به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "immunity" در نشریات گروه "شیلات"

تکرار جستجوی کلیدواژه «immunity» در نشریات گروه «کشاورزی»
  • علی حسین پور زلتی*، حسین آدینه، جلیل جلیل پور رودکلی

    در مطالعه حاضر، تاثیر جایگزینی سطوح مختلف پروتئین هیدرولیز شده با پودر ماهی بر ترکیبات بیوشیمیایی سرم خون و سیستم ایمنی بچه فیل ماهی به مدت 48 روز بررسی شد. در این پژوهش، 750 قطعه بچه فیل ماهی با وزن اولیه 5/0± 3 گرم به طور تصادفی در 5 گروه آزمایشی شامل گروه شاهد (بدون پروتئین هیدرولیز شده)، 3 تیمار با سطوح مختلف جایگزینی پروتئین هیدرولیز شده با پودر ماهی (تیمارهای 1، 2 و 3 به ترتیب 2.75، 5.5 و 8.25 درصد) و تیمار 4 کنترل مثبت (غذای تجاری) توزیع شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان گلوکز در بین گروه های آزمایشی اختلاف معنی داری داشت (P<0.05)، به طوری که میزان گلوکز گروه شاهد از سایر تیمارها بیشتر بود. براساس نتایج این مطالعه، بیشترین میزان پروتئین و چربی کل مربوط به تیمار 2 بود که با سایر گروه ها اختلاف معنی داری داشت (P<0.05). از نظر آنزیم های کبدی آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلکالین فسفاتاز (ALP) اختلاف معنی داری بین گروه های آزمایشی مشاهده نشد (P>0.05). نتایج این پژوهش نشان داد که میزان کلسترول در بین تمام گروه های آزمایشی اختلاف معنی داری نداشت (P>0.05). در شاخص های ایمنی، میزان ایمنوگلوبولین کل در تیمار 2 به طور معنی داری از سایر گروه ها (به استثناء تیمار 3) بیشتر بود (P<0.05). همچنین، نتایج نشان داد که در میزان لیزوزیم بین گروه شاهد با تیمارهای 1، 3 و 4 اختلاف معنی داری مشاهده نشد (P>0.05). در این شاخص، تیمار 2 با بیشترین میزان با سایر گروه های آزمایشی اختلاف معنی دار داشت (P<0.05). میزان فعالیت ایمنوگلوبولین M (IgM) و کمپلمان جایگزین (ACH50) در تمامی گروه های آزمایشی اختلاف معنی دار نداشت (P>0.05). در مجموع، با توجه به نتایج این مطالعه، جایگزینی در سطوح 2.75 تا 5.5 درصد پروتئین هیدرولیزشده، در بیشتر شاخص های بیوشیمیایی خون و ایمنی بچه فیل ماهیان عملکرد بهتری نسبت به گروه شاهد نشان داد.

    کلید واژگان: پروتئین هیدرولیز شده, فیل ماهی, فراسنجه های بیوشیمیایی سرم, آنزیم های کبدی, ایمنی
    Ali Hosseinpour Zelaty*, Hossein Adineh, Jalil Jalilpour Rodaky

    AbstractThe study investigated the effects of substituting fishmeal with different levels of hydrolyzed protein on the serum biochemical composition and immune system of beluga (Huso huso) fry over a 48-day period. A total of 750 fish were randomly assigned to five groups: a control group (no hydrolyzed protein), three groups with varying levels of hydrolyzed protein (2.75%, 5.5%, and 8.25%), and a positive control group (commercial feed). The study found significant differences in glucose levels among the groups (P<0.05), with the control group having the highest glucose level. Treatment 2 had the highest total protein and lipid levels, which significantly differed from the other groups (P<0.05).  Liver enzyme levels (ALT, AST and ALP) did not vary significantly among the groups (P>0.05).  There were no significant differences in cholesterol levels (P>0.05). Regarding immune factors, treatment 2 exhibited significantly higher total immunoglobulin levels compared to all other groups except for treatment 3 (P<0.05). Lysozyme levels did not differ significantly between the control group and treatments 1, 3, and 4 (P>0.05); however, treatment 2 displayed the highest level. IgM and ACH50 activity did not differ significantly across all groups (P>0.05). In conclusion, replacing fishmeal with hydrolyzed protein at a concentration of 2.75% to 5.5% improved performance in blood biochemical and immune parameters of beluga fry when compared to the control group.

    Keywords: Hydrolyzed Protein, Beluga, Serum Biochemical Parameters, Liver Enzymes, Immunity
  • الهام السادات بنی هاشمی*، امین غلامحسینی، سیاوش سلطانیان، مهدی بنایی

    باکتری Yersinia ruckeri عامل ایجاد کننده یرسینیوز یا بیماری دهان قرمز روده است که منجر به خسارات اقتصادی قابل توجه ای در آبزی پروری به خصوص قزل آلا در سراسر جهان شده است. بیماری عفونی که منجر به وضعیت سپتی سمی همراه با خونریزی در سطح بدن و اندام های داخلی می شود. با وجود اهمیت این بیماری، بررسی و ارزیابی تاثیر این باکتری در قزل آلای رنگین کمان مورد مطالعه قرار گرفت. 180 قطعه قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزنی 2±25 گرم، به صورت تصادفی و به مدت 30 روز در معرض باکتری Y. ruckeri (5% و 10%دوز LC50  باکتری) قرارگرفتند. براساس نتایج به دست آمده با افزایش باکتری وزن نهایی، نرخ رشد ویژه، آنزیم آلانین آمینوترانسفراز، لیپوپروتئین با دانستیه بالا و پایین، ایمنوگلوبولین تام، گلوتاتیون پراکسیداز قزل آلای رنگین کمان کاهش یافت. از طرفی با افزایش باکتری، آنزیم آسپارات آمینوترانسفراز، آنتی اکسیدان کل و مالون دی آلدئید افزایش یافت، به طوریکه تیمار شاهد با تیمار 5% و 10% LD50 باکتری Y. ruckeri اختلاف معنی داری داشت. طبق نتایج این تحقیق، تراکم باکتری ها به طور معنی داری روی اکثر شاخص های اندازه گیری شده اثر منفی داشتند.

    کلید واژگان: یرسینیا راکری, قزل آلای رنگین کمان, شاخص های بیوشیمیایی, ایمنی
    Elham Alsadat Banihashemi*, Amin Gholamhosseini, Siyavash Soltanian, Mahdi Banaee

    The bacterium Yersinia ruckeri is the causative agent of yersiniosis or red mouth disease, which leads to significant economic losses in aquaculture, especially salmon, worldwide. An infectious disease that leads to a septicemic condition with the condition of the body surface and internal organs. Despite this disease, investigation and its effect on this disease was studied in rainbow trout. This study was conducted on 180 pieces of rainbow salmon randomly weighing (25±2 gr), which were exposed to Y. ruckeri (5% and 10% LC50) for 30 days. Accepts. Results The results obtained with the increase in final weight, growth rate, alanine aminotransferase enzyme, high and low lipoprotein, total immunoglobulin, glutathione peroxidase of rainbow trout decreased and on the other hand with the increase of the drug, aspartate aminotransferase enzyme, total oxidant and Malondialdehyde increased so that there was a significant difference between the control group treated with 5% and 10% LD5 of Y. ruckeri bacteria. Based on the results of this research, the density of bacteria has a negative effect on most of the measured indicators.

    Keywords: Yersinia Ruckeri, Rainbow Trout, Biochemical Indicators, Immunity
  • احسان اکبرنژاد، سکینه یگانه*، صدیقه محمدزاده

    در مطالعه حاضر اثرات به کارگیری منفرد و توام باکتری Lactobacillus casei  و پروپیونات سدیم به عنوان افزدونی بر شاخص های رشد و ایمنی ماهی زبرا (Danio rerio) مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، تعداد120 قطعه ماهی زبرا با میانگین اولیه وزنی 23/0±335/0 گرم در 12 تانک با تعداد 10 ماهی در هر تانک توزیع شدند. چهار جیره آزمایشی شامل:  تیمار اول یا شاهد، جیره پایه (صفر درصد افزودنی، تیمار 1)، تیمار دوم با باکتری L. casei  (CFU 106 ×5، تیمار 2)، تیمار سوم با 1 درصد پروپیونات سدیم (تیمار 3) و تیمار چهارم با باکتری L. casei  به همراه 1 درصد پروپیونات سدیم (تیمار 4) به مدت 8 هفته تغذیه شدند. نتایج نشان داد که تاثیر جیره های آزمایشی بر میزان وزن نهایی، افزایش وزن، نرخ رشد ویژه و میزان بازماندگی معنا دار بود به طوری که ماهیان تغذیه شده با باکتری L. casei  و پروپیونات سدیم (تیمارهای 2، 3 و 4) وزن نهایی بالاتری نسبت به گروه شاهد داشتند (05/0>p). اختلاف معناداری در میزان سوپر اکسید دیسموتاز، کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز در بین تیمارها وجود داشت و تیمار 4 دارای بیشترین فعالیت بود (05/0>p). اختلاف معناداری بین تیمارها در پروتئین کل سرم، ایمنوگلوبولین، لیزوزیم و کمپلمان ACH50 مشاهده شد به طوری که بالاترین میزان در تیمارهای تغذیه شده با L. casei  و پروپیونات سدیم (تیمارهای 2، 3 و 4) مشاهده شد (05/0 > p).  نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از مکمل های پروبیوتیک باکتری L. casei و پروپیونات سدیم به صورت همزمان (تیمار چهارم) در جیره غذایی ماهی زبرا می تواند بر رشد و سلامت آن تاثیرات مثبتی داشته باشد.

    کلید واژگان: Lactobacillus Casei, پروپیونات سدیم, ماهی زبرا, ایمنی, آنزیم, شاخص بیوشیمیایی
    Ehsan Akbarnejad, Sakineh Yeganeh*, Sedigheh Mohammadzadeh
    Introduction

    The emergence of diseases poses significant challenges for the aquaculture sector. While diseases are natural components of aquatic ecosystems, they often lead to economic repercussions for both aquaculture and fisheries. The restrictions on antibiotic use in aquaculture have prompted the development of environmentally friendly alternatives, such as probiotics and organic acids, which serve as immune stimulants. Short-chain fatty acids and organic acids, along with their corresponding salts are emerging as potential alternatives to antibiotic growth promoters in aquaculture, garnering increasing interest. Probiotics, on the other hand, are live microbial feed supplements that help maintain a healthy microbial balance in the host's gut.

    Methodology

    This study was carried out to evaluate individual and combined effects of the dietary Lactobacillus casei and sodium propionate supplementation on the growth performance and immunity of zebrafish (Danio rerio). A total of 120 zebra fish (335.22 ± 0.23 mg) were placed in 12 tanks with 10 fish per tank and fed with diets containing 0 % Lactobacillus casei and sodium propionate (control, T1) 0.1% Lactobacillus casei (5 x 106 CFU, T2), 1% sodium propionate (T3), and 0.1% Lactobacillus casei bacteria and 1% sodium propionate (T4) for 8 weeks. At the end of the experiment, feeding was halted for 24 hours. Eight fish from each tank were anesthetized with clove oil at a dose of 50 μl/l. After removing the head and tail, the fish were frozen in liquid nitrogen and homogenized using a manual homogenizer. The resulting homogenate was then prepared in 25 mM Tris-HCl buffer (pH 7.2) for the measurement of immune factors.

    Results

    The experimental diets significantly affected the final weight and weight gain of the fish. Fish fed with Lactobacillus casei and sodium propionate had a higher weight compared to the control group (Table 1, p<0.05). The specific growth rate also varied among the diets, with the lowest growth rate observed in the control group and the highest in the groups receiving sodium propionate and Lactobacillus casei, which differed significantly from the control group (p<0.05). No significant differences were found among the treatments in triglyceride, cholesterol, and glucose levels (Table 2, p<0.05). Serum albumin analysis indicated no significant difference between treatments 1 and 3, nor between treatments 2 and 4 (Table 2, p<0.05). However, significant differences were noted between treatments 1 and 3 and treatments 2 and 4, with the highest levels found in treatments 2 and 4. Regarding the globulin index, there was no significant difference between the control group and treatment 3, but significant differences were observed with the other two treatments (Table 2, p<0.05). The highest activities of superoxide dismutase, catalase, and glutathione peroxidase were recorded in treatment 4, which significantly differed from the control group (p<0.05) but showed no significant difference from treatment 3 (Table 3, p<0.05). Significant differences were also observed in total serum protein and immunoglobulin levels, with the highest levels in treatments containing Lactobacillus casei and sodium propionate (treatments 2, 3, and 4), which differed significantly from the control group (Table 4, p<0.05). Notably, significant variations were found in lysozyme and complement levels among the treatments, with the highest levels in treatments 3 and 4 (Table 4, p<0.05).

    Discussion and conclusions

    Fish growth and immunity improved in fish fed supplemented diets compare to the control group. Improving fish performance through organic acids and probiotics is possible in several ways, including reducing gastric pH, which increases pepsin activation, reducing intestinal pH, which leads to increased mineral dissolution and subsequent absorption by organic and probiotics. It can be concluded that the use of a diet containing Lactobacillus casei and sodium propionate in zebrafish has numerous positive effects. Overall, the findings suggest that these supplements can be effectively utilized both separately and in combination, specifically at levels of 1% sodium propionate and 0.1% Lactobacillus casei (5 × 106 CFU) in aquaculture.

    Keywords: Lactobacillus Casei, Sodium Propionate, Zebrafish, Immunity, Enzyme, Biochemical Index
  • سامیه کتوکی، حجت الله جعفریان، حسنا قلی پور، پونه ابراهیمی*

    در مطالعه حاضر تاثیر تراکم های ذخیره سازی در چهار سطح مختلف (30، 45، 60 و 75 عدد لارو در هر مترمکعب) بر پارامترهای رشد و شاخص های بیوشیمیایی سرم خون در لاروهای ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) با میانگین وزنی 08/0±235/0 گرم (انحراف معیار±میانگین) در 12 مخزن فایبرگلاس با ظرفیت آبگیری 10 لیتر در یک دوره پرورش 45 روزه بررسی گردید. در پایان دوره آزمایش اختلاف معنی داری در پارامترهای رشد و کارایی تغذیه بین تیمارهای مختلف آزمایشی مشاهده نشد (05/0p>). درحالی که نتایج حاصل از آنالیز پارامترهای بیوشیمیایی سرم خون دارای اختلافات معنی داری بین تیمارهای آزمایشی بودند (05/0p<). بر این اساس، بالاترین میزان پروتئین کل (10/0±40/7)، آلانین آمینوترانسفراز (00/1±00/23)، آلکالین فسفاتاز (18/8±00/243)، آمیلاز (52/1±66/22)، لیپاز (55/6±00/111)، کلسیم (05/0±66/15) و کمترین میزان کورتیزول (73/1±00/36) و آلبومین (11/0±76/10) در تیمار با بیشترین میزان تراکم ذخیره سازی (75 عدد لارو در هر مترمکعب) بود (05/0p<). بالاترین میزان گلوکز سرم (56/5±00/139) در تیمار با تراکم 60 عدد لارو و بالاترین میزان فعالیت آنزیم آسپاراتات آمینوترانسفراز در دو تیمار با تراکم های ذخیره سازی 30 و 45 عدد لارو در هر مترمکعب (U/dl 57/0±33/7) ثبت گردید (05/0p<). درمجموع، بر اساس نتایج به دست آمده افزایش تراکم لاروهای ماهی قزل آلای رنگین کمان هیچ گونه تاثیر معنی داری بر بازده پرورش این گونه ندارد؛ اما این افزایش تراکم ازنظر استرس زایی و تاثیر بر فاکتورهای ایمنی کاملا معنی دار بود.

    کلید واژگان: لارو قزل آلای رنگین کمان, تراکم ذخیره سازی, فاکتورهای بیوشیمیایی سرم, ایمنی
    Samieh Katooky, Hojatolah Jafaryan, Hosna Gholipor, Pone Ebrahimi*

    A experiment was carried out to evaluate the effect of four levels of stocking density (30, 45, 60 and 75 fish/m3) on growth parameters and biochemical factors of blood serum of Oncorhynchus mykiss larvae with average mean weight 0.235±0.08 g were stocked in 12 fiberglass tank (10 L) was studied for a period of 45 days. At the end of the experiment, were observed no significant differences between growth parameters and feed efficiency among treatments (p>0.05). However, Analysis of biochemical factors of serum blood showed significant difference between treatments (p<0.05). The highest amount of blood serum of total protein (7.40±0.10), ALT (23.00±1.00) and ALP (243.00±8.18) activity enzymes, amylase (23.66±1.52), lipase (111.00±6.55) and calcium (15.66±0.05), as well as the lowest amount of cortisol (36.00±1.73) and albumin (10.76±0.11) was observed in treatment containing maximum stocking density level at 75 fish larva per m3 (p<0.05). Also, the highest amount of glucose (139.00±5.56) was observed in treatment at 60 fish larva per m3 and the highest AST activity enzyme (7.33±0.57) was observed in two treatment at 30 and 45 fish larva per m3 (p<0.05). Finally, according to the results, an increase in stocking density of O. mykiss larvae cannot be affected the efficiency of fish farming. But, this increasing density had significant effect on immune factors and stressors.

    Keywords: Rainbow Trout Larvae, Stocking Density, Growth, Biochemical Factors, Immunity
  • محمد سعید فریدونی، رسول قربانی*، نادر تنیده، عبدالمجید حاجی مرادلو، سید عباس حسینی، مهدی بنایی، حدیثه کشیری
    پوست به عنوان اولین سد محافظ در برابر صدمات فیزیکی و عوامل بیماری زا عمل می کند. ریزجلبک های اسپیرولینا به دلیل داشتن ریزمغذی هایی مانند اسیدهای چرب ضروری، اسیدهای آمینه ضروری و غیره می تواند در بهبود آسیب های پوستی ماهیان، مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق، از 360 قطعه ماهی قزل آلای رنگین کمان با وزن 50 گرم (با اخذ کد اخلاق به شماره 9821316001) در دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان استفاده شد. قبل از انجام آزمایش نهایی، تاثیر غلظت های 1 تا 15 درصد عصاره اسپیرولینا بر ماهیان مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس سه دوز 3، 7 و 10 درصد عصاره اسپیرولینا جهت آزمایش به صورت خوراکی و ضماد انتخاب گردید. پس از ایجاد جراحت جلدی ماهیان به مدت 28 روز تحت درمان به شیوه خوراکی و استفاده از ضماد قرار گرفتند. در روز 28، از ماهیان خون گیری شد و پارامترهای بیوشیمیایی و ایمنی اندازه گیری گردید. افزایش سطح گلوکز، کلسترول، تری گلیسیرید، پروتئین تام، گلوبولین و ایمونوگلوبولین پلاسما و افزایش فعالیت لیزوزیم پس از آسیب پوستی بیانگر پاسخ های فیزیولوژیکی برای بهبودی و بازگرداندن یکپارچگی بافت است. نتایج این مطالعه نشان داد که تجویز مکمل های اسپیرولینا به خصوص گروه خوراکی با غلظت 7 درصد که از پماد با همین غلظت استفاده کرده بودند اثرات مفیدی بر پارامترهای فیزیولوژیکی مختلف در ماهی های آسیب دیده دارند.
    کلید واژگان: زخم, پماد, جلبک, قزل آلای رنگین کمان, ایمنی
    Mohammad Saeid Fereidouni, Rasuol Ghorbani *, Nader Tanideh, Abdul Majid Haji-Moradlou, Seyed Abbas Hosseini, Mahdi Banaee, Hadithseh Kashiri
    The skin is the first protective barrier against physical injuries and pathogens. Spirulina microalgae can be used to improve skin damage in fish due to its content of micronutrients, such as essential fatty acids, essential amino acids, and more. In this study, 360 rainbow trout weighing 50 grams each (with ethical code number 9821316001) were used at Gorgan University of Agricultural Sciences and Natural Resources. Before the final test, the effects of spirulina extract at concentrations ranging from 1% to 15% were evaluated on the fish. Subsequently, three doses—3%, 7%, and 10%—were selected for oral and poultice testing. After inducing skin injuries, the fish were treated both orally and with poultices for 28 days. On the 28th day, blood samples were collected, and biochemical and immune parameters were measured. The observed increases in glucose, cholesterol, triglycerides, total protein, globulin, and immunoglobulin plasma levels, along with elevated lysozyme activity after skin damage, indicate physiological responses aimed at recovery and the restoration of tissue integrity. The results of this study showed that administering spirulina supplements, particularly in the group that received a 7% concentration orally and used an ointment of the same concentration, had beneficial effects on various physiological parameters in injured fish.
    Keywords: Wound, Spirulina, Rainbow Trout, Biochemical, Immunity
  • احمد عرفان منش، مجید خانزاده*، بابک بیک زاده

    در این مطالعه ایمنی زایی واکسنچندظرفیتی استرپتوکوکوزیس/لاکتوکوکوزیس و یرسینیوزیس در ماهی قزل آلای رنگین کمان در مزرعه بررسی شد. 900 ماهی با میانگین 5±50 گرم به سه تیمار و سه تکرار) تیمار تزریقی، تیمار غوطه وری و گروه شاهد) تقسیم شدند. ماهیان به مدت 60 روز نگهداری و نمونه برداری در روزهای 30 و 60 انجام شد. سپس ماهیان به مدت 14 روز با سه باکتری استرپتوکوکوس اینیایی، لاکتوکوکوس گارویه و یرسینیا راکری به صورت جداگانه به چالش کشیده شدند. نمونه برداری برای ارزیابی فعالیت لیزوزیم، کمپلمان، عیار آنتی بادی و نرخ بقا صورت پذیرفت. نتایج حاکی از افزایش معنادار فعالیت لیزوزیم و کمپلمان سرم در روزهای 30 و 60 نمونه برداری در گروه های واکسینه نسبت به گروه شاهد افزایش بود (P<0.05). عیار آنتی بادی علیه استرپتوکوکوس اینیایی، لاکتوکوکوس گارویه و یرسینیا راکری در روزهای 30 و 60 نمونه برداری در گروه های واکسینه افزایش معناداری را نسبت به گروه شاهد داشت (P <0.05).درصد بقای نسبی پس از 14 روز چالش با استرپتوکوکوس اینیایی، لاکتوکوکوس گارویه و یرسینیا راکری در گروه تزریقی به ترتیب (70، 60 و 6/76٪) بود که نسبت به گروه شاهد معنادار بود (P<0.05). همچنین درصد بقای نسبی در گروه غوطه وری با استرپتوکوکوس اینیایی، لاکتوکوکوس گارویه و یرسینیا راکری به ترتیب (30، 6/36 و 3/53%) بودکه فقط در گروه غوطه وری با استرپتوکوکوس اینیایی معنادار بود (P<0.05). به طور کلی می توان نتیجه گرفت که استفاده از واکسن چندظرفیتی به روش تزریقی و غوطه وری اثرات قابل توجهی بر ایمنی و میزان بقای قزل الای رنگین کمان دارد. با این حال، روش تزریق موثرتر و مناسب تر از روش غوطهوری است.

    کلید واژگان: واکسن, استرپتوکوکوزیس, لاکتوکوکوزیس یرسینیوزیس, ایمنی, قزل آلای رنگین کمان
    Ahmad Erfanmanesh, Majid Khanzadeh*, Babak Beikzadeh

    In this study,the immunogenicity of streptococcosis/lactococcosis and yersiniosis vaccine in rainbow trout was investigated in farm.900 fish with an average of 50±5 g were divided into three treatments and three replications (injection treatment, immersion treatment and control group).Fish were kept for 60 days and samples were taken on the 30th and 60th days.Then the fishes were challenged for 14 days with three bacteria, Streptococcus iniae, Lactococcus garvieae, and Yersinia ruckeri.Sampling was done to evaluate lysozyme activity,complement, antibody titer and survival rate. The results indicated a significant increase in serum complement and lysozyme activity on the 30th and 60th days of sampling in the vaccinated groups compared to the control group (P<0.05).Antibody titers against S. iniae, L. garvieae and Y. ruckeri on the 30th and 60th days of sampling in the vaccinated groups had a significant increase compared to the control group (P < 0.05).The  relative percentage survival after 14 days of challenge with S. iniae, L. garvieae and Y. ruckeri in the injected group was (70, 60, and 76.6%),respectively, which was significant compared to the control group (P<0.05).Also, the relative percentage survival in the immersion group with S. iniae, L. garvieae and Y. ruckeri was(30, 36.6 and 53.3%),respectively, which was significant only in the group immersed with S. iniae (P<0.05).In general,it can be concluded that the use of polyvalent vaccine by injection and immersion has significant effects on the immunity and survival rate of rainbow trout. However, the injection method is more effective and suitable than the immersion method.

    Keywords: vaccine, streptococcosis, lactococcosis, yersiniosis, immunity, rainbow trout
  • محمود آقابراری، سورنا ابدالی، ایوب یوسفی جوردهی*

      بایوفلاک به عنوان یک فیلتر بیولوژیکی عمل می کند و محیط مناسبی برای باکتری هایی است که می توانند آمونیاک موجود در آن را حذف کنند. تحقیق حاضر به منظور تعیین اثر سیستم بایوفلاک بر برخی شاخص های خونی و ایمنی فیل ماهی جوان پرورشی طی 8 هفته انجام شد. بدین منظور، 120 فیل ماهی با وزن اولیه 9/2 ± 2/168گرم در 6 مخزن فایبرگلاس 2000 لیتری معرفی شدند. تیمارها شامل تیمار شاهد و یک تیمار بایوفلاک و هر تیمار با 3 تکرار بود. بر اساس نتایج، بین تیمارها از نظر NO2، NO3، NH3، NH4، TAN و تعداد کل باکتری اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0<p). بطوریکه کمترین مقادیر pH،NO3 ، NH3، NH4 و TAN در تیمار 1 (سیستم بایوفلاک) بود. شاخص های شوری، نسبت نیتروژن به فسفر، قلیاییت و ارتوفسفات بین دو تیمار اختلاف معنی داری نشان نداد (05/0>p). ولی میزان کل جامدات معلق (TDS) در تیمار بایوفلاک به طور معنی داری بیشتر از شاهد بود (05/0<p). بر اساس نتایج حاصل، تعداد گلبول های قرمز و گلبول سفید، نوتروفیل، درصد هماتوکریت و MCV در تیمار بایوفلاک بطور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد بود (05/0<p). نتایج شاخص های ایمنی نشان داد که سطوح ایمونوگلوبولین M، لیزوزیم و ایمونوگلوبولین کل در تیمار بایوفلاک نسبت به شاهد بهبود یافت، ولی معنی دار نبود (05/0<p). علاوه بر این، تیمار بایوفلاک بطور معنی داری تعداد باکتری بیشتری نسبت به شاهد داشت (05/0<p). بطورکلی، سیستم بایوفلاک باعث بهبود شرایط فیزیولوژیک فیل ماهی جوان در مقایسه با شاهد گردید و بکارگیری آن در سیستم های پرورشی توصیه می شود.

    کلید واژگان: بایوفلاک, شاخص های خونی, ایمنی, فیل ماهی
    Mahmoud Aghabarai, Soorena Abdali, Ayoub Yousefi Jourdehi*

    The basis of biofloc technology is biomaterials, dead organic particles, microbes, algae, protozoa and other organisms. The present study was conducted to evaluate the effect of biofloc system on blood indices in juvenile H. huso in the International Sturgeon Research Institute of the Caspian Sea during one year. For this purpose, 120 fish with an initial weight of 168.2 ± 2.9 g were introduced in 6 fiberglass tanks with volume 2000 liter. Treatments included control treatment and one biofloc treatment and each treatment had 3 replications. During the experiment blood and immunological indices of fish were measured. In terms of blood indices, biofloc treatment was better. The lowest number of white blood cells, neutrophils and the highest number of red blood cells, hematocrit and Measn corposcular volume (MCV) were observed in the biofloc treatment and there was a significant difference with the control treatment (P<0.05). Immunological results showed the levels of immunoglobulin M, lysozyme and total immunoglobulin in biofloc treatment improved compared to the control, but were not significant difference (P <0.05). In addition, biofloc treatment had more bacteria than the control and showed a significant difference (P<0.05). Therefore, biofloc treatment can be selected as the superior treatment according to its performance. Because it improved the conditions and increased the efficiency of the breeding system and also improved the living conditions.

    Keywords: Biofloc, Hematological indices, Immunity, Huso huso
  • عبدالجمیل محمدی سیب، پریا اکبری*، سراج بیتا
    ماکروجلبک ها منابع غنی از ترکیبات زیست فعال، از نظر ساختاری متنوع، با پتانسیل ارزشمند زیست پزشکی و دارویی می باشند، که می توانند به عنوان اجزای عملکردی ارتقا دهنده سلامتی در غذای آبزیان باشند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر عصاره جلبک قهوه ای  Stoechospermum marginatum بر ترکیب اسیدهای چرب و وضعیت آنتی اکسیدانی ماهی کفال خاکستری بود. برای انجام تحقیق، 120 قطعه ماهی کفال خاکستری (Mugil cephalus) با میانگین وزنی 1/02±9/56 گرم، در 4 تیمار با جیره های مختلف شامل 0 (تیمار شاهد)، 5، 10 و 15 گرم عصاره جلبک بر کیلوگرم غذا تیماربندی شدند. کمترین میزان مریستیک اسید (14:0C) (1/06±0/09درصد)، استئاریک ا سید(18:0C) (4/17±0/09درصد) در تیمار 4 مشاهده شد و اختلاف معنی داری را با سایر تیمار ها نشان داد در حالی که میزان لینولنیک اسید (3- n18:3C) (2/52±0/03 درصد) و لینولئیک اسید (6-n18:2C) (42/60±2/9 درصد) از دسته PUFA در تیمار 4 به طور معنی دار بیشتر از تیمار شاهد بود (0/05>P). بین تیمارهای آزمایشی و گروه شاهد از نظر فعالیت آنزیم کاتالاز اختلاف معنی داری مشاهده نشد (0/05<P). کمترین میزان مالون دی ‍ آلدئید در تیمار حاوی 15 گرم عصاره جلبک بر کیلوگرم غذا مشاهده شد. تیمار های حاوی سطوح مختلف عصاره جلبک افزایش معنی داری را از نظر فعالیت آنزیم های سوپر اکسیداز دیسموتاز و گلوتاتیون احیاء شده در مقایسه با تیمار شاهد نشان دادند (0/05>P). نتایج نشان داد که ماهیان کفال خاکستری تغذیه شده با رژیم غذایی حاوی 15 گرم عصاره جلبکStoechospermum marginatum در هر کیلوگرم غذا منجر به بهبود فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و ترکیب اسیدهای چرب شد و استفاده از 15 گرم عصاره جلبک در هر کیلوگرم غذا در جیره غذایی ماهی کفال خاکستری سودمند می باشد.
    کلید واژگان: عصاره جلبک, ماهی کفال خاکستری, ارزش غذایی, ایمنی
    Abdoljamil Mohammadi Sib, Paria Akbary *, Seraj Bita
    Brown, red, and green marine macroalgae marine macroalgae are rich sources of diverse bioactive components with valuable pharmaceutical and biomedical potentials that could be exploited as functional health-promoting ingredients in animal feeds. The objective of the study was to examine the effects of red seaweed Stoechospermum marginatum extract (SE) on fatty acid compositions and antioxidant status of grey mullet, Mugil cephalus, after 60 days. Four experimental diets were prepared: SE0 as a control treatment; SE5, SE10, and SE 15, which included 0, 5, 10, and 15 g SE kg-1 diet, respectively. One hundred twenty grey mullets weighing 9.56±1.02 g were randomly divided into four groups corresponding to the different feeding regimes. After 60 days of feeding, the results showed that the significantly lowest amount of myristic acid (14: 0) (1.06±0.09%) and stearic acid (0.08 C) (4.17±0.09%) was observed in treatment 4, whereas the amount of linolenic acid (C18:3n0-3, 2.52±0.03%) and linoleic acid (C18:2n-6, 42.69±2.09%) (60.60 09 2.09) of the PUFAs in treatment 4 were significantly higher than the control one (P<0.05). No significant differences were found in catalase (CAT) between the control group and treatments (P>0.05). The lowest level of Malondialdehyde (MDA) was shown in SE15. Treatments containing different levels of SE showed significantly different in superoxide dismutase (SOD and GSH compared with control treatment (P<0.05). The results of the experiment revealed that grey mullets fed SE15 diets showed improvement in the fatty acid composition and antioxidant status and the use of a diet containing 15 g/kg S. marginatum extract could suggest for grey mullet.
    Keywords: Macro Algae Extract, Mugil Cephalus, Nutritional Value, Immunity
  • خالد فروغی نسب، نسیم زنگوئی، حمید محمدی آذرم*، میلاد منیعات

    بهبود سیستم ایمنی و رشد ماهیان از طریق جلبک های دریایی به جای آنتی بیوتیک ها می تواند ایده مناسبی برای آبزی پروری باشد. به این منظور تعداد 240 عدد ماهی تیلاپیای قرمز پس از سازگاری با شرایط آزمایشگاهی در 4 تیمار با سه تکرار تقسیم شده و در ادامه با جیره-های غذایی شامل شاهد (فاقد عصاره)، 1، 2 و 3 درصد عصاره سارگاسوم (Sargassum ilisifulium) به مدت 8 هفته تغذیه شدند. نتایج نشان داد که استفاده از 2 درصد عصاره سارگاسوم باعث افزایش معنی دار شاخص های رشد (ضریب رشد ویژه، افزایش وزن) و کاهش معنی دار ضریب تبدیل غذایی می شود (05/0<p). کلیه ماهیان تغذیه شده با سطوح مختلف عصاره سارگاسوم دارای پروتیین بیشتر و چربی کمتری در بدن نسبت به گروه شاهد بودند (05/0<p). مقدار پروتیین کل، ایمونوگلوبین و فعالیت لیزوزیم موکوس در ماهیان تغذیه شده با 2 درصد عصاره سارگارسوم به طور معنی داری از دیگر گروه های آزمایشی بالاتر بود. (05/0<p). در نتیجه استفاده از 2 درصد عصاره خوراکی سارگاسوم جهت بهبود شاخص های ایمنی و رشد در تغذیه ماهی تیلاپیای قرمز پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: عصاره, سارگاسوم, رشد, ایمنی, تیلاپیای قرمز
    Khaled Foroghinasab, Nasim Zanque, Hamid Mohammadiazarm *, Milad Maniat

    Improving the immune system and growth of fish with seaweed instead of antibiotics can be a good idea for aquaculture. For this purpose, twenty four hundred red tilapia fish after adaptation to laboratory conditions were divided into four treatments with three replicates, and then fed diets contained control (without sargassum extract), 1, 2, and 3% of Sargassum ilisifulium extract for 8 weeks. The results showed that 2% Sargassum extract causes a significant increase in growth indices (specific growth factor, weight gain) and a significant decrease in food conversion ratio (P<0.05). All fish fed with different levels of Sargassum extract had more protein and less fat contents in the body compared to the control group (P<0.05). The amount of total protein, immunoglobulin, and lysozyme activity of the mucus in the fish fed with 2% Sargarsum extract was significantly higher than other experimental groups. (P<0.05). As a result, it is suggested to use 2% of dietary Sargassum extract to improve immunity and growth performance of red tilapia fish.

    Keywords: extract, Sargassum, growth, Immunity, Red tilapia
  • M.T. Soltani, B. Ghaednia*, J. Mohajeri Borazjani, T. Maghsoudloo, M. Mirbakhsh

    This study investigated the effects of Urtica dioica (Nettle) on health indices, including total hemocyte count (THC) and differential hemocyte count (DHC), total plasma protein (TPP), and glucose level of hemolymph when the Litopenaeus vannamei was fed with diets containing different hot water extract concentrations of U. dioica (10, 50, and 100 mg kg-1) for 40 days. After 14 days of exposure to Vibrio harveyi, the survival rate was determined. The results showed that the use of U. dioica extract led to a significant increase in the health indices, (THC and DHC). The significant increase (p≤0.05) was observed in the frequency of small and large granular hemocyte, as well as in the biochemical indices, the number of hyaline cells, TPP, and glucose level, particularly at higher concentrations of the extract. After 14 days, the survival rate of the shrimps fed with a diet containing 50 mg kg-1 of U. dioica extract, showed a significant difference from other experimental groups. Overall, the hot water extract of the U. dioica can improve health indicators, THC, TPP, and glucose levels, and also increase the survival rate of the shrimp infected with V. harveyi.

    Keywords: Whiteleg shrimp, Immunity, Survival rate, Medicinal herb, Vibriosis
  • M. Ghiasi*, M. Binaii, S. Mirmazloomi, M. Adel, H. Khara

    The present study examined the effects of dietary dwarf elder (Sambucus ebulus) on hemato- immunological and biochemical parameters and protection against Yersinia ruckeri in rainbow trout. The fish were divided into four groups (in triplicate) and fed diets supplemented with 0, 2.5, 5, and 10% of the powdered leaf of dwarf elder for 8 weeks. The blood samples were taken on weeks 4 and 8 of the trial. The use of dietary dwarf elder did not significantly affect the red bloo cells (RBC), hematocrit, hemoglobin, mean corpuscular volume (MCV), mean corpuscular hemoglobin (MCH) and mean corpuscular hemoglobin concentration (MCHC), lymphocytes percentage, glucose, and alanine transaminase (ALT) levels of all the treated groups compared to the control group on weeks 4 and 8. At the same time, the total count of white blood cells (WBC) and the neutrophil percentage in the fish receiving the herb powder were significantly higher than the control group. The highest total protein, albumin, immunoglobulin levels, and respiratory burst activity were observed in 5% group after 4 and 8 weeks. On the 8th week, the lysozyme activity was significantly increased and the triglyceride was significantly decreased in 5 and 10% groups compared to the control group. After 4 and 8 weeks, the treated groups exhibited a significant decrease in the cholesterol and alanine aminotransferase levels compared to the control group. The lowest number of bacterial colonies in the serum antibacterial activity belonged to 5 %, 10 %, 2.5 %, and control groups, respectively. At the end of 8 weeks, the fish were challenged with Yersinia ruckeri and the survival rates of the control, 2.5 %, 5 %, and 10 % groups that were 22.2 %, 60.3 %, 79.5 %, and 68.5 %, respectively. The present findings indicate dwarf elder possesses beneficial dietary effects on immune responses and resistance against Y. ruckeri in rainbow trout.

    Keywords: Dwarf elder, Sambucus ebulus, Yersinia ruckeri, Immunity, Total white blood cell, Lysozyme activity
  • رضا نهاوندی، سعید تمدنی، علی صادقی، سجاد پورمظفر*
    اسید فرمیک، ساده ترین عضو گروه کربوکسیلیک اسیدها است. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات اسید فرمیک بر پارامترهای رشد، شاخص های خونی و ایمنی بچه ماهی قرمز (Carassius auratus) به مدت 60 روز صورت گرفت. بچه ماهیان قرمز (با میانگین وزن اولیه 15/0±10/5 گرم) در یک طرح کاملا تصادفی به 4 تیمار آزمایشی و 3 تکرار (25 قطعه در هر تکرار) که شامل تیمار آزمایشی شاهد (بدون استفاده از اسید فرمیک) و سه تیمار با اضافه کردن مقادیر 10، 20 و 30 گرم اسید فرمیک به هر کیلوگرم جیره، تقسیم شدند. نتایج نشان داد که شاخص های رشد (وزن نهایی،افزایش وزن، نرخ رشد ویژه، شاخص وضعیت و ضریب تبدیل غذایی) بین تیمار شاهد با تیمارهای حاوی اسید فرمیک اختلاف معنی داری داشت (05/0>P). وزن نهایی، افزایش وزن، نرخ رشد ویژه و شاخص وضعیت در تیمارهای حاوی اسید فرمیک نسبت به گروه شاهد افزایش داشته است (05/0>P). افزودن اسید فرمیک به جیره غذایی ماهی قرمز باعث بهبود شاخص های خونی و ایمنی در این ماهیان شد به طوری که ماهیان تغذیه شده با تیمارهای حاوی اسید فرمیک افزایشی را در میزان هماتوکریت، هموگلوبین، تعداد گلبول های قرمز و تعداد گلبول های سفید و میزان لیزوزیم، ایمونوگلوبین و ایمونوگلوبین کل نسبت به گروه شاهد شد (05/0>P). با توجه به نتایج به دست آمده، افزودن 10 گرم اسید فرمیک در جیره غذایی به منظور بهبود عملکرد رشد و سیستم ایمنی ماهی قرمز توصیه می گردد.
    کلید واژگان: واژه های کلیدی: ماهی قرمز, اسید فرمیک, پارامترهای رشد, شاخص های خونی و ایمنی
    Reza Nahavandi, Saeid Tamadoni Jahromi, Ali Sadeghi, Sajjad Pourmozaffar *
    Formic acid is simplest member of carboxylic acid family. The effects of formic acid on growth, blood indices, and immune parameters of goldfish fry were examined over 60 days. The goldfish fries (mean weight of 5.10±0.15g) were randomly allocated to four experimental treatments with three replications (25 pieces in each replication) including control treatment (no formic acid) and three treatments which received formic acid (10, 20, 30 gr/ kilogram diet). The results indicated that growth indices (final weight, weight gain, specific growth rate, condition factor, and FCR) were significantly different between the control and experimental treatments. The final weight, weight gain, specific growth rate, and status index in the formic acid treatments had a significant increase compared to the control group. In addition, adding formic acid to goldfish fry food ration improved blood factors and immunity in the fish. The results of study showed that inclusion of folic acid resulted an increase in hematocrit, hemoglobin, number of red blood cells, number of white blood cells, lysozyme, immunoglobin, and total immunoglobin compared to the control group. In general, adding folic acid to the food of goldfish fry improved growth parameters along with blood and immune parameters. According to obtained results, a diet containing 10 g/kg diet proposed to enhance growth performance and immunity of goldfish.
    Keywords: goldfish, formic acid, Growth parameters, Blood indices, Immunity
  • حسین تقیان، محمد سوداگر*، سیامک یوسفی، حامد پاکنژاد، علی حاجیبگلو

    هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر سطوح مختلف عصاره میوه گیاه آقطی بر عملکرد رشد، فعالیت آنتی اکسیدانی سرم و ژن های مرتبط با ایمنی در ماهی کپور معمولی بود. تعداد 120 قطعه ماهی کپور معمولی با میانگین وزنی 08/1± 7 گرم به صورت مجزا با سه سطح عصاره میوه گیاه آقطی در رژیم غذایی شامل: 1/0، 2/0 و 3/0 درصدعصاره به ازای جیره وگروه شاهد به مدت 60 روز تغذیه شدند. در پایان دوره آزمایش، شاخص های رشد، آنتی اکسیدانی و بیان ژن های دخیل در ایمنی مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج نشان داد که سطوح مختلف عصاره میوه گیاه آقطی تاثیر معنی داری بر عملکرد رشد در مقایسه با گروه شاهد نداشت. شاخص های آنتی اکسیدانی تیمار تغذیه شده با سطح 3/0 درصد سبب کاهش معنی دار شاخص های آنتی اکسیدانی در مقایسه با سایر تیمارها و گروه شاهد گردید. علاوه بر این، ارزیابی نتایج حاصل از بررسی بیان نسبی ژن های Lyz و TNF-α در ماهی کپور معمولی نشان داد که سطوح مختلف عصاره میوه گیاه آقطی باعث افزایش معنی دار بیان این ژن ها در مقایسه با گروه شاهد شد. به طور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که به کارگیری 3/0 درصد عصاره میوه گیاه آقطی توانست به عنوان یک مکمل غذایی جهت بهبود شاخص های ایمنی و آنتی اکسیدانی کپور معمولی گردد. بنابراین، افزودن 3/0 درصد عصاره میوه گیاه آقطی به جیره ماهی کپور معمولی توصیه می گردد.

    کلید واژگان: عصاره میوه آقطی, کپورمعمولی, رشد, ایمنی, آنتی اکسیدان
    Hossein Taghiyan, Mohammad Sudagar*, Siamak Yousefi, Hamed Paknejad, Ali Hajibeglou

    The aim of this study was to investigate the effect of different levels of Magnolia (Sambucus ebulus) fruit extract on growth performance, serum antioxidant activities and immune-related genes in Cyprinus carpio. 120 healthy common carp with an average weight of 7± 1.08 g were fed with Magnolia fruit extract including: 0.1, 0.2 and 0.3% and the control group for 60 days. At the end of the experiment, growth indices, serum antioxidant activities and expression of genes involved in immunity were examined. The results showed that different levels of Magnolia fruit extract had no significant effect on growth performance compared to the control group (P>0.05). Serum antioxidant activities of the treated diet with a level of 0.3% caused a significant decrease in comparison with other treatments and the control group (P<0.05). In addition, evaluation of the results of the relative expression of Lyz and TNF-α genes in common carp showed that different levels of Magnolia fruit extract significantly increased compared to the control group (P<0.05). In general, the results of this study showed that using 0.3% fruit extract of Magnolia could be as a dietary supplement to improve the immunity and serum antioxidant activities in common carp. Therefore, it is recommended to add 0.3% of Magnolia fruit extract to the diet of common carp.

    Keywords: Magnolia fruit extract, common carp, growth, immunity, antioxidant
  • M. Karamzadeh, M. Yahyavi *, A.R. Salarzadeh, D. Nokhbe Zare

    In the present study selenium nanoparticles (Se-NPs) and zinc nanoparticles (Zn-NPs) included in the diets of white shrimp at 0 mg (control), 0.3 mg Se-NPs/ kg feed (T1), 0.15 mg Se-NPs+15 mg Zn-NPs/kg feed (T2) and 30 mg Zn-NPs/kg feed (T3). After 8 weeks, shrimps fed both Se-NPs and Zn-NPs showed higher (p<0.05) final body weigh, weigh gain, and SGR than shrimp fed the control diet. On the other hand, the FCR was decreased by Se-NPs and Zn-NPs when compared to the control whereas both Se-NPs+Zn-NPs revealed lower FCR than the other groups (p<0.05). Shrimp fed Se-NPs or Se-NPs +Zn-NPs revealed higher survival rate than shrimp fed the control and Zn-NPs while shrimp fed Zn-NPs showed higher survival rate than shrimp fed the control (p<0.05). The total haemocyte count, large granular cells, semi granular cells, and semi granular cells revealed higher counts in shrimps fed Se-NPs and Zn-NPs than the control (p<0.05). Shrimp fed Se-NPs or Se-NPs+ Zn-NPs revealed higher catalase (CAT), superoxide dismutase (SOD), and glutathione peroxidas (GPX) activities than shrimp fed the control and Zn-NPs while shrimp fed Zn-NPs showed higher catalase activity than shrimp fed the control (P<0.05). The total protein, lysozyme, and phenoloxidase activities increased in shrimp fed Se-NPs or/and Zn-NPs with the highest being in shrimp fed both in shrimp fed Se-NPs and Zn-NPs followed by those fed Se-NPs then Zn-NPs when compare to the control (p<0.05). In conclusion, the co supplementation of Se-NPs and Zn-NPs showed higher performances, antioxidant status, and immune responses in white shrimp than the individual supplementation of Se-NPs or Zn-NPs.

    Keywords: Litopenaeus vannamei, Zinc, Selenium, Growth, Immunity, Antioxidant
  • Z. Tulaby Dezfuly *, M. Alishahi, M. Ghorbanpoor, M.R. Tabandeh, M. Mesbah

    Yersiniosis is the second important bacterial infections in coldwater fish culture with significant mortalities and economical losses in the Iranian fish farms. In the present study, the effect of extracellular proteins (ECP) on protective immunity of Y. ruckeri vaccine was evaluated in juvenile rainbow trout (7±1.2 g). For this purpose, 540 specimens of juvenile rainbow trout were randomly divided into 6 groups each in triplicates. Group 1 (G1) and Group 2 (G2) were orally administrated with formalin killed cells (FKC) and FKC+ECP, respectively. Groups 3 to 5 received ECP, FKC, ECP+FKC via intraperitoneal route, respectively. Group 6 received phosphate buffer saline as the control group. The humoral antibody responses to bacterial antigens were monitored by ELISA. LD50 of Y. ruckeri was determined used probit method sixty days after vaccination. Then, fish in each treatment were challenged intraperitoneally (I.P) with LD50 of Y. ruckeri virulent registered strain in Iran (KCW 291153). The ELISA results indicated that ECP could increase the serum ELISA antibody titer as the humoral immune response, but ECP with the FKC could increase antibody levels significantly in serum and intestine mucus. Also survival rates in G1 to G6 were 25, 31.25, 37.5, 56.25, 87.5 and 15 percent, respectively. Among I.P immunized fish the survival rate in G5 was significantly higher than the other groups. Although in orally vaccinated fish with FKC (G1) survival rate did not show significant difference with the control group, the FKC /ECP group (G2) showed a significant increase compared to control group (p=0.039). It was concluded that supplementing FKC with ECP increased protective immunity of Yersiniosis vaccine principally in I.P. route. Given the great benefits of the oral vaccine, whole cell/ECP can be considered as a protective antigen to design potential vaccines against this pathogenic micro-organism.

    Keywords: Yersinia ruckeri, Immunity, Rainbow trout, Vaccination
  • Behzad Nematdoost Haghi, Alireza Mirvaghefi, Hamid Farahmand

    This study aims to evaluate the effect of nano titanium dioxide and microplastics, alone and in combination, on immune system function and oxidative stress of juvenile Nile tilapia, Oreochromis niloticus.For this purpose, fish were randomly divided into 27 100L tanks using a 3×3 factorial design, including three concentrations of Nano titanium dioxide (0, 1, and 5 mg/l) and three concentrations of microplastic (0, 0.5, and 1 mg/l) separately and together each in triplicate. The results showed that immunoglobulin, malondialdehyde(MDA), and glutathione reductase (GR) had significant effects in all groups (P<0.05). Lysozyme, total antioxidant capacity (TAC), and glutathione peroxidase (GPx) showed significant differences between the combined groups and the control (P<0.05). No significant differences were observed in C3 and C4 between groups exposed to MPs and Nano-TiO2 and the control (P>0.05). Superoxide dismutase (SOD) showed significant differences between the group exposed to MPs and Nano-TiO2 alone and the control group (P<0.05). In conclusion, the results showed that MPs could have a synergistic effect on the toxicity of Nano-TiO2.

    Keywords: Oxidative stress, Immunity, Environmental contaminant, Oreochromis niloticus
  • حسین هوشمند، مینا آهنگرزاده*، سید رضا سید مرتضایی، مهرداد محمدی دوست، شاپور کاکولکی، لفته محسنی نژاد

    با هدف پیشگیری از بیماری لکه سفید میگو با استفاده از جلبک گراسیلاریا کورتیکاتا (Gracilaria corticata)، تعداد 300 عدد میگوی پیش مولد وانامی در دو گروه با عصاره جلبک (A) و دو گروه با غذای تجاری بدون عصاره (کنترل) به مدت 14 روز تغذیه شدند. درپایان روز چهاردهم یک گروه از میگوهایی که با عصاره تغذیه شده بودند (AV) و یک گروه از میگوهای کنترل (کنترل مثبت) با ویروس لکه سفید مواجه شدند. پس از روز چهاردهم طی روزهای 0، 3، 9، 18 و 25 میزان بازماندگی و فاکتورهای ایمنی میگوها بررسی گردید. بر اساس نتایج میگوهای تغذیه شده با عصاره جلبک در مواجهه با ویروس لکه سفید (AV) در مقایسه با میگوهای تغذیه شده با غذای تجاری بدون عصاره در مواجهه با ویروس (کنترل مثبت) به طور معنی داری (05/0P<) از بقا بیشتری برخوردار بودند (b 5/0 ± 5/22). افزایش فاکتورهای ایمنی از روز اول تا روز 25 مشاهده و بیشترین میزان فاکتورهای ایمنی THC، TPP، SOD، POD و PO در گروه A در روز 25 آزمایش مشاهده شد. این وضعیت برای گروه AV نیز صادق بوده ولی میزان آن به نسبت گروه A کمتر و با هم اختلاف معنی دار داشتند (05/0P<). با توجه به عملکرد جلبک در تحریک سیستم ایمنی، به نظر می رسد می توان در طول دوره پرورش از مکمل جلبک در جیره غذایی به عنوان راهکاری پیشنهادی در کنترل بیماری لکه سفید استفاده نمود.

    کلید واژگان: بیماری لکه سفید, جلبک گراسیلاریا, ایمنی, میگوی وانامی
    Hossein Houshmand, Mina Ahangarzadeh *, Seyed Reza Seyedmortezaei, Mehrdad Mohammadidust, Shapoor Kakoolaki, Lefteh Mohseninejad

    In order to investigate the resistance of shrimp against white spot disease by Gracilaria corticata algae, 300 Vannamei shrimp in two groups were fed with and without algae extract for 14 days. At the end of the experiment, half of the shrimp of each group were exposed to the white spot virus. After the challenge, during days 0, 3, 9, 18 and 25, the survival rate and immune factors of shrimp were examined. According to the results, survival rate of shrimp fed with algae extract was higher than the shrimp were fed by commercial pellet without the algae extract (positive control) significantly (P < 0.05). Immune system enhancement from the first to twenty fifth day and the highest levels of THC, TPP, SOD, POD and PO were observed in group Algae on twenty fifth day of the experiment. This condition was also observed in group AV, but less than group A with a significant difference (P <0.05). Considering the function of algae in stimulating the immune system, it seems that during the culture period, algae supplementation in the diet can be used as a proposed strategy to control white spot disease.

    Keywords: White spot disease, Gracilaria corticata, Algae, Immunity, vannamei
  • فهیمه طلابیان، مرتضی کمالی*

    مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر استامینوفن بر سنجه های خونی و بیوشیمایی خون بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان در یک دوره 4 روزه طرح ریزی شد. برای این منظور مجموعا 300 قطعه بچه ماهی با وزن متوسط  5/2 ± 52/12  گرم به صورت تصادفی در مخازن100لیتری توزیع گردیدند. بچه ماهیان به مدت 4 روز تحت 5 تیمار مختلف استامینوفن شامل 0، 01/0، 1/0، 1 و 10 میلی گرم در لیتر استامینوفن قرار گرفتند. سنجه های خون شناسی و بیوشیمیایی خون بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان در رویارویی با استامینوفن مورد سنجش قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده افزایش معنا داری در تعداد گلبول های سفید خون در غلظت mg/L10 در مقایسه با گروه کنترل و سایر تیمارهای آزمایشی مشاهده شد. براساس نتایج به دست آمده افزایش معنا داری در تعداد گلبول های سفید خون در غلظت mg/L10 در مقایسه با گروه کنترل و سایر تیمارهای آزمایشی مشاهده شد. همچنین بیشترین تعداد گلبول های قرمز، هموگلوبین، حجم متوسط هموگلوبین (MCV) و هماتوکریت نیز در گروه کنترل و کمترین میزان آن نیز در غلظت mg/L10 مشاهده و کاهش معناداری برای این شاخص ها ثبت گردید. غلظت متوسط هموگلوبین گلبول قرمز (MCHC) نیز در هیچ یک از تیمارهای آزمایشی اختلاف معناداری نشان نداد. افزایش معناداری در فعالیت آنزیم لیزوزیم و کمپلمان(ACH50) سرم خون در بچه ماهیان طی رویارویی با استامینوفن مشاهده شد. نتایج به دست آمده از میزان کورتیزول و گلوکز نیز کاهش معناداری در میزان این شاخص ها نشان داد به طوری که بیشترین میزان کورتیزول و گلوکز اندازه گیری شده در گروه کنترل و کمترین میزان آن نیز در غلظت mg/L10   مشاهده گردید.

    کلید واژگان: ایمنی, استامینوفن, کمپلمان, لیزوزیم, کورتیزول, گلوکز
    Fahimeh Tollabian, Morteza Kamali*

    The present study was designed to evaluate the effect of acetaminophen on hematologic and blood biochemistry of rainbow trout in a 4-day period. To that end, total 300 fingerlings with an average body weight of 12.5±2.5 g were randomly allocated into 15 polyethylene tanks (with 100L volume). Fingerlings were exposed to five concentrations of acetaminophen, namely, 0, 0.01, 0.1, 1. 10 mg/L for 4 days. Hematologic and Biochemical Parameters of Rainbow Trout (Oncorhynchus mykiss) exposed to Acetaminophen were measured. According to the results, the number of white blood cells was significantly different compared to the control group and other treatments at concentration of 10 mg/l. The number of red blood cells, hemoglobin, mean hemoglobin volume (MCV) and hematocrit were higher in the control group and And the lowest amount was observed at a concentration of 10 mg/l and There was a significant difference between these parameters in different treatments. There wasn´t significant difference in mean corpuscular hemoglobin concentration (MCH) between experimental treatments. There was a significant difference in serum lysozyme enzyme and complement (ACH50) activity in fingerling exposed to acetaminophen. There was a significant difference in cortisol and glucose levels in different treatments so that the most amount of cortisol and glucose showed in the control group and the less amount was observed in treatment 5.

    Keywords: Immunity, Acetaminophen, Complement, Lysozyme, Cortisol, Glucose
  • مهرداد مرادی، علی اکبر هدایتی*، سمیه نمرودی، سید حسین حسینی فر، دارا باقری

    با توجه به نو ظهور بودن فناوری نانو و عدم آگاهی کافی از خطرات احتمالی این ذرات از یک سو و اثرات مفید پروبیوتیک‏ها بر آبزیان از سوی دیگر، در این تحقیق به بررسی اثر آلاینده های نانو نقره به همراه پروبیوتیک باکتریایی لاکتوباسیلوس به عنوان مکمل غذایی بر برخی از شاخص های کبدی در ماهی کپور معمولی پرداخته شد. ماهیان تحت شش تیمار آزمایشی قرار گرفتند و پس از 42 روز تغذیه با پروبیوتیک بر اساس آزمون سمیت کشنده و تحت کشنده بر اساس روش استاندارد OECD به ترتیب به  مدت 4 و 10 روز به همراه آداپتاسیون در مجاورت نانونقره قرار گرفتند. در پایان آزمون سمیت تحت کشنده از ماهیان نمونه های بافت کبد استحصال شده و شاخص های هیستوپاتولوژی کبدی بررسی گردید. نانو نقره به تنهایی سبب بروز ناهنجاری های ساختاری شامل تغییر شکل ابری و نکروز، خونریزی، تورم وآب آوردگی و هم چنین جانبی شدن هسته درکبد بود. پروبیوتیک به تنهایی مقدار این عارضه ها را به شدت کاهش داد. همچنین استفاده ترکیبی پروبیوتیک و نانونقره با وجود اینکه با افزایش خونریزش همراه بود، ایمنی غیراختصاصی را در ماهی کپور معمولی تحریک نمود و دیگرعارضه های کبدی را بهبود ببخشد.

    کلید واژگان: ایمنی, مکمل غذایی, نانوتکنولوژی, فیزیولوژی
    Mehrdad Moradi, Aliakbar Hedayati*, Somaye Namroodi, Seyed Hosein Hoseinifar, Dara Bagheri

    Due to the emergence of nanotechnology and insufficient knowledge of the potential dangers of these particles on the one hand and the beneficial effects of probiotics on aquatic animals on the other hand, in this study the effect of emerging nano-silver contaminants with bacterial probiotic Lactobacillus as a dietary supplement Some liver indicators in common carp were discussed. The fish were subjected to 6 experimental treatments and after 42 days of feeding with probiotics based on lethal toxicity test and sub-lethal according to OECD standard method, they were exposed to nanosilver for 4 and 10 days, respectively, with adaptation. At the end of the lethal toxicity test, liver tissue samples were extracted from the fish and hepatic histopathology indices were evaluated. Nano-silver alone caused structural abnormalities including deformation and necrosis, bleeding, swelling and dehydration, as well as lateralization of the nucleus in the liver. Probiotics alone drastically reduced the amount of these side effects. Also, the combined use of probiotics and nanosilver, although associated with increased bleeding, stimulated nonspecific immunity in common carp and improved other liver complications.

    Keywords: Immunity, Dietary supplement, Nanotechnology, Physiology
  • معصومه بحرکاظمی*، محبوبه اسلامی
    فیل ماهی از گونه های مهم رو به انقراض دریای خزر و گونه اصلی پرورشی ماهیان خاویاری در ایران محسوب می شود. لذا ایده استفاده از محرک تغذیه و رشد در دمای پایین می تواند در بهبود بازده پرورش آن مفید باشد. در این پژوهش 120 قطعه ماهی با وزن 23 ±  15/440 گرم در دمای 1 ± 10 درجه سانتی گراد به مدت 56 روز با غذایی حاوی پروتیین حیوانی (درصد پروتیین: 48 درصد)، و دارای صفر، 5، 10، و 15گرم در کیلوگرم تورین تغذیه شدند (با احتساب تورین موجود در جیره پایه، مقدار تورین کل جیره ها به ترتیب: 1/3، 3/8، 0/13، و 1/18 گرم در کیلوگرم بود). نتایج مربوط به شاخص های رشد نشان دهنده اثر معنی دار مثبت تورین در مقایسه با گروه شاهد بود. در واقع هر سه غلظت اضافه شده توانستند بازده تغذیه و رشد را در ماهیان بهبود دهند و بیشترین درصد افزایش وزن و ضریب رشد ویژه و کمترین ضریب تبدیل غذایی در تیمار 3/8 گرم تورین (تیماری که 5 گرم در کیلوگرم تورین اضافه دریافت کرد)، به دست آمد. در شاخص وضعیت و شاخص های کبدی و احشایی تفاوت معنی دار نبود (05/0<p). در هیچ یک از تیمارهای آزمایشی نیز تلفاتی مشاهده نشد. همچنین بیشترین میزان فعالیت آنزیم های آمیلاز، لیپاز، و پروتیاز در تیمار 3/8 گرم تورین اندازه گیری شد. با افزایش غلظت تورین در جیره، درصد چربی و خاکستر لاشه کاهش و درصد پروتیین و رطوبت آن افزایش یافت که تنها تفاوت درصد پروتیین لاشه بین تیمارها معنی دار نبود (05/0<p). غلظت های متفاوت تورین تاثیر ناچیزی بر ایمنی غیر اختصاصی ماهی داشت. در حالی که در هیچ یک از شاخص های فعالیت آنزیم لیزوزیم، ایمونوگلوبولین کل و کمپلمان C3 تفاوت معنی دار مشاهده نشد (05/0<p)، بیشترین میزان کمپلمان C4 در تیمار 3/8 گرم تورین اندازه گیری شد که با سایر تیمارها دارای تفاوت معنی دار بود (05/0>p). لذا  افزودن تورین به عنوان محرک تغذیه و رشد به غذای فیل ماهی در دمای پایین آب می تواند بازده رشد را بهبود دهد و افزودن 5 گرم تورین به هر کیلوگرم غذای دارای پروتیین حیوانی توصیه می شود.
    کلید واژگان: فیل ماهی, تورین, آنزیم گوارشی, درجه حرارت پایین, ایمنی
    Mahboubeh Eslami
    Beluga is one of the important endangered species in the Caspian Sea and the main farmed species of sturgeon in Iran. Therefore, the idea of ​​using the growth stimulants through the feed under the low water temperature can be useful for improving its growing efficiency. In this study, 120 fish with the mean weight of 440.15 ± 23 g were fed different animal protein-based diets containing zero, 5, 10, and 15 grams of taurine/kg (Considering the amount of taurine in the basic diet, the amount of total taurine in the diets reached to 3.1, 8.3, 13.0, and 18.1 g / kg, respectively), and reared at 10 ± 1 °C for a 56 –day period. The results of growth indicated a significant and positive effect due to presence of taurine in diet comparing the control treatment. In fact, all the three doses were able to improve the feeding and growth of fish, and the highest percentages of weight gain, specific growth rate, and the lowest food conversion ratio were obtained in treatment containing 8.3 g taurine in diet (a treatment that received an additional 5 g / kg taurine). There were significant differences in condition factor, liver and visceral indices among the treatments (p >0.05), and no mortality was observed among the experimental treatments as well. Also, the highest amylase, lipase and protease enzymes activities were measured in 8.3 g taurine treatment. While the concentration of taurine increased in the diet, the carcass lipid and ash percentages decreased and the protein and moisture percentages increased without any significant difference (p >0.05). Different concentrations of taurine had little effect on nonspecific immunity of fish. Whereas, there were not significant differences in the lysozyme enzyme activities, total immunoglobulin and C3 complement (p >0.05). The highest amount of C4 complement was measured in 8.3 g taurine treatment, which was significantly different compared to other treatments (p <0.05). As a conclusion, the diet containing 5 gr/kg taurine could be the optimum growth stimulant diet, and it can improve the growth efficiency of Beluga fish at the low water temperature (10 ± 1 °C). 
     ...
    Keywords: Beluga, Taurine, Digestive enzymes, Low temperature, Immunity
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال