به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "ادراک فضا" در نشریات گروه "هنر و معماری"

جستجوی ادراک فضا در مقالات مجلات علمی
  • هیوا رحمانی، محمدرضا پورزرگر*
    اهداف

    توسعه فناوری‏ و سازماندهی فضاها براساس نگرش‏های عملکردگرا و صحنه‏ سازی‏ های بصری مدرن موجب بروز محصولات قالبی در سیمای شهری ایران معاصر شده که بیشتر به نیازهای فیزیکی و جلوه ‏های بصری پرداخته است. در مواجه با معماری گذشته بدلیل وجود پیوند روحی میان معماری و ادبیات، جلوه‏هایی از مضامین انسانی در ارتباط با فضا ملاحظه می‏شود. به منظور برقراری مجدد این پیوند خوانش «فضای تغزل حافظ» به منظور بازشناخت مفهوم فضا مورد توجه قرار گرفت.

    روش ‏ها:

     واقعیت فضا در حوزه‏ ها‏ی فلسفه و معماری در ارتباط با تجربه‏ ی انسان و مطالعات پدیدارشناسی مطرح می‏شود. فضای درونی شعر حافظ نیز در ارتباط با انسان تجربه می‏شود بنابراین روش تحقیق این پژوهش پدیدارشناسی است. به منظور شناخت تجربه‏‏ های انسانی در ارتباط با فضای تغزل حافظ و بازشناخت «مفهوم فضا» این مقاله به خوانش تجربه ‏های انسانی گروهی از متخصصین در رشته‏ های مختلف پرداخته است.

    یافته ها

    یافته‏ های پژوهش مفهوم «فضای تغزل حافظ» را در ارتباط پیوسته و تنیده با حضور انسان بدنمند (کالبد - ذهن) مطرح می‏کند به گونه‏ای که انسان در فضای تغزل و فضای تغزل در وجود انسان معنادار می‏شود. در واقع این فضا در یک رابطه‏ی دیالکتیک چند وجهی (لایه‏ های مرئی و نامرئی) خارج از محوریت و تمرکزگرایی بر انسان یا دیگر پدیده‏ها پدیدار می‏شود.

    نتیجه‏ ‏گیری: 

    در نهایت با توجه به مفاهیم استخراج شده از فضای تغزل شعر حافظ،  فضایی میانجی، بدنمند و منشوری در یگانگی با حضور انسان مطرح شده که بر این اساس مدل چگونگی فضاهای تغزلی و مجسم در سیمای شهری و معماری ایران معاصر شکل گرفت.

    کلید واژگان: فضای تغزل حافظ, پدیدارشناسی, انسان بدنمند, فضای میانجی, ادراک فضا, حضور انسان
    Hiva Rahmani, Mohammadreza Pourzargar*
    Aims

    Technological development, organization of space based on functional approaches and modern visual modeling have led to the emergence of mold products in the urban landscape of contemporary Iran, dealing more with physical requirements and visual effects. In late architecture, however, there are manifestations of human themes in relation to the space which are due to the existence of a bond between architecture and literature. In order to re-establish such a bond, this article seeks to investigate "Hafez’s Lyrical Space" to reexamine the concept of space in architecture.

    Methods

    The space of Hafez’s poetry is interrelated with man’s experience so in its relation with human experience and phenomenological studies. This study is informed by Phenomenological methodology. In order to recognize human experiences germane to Hafez’s lyrical space and to understand the concept of space, this article has investigated human experiences of a number of professionals in different fields.

    Findings

    The findings suggest that the concept of "Hafez’s Lyrical space" is constantly intertwined with human embodiment (body- mind) in his poetry, so human being becomes meaningfulness in lyrical space and vice versa. This space appears with the presence of human embodiment in a multifaceted dialectical relationship, i.e. visible and invisible layers, separate from a concentration and centralization on human or other phenomena.

    Conclusion

    Based on the concepts extracted from mediating, multidimensional and embodied lyrical spaces of Hafez's poetry which were considered with unique connection with human, the process of formation of lyrical spaces embodied in contemporary urban landscape and architecture emerged.

    Keywords: Hafez lyrical space, Phenomenology, Human embodiment, mediating space, Space perception, Human presence
  • علی اکبر جیدری *، یعقوب پیوسته گر، فرزاد حیدری
    مسجد و مدرسه آقا بزرگ از باشکوه ترین بناهای اسلامی شهر کاشان است که با معماری زیبای گودال باغچه و گنبد عظیم آجری، ایوان با دو گلدسته، از جالب ترین ابنیه تاریخی کاشان محسوب می شود. این بنا مجموعه نفیسی از عناصر معماری و تزییناتی، و ترکیبی از این حجم ها و اندامهای متناسب به هم تنیده است؛ که تاکنون کمتر به بعد معنوی معماری آن توجه شده است و بیشتر به توصیف بعد کالبدی این بنا پرداخته شده است. در این راستا این نوشتار سعی نموده است به بعد معنوی این مسجد و مدرسه پرداخته و رابطه بین بعد کالبدی و معنوی این بنا را بررسی نموده و در این راستا فرضیه تاویل پذیر بودن معماری این بنا به اعتقادات و تفکرات اسلامی که عامل درک بهتر این بنا توسط مخاطب مسلمان و برقراری ارتباط معنوی با کالبد بنا می شود را به اثبات رساند و در راستای اثبات این فرضیه ابتدا مفهوم تاویل، رویکرد تاویلی، چگونگی ادراک فضا و از جمله چگونگی ادراک معماری اسلامی که یک معماری معنوی و رمزگونه است را بر اساس مطالعات انجام شده تاکنون بیان نموده و آنگاه با ذکر دلایل معتبر برگرفته از کتاب قرآن، احادیث و اعتقادات مشترک مسلمانان و روش استدلال منطقی به اثبات فرضیه بیان شده می پردازد. روش جمع آوری اطلاعات در این نوشتار روش کتابخانه ای و مشاهده میدانی بوده است و از ابزارهایی مانند تصاویر گرافیکی و نمودارها برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. این نوشتار در آخر به این نتیجه رسیده است که در رویکرد تاویلی، داور بر اساس تفکرات و اصول ذهنی خود متن را تاویل می کند و ممکن است به دلیل تفاوت عقاید، تفکرات و ذهنیات افراد، داوری آنها متفاوت باشد. اما در خصوص داوری این بنا (مسجد و مدرسه آقا بزرگ کاشان) و بناهای امثال آن چون مخاطبان اصلی آنها مسلمانان هستند و دارای تفکرات اسلامی مشترکی می باشند که همگی در راستای شناخت و بندگی خداست ؛ همه داوری ها هر چه که باشد در راستای اصل توحید است. و اصل توحید است که کثرت اعتقادات را در بین مسلمانان به وحدت تبدیل نموده و با تاویل عناصر معماری مسجد به این اعتقادات ، ادراک این بنا برای مخاطب مسلمان سهل می گردد و مخاطب علاوه بر ارتباط فیزیکی با کالبد بنا ، با آن ارتباط معنوی و عاطفی نیز برقرار می نماید. و به عبارت دیگر معماری این بنا می تواند تسهیل کننده ادراکات معنوی و تجربیات عرفانی نیز باشد.
    کلید واژگان: تاویل, رویکرد تاویلی, ادراک فضا, ادراک معماری اسلامی, مسجد و مدرسه آقا بزرگ کاشان
    Ali Akbar J. *, Yaghoub Peivastehgar, Farzad Heidari
    Masque and school of Agha Bozorg is one of the most magnificent Islamic buildings of Kashan that is account into most interesting historical buildings of Kashan by beautiful architecture of garden of hole and tegular great dome, a balcony with two finial. This building is a valuable set from architecture and frilly elements and a combination of these volumes and adopted organs; which it has less pay attention to abstract dimension and it has pay to skeletal dimension description of this building. In this context, writer has tried to pay attention to spiritual dimension of this masque and school and considers the relationship between skeletal and spiritual dimension of this building and in this context it was proved the hypothesis of architecture glossing of this building in Islamic thought and beliefs which is the factor of better understanding of this building by Muslim partner and spiritual relationship with building framework and in proving this hypothesis context, it has expressed on the basis of accompanied studies, the concept of gloss, gloss approach, how understand this area and how understanding Islamic architecture which is a spiritual and encoded architecture and so prove the expressed hypothesis by saying the reliable reasons from Quran, traditions and Muslims linked beliefs and logical argument method. Information collection method in this writing is library method and field observation and it has used from some tools like graphic images and charts for data analysis. At last, this writing concludes that arbiter gloss text in glossy approach on the basis of thoughts and mental principles of text and may be different their adjudication because of different believes, individual thoughts and mentality.
    Keywords: gloss, glossy approach, area understanding, Islamic architecture understanding, masque, school of Agha Bozorg Kashan
  • حسین مهدوی پور، علی اکبر شریفی مهرجردی، مریم اسلامی نصرت آبادی *
    یکی از عناصر کیفیت دهنده به فضاهای سکونتی در دوره های مختلف تزیینات بوده، که به اشکال متفاوتی تجلی یافته است. معماری در ادوار گوناگون محملی جهت حضور هنرهای گوناگونی مانند خوشنویسی، گچبری، آینه کاری، نقاشی و... بوده است. این هنرها نقش مهمی در کیفیت دهی به فضای های مسکونی داشته اند. بر این اساس است که امروزه آثار بسیاری از هنرمندان بنام کشور در بدنه بناهای تاریخی به یادگار مانده است. امروزه رویکردهای مختلف معماری و تزیینات باعث جدا شدن این هنرها شده و درنتیجه نقش هرکدام از آن ها در کیفیت دهی به فضا از یکدیگر تفکیک و کم رنگ گردیده است. در این رابطه سوالی که مطرح می شود این است که تزیینات در گذشته چه نقشی در کیفیت دهی به فضاهای سکونتی ایفا می نموده است؟ و پیرو این سوال، سوال دیگری مطرح است که آیا می توان رابطه ای بین تزیینات و معماری جستجو کرد؟
    پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی با بررسی جایگاه تزیینات در یک مصداق معماری گذشته تلاش دارد رابطه تزیینات و کیفیت فضای معماری را شناخته و معرفی نماید. این امر مهم با مطالعه میدانی و در نظر گرفتن خانه شفیع پور یزد به عنوان یک مصداق ارزشمند، به مطالعه نقش تزیینات به خصوص نقاشی در کیفیت فضاها و شیوه حضور این هنرها در فضاهای مختلف آن پرداخته و در ادامه با بررسی تزیینات موجود در فضاهای این خانه به دسته بندی انواع تزیینات به کار رفته در آن و توصیف هر کدام می پردازد.
    پژوهش حاضر یک نظام از شکل مواجه شدن با تزیینات جهت طراحی فضا را بیان کرده و جایگاه تزیینات در فضای معماری را تبیین می کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که تزیینات در کیفیت فضای معماری نقش مهمی داشته که مهمترین نقش آن بالا بردن صفات کیفی فضاست. همچنین دارای مولفه های مهمی است که در مسیر فرایند طراحی معماری جهت خوانایی و هویت دهی به فضاها نقش اساسی دارند و طراحان باید به نوع تزیینات و میزان آن متناسب با فضا توجه نمایند. امید است نتایج حاصل از این مقاله مورد استفاده طراحان و هنرمندان قرار گیرد.
    کلید واژگان: تزیینات, کیفیت, فضای سکونتی, ادراک فضا, خانه شفیع پور یزد
    Hosein Mahdavipour, Ali Akbar Sharifi Mehrjerdi, Maryam Eslami Nosratabadi *
    One of the factors that gives quality to residential spaces in different periods, is decoration which is appearing in various kinds. In diverse periods, architecture provides a decent foundations for several other arts. Such as Calligraphy, Plaster molding, mirror decoration, Paintings and etc. These kinds of art have an important role by giving quality to the architectural spaces. According to this fact, lots of relics from Iranian famous artists are left as a memorial in historical places. Nowadays, different approaches of architecture and decoration disunites these arts, consequently, the role of each one in giving quality to space, is separated from each other and become less important. In this regard, a relevant question is "What was the role of decoration in giving quality to residential space?" and another question related to it, is; "Is there any relationship between decoration and architecture?" the other question is also, "Was there any system or organization for the presence of decoration in the residential space?"
    To answer these kind of questions this paper investigates the state of decoration in past architecture. The authors had been using descriptive, analyzing and measurement methods in order to present the relation of decoration and architecture quality. On the other hand, evaluating the role of decoration especially wall-painting in the quality of residential space is the main purpose of this article. To achieve this goal, Yazd Shafipour house is chosen as a worthwhile case study. The authors have been used questionnaires, conducted interviews and documented their observations in order to obtain a precise investigation. Investigate the role of these decoration especially paintings in the quality of spaces and describes how these various “Art” is an uncountable noun. Replace “kinds of art” to make it countable. Appear in different spaces of Yazd Shafipour house. After that, by considering the decoration of this house, this paper classifies and describes all kinds of decoration that is used in Yazd Shafipour house. At the next step to evaluate the role of Yazd Shafipour house's decoration in the terms of its spaces, some questionnaires has been prepared and given to architecture students. Finally an analytical strategy has been has been employed and the result of these studies presents in the form of charts and tables. These results indicate that decorations have had a significant impact on the quality of the spaces in this house.
    This article presents the order of facing with decoration for space designing. It also determines the importance of decoration in residential spaces. The final result indicates that decoration has a significant role in residential spaces. The most important role of decoration, especially wall-painting, is improving the quality of architectural space. It also has important components that play a fundamental role in the design process of architecture design for legibility and identity to the spaces, and designers must pay attention to the type of decorating and its amount proportional to space. The results of the studies showed that decoration have at least three different roles in the quality of a residential spaces: 1. Decoration promote the qualitative characteristics of space
    With the advent of decorations, many qualitative features of space, such as artistic, imagination, complexity and diversity, are promoted.
    2. Decoration moderate and then promote the qualitative characteristics of space
    Decoration in the first stage acts as a moderator of qualitative characteristics of space, and in the second stage it improves the quality of space. The traits included in this category are: dignity, beauty and perfection.
    3. Decoration moderate the qualitative characteristics of space
    Decoration actually moderate some qualitative traits of space, and with increasing decorations the definite traits do not change. Traits that are balanced by decorations are: order, unity, calmness and greatness.
    The results of this article will be used by designers and artists to give quality to the spaces they create.
    Keywords: Decoration, Quality, Residential space, Space Perception, Yazd Shafipour house
  • فاطمه شبخ اسدی *، مرضیه کاظم زاده، هاشم هاشم نژاد
    هر میزان که توافقات ذهنی میان تجرب هکنندگان از فضای معماری بیشتر باشد، تعبیر مشترک از معماری و مطلوبیت معماری در میان آن گروه امکان پذیرتر است. برای کشف توافقات ذهنی می توان از روانشناسی محیط بهره جست. در حیطه روانشناسی محیط و به طور خاص تصویر ذهنی از محیط، با محور قرار دادن معیارهای کالبدی سازنده فضاهای خوانا و خاطره ساز در مقیاس شهر، پژوهش های بسیاری انجام شده است. در مقابل پژوهش های اندکی وجود دارد که به اهمیت این معیارها در مقیاس جز (بنا) پرداخته باشند. هدف این مقاله شناسایی و مقایسه عوامل سازنده تصاویر ذهنی افراد از باغ شاهزاده ماهان می باشد. به همین منظور به تدوین تصاویر ذهنی جامعه آماری از نمونه موردی پرداخته و سپس با تحلیل داده ها به شیوه دلفی اصول سازماندهی موثر فضا برای ماندن تصویر ذهنی در خاطره افراد مشخص شده است. در این مقاله سعی می شود به دو پرسش اساسی پاسخ داده شود. الف: تصویر ذهنی چیست؟ ب: اصول سازماندهی فضا بنای باغ شاهزاده که موثر بر ایجاد تصاویر ذهنی مشترک بینندگان است، کدامند؟ روش تحقیق این مقاله کیفی و کمی می باشد و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی است. جمعیت آماری این مقاله، 30 نفر از دانشجویان دختر ترم اول معماری می باشد که از آن ها خواسته شد تصاویر ذهنی شان را از باغ شاهزاده ترسیم کنند. سپس طبق روش دلفی به تحلیل تصاویر پرداخته شد. در نهایت نتایج حاصل تحلیل شد. این نتایج نشان دهنده این است که، اصول سازماندهی فضایی موثر بر تصویر ذهنی افراد در باغ شاهزاده به ترتیب اولویت و میزان تاثیرگذاری عبارتند از: 1-توجه به تقارن، ریتم و تکرار موجود در بنا 2- هندسه کلی فضا و جانمایی ها 3- توجه به محور غالب باغ و سایر اصول تاثیر گذار بر تصاویر ذهنی از این بنا در رده های بعدی اهمیت قرار می گیرند.
    کلید واژگان: روان شناسی محیط, تصویر ذهنی, ادراک فضا, باغ شاهزاده ماهان
    Fatemeh Sheikh Asadi *, Marzieh Kazemzadeh, Hashem Hashem Nejad
    In modern architecture there is a sort of visual disorder. It lacks identity. The need is highly felt to turn to eclecticism to establish appropriate literature and designing principles. To achieve it, a sort of consensus among users are needed because what architects create is a potential environment for human behavior which can influence them. The users’ role is so great and their attributes can be the establishment of the architecture principles. It can be said that these patterns and principles are the factors that contribute to identify and distinguish the environment and turn it into a specific locality and neighborhood and form its place identity. Constituent elements and their combinations have the capability to associate meaning, create mental image, and form sense of place and identity. On the other hand, these features can be deemphasized or excluded. Planner as a person who deals with city or place anatomy, first directs his attention to external factors that influence on observer and then forms it in his/her mind. It is evident that everyone perceives the images that the planner forms in the environment. However, it seems that there is a great deal of similarities between perceptions of the same groups. These similar and common images which result from a great number of individuals’ agreement on the importance of a specific image are what attract a planner’s attention since the environment created by a planer is used by many. In fact, space users agree on what elements and patters are desirable and undesirable, what elements are bold in their collective memories and what are not be used to trace desirable behavioral and anatomical patterns. Environmental Psychology can be used to answer such questions. Many studies in Environmental Psychology have been done on issues like individuals’ cognitive – mental images of environment by focusing on constituent anatomical criteria of memorable, readable and understandable spaces in a holistic view of city. Lynch’s study can be named as a remarkable example in which he collected individuals’ mental images and by focusing on individuals’ plans, he attempted to understand their mentality of place and select the elements that lead to legibility and durability. In fact, in the area of environmental psychology and in particular mental image of the environment, by focusing on physical criteria of legible and memory maker spaces on an urban scale, many studies have been done, butthere are few studies on the importance of the criteria in scale of a building. Since the aim of this study is identification and comparison of effective elements in making the mental image of Shahzade gardeg in Kerman, the mental images of Statistical Society were gathered and analyzed by Delphi method. As a result, the effective organizing principles on mental images of visitors were recognized. The findings are analyzed and compared accordingly. Finally, we tried to develop the anatomical criteria which influence on mental images. This paper tried to answer two questions:1) What is the mental image?
    2) What are the organizing principles that effect on common mental images of visitors?
    This research used qualitative and quantitative methods and data was collected in a library and survival ways. Statistical population of this study was 30 female students of architecture that are in the first semester. They were asked to draw their mental images of Shahzade Garden. Then the Delphi method was used to image analysis. Finally, the results were analyzed. These results indicate some effective organizing principles on mental images of visitirsin the Shahzadeh Garden are: 1) the symmetry, rhythm and repetition in the building; 2) overall geometry of space and layout; 3) relationship between the main building, entrance pavilion and the linear path between them; 4) the difference in level existing in garden and the relationship between ponds and also water movement during its; 5) Some details such as stairs, rails and divisions doors and windows And other effective principles on mental images of this building are in next categories of importance. The result of this paper is just related to a case study of linear organization buildings. These results help to develop more appropriate and efficient design criteria as a link between architectural design and environmental psychology.
    Keywords: Mental Map, Environmental Perception, Traditional Architecture, Cognitive Map
  • هانی ارجمندی*
    بسیاری از فضاهای شهری امروز ما را فضاهای جنسیتی فرا گرفته اند. جنسیتی شدن فضا به معنای محروم شدن گروهی از مردم، برای حضور و بهره وری از آن فضاست. از بین بردن فضاهای جنسیتی و فراهم کردن شرایط برای حضور همگان در فضاهای شهری در قدم اول نیازمند توانایی شناسایی مولفه های جنسیتی در فضاست. شناسایی این مولفه ها و به کارگیری یا حذف آن ها از فضاهای مختلف می تواند به تولید فضاهای شهری متعادل تری بیانجامد. از آنجایی که ادراک زنان و مردان از فضا با هم متفاوت است، کشف اولویت های ادراکی آنها در فضا می تواند زمینه ای بر شناسایی مولفه های جنسیتی باشد. مطالعه بر روی آثار معماری، هنری و ادبی زنان برای کشف مولفه های زنانه روش کشف این عناصر است. روش تحقیق در این پژوهش، مشاهدات میدانی، کتابخانه ای و مصاحبه با گردشگران ایرانی است که برای اولین بار فضاهای موزه ژورژ پمپیدو در شهر پاریس، میدان ماسنا در شهر نیس، میدان دل کامپو در شهر سیه نا و پله های اسپانیایی شهر روم را دیده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در میان فضاهای نام برده، فضای باز موزه ژورژ پمپیدو و میدان دل کامپو فضاهایی مردانه، پله های اسپانیایی فضایی زنانه و میدان ماسنا در شهر نیس یک فضای بدون جنسیت (متعادل) است.
    کلید واژگان: جنسیت, ادراک فضا, فضای باز شهری, فضای زنانه و مردانه
  • سیدمحمدحسین ذاکری، فاطمه صفرپور
    این مقاله پاسخ به این سوال است که، آیا چگونگی تعریف فضایی (متغیر مستقل) می تواند بر ارزیابی های ادراکی و میزان رضایت کاربران از محیط (متغیر وابسته) در یک فضای پرازدحام تاثیرگذار
    باشد یا خیر؟ تعریف فضایی خاص مطالعه شده در این تحقیق، فضای انتظار مراکز درمانی و ارتباط بین محورهای سیرکولاسیون و فضای نشستن سالن انتظار است. فرضیه تحقیق این است که کاربران در فضاهای انتظار شلوغ، احساس راحتی و امنیت کمتری دارند. در این تحقیق تبیین شده است که چگونه در جایی که مرزهای تعریف شده فضایی کمتری بین فعالیت ها هست (یعنی حالتی که مردم
    از جهات مختلف عبور می کنند) این اختلال بسیار بیشتر است و کاربران دریافت منفی تری از فضا دارند. برای بررسی این مسئله با روش تحقیق همبستگی، مطالعه در سالن انتظار بخش شیمی درمانی سه مرکزدرمانی اصلی در شهر شیراز انجام شد: سالن انتظار بخش شیمی درمانی درمانگاه های امام رضا(ع)، مطهری، و نمازی، که از نظر ویژگی های محیطی، طراحی تقریبا مشابهی دارند، ولی ازنظر رابطه فضای انتظار و محورهای سیرکولاسیون شرایط متفاوتی دارند. نتایج مطالعه روی 240 بیمار نشان داد که در طراحی سالن های انتظار هرچه تفکیک و تعریف فضایی
    بین محورهای سیرکولاسیون و فضای انتظار ضعیف تر صورت گرفته باشد، محیط از طرف استفاده کنندگان منفی تر و استرس زاتر درک می شود. تاثیر جنسیت نیز در انجام این ارزیابی بررسی شد. از نظر ادراکی، فضا در ذهن هردو جنس (مونث، مذکر) تقریبا مشابه ترسیم شده بود.
    کلید واژگان: ادراک فضا, محیط درمانی, تعریف فضا, سیرکولاسیون, فضای انتظار بیمارستان
    Seyyed Mohammad Hossein Zakeri, Fatemeh Safarpour
    This paper investigates the role of spatial design in satisfaction of about 240 waiting patients and their company in three hospitals in Shiraz City. The chemotherapy waiting room was selected for study in these three hospitals. These waiting rooms have more or less similar conditions and differ only in their spatial arrangement and relation to circulation corridors. The results indicate that visitor satisfaction increases as the sitting areas are more detached from corridors. Blocking view towards the chemotherapy area also has a positive impact on user satisfaction. Views towards green spaces, or at least peaceful posters has the same effect, too. So does the demarcation of spaces with different functions. Nevertheless, gender was found to have insignificant impact on spatial cognition.
  • فرنوش مخلص، احمدعلی فرزین، شهره جوادی
    منظر فرهنگی مفهومی دربردارنده ارزش های فرهنگی طبیعی بوده که حاصل تعامل میان انسان و طبیعت در طول تاریخ است. علاوه بر این مناظر فرهنگی دربرگیرنده، حافظ و بیانگر هویت و تاریخ یک منطقه و ساکنین آن هستند و از این رو حفاظت از مناظر فرهنگی و ارزش های آن از اهمیت به سزایی برخوردار است. منظر فرهنگی، منطقه ای جغرافیایی را شامل می شود که در آن آثار فرهنگی و جلوه های طبیعی با رویدادهای تاریخی و فعالیت های انسانی درهم آمیخته است. این مفهوم در عرصه میراث بین المللی شرح و بسط پیدا کرده و به عنوان بخشی از تلاش های صلح جویانه جهانی مطرح می شود.
    منظر فرهنگی، منظری طبیعی است که با فعالیت گروهی انسانی شکل پیدا کرده و می تواند از مناطق شهری و تاریخی وسیع تا یک مزرعه کوچک را دربرگیرد.
    محوطه مزار پیرمراد در پیوند با طبیعت پیرامون شهرستان بانه، به عنوان منظر فرهنگی ارگانیک، یکی از مکان های آیینی در این شهرستان است، که بر اساس ویژگی های جغرافیایی و ارتباط نزدیک با طبیعت از یک سو و قرارگرفتن در حاشیه شهر از سوی دیگر، به نقطه عطفی از نظر مذهبی و تفرجی در زندگی مردم تبدیل شده است.
    هدف اصلی در پژوهش حاضر بیان مبانی و مفاهیم فرهنگی آیینی متبلور در منظر طبیعی ایران است که تداوم باور های آیینی کهن را در دوران اسلامی و تا کنون جلوه گر ساخته است. سعی بر آن است با بررسی نمونه موردی مزار پیرمراد تداوم فرهنگ و آیین که از میراث با ارزش این خطه باستانی است نشان داده شود. پیوند با طبیعت، نیازهای روحی و فیزیکی استفاده کنندگان را برآورده می سازد و همین امر باعث بقا و تداوم آن در طول زمان و شاخص شدن آن به صورت مجموعه ای واحد شده است. به کمک بازشناخت این ساختار می توان در ساماندهی منظر فرهنگی و هماهنگ با نظام طبیعت در زندگی امروز بهره برداری لازم از این سایت فرهنگی طبیعی را به عمل آورد.
    کلید واژگان: منظر فرهنگی, منظر طبیعی, مزار پیرمراد, ادراک فضا, هویت مکان
    Farnoosh Mokhles, Ahmad Ali Farzin, Shohre Javadi
    There is a wide variety of landscapes that represent different regions of the world. One type which consists of natural and man-made landscapes recounts a long and friendly relationship between humans and the natural surrounding environment.Perhaps, it could be said that in the whole process of civilization formation, human development and activities were the dominant side and the generated landscape was more cultural than natural. To understand the relationship between culture and nature, it is necessary to identify landscape patterns.Natural landscape is a place on which no human interference can be seen. Where human being starts to interfere and manipulate for securing its nature, cultural landscape emerges. In general, culture scale causes a tendency for getting into places, with the difference that it aims at preserving the natural elements.Cultural perspective is a natural landscape shaped by human. It can vary from extensive historical and urban areas to a small farm. This type of landscape expresses visual visage, man-made space and the governing relationship, artwork, texts, stories, verbal culture, and the effects of indigenous identity in a regional platform with which it is related. The cultural landscape is a geographical landscape in which culture and nature combine in touch with historical events, human activities, and performance of ritual rites based on the old beliefs of the locals of a region which has aesthetical values.In certain art societies and from the viewpoint of theoreticians, the concept of cultural landscape is a contained surface same as a plan or text in which the social and cultural concepts are taken into consideration in a society which holds interaction between human activities and natural habitat. In a larger sense, the entire surface is occupied by interaction techniques, beliefs, rituals, concepts and traditions of the people in a cultural perspective. Pir-e Morad shrine yard accompanied by the surrounding nature of Baneh city is a historical example of cultural landscape. The geographical characteristics of this landscape and its close connection with nature on the one hand, and being in the margin of the city on the other, have made it a milestone in the locals’ life from religious and recreational point of view.As the beating heart of the religious-recreational complex, Pir-eMorad Shrine is the converging point of nature and modern urban landscape. In comparison to other shrines in Baneh City, Pir-e Morad has a special potential in terms of its yard limits, which is the product of its history. This has generated symbols which are both concrete (Pir-eMorad springs, old sycamore tree, etc.) and abstract (culture, history, etc.) The particular identity of this old cultural-religious center of Baneh City was not the basis of its spatial organization. Preservation of the identity, history, culture and religious characteristics of Pir-e Morad is a must for survival of its perspectives and landscape. The main objective of the present paper is to study the principles and concepts of cultural and natural landscape reflected in Iran’s natural perspective with different ritual thoughts in pre-Islamic and Islamic periods.This paper studies Pir-e Morad shrine and its cultural-ritual practices and emphasizes this fact that the legacy of this cultural landscape has its origins in the ritual thoughts of this land. The connection with nature fulfills the physical and spiritual needs of visitors, and insures their stability and survival with the passage of time and their rising to prominence as a unified entity. A better understanding of these structures can help us in organizing cultural perspectives and harmonizing them with the global systems in order to make the most out of these natural-cultural sites.
    Keywords: cultural perspective, catural landscape, Pir, e Morad Shrine, space perception, place identity
  • سوسن نورمحمدی
    این مقاله در پی آن است که، به میزان تغییر جایگاه انسان درنظریه های معماری، که به ویژه در قرن نوزدهم و بیستم مطرح شده اند، بپردازد.از آنجاییکه، فضا در نظریه های معماری با تعبیرهای مختلف و گسترده ای همراه است، در این مقاله به تجزیه و تحلیل اندیشه های مهم ترین نمایندگان و متفکران در طی دو قرن ذکر شده پرداخته خواهد شد. بنا بر این در چهار بخش اصلی، نخست به تعریف فضای معماری از نقطه نظر معنای واژه و سابقه موضوعی آن اشاره خواهد شد؛ سپس مفهوم فضا با استناد به دیدگاه های فلسفی قرن نوزدهم آلمان و تاثیرپذیری از دو جریان اصلی، نظریه گاتفرید زمپر و فلسفه کانت تحلیل میشود. در ادامه، تغییر مفهوم فضای معماری در اوایل قرن بیستم و در آخر، مفهوم فضا متاثر از روا نشناسی ادراک تحلیل خواهد شد. نتایج این مقاله گویای این است که مفهوم فضادر قرن نوزدهم، از محصورسازی مطلق به پیوستگی درون و بیرون و پس از آن با تاثیرپذیری از نظریه همدلی، به آگاهی یافتن از پیکرو در قرن بیستم به آگاهی از رابطه میان انسان و محیط تغییر یافته و سرانجام به مفهوم مکان وابسته شده است. در این سیر، انسان نیز به تدریج درنظریه های مرتبط به فضا حضور یافته است، اما همچنان نسبت به بسیاری از ابعاد وجودی انسان، به ویژه تاثیرگذاری آن بر معماری، بهای کمی داده شده است.
    کلید واژگان: فضای معماری, قرن نوزدهم, قرن بیستم, ادراک فضا, انسان
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال