به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "oil" در نشریات گروه "زراعت"

تکرار جستجوی کلیدواژه «oil» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • Somayeh Ghalandari, Tayeb Sakinezhad*, Mani Mojaddam, Shahram Lak, Mojtaba Alavi Fazel

    Correlation and path coefficient analysis could be used as an important tool to evaluate relation between traits, propose most effective trait on seed yield and determine direct and indirect effects of selected traits on dependent variable. Evaluate correlation be-tween traits and selected effective traits those had the highest effect on seed yield by stepwise regression and determine direct and indirect effect of selected traits on seed yield by path analysis. This research was done via combined analysis split plot factorial experiment based on randomized complete blocks design with three replications along 2015-16 and 2016-17. The main factor included different level of canola genotype (Hy-ola401, RGS003, Jerry) and sub factors consisted different concentration of gibberellin hormone (0, 50 and 100 mg.l-1) and different time of application of gibberellin hormone (Planting, vegetative phase before flowering, flowering until pod emergence). Correla-tion between traits revealed the most positive and significant relation between biologic yield (r=0.960**), number of pod per plant (r=0.931**), number of seed per pod (r=0.905**), 1000-seed weight (r= 0.834**), pod length (r= 0.824**), harvest index (r= 0.690**) and seed yield was observed. Also the traits of leaf dry weight (r=0.550*), stem dry weight (r=0.530*) and plant height (r=0.510*) had significant correlation with the seed yield at 5 percent probability level. Stepwise regression analysis introduced five selected traits (biologic yield, number of pod per plant, number of seed per pod, 1000-seed weight and pod length determines) that covered 93.5 percent of variation related to seed yield. Variable of the biological yield with a positive direct effect (0.785) on seed yield with indirect effects of number of pods per plant (0.130), number of seed per pods (0.025), 1000-seed weight (-0.030) and pod length (0.05) caused a positive correlation between this trait and seed yield. So breeders can use selected traits for achieve opti-mum genotypes instead of direct selection for seed yield. Among studied traits, biologic yield had the most direct positive effect (0.785) on seed yield and had an important role to explain seed yield variation.

    Keywords: Gibberellin, Morphology, Nitrogen, Oil, Protein, Rapeseed
  • آزیتا یاری، نصرت الله عباسی*، سمیه حاجی نیا

    تنش خشکی از مهمترین عوامل کاهنده عملکرد گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک از جمله شرایط آب و هوایی کشور ایران می‏باشد. این پژوهش با هدف مطالعه خصوصیات زراعی و فیزیولوژیکی سه توده کاملینا تحت شرایط تنش کم آبی در آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه ایلام در سال 1399 اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل آبیاری در سه سطح (100، 60، و 30 درصد ظرفیت زراعی) و سه توده کاملینا (کرمانشاه، سبزوار، و شهرکرد) بود. نتایج نشان داد که تحت شرایط آبیاری 30 درصد ظرفیت زراعی عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، ارتفاع بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، محتوای نسبی آب برگ، سرعت فتوسنتز، سرعت تعرق، هدایت روزنه ای و کلروفیل کل به ترتیب 4/69، 8/53، 9/33، 1/44، 9/72، 6/25، 8/43، 0/72، 9/62، 7/56، و 1/61 درصد در مقایسه با آبیاری مطلوب کاهش یافتند. بین سه توده بررسی شده در شرایط آبیاری مختلف از نظر صفات بررسی شده تفاوتی مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد بیشترین مقدار روغن دانه کاملینا (39 درصد) در توده کرمانشاه تحت شرایط آبیاری مطلوب به دست آمد که تحت شرایط تنش شدید کم آبی 8/40 درصد کاهش یافت. به طور کلی، می توان از کاملینا توده کرمانشاه تحت شرایط تنش متوسط کم آبی برای تولید روغن بهره برد.

    کلید واژگان: آبیاری, رنگیزه های فتوسنتزی, روغن, سرعت فتوسنتز, عملکرد, کاملینا
    Azita Yari, Nusratullah Abbasi *, Somayeh Hajinia

    Drought stress is one of the most important factors that reduce the yield of crops in arid and semi-arid regions, including the climatic conditions of Iran. The experiment was conducted as factorial based on completely randomized design with three replications in the research greenhouse of Ilam University in 2020. The experimental factors included irrigation at three levels (100, 60, and 30% of field capacity) and three accessions of camelina (Kermanshah, Sabzevar, and Shahrekord). The results showed that under the irrigation conditions of 30%, seed yield, biological yield, harvest index, plant height, number of capsules per plant, number of seeds per capsule, relative leaf water content, photosynthesis rate, transpiration rate, stomatal conductance and total chlorophyll respectively 69.4, 53.8, 33.9, 44.1, 72.9, 25.6, 43.8, 72.0, 62.9, 56.7, and 61.1% reduction compared to optimal irrigation they found There was no difference observed between the three populations investigated in different irrigation conditions in terms of the investigated traits. In addition, the results showed that the highest amount of camellia seed oil (39%) was obtained in Kermanshah massif under favorable irrigation conditions; which decreased by 40.8% under severe stress of dehydration. In general, it is possible to use camelina Kermanshah under conditions of moderate water stress for oil production.

    Keywords: Camelina, Irrigation, Oil, Photosynthetic Pigments, Photosynthesis Rate, Yield
  • محمد نصرتی، محمدرضا مرادی تلاوت*، علی مشتطی، مجید غلامحسینی

    به منظور مقایسه ژنوتیپ های کنجد (Sesamum indicum L.) با استفاده از شاخص های تحمل و حساسیت به تنش کم آبی، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در تابستان سال 1397 اجرا شد. این آزمایش به صورت طرح کرت های خردشده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار بود. فاکتورهای آزمایشی شامل سه سطح آبیاری (آبیاری کامل، آبیاری جویچه یک درمیان متناوب و آبیاری جویچه یک درمیان ثابت) در کرت های اصلی و شش ژنوتیپ کنجد در کرت های فرعی مورد بررسی قرار گرفتند. عملکرد ژنوتیپ های مورد بررسی در سطوح مختلف آبیاری اختلاف معنی داری نشان داد. از جمله توده محلی شوشتر بیشترین عملکرد دانه و روغن را تولید نمود و در هر دوی شرایط آبیاری نرمال و کم آبیاری پایداری عملکرد خوبی از خود نشان داد. نتایج آنالیز واریانس داده ها نشان داد که ژنوتیپ های کنجد مورد مقایسه از لحاظ شاخص حساسیت به تنش (SSI)، شاخص تحمل (TOL)، میانگین بهره وری (MP)، میانگین هارمونیک (HM)، شاخص پایداری عملکرد (YSI)، شاخص رتبه بندی (RI)، میانگین بهره وری هندسی (GMP)، شاخص تحمل تنش (STI)، شاخص عملکرد (YI)، شاخص تحمل تنش تعدیل شده برای شرایط مطلوب (MSTI1)، شاخص تحمل تنش تعدیل شده برای شرایط نامطلوب (MSTI2) و شاخص کاهش عملکرد (YRI) تفاوت معنی دار داشتند. به طور کلی بهترین شاخص برای ارزیابی تحمل و حساسیت ژنوتیپ های کنجد مورد بررسی در این آزمایش نسبت به تنش خشکی، شاخص تحمل تنش (STI) بود که بر اساس آن، متحمل ترین و حساس ترین ژنوتیپ ها، به ترتیب ژنوتیپ های توده محلی شوشتر و هلیل بودند.

    کلید واژگان: بیوماس, رتبه بندی, روغن, عملکرد, میانگین هندسی
    M. Nosrati, M. R. Moradi Telavat*, A. Moshattati, M. Gholamhoseini

    To compare tolerance and sensitivity indices of sesame genotypes to water stress in Ahvaz (south-west of Iran) conditions, an experiment was conducted in Research Farm of Agricultural Sciences and Natural Resources University of Khuzestan, south-west of Iran, in summer 2018. The experimental design was split plot based on a randomized complete block design with four replicates. Experimental factors were three levels of irrigation (I1; fully irrigated, I2: changing altered irrigated and I3: fixed altered irrigated) in main plots and six sesame genotypes in subplots. The yield of studied genotypes showed a significant difference in different levels of irrigation. Genotype Shushtar produced the highest grain and oil yield and showed good performance in both normal and low irrigation conditions. The examined genotypes had significant differences in terms of Stress Sensitivity index (SSI), Tolerance Index (TI), Productivity Mean (PM), Harmonic Mean (HM), Yield Stability Index (YSI), Geometric Productivity Mean (GPM), Stress Tolerance Index (STI), Stress Damage Index (SDI), Modified Stress Tolerance for appropriate conditions (MSTI1), Modified Stress Tolerance for non-appropriate conditions (MSTI2), and Yield Reduction Index (YRI).  In general, the best indicator for evaluation of tolerance and susceptibility of sesame genotypes was stress tolerance index (STI). The most tolerant and sensitive genotypes were Shushtar and Halil genotypes, respectively.

    Keywords: Biomass, Geometric Productivity Mean, Oil, Ranking, Yield
  • بهنام نیک پور، محمدرضا نظری*، علیرضا عباسی
    مقدمه و هدف

    گلرنگ (Carthamus tinctorius L.) یکی از گیاهان دانه روغنی مهم در دنیا است که به دلیل تحمل بالا به خشکی و شوری در ایران اهمیت زیادی پیدا کرده است. دو عامل مهم در توسعه کشت گلرنگ، افزایش عملکرد روغن و زودرسی آن است. با توجه به این که مهم ترین قدم در مسیر اصلاح گیاهان، ایجاد تنوع و استفاده از این تنوع در مسیر انتخاب است، در این آزمایش تعداد زیادی ژنوتیپ گلرنگ از نظر صفات مهم کمی و کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تعداد 160 ژنوتیپ داخلی و خارجی در قالب طرح آگمنت با سه شاهد (ارقام معرفی شده گلدشت، پدیده و گلمهر) در پنج تکرار به‎صورت کشت پاییزه مورد ارزیابی قرار گرفت و صفاتی چون تاریخ گل دهی، ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، خارداری، عملکرد دانه، درصد روغن، وزن هزاردانه، محتوای پروتئین دانه و پروفیل اسیدهای چرب شامل درصد اسیدهای چرب پالمتیک، استئاریک، اولئیک، لینولئیک و لینولنیک بررسی گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان دهنده وجود دامنه 23 روزی در تاریخ گل دهی، دامنه 95 سانتی متری در ارتفاع بوته و دامنه 16 درصدی در میزان روغن دانه بود. همچنین تنوع زیادی در عملکرد دانه و سایر صفات مورد ارزیابی مشاهده گردید. نتایج نشان داد میزان پروتئین دانه در برخی از ژنوتیپ های مورد آزمایش تا حدود 20 درصد بود که از نظر ارزش تغذیه ای کنجاله اهمیت زیادی دارد. بررسی پروفیل اسیدهای چرب با کمک GC نشان داد تعداد 24 ژنوتیپ میزان اولئیک اسید بالاتر از 55 درصد داشتند. نتایج همبستگی جزء نشان داد ژنوتیپ های دارای بیشترین درصد اسید اولئیک و پالمتیک معمولا بیشترین درصد روغن را دارند و همبستگی منفی شدیدی بین اولئیک و لینولئیک وجود دارد به‎ طوری  که کاهش و یا افزایش یکی با افزایش و یا کاهش دیگری همراه است. درصد روغن های بالا فقط در ژنوتیپ های خاردار مشاهده شد و همبستگی معنی داری بین درصد روغن و میزان پروتئین دانه مشاهده نشد به‎ طوری  که ژنوتیپ هایی با درصد روغن و درصد پروتئین دانه بالا به طور همزمان مشاهده گردید.

    نتیجه گیری

    در مجموع نتایج این مطالعه نشان داد تنوع بسیار زیادی بین ژنوتیپ های جمع آوری شده وجود دارد که می توان از این تنوع در برنامه های اصلاحی بهره برد.

    کلید واژگان: اسید چرب, پروتئین دانه, روغن, گلرنگ
    Behnam Nikpour, Mohamadreza Nazari*, Alireza Abbasi
    Introduction and objective

    Safflower (Carthamus tinctorius L.) is one of the most important oilseed crops in the world, which has gained great importance in Iran due to its high tolerance to drought and salinity. Two important factors in the development of safflower cultivation are the increase of oil yield and early maturity. Considering that the most important step in plant breeding is creating diversity and using this diversity in selection, in this experiment, a large number of safflower genotypes were evaluated in terms of important quantitative and qualitative traits.

    Material and methods

    In this study, 160 local and imported genotypes were evaluated in the form of an augmented design with three controls (introduced cultivars Goldasht, Padideh and Golmehr) in five replicates as winter cultivation, and traits such as flowering date, Plant height, number of branches, spininess, seed yield, oil percentage, 1000 seed weight, seed protein content and fatty acid profile including percentage of palmitic, stearic, oleic, linoleic and linolenic acids were investigated.

    Findings

    The results showed the existence of a range of 23 days for flowering date, a range of 95 cm in plant height and a range of 16% in the amount of seed oil. Also, a large variation was observed in seed yield and other evaluated traits. The results showed that the amount of seed protein in some tested genotypes was up to 20%, which is very important in terms of the nutritional value of meal. Examining the fatty acid profile with the help of GC showed that 24 genotypes had oleic acid content higher than 55%. The results of partial correlation showed that the genotypes with the highest percentage of oleic and palmitic acid usually have the highest percentage of oil and there is a strong negative correlation between oleic and linoleic, so that the decrease or increase of one is associated with the increase or decrease of the other. High oil percentage was observed only in thorny genotypes and no significant correlation was observed between oil percentage and seed protein content, so that genotypes with high oil percentage and high seed protein percentage were observed at the same time.

    Conclusion

    Overall, the results of this study showed that there is a great diversity between the collected genotypes, which can be used in breeding programs.

    Keywords: Fatty acid, Seed protein, Oil, Safflower
  • محمد حطیم، مجید مجیدیان*، اشکان نبوی پله سرایی، مونا طهماسبی

    در سال زراعی 1400-1399 در مزرعه مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مرکزی آزمایشی به منظور بررسی اثر محلول پاشی عناصر ضروری آهن، روی و مصرف خاکی کود گوگرد با سه سیستم خاک ورزی بر صفات کمی و کیفی گلرنگ انجام شد. آزمایش به-صورت اسپیلت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. سه شیوه خاک ورزی شامل (بدون خاک ورزی، کم خاک ورزی و خاک ورزی مرسوم) که به عنوان کرت های اصلی در نظر گرفته شدند و تیمارهای کودی شامل 1- شاهد 2- عنصر روی 3- عنصر آهن 4- عنصر گوگرد 5- روی + آهن 6- روی + گوگرد 7- آهن + گوگرد 8- آهن + گوگرد + روی در کرت های فرعی منظور شدند. صفات مورد بررسی کمی از قبیل عملکرد دانه، عملکرد گل، وزن دانه در طبق، تعداد طبق و همچنین صفات کیفی درصد پروتئین، روغن دانه و اسیدهای اشباع و غیر اشباع اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که بین تیمارهای کودی از نظر عملکرد دانه، عملکرد گل، وزن دانه در طبق، تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، درصد پروتئین و روغن دانه تفاوت معنی دار وجود داشت. در تیمار روش های خاک ورزی وزن هزار دانه و اسید چرب لینولئیک تفاوت معنی دار نشان دادند. در اثرات متقابل روش های خاک ورزی و تیمارهای کودی دو صفت تعداد طبق در بوته و اسید لینولنیک تحت تاثیر قرار گرفتند و این دو صفت تفاوت معنی دار داشتند. تیمار کودی (آهن + گوگرد + روی) بیشترین عملکرد دانه با میانگین1390 کیلوگرم در هکتار، عملکرد گل با میانگین 183 کیلوگرم در هکتار، وزن هزار دانه با میانگین 45/8گرم، وزن دانه در طبق با میانگین 1/27 گرم، تعداد طبق با میانگین7/91 عدد در بوته، درصد پروتئین با میانگین 21/2 درصد و درصد روغن دانه با میانگین 26/5 درصد را به خود اختصاص داد. نتایج این تحقیق نشان داد محلول پاشی عناصر ریزمغذی از طریق افزایش اجزای عملکرد به ویژه وزن هزار دانه، تعداد طبق در بوته و وزن دانه در طبق سبب افزایش عملکرد دانه، درصد روغن و درصد پروتئین دانه گلرنگ شد. همچنین روش های خاک ورزی تفاوت معنی داری بر عملکرد دانه گلرنگ نداشت. با توجه به نتایج این آزمایش مصرف کودهای روی، گوگرد و آهن همراه با کودهای پایه به همراه شیوه کم خاک ورزی می تواند به افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاه گلرنگ کمک کند.

    کلید واژگان: اسید لینولنیک, پروتئین دانه, روغن, عناصر ریزمغذی
    M. Hatim, M. Majidian*, A. Nabavi-Pelesaraei, M. Tahmasebi

    Seed yield in soybean is a complex trait and is influenced by multiple genetic and environmental factors. Safflower is one of the oilseeds adapted to a wide range of soil conditions, but micronutrients deficiencies cause a decrease in its grain yield and quality. Hence, an experiment was conducted as a split factorial based on randomized complete block design with three replications at Agricultural and Natural Resources Research Center of Arak, Iran in 2019. Three tillage methods (including no tillage, low tillage and conventional tillage) were considered as the main plots and fertilizer treatments (including 1- Control, 2- Zinc, 3- Iron, 4- Sulfur, 5- Zinc + Iron, 6-Zinc + Sulfur, 7- Iron + Sulfur, and 8- Iron + Sulfur + Zinc) were considered as sub-plots. Results showed that there were significant differences between the fertilizer treatments in terms of seed yield, flower yield, seed weight per head, number of heads, number of seeds per head, percentage of seed protein and seed oil. In the treatment of tillage methods, thousand seed weight and linoleic fatty acid had significant differences. Interaction effects of soil tillage methods X fertilizer were significant on number of heads and linolenic acid. Fertilizer treatment of iron + sulfur + zinc had the highest seed yield (i.e. 1391 kg ha-1), flower yield (i.e. 183.7 kg ha-1), 1000 seed weight (i.e. 45.8 g), seed weight per head (i.e. 1.27 g), number of heads (i.e. 7.9), protein percentage (i.e. 21.2%) and seed oil percentage (i.e. 26.5). Results of this research showed that application of micronutrient elements by increasing the yield components, particularly 1000-seed weight, number of heads, and the weight of seeds per head led to increases in seed yield, oil percentage and protein percentage of safflower seeds. Though, tillage methods had no significant effect on safflower seed yield. According to the results of this experiment the use of zinc, sulfur, and iron fertilizers along with the method of low tillage can help to increase the grain yield and quality of rapeseed.

    Keywords: Linolenic acid, Micronutrient elements, Oil, Seed protein
  • ماندانا آژند، محسن سعیدی، علی بهشتی آل آقا، دانیال کهریزی

    بالنگوی شهری یکی از گیاهان مهم دارویی - روغنی مقاوم به خشکی و مناسب جهت کاشت در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. با این وجود تحقیقات اندکی در مورد تغذیه این گیاه در این مناطق صورت گرفته است. به همین منظور پژوهشی در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی طی دو سال زراعی 1397-1396 و 1398-1397 به صورت آزمایش اسپلیت پلات – فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایش شامل: آبیاری (تنش کم آبی پس از گل دهی و عدم تنش) در کرت های اصلی، فاکتورهای محلول پاشی (غلظت های صفر، چهار و هشت در هزار سولفات آهن و روی) و زمان محلول پاشی (در ابتدای مراحل رشد رویشی و رشد زایشی) به صورت فاکتوریل در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، با اعمال تنش کم آبی عملکرد دانه و عملکرد روغن نسبت به تیمار عدم تنش کم آبی به ترتیب 24 و 17 درصدکاهش و درصد روغن 8 درصد افزایش یافت. همچنین تنش کم آبی، تعداد روز و نیاز حرارتی تا رسیدگی را به ترتیب 10 روز و 275 درجه روز رشد کاهش داد. اثر محلول پاشی غلظت های 4 و 8 در هزار آهن و روی با توجه به تیمارهای آبیاری و زمان اعمال تیمارهای محلول پاشی در صفات مورد بررسی متفاوت بود. بیش ترین افزایش عملکرد روغن نسبت به تیمار شاهد مربوط به تیمارهای محلول پاشی روی 4 و 8 در هزار در مرحله رشد زایشی بود،که این صفت را به ترتیب از 339 و 283 در شرایط عدم تنش و تنش کم آبی به 539 و 513 کیلوگرم در هکتار افزایش داد. بیش ترین تاثیر تیمارهای محلول پاشی آهن و روی بر افزایش ارتفاع بوته و تعداد روز و نیاز حرارتی تا مرحله رسیدگی مربوط به محلول پاشی غلظت های 4 و 8 در هزار آهن و روی در مرحله رشد رویشی بود. بنابراین در پژوهش حاضر، بالنگوی شهری با دوره رشد نسبتا کوتاه (تعداد روز تا رسیدگی برابر با 115و125 به ترتیب در شرایط تنش و عدم تنش) و منطبق بودن بخشی از دوره رشد با بارندگی های منطقه و حصول عملکرد قابل قبول در شرایط وقوع تنش کم آبی پس از گل دهی می تواند به عنوان گزینه ای مناسب برای قرار گرفتن در سیستم تناوب زراعی در منطقه مدنظر قرار گیرد. همچنین با در نظرگرفتن اثرات یکسان غلظت های 4 در هزار و 8 در هزار آهن و روی بر عملکرد دانه، محلول پاشی غلظت 4 در هزار سولفات آهن و سولفات روی با توجه به اقتصادی بودن آن در اوایل رشد طولی ساقه و گل دهی می تواند در شرایط تنش کم آبی با هدف تعدیل اثرات نامطلوب تنش و دستیابی به عملکرد مطلوب توصیه شود.

    کلید واژگان: درجه روز رشد, رسیدگی, روغن, سبز شدن, گل دهی
    Mandana Azhand, Mohsen Saeidi, Ali Beheshti Al Agha, Daniel Kahrizi
    Introduction

    Among various non-biological stresses, drought stress is the most important factor that has limited production in the agricultural sector of the country (Akhzari and Pessarakli, 2016). Today, the supply of oilseeds for the extraction of vegetable oils needed for various industrial, edible, medicinal and cosmetic uses is one of the basic needs of the current population growth (Beynam, 2015). Balangu (Lallemantia iberica L.) is an annual, herbaceous and drought-resistant plant belonging to the mint family (Lamiaceae). With medicinal-oil properties, it is considered a multi-purpose plant in agriculture (Hendawy et al., 2015). In order to check and predict the phenological stages of the planted plants in an area, the relationship between the phenological stages and the thermal factor should be considered. For this purpose, thermal units of growth degree days (GDD) are used to check the amount of heat needed to pass each growth stage of plants (Kumari et al., 2020). In plants under drought stress, where the absorption of nutrients through the root faces a problem due to the decrease in soil water volume, the absorption of micronutrients such as iron and zinc can be effective through foliar spraying. (Rafique et al., 2015). In the conditions of lack of water resources, like what is happening in our country, it is necessary to change the agricultural pattern towards planting plants adapted to dry land, as well as ways to increase yield per unit area. Therefore, the purpose of this research was to investigate the development of Balangu planting and the role of foliar application of iron and zinc micronutrients on phenology and the adjustment of stress effects.

    Materials and Methods

    This research was conducted in the research farm of Razi University of Agriculture and Natural Resources, Kermanshah during two consecutive years (2017-2018 and 2018-2019) as a split-plot-factorial experiment in the form of a basic randomized complete block design with three replications. The experimental treatments include: irrigation (Water deficit after flowering and Normal) in the main plots, foliar spray factors (zero, four and eight per thousand concentrations of iron and zinc sulfate) and foliar application time (at the beginning of the vegetative and reproductive growth stage) were factorially placed in sub-plots. The seeds (native population of Songhor region of Kermanshah province) were planted manually at a depth of two centimeters and with a density of 400 plants per square meter in a row at the first appropriate time in late March of 2017 and 2018. Application of nitrogen, phosphorus and potash fertilizers was based on need. Dehydration stress was applied by stopping irrigation from the time of full flowering (opening of 50% of flowers).

    Results and Discussion

    The results showed that, with the application of water stress, the seed yield and oil yield decreased by 24% and 17%, respectively, and the oil percentage increased by 8% compared to the treatment without water stress. Also, water deficit stress reduced the number of days and heat requirement to maturity by 10 days and 275 growth days degree, respectively. The greatest increase in oil yield compared to the treatment without foliar spraying (control) was related to the 4 and 8 per thousand zinc foliar treatments in reproductive stage and under stress conditions, which increased these traits from 339 and 283 respectively in conditions Lack of stress and water deficit stress increased to 539 and 513 kg/ha. The greatest effect of iron and zinc foliar application treatments on increasing plant height and the number of days and heat requirement to maturity stage was related to 4 and 8 per thousand iron and zinc foliar application in the vegetative growth stage.

    Conclusion

    In the present study, it can be concluded that the Balangu having adaptability, suitable production, relatively short growth period and matching the length of the growth period with the rainfall of the study area, and it can be considered as a common plant for rotation in this region. Foliar application of iron and zinc micronutrient elements should be used by farmers to moderate the effects of water deficit stress, taking into account its small and economical amounts.

    Keywords: Emergence, Flowering, Growing Degree Days, Maturity, Oil
  • هادی رستمی، نصرت الله عباسی*، سمیه حاجی نیا

    گیاهان دانه روغنی از ذخایر مهم غذایی جهان می باشند و تولید روغن از گیاهان دانه روغنی از اهمیت زیادی برخوردار است. به منظور بررسی اثرات کود گوگرد (بدون کود (شاهد)، کود شیمیایی گوگرد، کود زیستی سولفو بارور حاوی تیوباسیلوس و کاربرد توام آن ها) بر عملکرد، اجزای عملکرد و روغن دانه سه توده کاملینا (کرمانشاه، سبزوار و شهرکرد)، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به صورت فاکتوریل در سال زراعی 1399-1400 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه ایلام اجرا شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد اثرات توام گوگرد+بیوسولفور بر تعداد کپسول در بوته و تعداد دانه در کپسول در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. همچنین وزن هزار دانه کاملینا تحت تاثیر اثرات متقابل گوگرد و نوع توده قرار گرفت. کاربرد کودهای گوگرد باعث افزایش مقدار رنگیزه های فتوسنتزی برگ کاملینا شد. بیشترین ارتفاع بوته کاملینا، تعداد ساقه فرعی در بوته و قطر ساقه با کاربرد توام کودهای گوگرد+بیوسولفور به دست آمد. همچنین نتایج نشان داد بیشترین عملکرد دانه (2394 کیلوگرم در هکتار) کاملینا با کاربرد توام گوگرد+بیوسولفور به دست آمد که در مقایسه با عدم مصرف گوگرد 8/32 درصد بیشتر بود. بیشترین عملکرد روغن (5/916 کیلوگرم در هکتار) با کاربرد توام کودهای گوگرد+بیوسولفور مشاهده شد و کودهای گوگرد و بیوسولفور به تنهایی در رتبه دوم از نظر عملکرد دانه قرار داشتند. عدم مصرف کود گوگرد (4/576 کیلوگرم در هکتار) کمترین مقدار عملکرد دانه را به خود اختصاص داد که نشان دهنده تاثیر کودهای گوگرد بر شاخص های عملکرد و روغن کاملینا می باشد.

    کلید واژگان: اجزای عملکرد, روغن, عملکرد, کاملینا, گوگرد
    Hadi Rostami, Nusratullah Abbasi *, Somayeh Hajinia

    Oilseeds are one of the most important food reserves in the world and oil production from oilseeds is very important. In order to investigate the effects of sulfur fertilizer (without fertilizer (control), sulfur chemical fertilizer, sulfur-fertile biofertilizer containing thiobacillus and their combined application) on yield, yield components and seed oil of three camelina masses (Kermanshah, Sabzevar and Shahrekord), an experiment was performed as a factorial design based on randomized complete block design with three replications in the research farm of Ilam University in 2020-2021. The results of analysis of variance showed that the combined effects of sulfur + biosulfur on the number of capsules per plant and the number of seeds per capsule were significant at the level of 1% probability. Also, the weight of 1000 camelina seeds was affected by the interactions of sulfur and the type of mass. Application of sulfur fertilizers increased the amount of photosynthetic pigments in camelina leaves. The highest plant height, number of stem per plant and stem diameter were obtained by using sulfur+biosulfur fertilizers. The results also showed that the highest grain yield (2394 kg/ha) of camelina was obtained by using sulfur+biosulfur; which was 8.32% more than not consuming sulfur. The highest oil yield (5.916 kg/ha) was observed with the combined application of sulfur+biosulfur fertilizers and sulfur and biosulfur fertilizers alone were in the second place in terms of grain yield. Non-application of sulfur fertilizer (4.576 kg/ha) had the lowest grain yield, which indicates the effect of sulfur fertilizers on yield indices and camelina oil.

    Keywords: Camelina, Oil, Sulfur, yield, Yield components
  • مژگان صادقی، محسن موحدی دهنوی*، علیرضا یدوی، هوشنگ فرجی
    سابقه و هدف

    کلزا (Brassica napus L.)، یکی از گیاهان مهم در مناطق معتدل است که به عنوان تولیدکننده روغن و کنجاله ارزش فراوانی برای انسان و دام دارد. فسفر در بهبود کیفیت و کمیت دانه های روغنی از جمله کلزا نقش مهمی دارد. منابع کافی فسفات برای توسعه و ریشه دهی زودتر و تولید شاخساره بیشتر در مدت زمان کوتاه مورد نیاز گیاه است. با توجه به تثبیت این عنصر مغذی در خاک، افزایش قیمت و آلودگی محیط زیست ناشی از کودهای شیمیایی، استفاده از کودهای زیستی به ویژه انواع باکتری های حل کننده فسفر نقش مهمی در رفع اینگونه مشکلات دارند. لذا هدف از این پژوهش بررسی نقش کود زیستی فسفره حاوی باکتری Pseudomonas fluorescens در بهبود عملکرد کمی و کیفی کلزا تحت تاثیر مدیریت کود فسفره شیمیایی بود.

    مواد و روش ها

    آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه یاسوج واقع در منطقه دشتروم در سال 1399 انجام شد. عامل اول کود سوپرفسفات تریپل در 6 سطح (صفر، 25، 50، 75، 100 و 125 کیلوگرم در هکتار فسفر خالص) و عامل دوم شامل کود زیستی فسفره حاوی باکتری Pseudomonas fluorescens در دو سطح (کاربرد و عدم کاربرد) بودند. صفات اجزای عملکرد، عملکرد دانه و زیستی و روغن و پروتیین دانه مورد ارزیابی قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که کود شیمیایی فسفره و باکتری تاثیر معنی داری بر تمامی صفات مورد بررسی داشت. برهم کنش کود شیمیایی فسفره و باکتری نیز بر تمام صفات مورد بررسی به جز شاخص برداشت معنی دار بود. بیشترین ارتفاع بوته (93/124 سانتی متر)، تعداد شاخه جانبی (4)، شاخص کلروفیل برگ (20/74)، عملکرد دانه (5887 کیلوگرم در هکتار) و عملکرد زیستی (4/19411 کیلوگرم در هکتار) در تیمار 125 کیلوگرم در هکتار فسفر و کاربرد باکتری به دست آمد. همچنین با مصرف 125 کیلوگرم در هکتار کود فسفره و کاربرد باکتری بیشترین درصد و عملکرد روغن حاصل شد. همچنین نتایج نشان داد در اکثر صفات مورد بررسی تفاوت معنی داری بین تیمار کاربرد 50 کیلوگرم کود فسفره+ باکتری با تیمارهای کاربرد سطوح بالاتر کود فسفره (75، 100 و 125 کیلوگرم) به تنهایی وجود ندارد.

    نتیجه گیری

    با توجه به برتری سطح 125 کیلوگرم کود فسفره به همراه باکتری از لحاظ عملکرد دانه، درصد روغن و عملکرد روغن چنین به نظر می رسد که این مقادیر کود فسفره و همچنین کاربرد باکتری برای حصول عملکرد مناسب در منطقه مورد آزمایش و مناطق مشابه قابل پیشنهاد باشد. همچنین نتایج نشان می دهد با کاربرد باکتری می توان مصرف کودهای شیمیایی فسفره را کاهش داد.

    کلید واژگان: روغن, Pseudomonas, عملکرد, کلزا
    Mozhgan Sadeghi, Mohsen Movahhedi Dehnavi *, Alireza Yadavi, Hooshang Farajee
    Background and objectives

    Canola (Brassica napus L.) is one of the important oil plants in temperate regions, which has great value for humans and livestock as a producer of oil and meal. Phosphorus plays an important role in improving the quality and quantity of oilseeds, including rapeseed. Sufficient sources of phosphate are needed by the plant for earlier development and rooting and more foliage production in a short period of time. Considering the stabilization of phosphorus in the soil, the increase in the price of chemical fertilizers and environmental pollution, the use of biological fertilizers, especially the types of phosphorus-dissolving bacteria, play an important role in solving these problems. Therefore, the objective of this research was to investigate the role of phosphorus biofertilizer containing Pseudomonas fluorescens bacteria in improving the quantitative and qualitative yield of canola under the influence of chemical phosphorus fertilizer management.

    Materials and methods

    A factorial field experiment was conducted based on a randomized complete block design with three replications at the research station of the Faculty of Agriculture of Yasouj University located in Deshtrum region in 2019. The first factor was triple superphosphate fertilizer at 6 levels (zero, 25, 50, 75, 100 and 125 kg/ha of pure phosphorus) and the second factor included phosphorus biological fertilizer containing Pseudomonas fluorescens bacteria at two levels (application and non-application). The traits of yield components, seed and biological yield, and seed oil and protein were evaluated. The traits of yield components, seed and biological yield, and seed oil and protein were evaluated. Yield components, seed and biological yield, and seed oil and protein were evaluated.

    Results

    The results showed that phosphorus and bacteria chemical fertilizers had a significant effect on all investigated traits. The interaction of phosphorus chemical fertilizer and bacteria was also significant on all investigated traits except harvest index. The highest plant height (124.93 cm), number of lateral branches (4), leaf chlorophyll index (74.20), seed yield (5887 kg/ha) and biological yield (19411.4 kg/ha) were obtained in the treatment of 125 kg/ha of phosphorus and bacterial application. Also, with the consumption of 125 kg/ha of phosphorus fertilizer and the use of bacteria, the highest percentage and oil yield was obtained. Also, the results showed that there is no significant difference between the treatment of application of 50 kg of phosphorus fertilizer + bacteria and the treatments of application of higher levels of phosphorus fertilizer (75, 100 and 125 kg) alone.

    Conclusion

    Considering the superiority of 125 kg of phosphorus fertilizer along with bacteria in terms of grain yield, oil percentage and oil yield, it seems that these amounts of phosphorus fertilizer as well as the use of bacteria can be used to achieve proper yield in the experimental and also similar areas. Also, the results show that using bacteria can reduce the consumption of phosphorus chemical fertilizers.

    Keywords: Pseudomonas, Oil, Yield, Canola
  • بهروز دولت پرست، فرزاد حسین پناهی*، عادل سی و سه مرده، حامد منصوری
    با توجه به اهمیت و ارزش آب و استفاده بهینه از نیتروژن در جهت حفظ بهره وری تولید و کاهش هم زمان اثرات منفی زیست محیطی، دو آزمایش در سال های زراعی 97-1396 و 98-1397 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه کردستان انجام شد. آزمایش ها به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل سطوح مختلف آبیاری به عنوان فاکتور اصلی در چهار سطح (25 درصد (W1)، 50 درصد (W2)، 75 درصد (W3) و 100 درصد (W4) نیاز آبی گیاه) و سطوح مختلف کود نیتروژن به عنوان فاکتور فرعی در چهار سطح (25 درصد (N1)، 50 درصد (N2)، 75 درصد (N3) و 100 درصد (N4) نیاز نیتروژن گیاه) بودند. نتایج نشان داد که تمام صفات موردمطالعه به جز صفت زمان رسیدن به بیشینه شاخص سطح خورجین تحت تاثیر اثرات اصلی و متقابل آزمایش قرار گرفتند. بیش ترین عملکرد دانه مربوط به تیمار شاهد W4N4 (5069 کیلوگرم در هکتار) و کم ترین عملکرد دانه مربوط به تیمارهای W1N1 وW1N2  به ترتیب به میزان 880 و 899 کیلوگرم در هکتار بود که نسبت به تیمار شاهد به ترتیب 6/82 و 2/82 درصد کاهش نشان دادند. عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک تیمارهای W4N3 (4826 و 17589 کیلوگرم در هکتار) و W3N4 (4712 و 17657 کیلوگرم در هکتار) به ترتیب با 25 درصد کاهش در مصرف نیتروژن و 25 درصد کاهش در مصرف آب نسبت به تیمار شاهد (W4N4) به عنوان تیمارهای برتر در این پژوهش در راستای ارتقای بهره وری شناخته شدند.
    کلید واژگان: روغن, سرعت رشد محصول, شاخص برداشت, شاخص سطح برگ, شاخص سطح خورجین
    Behrooz Dolatparast, Farzad Hosseinpanahi *, Adel Siosemardeh, Hamed Mansory
    Considering the importance and value of water and optimal use of nitrogen for maintaining production productivity and simultaneously reducing the negative environmental effects, two experiments have been conducted in 2017-2018 and 2018-2019 cropping seasons in the research farm of the Faculty of Agriculture, University of Kurdistan. The experiments are performed as a split plot in a randomized complete block design with four replications. Experimental treatments include the different levels of irrigation as the main plots (25% (W1), 50% (W2), 75% (W3), and 100% (W4) of crop water requirement) and different levels of nitrogen fertilizer as sub-plots (25% (N1), 50% (N2), 75% (N3), and 100% (N4) based on crop nitrogen requirement). Results show that all the studied traits with the exception of the time of reaching the maximum pod area index are affected by the main and interaction effects. The highest grain yield is obtained in W4N4 treatment (5069 kg.ha-1) and the lowest grain yield in W1N1 and W1N2 treatments at 880 and 899 kg.ha-1, respectively, which has been decreased by 82.6% and 82.2%, compared to the control, respectively. The grain and biological yield of W4N3 (4826 and 17589 kg.ha-1) and W3N4 (4712 and 17657 kg.ha-1) treatments, represent 25% reduction in nitrogen consumption and 25% reduction in water consumption, respectively compared to the control. W4N4 is recognized as the superior treatment in this study for improving productivity.
    Keywords: Crop growth rate, harvest index, leaf area index, Oil, Pod area index
  • معصومه عربی، سهیل پارسا*، مجید جامی الاحمدی، سهراب محمودی
    به منظور بررسی کاربرد پلیمر سوپرجاذب و سولفات پتاسیم تحت تاثیر سطوح مختلف کم آبیاری بر عملکرد کمی و کیفی کنجد آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال 1397 به اجرا درآمد. فاکتورهای آزمایش شامل سه سطح آبیاری (آبیاری کامل، آبیاری تا 50 درصد گل دهی و آبیاری تا 50 درصد ظهور کپسول ها)، سه سطح کود پتاسیم (عدم مصرف، مصرف بر اساس توصیه کودی و 5/1 برابر توصیه کودی) و دو سطح سوپرجاذب (صفر و 100 کیلوگرم در هکتار) بود. با قطع آبیاری عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، درصد روغن، عملکرد روغن و درصد پروتیین کاهش اما درصد پتاسیم برگ افزایش پیدا کرد. بیش ترین عملکرد دانه در شرایط آبیاری معمول (2342 کیلوگرم در هکتار) و کم ترین آن در شرایط قطع آبیاری در مرحله گل دهی (668 کیلوگرم در هکتار) بود. اثر متقابل آبیاری در سوپرجاذب بر عملکرد دانه، شاخص برداشت، درصد روغن و عملکرد روغن معنی دار شد. مصرف سوپرجاذب باعث کاهش اثرات منفی تنش و بهبود صفات شد، هم چنین مصرف پتاسیم در خاک با افزایش تجمع پتاسیم در برگ همراه بود. کاربرد هم زمان سوپر جاذب و سولفات پتاسیم اثر معنی داری بر رشد و عملکرد نداشت، اما استفاده از کود پتاسیم به دلیل تعدیل خسارات ناشی از تنش خشکی و سوپرجاذب به دلیل نقش آن در کاهش اثرات کمبود آب و بهبود تحمل تنش خشکی، جهت حفظ عملکرد توصیه می گردد.
    کلید واژگان: پتاسیم, تنش خشکی, روغن, عملکرد دانه
    Masoome Arabi, Soheil Parsa *, Majid Jami Al-Ahmadi, Sohrab Mahmoudi
    In order to investigate the application of superabsorbent polymer and potassium sulfate under deficit irrigation condition on quantitative and qualitative yield of sesame, a factorial experiment in a randomized complete block design with three replications was conducted in the research farm of Birjand University in 2018. Experimental factors include three levels of irrigation (full irrigation, irrigation up to 50% of flowering and irrigation up to 50% of capsule emergence), three levels of potassium fertilizer (non-use, application based on fertilizer recommendation and 1.5 times fertilizer recommendation) and two levels of superabsorbent (Zero and 100 kg.ha-1). With stopping irrigation, grain yield, biological yield, harvest index, oil percentage, oil yield and protein percentage decreased but leaf potassium percentage increased. The highest grain yield was under normal irrigation conditions (2342 kg.ha-1) and the lowest was under irrigation conditions at flowering stage (668 kg.ha-1). The interaction effect of irrigation in superabsorbent on grain yield, harvest index, oil percentage and oil yield was significant. Consumption of superabsorbent reduced the negative effects of stress and improved traits. Also, potassium consumption in soil was associated with increased potassium accumulation in leaves. The simultaneous use of superabsorbent and potassium sulfate did not have a significant effect on growth and yield, but the use of potassium fertilizer due to the modification of drought stress and superabsorbent due to its role in reducing the effects of water shortage and improving drought stress tolerance is recommended to maintain yield.
    Keywords: Drought stress, Oil, Potassium, Seed yield
  • سید احمد کلانتراحمدی*، جهانفر دانشیان، حبیب مبینی راد

    به منظور توسعه کشت زمستانه و بهبود برنامه تناوبی منطقه، آزمایشی در خصوص تاثیر تاریخ کاشت بر عملکرد دانه ارقام آفتابگردان به صورت کرت های خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار به مدت دو سال (95-1393) در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی صفی آباد دزفول اجرا شد. تاریخ کاشت در چهار سطح (4 و 18 بهمن ماه، 2 و 16 اسفندماه) در کرت های اصلی و ارقام شامل نه رقم (آذرگل، آرماویرسکی، برزگر، پروگرس، رکورد، شمس، فرخ، قاسم و گابور) در کرت های فرعی قرار گرفتند. تاخیر در تاریخ کاشت سبب کاهش طول دوره رشد و ارتفاع بوته ارقام مورد آزمایش شد. در سال اول آزمایش، رقم رکورد بیش ترین تعداد دانه در طبق (17/684) در تاریخ کاشت اول را داشت و در سال دوم آزمایش نیز حداکثر تعداد دانه در طبق (47/767) به رقم رکورد در تاریخ کاشت سوم اختصاص یافت. بیش ترین عملکرد دانه در سال اول (3850 کیلوگرم در هکتار) و دوم (4088 کیلوگرم در هکتار) به تاریخ کاشت اول (4 بهمن) و رقم آذرگل اختصاص یافت. با توجه به این که رقم آذرگل در تجزیه پایداری عملکرد دانه، کم ترین میانگین رتبه را داشت، به عنوان رقمی با بالاترین عملکرد دانه در تمام تاریخ های کاشت، شناخته شد و پس از آن به ترتیب ارقام رکورد و آرماویرسکی قرار گرفتند. هم چنین با توجه به این که رقم فرخ کم ترین انحراف معیار را داشت، به عنوان پایدارترین رقم انتخاب شد.

    کلید واژگان: تاریخ کاشت, دما, روغن, عملکرد دانه, گلدهی
    Seyed ahmad Kalantarahmadi *, Jahanfar Daneshian, Habib Mobinirad

    In order to develop winter cultivation and improve crop rotation in the region, an experiment has been conducted to evaluate the effects of sowing date on sunflower cultivars seed yield. It is a split-plot based on completed randomized blocks design with four replications in Safiabad Agricultural and Natural Resources Research and Education Center of Dezful and has taken place during two years (2015-2016). The main plots are consisted of four sowing date levels (23rd Jan, 6th Feb, 20th Feb, and 6th Mar), while the sub plots include nine levels of cultivars (Azargol, Armavirski, Barzegar, Progress, Record, Shams, Farokh, Ghasem, and Gabor). Delay in the sowing date has decreased growth period length and plant height, with the greatest number of seeds per capitulum (684.17) belonging to record cultivar on the first sowing date in the first year and the maximum one (767.47) occurring again to this cultivar on the third sowing date in the second year. The maximum seed yield in the first (3850 kg.ha-1) and second (4088 kg.ha-1) year belong to the first sowing date (23rd Jan) and Azargol cultivar. Based on the results, Azargol cultivar have had the lowest rank, being considered as the cultivar with the highest seed yield on all sowing dates, followed by Record and Armavirski, in the second and third placed, respectively. In terms of stability, considering that Farrokh cultivar also has had the lowest standard deviation, it has been selected as the most stable cultivar.

    Keywords: Flowering, Oil, Seed yield, Sowing date, temperature
  • سعیده سادات کرمانی پوربقایی*، مجید پوریوسف، علیرضا یوسفی، مسعود رفیعی
    به منظور ارزیابی عملکرد، اجزای عملکرد و صفات کیفی توده های بالنگوی شهری (Lallemantia iberica L.) با کاربرد برخی مواد ضدتعرق در شرایط دیم در سال زراعی 1398-1397 آزمایشی در دو منطقه کرج و خرم آباد اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با دو فاکتور در سه تکرار اجرا شد. فاکتور اول شامل چهار توده بالنگوی شهری (کردستان، تکاب، نظرکهریزی و کلیبر) و فاکتور دوم شامل سه ماده ضدتعرق (کایولین با غلظت پنج درصد، کیتوزان با غلظت یک درصد و ایستا با غلظت 2 درصد) و عدم کاربرد ماده ضدتعرق (شاهد) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد، اثر متقابل سه گانه توده، ماده ضدتعرق و مکان بر بیش تر صفات مورد بررسی معنی دار شد. در بین مواد ضدتعرق، کیتوزان بیش ترین تاثیر را بر توده های کشت شده داشت و به ترتیب موجب افزایش 20، 4، 11، 18 درصدی عملکرد دانه، زیست توده، روغن و موسیلاژ نسبت به شاهد شد. هم چنین توده های نظرکهریزی، کلیبر، کردستان وتکاب کشت شده در کرج به ترتیب بیش ترین مقدار را در صفات موردمطالعه تحت محلول پاشی با مواد ضدتعرق به خود اختصاص دادند. طبق بررسی های صورت گرفته در این پژوهش انتخاب توده مناسب با منطقه و استفاده از مواد ضدتعرق موجب افزایش عملکرد و اجزای عملکرد، صفات کیفی دانه بالنگوی شهری در شرایط کشت دیم شد.
    کلید واژگان: توده, روغن, زیست توده, عملکرد, موسیلاژ
    Saeedeh Kermani Poorbaghaei *, Majid Pouryousef, Alireza Yousefi, Masoud Rafie
    This study was carried out to assess yield, yield components and quality traits of dragon’s head (Lallemantia iberica L.) ecotypes’ seeds grown using some anti-transpirant agents in rainfed system in two regions of Iran including Karaj & Khorramabad in 2018. The experiment was performed based on a randomized complete block design (RCBD) with a 4×3 factorial arrangement consisting of three replications. The first factor consists of four different ecotypes of dragon’s head (Kurdistan, Takab, Nazarkahrizi and Kalibar) and the second factor including three anti-transpirant compounds (kaolin with a concentration of 5 Percent, chitosan with a concentration of 1 Percent and Ista with a concentration of 2 Percent) and no anti-transpirant (control). The results indicated that the triple interaction of ecotypes, anti-transpirant and location on most of the studied traits was significant. Among anti-transpirant, chitosan had the greatest effect on cultivated ecotype & increased grain, biomass, oil and mucilage yields by 20, 4, 11, and 18 Percent, respectively. Also, Nazarkahrizi, Kalibar, Kurdistan and Takab ecotypes cultivated in Karaj had the highest values in the studied traits under foliar application with anti-transpirant, respectively. According to the studies conducted in this study, the selection of a suitable ecotypes with the region and the use of antiperspirants improve the yield & yield components, quality traits of dragon’s head in rainfed cultivation conditions.
    Keywords: Biomass, Ecotype, Mucilage, Oil, yield
  • الهه مفاخر، پیمان حسیبی*، دانیال کهریزی، خسرو مهدی خانلو
    ویژگی های اخیرا یافت شده کاملینا (Camelina sativa L.) از خانواده براسیکاسه، شامل کم نهاده خواه بودن، رشد سریع، داشتن روغن های ضروری برای استفاده دارویی و مقدار قابل توجه اسیدهای چرب غیراشباع لینولنیک اسید، مورد توجه فوق العاده بخش های زراعی و صنعتی قرار گرفته است. برای دستیابی به بالاترین سطح از خصوصیات گفته شده، لاین های برتر باید شناسایی شوند. به این منظور، خصوصیات مورفولوژیک و بیوشیمیایی 26 لاین دابل هاپلویید، در یک طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 98-1397 در دانشگاه شهید چمران اهواز مقایسه شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که همه خصوصیات اندازه گیری شده در سطح یک درصد اختلاف معنی دار داشتند. بر اساس نتایج مقایسه میانگین، بیشترین ارتفاع و متوسط وزن دانه در بوته در لاین DH44 به دست آمد و حداکثر پروتیین کل و اسیدهای چرب اشباع نشده به ترتیب در لاین های DH14 و DH46 مشاهده شد. تجزیه کروماتوگرافی گازی اسیدهای چرب نشان داد که بیشترین میزان امگا سه، شش و نه به ترتیب در لاین های DH12، DH22 و DH39 قرار داشت. تجزیه خوشه ای، لاین ها را به سه گروه طبقه بندی کرد. بر اساس نتایج تمامی آزمایشات انجام گرفته، گروهی شامل DH07، DH14، DH21، DH32، DH39، DH41، DH44، DH46 برای تحقیقات بعدی انتخاب شدند.
    کلید واژگان: اسیدهای چرب, پروتئین, روغن, کاملینا, لاین
    Elahe Mafakher, Payman Hassibi *, Danial Kahrizi, Khosro Mehdi Khanlou
    Recently discovered properties of Camelina (Camelina sativa L.) from Brassicaceae family, including low-inputs requirement, fast growth, essentials oil content with medicinal uses, significant content of linolenic acid, an unsaturated fatty acid, have been paied tremendous attention by both agronomic and industrial sectors. To achieve the highest possible level of the above-mentioned properties, it is necessary to find the superior lines. For this purpose, the morphological and biochemical characteristics of 26 double haploid lines were compared in a randomized complete block design with 3 replications in the 2018 cropping year at Shahid Chamran University of Ahvaz. The results of variance analysis showed that all measured characteristics were significantly different at 1% of probability level. The mean comparison results indicated that DH39 line had the highest height and average grain weight per plant and the highest plant dry weight, oil percentage and saturated fatty acids were observed in DH44 line. DH14 and DH46 lines had maximum total protein and unsaturated fatty acids, respectively. GC- mass analysis showed that DH22, DH39  and DH12 lines had the highest omega 3, 6, 9 fatty acids, respectively. Cluster analysis categorized the lines into 3 groups. Based on all results, a group containing DH07, DH14, DH21, DH32, DH39, DH41, DH44 and DH46 lines was chosen for further investigation.
    Keywords: camelina, Fatty acids, Line, Oil, Protein
  • سیده سمیه حسینی، مجید مجیدیان*، مسعود اصفهانی

    به منظور بررسی اثر مصرف کود شیمیایی نیتروژن و ورمی کمپوست بر عملکرد و اجزای عملکرد کنجد (رقم ناز تک شاخه)، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با ده تیمار و سه تکرار در سال زراعی 96-1395 در شهرستان طارم استان زنجان اجرا شد. نتایج نشان داد که بیشترین ارتفاع بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن هزار دانه و عملکرد دانه (با میانگین 17/3087 کیلوگرم در هکتار) مربوط به تیمار تلفیقی 45 کیلوگرم نیتروژن + 5/7 تن در هکتار ورمی کمپوست بود که با تیمار تلفیقی 30 کیلوگرم نیتروژن + 5 تن در هکتار ورمی کمپوست اختلاف معنی داری نداشت. بیشترین عملکرد زیستی با میانگین 8360 کیلو گرم در هکتار مربوط به تیمار تلفیقی 45 کیلو گرم در هکتار نیتروژن + 5/7 تن در هکتار ورمی کمپوست مشاهده شد که نسبت به تیمار شاهد 57/85 درصد افزایش داشته است. میزان روغن دانه تحت تاثیر هیچ یک از تیمار های کودی قرار نگرفت، در نتیجه عملکرد بالای روغن در تیمار هایی بدست آمد که عملکرد دانه بیشتری داشتند. سرعت رشد گیاه هم تحت تاثیر تیمارهای کودی قرار گرفت و معنی دار شد. بطوری که بالاترین سرعت رشد گیاه در تیمار تلفیقی 45 کیلوگرم نیتروژن + 5/7 تن در هکتار ورمی کمپوست به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از کود تلفیقی (شیمیایی و آلی) مناسب تر از سایر تیمار های نیتروژن (شیمیایی) برای افزایش عملکرد دانه کنجد است.

    کلید واژگان: روغن, کشاورزی تلفیقی, کود آلی
    Seyede Somayeh Hoseini, Majid Majidian *, Masoud Esfahani
    Introduction

    One of the pillars of a sustainable agricultural system is the use of organic fertilizers to provide the nutrients needed by the plant with the aim of eliminating or significantly reducing the consumption of chemical inputs (Darzi et al., 2011). Organic fertilizer includes vermicompost and products from the activity of phosphate-solubilizing microorganisms and stabilizers of nitrogen or other nutrients that are active in the soil (Anwar et al., 2005). Sesame is an old and important oilseed crop that is usually grown on small farmers' tropical and subtropical farms (Weiss et al., 2000). This study was conducted for investigating the effect of different levels of nitrogen fertilizer, vermicompost and their combined application on sesame plant of single branch cultivar in Tarom region of Zanjan province.

    Materials and Methods

    Experiment in a complete randomized block design was carried out with three replications in Tarom, Zanjan province, Iran during cropping seasons of 2016-2017. Treatments consisted of four levels of nitrogen fertilizer (0, 30, 60 and 90 kg Nitrogen ha-1) and integrated nitrogen of chemical and organic (15 kg N ha-1 + 2.5 ton ha-1 vermicompost, 30 kg N ha-1 + 5 ton ha-1 vermicompost and 45 kg N ha-1 + 7.5 ton ha-1 vermicompost) and vermicompost (5, 10 and 15 ton ha-1) were used.

    Results & Discussion

    Results showed that use of nitrogen fertilizer, vermicompost and combination nitrogen fertilizer and vermicompost had significant effect on seed yield and yield components of sesame. So that, Maximum plant height, number of capsule in plant, number of seed.plant-1, 1000-seed weight and seed yield (3087.87) were obtained 45 kg N ha-1 + 7.5 ton ha-1 . Maximum biological yield (8360 kg ha-1) was obtained using the treatment 45 kg N ha-1 +7.5 ton ha-1 vermicompost. Also, seed oil percentage was not affected by any of the treatments; As a result, Maximum oil yield (1530.36 kg ha-1) was obtained using treatment 30 kg N ha-1 + 5 ton ha-1.

    Keywords: Integrated agriculture, Oil, Organic fertilizer
  • Houshang Ghamarnia, Meisam Palash *, Sajad Amiri
    Deficit Irrigation is one of the ways to use water resources efficiently. In this method, a part of the plant's water requirement is eliminated so that it does not have significant effects on its yield. In this study, between 2017 and 2018, the effects of deficit irrigation on rosemary plant was investigated. The research site was the research station of the Water Engineering Department of the Campus of Agriculture and Natural Resources of Razi University in Kermanshah, by using the available Lysimeter Two-factor factorial based on a completely randomized design with four treatments (100, 75, 50 and 25% of water requirement) and three replications were applied. The results showed that irrigation treatments of 75% and 50% of plant water requirement had the same performance in producing essential oil at the rate of 0.3 cm3/plant. However, the highest amount of essential oil production with a value of 0.4 cm3/plant was observed in full irrigation treatment. From the obtained results, it can be concluded that increasing the level of deficit irrigation significantly affected the Rosemary components such as root depth, essential oil, dry matter, and reduced all indicators (except the number of branches) compared to the control treatment. Finally, due to the reduction of all plant parameters, the amount of essential oil and dry matter yield due to increasing the level of water deficit, irrigation of rosemary with a deficit irrigation level of 50% does not seem reasonable and cannot be recommended. But at the 75% level, this reduction in performance can be considered acceptable and based on results in the case of rosemary cultivation to produce dry matter, irrigation at the rate of 75% of the plant requirement is sufficient, but in the case of rosemary cultivation to produce essential oil, the plant's water requirement should be fully met.
    Keywords: Lysimeter, Irrigation, Oil, Kermanshah
  • حسن رحمانی، مانی مجدم، علیرضا شکوه فر، مجتبی علوی فاضل، شهرام لک

    این آزمایش به صورت کرت های دوبار خردشده در قالب طرح پایه بلوک‌های کامل تصادفی در سه تکرار در سال های زراعی 95-1394 و 96-1395 در استان خوزستان اجرا شد. عامل اصلی، تنش کمبود آب با چهار سطح، آبیاری پس از تخلیه 45، 60، 75 و 90درصد آب قابل استفاده گیاه به عنوان عامل فرعی، تلفیق کود بیولوژیک و شیمیایی نیتروژنی، با سه سطح 100 درصد کود شیمیایی، 75 و 50 درصد تلفیق کود شیمیایی با 100 درصد نیتروکسین و تراکم بوته در سه سطح 57، 71 و 95 هزار بوته در هکتار به عنوان عامل فرعی فرعی در نظر گرفته شدند. نتایج نشان داد برهمکنش تنش کمبود آب، تلفیق کود زیستی و شیمیایی نیتروژن و تراکم بوته تاثیر معنی دار بر عملکرد دانه، وزن هزار دانه، تعداد دانه در طبق، شاخص برداشت و عملکرد بیولوژیکی داشتند. بیشترین عملکرد دانه از تیمار آبیاری مطلوب با تلفیق 75 درصد کود شیمیایی و زیستی و تراکم 95 هزار بوته حاصل شد که نسبت به تیمار تنش خیلی شدید رطوبتی با 75 درصد کود شیمیایی و بیولوژیکی و تراکم 57 هزار بوته 75 درصد افزایش به دست آمد. برهمکنش تنش رطوبتی و تراکم و کودها بر درصد روغن و شاخص سطح برگ معنی دار شد. در مجموع استفاده از نیتروژن از دو منبع شیمیایی و زیستی در تراکم 95 هزار بوته برای کاهش اثرات تنش رطوبتی بر گیاه آفتابگردان قابل توصیه می باشد.

    کلید واژگان: تراکم, روغن, عملکرد دانه, نیتروکسین
    Hassan Rahmani, Mani Mojaddam, Alireza Shokuhfar, Mojtaba Alavi Fazel, Shahram Lak

    This experiment was carried out in split plots based on randomized complete block design with three replications during 2015-2016 and 2016-2017 cropping years in Khuzestan province. The main factor, consisted as water shortage stress with four levels of irrigation after depletion of 45, 60, 75 and 90% of plant usable water was optimal irrigation, mild stress, severe stress and very severe stress, respectively. The levels of 100% chemical fertilizer, 75% and 50% combination of chemical fertilizer with 100% nitroxin and plant density at three levels of 57, 71 and 95 thousand plants per hectare were as sub-factors. The results showed that the interaction of water shortage stress, combination of nitrogen biochemical and chemical fertilizer and plant density had a significant effect on grain yield, 1000-grain weight, number of seeds per head, harvest index and biological yield. The highest seed yield was obtained from the optimal irrigation treatment by combining 75% of chemical and biological fertilizers and a density of 95,000 plants per hectare, which showed a 75% increase compared to the very severe moisture stress treatment with 75% of chemical and biological fertilizers and a density of 57,000 plants per hectare. The interaction of moisture stress and density and fertilizers on oil percentage and leaf area index was significant. In general, the use of nitrogen from both chemical and biological sources at a density of 95,000 plants per hectare may reduce the effects of moisture stress on the sunflower plant in the experimental condition.

    Keywords: Grain yield, Nitroxin, Oil, Plant density
  • مهدی طاهری اصغری*

    به منظور بررسی اثر محلول پاشی اسیدهای آمینه و همزیستی قارچ مایکوریزا بر صفات کمی و کیفی گیاه دارویی همیشه بهار (Calendula officinalis L.) آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی با سه تکرار، طی سال های زراعی 1399-1398 و 1398- 1397 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان اجرا شد. عوامل آزمایشی شامل سه گونه قارچ مایکوریزا (شاهد، Glomus mosseae، G.etunicatum و G. intraradices) و سطوح اسید آمینه سورن (این ترکیب تجاری حاوی انواع اسید آمینه های ضروری برای گیاه است) شامل بدون محلول پاشی و محلول پاشی در دو مرحله ساقه دهی و گل دهی بود. نتایج نشان داد که کاربرد اسید آمینه و قارچ مایکوریزا گونه G. mosseae نسبت به تیمار عدم استفاده از قارچ مایکوریزا و کاربرد اسید آمینه افزایش بسیار معنی داری در درصد کلونیزاسیون ریشه داشت. کاربرد G. mosseae  در همیشه بهار باعث افزایش 33% شاخص کلروفیل شد. همچنین نتایج نشان دادند درصد و عملکرد روغن در اثر کاربرد برگی اسید آمینه و استفاده از G. mosseae به ترتیب به میزان 25% و 70%  نسبت به تیمار عدم استفاده از اسید آمینه و مایکوریزا افزایش یافت. بیشترین عملکرد اسانس نیز از تیمار G. mosseae با مقدار 74/7 کیلوگرم در هکتار به دست آمد. به طور کلی، نتایج نشان داد که تلقیح گیاه دارویی همیشه بهار با قارچ مایکوریزا به ویژه گونه mosseae می تواند در جذب عناصر غذایی در جهت رشد بهتر این گیاه استفاده شود و کاربرد برگی اسید آمینه با در اختیار قرار دادن نیتروژن برای گیاه، روند رشد و توسعه گیاه را بهبود بخشد.

    کلید واژگان: روغن, شاخص کلروفیل, کلونیزاسیون ریشه, مایکوریزا
    M Taheri Asghari *
    Introduction

    The Food and Drug Administration has classified pot marigold as a GRAS (generally recognized as safe) substance. Foliar nutrition acts as an effective tool for nutrient management in plants, and foliar nutrition can be used successfully to address wide spread nutrient deficiencies, especially in critical plant growth stages. Plants are able to absorb amino acids, amides and many nitrogen compounds through their roots or leaves. Also, plant symbiosis with mycorrhizal fungi causes water absorption, nutrient uptake and growth under environmental stress. These fungi are able to symbiosis with the roots of most terrestrial plants.

    Materials and Methods

    In order to investigate the effects of foliar application of amino acids and mycorrhizal fungi symbiosis on quantitative and qualitative characteristics of Calendula officinalis L., a factorial layout has been conducted, based on a randomized complete block design with three replications at the research farm of Islamic Azad University, Takestan Branch during 2017-2018 and 2018-2019 growth seasons. Experimental factors included three species of mycorrhiza fungi (Control, Glomus mosseae, G. etunicatum and G. intraradices) and Soren amino acid levels (This commercial compound contains a variety of essential amino acids for the plant) included no foliar application and foliar application in two stages of stem and flowering. Land preparation was performed before planting. According to the experimental map, experimental plots were planted in six rows at a distance of 50 cm and a length of six meters and the distance between plants on the row was 20 cm. Before planting, based on soil test results, ammonium phosphate fertilizer (150 kg.ha-1) and potassium sulfate fertilizer (100 kg. ha-1) were used. Both fertilizers were mixed with soil along with one third of the nitrogen mountain from the urea source at the beginning of planting. Urea fertilizer at the rate of 100 kg.ha-1 was applied and the remaining two thirds were applied as a road after the final thinning and before flowering.

    Results and Discussion

    The results showed that the application of amino acid and mycorrhizal fungus of G. mosseae species had a so significant increase in the percentage of root colonization compared to the treatment of not using mycorrhizal fungus and the application of amino acid. Foliar application of amino acid increased by 6% and use of mycorrhiza, G. mosseae in pot marigold, increased chlorophyll index treatment by 33%. The results also showed a 25% and 70% increase in oil percent and oil yield due to foliar application of amino acid and use of mycorrhiza, G. mosseae compared to non-use, foliar application of amino acid and mycorrhiza. The highest essential oil yield was obtained from G. mosseae treatment with a value of 7.74 kg.ha-1. The results of analysis of variance showed that the interaction effect of foliar application of amino acid and mycorrhiza on the percentage and oil yield was significant at the level of five percent. The results showed a 25% and 70% increase in oil yield and yield due to foliar application of amino acid and mycorrhiza, respectively, of G. mosseae compared to non-foliar application of amino acid and mycorrhiza. Inoculation with G. mosseae and application of amino acid had the highest seed yield and this treatment showed a 24% increase compared to the control with the same mycorrhiza but without the use of amino acid.

    Conclusion

    Based on this study results, it can be said that inoculation of pot marigold with mycorrhizal fungus, especially G. mosseae species, it can be used to absorb nutrients for better growth of this plant, and foliar application of amino acids improves plant growth and development by providing nitrogen to the plant.

    Keywords: Chlorophyll index, Mycorrhiza, Oil, Root colonization
  • معروف خلیلی*، مریم چایچی، ابوالفضل توسلی، محمدرضا نقوی

    به منظور مطالعه اثر انواع کودهای دامی و آبیاری با پساب تصفیه شده شهری زابل، آزمایشی در سال زراعی 96-1395 در شرایط مزرعه به صورت کرت های خرد شده و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل نوع آبیاری در دو سطح I1: آبیاری با آب معمولی و I2: آبیاری با پساب تصفیه شده شهری به عنوان فاکتور اصلی و نوع کود دامی در چهار سطح M1: بدون مصرف کود، M2: کود گاوی (40 تن در هکتار)، M3: کود گوسفندی (30 تن در هکتار) و M4: کود مرغی (20 تن در هکتار) به عنوان فاکتور فرعی بودند. نتایج آزمایش نشان داد که آبیاری با پساب تصفیه شده شهری منجر به افزایش 74/10 درصدی ارتفاع بوته، 48/31 درصدی تعداد شاخه های فرعی و 70/9 درصدی تعداد خورجین در بوته شد و در بین کودهای دامی نیز مصرف کود مرغی نسبت به کود گوسفندی و گاوی، به ترتیب به میزان 41/12 و 00/14 درصد ارتفاع بوته، 90/21 و 20/22 درصد تعداد شاخه های فرعی و 92/5 و 66/7 درصد تعداد خورجین در بوته را افزایش داد. از طرف دیگر، برای تیمارهای آبیاری با پساب مشاهده شد که بیشترین عملکرد علوفه تازه، علوفه خشک، عملکرد دانه و عملکرد روغن کلزا به ترتیب با میانگین 10249، 992، 2769 و 894 کیلوگرم در هکتار در تیمار کود مرغی به دست آمد. مطالعه همبستگی صفات نشان داد که عملکرد دانه کلزا با اکثر صفات اندازه گیری شده همبستگی مثبت و معنی داری داشت که در این بین، بیشترین همبستگی بین عملکرد دانه با عملکرد روغن مشاهده شد. در مجموع از نتایج پژوهش چنین نتیجه گیری می شود که آبیاری با پساب تصفیه شده شهری و مصرف کود مرغی، بهترین تیمار جهت دستیابی به عملکرد بیشتر علوفه، دانه و روغن کلزا بوده است، اما برای توصیه آن به کشاورزان منطقه پیشنهاد می شود که طرح توجیه اقتصادی آن انجام شود و پس از آن به عنوان یک الگوی مناسب به کشاورزان منطقه توصیه شود.

    کلید واژگان: آبیاری, پساب, روغن, عملکرد, گیاه روغنی
    Marouf Khalili *, Maryam Chaeichi, Abolfazl Tavassoli, MohammadReza Naghavi

    To study the effect of manure and treated municipal wastewater of Zabol, Iran, on quantitative and qualitative characteristics of rapeseed, an experiment was conducted under farm condition in 2016-2017. Experiment was performed as a split-plot based on a randomized complete block design with three replications. Experimental treatments were included irrigation at two levels, I1: irrigation with normal water, and I2: irrigation with treated municipal wastewater as the main factors and type of manures at four levels, M1: no fertilizer application, M2: cow manure (40 tons per hectare), M3: sheep manure (30 tons per hectare) and M4: poultry manure (20 tons per hectare) as sub-factors. Results showed that irrigation with treated municipal wastewater led to 10.74% increase in plant height, 31.48% in the number of sub-branches and 9.70% in the number of capsules per plant. Among different type of manures, application of poultry manure compared to sheep and cow manure increased 12.41% and 14.00% of plant height, 21.90% and 22.20% of the number of sub-branches and 5.92% and 7.66% the number of pods per plant. On the other hand, in irrigation with treated municipal wastewater treatments, it was observed that the highest yields of fresh and dry forages and grain and oil yields were 10249, 992, 2769 and 894 kg/ha in average that were obtained in poultry manure treatment. Study of correlation coefficient indicated that rapeseed seed yield correlated positively and significantly with most of the measured factors, and the highest correlation was between seed andoil yields. Overall, the results showed that irrigation with treated municipal wastewater along with poultry manure were the best treatment for higher fodder, grain and rapeseed oil yields, but to recommend it to farmers in the region, it is recommended to perform economic justification plan and then it can be recommended to the farmers of the region as an appropriate pattern.

    Keywords: Irrigation, Oil, oil crop, Wastewater, yield
  • ترانه ثمرزاده وژده فر، فرزاد پاک نژاد*، امیرحسین شیرانی راد، مصطفی اویسی، سعید وزان

    کلزا به دلیل دارا بودن ژنوتیپ‎های بهاره و پاییزه و سازگاری با شرایط آب و هوایی به عنوان نقطه امیدی برای تامین روغن خوراکی کشور به شمار می‎آید. به‎منظور بررسی تاثیر فصل کاشت و تاریخ کشت بر عملکرد کمی و کیفی ژنوتیپ‎های کلزا، دو آزمایش جداگانه در فصل‎های پاییز و زمستان به‎صورت کرت‎های خرد شده و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در طول دو سال (1394-1393 و 1395-1394) در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج انجام شد. در این مطالعه تاریخ‎های کشت پاییز شامل 15 مهر، 25 مهر و10 آبان و تاریخ‎های کشت زمستان شامل 20 بهمن، 30 بهمن و10 اسفند، به عنوان عامل اصلی و ژنوتیپ‎های کلزا شامل RGS003، Dalgan، Zabol10، Hyola401 و Hyola4815 به‎عنوان عامل فرعی درنظر گرفته شدند. عملکرد دانه و روغن ژنوتیپ‎های کلزا در فصل کشت پاییز معادل 4330 و 1840 کیلوگرم در هکتار بودند در حالی که با کشت در فصل زمستان مقدار این صفات با کاهش 3/43 و 6/46 درصدی مواجه شدند. در فصل پاییز بیشترین عملکرد دانه و روغن با میانگین 5033 و 2202 کیلوگرم در هکتار متعلق به تاریخ کشت 15 مهر و در فصل زمستان با میانگین 2996 و 1248 کیلوگرم در هکتار مربوط به تاریخ 20 بهمن بود. به‎طورکلی ژنوتیپ Dalgan به‎دلیل صفات زراعی مناسب مانند تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، طول خورجین، وزن هزار دانه و همچنین عملکرد دانه و روغن بالا برای کشت در نواحی معتدل با اقلیم‎های خشک و نیمه خشک مانند کرج پیشنهاد می‎گردد.

    کلید واژگان: تعداد خورجین در بوته, تعداد دانه در خورجین, روغن, عملکرد دانه, وزن دانه
    Taraneh Samarzadeh Vazhdehfar, Farzad Paknejad *, Amir Hossein Shirani Rad, Mostafa Oveisi, Saeed Vazan

    Rapeseed duo to having genotypes spring and autumn and adaptation to weather conditions as the point hope for provide edible oil of country is the required. Two separate experiments were set up as split-plot in a RCBD design with three replications in two fall and winter seasons during two years (2014-2015 and 2015-2016) at the research field of Seed and Plant Improvement Institute to investigate the effect of sowing season and date on the quantitative and qualitative yields of rapeseed genotypes in Karaj, Iran. In this study, the main plots were sowing dates of 7, 17, and 27 October in fall sowing and sowing dates of 9 and 19 February, and 1 March in winter sowing and sub-plots consisted of genotypes of RGS003, Dalgan, Zabol10, Hyola401, and Hyola4815. Grain and oil yields of rapeseed genotypes were 4330 and 1840 kg ha-1 in fall sowing, respectively, while these traits were decreased by 43.3 and 46.6% when rapeseed genotypes were planted in winter season, respectively. The highest grain and oil yields (5033 and 2202 kg ha-1) belonged to 7 October in fall sowing, while 9 February had the highest grain and oil yields (2996 and 1248 kg ha-1) in winter sowing. In general, the Dalgan genotype is recommended for cultivation due to suitable agronomic traits such as number of silique per plant, number of grain per silique, silique length, 1000-grain weight, as well as high grain and oil yields in cold temperate regions with arid and semi-arid climates such as Karaj, Iran.

    Keywords: Oil, grain per Silique, Grain yield, grain weight, number of silique per plant
  • طاهره رضاپور کویشاهی، معرفت مصطفوی راد*، سعید سیف زاده، علیرضا ولدآبادی، اسماعیل حدیدی ماسوله
    سابقه و هدف

    کشت مخلوط یک راه کار ممکن برای افزایش پایداری عملکرد در گیاهان زراعی است (13). پژوهشگران گزارش کرده اند که نظام کشت مخلوط با بقولات منجر به تولید حداکثر دانه (29) و زیست توده (5) گردید. قاسمی و همکاران (2011) گزارش کردند که عملکرد دانه ذرت در واکنش به کاربرد تلفیقی کودهای شیمیایی و کودهای زیستی افزایش یافت (11).

    مواد و روش ها

    این آزمایش به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال های زراعی 1396 و 1397 در رشت اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل کود فسفره (صفر، 50 ، 100 کیلوگرم در هکتار به صورت سوپرفسفات تریپل، 50 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل + 200 گرم فسفات بارور2 و 100 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات تریپل + 200 گرم فسفات بارور2)، و نظام های کشت مخلوط شامل کشت خالص ذرت و بادام زمینی و کشت مخلوط یک ردیف ذرت + یک ردیف بادام زمینی (1:1)، دو ردیف ذرت + یک ردیف بادام زمینی (1:2)، یک ردیف ذرت + دو ردیف بادام زمینی (2:1) بود.

    یافته ها

    در این آزمایش اثر برهمکنش کود فسفره × نظام کشت بر تمامی صفات اندازه گیری شده معنی دار بود. بیشترین عملکرد دانه (2360 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد روغن (1182 کیلوگرم در هکتار)، پروتئین دانه (70/27 %)، عملکرد پروتئین (591 کیلوگرم در هکتار) و پالمتیک اسید (58/10 %) در کاربرد 100 کیلوگرم سوپرفسفات تریپل توام با 200 گرم کود زیستی فسفات بارور2 تحت نظام کشت خالص بادام زمینی به دست آمد. بیشترین میزان روغن دانه (45/53 %) و میزان اسید چرب غیراشباع اولییک اسید (63/66 %) در واکنش به مصرف جداگانه 100 کیلوگرم در هکتار کود فسفره به صورت سوپرفسفات تریپل، در نظام کشت مخلوط ذرت + بادام زمینی با نسبت ردیف های کاشت 2:1 به دست آمد. ولی، بالاترین میزان لینولییک اسید (17/32 %) در نظام کشت مخلوط ذرت + بادام زمینی با نسبت ردیف های کاشت 1:1 تحت تاثیر کاربرد 100 کیلوگرم در هکتار کود فسفره از منبع سوپرفسفات تریپل به علاوه 200 گرم کود زیستی فسفات بارور2 مشاهده گردید.

    نتیجه گیری: 

    نتایج نشان داد که کاربرد توام کودهای شیمیایی و زیستی فسفره عملکرد دانه بادام زمینی را افزایش داد که می تواند ناشی از بهبود اجزای عملکرد، افزایش رشد گیاه و جذب عناصر غذایی و افزایش فتوسنتز در گیاهان بادام زمینی باشد. استفاده جداگانه از کود شیمیایی فسفره سنتز اولییک اسید و کیفیت روغن بادام زمینی را افزایش داد. همچنین، کاربرد جداگانه کود شیمیایی فسفره و نظام کشت مخلوط بادام زمینی- ذرت با نسبت ردیف های کاشت 2:1 کیفیت روغن بادام زمینی را بهبود بخشید. ولی، کاربرد تلفیقی کود شیمیایی فسفره (سوپرفسفات تریپل) با کود زیستی بارور2 عملکرد کمی بادام زمینی را افزایش داد. در این آزمایش، نظام کشت مخلوط بادام زمینی- ذرت با نسبت ردیف های کاشت 2:1 و کاربرد تلفیقی کود شیمیایی فسفره با کود زیستی بارور2 می تواند جهت افزایش عملکرد دانه بادام زمینی در واحد سطح قابل توصیه باشد.

    کلید واژگان: اسیدهای چرب اشباع و غیر اشباع, الگوی کشت, کودهای بیولوژیک, عملکرد روغن و پروتئین دانه
    Tahereh Rezapour Kavishahi, Saeed Saifzadeh, Ali Reza Valadabady, Esmaeil Hadidimasouleh
    Background and objectives

    Intercropping is a possible pathway for sustainable increases in crop yields (10). Researchers have reported that intercropping system with legumes led to maximum maize gain (24) and biological yield (4). Ghasemi et al. (2011) reported that grain yield in maize was the highest when the combination of chemical and bio-fertilizers were used (8).

    Materials and Methods

    This experiment was performed as factorial arrangement based on randomized complete block design in 2017 and 2018 cropping deasons with three replications in Rasht, Iran. Five rate of phosphorus fertilizer (zero, 50, 100 kg/ha as super phosphate triple, 50 kg/ha as super phosphate triple + 200 g phosphate barvar2 and 100 kg/ha as super phosphate triple + 200 g of phosphate barvar2) and corn and groundnut sol cropping, and mixed cultivation of one row of corn + one row of peanuts (1: 1), two rows of corn + one row of peanut (1: 2), one row of corn + two rows of peanut (2: 1) comprised experimental treatments.

    Results

    In this experiment, phosphorus fertilizer × intercropping system effect on all measured characteristics was significant at 5 % probability level. The greatest grain yield (2360 kg/ha), oil yield (1182 kg/ha), grain protein percentage (27.70 %), protein yield (591 kg/ha) and palmitic acid (10.58 %) were obtained in response to the application of 100 kg/ha super phosphate triple along with 200 g phosphate barvar2 bio-fertilizer under groundnut sol cropping system. The greatest grain oil percentage (53.45 %) and oleic acid (66.63 %) as the most important unsaturated fatty acid in groundnut oil were obtained in response to the application of 100 kg/ha phosphorus fertilizer as super phosphate triple, under groundnut-corn intercropping system with the ratio of 1:2 planting rows. But, the highest rate of linoleic acid (32.17 %) was observed in groundnut-corn intercropping system with the ratio of 1:1 planting rows as affected by the application of 100 kg/ha phosphorus fertilizer as super phosphate triple plus 200 g phosphate barvar2 bio-fertilizer.

    Conclusion

    Results showed that the combined application of chemical phosphorus and bio-fertilizers enhanced groundnut grain yield that could causes by the improvement of yield components, enhancement of plant growth and nutrients absorption and increment of photosynthesis in groundnut plants. Apart application of chemical phosphorus fertilizer increased oleic acid synthesis and quality of groundnut oil. The application of chemical phosphorus fertilizer and groundnut-corn intercropping system with the ratio of 1:2 improved groundnut oil quality. But, integrated application of chemical phosphorus (super phosphate triple) plus phosphate barvar2 bio-fertilizer enhanced quantitative yield of groundnut. In this experiment, groundnut-corn intercropping system with the ratio of 1:2 and integrated application of chemical phosphorus plus phosphate barvar2 bio-fertilizer could be recommendable to enhance grain yield of groundnut per unit area.

    Keywords: Bio-fertilizers, Cropping pattern, Oil, protein yield, Saturated, unsaturated fatty acids
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال