به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "بی اختیاری ادراری" در نشریات گروه "پزشکی"

  • علیرضا وسیعی، مصیب مظفری*، نسرین غیاثی، رضا پاکزاد، منصور معصومی
    اهداف 

    بی اختیاری ادراری از عمده عوارض جراحی های بزرگی خوش خیم پروستات به شمار می رود که باعث کاهش مفهوم هویت مردانه، افزایش سندرم شکنندگی و کاهش عزت نفس می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر ورزش کیگل بر بی اختیاری ادراری، سندرم شکنندگی و عزت نفس در سالمندان پس از روش جراحی رزکسیون درون پیشابراهی پروستات طراحی و اجرا شد.

    مواد و روش ها

    در یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده، 76 نفر سالمند مبتلا به بزرگی خوش خیم پروستات جراحی شده با روش جراحی رزکسیون درون پیشابراهی پروستات به طور تصادفی به گروه کنترل و آزمایش وارد شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 12 هفته، روزانه 60 عدد ورزش کیگل را انجام دادند و افراد گروه کنترل، آزمایشی دریافت نکردند. ابزار های معیار شکنندگی ادمونتون، فرم کوتاه پرسش نامه مشاوره بین المللی بی اختیاری ادرار، پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ، پرسش نامه بررسی وضعیت روانی، پرسش نامه تشخیص بی اختیاری ادراری و پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی قبل از آزمایش، 8 هفته بعد از شروع آزمایش و 4 هفته بعد از پایان آزمایش تکمیل شدند. آزمون های آماری شامل آزمون های توصیفی و استنباطی بوده و داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند (0/05>P). 

    یافته ها 

    میانگین نمرات سندرم شکنندگی، عزت نفس و بی اختیاری ادراری در گروه آزمایش بهبود یافته، اما در گروه کنترل وخیم تر شده بود (0/001>P). قبل از انجام آزمایش بین گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری مشاهده نشد، اما 8 هفته بعد از شروع آزمایش و 4 هفته بعد از پایان آزمایش تفاوت معنادار بود (0/05>P). 

    نتیجه گیری 

    انجام روزانه 60 عدد ورزش کیگل به مدت 12 هفته پس از جراحی رزکسیون درون پیشابراهی پروستات در سالمندان باعث کاهش بی اختیاری ادراری، کاهش سندرم شکنندگی و افزایش عزت نفس می شود.

    کلید واژگان: سندرم شکنندگی, عزت نفس, بی اختیاری ادراری, رزکسیون درون پیشابراهی پروستات
    Alireza Vasiee, Mosayeb Mozafari*, Nasrin Ghiasi, Reza Pakzad, Mansour Masoumi
    Objectives 

    Urinary incontinence (UI) is one of the major complications of benign prostate hyperplasia (BPH), which reduces the concept of male identity, and self-esteem and increases frailty syndrome. The present study aims to determine the effect of Kegel’s exercises on UI, frailty syndrome, and self-esteem of the elderly with BPH after transurethral resection of prostate (TURP).

    Methods & Materials

    In this randomized clinical trial, 76 older men with BPH who had underwent TURP surgery were randomly assigned to the control and intervention groups. The intervention group performed 60 Kegel’s exercises daily for 12 weeks, but the control group did not perform any exercises. The Edmonton frailty scale, international consultation on incontinence questionnaire – UI short form (ICIQ-UI-SF), Rosenberg self-esteem scale, mini mental status examination, questionnaire of urinary incontinence diagnosis, and a demographic form were completed before training, eight weeks after training, and four weeks after the end of training. Statistical analysis was conducted using descriptive and inferential tests in SPSS software, version 26. 

    Results

    The mean scores of frailty syndrome, self-esteem and UI improved in the intervention group, but worsened in the control group (P<0.001). There were no significant differences between groups before training but significant differences were reported eight weeks after training and four weeks after end of training (P<0.05). 

    Conclusion

    Implementing 60 Kegel’s exercises daily for 12 weeks after TURP can reduce UI and frailty syndrome and increase self-esteem in older men.

    Keywords: Frailty syndrome, Self-esteem, Urinary incontinence, Transurethral resection of prostate
  • لیلا عباسی، سارا ابوالاحراری شیرازی*
    زمینه و هدف

    بی اختیاری ادراری در بیماران مولتیپل اسکلرورزیس بسیار شایع است که بر جنبه های مختلف روابط و کیفیت زندگی افراد اثر می گذارد. هدف از این مطالعه مروری روایتی، جمع آوری روش های تایید شده موثر بر بهبود بی اختیاری ادراری در این بیماران است که تحت عنوان درمان های فیزیوتراپی برای بیماران ارایه می گردد.

    روش ها

    در این مطالعه، پژوهش های مختلفی که از سال 1997 تا 2023 درباره فیزیوتراپی بی اختیاری ادراری بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شده، مرور گردید. جستجو در پایگاه های مختلف گوگل اسکالر، پابمد و ساینس دایرکت در بین مقالات انگلیسی با استفاده از کلیدواژه های بی اختیاری ادراری، توانبخشی، فیزیوتراپی، مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. از مجموع 40 مقاله بازیابی شده، 23 مقاله که طراحی، ارزیابی نتایج و عوارض درمان و وجود گروه کنترل را به طور مناسب مدنظر قرار داده بودند مورد مرور قرار گرفتند.

    یافته ها

    بررسی مطالعات مختلف نشان داد که تقویت و تحریک الکتریکی عضلات کف لگن، استفاده از الکترومیوگرافی بیوفیدبک، تحریکات مغناطیسی ساکرال و تحریکات مغناطیسی ترنس کرانیال، تحریک پوستی عصب تیبیالیس خلفی از درمان های موثر و بدون عوارض جانبی برای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است.

    نتیجه گیری

    فیزیوتراپی با روش های مختلف تمرینی و الکتروتراپی سبب بهبود بی اختیاری ادراری و کیفیت زندگی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس می شود و ترکیب درمان ها تاثیر بیشتری دارد.

    کلید واژگان: بی اختیاری ادراری, فیزیوتراپی, توانبخشی, مولتیپل اسکلروزیس
    Leila Abbasi, Sara Abolahari-Shirazi*
    Background and Aim

    Urinary incontinence is very common in multiple sclerosis patients, which affects various aspects of relationships and quality of life. The aim of this narrative review is to collect approved methods of physiotherapy treatments which are effective in healing urinary incontinence in these patients.

    Methods

    In this study, investigations conducted from 1997 to 2023 regarding urinary incontinence physiotherapy for patients with multiple sclerosis were reviewed. A search was made in different databases of Google Scholar, PubMed and Science Direct for retrieving English articles using the keywords urinary incontinence, rehabilitation, physiotherapy, multiple sclerosis. Out of 40 retrieved articles, 23 articles were reviewed that properly considered the design, evaluation of the results and complications of the treatment and the existence of the control group.

    Results

    The review of various studies showed that the strengthening and electrical stimulation of the pelvic floor muscles, the use of biofeedback electromyography, sacral magnetic stimulation and transcranial magnetic stimulation, skin stimulation of the posterior tibial nerve are effective treatments without side effects for patients with multiple sclerosis.

    Conclusion

    Physiotherapy with different exercise methods and electrotherapy heal urinary incontinence and improve quality of life in multiple sclerosis patients, and the combination of treatments has a greater effect.

    Keywords: Urinary incontinence, Physical therapy, Rehabilitation, Multiple sclerosis
  • آسیه سقراطی، نرگس ارسلانی*، شمعانه محمدی، محسن واحدی، حسین عجمی
    هدف

    مثانه نوروژنیک یکی از دلایل شایع ابتلا به بی اختیاری ادراری است، که مشکلات عدیده ناشی از آن در دراز مدت بر کیفیت زندگی مبتلایان به ویژه زنان به دلیل فقدان نقش های اجتماعی تاثیر منفی می گذارد. با توجه به ماهیت مزمن این اختلال اجرای مداخلات پرستاری توان بخشی جهت ارتقای کیفیت زندگی این بیماران توصیه شده است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله چندوجهی پرستاری توان بخشی بی اختیاری ادراری بر کیفیت زندگی زنان جوان و میانسال مبتلا به مثانه نوروژنیک بوده است. 

    روش بررسی

    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی با طراحی قبل و بعد بود که در سال 2021 در بیمارستان توان بخشی رفیده تهران، ایران انجام شد. اطلاعات مربوط به 30 نفر از زنان جوان و میانسال 18 تا 60 سال بستری مبتلا به مثانه نوروژنیک جمع آوری شد. قبل و بعد از اجرای 6 هفته مداخله و پیگیری آن، پرسش نامه جمعیت شناختی و پرسش نامه کیفیت زندگی در بی اختیاری را نمونه ها تکمیل کردند. مداخله چندوجهی پرستاری توان بخشی بی اختیاری ادراری شامل 2 بخش بود: سوندگذاری متناوب تمیز ادراری و رفتاردرمانی (تعیین زمان دفع ادرار، به تاخیر انداختن دفع ادرار، تنظیم رژیم غذایی و مصرف داروها). این مداخله در 7 جلسه آموزش 30 دقیقه ای به صورت روزانه حضوری و فردی در هفته اول و سپس پیگیری بیماران در 5 هفته (هفته های دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم) هفته ای 1 جلسه به صورت کلاس های مجازی و تماس های تصویری آنلاین در اپلیکیشن واتساپ انجام گرفت. داده های جمع آوری شده در نرم افزار SPSS نسخه 25 و با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس یک راهه آنووا و تی زوجی در سطح معناداری 0/05 تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها:

     اکثر شرکت کنندگان در سنین 20 تا 30 سال (30 درصد) و متاهل بودند (53/3 درصد). قبل و بعد از اجرای مداخله، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال مثانه نوروژنیک از 11/07±46/46 به 9/46 ±66/23 افزایش یافت که به لحاظ آماری معنادار بود (t=14/20، P<0/0001). همچنین اثرات روانی اجتماعی و محدودیت های رفتاری ناشی از بیماری بر اساس یکی از 3 خرده مقیاس پرسش نامه کیفیت زندگی کاهش یافت. به علاوه کیفیت زندگی در افراد جوان تر، بیکار، مجرد، دچار آسیب نخاعی، دچار بوی بد بدن و افرادی که مدت زمان تشخیص بیماری مثانه نوروژنیک در آن ها کمتر از یک سال بود، به طور معناداری کمتر از سایر شرکت کنندگان بود (P<0/0001). 

    نتیجه گیری:

     براساس نتایج مطالعه حاضر سوندگذاری متناوب تمیز ادراری و رفتاردرمانی می توانند کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مثانه نوروژنیک را بهبود بخشند. توصیه می شود تا اثربخشی مطالعه در مدت زمان طولانی بررسی شود.

    کلید واژگان: بی اختیاری ادراری, مثانه نوروژنیک, زنان, پرستاری توان بخشی
    Asieh Soghrati, Narges Arsalani*, Shamaneh Mohamadi, Mohsen Vahedi, Hossein Ajami
    Objective

     Neurogenic bladder (NB) is one of the most common causes of urinary incontinence, and its many long-term problems negatively affect patients' quality of life, especially women, due to a lack of social roles. Due to the chronic nature of this disorder, the implementation of rehabilitation nursing interventions to improve the quality of life of these patients has been recommended. Therefore, this study aimed to evaluate the effectiveness of multidimensional rehabilitation nursing intervention of urinary incontinence on the quality of life of young and middle-aged women with neurogenic bladder.

    Materials & Methods

    The present research was a quasi-experimental study with a pre-test-post-test design that was conducted in Rofeideh Rehabilitation Hospital, Tehran, Iran, in 2021. Data were collected from 30 young and middle-aged women aged 18 to 60 years admitted with neurogenic bladder. The samples completed the demographic questionnaire and incontinence quality of life questionnaire (I-QOL) before and 6 weeks after the intervention during follow-up. Multidimensional rehabilitation nursing intervention of urinary incontinence included two-part training sessions: 1) clean intermittent catheterization and 2) behavioral therapy (Time voiding, delaying urination, diet, and medication) in 7 30-minutes sessions of training conducted daily and individually face-to-face in the first week and then a follow-up of patients in 5 weeks (second, third, fourth, fifth, and sixth weeks), one session per week in the form of virtual classes and online video calls in WhatsApp application. The collected data were analyzed in SPSS software version 25 using one-way ANOVA and paired t-test at a significance level of 0.05.

    Results

     Most participants were 20-30 years old (30%) and married (53.3%). Before and after the intervention, the quality of life of patients with neurogenic bladder disorder increased from 46.46±11.07 to 66.23±9.46, which was statistically significant (t=14.20, P<0.0001). Also, psychosocial impacts due to the disease were reduced based on one of the three subscales of the quality of life questionnaire. In addition, quality of life was significantly lower in younger, unemployed, single, spinal cord injury, body odor, and people with a neurogenic bladder disease diagnosis period of less than one year (P<0001).

    Conclusion

     According to our findings, clean intermittent catheterization and behavioral therapy could significantly improve patient's quality of life with NB. Therefore, it is recommended to investigate the long-term effectiveness of this intervention.

    Keywords: Urinary incontinence, Neurogenic bladder, Female, Rehabilitation nursing
  • افسانه امیرآبی، صدیقه قاسمیان*، سیما ملا
    پیش زمینه و هدف

    بی اختیاری ادراری یکی از مشکلات شایع بهداشتی زنان است که دارای تاثیر منفی بر کیفیت زندگی زنان ازلحاظ فیزیکی، روانی و اجتماعی است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی و ایمنی جراحی بی اختیاری استرسی ادرار با روش نوار ترانس اوبتوراتور (با حداقل تهاجم) بود.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه مقطعی، 30 زن مبتلا به بی اختیاری استرسی ادرار که در فاصله مرداد 1395 تا آذر 1396 تحت عمل TOT در بخش زنان و زایمان بیمارستان مطهری ارومیه قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. بیماران قبل از عمل مورد معاینه بالینی، تست سرفه در وضعیت لیتوتومی با مثانه پر و ارزیابی حجم باقیمانده ادراری با سونوگرافی قرار گرفته بودند.

    یافته ها:

     میانگین ± انحراف معیار سن بیماران 62/7±7/43 سال بود که بین 30 تا 58 سال متغیر بود. بیماران در ماه های 1 و 6 پس از جراحی پیگیری شدند. میانگین مدت زمان جراحی حدود 20 دقیقه بود. میزان بهبودی بیماران 100 درصد بود و هیچ یک از بیماران دچار شکست درمان یا عوارض جراحی نشدند..

    نتیجه گیری: 

    در این مطالعه، جایگذاری نوار ترانس ابتوراتور روش بی خطر، موثر و کم عارضه شناخته شد. همه بیماران از نتایج جراحی رضایت مندی داشتند. با توجه به تعداد نسبتا کم افراد موردمطالعه، توصیه می شود مطالعات بیشتر به ویژه با تمرکز بر ارزیابی کیفیت زندگی با پرسش نامه های استاندارد در زمینه مشکلات ادراری زنان انجام شود. همچنین مطالعات کارازمایی بالینی در زمینه مقایسه TOT با روش های جراحی استاندارد موجود در درمان بی اختیاری زنان طراحی و اجرا شود.

    کلید واژگان: بی اختیاری ادراری, بی اختیاری استرسی ادراری, نوار ترانس- ابتوراتور
    Afsaneh Amirabi, Sedigheh Ghasemian Dizajmehr*, Sima Molla
    Background & Aims

    Urinary incontinence is one of the prevalent hygienic problems of women that is negatively affecting physically, psycho- socially on quality of women’s life. The aim of this study was to evaluate the effectiveness and safety of stress urinary incontinence surgery by the trans-obturator tape method (minimally invasive).

    Materials & Methods

    In this cross-sectional study, 30 women with stress urinary incontinence who underwent the TOT procedure in the in the Gynecology Department of Motaharri hospital, Urmia, Iran between August 2016- December 2017 were included. All patients underwent pre-operative clinical examination, cough-stress test in lithotomy position with full bladder, bladder sonography and post-voiding residual volume assessment.

    Results

    The Mean ± SD age of patients was 43.7±7.62 years, ranging from 30 to 58 years. Patient were followed at the months of 1and 6 after surgery. The average duration of the surgery was about 20 minutes. 100% of patients were completely cured and none of patients have failure of treatment or surgery complications.

    Conclusion

    In this study, trans-obturator tape placement was found to be a safe, effective and low-complication method. All patients were satisfied with the surgical results. Considering the relatively small number of people studied, it is recommended to conduct more studies, especially focusing on evaluating the quality of life with standard questionnaires in the field of women's urinary problems. Also, clinical trial studies should be designed and implemented in the field of comparison of TOT with existing standard surgical methods in the treatment of female incontinence.

    Keywords: Urinary Incontinence, Stress Urinary Incontinence, Trans-obturator Tape
  • معصومه مدانلو، زهره ترقی، آسیه جوکار، سید نورالدین موسوی نسب، مرضیه زمانیان، منیزه زکی زاده آبکنار *
    سابقه و هدف

    بی اختیاری ادراری یک بیماری شایع درجمعیت عمومی و به ویژه زنان سالمند می باشدکه سبب کاهش کیفیت زندگی این افراد می شود. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر استفاده موضعی روغن سیاهدانه بر بی اختیاری ادراری زنان سالمند طراحی شد.

    مواد و روش ها:

     در یک کارآزمایی بالینی تصادفی سازی شده دو سوکور 80 زن سالمند 60 تا 80 ساله ی دچار بی اختیاری ادراری استرسی، فوریتی و ترکیبی، با استفاده از روش بلوک بندی تصادفی به دو گروه آزمون روغن سیاهدانه (40 نفر) و دارونما با روغن بچه فیروز(40 نفر) اختصاص داده شدند. هر دو گروه به مدت 6 هفته، دو بار در روز(صبح و شب) و هر بار 15 قطره از روغن ویژه گروه را از ناحیه زیر ناف تا عانه استعمال نمودند. در هر دو گروه میزان بی اختیاری ادراری توسط پرسشنامه ICIQ-SF در سه مرحله زمانی قبل از مداخله و در پایان هفته های سوم و ششم سنجیده شد. داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها: 

    براساس آزمون تی مستقل دو گروه آزمون و کنترل در مرحله قبل از مداخله به لحاظ نمره بی اختیاری ادراری اختلاف آماری معناداری نداشتند. در هفته سوم مداخله کاهش معنی دار بی اختیاری ادراری در گروه روغن سیاهدانه در مقایسه با گروه دارونما دیده شد (به ترتیب4/59 در مقایسه با5/89 و 0/004=P). در هفته ششم نیز کاهش بی اختیاری در گروه آزمون به طور معنی داری بیش تر از گروه دارونما بود (2/21 در مقایسه با 5/32 و0/001>P).

    استنتاج

    استفاده موضعی روغن سیاهدانه در 3 و 6 هفته بعد از مداخله بر کنترل بی اختیاری ادراری زنان سالمند موثر بود و تاثیر آن طی شش هفته افزایش یافت.

    کلید واژگان: بی اختیاری ادراری, روغن, سیاهدانه, سالمند
    Masome Modanlo, Zohreh Taraghi, Assie Jokar, Seyednouraddin Mousavinasab, Marzieh Zamaniyan, Manizheh Zakizad Abkenar*
    Background and purpose

    Urinary incontinence is a common problem in general population, especially old women and decreases their quality of life. The purpose of this study was to evaluate the effect of topical black seed oil on urinary incontinence in old women.

    Materials and methods

    The present double-blind randomized clinical trial was conducted in 80 women aged 60-80 years old with stress, urge and mixed urinary incontinence in Sari, Iran. They were randomly assigned into two groups: an intervention group (black seed oil, n=40) and a placebo group (Firooz baby oil, n=40) using block randomization. Both groups applied 15 drops of the group-specific oil twice a day (morning and night) for six weeks from the area below the navel to the pubic area. The rate of urinary incontinence was measured in both groups using the International Consultation of Incontinence Questionnaire – Short Form (ICIQ-SF) before the intervention and at the end of weeks three and six. Data were analyzed by descriptive and inferential tests.

    Results

    Independent t-test showed no significant difference between the intervention and placebo groups in the ICIQ-SF score in pre-intervention phase (P>0.05). At week three, a significant decrease was seen in the score for urinary incontinence in the group that received black seed oil compared with that of the placebo group (4.59 vs. 5.89, P=0.004). Also, at week six, the mean ICIQ-SF score in the intervention group was significantly lower than that in the placebo group (2.21 vs. 5.32, P<0.001).

    Conclusion

    The current study showed that the topical use of black seed oil for three weeks was effective in improving urinary incontinence symptoms in old women which also increased after six weeks.

    Keywords: urinary incontinence, black seed, oil, aged
  • هرمز کرمی، مهدی عابدین زاده، مریم خانی زاده، محسن احراری*، علیرضا آیت اللهی، حجت علیپور
    مقدمه

    بی اختیاری ادراری یکی از مشکلات شایع در بین زنان است که روی زندگی آن ها تاثیرات بسزایی دارد. هدف این مطالعه بررسی فراوانی بی اختیاری ادراری در زنان60-40 ساله مراجعه کننده به درمانگاه های اورولوژی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد و بررسی عوامل خطر در سال 1399-1398 می باشد.

    روش بررسی

    این مطالعه تحلیلی- مقطعی بر روی 200 نفر از زنان 60-40 ساله مراجعه کننده به درمانگاه های اورولوژی که به صورت تصادفی انتخاب شدند، انجام شد. پرسش نامه که حاوی اطلاعات دموگرافیک و سوالات مربوط به تعیین بی اختیاری ادراری و نوع بی اختیاری ادراری و عوامل خطر (سن، وزن، قد، شاخص توده بدنی، سن شروع قاعدگی، سن شروع یایسگی، تعداد زایمان، سن اولین زایمان، تعداد زایمان واژینال، تعداد زایمان سزارین، یایسگی، ابتلا به دیابت، فشارخون، یبوست، بیماری مزمن ریوی، مصرف هورمون های ضدبارداری، هورمون تراپی بعد از یایسگی، مصرف دخانیات، وسواس) بود، به صورت مصاحبه چهره به چهره تکمیل گردید. داده ها توسط نرم افزار SPSS version 16 به کمک آزمون های کای اسکوآر و t-test تحلیل شد.

    نتایج

    فراوانی بی اختیاری ادراری در زنان 60-40 ساله مراجعه کننده به درمانگاه های مذکور54% بود. بیشترین میزان فراوانی بی اختیاری ادراری استرسی با 89/2% بود و سپس به ترتیب فوریتی (48/6%) و مخلوط (47/7%) در رده های بعدی قرار گرفت. در بررسی عوامل خطر، میان مصرف قرص های ضدبارداری و ابتلا به بی اختیاری ادراری (0/032=p)، یبوست و ابتلا به بی اختیاری ادراری استرسی  ارتباط معناداری مشاهده شد(0/046=p) و ارتباط معناداری میان مصرف داروهای ضدبارداری و عدم ابتلا به بی اختیاری ادراری مخلوط نیز وجود داشت (0/02=p).

    نتیجه گیری

    فراوانی بی اختیاری ادراری در زنان مراجعه کننده به درمانگاه های اورولوژی بالا می باشد و از طرفی به منظور کاهش بروز بی اختیاری ادراری تغییر رژیم غذایی توصیه می گردد.

    کلید واژگان: اورولوژی, بی اختیاری ادراری, زنان میانسال, یبوست, قرص ضد بارداری
    Hormoz Karami, Mehdi Abedinzadeh, Maryam Khanizadeh, Mohsen Ahrari*, Alireza Ayatollahi, Hojjat Alipor
    Introduction

    Urinary incontinence is one of the most common problems among women that has significant effects on various aspects of their lives. The aim of this study was to investigate the prevalence of urinary incontinence and risk factors in women aged 40-60 years referred to urology clinics affiliated to Shahid Sadoughi University in Yazd City in 2010-2011.

    Methods

    This cross-sectional study performed on 200 randomly selected women aged 40-60 years referred to urology clinics. Questionnaire containing demographic information and questions related to determining urinary incontinence and type of urinary incontinence and risk factors (age, weight, height, BMI, age of onset of menopause, age of onset of menopause, number of deliveries, age at first delivery, number of vaginal deliveries, number Cesarean delivery, menopause, diabetes, hypertension, constipation, chronic lung disease, use of contraceptive hormones, postmenopausal hormone therapy, smoking, obsession) were completed by face-to-face interviews. Data were analyzed by SPSS16 software using Chi-square and t-test.

    Results

    The prevalence of urinary incontinence in women aged 40-60 years referred to these clinics was 54%. The highest prevalence was stress urinary incontinence with 89.2%, followed by urge (48.6%) and mixed incontinence (47.7%), respectively. In the study of risk factors, a significant relationship was observed between taking birth control pills and urinary incontinence (P=0.032), constipation and stress and urgency urinary incontinence (P=0.046); there was also a significant relationship between taking birth control pills and not having mixed urinary incontinence (P=0.02).

    Conclusion

    The prevalence of urinary incontinence in women referred to urology clinics is high and in order to reduce the incidence of urinary incontinence, diet change is recommended.

    Keywords: Urology, Urinary incontinence, Middle-aged women, Constipation, Birth control pills
  • اثربخشی برنامه پرستاری توانبخشی بر عملکرد جنسی و کیفیت خواب در زنان سالمند دارای بی اختیاری ادرار
    فرحناز محمدی شاهبلاغی*، نازیلا اخلاقی نیا، نرگس ارسلانی، مهدی نوروزی، جلال امینی، نازلی اخلاقی نیا
    مقدمه

    روند روبه رشد جمعیت سالمندان موجب شده است که مبحث سلامت سالمندان اهمیت ویژه ای پیدا کند و از طرفی حفظ سلامت سالمندان یکی از مشکلات اساسی در اکثر جوامع است. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر برنامه پرستاری توانبخشی بی اختیاری ادرار بر عملکرد جنسی و کیفیت خواب زنان سالمند مراجعه کننده به درمانگاه آیت اله موسوی شهر زنجان درسال1399 بود.

    مواد و روش ها

    مطالعه ی حاضر یک مطالعه ی مداخله ای در دو مرحله قبل و بعد بود که جامعه ی پژوهشی آن را سالمندان مراجعه کننده به درمانگاه آیت اله موسوی شهر زنجان در سال 1399 تشکیل دادند. 58 نفر از سالمندان واجد شرایط از طریق نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شده و جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اطلاعات دموگرافیک، کیفیت خواب پیتزبرگ، شاخص عملکرد جنسی زنان و فرم کوتاه شده ی پرسشنامه مشاوره ای بین المللی بی اختیاری ادرار استفاده شد. داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 20 و با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.
     

    یافته ها

    در کل نمونه ها 74 درصد زنان سالمند دارای تحصیلات زیردیپلم، 77.5 درصد دارای زایمان طبیعی، 41 درصد با توده بدنی بیشتر از 30 و با میانگین سنی 68 سال بودند. مقدار میانگین عملکرد جنسی قبل و بعد ازمداخله به ترتیب2/4±57/25 و 9/3±63/30 بوده است که از نظر آماری معنی دار می باشد (001/ 0= p). مقدار میانگین متغیر کیفیت خواب قبل و بعد از مداخله به ترتیب 2/8±93/18و1/2±20/8 بود که از نظر آماری معنی دار بوده است (001/ 0= p) بود و در نهایت،  مقدار میانگین شدت بی اختیاری ادرار قبل و بعد از مداخله به ترتیب 9/5± 78/19و 5/4 ± 53/14 بوده که از نظر آماری معنی دار بوده است (p=0.001).

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نتایج بدست آمده در زمینه استفاده از برنامه های پرستاری توانبخشی بی اختیاری ادراری، می توان این مداخله را به عنوان رویکری موثر برای ارتقای کیفیت عملکرد جنسی و کاهش اختلال خواب در زنان سالمند پیشنهاد داد.

    کلید واژگان: پرستاری توانبخشی, بی اختیاری ادراری, عملکرد جنسی, اختلال خواب, زنان سالمند
    The effectiveness of rehabilitation nursing program on sexual function and sleep quality in elderly women with urinary incontinence
    Farahnaz Mohammadi Shahboulaghi*, Nazila Akhlaghi Nia, Narges Arsalani, Mehdi Noroozi, Jalal Amini, Nazli Akhlaghinia
    Introduction

    The growing trend of the elderly population has caused the issue of elderly health to be of special importance and on the other hand maintaining the health of the elderly is one of the main problems in most societies.The aim of this study was to investigate the effect of urinary incontinence rehabilitation nursing program on sexual function and sleep quality of elderly women referring to Ayatollah Mousavi Clinic in Zanjan in 1399.

    Materials and Methods

    The present study was an interventional study in two stages before and after that the research community consisted of the elderly who referred to Ayatollah Mousavi Clinic in Zanjan in 1399.Fifty-eight eligible seniors were included in the study through available sampling and demographic information questionnaires, Pittsburgh sleep quality, female sexual function index and abbreviated form of International Urinary Incontinence Counseling Questionnaire were used to collect data.Data were analyzed using SPSS software version 20 using descriptive and inferential statistical tests.

    Results

    In the whole sample, 74% of elderly women had undergraduate education, 77.5% had normal delivery, 41% had a body mass of more than 30 and the average age was 68 years. The mean sexual function before and after the intervention was 25.57 4 4.2 and 30.63 9 3.9, respectively, which is statistically significant (p = 0.001).The mean value of sleep quality variable before and after the intervention was 18.93 8 8.2 and 8.20 2 2.1, respectively, which was statistically significant (p = 0.001) and finally, the mean value of severity was Optional urination before and after the intervention was 19.78 9 5.9 and 14.53 5 4.5, respectively, which was statistically significant (p = 0.001).

    Discussion and Conclusion

    According to the results obtained in the use of urinary incontinence rehabilitation nursing programs, this intervention can be suggested as an effective approach to improve the quality of sexual function and reduce sleep disorders in elderly women.

    Keywords: Rehabilitation Nursing, Urinary Incontinence, Sexual Function, Sleep Disorder, Elderly Women
  • فهیمه رشیدی فکاری، سپیده حاجیان، سودابه درویش، حمید علوی مجد
    مقدمه

    بی‌اختیاری ادرار، عارضه‌ی مزمن و یک استیگمای اجتماعی (Social stigma) است. از عوامل مهم و تاثیرگذار بر توانایی کنار آمدن بیماران با ماهیت‌های مزمن، حمایت اجتماعی است که بر رفتارهای بیماران اثرگذار است و سبب تغییر کیفیت زندگی می‌شود، اما حمایت اجتماعی می‌تواند روشی برای ارتقای کمک‌جویی درمان نیز باشد. هدف از انجام این مطالعه، تبیین نقش حمایت اجتماعی بر کمک‌جویی درمان زنان با تجربه‌ی بی‌اختیاری ادرار می‌باشد.

    روش‌ها:

    در این مطالعه‌ی کیفی، 20 زن با تجربه‌ی بی‌اختیاری ادراری، مراجعه کننده به بیمارستان‌های آموزشی- درمانی شهر تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند. جمع‌آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه‌های نیمه ساختارمند و عمیق انجام شد. برای واکاوی داده‌ها، از نرم‌افزار مکس کیودا (MAXQDA) استفاده شد.

    یافته‌ها:

    تحلیل تجارب مشارکت کنندگان، دو درون‌مایه را نمایان ساخت. درون‌مایه‌ی خلا حمایتی شامل سه طبقه‌ی اصلی «حمایت اطلاعاتی ناکارآمد اطرافیان»، «فقدان حمایت همسر»، «فقدان حمایت خانواده» و درون‌مایه‌ی حمایت فعال شامل دو طبقه‌ی اصلی «حمایت اطلاعاتی اطرافیان»، «همدلی همسر» بود.

    نتیجه‌گیری:

    حمایت اجتماعی کارآمد از منابع متفاوت همچون همسر، خانواده و دوستان، می‌تواند بر ترغیب و ایجاد رفتارهای کمک‌جویی درمان زنان با بی‌اختیاری ادرار نقش مثبت به‌سزایی داشته باشند؛ در حالی که حمایت اجتماعی منفی و ناکارآمد اطرافیان، می‌تواند از موانع مهم در پی‌گیری برای درمان بیماری محسوب شود.

    کلید واژگان: حمایت اجتماعی, زن, بی اختیاری ادراری, مطالعه ی کیفی
    Fahimeh Rashidi-Fakari, Sepideh Hajian, Soodabeh Darvish, Hamid Alavi-Majd
    Background

    Urinary incontinence is a chronic complication and a social stigma. One of the important and influential factors on the ability of patients to cope with the nature of chronic diseases is social support that affects patients’ behaviors, and changes the quality of life. However, social support can also be a way to improve treatment-seeking help. The aim of this study was to explore the role of social support in treatment seeking among the women with experience of urinary incontinence.

    Methods

    In this qualitative study, 20 women with experience of urinary incontinence referred to teaching hospitals in Tehran, Iran, were purposefully selected. Data collection was done through semi-structured and in-depth interviews. MAXQDA software was used for data analysis.

    Findings

    In the data analysis of participants' experiences, two themes were emerged, support deficiency theme including three main categories of “incompetent information support by others”, “lack of spouse support”, and “lack of family support”, and active support theme including two main categories of “informative support by others” and “spouse empathy”.

    Conclusion

    Effective social support from different sources such as spouse, family, and friends can play a significant positive role in encouraging and creating treatment-seeking behaviors in women with urinary incontinence. While negative and inefficient social support by others can be considered as important obstacles in pursuing the treatment of the disease.

    Keywords: Social support, Woman, Urinary incontinence, Qualitative evaluation
  • حسین محمدی، فریده باستانی*
    زمینه و هدف

    بی اختیاری ادراری، یکی از شایع ترین مشکلات جسمی دوران سالمندی است که کیفیت زندگی و سلامت روان سالمندان را تحت تاثیر قرار می دهد و موجب استرس و فشارهای روحی روانی می گردد. میزان استرس بالا می تواند در به کارگیری مهارت های مقابله ای، خودکارآمدی و خودمراقبتی فرد بیمار و هم چنین فعالیت های روزمره زندگی نقش مهمی ایفا کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین استرس درک شده و عوامل مرتبط با آن در سالمندان مبتلا به بی اختیاری ادراری در سال 1396 انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه یک پژوهش مقطعی از نوع همبستگی علی است که 125 سالمند 60 تا 74 سال مبتلا به بی اختیاری ادراری که در سال 1396 به مرکز آموزشی درمانی هاشمی نژاد تهران مراجعه کرده بودند، در آن شرکت داشتند. نمونه گیری به روش در دسترس انجام گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل فرم کوتاه شده ی آزمون شناختی (AMT)، فرم مشخصات جمعیت شناختی، پرسشنامه استرس درک شده Cohen با روایی و پایایی قابل قبول بود که داده ها طی سه ماه به صورت مصاحبه حضوری (هر یک در مدت زمان حدود 15 الی20 دقیقه) تکمیل شدند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و آزمون شفه در نرم افزار SPSS  نسخه 16 در سطح معنی داری (05/0P<) تحلیل شدند.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که میانگین سنی سالمندان شرکت کننده در این مطالعه 66/2 ± 92/63 بود که 6/53 درصد زن و 4/46 درصد مرد بودند. در توصیف نمونه های پژوهش، نزدیک به نیمی از سالمندان مورد مطالعه (2/43%) دارای استرس درک شده بالایی بودند. بین متغیر استرس درک شده با سن، تحصیلات، وضعیت تاهل، وضعیت اقتصادی و مدت ابتلا به بی اختیاری ادراری ارتباط معنی دار وجود داشت (05/0>P).

    نتیجه گیری کلی

    با توجه به این که استرس درک شده می تواند فعالیت های روزانه زندگی سالمند را تحت الشعاع قرار دهد، برنامه ریزی در راستای تدوین مداخلات مراقبتی پرستاری سالمندی جامعه نگر و انجام راهکارهای آموزشی- مشاوره ای به منظور کنترل و مدیریت استرس و نیز ارائه مراقبت های فرجه ای و حمایت های خانوادگی و اجتماعی در جهت افزایش ظرفیت های عملکردی در سالمندان مبتلا به بی اختیاری ادراری توصیه می گردد.

    کلید واژگان: استرس درک شده, سالمند, بی اختیاری ادراری
    H Mohammadi, F Bastani*
    Background & Aims

    Urinary incontinence is a common physical issue in the elderly, which influences their quality of life and causes stress and psychological tension. High stress levels may play a pivotal role in the use of coping, self-care, self-efficacy skills in the daily life of patients. The present study aimed to assess perceived stress and the contributing factors in the elderly with urinary incontinence in 2017.

    Materials & Methods

    This cross-sectional, descriptive-correlational study was conducted on 125 individuals aged 60-74 years with urinary incontinence referring to Hashemi Nejad Teaching Hospital in Tehran, Iran. The participants were selected via convenience sampling. Data were collected using the abbreviated mental test (AMT), a demographic questionnaire, and Cohen’s perceived stress scale with acceptable validity and reliability. Data collection was performed during three months via face-to-face interviews (15-20 minutes). Data analysis was performed in SPSS version 16 using Pearson's correlation-coefficient, linear regression, and Scheffe test at the significance level of P<0.05.

    Results

    The mean age of the subjects was 63.92 ± 2.66 years, and the sample population consisted of 53.6% women and 46.4% men. Nearly half of the subjects (43.2%) had high levels of perceived stress. In addition, significant correlations were observed between perceived stress and age, education level, marital and economic status, and duration of urinary incontinence (P<0.05).

    Conclusion

    Considering that urinary continence affects the daily life of the elderly, planning for the development of community-based nursing interventions, performing educational/counseling strategies for the control and management of stress, and provision of family and social support are recommended in order to enhance the functional capacity of the elderly with urinary incontinence.

    Keywords: Perceived Stress, Elderly, Urinary Incontinence
  • سیده سعیده بابازاده زاویه، بهنوش وثاقی قراملکی *، افسانه نیک جوی، جواد صراف زاده
    مقدمه و اهداف:
    بی اختیاری ادراری از جمله اختلالات کف لگن بوده که کیفیت زندگی افراد مبتلا را تحت تاثیر قرار می دهد. زایمان طبیعی و بارداری از مهم ترین عوامل خطرزای آن بوده [1] ،اما کمتر به بررسی عوامل همراه دیگر پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل اثرگذار بر بی اختیاری می باشد.
    مواد و روش ها
    در مجموع 195 زن چاق ایرانی (91 نفر مبتلا به بی اختیاری ادراری و 104 نفر غیرمبتلا) در محدوده سنی 25 تا 65 سال مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از گرفتن رضایت افراد برای شرکت در طرح، تکمیل پرسش نامه ها و اندازه گیری ویژگی های آنتروپومتریک انجام شد. برای بررسی ارتباط عوامل مختلف اثرگذار بر بی اختیاری ادراری که از طریق تکمیل پرسش نامه ها و داده های آنتروپومتریک حاصل شد، از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 18، ساخت آمریکا) و آزمون های آماری ANOVA، t مستقل و کای دو، در سطح معناداری 05/0≥α برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    میان میانگین سن، یائسگی و اجرای ورزش منظم با بی اختیاری ادراری ارتباط معناداری وجود داشت. سن افراد در گروه مبتلا بالاتر بود و انجام ورزش های منظم هفتگی باعث کاهش ابتلا به بی اختیاری ادراری می شد؛ به طور کلی نیز میانگین شاخص های آنتروپومتریک (مقادیر قد، وزن، BMI، دور کمر، دور باسن و نسبت دور کمر به قد) در افراد مبتلا به بی اختیاری ادراری کمتر بود.
    نتیجه گیری
    برخلاف باور عمومی، به نظر می رسد در زنان چاق مبتلا به بی اختیاری ادرار پایین بودن شاخص های آنتروپومتریک سبب تغییراتی می گردد که احتمال بروز بی اختیاری ادرار در آنها افزایش می یابد و در عین حال انجام تمرینات منظم می تواند سبب کاهش ابتلا به بی اختیاری ادراری گردد.
    کلید واژگان: ریسک فاکتورها, بی اختیاری ادراری, چاقی
    Seyedeh Saeideh Babbazadeh Zavieh, Behnoosh Vasaghi Gharamalaki *, Afsaneh Nikjooy, Javad Sarrafzadeh
    Background and Aims
    Urinary incontinence is one of the most important pelvic floor disorders affecting the patients' quality of life. Although natural delivery and pregnancy are the most important risk factors, less attention is paid to the other involved factors. The aim of the present study was to investigate the factors influencing urinary incontinence in women.
    Materials and Methods
    A total of 195 obese women (91 cases with urinary incontinence and 104 without UI) were studied in the age range of 25 to 65 years old. After obtaining their consent to participate in the project, completion of the questionnaires and measurement of anthropometric characteristics were performed. SPSS software (version 18, USA) and ANOVA, t-test, and chi-square test were used for Data analysis (α≥ 0.05).
    Results
    There was a significant relationship observed between the mean age, menopause, as well as regular exercise and urinary incontinence. The mean age was higher in the affected group, and regular weekly exercise reduced the incidence of urinary incontinence. In general, the mean of anthropometric indices (height, weight, BMI, waist circumference, hip circumference, and waist to height ratio) was lower in participants with urinary incontinence
    Conclusion
    Contrary to the popular belief, in obese women with urinary incontinence, low anthropometric indices appear to increase the incidence of urinary incontinence and regular exercise can reduce the incidence of urinary incontinence.
    Keywords: Effective factors, Urinary incontinence, Obesity
  • پژمان هادی نژاد، سیدحمزه حسینی *
    ترازودون یک مهار کننده ضعیف بازجذب سروتونین و آنتاگونیست قوی گیرنده های سروتونینی 5HT2A و 5HT2C است. بی اختیاری ادرار ناشی از داروهای ضدافسردگی عارضه نادری است. عوارض جانبی ناشی از داروهای ضدافسردگی می تواند به تاخیر در بهبودی و در نهایت عدم کمپلیانس بیماران منجر شود. بیمار خانم 63 ساله یائسه و متاهل بود که سابقه افتادگی مثانه و مصرف داروهای کوئیتیاپین و پروپرانولول را از قبل داشت؛ اما سابقه هیچ نوع بیماری جسمی، مصرف مواد و بی اختیاری ادرار را قبل از تجویز دارو نداشت. بیمار به علت افسردگی، اضطراب و بی خوابی با تجویز روانپزشک شروع به مصرف قرص ترازودون به میزان 50 میلی گرم شبانه نمود. پس از آن به صورت ناگهانی دچار بی اختیاری ادرار گردید و به علت عدم قطع شدن عارضه، مجبور به قطع دارو گردید. پس از قطع دارو عارضه برطرف گردید. پس از قطع بی اختیاری ادراری بیمار و بهبودی کامل، مجددا داروی ترازودون با همان دوز 50 میلی گرم برای خواب شروع شد و بلافاصله پس از تجویز دارو بیمار مجددا دچار بی اختیاری ادراری گردید. در نتیجه این دارو را بایستی یک عامل مهم ایجاد کننده بی اختیاری ادرار در نظر گرفت و با احتیاط اقدام به تجویز آن نمود.
    کلید واژگان: ترازودون, بی اختیاری ادراری, یائسگی
    Pezhman Hadinezhad, Seyyed Hamzeh Hosseini *
    Trazodone is a weak inhibitor of serotonin reuptake and a potent antagonist of serotonin 5HT2A and 5HT2C receptors. Urinary incontinence is a rare side effect of anti-depressant drugs. Side effects of antidepressants can cause delay in treatment of patient and ultimately non-compliance in patients who take this medicinal drug. Here we present a case of trazodone induced urinary incontinence in a woman at menopause period. The patient was a retired woman with 63 years old. She reported a history of bladder prolapsuse and history of consumption of quetiapine and propranolol. But the patient had no history of other somatic illnesses, drug and urinary incontinence before administering the medicinal drug. Psychiatrist prescrided trazodone with dose of 50 mg, orally per day when appearence of the depression, anxiety and insomnia. But, the patient suddenly suffered from urinary incontinence, despite this situation the patient had continued taking the drug for three days. Due to the uncertainty of the above complications patient, was forced to discontinue the drug and follwoing drug discontinuation the side effect disappeard. After the improvement of the urine incontinence and full recovery, re-treatment was began with the same dose of 50 mg trazodone for the patient, but immediately after drug administration to the patient, urinary incontinence appeared once again. Trazodone can be considered as important factor to cause urinary incontinence. Therefore, this issue should be considered whenever this pharmaceutical drug is prescribed.
    Keywords: Trazodone, Urinary incontinence, Menopause
  • رامین حقیقی، سید حسن سید شریفی*
    زمینه و هدف
    بی اختیاری ادراری درپی جراحی های ژنیکولوژی، جزء عوارض این نوع جراحی ها بوده و معمولا به دلیل ایجاد فیستول اروژنیتال اتفاق می افتد. فیستول بین حالب و رحم، به طور معمول نادر است، همچنین تشخیص آن مشکل می باشد. در این مطالعه به یک مورد فیستول حالب به رحم در یک خانم جوان، بعد از سزارین پرداخته شده است.
    معرفی مورد: بیمار، خانم 29 ساله ای است که با بی اختیاری پارادوکس به کلینیک ارولوژی بیمارستام امام علی (ع) بجنورد مراجعه کرده بود. بی اختیاری ادراری پارادوکس بیمار، 40 روز پس از جراحی سزارین آغاز شد. تصویربرداری انجام شده وجود فیستول بین حالب و رحم را تایید کرد. درمان های حمایتی انجام شده شامل استراحت و کاتتریزاسیون ادراری، در بهبود وضعیت بیمار موثر نبود.
    هدف اصلی در درمان، حفظ عملکرد کلیه درگیر، همچنین حفظ تمامیت حالب بود که با توجه به شرایط بالینی، بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفت.
    کلید واژگان: حالب, فیستول, بی اختیاری ادراری
    Ramin Haghighi, Seyed Hassan Seyed Sharifi*
    Background And Objectives
    Urinary incontinence following gynecologic surgeries is one of the complications of these surgeries and usually occurs due to the formation of urogenital fistula. Ureterouterine fistula is rare and difficult to diagnose. In this study, a case of uterine fistula was studied in a young woman after cesarean section.
    Case Report: The patient was a 29-year-old woman with paradoxical incontinence, who referred to urology clinic of Imam Ali Hospital in Bojnurd. Paradoxical urinary incontinence started 40 days after cesarean section. The imaging confirmed the presence of Ureterouterine fistula. Supportive treatments, including rest and urinary catheterization, were not effective in improving the patient's condition.
    The main purpose of the treatment was to maintain the function of the involved kidneys and also to maintain the integrity of the ureter, which the patient underwent surgery according to clinical conditions.
    Keywords: Uterus, Fistula, Urinary incontinence
  • عباسعلی پورمومنی، سمانه آل بویه، آناهیتا ترک زاده
    مقدمه
    مشکلات بیومکانیکی عضلات کف لگن با توانبخشی ارزیابی و درمان می شود. ابزارهای ارزیابی و درمان مشکلات مجرای تحتانی ادرار علاوه بر ماهیت پاتالوژی بیماری، به فرهنگ بیمار نیز وابسته است. هدف از انجام مطالعه حاضر، معرفی ابزارهای ارزیابی و تحقیق مجرای تحتانی ادرار و کاربرد آن ها در مطالعات توانبخشی بود.
    مواد و روش ها
    کلیه مطالعات بالینی که از اوایل سال 2000 تا پایان سال 2016 به زبان انگلیسی، مرتبط با تحقیق و درمان توانبخشی ثبت شده بود، با کلیدواژه های Pelvic floore dysfunction، Physical therapy، Rehabilitation، Urinary incontinence، Over active bladder، Pelvic floor muscle trainning، Lower urinary tract symptoms، Questionnaire و Instrument در پایگاه های اطلاعاتی معتبر جستجو شد. معیارهای ورود شامل مقالات از نوع کارآزمایی بالینی بود که به تحقیق و یا درمان توانبخشی مشکلات مجرای تحتانی ادراری پرداخته بود. مقالاتی که به زبانی غیر از انگلیسی نوشته شده بود، از مطالعه خارج گردید. سپس، منشا هر ابزار جستجو و تعریف شد و در نهایت، تعداد هر ابزار جمع آوری، مورد تفکیک و ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    تعداد 181 مطالعه بین سال های 2000 تا 2016 به زبان انگلیسی چاپ شده بود. 142 مطالعه مربوط به انواع بی اختیاری ادراری، جراحی پروستات و بیش فعالی مثانه هر کدام به ترتیب 18 و 14 مقاله استخراج شد. در 71 درصد مطالعات حداقل یک پرسش نامه مربوط به کیفیت زندگی سوال شده بود و در برخی از مطالعات پد تست و دیگر ابزارها به کار گرفته شد.
    نتیجه گیری
    با وجودی که ارزیابی های کمی در تحقیقات توانبخشی به کار گرفته می شود، ولی ابزارهای پرسش نامه ای به خصوص پرسش نامه همراه ارزیابی کیفیت زندگی نقش مهمی در ارزیابی ها دارد.
    کلید واژگان: آموزش عضلات کف لگن, ابزار اندازه گیری, بی اختیاری ادراری, علایم مجرای ادراری تحتانی, کیفیت زندگی
    Abasali Pourmomeny, Samaneh Alebouyeh, Anahita Torkzadeh
    Introduction
    Rehabilitation is the treatment of choice for biomechanical problems of pelvic floor muscle. In rehabilitation, assessment and outcome measures in Lower urinary tract symptoms are dependent on pathological nature and cultural conflicts of patient. The aim of the present study is to review and introduce the research and clinical instruments for rehabilitation in lower urinary tract symptoms.
    Materials And Methods
    A computerized data base search was performed at the Pubmed, Medline, Cinhal, and Science Direct using the following keywords: Lower Urinary tract symptoms, urinary incontinence, Rehabilitation, Pelvic floor muscle training, over active bladder, physiotherapy. Clinical trial articles which had evaluated the effect of rehabilitation were included in this study.
    Results
    181 papers have been published between 2000 and end of 2016 that was clinical trial. 142 articles obtained urinary incontinence. Multiple sclerosis, Cerebral Vascular Accident and incontinence during pregnancy was published. 71% of the studies used At least one questionnaire as outcome measurement. In most study, the quality of life was also investigated. Some Research was used Quantities tools such as pad test or voiding diary.
    Conclusion
    Although quantitative tools in most studies are superior tools. However, Questionnaire with evaluation of Quality of life is the basic of research and treatment.
    Keywords: Pelvic floor muscle training, Instrument, Urinary incontinence, Lower urinary tract symptoms
  • عمادالدین موعودی، فهیمه صمدی، سید رضاحسینی، علی بیژنی، رضا قدیمی *
    سابقه و هدف
    بی اختیاری ادراری یک مشکل بهداشتی شایع، به خصوص در زنان و افراد مسن می باشد که تشخیص عواملی که عوامل خطر متعددی موجب بروز بی اختیاری ادراری می شوند. لذا این مطالعه با هدف، بررسی وضعیت این مشکل در زنان سالمند شهرستان بابل و همراهی برخی از عوامل خطر احتمالی آن طراحی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، تعداد 590 نفر ازخانمهای بالای 60 سال شهر امیرکلا به روش سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از چک لیست و پرسشنامه های استاندارد جمع آوری و هرگونه خروج غیرارادی ادرار از بدن همراه با خیس شدن پد یا لباس زیر، بعنوان بی اختیاری ادراری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین سنی افراد تحت بررسی 6/8±68/2 سال بود و 194 نفر (32/9%) دچار بی اختیاری ادراری بودند. وضعیت تاهل {(0/98-0/42 =CI %95)64/0OR: و04/0=p}، سابقه یبوست {(2/39- 1/11CI %95=)1/63OR: و 0/01=p} و دریافت داروهای کورتیکواستروئیدی {(2/95-1/01=CI %95)1/7OR: و 0/05=p} با بی اختیاری ادراری پس از تطبیق با سایر عوامل خطر رابطه مستقیم داشتند. در حالیکه بی اختیاری ادراری در زنان سالمند تحت مطالعه با عواملی مثل سن، چاقی، سطح تحصیلات، تعداد فرزندان، ابتلا به دیابت، فشار خون و اختلال تنفسی ارتباطی نداشت.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج در این مطالعه یک سوم از زنان سالمند شهرستان بابل دچار بی اختیاری ادراری می باشند که عدم تاهل، سابقه یبوست و دریافت داروهای کورتیکواستروئیدی احتمال این حالت را افزایش می دهدد که لزوم توجه به این مشکل و عوامل موثر در ایجاد آن که آثار روانی زیادی بر فرد سالمند داشته را طلب مینماید.
    کلید واژگان: بی اختیاری ادراری, زنان سالمند, عوامل موثر
    Reza Ghadimi *
    Background And Objective
    Urinary incontinence is a common health problem among elderly population, particularly elderly women, and it is necessary to identify the different risk factors that cause urinary incontinence. The present study was designed to assess this problem among elderly women in Babol and the risk factors associated with it.
    Methods
    In this cross-sectional study, 590 elderly women over 60 years old in Amirkola were studied using census method. The required data were collected using standard checklists and questionnaires. Any form of involuntary withdrawal of urine, wetting the pad or underwear was considered urinary incontinence.
    FINDINGS: In this study, the mean age of subjects was 68.2 ± 6.8 years and 194 out of 590 women (32.9%) had urinary incontinence. The marital status (OR: 0.64 (CI-95% =0.42-0.98), p=0.04), constipation history (OR: 1.63 (CI-95% =0.11-2.39), p=0.01) and use of corticosteroid drugs (OR: 1.7 (CI-95% =1.01-2.95), p=0.05) were directly related to urinary incontinence after matching with other risk factors. However, urinary incontinence in elderly women was not related to factors such as age, obesity, education, number of children, chronic diseases like diabetes, blood pressure and respiratory disorders.
    Conclusion
    According to the results of this study, one third of elderly women in Babol suffer from urinary incontinence and unmarriedness, constipation history, and use of corticosteroid drugs increase the possibility of this condition, which necessitates the need for more attention to this problem and its risk factors that have significant emotional effects on elderly women.
    Keywords: Urinary incontinence, Elderly women, Effective risk factors
  • ریحانه پیرجانی، زینت قنبری، مهسا رضایی، محبوبه شیرازی *، پریچهر پورانصاری
    زمینه و هدف
    درد ناحیه کمر و لگن در بسیاری از خانم های باردار باعث درجات مختلفی از ناتوانی در این افراد می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین دردهای کمربند لگنی و عملکرد عضلات کف لگن و نیز بی اختیاری ادراری در خانم های باردار انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه یک مطالعه مقطعی بود که در بیمارستان جامع بانوان آرش، دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. 300 زن باردار مراجعه کننده به درمانگاه پره ناتال از نظر ابتلا به درد کمربند لگنی، بی اختیاری ادراری، قدرت ماهیچه و الگوی انقباضی و انبساطی عضلات کف لگن مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 300 خانم باردار مورد بررسی، 150 مورد درد کمربند لگنی داشتند شیوع بی اختیاری ادراری در زنان مبتلا به این درد، 5/41% بود در حالی که شیوع بی اختیاری ادراری در زنان بدون مشکل درد، 95/21% بود. در آنالیز رگرسیون چند متغیره ارتباط بین درد کمربند لگنی و عملکرد عضلات کف لگن نشان داد که قدرت عضلات کف لگن در افراد مبتلا به درد کمربند لگنی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود (001/0=P). همچنین طول مدت انقباض عضلات کف لگن نیز در افراد مبتلا به درد کمربند لگنی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کوتاه تر بود (001/0P<).
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد که افراد مبتلا به درد کمربند لگنی در مقایسه با افراد فاقد این درد، به طور معناداری مبتلا به بی اختیاری ادراری بودند. همچنین قدرت عضلات کف لگن و طول مدت انقباض عضلات کف لگن در زنان مبتلا به درد کمربند لگنی به طور معناداری کمتر از افراد فاقد درد کمربند لگنی بود.
    کلید واژگان: دردهای کمربند لگنی, بی اختیاری ادراری, سه ماهه دوم و سوم بارداری, قدرت عضلات کف لگن
    Reihaneh Pirjani, Zinat Ghanbari, Mahsa Rezaee, Mahboobeh Shirazi *, Parichehr Pooransari
    Background
    To examine the association among pelvic girdle pain (PGP), urinary incontinence (UI) and pelvic floor muscle (PFM) function in pregnant women in second and third trimester.
    Methods
    300 pregnant women who admitted for standard pregnancy care were enrolled in the study. Urinary incontinency was measured via the international consultation on incontinence questionnaire short form. Pelvic girdle pain was diagnosed according to existing guidelines. Vaginal examination assessed pelvic muscles contract- relax patterns and muscle strength. The software stata version 13 (Stata Corp., TX, USA) was used for data analysis.
    Results
    Overall 300 women (150 with PGP and 150 without PGP) were included in final analyses. There was not significant differences between the demographic data including, body mass index before pregnancy, maternal age, mode of delivery. Prevalence of urinary incontinence in women with pelvic girdle pain was 41.5 percent (CI 95%: 32.01- 51.48) while the prevalence of urinary incontinence in women without pain was 21.9 percent (CI 95%: 14.99-30.03). Using logistic regression, the relationship between urinary incontinence and pelvic girdle pain was significant. (CI 95%: 1.07-3.31, P=0.02). Multivariate logistic regression analysis was used to evaluate the relationship between PGP and pelvic floor muscle function and results showed that pelvic floor muscle strength in women with PGP was significantly lower than women without PGP. (CI 95%: 0.24-0.68, OR= 0.4, P
    Conclusion
    There was a significant association between pelvic girdle pain and urinary incontinence during the second and third trimesters of pregnancy and also the pelvic floor muscle strength and duration of the contraction of the pelvic floor muscles in women with pelvic girdle pain was significantly lower than those without PGP.
    Keywords: pelvic girdle pain, pregnancy trimesters, urinary incontinence
  • سید حمزه حسینی، عاتکه هادی نژاد ماکرانی
    پره گابالین (Pregabalin) به عنوان داروی جدید مورد استفاده در درمان دردهای نوروپاتیک می تواند عوارض جانبی مانند سرگیجه، خواب آلودگی و ادم محیطی ایجاد نماید. سایر عوارض جانبی به ندرت گزارش می شود که در مقاله حاضر عارضه جانبی بی اختیاری ادراری به دنبال مصرف تک دوز آن معرفی می شود. خانم 72 ساله مبتلا به افسردگی و تحت درمان از 2 سال قبل، طی ویزیت دوره ای، از دردهای منتشر در نواحی مختلف بدن شکایت داشت. پس از بررسی های به عمل آمده، با تشخیص فیبرومیالژیا تحت درمان با پره گابالین روزانه 75 میلی گرم قرار گرفت که بلافاصله با مصرف اولین دوز، دچار علائم آب ریزش از چشم، کاهش توجه و تمرکز و بی اختیاری ادراری شد. این علائم طی 4 تا 5 ساعت برطرف گردید و روز بعد، مصرف دارو قطع شد. براساس الگوریتم نارنجو احتمال دخالت داروی پره گابالین در بروز عارضه «ممکن» (possible) بود. لازم است تجویز این دارو به خصوص در افراد مسن با احتیاط صورت گیرد.
    کلید واژگان: بی اختیاری ادراری, تک دوز, پره گابالین
    Seyed Hamzeh Hosseini, Atekeh Hadinezhad Makrani
    Pregabalin is used as a new drug in relieving neuropathic pain but it could have some side effects such as dizziness, drowsiness and peripheral edema. Other side effects are rarely reported. We report a patient who developed urinary incontinence following a single dose of Pregabalin. A 72 year old woman was diagnosed with depression and received treatment from two years ago but complained of scattered body pains. After further investigations she was diagnosed with fibromyalgia and was given Pregabalin75 mg daily. After a single dose of Pregabalin the following symptoms were presented: tearing, impaired concentration, and urinary incontinence. The symptoms were resolved within 4-5 hr and Pregabalin was stopped the next day. According to the Naranjo probability scale these symptoms were probably due to Pregabalin. Therefore, it should be prescribed cautiously in older adults.
    Keywords: urinary incontinence, single dose, Pregabalin
  • شهناز برات، یحیی جوادیان، قدمعلی طالبی، مهسا آقاجانی
    سابقه و هدف
    بی اختیاری ادراری یکی از بیماری های شایع در زنان می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان فراوانی انواع بی اختیاری ادراری در زنان مراجعه کننده به درمانگاه اختلالات کف لگن بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر از نوع مقطعی توصیفی بوده است. از کل بیماران مراجعه کننده خانم به درمانگاه اختلالات کف لگن مرکز آموزشی درمانی آیت الله روحانی بابل طی سال های 92 تا93 تعداد200 بیمار که دارای علائم اختلالات ادراری بودند، وارد مطالعه شدند. پارامترهای مطالعه شامل سن، وزن، قد، تعداد پاریته، نوع زایمان انجام شده، تعداد زایمان های طبیعی یا سزارین، بی اختیاری فوریتی، بی اختیاری استرسی و بی اختیاری مختلط بود.
    یافته ها
    200 بیمار خانم با میانگین سنی 95/ 9±24/ 48 سال، وزن 33/ 13±82/ 75 کیلوگرم و میانگین BMI 29.95± 5.32 وارد مطالعه شدند. بی اختیاری استرسی در 90 نفر (45 درصد)، فوریتی در 45 نفر (5/ 22درصد) و مختلط در 65 نفر (32 درصد) دیده شد. 145 نفر (5/ 72 درصد) زایمان طبیعی داشتند که 29درصد آن ها دارای بی اختیاری استرسی، 4/ 23 درصد بی اختیاری فوریتی، و 6/ 36 درصد دارای بی اختیاری مختلط بودند. در افرادی که زایمان به روش سزارین داشتند 2/ 56 درصد بی اختیاری استرسی، 2 /31 درصد بی اختیاری فوریتی و 5/ 12 درصد بی اختیاری مختلط داشتند.
    استنتاج
    باتوجه به میزان بالای فراوانی بی اختیاری ادراری در زنان توصیه می شود تا سیستم بهداشتی درمانی در زمینه شناسایی و درمان به موقع این بیماران اقدامات لازم را به عمل آورد.
    کلید واژگان: بی اختیاری ادراری, بی اختیاری استرسی, بی اختیاری فوریتی, بی اختیاری مختلط
    Shahnaz Barat, Yahaya Javadian, Ghadamali Talebi, Mahsa Aghajani
    Background and
    Purpose
    Urinary incontinence is one of the most common problems in women. The aim of this study was to investigate the frequency of different types of urinary incontinence in women who referred to pelvic floor disorders clinic.
    Materials And Methods
    In a descriptive cross-sectional study 200 women with symptoms of urinary incontinence were evaluated from all patients who were referred to pelvic floor disorders clinic in Roohani Teaching Hospital, 2013-2014. The research parameters were age, height, weight, para, type and number of delivery, urge incontinence, stress incontinence, and mixed incontinence.
    Results
    The patients mean age, mean weight, and mean BMI were 48.24± 9.95, 75.82±13.33kg and 29.95± 5.32 kg/m2, respectively. Stress incontinence was observed in 90 (45%) urge incontinence was found in 45 patients (22.5%), and mixed incontinence was seen in 65 participants (32%). Among the subjects 145 (72.5%) had vaginal delivery of whom 23.4% had urge incontinence, 40% had stress incontinence, and 36.6% had mixed incontinence. In patients with cesarean section, urge incontinence was observed in 31.2%, stress incontinence in 56.2% and mixed incontinence was seen in 12.5%.
    Conclusion
    According to high frequency of stress incontinence, health care providers should consider early detection and treatment of these patients.
    Keywords: Urinary incontinence, stress incontinence, urge incontinence, mixed incontinence
  • منصوره رنگرز جدی، سمیه مومنیان، علی رسولی، زینب سیف زاده، عاطفه هدایتی زاده
    مقدمه
    به طور متوسط 10 تا 40 درصد زنان، دچار بی اختیاری ادراری پس از زایمان می شوند. این مسئله باعث مختل شدن کیفیت زندگی آن ها و صرف هزینه های بسیار برای درمان می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین شدت بی اختیاری ادراری با تعداد زایمان در زنان مولتی پار انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 1391 بر روی 192 زن که جهت درمان بی اختیاری اداری به درمانگاه ایزدی، الزهراء و مطب متخصص زنان در شهر قم مراجعه کرده بودند، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، 2 پرسشنامه علایم ادراری (UDI-6) و کیفیت زندگی (IIQ-7) بود که با توجه به اهداف پژوهش، متغیر های نوع زایمان، تعداد فرزند و سن مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 18) و آزمون ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    از 192 زن مورد مطالعه، 105نفر (7/54%) زایمان طبیعی، 59 نفر (8/30%) زایمان سزارین و بقیه هر دو زایمان را تجربه کرده بودند. همچنین 66 نفر (4/34%) از افراد مولتی پار 2 فرزند، 35 نفر (2/18%) 3 فرزند و بقیه بیش از 3 فرزند داشتند. بین شدت بی اختیاری ادراری با کیفیت زندگی (001/p<0) و تعداد فرزندان (04/0=p) ارتباط معنی داری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    افزایش تعداد فرزندان با کیفیت زندگی مغایرتی ندارد، اما باعث آسیب هایی در دستگاه ادراری- تناسلی زن می شود که لازم است جهت جلوگیری از کاهش سطح کیفیت زندگی، قبل از افزایش تعداد فرزندان، تدابیری جهت افزایش قدرت عضلات لگنی مانند تمرینات ورزشی مرتبط با کاهش بی اختیاری ادراری و حفظ سلامت دستگاه ادراری اندیشید.
    کلید واژگان: بی اختیاری ادراری, تعداد زایمان, کیفیت زندگی
    Masoumeh Rangraz Jeddi, Somayeh Momenyan, Ali Rasouli, Zeinab Seyfzadeh, Atefeh Hedayatizadeh
    Introduction
    Postpartum urinary incontinence affects an average of 10 to 40 percent of pregnant women after childbirth. This problem leads to lowering of their quality of life and spending high cost for treatment. The aim of this study was investigation the relationship between the severity of postpartum urinary incontinence and parity in multiparous women.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on 192 women who referred to AL-Zahra and Izadi clinic of Qom، Iran in 2012 for treatment of postpartum urinary incontinence. Data gathering tools were two questionnaires named UDI-6 (Urogenital Distress Inventory) and IIQ-7 (Incontinence Impact Questionnaire). Based on the research''s aims، variables such as delivery type، number of children and age were evaluated. Data were analyzed using SPSS software version 18 and Pearson Correlation Coefficient test. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    From 192 studied women، 105 women (54. 7%) experienced natural delivery، and 59 women (30. 8%) experienced cesarean section and the rest were experienced both types of delivery. 66 women (34. 4%) had two children، 35 women (18. 2%) had three children and the rest had more than three children. There was a significant relationship between the severity of urinary incontinence and quality of life (p<0. 001) and the number of children (p=0. 04).
    Conclusion
    Increase in the number of children is not inconsistent with the quality of life، but causes some problems in woman urogenital system. Therefore there is a need to think about increasing the power of the pelvic muscles in order to maintaining the quality of life by exercises before increasing the number of children.
    Keywords: Parity, Quality of Life, Urinary Incontinence
  • فروغ رفیعی، حبیب شارعی نیا*، مهناز سیدالشهدایی، پیام صراف، فریدون محمودی
    زمینه و هدف
    بی اختیاری ادراری جنبه های مختلف زندگی روزانه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس را تحت تاثیر قرار داده و آثار منفی بر کیفیت زندگی این بیماران به جای می گذارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش تمرین عضلات کف لگن بر بی اختیاری ادراری بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی از نوع قبل و بعد می باشد. نمونه شامل 50 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس دارای بی اختیاری ادراری مراجعه کننده به درمانگاه ام اس بیمارستان امام خمینی (ره) تهران بود که دارای شرایط ورود به مطالعه بودند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیماران نحوه انجام تمرین عضلات کف لگن را آموزش دیدند و به مدت سه ماه متوالی این تمرینات را انجام دادند. قبل از مداخله و در انتهای ماه سوم بی اختیاری ادراری به وسیله پرسشنامه ICIQ-UI SF (فرم کوتاه پرسشنامه مشاوره ای بین المللی در مورد بی اختیاری ادراری) مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمون های آماری توصیفی، آزمون تی همبسته، ویلکاکسون، مک نمار و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    تمام 45 بیمار تمرینات عضلات کف لگن را تا انتهای ماه سوم انجام دادند. در بررسی نمونه های مورد پژوهش از نظر تعداد دفعات نشت ادراری، میزان نشت ادراری و میزان تاثیر بی اختیاری بر کیفیت زندگی بعد از آموزش تفاوت معنی دار آماری مشاهده گردید (P <0. 001).
    نتیجه گیری کلی: بر اساس یافته ها، آموزش تمرین عضلات کف لگن در کاهش بی اختیاری ادراری بیماران مبتلا به ام اس موثر می باشد. لذا به عنوان روشی غیر دارویی، غیرتهاجمی و کم هزینه در کنترل بی اختیاری ادراری این بیماران پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: تمرین عضلات کف لگن, بی اختیاری ادراری, مولتیپل اسکلروزیس
    F. Rafii, H. Shareinia *, M. Seyedalshohahadaee, P. Sarraf, F. Mahmoodi
    Background and Aim
    Urinary incontinence affects various aspects of daily life of patients with Multiple Sclerosis (MS) and remains negative effects on their quality of life. The purpose of this study was to determine the effect of pelvic floor muscle training on urinary incontinence in patients with MS.
    Material and Methods
    It was a quasi-experimental, before-after clinical trial. The sample consisted of 50 MS patients with urinary incontinence admitted to MS clinic of Imam Khomeini Hospital in Tehran who had been selected by convenience sampling method. The patients were taught how to perform pelvic floor muscle exercise and performed the exercises for three consecutive months. The patients completed ICIQ-UI SF questionnaire before the intervention and at the end of the third month. Data was analysed by descriptive statistics, paired t-test, Wilcoxon, McNemar and ANOVA using SPSS-PC (v.16).
    Results
    A total of 45 patients continued to participate in the trial until the end of the third month. There were significant differences between the frequency of urinary leakage, urine leakage and incontinence impact on quality of life before and after training were (P <0. 001).
    Conclusion
    According to the findings, pelvic floor muscle training reduces urinary incontinence of patients with MS. Accordingly teaching pelvic floor muscle exercise as a non-pharmacologic, non-invasive and low cost intervention to control urinary incontinence is recommended for these patients.
    Keywords: Pelvic Floor Muscle Training, Urinary Incontinence, Multiple Sclerosis
  • زهرا علیپور، نرگس اسکندری*، زهرا ابراهیمی، اعظم باقری
    مقدمه

    در بین عوامل موثر بر تضعیف عضلات کف لگن، بارداری و زایمان طبیعی، به عنوان مهمترین عوامل خطر بی اختیاری های دفعی محسوب می شوند. با توجه به تناقض نتایج مطالعات موجود در مورد تاثیر روش زایمان بر بی اختیاری ادراری و مدفوعی، مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع بی اختیاری ادراری و روده ای پس از زایمان و عوامل مرتبط با آن انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه مقطعی در سال 91-1390 بر روی 429 زن ساکن شهر خلخال که 4 ماه از زایمان آنها گذشته بود، در مراکز بهداشتی سطح شهر خلخال انجام شد. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه حاوی اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه سندویک در مورد علائم بی اختیاری ادراری، مدفوعی و گازهای روده ای بود. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون های تی مستقل، کای اسکوئر و همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    شیوع بی اختیاری ادراری و گازهای روده ای در کسانی که زایمان سزارین داشتند به ترتیب 4/1% و 9/0 % و کسانی که زایمان طبیعی داشتند 9/1% و 4/1% بود که این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود (05/0<p). همچنین بین بی اختیاری ادراری و گازهای روده ای با سن مادر، تعداد بارداری، اپی زیاتومی، پارگی واژینال، تعداد زایمان سزارین و طبیعی، وزن هنگام تولد نوزاد و دور سر نوزاد، ارتباط آماری معنی داری یافت نشد (05/0<p).

    نتیجه گیری

    روش زایمان و تکنیک های مامایی بر بروز بی اختیاری ادراری، مدفوعی و گازهای روده ای در زنان در فاصله زمانی 4 ماه پس از زایمان تاثیری ندارد.

    کلید واژگان: بی اختیاری ادراری, بی اختیاری مدفوعی, زایمان, عوامل خطر
    Zahra Alipour, Narges Eskandari, Zahra Ebrahimi, Azam Bagheri
    Introduction

    Among factors related to weakness of pelvic muscles، pregnancy and vaginal delivery are considered as the most important risk factors for fecal incontinence. Because of conflicting results in effect of delivery methods on urinary and intestinal incontinence، this study was designed aim to evaluate the prevalence of urinary and intestinal incontinence in postpartum period and its related factors.

    Methods

    This cross-sectional study was conducted on 429 women، 4 month after their delivery in Khalkhal health centers، Iranduring 2011 to 2012. Sampling method was available. Women were asked to complete the demographic questionnaire and a questionnaire about incontinence symptoms that design by Sandvik. Data were analyzed using SPSS software version 20 and t-test، chi-square and correlation tests. P value less than 0. 05 was considered significant.

    Results

    Prevalence of urinary and gas incontinence in women with cesarean section was 1. 4% and 0. 9% respectively and in women with vaginal delivery was 1. 9% and 1. 4% respectively that was not statistically significant (p>0. 05). There was no significant association between urinary and gas incontinence and mother age، gravidity، episiotomy، vaginal laceration، number of vaginal delivery and cesarean section، neonatal weight and head circumstance (p>0. 05).

    Conclusion

    There is no association between method of delivery and urinary and intestinal incontinence 4 month after the delivery.

    Keywords: Delivery, Obstetric, Fecal Incontinence, Risk Factors, Urinary Incontinence
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال