به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مدیریت مشارکتی" در نشریات گروه "جنگلداری"

تکرار جستجوی کلیدواژه «مدیریت مشارکتی» در نشریات گروه «کشاورزی»
جستجوی مدیریت مشارکتی در مقالات مجلات علمی
  • حمید امیرنژاد*، ساره حسینی، سید محسن حسینی، مریم اسدپورکردی، مهسا تسلیمی، یدالله بستان
    مقدمه و هدف

    جنگل ها یکی از اکوسیستم های پیچیده منابع طبیعی با نقش مهم در محیط زیست می باشند که دارای ظرفیت های تولیدی و کارکردهای چندگانه هستند. بهره مندی جوامع مختلف انسانی از این منابع به اشکال گوناگون آثار و تبعات مختلفی دارد که بدون شناسایی دقیق و کامل تمام دست اندرکاران آن نمی توان به نتایج منطقی و قابل قبول در تصمیم گیری و سیاست گذاری دست یافت. لذا، در راستای سیاست گذاری های اصولی و برای برنامه ریزی، تصمیم گیری و موفقیت در این زمینه شناخت کامل دست اندرکاران و معیارهای شناسایی آنان بسیار مهم است. زیرا تصمیم گیری ها در مدیریت منابع جنگلی به دلیل طبیعت چندمنظوره فواید و خدمات این منابع، مشکل بودن ارزش گذاری پولی خدمات اکولوژیکی و تنوع زیاد دست اندرکاران خدمات آنها اغلب با پیچیدگی، تغییرناپذیری و عدم اطمینان همراه است و تصمیم گیری ها را همواره با چالش هایی مواجه می کند. از این رو، دست اندرکاران در عرصه های منابع طبیعی و جنگل ها از مولفه های حیاتی و اساسی محسوب می شوند که حضور و فعالیت آنان در این عرصه ها انکارناپذیر و فراهم کننده تضمین موفقیت در مدیریت مشارکتی برای حفاظت جنگل ها است. پیشبرد اهداف مدیریت پایدار منابع طبیعی و جنگل ها با شناسایی و حضور فعال کنشگران کلیدی و مهمترین و موثرترین گروه های دست‎اندرکار یعنی مجریان و بهره‎برداران تولیدات جنگلی به‎ همراه سایر دست اندرکاران شناسایی‎شده تحقق می یابد. هدف اولیه از شناسایی دست اندرکاران نام همه کسانی است که می توانند و باید در فرآیند برنامه ریزی و مدیریت وظیفه ای داشته باشند و شناسایی آنها یک قسمت مهم در فرآیند برنامه ریزی مشارکتی است چراکه جزیی از پیش شرط مشارکت محسوب می شود. لذا، با شناسایی و تعیین دست اندرکاران می توان از همکاری آن ها به شکل برنامه ریزی شده ای در اجرا و مدیریت طرح های جنگلداری بهره برد و روند اجرای برنامه ها را تسهیل کرد.

    مواد و روش ها

    بررسی جهت شناسایی، وزن دهی و اولویت بندی دست اندرکاران خدمات اکوسیستمی جنگلی هیرکانی با استفاده از مدل های تصمیم گیری چندمعیاره، ابتدا دست اندرکاران خدمات اکوسیستمی جنگلی هیرکانی بر اساس مرور مطالعات مختلف شناسایی و گردآوری گردید. سپس پرسش‎نامه پژوهش برای رسیدن به پاسخ دو پرسش مهم در این بررسی طراحی شد که: الف- دست اندرکاران عرصه های جنگلی هیرکانی چه کسانی هستند و ب- اولویت آن ها به چه صورت است. لذا، شناسایی دست اندرکاران عرصه اقتصاد جنگل های هیرکانی با طراحی پرسشنامه در قالب طیف لیکرت و طرح گویه های با گزینه های ارجحیت پنج‎گانه و تعیین افراد یا گروه های دست‎اندرکار انجام شد. در این پژوهش از نظرات 50 نفر از از خبرگان، دانشگاهیان و کارشناسان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری در سطح استانی و منطقه ای جهت شناسایی دست اندرکاران خدمات اکوسیستمی جنگل های هیرکانی استفاده شد. روایی پرسشنامه طبق نظر متخصصان و کارشناسان بررسی و مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با آماره آلفای کرونباخ برابر 0/97=α تایید شد. همچنین در این پژوهش به‎منظور وزن دهی دست اندرکاران خدمات اکوسیستم جنگل و تعیین اولویت آن ها به‎ ترتیب از روش تحلیل نسبت ارزیابی وزن دهی تدریجی (SWARA) به‎منظور محاسبه وزن دست اندرکاران، مدل مجموع ساده وزین (SAW)، ارزیابی نسبت جمعی (ARAS) و تکنیک ترجیحات بر اساس مشابهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) برای اولویت بندی آن ها استفاده شده است.

    یافته ها

    تجزیه و تحلیل یافته های پرسشنامه با استفاده از نظرات خبرگان، دست اندرکاران خدمات اکوسیستمی جنگلی هیرکانی را در در 19 گروه و 5 سطح بین المللی، ملی، منطقه ای، دست اندرکاران خارج از عرصه جنگل و دست اندرکاران داخل جنگل شناسایی نمود. همچنین نتایج وزن دهی دست اندرکاران با استفاده از تکنیک SWARA نشان داد که که جنگل نشینان و جوامع پایین دست حاشیه جنگل با کسب بیشترین وزن جزء مهمترین دست اندرکاران خدمات اکوسیستم جنگلی هیرکانی می باشند و سایر دست اندرکاران بر مبنای وزن دریافتی در اولویت های بعدی قرار گرفتند. در این پژوهش اولویت بندی دست اندرکاران خدمات اکوسیستم جنگلی هیرکانی در مدل‎های  TOPSIS، ARAS و SAW نتایج مشابهی را از لحاظ اولویت بندی دست اندرکاران خدمات مورد بررسی نشان داد.

    نتیجه گیری

    جهت مقایسه نتایج مدل های اولویت بندی دست اندرکاران از شیب منحنی وزن خدمات در سه مدل استفاده گردید. شیب منحنی نزدیکی نسبی وزن ها در مدل ARAS یک تابع نمایی نزولی با درجه توضیحی 0/93 بوده است که نشان دهنده تفاوت آشکار بین دست اندرکاران خدمات اکوسیستم جنگلی هیرکانی بوده است. شیب منحنی نزدیکی نسبی وزن ها در مدل ARAS از دیدگاه های مختلف نسبت به دو مدل دیگر بیشتر و به یک نزدیکتر می باشد. بر پایه این نتیجه و اجماع نظر برخی از متخصصان، اولویت بندی دست اندرکاران در مدل  ARASبه واقعیت نزدیکتر بوده است. از این رو مدل  ARAS به عنوان مدلی مناسب جهت اولویت بندی دست اندرکاران خدمات اکوسیستم جنگلی هیرکانی پیشنهاد شد. طبق نتایج این مدل جنگل نشینان؛ جوامع پایین دست حاشیه جنگل؛ و بهره برداران خارج از عرصه جنگل ها مهمترین دست اندرکاران خدمات جنگل های هیرکانی محسوب می شوند. از این‎رو، در مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست و مخصوصا طرح های جنگلداری نقش، حضور و تاثیر این دست اندرکاران غیر قابل اغماض است و پیشنهاد می شود از حضور این جوامع در مدیریت مشارکتی جنگل استفاده بهینه شود. همچنین، پیشنهاد می شود رابطه انسان به ‎عنوان دست‎اندرکار با اکوسیستم طبیعی بایستی در راس سیاستگذاری ها و مدیریت جامع منابع جنگلی قرار گیرد و حمایت از پروژه ‎های زراعت چوب از طریق سیاست‎های یارانه‎ای، اعطای تسهیلات و وام‎های کم‎ بهره به جنگل نشینان و جوامع پایین دست حاشیه جنگل؛ تلاش در جهت کاهش محرومیت‎ها و افزایش توسعه‎ یافتگی اجتماعی و اقتصادی روستاهای حاشیه جنگل؛ برگزاری دوره‎ ها و کلاس‎های آموزشی در زمینه کارآفرینی، معرفی صنایع دستی، محصولات فرعی جنگل؛ شناسایی بازارهای هدف و تقویت شبکه بازاریابی برای صادرات محصولات غیرچوبی در راستای افزایش سهم جنگل در رشد و توسعه اقتصادی جوامع روستایی حاشیه جنگل؛ برنامه‎ ریزی جهت اشتغال جوامع بومی در بخش‎های حفاظتی جنگل مدنظر قرار گیرد.

    کلید واژگان: برنامه ریزی, خدمات اکوسیستمی, دست اندرکاران, سیاستگذاری, مدیریت مشارکتی
    Hamid Amirnejad*, Sareh Hosseini, Sayed Mohsen Hosseini, Maryam Asadpour Kordi, Mahsa Taslimi, Yadollah Bostan
    Background

    Forests are one of the complex ecosystems of natural resources with an important role in the environment and multiple production capacities and functions. The benefit of different human societies from these resources in various forms has various effects and consequences. Without accurate and complete identification of all its stakeholders, logical and acceptable results cannot be achieved in decision-making and policy-making. Therefore, it is essential to fully understand the stakeholders (actors) and their identification criteria in line with basic policies for planning, decision-making, and success in this field. Because decision-making in the management of forest resources always faces challenges and is often associated with complexity, immutability, and uncertainty due to the multi-purpose nature of the benefits and services of these resources, the difficulty of monetary valuation of ecological services, and the great diversity of the stakeholders of their services. Therefore, the stakeholders in the fields of natural resources and forests are considered vital components, and their presence and activity in these fields are undeniable and provide a guarantee of success in cooperative management for the protection of forests. The advancement of the sustainable management goals of natural resources and forests is realized by identifying an active presence of key actors and the most important and effective groups involved, i.e. forest producers and users, along with other identified stakeholders. The primary purpose of identifying those involved is the names of all those who can and should have a role in the planning and management process, and their identification is an important part of the participatory planning process because it is considered a part of the prerequisite for participation. Therefore, identifying and determining the stakeholders make it possible to take advantage of their cooperation in a planned way in the implementation and management of forestry projects and to facilitate the implementation process of the programs.

    Methods

    To identify, weight, and prioritize the stakeholders involved in the Hyrcanian forest ecosystem services using multi-criteria decision-making models, the stakeholders involved in the Hyrcanian forest ecosystem services were first identified and gathered based on the review of various studies. Then, the research questionnaire was designed to answer two important questions in this study: a) who are the people involved in Hyrcanian forest areas? and b) what is their priority? Therefore, the beneficiaries of the economy of Hyrcanian forests were identified by designing a questionnaire scored with a Likert scale, designing items with five priority options, and determining the individuals or groups of stakeholders. In this research, the opinions of 50 experts, academics, and experts of the Natural Resources and Watershed Management Organization at the provincial and regional levels were used to identify the beneficiaries of the ecosystem services of Hyrcanian forests. The questionnaire was validated and confirmed by experts, and its reliability was confirmed with a Cronbach's alpha statistic of α = 0.97. The stakeholders of the forest ecosystem services were weighted  with the Step-Wise Weight Assessment Ratio Analysis (SWARA) method, the Simple Additive Weighting (SAW), and Additive Ratio Assessment (ARAS), and the Technique for Order Preference by Similarity to Ideal Solution (TOPSIS) was used to prioritize them.

    Results

    By analyzing the findings of the questionnaire using experts' opinions, the Hyrcanian forest ecosystem goods and services stakeholders were identified in 19 groups and five levels, such as international, national, regional, stakeholders outside the forest, and stakeholders inside the forest. Based on the results of the weighting of the stakeholders using the SWARA technique, the forest dwellers and communities downstream of the forest edge are among the most important Hyrcanian forest ecosystem goods and services stakeholders with the highest weight, and other stakeholders were placed in the next priorities based on the received weight. The prioritization of the stakeholders of the goods and services of the Hyrcanian forest ecosystem in the TOPSIS, ARAS, and SAW models showed similar results in terms of the prioritization of the stakeholders of the surveyed services.

    Conclusion

    The results of stakeholder prioritization models were compared using the slope of the service weight curve (R2) in three models. The slope of the relative closeness curve of the weights in the ARAS model was a descending exponential function with an explanatory degree of 0.93, which indicated an obvious difference between the stakeholders of Hyrcanian forest ecosystem services. The slope of the curve of the relative closeness of the weights is higher and closer to one in the ARAS model than in the other two models from different points of view. Based on this result and the consensus of some experts, the prioritization of stakeholders in the ARAS model is closer to reality. Therefore, the ARAS model was proposed as a suitable model for prioritizing the stakeholders of Hyrcanian forest ecosystem services. According to the results of this model, forest dwellers, downstream communities on the edge of the forest, and the off-site users of the forests are considered the major stakeholders of Hyrcanian forest services. Therefore, the role, presence, and influence of these stakeholders cannot be ignored in the management of natural resources and the environment, especially in forestry projects, and it is recommended to optimally use the presence of these communities in cooperative forest management. Furthermore, the human relationship with the natural ecosystem should be at the top of policies and comprehensive management of forest resources. It is necessary to support wood planting projects through subsidy policies and to grant facilities and low-interest loans to forest dwellers and communities downstream of the forest edge. Other necessary measures include efforts to reduce deprivations and increase the socioeconomic development of the villages on the edge of the forest, holding training entrepreneurship courses and classes, introducing handicrafts and non-wood products, identifying target markets, and strengthening the marketing network for the export of non-wood products to increase the share of the forest in the growth and economic development of rural communities on the edge of the forest. Employment programs should also be developed for local communities in the forest protection sectors.

    Keywords: Ecosystem Services, Participatory Management, Planning, Policymaking Stakeholders
  • پروانه محمدی، رحیم ملک نیا*، مهدی رحیمیان
    مقدمه

    رفتار انسان ها یکی از دلایل تخریب اکوسیستم های جنگلی از جمله جنگل های شهری است. رفتار محیط زیست گرایانه انسان مانع این تخریب خواهد شد. بررسی رفتار بازدیدکنندگان جنگل های شهری برای تدوین برنامه های مشارکتی، گامی مهم در مدیریت حفاظتی این منابع است. پژوهش حاضر قصد دارد با بررسی عوامل تعیین کننده رفتار محیط زیستی بازدیدکنندگان جنگل های شهری خرم آباد، سهمی در تبیین و پیش بینی رفتار مشارکتی آنان در حفاظت از این جنگل ها داشته باشد.

    مواد و روش ها

    این پژوهش در جنگل های شهری خرم آباد در استان لرستان انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش بازدیدکنندگان جنگل های شهری بودند که براساس جدول کرجسی- مورگان، 401 نفر از بازدیدکنندگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. انتخاب نمونه براساس روش طبقه بندی با انتساب متناسب صورت گرفت. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه با بهره گیری از نظر اعضای هیات علمی دانشگاه و کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تایید شد. با توجه به اهداف تحقیق، از تئوری رفتار برنامه ریزی شده و مدل توسعه یافته آن استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS و به منظور بررسی روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته در قالب مدل سازی ساختاری (آمار استنباطی) از نرم افزار Smart PLS استفاده شد.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد که فرضیه های تحقیق در مدل رفتار برنامه ریزی شده تایید شدند. همچنین در مدل توسعه یافته رفتار برنامه ریزی شده، همه فرضیه ها غیر از تاثیر نگرانی زیست محیطی بر قصد رفتاری افراد تایید شدند. براساس نتایج، متغیرهای تحقیق در مدل اولیه آیزن، به ترتیب 4/49 و 1/73 درصد از قصد و رفتار محیط زیست گرایانه بازدیدکنندگان را تبیین کردند. متغیرهای تحقیق در مدل توسعه یافته نیز به ترتیب 4/49 و 4/74 درصد از قصد و رفتار زیست محیط گرایانه بازدیدکنندگان را تبیین کردند. به عبارتی در مدل توسعه یافته رفتار برنامه ریزی شده با گنجاندن نگرانی محیط زیستی، 3/1 درصد قدرت تبیین متغیر رفتار محیط زیستی بازدیدکنندگان افزایش یافت. مقایسه مقادیر به دست آمده شاخص های برازش در مدل های رفتار برنامه ریزی شده اولیه و مدل توسعه یافته آن با مقادیر مطلوب نشان داد که همه مقادیر در حد استاندارد بوده و براساس آن، شاخص های ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار بودند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج تحقیق مبنی بر اثرهای مثبت و معنی دار سه متغیر اصلی نظریه رفتار برنامه ریزی شده شامل نگرش، کنترل رفتاری درک شده و هنجارهای ذهنی بر قصد و رفتار محیط زیست گرایانه بازدیدکنندگان و در نهایت مشارکت آنها در حفاظت از جنگل های شهری، می توان با شناخت مولفه های تاثیرگذار بر رفتار محیط زیست گرایانه بازدیدکنندگان و تشریح ضرورت حفظ این جنگل ها و تغییر نگرش بازدیدکنندگان به رفتارهای مطلوب محیط زیست گرایانه، سبب تسهیل اقدامات مشارکتی برای حفاظت از این جنگل ها شد.

    کلید واژگان: تئوری رفتار برنامه ریزی شده, جنگلداری شهری, خدمات محیط زیستی, مدیریت مشارکتی
    P .Mohammadi, R. Maleknia *, M. Rahimian
    Introduction

    Human behavior can have a significant impact on forest ecosystems, including urban forests. Encouraging pro-environmental behavior among individuals is crucial to prevent the degradation. Understanding the behavior of visitors to urban forests is an essential step in effectively managing their conservation. Therefore, this study aims to identify the factors that influence environmental behavior among visitors to urban forests in Khorram Abad, Lorestan. By doing so, it seeks to contribute to predicting their willingness to participate in the protection and preservation of these forests.

    Materials and Methods

    The study was conducted in the urban forests of Khorram Abad, located in the Lorestan province. The target population was consisted of visitors to these urban forests, and a sample size of 401 individuals was selected using the Krejci-Morgan table. The sample selection process involved proportional allocation based on classification. Data were collected through a questionnaire developed by the researchers. The validity of the questionnaire was ensured by seeking expert opinions, and its reliability was assessed using the Cronbach's alpha test. The statistical analysis employed was the Theory of Planned Behavior (TPB) and its developed model. Descriptive analysis was performed using SPSS, and Smart PLS software was used for structural equation modeling to examine the relationships between independent and dependent variables.

    Results

    The research findings supported the hypotheses proposed by the Theory of Planned Behavior (TPB). In the extended TPB model, all hypotheses, except for the influence of environmental concern on behavioral intention, were confirmed. The results indicated that the variables in the initial TPB model accounted for 49.4% and 73.1% of visitors' intentions and environmental behavior, respectively. Similarly, the variables in the extended model explained 49.4% and 74.4% of visitors' intentions and environmental behavior, respectively. Notably, the inclusion of environmental concern (EC) in the developed TPB model increased the explanatory power of the environmental behavior variable by 1.3%. All obtained fit indices for both the initial TPB model and its developed version fell within the desired range, indicating a good fit.

    Conclusion

    The study findings highlight the positive and significant effects of attitude (ATT), perceived behavioral control (PBC), and subjective norms (SN) on visitors' intentions, environmental behavior, and their active participation in protecting urban forests. Understanding these influential factors of environmental behavior and emphasizing the importance of conserving urban forests can facilitate effective conservation measures and enhance visitors' sense of belonging and willingness to participate. This, in turn, can lead to a positive shift in attitudes towards adopting environmentally friendly behaviors.

    Keywords: Environmental Services, Participatory Management, Theory Of Planned Behavior, Urban Forestry
  • حسن فرامرزی*، سعید شعبانی، سید محسن حسینی
    مقدمه

    ذخیره گاه های زیست کره، مناطق حفاظت شده طبیعی- زیستی بین المللی هستند که افزون بر حفاظت، دستاوردهایی مانند ارائه زیستگاه های پژوهشی کم نظیر به دانشمندان و تجربه مهارت انسان در پشتیبانی از توسعه پایدار را نمایان می کنند. هدف این پژوهش، ارزیابی مدیریت مشارکتی در حفاظت از پارک ملی گلستان، از اولین ذخیره گاه های زیست کره کشور است.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از نوع میدانی توصیفی است و داده های لازم با تکمیل پرسشنامه های اینترنتی توسط جامعه هدف شامل سازمان های مردم نهاد، همیاران طبیعت، جوامع محلی، نیروهای دولتی و دیگر افراد جامعه تهیه شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش، بیانگر تمایل همیاران طبیعت به مشارکت در آموزش جوامع و مقابله با قاچاق چوب، تمایل جوامع محلی به پیشگیری از حریق و نیز گرایش سازمان های مردم نهاد به مشارکت در آموزش جوامع، پیشگیری از حریق و مقابله با قاچاق چوب است. همچنین اختلاف معنی داری در مشارکت در آموزش جوامع، مشارکت در اطفا و پیشگیری از حریق، جلوگیری از تخریب و تبدیل جنگل، مقابله با شکار غیرمجاز و قاچاق چوب و جلوگیری از ورود دام به جنگل در بین گروه ها دیده شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به اختلاف معنی دار بین گروه ها، می توان در زمینه مورد علاقه و مشارکتی آنان برنامه ریزی کرد. به علت سهولت دسترسی افراد جامعه به شبکه های اجتماعی و عضویت پررنگ آنها در گروه های محیط زیستی، می توان از این ظرفیت در آموزش و مشارکت بیشتر این افراد در مدیریت ذخیره گاه زیست کره بهره گرفت.

    کلید واژگان: تخریب جنگل, جوامع محلی, سازمان های مردم نهاد, مدیریت مشارکتی, همیاران طبیعت
    H .Faramarzi *, S .Shabani, S.M. Hosseini
    Introduction

    Biosphere Reserves are international natural-biological protected areas that, besides offering protection, showcase achievements such as providing rare study habitats to scientists and demonstrating human skills in support of sustainable development. This study aims to evaluate the participatory management in the protection of Golestan National Park, one of the first biosphere reserves in the country.

    Materials and Methods

    This descriptive field research prepared the required data by having the target community, including non-governmental organizations, nature partners, local communities, government forces, and other members of society, complete internet questionnaires. The results highlight the cooperation of nature partners in their desire to participate in community education and in dealing with wood smuggling. Local communities showed prominence in fire prevention, and non-governmental organizations stood out in community education, fire prevention, and combating wood smuggling.

    Findings

    The results indicate a significant difference in participation in community education, firefighting, fire prevention, desire to participate in firefighting, dealing with forest destruction and conversion, dealing with illegal hunting, preventing livestock entry to the forest, and combating wood smuggling among groups.

    Conclusion

    Therefore, given the significant difference between the groups, it is possible to plan in the field of their interest and participation. Lastly, since society members frequently use social networks like WhatsApp and Instagram, and the target groups have strong membership in environmental groups, this capacity can be utilized in education and participation in the management of biosphere reserves.

    Keywords: Forest Destruction, Local Communities, Non-Governmental Organizations, Nature Partners, Participatory Management
  • امین محمدی استادکلایه*، ابوالفضل طهماسبی، مجتبی کاشانی، مهدی کشاورز قرابایی
    مقدمه و هدف

    استان گلستان یکی از استان های شمالی کشور ایران است که با مساحتی بالغ بر 20367 کیلومتر مربع، 3/1 درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص داده است. متاسفانه منابع طبیعی استان گلستان طی چند دهه اخیر در نتیجه برداشت مازاد از جنگل ها و چرای بیش از حد دام ها و دیگر اقدامات انسانی مورد تهدید واقع شده و امروزه با چالش های اساسی در این زمینه مواجه است. حجم بالای تخریب منابع طبیعی در کنار بروز بحران های زیست محیطی از قبیل سیل و خشکسالی و غیره ضرورت بررسی و تحقیق دقیق وضعیت مدیریت منابع طبیعی در استان را بیش از پیش نمایان می سازد تا ضمن اصلاح و برطرف نمودن مشکلات، زمینه بهبود وضعیت مدیریت منابع طبیعی در استان گلستان فراهم شود. در این پژوهش تلاش شد الگوی حکمرانی خوب به عنوان نظریه ای نوین در زمینه مدیریت منابع طبیعی مورد ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس ارزیابی وضعیت موجود مدیریت منابع طبیعی در نواحی شرقی استان گلستان و مقدار انطباق و نزدیکی آن با معیارهای حکمرانی خوب هدف اصلی تحقیق حاضر است.

    مواد و روش ها

    در تحقیق حاضر ادارات منابع طبیعی واقع در شرق استان گلستان شامل شهرستان های رامیان، مینودشت، کلاله، گالیکش، مراوه تپه و گنبدکاووس، سطح تحلیل و بهره برداران و ذینفعان منابع طبیعی، واحد تحلیل در نظر گرفته شدند. برای تعیین تعداد نمونه های مورد نیاز از فرمول کوکران استفاده شد. بر این اساس حجم نمونه برآوردی، 189 نمونه تعیین شد که پس از دریافت پرسشنامه ها و بررسی اولیه آنها، در نهایت 177 پرسشنامه صحیح برای تحلیل آماری مورد قبول واقع شدند. در گام بعدی پرسشنامه های تهیه شده در اختیار بهره برداران و ذینفعان منابع طبیعی قرار گرفت. با توجه به مشکلات دسترسی به جامعه هدف، در تحقیق حاضر از نمونه های در دسترس برای پاسخگویی به سوالات و تکمیل پرسشنامه ها استفاده شد. به منظور تحلیل شاخص های حکمرانی در مدیریت منابع طبیعی از آزمون تی تک نمونه ای و جهت مقایسه حکمرانی خوب منابع طبیعی در شهرستان های مورد بررسی، آنالیز واریانس یکطرفه به کار گرفته شد.

    یافته ها

    نتایج بدست آمده نشان داد از میان هفت شاخص تبیین کننده حکمرانی خوب، چهار شاخص مشارکت، مسئولیت پذیری، کارایی و اثربخشی و شاخص وفاق گرایی امتیاز بالاتری از میانگین نظری به خود اختصاص داده و دیگر شاخص ها دارای امتیازی پایین تری از میانگین نظری هستند. همچنین دو شاخص مشارکت و وفاق گرایی به ترتیب با امتیاز 3838/3 و 7333/3 بیشترین و شاخص حاکمیت قانون و عدالت و شاخص شفافیت به ترتیب با میانگین 2551/2 و 2570/2 کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند. مقایسه امتیاز حکمرانی ادارات مختلف نشان داد شهرستان های رامیان و مراوه تپه با میانگین 2/3 و 12/2، به ترتیب بهترین و بدترین وضعیت حکمرانی خوب را داشتند. نتایج آزمون لون نشان داد بین واریانس شهرهای مختلف در صفت حکمرانی خوب منابع طبیعی تفاوت معنی داری وجود دارد. میانگین کلی شاخص حکمرانی خوب منابع طبیعی در تحقیق حاضر 8884/2 تعیین شد که پایین تر از مقدار میانگین نظری بوده و نشانگر حکمرانی به نسبت ضعیف منابع طبیعی در منطقه مورد پژوهش است، براساس آزمون t تک نمونه ای تفاوت معنی داری بین حکمرانی خوب منابع طبیعی و حد متوسط گویه ها مشاهده می شود. همچنین نتایج نشان می دهد بین شاخص حکمرانی خوب منابع طبیعی در شهرستان مراوه تپه با دیگر شهرستان های مورد بررسی تفاوت معنی داری مشاهده می شود. به عبارتی در بین شهرستان های مورد بررسی، شهرستان مراوه تپه از وضعیت حکمرانی متفاوت و ضعیف تری با دیگر شهرستان ها برخوردار است. بررسی شاخص های حکمرانی خوب در شهرستان مراوه تپه نشان دهنده این موضوع است که از دیدگاه بهره برداران دو شاخص شفافیت و قانون محوری به ترتیب با امتیاز 458/1 و 647/1 کمترین امتیاز را از بین شاخص های هفت گانه مورد بررسی به خود اختصاص داده اند که این موضوع بیانگر آن است از دیدگاه بهره برداران منابع طبیعی در شهرستان مراوه تپه رعایت قوانین در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.

    نتیجه گیری کلی: 

    با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش و همچنین جایگاه حکمرانی منابع طبیعی به ویژه از طریق فعالیت های مشارکتی، دخالت دادن بهره برداران در تهیه و تدوین طرح ها و پروژه های منابع طبیعی و استفاده از دانش بومی بهره برداران، در کنار عضویت در تعاونی های منابع طبیعی می تواند نقش به سزایی در تحقق حکمرانی خوب منابع طبیعی ایفا نماید. با استناد به نتایج و یافته ها، برای نواحی تحت پژوهش برای تحقق حکمرانی خوب منابع طبیعی پیشنهاد می شود که به شاخص های پاسخگویی، حاکمیت قانون و عدالت و شاخص شفافیت توجه بیشتری شود، زیرا در بین شاخص های دیگر کمترین جایگاه را دارند. برای این کار می توان از طریق برگزاری جلسات عمومی برای ارائه گزارش مدیران منابع طبیعی اقدام کرد.

    کلید واژگان: مدیریت مشارکتی, منابع طبیعی, شفافیت, پاسخگویی, استان گلستان
    Amin Mohammadi Ostadkelayeh *, Abolfazl Tahmasebi, Mojtaba Kashani, Mehdi Keshavarz
    Background and objectives

    Golestan province, located in the northern part of Iran, covers an area of 20,367 square kilometers, accounting for 1.3% of the country's total area. Unfortunately, the natural resources of Golestan province have been under threat in recent decades due to deforestation, excessive livestock grazing, and other human activities. As a result, the province faces significant challenges in this regard. The considerable depletion of natural resources, coupled with environmental crises such as floods and droughts, highlights the need for a detailed investigation and research into the management state of natural resources in the province. This research aims to improve the situation by addressing and resolving the existing problems, ultimately enhancing the management of natural resources in Golestan province. The present study seeks to evaluate the model of good governance as a novel theoretical approach in the field of natural resource management. Specifically, the research aims to assess the current state of natural resource management in the eastern regions of Golestan province and its compliance with, as well as proximity to, the criteria of good governance.

    Methodology

    In the current research, the natural resources departments in the eastern region of Golestan province were selected as the level of analysis. This includes the cities of Ramyan, Minodasht, Kalaleh, Galikesh, Maraveh Tappeh, and Gonbad kavous. The focus of the analysis was on the users and beneficiaries of natural resources. Cochran's formula was employed to determine the required sample size. Based on this calculation, the estimated sample size was determined to be 189 samples. After receiving and reviewing the questionnaires, a total of 177 valid questionnaires were accepted for statistical analysis. Next, the prepared questionnaires were distributed among the users and beneficiaries of natural resources. Due to difficulties in accessing the target community, the research utilized available samples to answer the questions and complete the questionnaires. The research employed the one-sample t-test to analyze the governance indicators in natural resource management and one-way analysis of variance (ANOVA) was conducted to compare the level of good governance in natural resource management among the surveyed cities.

    Results

    The obtained results revealed that among the seven indicators used to assess good governance, four indicators, namely participation, responsibility, efficiency and effectiveness, and the consensus index, received higher scores compared to the theoretical average, while the remaining indicators scored lower. Specifically, the participation and consensus indicators achieved the highest scores of 3.3838 and 3.7333, respectively, while the rule of law and justice index and the transparency index obtained the lowest scores, averaging 2.2551 and 2.2570, respectively. When comparing the governance scores across different departments, it was found that the cities of Ramyan and Maraveh Tappeh exhibited the best and worst good governance conditions, with average scores of 3.2 and 2.12, respectively. The results of Lon's test demonstrated a significant difference in the variance of good governance among the cities. The overall average of the good governance index for natural resources in this research was determined to be 2.8884, which falls below the theoretical average and indicates relatively poor governance of natural resources in the research area. The one-sample t-test confirmed a significant difference between the good governance of natural resources and the average level of the objects under investigation. Additionally, the results revealed a significant difference between the indexes of good governance of natural resources in Maraveh Tappeh city compared to other surveyed cities. In other words, Maraveh Tappeh city displayed a distinct and weaker governance situation compared to the other cities. Examining the indicators of good governance in Maraveh Tappeh city revealed that, from the users' perspective, the indicators of transparency and law scored the lowest among the seven indicators, with scores of 1.458 and 1.647, respectively. This suggests that compliance with laws is not in a favorable state according to the users of natural resources in Maraveh Tappeh city.

    Conclusion

    According to the results obtained from this research, as well as the importance of governing natural resources, particularly through collaborative activities, involving users in the planning and formulation of natural resource plans and projects, and utilizing their knowledge, are crucial. Local users, in addition to being members of natural resource cooperatives, can play a significant role in achieving good governance of natural resources. Based on the results and findings, it is suggested that the areas under research focus more on improving the indicators of accountability, the rule of law and justice, and the transparency index, as these indicators are positioned lower compared to others. In order to achieve this, conducting public meetings to present reports from natural resource managers can be an effective approach.

    Keywords: Participatory Management, Responsiveness, transparency, Natural resource management, Golestan province
  • حسن فرامرزی*، سید محسن حسینی

    پارک ملی گلستان، قدیمی ترین پارک ملی ثبت شده در کشور ایران و پناهگاهی کم نظیر برای حیات وحش است که این منطقه در سال 1957 میلادی به عنوان یکی از ذخیره گاه های زیست کره در ایران توسط یونسکو به ثبت رسیده است. بخش های غیردولتی متفاوتی در حفاظت از این پارک نقش دارند که هدف از مطالعه حاضر اولویت بندی اهمیت نقش آنها در حفاظت از آن می باشد. بدین منظور شاخص های مشارکتی جلوگیری از تخریب جنگل، آموزش جوامع محلی، اطفاء حریق، مقابله با شکارچیان، جلوگیری از ورود دام، پیشگیری از حریق، پاک سازی محیط و نمره عملکرد برای مجموعه های غیردولتی سازمان های مردم نهاد، همیاران طبیعت و جوامع محلی با استفاده از پرسش نامه مورد بررسی قرار گرفت و وزن هر یک از شاخص ها با استفاده از آنتروپی شانون محاسبه گردید و در نهایت با استفاده از مدل TOPSIS اهمیت هر یک از جوامع تاثیرگذار در مدیریت پارک اولویت بندی شد. در این مطالعه اهمیت بالای شاخص های مشارکتی جلوگیری از تخریب جنگل، همکاری با اداره محیط زیست، مقابله با شکارچیان غیرمجاز و پاک سازی محیط در مدیریت پارک به ترتیب با وزن های 0.337، 0.187، 0.145 و 0.112 بدست آمد. نتایج همچنین اهمیت بالای سازمان های مردم نهاد را با وزن 0.87 در مدیریت مشارکتی پارک نشان می هد به طوری که جوامع محلی و همیاران طبیعت با وزن های 0.36 و 0.06 در اولویت های بعدی قرار گرفتند. ازآنجاکه پارک با داشتن وسعت بالا و شرایط منطقه ای خاص تحت تاثیر تنش های محیطی و انسانی است باتوجه به نتایج بدست آمده از این مطالعه می توان گفت سازمان های مردم نهاد و جوامع محلی دارای ظرفیت مناسبی در شاخص های مدیریت پارک هستند

    کلید واژگان: پارک ملی گلستان, جوامع محلی, سازمان های مردم نهاد, مدیریت مشارکتی, همیاران طبیعت
    Hassan Faramarzi *, Seyed Mohsen Hosseini

    Golestan National Park is the oldest registered national park in Iran and a unique sanctuary for wildlife. This area was registered as one of Iran's Biosphere Reserves by UNESCO in 1957. Different non-governmental sectors play a role in the protection of this park, and the purpose of this study is to prioritize the importance of their role in its protection. For this purpose, participatory indicators of preventing forest destruction, educating local communities, extinguishing fire, dealing with predators, preventing the entry of livestock, preventing fire, cleaning the environment and performance scores for non-governmental groups, non-governmental organizations, nature partners and local communities with The use of the questionnaire was investigated, and the weight of each index was calculated using Shannon's entropy, and finally, the importance of each influential community in park management was prioritized using the TOPSIS model. In this study, the high importance of participatory indicators of forest destruction prevention, cooperation with environmental department, dealing with illegal hunters and environmental cleaning in park management were obtained with weights of 0.337, 0.187, 0.145 and 0.112, respectively. The results also show the high importance of non-governmental organizations with a weight of 0.87 in the participatory management of the park, so that local communities and nature partners were placed in the next priorities with weights of 0.36 and 0.06. Since the park, with its large area and special regional conditions, is affected by environmental and human tensions, according to the results obtained from this study, it can be said that non-governmental organizations and communities

    Keywords: GOLESTAN NATIONAL PARK, local communities, Participatory Management, Nature Partners, Non-governmental organizations
  • الهه علی بابایی عمران، مهدی قربانی*، محمدرضا مروی مهاجر، محمد عواطفی همت
    مدیریت جنگل ها به عنوان یکی از منابع مهم تولید، بسیار لازم و حیاتی است. در تصدی گری منابع جنگلی به عنوان یکی از ارزشمندترین منبع طبیعی جهان، دخیل کردن بهره برداران محلی از این منبع، برای مدیریت مشارکتی جنگل ها از ضروریاتی است که در برنامه عمل مدیریت این عرصه های طبیعی باید به آن توجه شود. بنابراین تحقیق حاضر با هدف دستیابی به یک برنامه صحیح مدیریتی در جنگل ها برپایه ارزیابی مشارکت های مردمی در برنامه های مدیریتی صورت گرفت. برای رسیدن به این منظور، پایش اجتماعی در قالب روابط بین ذ ی نفعان محلی انجام پذیرفت و در نهایت از روش تحلیل شبکه اجتماعی استفاده شد که ابزاری کارامد برای ارزیابی این روابط است. در این تحقیق براساس پیوندهای اعتماد و مشارکت در شبکه بهره برداران محلی، شاخص های کمی و ریاضی تحلیل شبکه ای در بین کلیه بهره برداران سامان عرفی کلاک در منطقه کجور استان مازندران بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که میزان انسجام و سرمایه اجتماعی در شبکه ذ ی نفعان محلی در این سامان در حد متوسط تا زیاد بوده و پایداری شبکه اجتماعی در حد قوی برآورد شده است. علاوه بر این نتایج نشان دهنده وجود همبستگی در حد متوسط بین پیوندهای اعتماد و مشارکت در بین بهره برداران در منطقه تحقیق است. براساس این نتایج می توان اظهار کرد که با حفظ و تقویت اعتماد، کنترل اجتماعی در گروه های هدف و پایبندی به سنت ها و عرف های محلی در بهره برداری از منابع جنگلی در بین بهره برداران افزایش می یابد.
    کلید واژگان: پایش اجتماعی, سرمایه اجتماعی, تحلیل شبکه اجتماعی, روستای کدیر, شبکه بهره برداران محلی, مدیریت مشارکتی
    Elahe Ali Babaie, Mehdi Ghorbani *, Reza Mohajer, Mohammad Avatefi
    Forest management as one of the important source of production is crucial and critical. In taking over the forest resources as one of the most important of natural resources in the world, it is essential to consider local stakeholders to implement forest action plan for forest co-management. Therefore, this study aims at achieving to proper management of forests based on evaluating the stakeholder participations in management planning. For this purpose, social monitoring based on the relationship between local stakeholders was done and finally social network analysis was applied as an efficient tool in evaluating the relationships. In this study, quantitative and mathematical indicators of network analysis among all stakeholders in Kalak customary in Kojur region, Mazandaran province were investigated based on the trust and cooperation connections in local stakeholder network. The results showed that social cohesion and social capital in local stakeholder networks in this area are average to high level and sustainability of the network is strong. Furthermore, the result also revealed that there is medium correlation between trust and collaboration links in local stakeholders in the study area. According to the result, it could be concluded that maintenance and improvement of social trust will increase the social control and stakeholders will respect local traditions and rules in exploiting the forest resources.
    Keywords: Social monitoring, Social Capital, Social Network Analysis, Kodir village, local beneficiaries network, co-management
  • مهدی قربانی، ربانه روغنی، مه رو ده بزرگی
    در دستیابی به توسعه پایدار، اجرای فعالیت های متمرکز و منسجم بین نهادهای دولتی در سطوح مختلف ضروری است. ایجاد تشکیلات نهادی مناسب برای حل مشکلات سیاستی منابع طبیعی در سطوح چندگانه با استفاده از کاربردی نمودن تصدی گری شبکه ای امکان پذیر است. هدف این تحقیق تحلیل شبکه نهادی مرتبط با مدیریت مشارکتی جنگل های خشک زاگرس در سطح شهرستان (منطقه ای) بویراحمد است. روش استفاده شده در این تحقیق روش کمی تحلیل شبکه اجتماعی است که کلیه نهادهای مرتبط با مدیریت مشارکتی مورد پرسش قرار گرفته اند. بر اساس نتایج این تحقیق، میزان انسجام نهادی 43 درصد (متوسط) و میزان پایداری شبکه نهادی بر اساس شاخص دوسویگی نیز در حد 47 درصد (متوسط) است. همچنین، میزان تمرکز شبکه بر اساس پیوندهای خروجی در شبکه در حد متوسط است که می توان نتیجه گرفت سیاست ها باید در راستای کاهش تمرکز در تصمیم گیری برای مدیریت پایدار جنگل های خشک زاگرس در مقیاس منطقه ای باشد. در نهایت، می توان بیان کرد تحلیل شبکه به منزله یک ابزار موفق می تواند مدیران و برنامه ریزان را در تصدی گری شبکه ای موفق منابع طبیعی یاری کنند. لازمه این امر تقویت هماهنگی و انسجام بین نهادی در سیاست گذاری منابع طبیعی است.
    کلید واژگان: انسجام نهادی, تحلیل شبکه اجتماعی, تصدی گری شبکه ای, جنگل های خشک زاگرس, سیاست گذاری منطقه ای, مدیریت مشارکتی
    Mehdi Ghorbani, Mahroo Dehbozorgi
    Doing centralized and coherent activities between governmental agencies is essential at any level. Creating suitable institutional structure for appropriate solutions of policy problem in natural resources at multiple levels is possible using application of network governance. The aim of this paper is institutional network analysis with co-management of Zagros dry forests in regional (county) level. Quantitative approaches are used for this research which all relevant institutions of co-management has been questioned. Based on this research results, institutional cohesion is 43 percent (medium) and sustainability of institutional network is about 47 percent (medium) according reciprocity index. The network centrality is medium based on output links that can be concluded policy must be on reducing centrality on decision making for sustainable management in Zagros dry forests at regional level. Finally, it could be said that network analysis is a successful tool that can help manager and planner on effective.
    Keywords: Social Network Analysis, institutional cohesion, co, management, network governance, regional policy, Zagros dry forests
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال