به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « religious art » در نشریات گروه « هنر و معماری »

  • حسین خالقی پور، عباس ایزدپناه*، فرح رامین، سید مهدی امامی جمعه

    توحید، بنیادی ترین اصل اعتقادی در اسلام و به معنای یگانه دانستن خداوند است. این اصل در سراسر اجزاء دین، در جریان است. هنر اسلامی نیز مانند اجزاء دین از توحید متاثر بوده و این اصل به جلوه های مختلفی در آن متبلور است. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل تاثیرات اصل توحید بر هنر اسلامی است و روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می-باشد. نتایج تحقیق، بیان کننده این است که تاثیرات توحید بر هنر اسلامی در قالب چهار بخش، قابل طبقه بندی است که اولین بخش آن، تجریدگرایی یا استیلیزاسیون است که در مقابل هنر فیگوراتیو بوده و براساس رویکرد تنزیه گرایانه هنر اسلامی است. تاثیر دیگر، تمایل به افقی گرایی نقوش است که برخاسته از باور به مبحث وحدت هستی و اینکه توحید، جز از طریق مستحیل شدن اجزاء در کل و کثرت در وحدت میسر نیست، می باشد. سوم، نمادگرایی یا سمبولیسم است که یکی از ویژگی های مهم هنر اسلامی است که هنرمند از این طریق و با استفاده از نمادهایی همچون نقوش با کیفیت انتشاری، نقوش مارپیچ، نقوش پیچاپیچ، چلیپا و... تفکر توحیدی را عرضه می کند و چهارم، نظم، تناسب و تکرار موجود در هنر اسلامی است که توحید پروردگار را القا نموده و مخاطب را به تفکر در برهان نظم دعوت می نماید.

    کلید واژگان: توحید, هنر اسلامی, هنر دینی, وحدت, کثرت
    Hossein Khaleghipour, Abbas Izadpanah *, Farah Ramin, Sayed Mahdi Emami Jime

    Tawhid is the most fundamental principle of belief in Islam, and it means the oneness of God. This principle is in progress throughout the components of religion. Islamic art is also influenced by tawhid, like the components of religion, and this principle is crystallized in various manifestations. The main purpose of this research is to analyze the effects of the principle of tawhid on Islamic art and the research method of this research is descriptive-analytical and the method of collecting information is library. The results of the research show that the effects of tawhid on Islamic art can be classified into four parts, the first part of which is abstractionism or stylization, which is opposite to figurative art and is based on the revisionist approach of Islamic art. Another effect is the tendency of the motifs to be horizontal, which stems from the belief in the unity of existence and that tawhid is only possible through the impossibility of the parts in the whole and the plurality in the unity. The third is symbolism or symbolism, which is one of the important features of Islamic art, in which the artist presents tawhid thinking through the use of symbols such as publishing quality motifs, spiral motifs, twisted motifs, crucifixes, etc. And the fourth is order, proportion and repetition in Islamic art, which instills the tawhid of God and invites the audience to think about the proof of order.

    Keywords: Tawhid, Islamic Art, Religious Art, Unity, Plurality
  • کاظم دانش*، مهدی محمدزاده
    ایلدار میکاییل زاده از معدود هنرمندان معاصر در جمهوری آذربایجان است که موضوعات دینی و متون عرفانی را در تصویرسازی آثارش دستمایه کار خود قرار می دهد. ویژگی اصلی آثارش پرداختن به موضوعات دینی و مذهبی است که در آثار نقاشی و طراحی فرش این هنرمند میتوان مشاهده کرد. با این حال آثارش فقط به موضوعات اسلامی محدود نبوده و در پاره ای موارد، تاریخ، رخدادها و شخصیت های ادیان ابراهیمی نیز در آثار وی ظهور یافته اند. او در نقاشی، شاگرد «بهلول زاده» هنرمند منظره پرداز آذربایجانی بوده و در «آکادمی دولتی هنرهای تجسمی آذربایجان» زیر نظر استادانی چون «کریمف» و « مجیری تبریزی» درزمینه طراحی فرش دانش آموخته است.این نوشتار، با هدف بررسی یک نمونه از قالیچه های تصویری این هنرمند با موضوع تاریخ ادیان ابراهیمی، بر آن است تا ضمن آشنایی با اندیشه های هنرمند، نحوه بیان هنری و روند کاربست نمادهای تصویری در طراحی فرش مزبور را نیز موردمطالعه قرار دهد. بعد از آشنایی با زندگی شخصی و آثار میکاییل زاده، تحلیل ویژگی های قالیچه مذکور بر مبنای آیکونولوژی پانوفسکی ادامه می یابد. همچنین اطلاعات لازم به شیوه کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه با هنرمند) به دست آمده اند.نتایج نشان می دهد که ایلدار از نشانه ها و نمادهای تصویری متعددی برای بیان منظور خویش استفاده کرده است. نمادهایی گیاهی چون درخت سرو، نخل، شجر اخضر، نماد حیوانی چون شتر و همچنین انتخاب صحنه هایی از زندگی پیامبران که بیان نمادین دارند. آشنایی این هنرمند با نگارگری مکتب تبریز صفوی باعث شده که در ترکیب بندی آثارش از اصول نگارگری این مکتب چه در محتوا و چه در ترکیب بندی استفاده کند.
    کلید واژگان: ائلدار میکاییل زاده, قالیچه تصویری, فرش آذربایجان, هنر دینی
    Kazem Danesh *, Mehdi Mohammad Zadeh
    Mikayilzadeh is one of the few contemporary artists of the Republic of Azerbaijan who uses religious themes and mystical texts in his works. The main feature of his works is dealing with religious issues, which can be seen in his paintings and carpet designs. However, his works are not limited to Islamic subjects. In some cases, the history and characters of other religions have also appeared in his works. In painting, he was a student of Behloulzadeh, an Azerbaijanied landscape artist. And he graduated in the field of carpet designing at the Azerbaijan State Academy of Fine Art under the supervision of professors such as Karimov and Majiri Tabrizi.In order to examine one of his pictorial carpets on the subject of the history of the Abrahamic religions, this study tries to consider his thoughts, artistic expression and the process of using visual symbols in designing carpet. Therefore, this paper with paying attention to Mikayilzadeh's personal life and works, analyses this pictorial carpet based on Panofsky's iconology. The necessary information have been obtained through library and interview with the artist. The results show that Eldar has used several visual symbols to express his purpose. Symbols such as the cypress, the palm, the azure, the animal symbol such as the camel, as well as the selection of scenes from the lives of the prophets that have also symbolic expressions. The artist's acquaintance with the School of Safavid painting in Tabriz has the influence on both content and composition of his works.
    Keywords: Eldar Mikayilzadeh, Pictorial Carpet, Azerbaijan Carpet, Religious Art
  • پیمان علیزاده اسکویی، اسماعیل بنی اردلان*، کامران افشار مهاجر، محمد رضا شریف زاده، محمدجواد صافیان

    یکی از مباحث ارزنده ای که در فلسفه کانت به آن پرداخته شده، امر «والا در نقد قوه حکم» است. به زعم کانت والا بر تصورات نامحدود و نامتناهی چون زمان، مرگ، فضا و عالم روحانی اشاره دارد، والا اشاره بر عظمتی داردکه برتر از هر مقایسه ای و ماورای هر قیاسی است. این عظمت شگفت انگیز می تواند قابل اطلاق بر عملی اخلاقی، عظمت اندیشه ای ناب و یا اشاره بر عظمت اعیان طبیعی مانند طوفانی سهمگین یا اقیانوسی بی کران و حتی عظمت اثری هنری باشد. پژوهش مبتنی بر روش توصیفی _ تحلیلی با استدلال استقرایی بوده و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین نمونه امروالا را می توان هنر مذهبی کلیسا دانست که والایی را به بهترین شکل به ظهور می رساند و نقاشی دوره گوتیک در مقایسه با نقاشی دوران بیزانس، نمونه ای از این هنر است که جایگاه ذهنی امر والای کانت به وضوح در آن دیده می شود.

    کلید واژگان: امر والا, کانت, نقاشی گوتیک, نقاشی بیزانس, هنر مذهبی
    Peyman Alizadeh Oskuie, Esmaiel Baniardalan*, Kamran Afshar Mohajer, Mohhamad Reza SHarifZadeh, Mohhamadjawad Safian

    The sublime is at the heart of Kant's aesthetic philosophy. According to Kant it refers to infinite and infinite conceptions such as time, death, space, and the spiritual world; it refers to greatness that is superior to any comparison and beyond any deduction. This marvelous greatness can be attributed to moral action, the grandeur of pure thought, or the greatness of natural lords, such as the enormous storm or ocean of infinity, and even the greatness of a work of art. The research is based on a descriptiveanalytical method with inductive reasoning and data is collected via library research. The results of the study demonstrate that the theory of the sublime is best presented in the religious church art; moreover, the paintings of the Gothic period compared to the Byzantine period is a representative of this art that undoubtedly remarks Kant's theory of the sublime.

    Keywords: Sublime theory, Kant, Gothic painting, Byzantine painting, religious art
  • سعید بینای مطلق*

    درباره هنر سنتی بسیار شنیده ایم وخوانده ایم. هدف این گزارش نیز مرور شنیده ها وگفته ها نیست. در این جا ، تنها بر آنیم که بر چند نکته ای تاکید ورزیم و دو پرسشی پیش رو نهیم. از آنجایی که عبارت «هنر سنتی» تا اندازه ای هم چنان مبهم است، نخست می کوشیم ، با پیشنهاد ترتیب نسبتا نویی، از این ابهام بکاهیم. وانگهی تعریف هنر سنتی، از جمله هنر اسلامی، به نظر دشوار می آید؛ به ویژه اگر از منظری تاریخی به آن بنگریم. برای همین گروهی هم چنان در وجود هنری به نام هنر اسلامی تردید روامی دارند؛ به همان سان که فلسفه اسلامی، چونان شعبه ای از فلسفه قدیم، مورد پذیرش برخی نیست. لذا، پس از ارائه ترتیبی برای هنر سنتی، به عللی می پردازیم که به واسطه آن تعریف هنر سنتی، به ویژه هنر اسلامی، دشوار می نماید.سر انجام، با رویاروی نهادن هنرسنتی، به ویژه معماری وصنایع دستی، و دست آورد (ماشین آورد) های صنعت مدرن، یک پرسش به میان می آوریم: چگونه می توان، با نظر به هنر سنتی و در پرتو آن، از زیبائی تولیدهای صنعت مدرن سخن گفت؟ به بیان دیگر، چگونه می توان ، بر مبنای هنر سنتی، گونه ای زیباشناسی برای صنعت مدرن  پی ریخت و، افلاطونی بگوییم، آن را از «زمختی کارخانه» تا اندازه ای رهایی بخشید؟

    کلید واژگان: فولکلور, صنعت مدرن, هنر دینی, هنر سنتی, هنر قدسی
    Said Binayemotlagh*

    This article aimes to emphasize certain points concerning traditional art , and to put forward a question. As the term” Traditional art” is rather ambiguous, first we try to clarify it. To do so, we propose an approach somehow different from one generally admitted. Thereby, we discuss the reasons why it is not so easy to give a definition of traditional art, islamic art in particular, specially from a historical point of view. That is why some specialists are willing to deny the existence of islamic art, as some historiens of philosophy seem to have the same attitude vis-a-vis islamic philosophy. Finally, encountering handicrafts with modern technology, we ask whether , in the light of traditional art, it is possible to speak of aesthetique regarding technological products : could a refrigerator be called beautiful; what about a washing machine or a car etc. ? In other words, how could we, with reference to traditional art, define an aesthetique for modern technology and, to speake in platonic terms,save it from the rudeness of the factory?

    Keywords: Taditional art, Modern technology, Religious art, Sacred art, Folklore, aesthetique
  • احمدرضا ابراهیمی*
    در اندیشه موسوم به سنت گرا-بر مدار قرائتی که دکتر نصر ارائه کرده است- تفکیک میان سه نوع هنر ضروری است. بر اساس این نگاه:الف) هنر مقدس دارای منشا وحیانی بوده و از جانب خداوند و به واسطه فرشتگان، قدیسان و پیشوایان مذهبی شناخته شده بر انسان نازل شده تا نشانه ای بر امر قدسی، که همان ملکوت الهی است، باشد.
    ب) در هنر سنتی، نشانه هایی از مضامین، تعالیم و روح امر قدسی وجود دارد؛ اما این هنر مستقیما از سوی خدا یا به واسطه ملائکه و قدیسان عرضه نشده و در پیدایش آن، خلاقیت انسان عاملیت داشته است. البته هنرمندان این مشرب، خود را در مسیر خواست و هدایت امر قدسی قرار داده و در عالم سنتی زیسته اند.
    ج) هنر دینی، در معنای مصطلح فرهنگ معاصر، صرفا به یکی از موضوعات مورد توجه دین پرداخته و آن را با صورتی که با مبانی سنت گرایان منطبق نیست، ارائه می کند. در این مورد ممکن است آن چه به صورت عرفی و تسامحی، هنر دینی خوانده می شود، در جهت دور کردن مخاطب از حقیقت امر قدسی بوده و زدودن تعالیم سنتی را در پی داشته باشد.
    حال پرسش مطرح در مقاله حاضر این است که هنر مطرح در فتوت نامه ها، با کدام یک از موارد سه گانه فوق انطباق می یابد؟
    از نگاه نگارنده، فتوت نامه ها در طرح هنر قدسی کامیاب نبوده اند و به شرحی که خواهد آمد، در میانه هنر سنتی و هنر دینی گام برداشته اند.
    کلید واژگان: فتوت نامه, هنر مقدس, هنر سنتی, هنر دینی
    Ahmad Reza Ebrahimi*
    If we consider Traditionalism in professor Nasr’s interpretation of it, is necessary to distinguish between three kinds of art:A) Sacred art which originates from Divine sphere by mediation of angels, saints or religious leaders. This kind of art is a sign of “Sacred” sphere, that is exactly Divine Kingdom.
    B) Traditional art has some sign of Sacredness (in themes, teachings and characters). But in this kind, human creativity intervenes fully, and it is not correct to say that this kind origins from Divine sphere by holly persons.
    C) Religious art simply reflects a religious topic, without any necessary connection with true religious theme and Traditionalism’s principal thoughts. So it is possible for what is being called Religious art in contemporary cultureto be employed and to function as anti-Sacred, anti-Traditional and untrue Religious art, and to remove the memory and legacy of Sacredness.
    Now, the question is “which one of these arts corresponds to the art mentioned in Fotowatnamehs, text?” It seems that Fotowatnamehs have not mentioned Sacred art and as it will be argued here, these texts walk between traditional and religious art.
    Keywords: Fotowatnameh, sacred art, traditional art, religious art
  • محمود تیموری
    نظریه پردازان اصلی جریان فکری «سنت گرایان معاصر»، اهتمام فراوانی نسبت به اهمیت هنر و زیبایی داشته و به طور مستقیم یا ضمنی در آثار خود، به زیبایی شناسی هنرهای دینی از جمله هنر اسلامی پرداخته اند. نشر وگسترش آراء و نظرات سنت گرایان درباره هنر و زیبایی در فضای فکری و فرهنگی کشور ما، سابقه ای نزدیک به پنج دهه دارد. وجود جنبه های انتقاد آمیز و نفی کننده فرهنگ و تمدن غربی و نیز توجه به تفاسیر و احیاء فرهنگ دینی، دو دلیل عمده اقبال به آراء و نظرات سنت گرایان خصوصا در زمینه هنر دینی و سنتی، چه قبل از انقلاب اسلامی و چه بعد از آن بوده است. اما آنچه در این میان، مغفول مانده، انجام نقدهای جدی و منطقی بر این جریان فکری و فرهنگی به عنوان جریان غالب و تاثیر گذار بر فضای هنری بوده است. در این مقاله ابتدا خلاصه نظرات « شوان» در باب مبانی متافیزیکی زیبایی ارائه می شوند. در مرحله دوم این مبانی متافیزیکی شامل عناوین رابطه زیبایی و حقیقت، وحدت کمال و زیبایی و واقعیت ابژکتیو از لحاظ صحت منطق و محتوا در مقایسه با نظرات متفکران سنت فکری اصیل اسلامی از جمله «علامه جعفری» و« علامه طباطبایی»، مورد ارزیابی قرار می گیرد. قسمت بعدی مقاله به مرور سمبولیسم به عنوان اساس زیبایی شناسی شوان و سنت گرایان می پردازد که در قالب دو تیتر، قابلیت اثبات زیبایی و سمبولیسم ذاتی فرم ها از لحاظ روش شناسی و محتوی نقد می شود. به عنوان جمع بندی به این نکته اشاره می شود که زیبایی شناسی شوان و سنت گرایان به خاطر تعمیم های نسنجیده، فاقد ویژگی های منطقی و علمی روشن به عنوان مبانی نظری هنر اسلامی است و کاربست این نظرات منتهی به نوعی فرمالیسم بیهوده می انجامد.
    کلید واژگان: زیبایی شناسی, زیبایی, اسلام, سنت گرایی, سمبل, شوان, سنتگرایان معاصر, هنر دینی, هنر سنتی
    Mahmoud Teimouri
    Main theorists of Traditionalists’ way of thinking pay more attention to the importance of art and beauty, and they have considered aesthetic of religious arts including Islamic arts in their works, explicitly or implicitly. The history of expansion and development of ideas and views of traditionalists about art and beauty in the intellectual and cultural climate of our country’s history is nearly five decades. Presence of critical aspects denying western culture and civilization and focus on interpretation and restoration of religious culture are two major reasons of paying attention to views and opinions of traditionalists, especially in the field of religious and traditional art, both before and after the Islamic Revolution. However, what has been neglected in this regard is lack of serious and rational critiques on this way of thinking as dominant and influential way of thinking in artistic space. In this paper, a summary of “Schuon” views on metaphysical foundations or bases of beauty are provided firstly. In the second stage, these metaphysical foundations including topics related to beauty and truth, unity of perfection, beauty, and objective reality are evaluated in terms of logic and content compared to thinkers of original Islamic intellectual tradition, including “Jafari” and “Tabatabai”. The next part of the article reviews the symbolism as base of Schuon’s aesthetics and traditionalists reviewed in the form of ability to prove beauty and inherent symbolism of forms in terms of methodology and content. As a conclusion, it is stated that the aesthetics of Schuon and traditionalists lack of clear logical and scientific properties as the theoretical foundations of Islamic art due to unconsidered generalizations, and the application of these ideas leads to a useless formalism.
    Keywords: Aesthetic, Beauty, Traditionalists school, Islam, Symbol, Schuon, Traditional art, Religious art
  • سید محمدحسین نواب*
    با ملاک صورت (فرم) می توان نسبت هنر با دین را تعریف کرد و هنر را به دو دسته هنرهای مقرب و هنرهای مبعد تقسیم بندی کرد.
    هنرهای مقرب هنرهایی هستند که امکان تقرب هنر به مفاهیم دینی را فراهم می آورند با این ویژگی که چندان به جزئیات نمی پردازند و با کمک نمادها موضوع اثر را به نمایش می گذارند. مخاطب در این دست هنرها، انسانی منفعل نیست؛ بلکه با کمک اوست که اثر هنری تکمیل می‏شود. هنرهای اسلامی بیشتر از نماد استفاده می کنند و به واسطه نماد، منظور خود را به مخاطب منتقل می کنند و آسیبی به مفهوم دینی اثر وارد نمی کنند؛ به همین دلیل هنر مقرب می تواند مفاهیم دینی به با حفظ چارچوب آن به مخاطب منتقل کند.
    اما هنرهای مبعد، هنرهایی هستند که تلاش می کنند همه جزئیات را به تصویر بکشند و کوچک‏ترین نکته ای را فرو نمی گذارند. در حالی‏که تلاش برای نمایش جزئیات در امور غیرمحسوس، موفقیت‏آمیز نیست؛ زیرا از یک‏سو اصرار دارد، تصویر همراه با جزئیات امر غیر محسوس را نمایش دهد از سوی دیگر تصویری از امر غیر محسوس نزد خود ندارد. در نتیجه تصویر تحریف‏شده و جعلی از امور غیر محسوس دینی ارائه می دهد. روشن است که این دست هنرها نمی توانند واسط میان مخاطب و پیام دینی باشند.
    کلید واژگان: انتقال مفاهیم دینی, هنر دینی, سینمای دینی, هنر سمبولیک, هنر مقرب, هنر مبعد
    Seyyed Mohammad Hosein Navvab*
    The relationship between art and religion could be defined through the form.The art could be divided into two groups as well: approximating arts and diverging arts. Approximating arts are those ones which facilitate the approximation of art to religious notions, not going through details while representing the subject. For these arts, the addressee is not only a passive person but also the one who helps the art piece be completed. Islamic arts mostly use symbols and by means of them transmit what they mean to the addressee without disturbing the religious theme; therefore, approximating art could transmit religious notions to the addressee, keeping its framework. But diverging arts are those ones which try to depict the entire details ignoring nothing while it is not impossible to do it through imperceptible matters, because they insist on representing a detailed image of an imperceptible matter while they do not have such an image within themselves. Consequently, they present a biased fake image of religious imperceptible matters. It is obvious that this kind of arts could not be a medium between the addressee and a religious message.
    Keywords: Transmission of Religious Notions, Religious Art, Religious Cinema, Symbolic Art, Approximating Art, Diverging Art
  • دکترمحمد علی آبادی، سمیه جمالیان
    آینه کاری هنری کاملا اسلامی است و حاوی اشکال هندسی اسلامی، چنان که می توان آن را هنری دینی و سنتی تلقی کرد. درک ضرورت پاسداری و حمایت از حفظ و گسترش این هنر زیبا و شگفت در کنار سایر هنرهای دستی و تزیینی لازم است. در این پژوهش، با استناد به منابع کتابخانه ای و مطالعات میدانی، پس از اشاره مختصر به خاستگاه هنر آینه کاری و نقش آن در معماری دوره قاجار، گونه های متفاوت این هنر در سه دسته از بناهای قاجاری در شیراز شامل خانه های مسکونی، مکان های زیارتی و باغ ها بررسی شده است. بررسی ها نشان می دهند که گونه های هنر آینه کاری در این سه کاربری متفاوت است. در خانه های مسکونی این هنر به صورت آینه کاری روی گچ بر دیوار است و در طرح های گل و گلدان در مکان های زیارتی آینه کاری به صورت پوشاننده کل سطح روی دیوار و سقف و حاشیه قرنیز با طرح های گره و اسلیمی. در باغ ها نیز آینه کاری به صورت پوشاننده کل سطح و دیوار و قسمتی از سقف و همچنین آینه کاری روی گچ کار شده است.
    کلید واژگان: هنر, معماری, آینه کاری, قاجار, هنر سنتی, هنر دینی
    Mohammad Aliabadi, Somaye Jamalian
    The art of Mirror work which is prevalent in Iran is completely an Islamic art and includes geometrical forms that allocated to Islamic countries. Since mirror work of Iran can be interpreted as a religious and traditional art, understanding the necessity of protecting, supporting and expanding this beautiful and incredible art, along with other handmade and decorative arts is indispensable. By virtue of library sources and field studies, in descriptive-analytical method and after a brief indication of the background of the origin of mirror work and stating its role in architecture of Qajar period, various types of Mirror work are investigated in three groups of mansions in this era in Shiraz, which include: dwelling houses, pilgrimage places and garden pavilions. Results indicate that different Mirror work types are used in these three building types. This art is performed on plaster on the wall & on the patterns of vases in dwelling houses, in pilgrimage places it covers the whole surface of wall & roof & the edge of cornice &also uses as the patterns of fret & arabesque, and also used as the cover of whole surface of wall & parts of roof & on plaster in garden pavilions.
    Keywords: Art, Architecture, Mirror work, Qhajar, Traditional Art, Religious Art
  • انشاءالله رحمتی

    در نوشته های فریتهیوف شویون پیرامون هنر به مفاهیمی چون هنر سنتی، هنر قدسی، هنر دینی و هنر ناسوتی برمی خوریم. اولین پرسشی که مطرح می شود این است که نسبت این مفاهیم با یکدیگر به چه صورت است و چه تقابلها و تداخلهایی میان این مفاهیم موجود است. به نظر می رسد که نظر شویون، تقابل اصلی میان دو مفهوم هنر سنتی و هنر ناسوتی است، و دو مفهوم دیگر یا مفاهیم مشابه را باید در پرتو همان مفاهیم هنر سنتی و ناسوتی تعریف و تفسیر کرد. در این مقاله سعی شده است که تقابل این دو نوع هنر از جهات مختلف مورد بررسی قرار بگیرد. می توان گفت این تقابل عمدتا بر مبانی جهان شناختی و انسان شناختی متفاوت این دو هنر بنا شده است. جهان بینی هنر سنتی هم در عرصه شناخت جهان (عالم کبیر) و هم در عرصه شناخت انسان (عالم صغیر) به سلسله مراتبی قایل است که حداقل سه ساحت را شامل می شود؛ در حالی که جهان بینی هنر ناسوتی برای هر انسان در جهان، عمدتا به ساحت واحد یا در بهترین حالت به دو ساحت قایل است. بنابراین می توان همه تقابل میان این دو نوع هنر را در پرتو این تقابل مبنایی تبیین کرد.

    کلید واژگان: هنر سنتی, هنر قدسی, هنر دینی, هنر ناسوتی, عالم کبیر, عالم صغیر
    Ensha’allah Rahmati

    Throughout his works, Schuon has made numerous references to concepts like traditional art, sacred art, religious art, and secular art. The first question that comes to one’s mind upon reading his works is how these concepts are related with each other and what contrasts and overlaps are found among them. It seems that Schuon saw the main opposition between the two concepts of traditional art and secular art while the two other or similar concepts could be as well defined and understood in the light of the traditional and the secular. This paper is an attempt to view the two opposing type of art from different perspectives. It can be said that this opposition is basically set on the two arts’ different cosmological and anthropological grounds. The traditional art’s ideology believes in the hierarchical order in both spheres of cosmology (macrocosm) and anthropology (microcosm) with at least three distinct spheres, whereas secular art’s ideology believes in two believes in a univalent - or optimum two spheres – for each man in the world. Therefore, the whole opposition between the two types of art could be explained based on this principal opposition.

    Keywords: Traditional Art, Sacred Art, Religious Art, Secular Art, Macrocosm, Microcosm
  • احمدعلی حیدری

    این مقاله ضمن شرح کوتاهی از چگونگی تکوین مکتب فرانکفورت، به مراحل مختلف تطور آن اشاره دارد و ویژگی مقابله یاران این مکتب را با جوامع تک ساحتی و افراط در آرای مبتنی بر اصالت عمل، برجسته می کند.
    نگاه منفی و انتقادی این اندیشمندان در مقوله هنر به نحو بارزی در تلقی تئودور آدورنو و مشخصا در مفاهیم اوتوپیا و دیالکتیک منفی ظاهر می شود. آدورنو به ارزیابی وجهه تاییدی منظر زیبایی شناختی آن گونه که در آرای کانت و هگل ترسیم شده، می پردازد و با تحلیلی جذاب نشان می دهد که چه عناصری در بن نگاه تاییدی شرایط لازم را برای استیلای خرد ابزاری در هنر فراهم می آورد. رای منفی آدورنو در تلقی زیبایی شناختی رویدادی است که مولفه هایی همچون پریشانی، شوک، دیگر بودن و خلاف آمد عادت، مقومات اصلی آن است.

    کلید واژگان: مکتب فرانکفورت, نظریه انتقادی, دیالکتیک منفی, منظر تاییدی هنر, زیبایی شناسی منفی
    Ahmad Ali Heidar

    The present article describes the development and different evolution stages of Frankfurt school, and foregrounds the characteristics of the followers of the school in their confrontation with monodimension societies as well as extreme pragmatic beliefs. Negative and critical view of these philosophers on art is clearly manifested in Theodor Adorno’s ideas, and obviously in Utopian and dialectic concepts. Adorno evaluates confirmative aspect of aesthetics as it is delineated in beliefs of Kant and Hegel. He shows, by an attractive analysis, what elements in the roots of affirmative view provide art with the prerequisites of the domination of instrumental intellect. Central to the negative view of Adorno in aesthetic treatment are concepts such as distress, shock, otherness and antihabit.

    Keywords: Sacred Art, Religious Art, Spiritual Art, Traditional Art, Beauty
  • محمدحسن فغفوری

    سنت گرایان به طور کلی هنر را به سه دسته تقسیم می کنند. هنر دینی و هنر سنتی دو وجه این هنر معنوی است لیکن مهم تر از این دو هنری است که اینان از آن به عنوان هنر «قدسی» تعبیر می کنند. میان این سه وجه تجلی هنر معنوی مرزبندی مشخصی وجود دارد.
    هنر قدسی تاثیر مستقیم بر هنر دینی و هنر سنتی دارد، زبان خاص خود را داراست، و پیام آن جهان شمول است. پیام هنر قدسی در حیطه همه ادیان یکی است اما تجلیات این پیام در کیان هر دین اشکال خاص خود را دارد. در چارچوب مسیحیت این وجه در هنر شمائل پردازی و در حیطه اسلامی در هنر تلاوت قرآن کریم، خوشنویسی، در معماری قدسی، و نیز در برخی ازآثار ادبی عرفانی متجلی است.
    ویژگی هنر قدسی زیبائی آسمانی آن است اما در هنر قدسی زیبائی خود هدف نیست. بلکه برعکس این زیبائی آئینه تجلی زیبائی نا متناهی خداوند است. این چنین زیبائی ای رو به عالم درون و معنا دارد. در نتیجه هنرمندی هم که به خلق چنین آثاری می پردازد انسانی ویژه است و هم بیننده یا شنونده آن بشری است خاص و متفاوت با دیگران.
    با در نظر داشتن تعاریف فوق این مقاله به بررسی ویژگی های هنر سنتی و به ویژه متعالی ترین وجه آن یعنی هنر قدسی می پردازد. در این چارچوب ضمن بررسی ویژگی های این هنر به آرا و عقاید برخی از برجسته ترین سخنگویان مکتب سنت گرا در غرب و به ویژه به نظریات کوماراسوامی، رنه گنون، شوان، مارتین لینگز، و سید حسین نصر و تعاریف آنان از هنر قدسی خواهد پرداخت. اشاره ای نیز به مقبولیت یافتن روز افزون این وجه هنر هم در چارچوب اسلام و هم ادیان دیگر خواهد شد.

    کلید واژگان: هنر قدسی, هنر دینی, هنر معنوی, هنر سنتی, زیبایی
    Mohammad Hasan Faghfouri

    Traditionalist generally classify art into three groups of religious, traditional, and holy. The first two are regarded as spiritual arts, but the third one is called holy which is higher in hierarchy. To the traditionalists, there is a distinct borderline between these arts. Holy art has a direct influence upon religious and traditional art. It has its own language and its message is universal. The holy art’s message is the same in all religions, but it is manifested differently in each one. In Christianity, for instance, this message is pictured in the art of Christ’s Portrayal, in Islamic art it is pictured in the art of reciting Koran, calligraphy, the holy architecture, and in some of the literary and mystic works. The holy art’s specialty lies in its heavenly beauty, but the beauty itself is not the target. On the contrary, this beauty is a reflection of the God’s infinite beauty. This beauty holds its mirror to the spiritual and inner world. Thus the artist who creates such art is a special person and also the audience of such art are special people as well. Regarding what was said, this article studies the characteristics of traditional art and also the higher art which is the holy art. In this frame, while analyzing the characteristics of such arts, the article will also study the ideas and theories of some remarkable figures of traditional school in west including A.K. Coomaraswamy, Rene Guenon, Frithjof Schuon, Martin Lings, and Seyyed Hossein Nasr.

    Keywords: Sacred Art, Religious Art, Spiritual Art, Traditional Art, Beauty
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال