جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "درد ذهنی" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمهنشانگان ضربه عشق باعث مشکلات عمده هیجانی می شود و لازم است متخصصان به بررسی همه جانبه این مساله بپردازند.هدفبا در نظر گرفتن خلا پژوهشی حاضر، این مطالعه به دنبال بررسی نقش متغیرهای درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش در پیش بینی بروز نشانگان ضربه عشق است.روش کاراین پژوهش از نوع توصیفی-پس رویدادی با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون است. ابتدا پرسش نامه های نشانگان ضربه عشق (1999)، مقیاس بخشش هارتلند (2005)، درد ذهنی (2003) و پرسش نامه پذیرش و عمل (2004) برای زنان در محدوده سنی 18 تا 35 سال شهر اصفهان باتجربه ضربه عشق حداکثر در شش ماه گذشته به صورت هدفمند ارسال شد و نهایتا 195 پرسشنامه وارد تحلیل شد. نمرات افراد در پرسش نامه نشانگان ضربه عشق به عنوان متغیر ملاک و نمرات در درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش به عنوان متغیر پیش بینی کننده عضویت گروهی در نظر گرفته شد. نتایج با استفاده از تحلیل تشخیصی تجزیه وتحلیل شد.نتایجنتایج حاکی از یک تابع تشخیصی معنادار است که واریانس گروه های تشکیل شده را تبیین می کند (05/0> P). به ترتیب مقیاس اجتناب تجربی (77/0-=r)، مقیاس درد ذهنی (75/0-=r) و نهایتا مقیاس بخشش بیشترین میزان پیش بینی کنندگی را در تفکیک دو گروه از یکدیگر دارد (44/0+=r).نتیجه گیرینتایج نشان داد افراد باتجربه نشانگان ضربه عشق در مقیاس های اجتناب تجربی و درد ذهنی (فقدان کنترل، تغییرناپذیری، آشفتگی هیجانی، ازخودبیگانگی، بهت، سردرگمی، خودشیفتگی و فاصله اجتماعی) و بخشش (بخشش دیگران و بخشش موقعیتی) می توانند از افراد فاقد آن متمایز شوند. این نتایج می تواند برای متخصصین سلامت روان که به نحوی با مسائل جوانان در ارتباط هستند مفید باشد.کلید واژگان: اجتناب تجربی, بخشش, درد ذهنی, نشانگان ضربه عشقBackgroundlove trauma syndromes cause major emotional problems and it is necessary for experts to investigate this issue comprehensively.AimAccording to the research, this study sought to investigate the role of emotional pain variables, experiential avoidance, and forgiveness in predicting the occurrence of love trauma syndromes.MethodThis research is a descriptive-post event study using the Pearson correlation and regression methods. For this purpose, first, questionnaires on love trauma syndrome (1999), Heartland forgiveness scale (2005), mental pain (2003), and acceptance and action questionnaire (2004) were prepared for women aged 18 to 35 years in Isfahan who experienced love trauma in the last six months at most. The targeted form was sent, and 195 questionnaires were included in the analysis. People's scores in the love trauma syndrome questionnaire were considered as criteria variables and scores in mental pain, experiential avoidance, and forgiveness were considered variables predicting group membership. The results were analyzed by the diagnostic analysis method.ResultThe results indicate a significant diagnostic function that explains the variance of the groups formed (P> 0.05). The experiential avoidance scale (r=-0.77), the mental pain scale (r=-0.75), and the forgiveness scale finally have the highest predictive value in differentiating the two groups from each other (r=+0.44).ConclusionThe results showed that people with the experience of love trauma syndrome in the scale of experiential avoidance and mental pain (loss of control, irreversibility, emotional overcrowding, self-estrangement, freezing, confusion, narcissistic injury, and social distance) and forgiveness variable (forgiveness for others and forgiveness for situations) can be distinguished without it. These results can be useful for mental health professionals who are somehow related to youth issues.Keywords: Emotional Pain, Experiential Avoidance, Forgiveness, Love Trauma Syndrome
-
مقدمه
اختلال دو قطبی به عنوان یک بیماری مزمن پیچیده به دنبال تغییرات خلقی، دچار درد ذهنی و به دنبال آن رفتارهای آسیب زننده مثل تجربه اقدام به خودکشی می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط افکار خودکشی با درد ذهنی افراد مبتلا به اختلالات دو قطبی در سال1400 انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه یک پژوهش توصیفی مقطعی بوده که در آن تعداد 200 نفر از بیماران با تشخیص اختلال دو قطبی از میان بیماران بستری در بخش های بیمارستان روانپزشکی ایران به روش سرشماری انتخاب شده و پس از اخذ رضایت کتبی مورد ارزیابی با ابزار پرسشنامه درد ذهنی Orbach & Mikulincer و افکار خودکشی بک قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هادرد ذهنی با خودکشی در بیماران مبتلا به اختلال خلقی رابطه مستقیم داشت. چنانکه بین افکار خودکشی با تمامی ابعاد درد ذهنی به غیر از فاصله گیری اجتماعی و پوچی همبستگی مستقیم و معنی داری وجود داشت. بیشترین میزان همبستگی افکارخودکشی با بعد آشفتگی هیجانی (882/0=r) و کمترین همبستگی با بعد سردرگمی (182/0=r) بود.
بحث و نتیجه گیرییافته های پژوهش حاضر بیانگر همیستگی و رابطه مستقیم دردذهنی با افکار خودکشی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی و لزوم اهمیت و ضرورت لحاظ کردن این مورد در درمان این بیماران می باشد.
کلید واژگان: اختلال دوقطبی, درد ذهنی, خودکشیIntroductionBipolar disorder as a complex chronic disease is characterized by mood changes, mental pain followed by harmful behaviors such as suicide attempts. The present study was conducted with the aim of determining the relationship between suicidal thoughts and mental pain of people with bipolar disorders in 2022.
Material and methodsThis study is a cross-sectional descriptive study on 200 patients with bipolar disorder selected from patients admitted to psychiatric wards in Iran hospital by continuous sampling. After obtaining written consent, mental pain and Beck suicidal ideation questionnaires were completed. Descriptive data were analyzed and reported using tables of frequency, mean and standard deviation and quantitative data by inferential statistics using independent t-test, chi-square and analysis of variance in SPSS-v.16 software.
ResultsMental pain has a direct relationship with suicide in patients with mood disorders (0.653>0.001), as there was a direct and significant correlation between suicidal thoughts and all dimensions of mental pain except social distancing and emptiness. The highest correlation of suicidal thoughts was with the dimension of emotional disturbance (r=0.882) and the lowest correlation was with the dimension of confusion (r=0.182). Discussion and
conclusionThe findings of the present study indicate the association and direct relationship between mental pain and suicidal thoughts in patients with bipolar disorder and the importance and necessity of considering this case in the treatment of these patients.
Keywords: Bipolar Mood disorder, Mental pain, Suicide -
مقدمه
افسردگی و نشانگان ضربه عشق، با دگرگونی های خلق و هیجان مشخص می شوند و عملکرد افراد را مختل می کنند.
هدفهدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش زنان مبتلا به افسردگی دارای تجربه شکست عاطفی بود.
روشطرح پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان 18 الی 35 سال دارای تجربه شکست عاطفی شهر اصفهان در سال 1400 بود که 30 آزمودنی به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. اعضای گروه آزمایش، درمان هیجان مدار را طی 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه بالینی ساختاریافته اختلالات محور یک، پرسشنامه نشانگان ضربه عشق (1999)، پرسشنامه افسردگی بک (1996)، مقیاس بخشش هارتلند (2005)، پرسشنامه درد ذهنی اورباخ و میکلینسر (2003) و مقیاس پذیرش و عمل (2004) استفاده شد. داده های توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS نسخه 24 و روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها:
نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات متغیرهای درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش در گروه آزمایش و گواه تفاوت معنا داری وجود دارد (0/001>P) و به ترتیب 73/1، 39/7 و 80/1 درصد از تفاوت گروه ها در مرحله پس آزمون و 76/2، 41/8 و 77/1 درصد از تفاوت گروه ها در مرحله پیگیری ناشی از اثر مداخله بوده است.
نتیجه گیری:
درمان هیجان مدار بر درد ذهنی، اجتناب تجربی و بخشش زنان دارای افسردگی همبود با شکست عاطفی موثر بود و از این روش می توان برای تقویت سلامت عاطفی این افراد سود جست.
کلید واژگان: افسردگی, درمان هیجان مدار, بخشش, اجتناب, درد ذهنیIntroductionDepression and love trauma syndrome are characterized by changes in mood and emotions and disruptions in performance.
AimThis study aimed to investigate the effectiveness of emotion focused therapy on mental pain, experiential avoidance, and forgiveness in women with depression, who experienced a romantic relationship breakup.
MethodIn the present study, a semi-experimental, pretest-posttest, control group design with a three-month follow-up was employed. The statistical population consisted of all females, aged 18-35 years, who experienced a romantic relationship breakdown in Isfahan, Iran, in 2021. Thirty participants were selected via available sampling and randomly divided into control and experimental groups. The experimental group participated in 10 sessions of emotion focused therapy (90 minutes per session). For data collection, the Structured Clinical Interview for DSM-V Axis I Disorders (SCID-I), Love Trauma Syndrome Questionnaire (1999), Beck Depression Inventory (1996), Heartland Forgiveness Scale (2005), Orbach & Mikulincer Mental Pain Scale (2003), and Acceptance and Action Questionnaire (2004) were used. Descriptive and inferential data were analyzed in SPSS Version 24, using repeated measures analysis of variance (ANOVA).
ResultsThe results indicated significant differences in the mean scores of mental pain, experiential avoidance, and forgiveness between the experimental and control groups (P<0.001). Regarding these variables, 73.1%, 39.7%, and 80.1% of the variance between the groups in the post-test, and 76.2%, 41.8%, and 77.1% of the variance between the groups in the follow-up were attributed to the effects of intervention, respectively.
ConclusionThe emotion focused therapy was effective in improving the mental pain, experiential avoidance, and forgiveness of women with depression and who experience relationship breakdown. Therefore, this method can be used to improve the emotional health of these women.
Keywords: Depression, Emotion focused therapy, Forgiveness, Avoidance, Mental pain -
نشریه پرستاری ایران، پیاپی 136 (تیر 1401)، صص 150 -161زمینه و هدف
اختلال دوقطبی همراه با نوعی تجربه پیچیده خویشتننگر از احساسات منفی مانند ناامیدی و فقدان بهنام درد ذهنی همراه میباشد. این مطالعه با هدف تعیین درد ذهنی افراد دارای اختلال دو قطبی بستری در مرکز روانپزشکی ایران انجام شد.
روش بررسیپژوهش حاضر یک مطالعه توصیفیمقطعی بود. 153 نفر از بیماران با اختلال دو قطبی بستری در مرکز روانپزشکی ایران با روش نمونهگیری مستمر انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل فرم اطلاعات جمعیتشناختی و ابزار روا و پایا شده درد ذهنی بود. دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 16 و بااستفادهاز آمار توصیفی و استنباطی تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها:
میانگین نمره درد ذهنی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی 36/93±109/56 بود. متغیرهای سابقه خودکشی (P<0/001)، وضعیت اقتصادی (P=0/002) و وضعیت اشتغال (P=0/002) با درد ذهنی بیماران، ارتباط معنادار داشت.
نتیجهگیری:
درد ذهنی بیماران بستری مبتلابه اختلال دوقطبی در تهران در سطح متوسط بود. بیماران با وضعیت اقتصادی ضعیف، بیکار و آنان که سابفه اقدام به خودکشی داشتند، درد ذهنی بیشتری داشتند.
کلید واژگان: درد ذهنی, اختلال دوقطبی, مددجوBackground & AimsMental disorders are associated with a complex self-centered experience of negative emotions such as despair and lack of mental pain. This study aims to determine the mental pain of people with bipolar disorder (BD) hospitalized in a psychiatric hospital in Tehran, Iran.
Materials & MethodsThis is a cross-sectional study. Participants were 153 patients with BD admitted to Iran Psychiatric hospital, who were selected by continuous sampling. Data collection tools were a demographic form and Orbach Mikulincer Mental Pain (OMMP) Scale. Data were analyzed in SPSS software, version 16 software using descriptive and inferential statistics.
ResultsThe mean score of OMMP scale in patients was 109.56±36.93. The variables of suicide attempt (P<0.001), economic status (P=0.002), and employment status (P=0.02) status had a significant relation with the mental pain of patients.
ConclusionThe mental pain of hospitalized patients with BD in Tehran is at a moderate level. Patients with poor financial status, unemployed patients, and those with a history of suicide attempt have higher mental pain.
Keywords: Mental pain, Bipolar disorder, Patient -
مقدمه
اختلال استرس پس از سانحه یک اختلال مزمن ناتوانکننده است. حوادث جادهای از شایعترین علل ایجاد اختلالات مرتبط با استرس میباشد. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر شناخت درمانی هستینگر بر درد ذهنی و خودانتقادگری زنان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه انجام شد.
مواد و روش هاپژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از سوانح جادهای مراجعهکننده به مرکز آموزشی-درمانی فارابی شهر کرمانشاه در سال 1399 بود. با نمونهگیری در دسترس، 30 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی (قرعهکشی) در گروه های آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند و پرسشنامه های درد ذهنی (Orbach و همکاران، 2003)، خودانتقادگری (Zuroff و Thompson، 2004) و اختلال استرس پس از سانحه (Reed و Norris، 1997) را تکمیل کردند. در گروه آزمایش، شناخت درمانی هستینگر در 10 جلسه (هفته ای 1 جلسه 5/1 ساعته) اجرا گردید. در گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. پس از پایان درمان از گروه ها پسآزمون گرفته شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد.
یافته هاشناخت درمانی هستینگر بر کاهش نمرات خودانتقادگری کل (45/4=F، 016/0=p و 56/0=Eta)، مولفههای خودانتقادگری درونی و مقایسهای گروه آزمایش در پسآزمون اثربخش بود. همچنین، باعث کاهش معنی دار درد ذهنی (33/13=F، 001/0=p و 63/0=Eta) در آزمودنیهای گروه آزمایش شد.
نتیجه گیریبه نظر میرسد شناخت درمانی هستینگر یک برنامه غیردارویی مقرون به صرفه و موثر برای کاهش درد ذهنی و خودانتقادگری در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه است.
کلید واژگان: شناخت درمانی هستینگر, درد ذهنی, خودانتقادگری, اختلال استرس پس از سانحهIntroductionPost-traumatic stress disorder (PTSD) is an incapacitating chronic disorder. Traffic accidents are one of the most common causes of mental disorders associated with trauma. Therefore, this study aims to determine the effect of cognitive-existential therapy on mental pain and self-criticism in women with symptoms of PTSD.
Materials and MethodsThe research was quasi-experimental, based on the pretest-posttest design with a control group. The statistical population included all women with symptoms of post-traumatic stress disorder due to road accidents admitted to the neurology clinic of Farabi Educational and Medical Center in Kermanshah in 2020. Using the availability sampling method, 30 people were selected and randomly divided (lottery method) into an experimental group (n=15) and a control group (n=15). They completed the mental pain questionnaire (Orbach et al, 2003), the self-criticism questionnaire (Zuroff and Thompson, 2004), and the Traumatic Stress Disorder Questionnaire (Reed and Norris, 1997). In the experimental group, cognitive-existential therapy was conducted in ten 1.5-hour sessions, 1 session per week, but the control group did not receive any medical intervention. At the end of the training, both groups underwent the post-test. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance.
ResultsThe results showed that cognitive-existential therapy was effective in reducing the scores of total self-criticism (Eta=0.56, p=0.016, F=4.45) and the dimensions of internal and comparative self-criticism in the experimental group in the post-test. In addition, cognitive-existential therapy significantly reduced mental pain in the experimental group (Eta=0.63, p=0.001, F=13.33).
ConclusionCognitive-existential therapy seems to be a cost-effective, non-pharmacological and effective program that reduces mental pain and self-criticism in patients with post-traumatic stress disorder.
Keywords: Cognitive-Existential Therapy, Mental Pain, self-criticism, Post-Traumatic Stress Disorder -
زمینه و هدف
رفتارهای خود جرحی غیرخودکشی گرا در محیط های نظامی به ویژه در سربازان شیوع بالایی دارد و یکی از نگرانی های اصلی سلامت روانی است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی شفقت به خود در رابطه بین درد ذهنی و رفتارهای خودجرحی غیرخودکشی گرا در سربازان انجام شد.
روش هاروش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی از طریق الگویابی مدل معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل همه سربازان مراجعه کننده به درمانگاه روانشناسی و روانپزشکی یک بیمارستان نظامی در شهر تهران در بین سال های 1396-1397 است. از بین جامعه آماری فوق، تعداد 207 سرباز به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه خود آسیبی عمدی و مقیاس های درد ذهنی و شفقت به خود را تکمیل کردند. داده های به دست آمده، با آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از نسخه 20 نرم افزار SPSS و Liserl-8.80 تحلیل شد.
یافته هارفتارهای خود جرحی غیرخودکشی گرا با نمره کلی درد ذهنی (0/30r=، 001/0>p)، رابطه مثبت و معنی دار دارد و با شفقت به خود (0/31-r=، 001/0>p)، رابطه منفی و معنی دار دارد. شفقت به خود با درد ذهنی (0/56-r=، 001/0>p)، رابطه منفی و معنی دار دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل مسیر نشان داد که شفقت به خود نقش میانجی را در رابطه درد ذهنی و رفتارهای خودجرحی غیرخودکشی گرا ایفا می کند
نتیجه گیریبراساس نتایج این پژوهش می توان گفت شفقت به خود به عنوان عامل محافظت کننده در برابر اثرات منفی درد ذهنی عمل می کند. بنابراین این عامل را می توان در تدوین برنامه های پیشگیری و درمانی برای رفتارهای خودجرحی غیر خودکشی گرای سربازان در نظر گرفت.
کلید واژگان: شفقت, درد ذهنی, رفتار خود جرحی, سربازانBackground and AimNon-suicidal self-harm behaviors are prevalent in military settings, especially among soldiers, and are a major mental health concern. Thus, the aim of the current study was to examine the mediating role of self-compassion in the relationship of non-suicidal self-injury (NSSI) with mental pain.
MethodsThe research method was descriptive-correlational through structural equation modeling. The study population consisted of all soldiers, referring to the psychiatric and psychology section of a military hospital in Tehran, Iran in 2018-2019. 207 soldiers were selected by convenience sampling from this population. Participants completed the questionnaire of Deliberate Self-Harm and scales of mental pain and self-compassion. Data was analyzed via Pearson correlation coefficient and the path analysis of structural equation modeling with using SPSS-20 and Lisrel-8.80.
ResultsNNSI have significant positive correlations with mental pain (r=0.30; p<0.001), and self-compassion (r=-0.31; p<0.001). There was a significant negative relationship between self-compassion and mental pain (r=-0.56; p<0.001). Moreover, the results of path analysis showed that self-compassion played a mediating role in the relationship of NSSI with mental pain.
ConclusionBased on the current findings, self-compassion can serve as a protective factor against mental pain. Thus, this factor can be considered in the formulation of prevention and treatment programs for non-suicidal self-injury behaviors in soldiers.
Keywords: Compassion, Mental Pain, Self-Injurious Behavior, Soldiers -
افکار خودکشی به افکار و باورهایی گفته می شود که فرد در مورد کشتن خودش دارد و از برنامه ریزی دقیق برای خودکشی تا یک احساس قابل ملاحظه را در برمی گیرد اما، شامل اقدام نهایی برای خودکشی نمی شود هدف این پژوهش، بررسی نقش تجربه ی ترومای دوران کودکی، واکنش پذیری شناختی و درد ذهنی در اقدام کننده به خودکشی و افراد بهنجار بود. برای این منظور طی یک پژوهش مقطعی- مقایسه ای، برای این منظور 121 نفر از افراد اقدام کننده به خودکشی با مسمومیت دارویی از بین مراجعین بیمارستان امام خمینی (ره) شهر کرمانشاه به شیوه ی نمونه در دسترس انتخاب و با 121 نفر از دانشجویان دانشگاه رازی از نظر تجربه ی کودک آزاری، واکنش پذیری شناختی و درد ذهنی مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج تحلیل به روش هم زمان،نشان داد که پانزده متغیر پیش بین 7/91 درصد پراش و درروش گام به گام سه متغیر پیش بین 2/89 درصد پراش برای تنها تابع ممیز از اختلاف بین دو گروه افراد اقدام کننده به خودکشی و دانشجویان تبیین می کند. به نظر می رسد با در نظر داشتن یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که پوچی / بی ارزشی، تجربه ی ترومای دوران کودکی و ناتوانی در پذیرش و مقابله با عوامل شناختی منفی می توانند زمینه ساز اقدام به خودکشی شوند.
کلید واژگان: تجربه ی کودک آزاری, واکنش پذیری شناختی, درد ذهنی, اقدام به خودکشی
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.