH10)،Regulation of skeletal muscle tissue development با صفت WW  و Regulation of anatomical structure size (FGF2، ANGPTL4، TGFBR3 و ACTR3)  با صفت 6MW و Anatomical structure morphogenesis، Positive regulation of ossification و Cellular response to growth factor stimulus (MMP7، ACTA2، EGR1 و MYBPC3) با صفت 12MW شناسایی شدند. مسیرهای شناسایی شده عملکرد های مهمی را در ارتباط با رشد و توسعه عضلات اسکلتی، متابولیسم گلوکز، فرآیند استخوان سازی، اندازه بدن، ترکیب عضله و تنظیم یون کلسیم بر عهده داشتند. ژن های کاندیدای گزارش شده در این پژوهش می توانند درک روشنی از پایه مولکولی مربوط به صفات رشد در گوسفند را ایجاد کنند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند دیدگاه جدیدی در رابطه با معماری ژنتیکی صفات رشد در برنامه های اصلاح نژادی گوسفند ایجاد کند.

    کلید واژگان: پویش ژنوم, وزن بدن, ژن کاندیدا, گوسفند
    Hossein Mohammadi*, Abouzar Najafi, Mohammad Shamsollahi

    The present study aimed to conduct a genome wide association studies (GWAS) based on Gene-set enrichment analysis for identifying the loci associated with growth traits using the 50K arrays. For this purpose, phenotypes records and genotypic data related to birth weight (BW), weaning weight (WW), six month weight (6MW) and 12 month weight (12MW) were obtained from 240 Hu sheep. Genome wide association study was performed with growth traits using TASSEL software. Using the biomaRt2 package R the SNP were assigned to genes if they were within the genomic sequence of the gene or within a flanking region of 15 kb up- and downstream of the gene. For the assignment of the genes to functional categories, the GO, KEGG, DAVID and PANTHER databases were used. By Gene set enrichment analysis, the biological pathways and candidate genes of regulation of skeletal muscle cell proliferation  and actin filament polymerization (MYOD1 and IGFBP4), regulation of anatomical structure morphogenesis, regulation of muscle system process and cell junction (BMP2, THBS1 and MYH10), regulation of skeletal muscle tissue development and regulation of anatomical structure size (FGF2, ANGPTL4, TGFBR3 and ACTR3), anatomical structure morphogenesis, positive regulation of ossification and cellular response to growth factor stimulus (MMP7, ACTA2, EGR1 and MYBPC3), for BW, WW, 6MW and 12MW were identified, respectively. The detected candidate genes played an important role in muscle structure development, glucose metabolism, Osteoclast differentiation, body size, skeletal muscle cell differentiation and regulation of ion calcium. These novel candidate genes identified in this study may be useful targets for clarifying our understanding of the molecular basis of growth traits in sheep. These results can provide new insight for future research into the genetic architecture of growth traits in sheep breeding program.

    Keywords: Body weight, Candidate gene, Genome scan, sheep
  • مریم فعلی، سعید محمدزاده*، محسن عباسی

    هدف:

     از مهم ترین هزینه های پرورش گوسفند، خوراک و بخش متراکم جیره غذایی است. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر نرخ متفاوت کنسانتره، علوفه در بره ها انجام شد.

    مواد و روش ها

    تعداد 27 راس بره نر نژاد لری بختیاری با میانگین سن 75 روز و وزن 26 کیلوگرم انتخاب و در سه تیمار و نه تکرار تقسیم بندی شدند. تیمار یک نرخ کنسانتره به علوفه 45: 55، تیمار دو 70: 30 و تیمار سه 85: 15 بود و تغذیه به صورت انفرادی در دو نوبت صبح و عصر انجام شد. پس از پایان دوره 100 روز، خون گیری انجام و کلیه بره ها ذبح شدند. بیضه ها از کیسه بیضه خارج و پس از اندازه گیری فراسنجه های مورفومتری، نمونه بافت بیضه با ابعاد 1×1 سانتی متر در محلول فرمالین 10% فیکس و مقاطع بافتی تهیه شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که نرخ کنسانتره، علوفه در فراسنجه های ماکروسکوپی بافت بیضه تفاوت معنی داری ایجاد کرد (05/0˂P). وزن بیضه در تیمار سه در بره ها کاهش یافت. در این تیمار ضخامت پوشش لوله های اسپرم ساز، قطر لوله، قطر لومن و مساحت لوله کاهش داشت. همچنین نرخ هماتوکریت، شمار گلبول های قرمز و هموگلوبین این تیمار به طورمعنی داری بالاتر از سایر تیمارها بود (05/0˂P).

    نتیجه گیری

    افزایش درصد کنسانتره بیش از 70 درصد تاثیر منفی را بدنبال خواهد داشت.

    کلید واژگان: انرژی جیره, بافت بیضه, گوسفند, فراسنجه های بیضه, فراسنجه های خون, بره نر نژاد لری بختیاری
    Maryam Feli, Saied Mohammadzadeh *, Mohsen Abasi
    Purpose

    One of the most important costs of sheep breeding is feed and the concentrated part of the ration. This research was conducted in order to investigate the effect of different rates of concentrate and fodder in lambs.

    Materials and methods

    27 Lori Bakhtiari male lambs with an average age of 75 days and a weight of 26kg were selected and divided into three treatments and nine replications. Treatment one was 55:45 concentrate to fodder, second treatment was 70:30 and third treatment was 15:85 and feeding was done individually in morning and evening. After the end of the 100-day period, blood sampling was done and all the lambs were slaughtered. The testicles were removed from the scrotum and after measuring the morphometric parameters, the testicular tissue sample with dimensions of 1x1cm was prepared in 10% formalin solution and tissue sections were prepared.

    Findings

    The results showed that the rate of concentrate and fodder made a significant difference in the macroscopic parameters of testicular tissue (P˂0.05). The weight of the testis in the treatment of three lambs decreased. In this treatment, the thickness of the coating of spermatogenic tubes, tube diameter, lumen diameter and tube area decreased. Also, the rate of hematocrit, red blood cells and hemoglobin of this treatment was significantly higher than other treatments (P˂0.05).

    Conclusion

    increasing the percentage of concentrate more than 70% will have a negative effect.

    Keywords: diet energy, Testicular tissue, Sheep, testicular parameters, blood parameters, Lori Bakhtiari male lamb
  • حسین محمدی، حسین مرادی شهربابک*، امیر طاهری یگانه
    هدف

    صفات تولیدمثل (مخصوصا تعداد بره متولد شده در هر زایش) یکی از مهم ترین صفات مهم اقتصادی در سیستم های پرورش گوسفند می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی مناطق ژنی، ژن های کاندیدا و مسیرهای زیستی موثر بر تعداد بره متولد شده میش نژاد زندی بر اساس آنالیز غنی سازی مجموعه های ژنی بوده است.

    مواد و روش ها

    بدین منظور، میش های با باروری بالا با حداقل یک رکورد دوقلوزایی و میش های دیگر با تنها رکورد های تک قلوزا با استفاده از آرایه های 50K گوسفندی تعیین ژنوتیپ شدند. آنالیز پویش کل ژنومی بر پایه آنالیز مسیر در سه مرحله تعیین مکان SNPهای معنی دار با ژن، ارتباط ژن ها به طبقات عملکردی و مسیرهای بیوشیمیایی و پویش کل ژنومی بر پایه آنالیز مسیر انجام می شود. بر این اساس، ارزیابی پویش ژنومی با استفاده از روش مورد-شاهدی در برنامه PLINK انجام شد. سپس با استفاده از بسته نرم افزاری biomaRt2 ژن های معنی داری شناسایی گردید. در نهایت، تفسیر مجموعه ژنی با بسته نرم افزاری goseq برنامه R با هدف شناسایی عملکرد بیولوژیکی ژن های نزدیک به مناطق انتخابی و ژن های کاندیدا از طریق پایگاه های GO، KEGG، DAVID و PANTHER انجام شد.

    نتایج

    در این پژوهش، ژن های AFP، FOXO3، ESR1، ESR2، RBP4، AURKA،DLG1 و ZGLP1 با تعداد بره متولد شده در هر زایش مرتبط بودند (05/0P <). در تحلیل غنی سازی مجموعه های ژنی، تعداد 11 مسیر با صفت تعداد نتاج در هر زایش مرتبط بودند. از بین مسیرهای زیستی شناسایی شده، مسیرهای Oocyte differentiation،Ovulation from ovarian follicle ، Estrogen signaling pathway و Positive regulation of peptide hormone secretion نقش مهمی در نرخ تخمک ریزی و استروییدوژنز تخمدانی داشتند.

    نتیجه گیری

    با توجه به تایید مناطق قبلی پویش ژنومی صفت تعداد نتاج متولد شده در هر زایش، همچنین شناسایی مناطق ژنومی جدید، آنالیز غنی سازی مجموعه ی ژنی درک بهتری از کنترل ژنتیکی صفت تعداد نتاج متولد شده را نشان می دهد. استفاده از نتایج این تحقیق می تواند سبب تسریع در پیشرفت ژنتیکی برنامه های اصلاح نژادی گوسفند شود.

    کلید واژگان: پویش ژنومی, تعداد بره در هر زایش, گوسفند, مسیرهای زیستی
    Hossein Mohammadi, Hossein Moradi Shahrbabak *, Amir Taheri-Yeganeh
    Objective

    Reproductive traits (especially litter size at birth) is one of the most important economic traits in sheep breeding systems. The present study aimed to conduct a genome wide association studies based on Gene-set enrichment analysis for identifying the genomic region, candidate genes and biological pathways associated with Litter size in Zandi sheep breed. 

    Materials and Methods

    Prolific ewes with at least one twining record and others with only singleton records were genotyped using the medium-density Illumina Ovine SNP50 array. The gene set analysis consists basically in three different steps: the assignment of SNPs to genes, the assignment of genes to functional categories, and finally the association analysis between each functional category and the phenotype of interest. Genome-wide association study for litter size evaluated using Plink software method case-control. Using the biomaRt2 R package the SNP were assigned to genes. Subsequently, gene enrichment analysis was performed with the goseq R package and bioinformatics analysis was implemented to identify the biological pathways performed in GO, KEEG, DAVID and PANTHER databases. 

    Results

    We identified different sets of candidate genes related to litter size: AFP, FOXO3, ESR1, ESR2, RBP4, AURKA, DLG1 and ZGLP1 in Zandi sheep. According to pathway analysis, 11 pathways were associated with the litter size trait. Among biological pathways, the Oocyte differentiation, Ovulation from ovarian follicle, Estrogen signaling pathway and Positive regulation of peptide hormone secretion pathways have significant association with ovulation rate and ovarian steroidogenesis traits. 

    Conclusions

    Considering, this study supported previous results from GWAS of  litter size, also revealed additional regions in the sheep genome associated with these economically important traits, presented here should be contribute to a better understanding of the genetic control of litter size in sheep and using these findings can accelerate the genetic progress in sheep breeding programs.

    Keywords: Biological pathways, Genome scan, Litter size, sheep
  • پژمان مردانی، فرشته تیموری، صاحب فروتنی فر*، هادی حجاریان
    هدف

    میتوکندری به دلیل نقش های مهمی که در متابولیسم سلول دارد و به دلیل اینکه عمدتا از طریق مادر در حیوانات به ارث می رسد، یک منبع عالی برای توضیح وراثت سیتوپلاسمی است. در حیوانات اهلی مطالعات مختلفی ارتباط بین چندشکلی های DNA میتوکندری و صفات تولیدی و تولید مثلی را گزارش کرده اند. هدف از این مطالعه بررسی چندشکلی ژن های ATPase6 و ATPase8 و اثر آنها بر میزان موفقیت بلوغ برون تنی تخمک ها (IVM) و کشت برون تنی جنین ها (IVC) در گوسفندان سنجابی بود.

    مواد و روش ها

    نمونه های خون و تخمدان میش های بالغ از کشتارگاه بیستون واقع در کرمانشاه جمع آوری شد. در آزمایشگاه پس از جداسازی بافت اضافی پیرامون تخمدان ها و شستشوی آنها، مجموعه کومولوس- تخمک های با قطر بیشتر از 3 میلی متر از فولیکول ها آسپیراسیون شد. تعداد 100 نمونه که تعداد بیش از دو تخمک داشتند، به دیش های حاوی محیط بلوغ انتقال داده شدند. بعد از بلوغ تخمک ها، برای لقاح برون تنی هر نمونه، از اسپرم تازه قوچ سنجابی استفاده شد. برای کشت برون تنی، زیگوت های تشکیل شده در مرحله قبلی در محیط مایع تخمدانی سنتز شده به مدت 48 ساعت کشت داده شدند. استخراج DNA با استفاده از روش نمکی انجام شد. قطعه 895 جفت بازی از DNA میتوکندری که شامل ژن های ATPase6 و ATPase8 بود با استفاده از PCR تکثیر شدند و نمونه ها با استفاده از یک روش تغییر یافته SSCP ژنوتیپ شدند. برای بررسی ارتباط الگوهای مشاهده شده با نرخ بلوغ و کشت رویان از آزمون ناپارامتری کروسکال-والیس استفاده شد.

    نتایج

    نتایج این مطالعه وجود چند شکلی ها در نواحی ژنی مورد مطالعه را نشان داد و پنج الگوی مختلف باندی A (50 درصد) ، B (12 درصد) ، C (9)، D (21) و E (8 درصد) برای ژنها مشاهده شد. تجزیه و تحلیل ارتباط این الگوها با نرخ بلوغ و کشت رویان حاکی از نبود ارتباط معنی دار بین آنها بود (p>0.05).

    نتیجه گیری

    با وجود مشاهده چندشکلی در ژن های ATPase6 و ATPase8 با استفاده از روش تغییر یافته SSCP، این چندشکلی های تاثیری بر نرخ بلوغ و کشت رویان نداشتند.

    کلید واژگان: بلوغ برون تنی, چند شکلی, کشت برون تنی, گوسفند, میتوکندری
    Pejman Mardani, Fereshteh Teymouri, Saheb Foroutanifar *, Hadi Hajarian
    Objective

    Mitochondria are an excellent source for explaining cytoplasmic inheritance because of their important roles in cell metabolism and because they are primarily inherited maternaly in animals. In domestic animals, various studies have reported an association between mitochondrial DNA polymorphism and production and reproduction traits. The aim of this study was to investigate the polymorphism of ATPase6 and ATPase8 genes and their effects on the rates of in vitro maturation of oocytes (IVM) and in vitro culture of embryos (IVC) in Sanjabi sheep.

    Materials and methods 

    Blood and ovary samples of adult Sanjabi ewes were collected from Bistoon slaughterhouse located in Kermanshah. In the laboratory, after separating the excess tissue around the ovaries and washing them, a cumulus-oocyte complex with a diameter of more than 3 mm from the follicles was aspirated. 100 samples containing more than two oocytes were transferred to dishes containing in vitro maturation (IVM) medium. After the oocytes matured, fresh Sanjabi ram sperm were used for in vitro fertilization of each sample. For in vitro culture, putative zygotes formed in the previous stage were cultured in synthesized ovarian fluid medium for 48 hours. DNA extraction was performed using the salting out method. A 895 bp fragments of DNA containing ATPase6 and ATPase8 genes were amplified by PCR and the samples were genotyped using a modified SSCP method. The Kruskal-Wallis nonparametric test was used to investigate the relationship between the observed genotype patterns and IVM and IVC rates.

    Results 

    The results of this study showed the existence of polymorphisms in the studied gene regions and five different band patterns A (50%), B (12%), C (9), D (21) and E (8%) were observed. Analysis of the relationship between these patterns and IVM and IVC showed no significant relationship between them (p>0.05).

    Conclusions

    Despite the observation of polymorphisms in ATPase6 and ATPase8 genes using the modified SSCP method, these polymorphisms had no effect on the rate of IVM and IVC.

    Keywords: in vitro maturation, In vitro culture, polymorphism, sheep, mitochondria
  • لیلا محمدی پور سعادت آبادی، محمدرضا محمدآبادی*، حجت اسدالله پور نعنائی، زینب امیری قنات سامان

    گوسفند یکی از مهمترین دام های پرورشی در جهان است، که نقش ویژه ای در تامین مواد پروتیینی، مواد خام مورد نیاز صنایع وابسته و ایجاد اشتغال برای جامعه را دارد. صفات تولید شیر و پشم از مهمترین صفات اقتصادی گوسفند می باشند. اهمیت پشم گوسفند در تولید منسوجات منجر به انجام تحقیقات گسترده ای در مورد ساختار و اساس ژنتیک آن از دهه 1960 تاکنون شده است. همچنین شیر یک رژیم کامل غذایی و حاوی مواد مغذی ضروری برای انجام عملکردهای حیاتی بدن و ماده اصلی تولید محصولات لبنی است. شیر گوسفند نیز از این قاعده مسثتنی نمی باشد، به ویژه در کشورهایی که فاقد زمینهای حاصلخیز می باشند گوسفند منبع اساسی تولید شیر است. برای دستیابی به محصولات تولیدی با کیفیت شناخت ژن های موثر در تولید این محصولات و ارتباط آنها با یکدیگر ضروری است. امروزه با دسترسی به داده های ژنومی، توسعه و پیشرفت تکنیک های مولکولی علاوه بر فهم زمینه ژنتیکی صفات اقتصادی، تعدادی از ژن های مرتبط با این صفات شناسایی و اطلاعات جامعی در مورد آنها ارایه شده است که می توان با استفاده از خواص عملکردی این ژن ها بیشترین استفاده را از پتانسیل ژنتیکی حیوان برای بدست آوردن محصولات تولیدی آنها با بهترین پارامترهای کیفی و کمی به دست آورد. در این مطالعه به جستجوی جامع ژن های موثر در تولید شیر و پشم در گوسفندان سرتاسر دنیا پرداخته شد و سپس با نرم افزار STRING ارتباط بین ژن های موثر در تولید شیر، همبستگی بین ژن های موثر در تولید پشم و نیز ارتباط بین این دو گروه از ژن ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ژن های موثر در تولید شیر CSN1S1، CSN2، CSN3، LALBA، BTN1A1 و PRLR در یک خوشه و ژن های LEP، FASN، SREBF1، ACACA، LPL، SREBF2 و VLDLR نیز در خوشه دوم قرار می گیرند. این دو خوشه به واسطه ژن TLR4 با هم در ارتباط هستند. این نتایج تایید کننده وظایف گزارش شده برای ژن TLR4 است. ژن های موثر در تولید پشم GPRC5A، KRTCAP3، NBEA، EPHA5، GCFC2، K1F16B، DDX47، TSPEAR، NLGN1، RHPN2، USP13، UBE2E3، CALN1، PAPOLA، PGM2L1، SRC و YWHAZ در خوشه 1 قرار می گیرند و ژن های VAV3، NRG3، KAP6-L، PITPNC1، BCO2، FAT1، NRXN1، ASIP، TYRP1، MITF، MC1R، KIT، DCT، TYR، FAM204A، EWSR1 و KRTAP11-1 در خوشه دوم قرار دارند و مرتبط هستند. شناسایی این ژن ها گامی مهم در جهت افزایش بازده شیر و پشم و بهبود کیفیت آنها است.

    کلید واژگان: ژن کاندیدا, تولید پشم, تولید شیر, گوسفند
    Leila Mohammadipour Saadat Abadi, Mohammadreza Mohammadabadi*, Hojjat Asadollahpour Nanaei, Zeinab Zeinab

    Sheep are one of the most important farming animals in the world, which has a special role in providing protein materials, raw materials needed by related industries, and creating employment for a group of the population. The importance of fleece in textile production has led to extensive research into its genetic structure and basis since 1960s. Milk is a complete diet and contains nutrients necessary for the vital functions of the body and the main ingredient in dairy products. Sheepchr('39')s milk is no exception to this rule, especially in countries that lack fertile land. Sheep are the main source of milk production. To achieve high-quality products, we need to know the genes involved in the production of these products and their relationship with each other. Today, with access to genomic data, development and advancement of molecular techniques in addition to understanding the genetic context of economic traits, several functional genes related to these traits have been identified and comprehensive information about them has been providedthat by using the functional properties of these genes, the most use can be made of the genetic potential of the animal to obtain their products with the best qualitative and quantitative parameters. In this study, a comprehensive search of genes effective in milk and wool production in sheep around the world was conducted and then with STRING software, the relationship between genes involved in milk production, correlation between genes effective in wool production and the relationship between these two groups of genes was investigated. The results showed that the genes effective in milk production CSN1S1, CSN2, CSN3, LALBA, BTN1A1 and PRLR are in one cluster and the genes LEP, FASN, SREBF1, ACACA, LPL, SREBF2 and VLDLR are in the second cluster. The TLR4 gene links the two clusters. These results confirm the reported functions for the TLR4 gene. Genes involved in wool production including GPRC5A, KRTCAP3, NBEA, EPHA5, GCFC2, K1F16B, DDX47, TSPEAR, NLGN1, RHPN2, USP13, UBE2E3, CALN1, PAPOLA, PGM2L1, SRC and YWHAZ are in cluster 1 and genes VAV3, NRG3, KAP6-L, PITPNC1, BCO2, FAT1, NRXN1, ASIP, TYRP1, MITF, MC1R, KIT, DCT, TYR, FAM204A, EWSR1 and KRTAP11-1 are in the second cluster and are related. The identification of these genes is an important step toward the goal of increasing milk and wool yields and improves their quality.

    Keywords: Candidate gene, milk production, sheep, wool production
  • حیدر قیاسی، مرتضی ستایی مختاری *
    هدف این پژوهش بررسی وجود اختلاط بین واریانس های ژنتیکی غالبیت و افزایشی برای دو صفت تولید مثلی ترکیبی در میش های زندی بود. داده های این مطالعه شامل مجموع وزن بره های متولد شده و نیز مجموع وزن بره های شیرگیری شده به ازای هر راس میش تحت آمیزش در زایش نخست با استفاده از رکوردهای جمع آوری شده طی سال های 1370 تا 1388 در ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند زندی می باشد. از دو مدل دارنده اثرات ژنتیکی افزایشی و دارنده اثرات ژنتیکی افزایشی و ژنتیکی غالبیت برای برآورد اجزای واریانس این صفات استفاده شد. برای هر دو صفت تفاوت در مقدار واریانس ژنتیکی افزایشی برآورد شده تحت هر دو مدل ناچیز بود که بیانگر عدم اختلاط بین واریانس های ژنتیکی افزایشی و غالبیت در ارزیابی ژنتیکی این صفات می باشد. مقدار برآورد شده واریانس ژنتیکی غالبیت برای هر دو صفت بیشتر از مقدار واریانس ژنتیکی افزایشی بود. همبستگی رتبه ای بین ارزش های اصلاحی برآورد شده تحت مدل دارنده اثرات ژنتیکی افزایشی و مدل دارنده اثرات ژنتیکی افزایشی و ژنتیکی غالبیت و نیز همبستگی رتبه ای بین ارزش ژنتیکی کل و ارزش اصلاحی در مدل دارنده اثرات ژنتیکی غالبیت برای هر دو صفت به ترتیب پایین و متوسط به دست آمدند. نتایج این پژوهش نشان داد علی رغم این که بین واریانس های ژنتیکی افزایشی و غالبیت این دو صفت در میش های زندی اختلاطی وجود ندارد رتبه بندی حیوانات در دو مدل متفاوت می باشد. نتایج آزمون نکویی برازش نشان داد برای هر دو صفت مورد مطالعه، مدل دارنده اثرات ژنتیکی افزایشی و ژنتیکی غالبیت سبب افزایش صحت ارزش های اصلاحی برآورد شده می شود که این امر می تواند سبب افزایش میزان پاسخ به انتخاب ژنتیکی در اثر انتخاب در طولانی مدت گردد. هم چنین با استفاده از مدل دارنده اثرات ژنتیکی افزایشی و ژنتیکی غالبیت می توان ارزش ژنتیکی کل را برآورد نمود که در انتخاب جفت در طراحی سیستم های جفتگیری می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: واریانس غیر افزایشی, ارزیابی ژنتیکی, عملکرد تولید مثلی, گوسفند
    Ghiasi H., Sattaei Mokhtari M.*
    The aim of the present investigate was to study the existence of confounding between dominance and additive genetic variance for two composite reproductive traits included total litter weight at birth per ewe exposed (TLWB1/EE) and total litter weight at weaning per ewe exposed (TLWW1/EE) at first lambing using data collected from 1991 to 2008 in the breeding station of Zandi sheep. Two animal models including model with additive genetic effects and model with additive and dominance genetic effects were considered for the estimation of variance components of the considered traits. For both TLWB1/EE and TLWW1/EE the differences between estimated additive genetic variance under both considered model were negligible; implying no confounding between additive and dominance genetic variance. The estimated values of dominance genetic variances for both TLWB1/EE and TLWW1/EE were higher than the estimated values of additive genetic variances. Rank correlations between the estimated breeding values under both tested models and between total genetic and estimated breeding values under model including additive and dominance genetic effects were low and medium in magnitude, respectively. The obtained results revealed that in spite of no confounding between additive and dominance genetic effects for the studied traits animals were ranked differently under the both tested models. Goodness of fit measures revealed that taking dominance genetic effects into account should be considered in the models used for increasing accuracy of genetic evaluation for these traits.
  • ابراهیم اسدی خشویی، رویا حریت، سعدالله هوشمند، علی اسمعیلی زاده کشکوییه *
    هدف از انجام این پژوهش، نقشه یابی جایگاه های ژنی موثر بر وزن زنده و اندازه بدن و شناسایی نشانگرهای زیستی مهم مرتبط با سرعت رشد در گوسفند نژاد لری بختیاری بود. آنالیز نواحی ژنومی موثر بر صفات کمی مورد بررسی (QTL) در یک جمعیت گوسفند نژاد لری بختیاری با استفاده از تحلیل پیوستگی به روش مکان یابی درون فاصله ای مبتنی بر رگرسیون انجام گردید. جمعیت مورد بررسی شامل 162 حیوان مربوط به 5 خانواده ناتنی پدری بود. داده های فنوتیپی شامل اندازه گیری های وزن تولد (BW)، وزن یک ماهگی (W1)، وزن شیرگیری (WW)، وزن شش ماهگی (W6)، دور سینه در شش ماهگی (HG6)، طول بدن در شش ماهگی (BL6)، ارتفاع جدوگاه در شش ماهگی (HT6)، وزن نه ماهگی (W9) و وزن دوازده ماهگی (W12) بودند. 5 والد نر و نتاج آنها برای شش نشانگر ریزماهواره تعیین ژنوتیپ شدند. داده ها در دو مرحله، آنالیز هر خانواده به صورت انفرادی و آنالیز توام تمام خانواده ها به کمک یک مدل تک QTLتجزیه و تحلیل شدند. براساس آنالیزهای انفرادی خانواده ها، QTL مرتبط با صفت وزن یک ماهگی (روی کروموزوم شماره 1 در موقعیت 6/210 سانتی مورگان) در نزدیکی پرایمر INRA011در خانواده دوم شناسایی گردید. در خانواده ی سوم نیز QTL های مرتبط با صفات وزن یک ماهگی و وزن شیرگیری به ترتیب در موقعیت های 6/252 و 6/223 سانتی مورگان در نزدیکی نشانگرهای LSCV105 و MCM137 شناسایی شدند. همچنین در خانواده چهارم نیز یک QTL موثر بر صفت وزن یک ماهگی در موقعیت 6/254 سانتی مورگان در نزدیکی نشانگر LSCV105شناسایی شد. با انجام آنالیز به صورت همزمان بر روی تمام خانواده ها یک QTL مرتبط با صفت وزن یک ماهگی در موقعیت 6/254 سانتی مورگان در نزدیکی نشانگر LSCV105شناسایی شد. با توجه به آن که ژن های ترانسفرین و PIT1 بر روی کروموزوم 1 قرار دارند این دو ژن کاندیداهای قوی برای اثرات مشاهده شده ی QTL برای صفات رشد در این نژاد هستند.
    کلید واژگان: صفات رشد, گوسفند, خانواده ی ناتنی, نشانگرهای ریزماهواره, QTL
    Ebrahim Asadi, Roya Horiat, Saadolah Hooshmand, Ali Esmaeli *
    The aim of this study was to map loci affecting live weight and body size in Lori-Bakhtiari sheep and identification of biomarkers linked to growth rate in sheep. Quantitative trait loci (QTL) linkage analysis in a Lori-Bakhtiari sheep population was conducted using the regression-based interval mapping method. The mapping population consisted of 162 animals related to 5 paternal half families. Phenotypic data were measurements of birth weight (BW), weight at one month of age (W1), weaning weight (WW), weight at six months of age (W6), chest circumference (HG6), body length (BL6), wither height at six months of age (HT6), weight at nine months of age (W9) and yearling weight (W12). Five sires and their progeny were genotyped for microsatellite markers in a candidate region on sheep chromosome 1. Data were analyzed in two phases, individual family analysis and combined family’s analysis using a single-QTL model. Analysis based on individual families revealed QTL related to W1 (210.6 cM), near INRA011 marker segregating in the second family. In the third family, QTL affecting W1 and WW were identified at 252.6 and 223.6 cM, nearby MCM137 and LSCV105 markers, respectively. In addition, in the fourth family, a QTL underlying W1 was detected at 256.6 cM near LSCV105 marker. Combined analysis of all the families resulted to the identification of a QTL associated with W1 at position 254.6 cM relative to the centromere near the LSCV105 marker. There were two strong candidate genes close to the location of the detected QTL, the transferrin and PIT1 genes, thus these genes may account for the observed QTL effects for growth traits in Lori-Bakhtiari sheep.
    Keywords: Growth traits, Sheep, half-sib family, microsatellite markers, QTL
  • لیلا دانش مقدم، طاهر هرکی نژاد *
    پروتئین مورفوژنیک استخوان 15 (BMP15) یکی از ژن هایی است که با میزان باروری در گوسفند ارتباط دارد. این ژن بر روی کروموزوم X قرار دارد. در جنس ماده یکی از کروموزم های X به دلیل جبران دوز در مقایسه با جنس نر که تنها یک کروموزوم Xدارد، غیرفعال می شود. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت متیلاسیون پروموتر ژن BMP15 روی کروموزوم X غیرفعال صورت گرفت. برای این منظور، نمونه های تخمدان از 22 میش غیر باردار، و هشت میش باردار تهیه شدDNA . و RNA از فولیکول و بافت تخمدان استخراج شد. با استفاده از آغازگرهای اختصاصی برای DNA تیمار شده با بیسولفیت و نوع تیمار نشده، وضعیت متیلاسیون سیتوزین در ناحیه پروموتر بررسی و بیان این ژن در گروه باردار و غیر باردار مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که پروموتر BMP15 حتی در کروموزوم غیرفعال متیله نبوده و بر خلاف بسیاری از ژن ها در این کروموزوم از متیلاسیون فرارمی کند. این موضوع نشان می دهد که علیرغم غیرفعال شدن یکی از کروموزومهای X هردو الل این ژن در افراد هموزیگوت موتانت فعال بوده و از این لحاظ مانند ژن هایی که بر روی کروموزوم های اتوزوم قرار دارند عمل می کند. بیان ژن در مراحل مختلف فیزیولوژیکی (آبستن و غیر آبستن) نیز این مطلب را تایید می کند. نتایج نشان داد که میزان بیان mRNA ژن در میان گروه های باردار و غیر باردار تفاوت معنی داری نداشت. به نظر می رسد غیرفعال کردن دائمی یکی از آلل های جهش یافته از BMP15 در اوایل زندگی حیوانات می تواند باعث شود که افراد هموزیگوت جهش یافته نیز به طور طبیعی بارور باشند.
    کلید واژگان: اپی ژنتیک, باروری, تولیدمثل, گوسفند, متیلاسیون
    L. Daneshmoghadam, T. Harkinezhad *
    For economic reasons as well as animal breeding of farm animals, fertility rate is of particular importance. Bone morphogenetic protein15 (BMP15) is one of the genes that associated with fertility in sheep. BMP15 is located on the X chromosome and one of the X chromosomes is inactivated in female mammals because of dosage compensation comparing to males. This study aimed to evaluate the methylation status of BMP15 promoter on the inactive X chromosome. To do this, samples were taken from ovaries of 22 nonpregnant, and 8 pregnant ewes. DNA and RNA was extracted from the follicles. Using specific primers for the bisulfite converted DNA and wild type, DNA, the methylation status of the cytosine was investigated. Expression of this gene in pregnant and nonpregnant group was also studied. Results showed that promoter of BMP15 is not methylated even in inactive chromosome and unlike most genes in this chromosome escapes from methylation. This shows that despite the inactivation of one of the X chromosomes, both alleles of this gene in mutant homozygous individuals are active and this resemble the functional pattern of the genes that are located on autosomal chromosomes. Expression of the gene in different physiological steps supports this. Results showed that mRNA expression of the gene among pregnant and nonpregnant groups was not significantly different. It seems that, inactivating an allele of BMP15 in early life of animal permanently will make the mutant homozygotes to be fertile.
  • زینب رحمانی*، سعید حسنی، سعید زره داران، سونیا زکی زاده، علیرضای خان احمدی
    دی آسیل گلیسرول آسیل ترانسفراز 1 (DGAT1) یک آنزیم میکروزومی است که مرحله نهایی سنتز تری گلیسرید ها یعنی تبدیل دی آسیل گلیسرول به تری آسیل گلیسرول را تسریع می کند. هدف از این پژوهش، مطالعه چندشکلی اگزون 17 ژن DGTA1 و بررسی ارتباط آن با رکوردهای درصد چربی شیر گوسفندان نژاد کردی ایستگاه اصلاح نژاد حسین آباد شیروان بود. بدین منظور از 100 راس میش بطور تصادفی رکورد شیر گرفته شد و با دستگاه اکومیلک توتال، درصد چربی آن تعیین گردید. همچنین، DNA این میش ها استخراج و با استفاده از یک جفت آغازگر اختصاصی، یک قطعه ی 309 جفت بازی اگزون 17 این ژن تکثیر شد. ژنوتیپ ها به روش PCR-RFLP و هضم با آنزیم اندونوکلئاز ALuI تعیین شدند. فراوانی آلل C و T این ژن به ترتیب 65/0 و 35/0 محاسبه شد. آنالیز آماری با رویه GLM نرم-افزار SAS 9.1 انجام شد و بیانگر ارتباط معنی دار ژنوتیپ ها با درصد چربی شیر میش ها بود (05/0P<)، به طوری که درصد چربی شیر میش های با ژنوتیپ TT نسبت به میش های با ژنوتیپ CC بیشتر بود. نتایج پژوهش ما نشان داد که از چندشکلی اگزون 17 ژن DGTA1 می توان برای افزایش درصد چربی شیر گوسفند در برنامه های انتخاب به کمک نشانگر استفاده کرد.
    کلید واژگان: ژن DGAT1, چند شکلی, گوسفند, درصد چربی شیر
    Rahmani Z. *, Hassani S., Zerehdaran S., Zakizade S., Khan Ahmadi A
    Diacylglycerol acyltransferase 1 (DGAT1) is a microsomal enzyme that accelerates the final stage of the synthesis of triglycerides, means converting diacylglycerol to triacylglycerol. The aim of this study was to investigate polymorphism in exon 17 of the DGAT1 gene and their associations with milk fat percentage in Kurdi sheep breed in Hussein Abad breeding station of Shirvan. Hence, milk records of 100 ewes were randomly selected and milk fat percentage was measured by Total Eco milk device. Indeed, ewe DNA was extracted and amplified by specific primers for a 309 bp fragment of exon 17 of this gene. Genotypes were determined by PCR-RFLP digested with AluI endonuclease enzyme. Frequencies of C and T alleles were 0.65 and 0.35, respectively. Statistical analysis was conducted by GLM procedure of SAS 9.1 software and showed significant association of genotypes with milk fat percentage (P
    Keywords: DGAT1 gene, Polymorphism, Sheep, milk fat percentage
  • ربیع رهبر*، برومند چهارآیین، بیژن سلیمانی
    ریزماهواره ها به طور گسترده برای تعیین نقشه ژنی، برآورد فاصله ژنتیکی و ارزیابی دام های مختلف مورد استفاده قرار می گیرند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی ارتباط چندشکلی نشانگرهای ریزماهواره با صفات تولیدی و تولیدمثلی گوسفند سنجابی بود. نمونه های خون به طور تصادفی از 78 میش و 22 قوچ گوسفند نژاد سنجابی جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل شدند. پس از استخراج DNA با استفاده از روش نمکی بهینه شده، 11 جایگاه ریزماهواره (GC101، LSCV043، TGLA377، CSSM47، OarFCB128، OarAE101، BM1329، BM143، OarHH35، OarHH55 و OarHH64) به کمک جفت پرایمرهای اختصاصی و واکنش زنجیره ای پلیمراز تکثیر شدند. با الکتروفورز محصولات روی ژل پلی آکریلامید هشت درصد، آلل های مختلف شناسایی و تجزیه های آماری روی داده های حاصل انجام شد. متوسط تعداد آلل های مشاهده شده و موثر به ترتیب 82/5 و 05/4 بود. میزان PIC نشانگرها در دامنه ای بین 63/0 (TGLA377) تا 82/0 (OarHH35) قرار داشت. متوسط هتروزیگوسیتی مشاهده شده و مورد انتظار در بین جایگاه ها به ترتیب 64/0 و 77/0 بود. همچنین تجزیه آماری نشان داد که ژنوتیپ های مرتبط با نشانگرهای TGLA377، CSSM47، OarFCB128، OarHH35، OarHH55 و OarHH64 روی میزان دوقلوزایی گوسفندان نژاد سنجابی و ژنوتیپ های مرتبط با نشانگرهای GC101، LSCV043، TGLA377، CSSM47، OarAE101، BM143 و OarHH64 روی صفت افزایش وزن بدن در سنین مختلف تاثیر معنی-داری داشته اند. با توجه به یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت که به جز نشانگر BM1329، سایر نشانگرهای مورد مطالعه، در برنامه های اصلاح نژاد گوسفندان نژاد سنجابی روی صفات افزایش وزن بدن و میزان دوقلوزایی مناسب هستند.
    کلید واژگان: چندشکلی, ریزماهواره, صفات تولیدی و تولیدمثلی, گوسفند
    Rahbar R.*, Chaharaein B., Solimani B
    Microsatellites are widely used for designing of gene mapping, genetic distance estimation and evaluation of different animals. The aim of present study was investigation of association of microsatellite markers polymorphism with production and reproduction traits of Sanjabi sheep. Blood samples were randomly collected from 78 ewes and 22 rams of Sanjabi sheep and transported to laboratory. After extraction of DNA by salting out method, 11 microsatellite loci (GC101, LSCV043, TGLA377, CSSM47, OarFCB128, OarAE101, BM1329, BM143, OarHH55, OarHH35 and OarHH64) were amplified by specific primers and polymerase chain reaction. By electrophoresis of productions on 8% polyacrylamide gel, different alleles were recognized and then data were analyzed by using of software program SAS 9.1 and POPGENE. The mean of number of observed and effective alleles were 5.82 and 4.05, respectively. PIC amount of markers was in range of 0.63 (TGLA377) to 0.82 (OarHH35). The mean of observed and expected heterozygosity was 0.64 and 0.77 in between loci, respectively. Also, the statistical analysis showed that genotypes associated with markers TGLA377, CSSM47, OarFCB128, OarHH35, OarHH55 and OarHH64 have had a significant effect (P
    Keywords: polymorphism, Microsatellite, sheep, production, reproduction traits
  • شاهین اقبال سعید*، حمیدرضا امینی، فرزاد رشیدی، داود ولایتی، شیلا پورعلی
    ژن گیرنده پروتئین مورفوژنتیک استخوان (BMPR1B) یکی از ژن های بزرگ اثر است که نقش مهمی در افزایش میزان تخمک‏گذاری در گوسفندان دارد. بر این اساس، هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه چندشکلی های موجود در اگزون 8 ژنBMPR1B و ارتباط آن با صفت چندقلوزایی در جمعیت گوسفندان نژاد لری بختیاری، شال، قزل و افشاری بود. لذا، نمونه خون از قوچ ها و میش های تک قلو و چندقلوزا اخذ و پس از تکثیر این جایگاه،جهت تعیین الگوی ژنوتیپی نمونه ها از روش PCR-SSCP استفاده شد. نتایج SSCP حضور سه الگوی ژنوتیپی را در این 4 جمعیت گوسفندان نژاد ایرانی نشان داد که بیشترین فراوانی مربوط به الگوی ژنوتیپی 1 (73%) و کمترین آن مربوط به الگوی ژنوتیپی 2 (8%) بود. همچنین نتایج نشان داد که در رابطه با اثر الگوهای ژنوتیپی اگزون 8 ژن BMPR1B بر میانگین تعداد نتاج در هر زایش، بین سه الگوی ژنوتیپی اختلاف معنی داری وجود داشت. گوسفندان دارای الگوی 2 با 7/1 بره در هر زایش و گوسفندان دارای الگوی 3 با 4/1 بره در هر زایش به ترتیب بیشترین و کمترین تعداد بره در هر زایش را داشتند. سپس، توالی یابی این قطعه تکثیر شده از اگزون 8 انجام شد. نتایج توالی یابی نشان دهنده وجود چهار جهش در توالی mRNA بود. جایگزینی باز C در موقعیت 855 که موجب ایجاد یک کدون توقف در موقعیت 266 (I266*) می شود. همچنین جهش تبدیلی تک نوکلئوتیدی در موقعیت-های G812T، T854A و C855A نیز مشاهده گردید که به موجب آن ها به ترتیب اسیدآمینه تریپتوفان به لیزین در موقعیت 219 (W219L)، فنیل آلانین به تیروزین در موقعیت 233 (F233Y) و فنیل آلانین به لیزین در موقعیت 233 (F233L) تبدیل گردید. به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد که در اگزون 8 ژن BMPR1B در گوسفندان ایرانی نژادهای مختلف جهش های مهمی وجود دارد که میتوانند بر صفات مرتبط با تعداد نتاج در هر زایش موثر باشند.
    کلید واژگان: چند قلوزایی, تعداد نتاج تولیدی کل, ژن BMPR1B, PCR, SSCP, گوسفند, ایران
    Eghbalsaied S. *, Amini H.R., Rashidi F., Velayati D., Pourali S
    Bone morphogenetic protein receptor-1B is one of the major genes significantly affect ewe ovulation rate. The aim of this study was to screen exon 8 of BMPR1B in single- and twin-birth ewes of Iranian Lori-Bakhtyari, Shal, Ghezel, and Afshari breeds. DNA was extracted from blood of ewes and rams from numerous sheep flocks and the genotype patterns were screened by PCR-SSCP approach. Results of SSCP analysis showed that there are three genotypic patterns in the four above-mentioned breeds. The highest abundant pattern and the lowest pattern were pattern 1 (73 %) and pattern 2 (8 %), respectively, in the whole flocks. There was a significant difference between these three genotypic patterns in terms of litter size attribute, so that ewes harboring Pattern 2 had the highest litter size average (1.7 lamb per parturition) while ewes carrying Pattern 3 had the lowest litter size average (1.4 lamb per parturition). Furthermore, the PCR amplicon from exon 8, containing these genotypic patterns, were sequenced. The sequencing results of candidate samples from different classes of SSCP showed that there were four new mutations in BMPR1B of Iranian sheep. Three of these mutations were nucleotide conversions, including G812T, T854A, and C855A mutations which caused to tryptophan to lysine (W219L), phenyl alanine to tyrosine (F233Y), and phenyl alanine to lysine (F233L) conversions, respectively. More importantly a C nucleotide insertion mutation corresponding to 855 nt of BMPR1B CDs was also observed which can cause to producing a stop codon at 266 amino acid position and consequently a dysfunctional polypeptide. In conclusion, these results clearly indicate the presence of important mutation in BMPR1B in Iranian sheep breeds which can significantly affect ewe fecundity attributes.
    Keywords: BMPR1B, Fecundity, Iran, Litter size, PCR, SSCP, Sheep
  • لیلا شاه محمدی*، مجتبی آهنی آذری، النا دهنوی، سعیده زره داران، فیروز صمدی، محمدرضا نصیری، رحمت سمیعی، علیرضا خان احمدی، سهیل یوسفی
    هدف از این تحقیق شناسائی چند شکلی ژن GDF9 موثر بر باروری بالا (دو یا چندقلوزائی) در گوسفند نژاد زل با تکنیک- RFLP PCR و بررسی ارتباط آن با رکورد های دوقلوزائی بود. بدین منظور DNA ژنومی 200 راس گوسفند به روش نمکی بهینه شده برای بررسی جهش در این ژن استخراج شد. واکنش زنجیره ای پلیمراز جهت تکثیر قطعات 462 و 139 جفت بازی از ژن GDF9 انجام گرفت. قطعات تکثیر شده واریانت های G1 و G8 از ژن GDF9 به ترتیب توسط آنزیم های برشی Hin6I و DdeI مورد هضم آنزیمی قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی حاضر تنها حاکی از چند شکل بودن گله مورد مطالعه برای واریانت G1 ژن GDF9 بود. دو آلل جهش یافته و نوع وحشی به ترتیب با فراوانی 05/0 و 95/0 در حیوانات مورد بررسی برای این جایگاه مشاهده شد. بررسی ارتباط واریانت G1 با دوقلوزائی با استفاده از نرم افزار SAS (رویه GLM) حاکی از عدم ارتباط بین ژنوتیپ های مشاهده شده و رکورد های فنوتیپی مربوط به دوقلوزائی بود (05/0>P ).
    کلید واژگان: باروری, چند شکلی, گوسفند, GDF9, RFLP
    Shahmohamadi L.*, Ahani Azari M., Dehnavi E., Zerehdaran S., Samadi F., Nassiry Mr, Samiee R., Khan Ahmadi Ar, Yosefi S
  • سعیده سجادی زرجانی، بحرینی بهزادی محمد رضا*، مجید فردایی
    فاکتور رشد شبه انسولین (IGF1) پپتیدی تک زنجیره با وزن مولکولی 5/7 کیلو دالتون است. این فاکتور دارای فعالیتی شبیه انسولین بوده و مهمترین فاکتور رشد در بدن می باشد که نقش مهمی در تکثیر، تمایز و رشد سلول ها دارد. ژن IGF1 در گوسفند روی کروموزوم شماره 3 قرار دارد. این ژن بیشتر به عنوان یک ژن منتخب برای پیش بینی رشد و صفات کیفی گوشت در برنامه های بهبود ژنتیکی حیوانات مطرح است. هدف از این تحقیق، یافتن چند شکلی در ناحیه اگزون سوم ژن IGF1 در گوسفند بود. در این پژوهش از تعداد 25 راس گوسفندان نژاد مهربان، قره گل، قزل، لک قشقایی و بهمئی به طور تصادفی با تیوب های حاوی EDTA خونگیری شد. پس از استخراج DNA، ناحیه اگزون سوم توسط آغازگر های اختصاصی با روش PCR تکثیر و تعیین توالی گردید. نتایج نشان داد که دو چندشکلی در اینترون دوم و سوم وجود دارد. همچنین ساختار پروتئین ژن IGF1 با استفاده از نرم افزار Swiss-pdb viewer و VMD مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که این ژن دارای سطح بالایی از حفاظت شدگی تکاملی است و این پروتئین دارای ساختاری متشکل از مارپیچ های نامنظم آلفا می باشد.
    کلید واژگان: توالی یابی, جند شکلی, ژن IGF1, ساختار پروتئین, گوسفند
  • محمدتقی واجدابراهیمی*، محمدرضا محمدآبادی، علی اسماعیلی زاده
    نژادهای بومی در هر کشور به عنوان یک سرمایه ملی و محصولی استراتژیک در اقتصاد و رونق آن کشور محسوب می شوند که حفظ و نگهداری این نژادها بسیار ارزشمند است. با توجه به اهمیت حفظ تنوع در نژادهای بومی و شناسایی ذخایر ژنتیکی، پنج جمعیت از نژادهای گوسفند ایرانی (عربی، آرمان، دالاق، قره گل و لری) با استفاده از 4 نشانگر ریزماهواره ای (McMA2، McMA26، OarHH35 و BM6444) از نظر تنوع ژنتیکی مورد بررسی قرار گرفت. از تعداد 225 نمونه خون DNA ژنومی به روش استخراج نمکی بهینه شده، به دست آمد. واکنش های PCR به خوبی انجام شد. نتایج نشان داد که تمامی جایگاه ها کاملا چندشکل بودند. آزمون تعادل هاردی–وینبرگ به روش آزمون مربع کای نشان داد که برخی ترکیبات مختلف جایگاه ها-جمعیت در حالت عدم تعادل قرار داشتند (05/0P<). بیشترین تعداد آلل مشاهده شده در جایگاه های McMA2، McMA26 و OarHH35 به ترتیب مربوط به جمعیت های دالاق، عربی، لری و قره گل (12 آلل) و کمترین تعداد از آن جایگاه OarHH35 در جمعیت دالاق بود. حداکثر هتروزیگوسیتی مورد انتظار در حالت ترکیب جمعیت-جایگاه برای جایگاه های McMA2، McMA26، OarHH35، BM6444 به ترتیب 885/0، 9/0، 88/0و 87/0 بودند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که جمعیت های گوسفند مورد بررسی در این پژوهش با توجه به جایگاه های مورد مطالعه، از تنوع ژنتیکی نسبتا بالایی برخوردارند.
    کلید واژگان: گوسفند, نشانگرهای ریزماهواره ای, تنوع ژنتیکی, چند شکلی
    Vajed Ebrahimi M.T.*, Mohammad Abadi M.R., Esmailizadeh A.K
    Indigenous races in each country are as a national capital and strategic product in the economy and prosperity of the country that maintenance of these races are very valuable . Due to the importance of maintaining diversity and identification of genetic resources in indigenous breeds, five breeds of Iranian sheep population (Arabi, Arman, Dalagh, Karakul and Lory) using four microsatellite markers (McMA2, McMA26, OarHH35 and BM6444 ) was evaluated in terms of genetic diversity.0T 0TGenomic DNA was extracted from 225 blood samples by0T 0Toptimized salting-out DNA extraction procedure. The PCR reactions were successfully performed with all primers. The results showed that all loci were quite polymorph. Hardy-Weinberg equilibrium test using chi-square test showed that some various combinations of loci-population were in a state of Hardy-Weinberg disequilibrium (P
    Keywords: Sheep, Microsatellite Markers, Genetic Variation, Heterozygosity
  • بالا بودن نرخ تخمک گذاری و بره زایی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر افزایش کارآیی تولید مثل و به تبع آن افزایش کارآیی اقتصادی در صنعت پرورش گوسفند به حساب می آیند. مطالعه حاضر به منظور شناسایی جهش های موجود در ژنهای FecB و FecXI در گوسفند نژاد لری- بختیاری انجام گرفت. این ژن ها از جمله ژن های بزرگ اثر بوده و گزارش شده که در نژادهای مختلف گوسفند سبب افزایش نرخ تخمک ریزی و نیز چند قلوزایی در گوسفند می شوند. به منظور شناسایی چند شکلی های موجود در این دو جایگاه ژنی از 165 راس گوسفند نژاد لری- بختیاری ایستگاه اصلاح نژاد این گوسفند واقع در استان چهار محال و بختیاری خون گیری بعمل آمد. استخراج DNA برای هر یک از نمونه ها به روش نمکی بهینه یافته انجام و برای تکثیر قطعات مورد نظر در این دو جایگاه ژنی از دو جفت پرایمر اختصاصی و واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) استفاده گردید. استفاده از هر یک از پرایمرهای اختصاصی سبب تکثیر قطعه 190 جفت بازی از ژنFecB و قطعه 154 جفت بازی از ژن FecXI گردید. محصولات PCR بعد از هضم توسط آنزیم اندونوکلئاز AvaII برای ژن FecB و XbaI برای ژن FecXI با استفاده از ژل آگارز 3% الکتروفورز و سپس ژنوتیپ هر یک از نمونه ها تعیین گردید. در صورت وجود جهش دو قطعه 30 و 160 جفت بازی و 30 و 124 جفت بازی به ترتیب در هر یک از جایگاه های FecB و FecXI توسط آنزیم های برشی ایجاد می شود. نمونه های تعیین ژنوتیپ شده در این مطالعه وقوع آلل جهش یافته (-) را در جامعه مورد مطالعه تایید نکرد، بلکه تمامی نمونه ها در هر دو جایگاه دارای ژنوتیپ مونومورف (+/+) بوده و تنها وجود آلل وحشی (+) را تایید نمودند. با توجه به ثبت رکوردهای فنوتیپی دو و یا چند قلوزایی در این نژاد، از تنایج حاصل از این مطالعه می توان چنین نتیجه گیری نمود که عامل ژنتیکی مسئول دو و یا چند قلوزایی در این نژاد مرتبط به جهش های گزارش شده در ژنهای بزرگ اثر بورولا و اینوردل نبوده بلکه باید به جستجوی ژن های دیگری در این نژاد بود.
    کلید واژگان: گوسفند, لری, بختیاری, ژن, PCR, FecB, FecXI
  • قربان الیاسی زر ‎‎ین قبایی، جلیل شجاع، محمدرضا نصیری، ام البنین پیراهری، آرش جوانمرد
    کالپاستاتین نقش تنظیمی در رشد ماهیچه ها و تردی گوشت بعد از کشتار دام دارد که ژن کنترل کننده آن بر روی کروموزوم شماره 5 گوسفند جای گرفته است. ارتباط برخی از شکل های آللی این ژن با افزایش وزن و صفات لاشه در گوسفند کشف شده است که این امر در نتیجه جانشینی ساده 1 نوکلئوتید در اگزون I ژن کالپاستاتین است که با تکنیک RFLP با آنزیم های برشی MspI و یا NcoI تشخیص داده می شود و می تواند به عنوان نشان گری در جهت اصلاح نژاد به کار گرفته شود. هدف از این تحقیق بررسی تنوع ژنتیکی ژن کالپاستاتین در گوسفند با روش MspI/RFLP است. در این تحقیق نمونه های خون از 137 راس گوسفند (65 راس گوسفند قزل، 42 راس گوسفند آرخامرینو و 30 راس گوسفند آمیخته آرخامرینو× قزل) جمع آوری گردید. DNA ژنومی از 50 میکرولیتر خون با روش سیلیکاژل استخراج گردید و برای ارزیابی کیفیت و کمیت DNA روش های ژل مونیتورینگ و اسپکتروفوتومتری مورد استفاده قرار گرفت. پس از استخراج DNA ژنومی، تکثیر ناحیه چندشکل ژن کالپاستاتین به طول 570 جفت باز با آغازگرهای اختصاصی Ovine Calp-F و Ovine Calp-R صورت گرفت. جهت برش آنزیمی قطعات DNA تکثیر شده، از آنزیم MspI استفاده گردید. محصولات هضم شده، بر روی ژل آگارز 5/1% الکتروفورز شده و با اتیدیوم بروماید رنگ آمیزی گردید. پس از تعیین ژنوتیپ تمامی نمونه های مورد مطالعه، از نرم افزار Popgene 1.32 برای بررسی آماری داده ها استفاده گردید که فراوانی آلل M در گوسفند قزل 69%، گوسفند آرخامرینو 48%، و آمیخته های F1 این دو نژاد 50% به دست آمد. بر اساس نتایج این مطالعه، جمعیت های مورد مطالعه در تعادل هاردی- واینبرگ قرار داشتند و این نشان می دهد که در جمعیت های گوسفندان مورد مطالعه، انتخاب ژنتیکی در راستای اصلاح نژاد برای ژن کالپاستاتین صورت نگرفته است.
    کلید واژگان: کالپاستاتین, گوسفند, چندشکلی, ژنوتیپ, قزل, آرخامرینو
    Elyasi, J. Shoja, M. R. Nassiry, O. Pirahary, A. Javanmard
    Calpastatin have role in regulation muscle growth and meat tenderness after slaughter that its coding gene located on ovine chromosome 5. Studies have shown that this gene is polymorphic in many breeds of sheep and is related with weight gain and carcass traits. This is the result of a single base pair substitution in the Calpastatin gene that is recognized by MspI and NcoI restriction fragment length polymorphisms (RFLP) method and can be use as genetic marker in animal breeding. The aim of this study was to analysis of genotype distribution of Calpastatin gene in sheeps by MspI/RFLP method. Blood samples were taken from 37 sheeps (65 Ghezel, 4 Arkhamerino and 30 their F crossbreds). Genomic DNA was extracted from 50ul blood sample. Gel monitoring and spectrophotometer methods were used to determination quality and quantity of DNA. Primers ovine Calp-R and ovine Calp-F amplified a 570 bp fragment of the ovine Calpastatin gene. MspI enzyme was used for restricting of PCR products. Digested products were separated by electrophoresis on. 5% agarose gel and visualized after staining with ethidium bromide on UV transilmination. Data analysis was done using PopGen3 software (ver..3). Frequency of M-allele in Ghezel, Arkhamerino and their crossbreds were 69%, 48% and 50%, respectively. The sheep populations were in Hardy-Weinberg equilibrium and it was concluded that breeding based on selection for Calpastatin gene was not done.
  • سهراب رسولی، ناصر حقوقی راد، جابر داودی، حامد اهری
    این تحقیق به منظور تعیین گونه های کنه ی سطح بدن گوسفند در منطقه ی آذربایجان غربی و میزان توزیع آلودگی بر حسب سن و جنس در قسمت های مختلف بدن آنها، میزان تغییرات فصلی آلودگی و میزان شیوع آن در حیوانات مذکور انجام پذیرفت. این بررسی از اول فروردین تا اواخر اسفند ماه سال 1385 انجام گردید. در طی این مدت از 21 شهر تابعه استان آذربایجان غربی و در مجموع از تعداد 1800 راس گوسفند نر و ماده، نمونه گیری صورت پذیرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارspss آنالیز گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که 44/13 درصد گوسفندها (243راس) آلوده به کنه بودند. بالاترین میزان آلودگی در گوسفندان مربوط به خرداد ماه و در شهر میاندوآب و کم ترین میزان آلودگی مربوط به بهمن ماه و در شهرستان شاهین دژ بوده است. در آنالیز آماری، اختلاف معنی داری، بین تعداد کنه های جداسازی شده در ماه های مختلف و فصول سال مشاهده گردید. از1200 کنه ی بالغ و نوچه ی شناسایی شده در روی گوسفندان، به ترتیب هیالوما آناتولیکم آناتولیکم (7/36%)، ریپی سفالوس بورسا با فراوانی (83/34%)، درماسنتور مارژیناتوس (75/12%)، هیالوما آناتولیکم اکسکاواتوم (41/8%)، بوافیلوس آنولاتوس (33/3%)، همافیزالیس پونکتاتا (8/2%)، همافیزالیس سولکاتا (1%)، ریپیسفالوس- سانگوینوس (83/0%) بیشترین فراوانی را داشتند و از 251 کنه بالغ و نوچه شناسایی شده، فراوانی آلودگی به کنه در قسمت های مختلف بدن گوسفندان به ترتیب در زیر دمبه (46%)، کشاله ران (22%)، سر و گردن (15%)، روی پستان(12%) و روی بیضه (5%) بوده که آنالیز آماری اختلاف معنی دار تعداد کنه های جداسازی شده در قسمت های مختلف بدن گوسفندان را نشان داد.
    کلید واژگان: فون, گوسفند, کنه, آذربایجان غربی, تغییرات فصلی جمعیت
    S. Rasoli, N. Hogogi Rad, J. Davoodi, H. Ahari
    An investigation was conducted in order to determine the tick species of sheep body surface and their seasonal population variations in Azarbayejan-e-qarbi province from March 006 to April 007. Sampling was done from overally 800 sheep of both sexes, from cities and their suburbs of the province. Collected data were analyzed using SPSS computer software. The results revealed that 4 (.44%) sheep was infested by hard ticks. The highest percentage of the sheep tick infestation was observed in Miandoab area during June 006, while lowest percentage was in shahindegh area during February 006. There was a significant difference (p<0.005) in the tick population of sheep during the seasons and months of the year. Out of 00 ticks were collected on sheep and were identified as: Hyalomma anatolicum anatolium (6.7%), Rhipicephalus bursa (4.8%), Dermacentor marginatus (.75%), H. a. excavatum (8.4%), Boophilus annulatus (.%), Haemaphysalis punctata (.8%), Hae. sulkata (%) and Rhipicephalus sanguinus (0.8%). The difference of tick site preference was significantly noticeable. Distribution of ticks over different parts of sheep body surface according to their frequency were as follow respectively: under the tail (fat) (46%), groin (%), head and meck (5%), on the breasts (%).
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال