به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "تکلیف شناختی" در نشریات گروه "پزشکی"

جستجوی تکلیف شناختی در مقالات مجلات علمی
  • مهرداد جوان، رسول باقری*، رزیتا هدایتی
    هدف

    مفصل مچ پا یکی از آسیب پذیرترین مفاصل بدن می باشد. نشان داده شده است که تغییرات توجهی و سنسوری تیپینگ می تواند بر تعادل تاثیر بگذارد. از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات توجهی به همراه درمان سنسوری تیپینگ در تعادل ورزشکاران مبتلا به پیچ خوردگی مچ پا بود.

    مواد و روش ها

    تعداد 22 آزمودنی (11مرد، 11زن) دارای پیچ خوردگی مزمن مچ پا انتخاب شدند که تعداد 22 فرد سالم نیز به عنوان گروه کنترل با این گروه همسان شدند. آزمودنی ها جهت اندازه گیری تعادل، در هشت مرحله با استراحت سه دقیقه بین هر مرحله بر روی صفحه نیرو به صورت یک پا (پای آسیب دیده) ایستادند. مراحل شامل: ایستادن با چشم باز و بسته به همراه تکلیف شناختی آسان و سخت با و بدون تیپینگ بود. آزمون آماری مورد استفاده ANOVA چهارطرفه به صورت 2×2×2×2 بود.

    یافته ها

    نتایج نشان داد میانگین جابه جایی مرکز فشار در محور X و نیز انحراف معیار جابه جایی مرکز فشار در محورهای X و Y در دو حالت تکلیف شناختی آسان و دشوار قبل و پس از تیپ اختلاف معنی دار داشته است (05/0<p). میانگین جابه جایی مرکز فشار در محور X، در وضعیت چشم باز روی یک پا با تکلیف شناختی آسان و دشوار، تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد (05/0>P). میانگین جابه جایی مرکز فشار در محور Y، در وضعیت چشم بسته و باز روی یک پا با تکلیف شناختی سخت، تفاوت معناداری بین دو گروه وجود دارد (05/0>P). اما در دیگر پارامترها این تفاوت معنادار نبود (05/0>p).

    نتیجه گیری

    به طور کلی نتایج حاکی از بهبود تعادل افراد دارای پیچ خوردگی مزمن مچ پا، پس از اعمال تیپینگ و تکلیف شناختی بود؛ هر چند در برخی حالت های آزمون بهبود معناداری مشاهده نشد.

    کلید واژگان: تکلیف شناختی, سنسوری تیپینگ, تعادل, مچ پا
    Mehrdad Javan, Rasool Bagheri*, Rozita Hedayati
    Introduction

    The ankle joint is one of the most vulnerable joints in the body. It has been shown that changes in attention and sensory taping can affect the balance. Therefore, the present study aimed to investigate attention changes along with sensory taping on the balance of athletes with ankle sprains.

    Materials and Methods

    Twenty-two subjects (11 males, 11 females) with chronic ankle sprains were included and 22 healthy individuals were matched with the control group. To measure balance, the subjects stood on one leg on the force plate (injured leg) for eight stages with 3-minute rest intervals between them. The stages included: Standing with eyes open and closed along with easy and difficult cognitive tasks with and without taping. ANOVA four-way was used in the form of 2 × 2 × 2 × 2.

    Results

    The results showed that the mean displacement of the center of pressure in the X axis and the standard deviation of the displacement of the center of pressure in the X and Y axes in two conditions of easy and difficult cognitive tasks before and after the tape had a significant difference (P<0.05). There is a significant difference between the two groups in the mean displacement of the center of pressure in the X axis, in the eyes open position on one leg with easy and difficult cognitive tasks (P<0.05). There is a significant difference between the two groups in the mean displacement of the center of pressure in the Y axis, in the eyes closed and open position on one leg with a hard cognitive task (P<0.05). However, in others, this difference was not significant (P>0.05)

    Conclusion

    In general, the results showed an improvement in the balance of people with chronic ankle sprains after taping and cognitive tasks; however, in some test modes, no significant improvement was observed.

    Keywords: Ankle Joint, Athletes, Postural Balance, Sprain, Treatment
  • امیر شمس*، پروانه شمسی پور دهکردی، فرشید طهماسبی، ماندانا سنگاری
    مقدمه

    تلاش شناختی می تواند اجرای طیف گسترده ای از تکالیف را تحت تاثیر قرار دهد و اساسا در تنظیم کنترل شناختی در زمان اجرای تکلیف و رسیدن به هدف انتخابی دخالت دارد.

    هدف

    هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر اهداف آسان و دشوار بر عملکرد و انتظارات خودکارآمدی حافظه در جوانان و سالمندان با چالشی بر فرضیه تلاش شناختی بود.

    روش

    پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی است. جامعه آماری این پژوهش جوانان و سالمندان منطقه شش تهران بودند و نمونه آماری آن شامل 80 آزمودنی جوان و سالمند بود که در سال 1397 انتخاب و به طور تصادفی در هشت گروه آزمایشی قرار گرفتند. برای اندازه گیری انتظارات خودکارآمدی از پرسشنامه انتظارات خودکارآمدی حافظه و برای ارزیابی تکلیف شناختی از تکلیف استروپ استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس مرکب با اندازه های تکراری، تحلیل کوواریانس دو راهه و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 انجام شد.

    یافته ها

     نتایج نشان داد در تکلیف با بار شناختی بالا و پایین، گروه جوانان با نوع هدف گزینی دشوار به طور معنادار دارای عملکرد بهتری نسبت به سایر گروه های آزمایشی داشتند (0/001>P). میانگین انتظارات خودکارآمدی گروه جوانان با نوع هدف گزینی آسان در آزمون یادداری بهتر از سایر گروه ها بود (0/05>P).

    نتیجه گیری

     با توجه به یافته های پژوهش حاضر استفاده از هدف گزینی جهت ارتقاء عملکرد و انتظارات خودکارآمدی حافظه در امر آموزش به مربیان توصیه می شود.

    کلید واژگان: تکلیف شناختی, هدف گزینی, حافظه, تلاش شناختی
    Amir Shams*, Parvaneh Shamsipour Dehkordi, Farshid Tahmasbi, Mandana Sangari
    Introduction

    Cognitive effort can affect the execution of a wide range of tasks and is primarily involved in the regulation of cognitive control when performing the task and achieving the chosen goal.

    Aim

    The purpose of this study was to determine the effect of easy and difficult goals on self-efficacy and memory performance in young and elderly people with an investigation of the cognitive effort hypothesis.

    Method

    The present study is a semi-experimental study. The statistical population of this study was the young and elderly people in the sixth district of Tehran city and its statistical sample includes 80 young and elderly subjects who were selected in 2018 and were randomly assigned to eight experimental groups. To measure self-efficacy, a questionnaire of memory self-efficacy beliefs was used, and a stroop task was used to assess cognitive tasks. Data were analyzed using analysis of mixed covariance tests with repetitive measurements, two-way analysis covariance, and Bonferroni PostHoc test. Statistical analysis was performed using SPSS software version 20.

    Results

    Results in high cognitive loads showed that young adults group with difficult goals have significantly better performance rather than other experimental groups (P<0.001). The results of tasks with low and high cognitive loads showed that younger adults group has better performance rather than older adults (P<0.05). The average self-efficacy beliefs in youth group with the easy goals were better than other groups (P <0.05).

    Conclusion

    According to the findings of this study, the use of goals for promoting performance and memory self-efficacy beliefs in training is recommended.

    Keywords: Cognitive task, Goal setting, Memory, Cognitive effort
  • یونس مصدق*، مهران نصیری، زهرا قدیمی کلاته، محمد الغوثی
    هدف

    مولتیپل اسکلروزیس از شایع ترین بیماری های عصبی پیش رونده در بین بزرگ سالان جوان است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربار شناختی تکلیف بر زمان بندی مرحله استانس راه رفتن بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود.

    روش بررسی

    روش مطالعه حاضر، از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون بود. بیست بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس از انجمن ام اس ایران (با دامنه سنی  41٫85±12٫59 سال و نمره مقیاس پیشرفت ناتوانی صفر تا 5) به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها سه تکلیف شناختی مختلف را هم زمان با راه رفتن بر روی دستگاه فوت مدیسنس اجرا کردند و زمان مرحله استانس آزمودنی ها با دستگاه فوت مدیسنس اندازه گیری شد. برای تحلیل نتایج، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 0٫05 استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد.

    یافته ها

    یافته های به دست آمده از تحقیق نشان داد تکلیف شناختی اثر معناداری بر افزایش زمان استانس راه رفتن در هر دو پا داشت (0٫001>p) و بین زمان استانس راه رفتن در تمامی مراحل تکلیف شناختی، به جز مرحله 2 در برابر 3، در پای چپ تفاوت معناداری وجود داشت (p<0/05)

    نتیجه گیری

    نتایج تحقیق نشان داد زمان مرحله استانس گام برداری در بیماران مولتیپل اسکلروزیس هنگام اجرای تکلیف شناختی افزایش داشته است و بیماران مولتیپل اسکلروزیس هنگام اجرای تکلیف شناختی سرعت گام برداری کمتری دارند.

    کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, تکلیف شناختی, مرحله استانس, راه رفتن
    Younes Mosadegh*, Mehran Nasiri, Zahra Ghadimi Kalate, Mohammad Alghosi
    Background & Objective

    Multiple sclerosis (MS) disease is one of the common diseases of central nervous system. In the disease white blood cells attack to the sheath of the central nervous system, which is called myelin. The amount of MS infection in women is two or three times more men and infecting age range is between 15-50 years old that its peak is in 30 years. Multiple sclerosis can result in variable neuromuscular deficit including muscle weakness, spasticity, balance impairment and sensory disturbance. Walking difficulties and cognitive impairments are clinical hallmarks of people with multiple sclerosis. Among symptoms of the disease, growing attention has focused on cognitive functions. Cognitive deficit have been reported in 45-70% of people affected by this disease. Cognitive impairments can play a significant role in memory, attention, learning, performance, information processing ability and speed of information processing. One of the most important problems in MS patients is memory impairment. This memory involves the process of temporary storage of information and its application in the process of processing information and complex cognitive skills such as reasoning and learning; in other words, working memory is the result of controlling attention and maintaining concentration in a particular mental activity. In many daily activities, people often require performing an additional cognitive demanding task while walking. Therefore, purpose of this study was to evaluate the effect of cognitive task on stance phase timing of walking in multiple sclerosis patients.

    Methods

    The current study design was a quasi-experimental with pre and posttest. Twenty volunteer men and women with multiple sclerosis (mean±SD age: 41.85± 12.59 years old and EDSS score 0-5) from Tehran (capital city of Iran) multiple sclerosis association were participated in this study and stance phase timing of walking measured in 3 different level by foot Medisense. Analysis of variance with repeated measurement test and Bonferroni post Hoc tests were used for statistical analysis (p<0.05).

    Result

    Performance cognitive task had a significant effect on increased time of hill strike phase, foot flat phase, mid stance phase, hill off phase and toe off phase in right leg (p<0.001) and in left leg. In addition, performance of cognitive task had a significant effect on increased time of hill strike phase, foot flat phase, mid stance phase, hill off phase and toe off phase (p<0.001). Except for stage 2 versus stage 3 in left leg, there was a significant difference between the time of walking stance phase in all level in the left leg (stage 1 versus stage 2, stage 1 versus stage 3, stage 1 versus stage 4, stage 2 versus stage 3, stage 2 versus stage 4 and stage 3 versus stage 4) and right leg (stage 1 versus stage 2, stage 1 versus stage 3, stage 1 versus stage 4, stage 2 versus stage 4 and stage 3 versus stage 4).

    Conclusion

    Stance phase time in multiple sclerosis patients increased during cognitive task and multiple sclerosis patient walk slower during cognitive task.

    Keywords: Multiple sclerosis, Cognitive task, Stance phase, Walking
  • حمید صالحی، رحمان باقرنیا *، عبدالمجید آزادیان، محمود اصل محمدی زاده
    زمینه و هدف
    آلزایمر یک بیماری پیشرونده مغزی است که با تخریب سلول های مغزی باعث اختلال در حافظه و فرایندهای شناختی می شود. در این راستا هدف تحقیق حاضر، ارزیابی نقص تکلیف شناختی در افراد مسن مبتلا به بیماری آلزایمر و سالم با استفاده از روش تکلیف دوگانه بود.
    مواد و روش کار
    این تحقیق از نوع نیمه تجربی بود که در آن از طرح بین آزمودنی درون آزمودنی ها استفاده شد. شرکت کنندگان شامل 23 فرد (11 زن و 12 مرد) با دامنه سنی 62 تا 81 سال که 13 نفر مبتلا به آلزایمر (AD) و10 فرد مسن سالم (EC) با عملکرد شناختی طبیعی بودند. شناسایی افراد آلزایمری و سالم بر اساس تشخیص پزشک و پرسشنامه وضعیت شناختی (SPMSQ) انجام گرفت. پس از بدست آوردن میانگین تعداد شمارش صحیح ماه های سال در دو حالت ساده (شمارش معمولی ماه های سال) و دشوار (شمارش معکوس ماه های سال) در شرایط پایه (task single)، هر فرد ده بار تکلیف شناختی را به طور همزمان با تکلیف پیگردی (شرایط Dual-task) در دو حالت ساده و دشوار اجرا کرد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که گروه AD نسبت به همتایان گروه کنترل (EC) تنها در تکلیف شناختی دشوار (شمارش معکوس ماه ها) خطای بیشتری مرتکب شدند؛ همچنین اثر ابتلا به بیماری AD و سطح دشواری بر کاهش تعداد ماه های شمرده شده در شرایط Dual-task معنادار بود (05/0p<).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد تکالیف توجهی برای تفکیک افراد مبتلا به AD و افراد EC مناسب باشد. اما برای تبیین دقیق تر موضوع، نیاز به تحقیقات بیشتری وجود دارد.
    کلید واژگان: افراد مسن سالم, بیماری آلزایمر, تکلیف شناختی, تکلیف دوگانه
    H. Salehi, R. Bagherrnia *, A. Azadian, Ma Mohammadizadeh
    Background and Objective
    Alzheimer's is a progressive brain disease that destroys brain cells to be causing impairment in memory and cognitive processes. Accordingly, the purpose of this study was the evaluation of cognitive function deficit in elderly patients with and without Alzheimer's disease using the dual task.
    Material and
    Methods
    This study was a quasi-experimental and between subject and within subject design was used in it. The 23 subjects (11 females and 12 males) with an age range of 62 to 81 years; 13 patients with Alzheimer's disease (AD) and 10 healthy elderly subjects (EC) with normal cognitive function participated in this study. Identifying people with Alzheimer's disease and healthy people was performed based on physician diagnoses and the Short Portable Mental Status Questionnaire (SPMSQ). After obtaining the average number of correct counting of months of the year in both simple and difficult cognitive task, each person was performed 10 tasks simultaneously (under Dual-task) in both simple and difficult condition.
    Results
    The results showed that the AD group compared to the matched controls (EC) in the difficult condition of cognitive task, more errors were committed. Also level of difficulty and AD disease effect on drop in the average number of months counted at dual-task condition was significant (p
    Conclusion
    It seems that attentional tasks is appropriate to separate patients with AD and healthy elderly individuals. But for a more detailed explanation of this issue, there is a need for further researches.
    Keywords: healthy elderly, Alzheimer's disease, cognitive Task, Dual Task
  • فاطمه بذرافکن، افسون حسنی مهربان، قربان تقی زاده، مهدی علیزاده
    هدف
    مطالعه ی حاضر با هدف تعیین تاثیر سطح دشواری تکلیف تعادلی، بر کارایی تکالیف دوگانه در دو گروه جوانان و سالمندان، انجام گردیده است.
    روش بررسی
    20 جوان (30-20 سال) و 20 سالمند (70-65 سال) با روش نمونه گیری غیر احتمالی ساده در مطالعه شرکت کردند. تکالیف تعادلی، شامل ایستادن با پاهای مجاور هم روی سطح سخت و سطح فوم و تکلیف شناختی، زمان عکس العمل شنیداری بود. تکالیف تعادلی و تکلیف شناختی یکبار بصورت منفرد و یکبار بصورت همزمان انجام گردیدند.
    یافته ها
    در گروه سالمندان؛ کارایی تکلیف تعادلی آسان در حالت منفرد و دوگانه تفاوت معنا دار ندارد (p>0/05)، ولی کارایی تکلیف تعادلی دشوار در حالت دوگانه بیش از حالت منفرد است. در گروه جوانان نیز کارایی تکالیف آسان و دشوار در دو حالت منفرد و دوگانه، تفاوت معنا دار ندارد(p>0/05). مقایسه ی کارایی تکالیف دوگانه در گروه جوانان و سالمندان نیز نشان می دهد که با انجام تکلیف تعادلی دشوار، تفاوت دو گروه به حد معنا داری می رسد(p<0/05).
    نتیجه گیری
    افزایش دشواری تکلیف وضعیتی می تواند به دلیل افزایش سطح بر انگیختگی، منجر به افزایش کارایی تکلیف وضعیتی در حالت دوگانه در مقایسه با تکلیف وضعیتی آسان در حالت دوگانه ونیز تکلیف وضعیتی آسان در حالت دوگانه شود.
    کلید واژگان: تکالیف دوگانه, سالمندان, تکلیف شناختی, عملکرد وضعیتی
    Fatemeh Bazr Afkan, Afsoon Hasani Mehraban, Ghorban Taghizadeh, Mahdi Alizadeh
    Objectives
    The main goal of this study was to investigate the impact of difficulty level of postural task on dual task performance in young and older adults. Methods & Materials: 20 young (20-30 years) and 20 elderly (65-70 years) participants were selected by non-probable sampling method. Postural tasks (standing with parallel feet on the hard and foam surface) and cognitive task retrieved via auditory reaction times were applied. Cognitive and postural task assigned once individually and once simultaneously.
    Results
    In the older group; comparison Consequence analysis of easy balance task performance in a single and dual mode, showed no significant differences (p>0/05), but difficult balance task performance in dual-mode revealed more significant differences in compare than to single mode in elderly group. In the youth group performance of single and dual tasks were not significantly different (p>0/05). Comparing the performance of dual tasks in young and elderly groups revealed, with performing difficult balance tasks, different between aforementioned groups were significantly different (p<0/05).
    Conclusions
    Increasing difficulty postural task may improve the performance of postural task in compare to single and simple postural task in dual mode, due to arousal promotions which occurs in first mentioned task.
    Keywords: dual tasks, elderly, cognitive task, postural performance
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال