به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « درد زانو » در نشریات گروه « پزشکی »

  • افشین کریم زاده، هادی اسماعیلی*، علی رمضانی، مرضیه ارومیه، معصومه بیات
    سابقه و هدف

    اثربخشی ورزش های تثبیت کننده عضلات مرکزی تنه و لگن یا عضلات کر (Core) پیشتر در استئوآرتریت مفصل لگن و کمتر در زانو مطالعه و نشان داده شده است، استفاده از انواع ایستاده این ورزش ها، محدودیت اجتماعی انجام آنها را در محیط های مختلف، برطرف می کند. مطالعه حاضر به بررسی اثربخشی ورزش کر ایستاده بر درد و عملکرد مبتلایان به استئوآرتریت زانو در افراد، بدون فعالیت های سخت و اغلب با مشاغل نشسته، می پردازد. در طراحی این مطالعه سعی شده است از یک طرف با انتخاب این ورزش ها که محدودیت کمتری برای انجام دارند و از طرف دیگر با نظارت برفعالیت های شخصی و شغلی بیمار و در نتیجه کاهش عوامل مداخله گر تشدید کننده آرتروز زانو در طی درمان، سعی شد نتیجه گیری خالص تر و دقیق تری از اثراین ورزش ها به دست آوریم.

    روش کار

    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی است که در آن بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو برای ورود به مطالعه دعوت شدند و در صورت احراز شرایط و دریافت رضایت، به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه شاهد، که فقط برنامه انجام ورزش های درمانی متداول زانو را دریافت کردند و گروه مداخله، که علاوه بر آن ورزش ها، ورزش های کر ایستاده تجویز شد. در فواصل 6 و 12 هفته همگی با شاخص های VAS، WOMAC ، Lequesne و آزمون راه رفتن شش دقیقه ای (6WMT) بررسی شدند.

    یافته ها

    در این مطالعه 38 بیمار طبق پروتکل، مطالعه را تکمیل کردند. ویژگی های پایه و برون دادهای قبل از مداخله تفاوت معنا داری در دو گروه نداشتند. تجزیه و تحلیل درون گروهی نشان داد که تفاوت معناداری در درد VAS، WOMAC، ناراحتی و حداکثر فاصله در شاخص های Lequesne و 6MWT در هر دو گروه وجود دارد (0/05<p). همچنین، تجزیه و تحلیل درون گروهی نشان داد که تنها در گروه مداخله بین عملکرد بدنی WOMAC و فعالیت روزانه Lequesne تفاوت معناداری وجود دارد (0/05<p). نتایج تحلیل بین گروهی نشان داد که بین دو گروه در تمامی پیامدها در 12 هفته تفاوت معنا داری وجود داشت (0/0001<p) و در شاخص های VAS و Lequesne حتی در شش هفته نیز تفاوت معنا داری بین دو گروه مشاهده شد (0/05<p). اندازه اثر محاسبه شده بین دو گروه، در پیامد اولیه VAS، عدد 0/68 است.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد که ورزش کر ایستاده، می تواند منجر به کاهش درد، بهبود عملکرد و فعالیت بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو در مقایسه با ورزش های متداول شود.

    کلید واژگان: ورزش های کر Core, استئوآرتریت زانو, شاخص VAS, شاخص WOMAC, شاخص Lequesne, درد زانو, کیفیت زندگی}
    Afshin Karimzadeh, Hadi Esmaily*, Ali Ramezani, Marzieh Urumieh, Masume Bayat
    Background and Aim

    The effectiveness of stabilizing core muscles of the trunk and pelvis has been studied more in osteoarthritis (OA) of the hip and less in knee. Performing these exercises while standing, removes the limitation of performing them in different environments. The current study examines the effectiveness of standing core exercises on pain and performance of patients with knee OA, who have no strenuous activity and often have sedentary jobs. On the one hand, by reducing the social restrictions of doing these exercises and on the other hand, by reducing the occupational interfering factors that cause knee arthrosis, we have tried to get a purer and more accurate conclusion from these therapeutic exercises.

    Methods

    This is a randomized, controlled trial. Patients with knee osteoarthritis were invited to enter the study and if they met the criteria and received the consent, they were randomly divided into two groups. The control group, which only received the program of performing conventional exercises of knee OA, and the intervention group, which received the program of standing core exercises in addition to conventional exercises. The primary outcome of this study was visual analytic score (VAS) of pain and the secondary outcomes were Western Ontario and McMaster Universities Osteoarthritis Index (WOMAC), Lequesne and 6-minute walking test (6WMT) at 6 and 12 weeks.

    Results

    In this study, 38 patients completed the study per-protocol. The baseline characteristics and outcome measurements did not differ significantly before the intervention. Within-group analysis showed that there is a significant difference in VAS, WOMAC pain, discomfort and maximum distance of Lequesne and 6MWT indices in both groups (P<0.05). Also, within-group analysis showed that there was a significant difference in WOMAC physical performance and Lequesne daily activity only in the intervention group (P<0.05). The results of the between-group analysis showed a significant difference between the two groups in all outcomes in 12 weeks (P<0.0001), and in the VAS and Lequesne index, a significant difference can be seen between the two groups even in 6 weeks (P<0.005). The effect size on the primary outcome of VAS is 0.68 in the core exercise group compared to the control group.

    Conclusion

    The results of this study show that standing core exercises, after 12 weeks, causes a significant reduction of pain, improvement of function and activity in patients with knee osteoarthritis compared to conventional exercises, and its positive effect on pain or discomfort, ‘maximum distance walked’, and ‘activities of daily living’ after 6 weeks, also observed. Although previous studies showed the positive effect of core exercise on the pain index and activity of knee osteoarthritis patients, the results of this study showed that even standing core exercises may be effective.

    Keywords: Core Exercise, Knee Osteoarthritis, VAS Index, WOMAC Index, Lequesne Index, Knee Pain, Quality Of Life}
  • یوسف محمدی کبار، احد اعظمی*، طاهره اکراسرایان، فرهاد پورفرضی، محمد نگارش
    زمینه و هدف

    استیوآرتریت زانو عامل مهمی برای درد و ناتوانی در افراد جامعه به شمار می رود که در پژوهش حاضر به بررسی عوامل خطر استیوآرتریت اولیه زانو در بیماران با شکایت درد زانو و ارتباط آنها با استیوآرتریت زانو پرداخته می گردد.

    روش کار

    87 نفر در هر گروه وارد مطالعه شدند و از نظر سنی همسان سازی گردیدند. گروه مورد از بین خانم های زیر 50 سال که با شکایت درد زانو مراجعه کرده بودند و گروه شاهد نیز از میان بیماران با سن زیر 50 که با شکایت درد زانو و بدون یافته های رادیولوژیک اوستیوآرتریت، انتخاب گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد میزان استیوآرتریت زانو با شاخص توده بدنی ارتباط معنی داری دارد (0/001=p). ارتباط استیوآرتریت زانو با میزان ESR معنی دار نبود ولی افزایش CRP با p-value برابر با 0/01 با ریسک حدودا 3/5 برابری افزایش استیوآرتریت زانو همراه بود. با افزایش میزان تحصیلات، میزان استیوآرتریت زانو کاهش پیدا کرد (0/022=p). افزایش میزان فعالیت سرپایی شبانه روزی به طور معنی داری با افزایش استیوآرتریت زانو ارتباط داشت (0/032=p). در بررسی های انجام شده استیوآرتریت زانو با نوع سرویس بهداشتی مورد استفاده، استفاده از پله ارتباط آماری قابل توجهی از نظر آماری نداشت.

    نتیجه گیری

    استیوآرتریت زانو با شاخص توده بدنی؛ میزان تحصیلات، شاخص CRP و میزان فعالیت شبانه روزی ارتباط دارد و توصیه می شود که با کم‫کردن وزن در افراد با شاخص توده بدنی غیرطبیعی، ورزش و بهبود سبک زندگی از میزان بروز استیوآرتریت زانو و ناتوانی ناشی از آن کاسته شود.

    کلید واژگان: اوستئوآرتریت, عوامل خطر, درد زانو}
    Yousef Mohammadi Kebar, Ahad Azami*, Tahereh Ekrasarian, Farhad Pourfarzi, Mohammad Negaresh
    Background & objectives

    Knee osteoarthritis is an important cause of pain and disability in the community. The present study investigated the risk factors for primary osteoarthritis of the knee in patients with knee pain and their relationship with knee osteoarthritis.

    Methods

    87 patients were included in the study and were matched in terms of age. Cases consisted of female patients less than 50 years of age with knee pain and the control group was selected from patients under 50 years of age with knee pain and no radiographic findings of osteoarthritis.

    Results

    This study showed that the rate of osteoarthritis of the knee was significantly related to body mass index (p=0.001). The relationship between knee osteoarthritis and ESR was not significant, but an increase in CRP with a p-value of 0.01 was associated with a risk of approximately a 3.5-fold increase in knee osteoarthritis. With increasing education, the rate of knee osteoarthritis decreased (p=0.022). The Increased circadian outpatient activity was significantly associated with increased knee osteoarthritis (p=0.032). In performed assessments on osteoarthritis of the knee, there was no statistically significant relationship between the type of bathroom used, the use of stairs, and residential houses.

    Conclusion

    Knee osteoarthritis has a relationship with body mass index, Education level, CRP index, and circadian activity level. it is recommended to lose weight in people with abnormal body mass index, exercise, and improve their lifestyle to reduce the incidence of knee osteoarthritis and disability.

    Keywords: Osteoarthritis, Risk Factors, Knee Pain}
  • عباس عبدلی تفتی*، رسول قائدی، ساناز سادات سجادی، مرتضی دهقان
    زمینه و هدف

    شکستگی قسمت فوقانی استخوان ران یکی از شایع ترین شکستگی ها بخصوص در میان قشر سالمند است. جهت کاهش درد بیماران قبل از عمل جراحی، معمولا از تراکشن پوستی و اسکلتی استفاده می شود. در این مطالعه، استفاده از تراکشن پوستی و بالش زیر زانو را قبل از عمل جراحی در کاهش درد بیماران دچار شکستگی قسمت فوقانی ران مورد مقایسه قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه که بر روی بیماران دچار شکستگی قسمت فوقانی ران مراجعه کننده به بیمارستان آموزشی-درمانی آیت الله کاشانی شهرکرد انجام گرفت. بیماران به صورت تصادفی در 2 گروه تراکشن پوستی یا گروه بالش قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک بیماران شامل جنس، سن، شاخص توده بدن و سایر اطلاعات مانند نوع شکستگی، مدت زمان سپری شده از حادثه تا مراجعه به بیمارستان، میزان مصرف مسکن، مدت زمان بستری تا انجام جراحی، نوع وسیله مصرفی جهت تثبیت حین عمل جراحی و درد (VAS) با استفاده از پرسشنامه و از طریق مصاحبه ثبت گردید.

    یافته ها

    در گروه تراکشن 19 نفر مرد و 19 نفر زن با میانگین سنی 13/10±74/81 سال و در گروه بالش 15 مرد و 20 زن با میانگین سنی13/11±73/08 سال حضور داشتند. میانگین نمرات درد در اولین مراجعه (گروه تراکشن 2/08±7/31 و در گروه بالش 2/54±6/94) و نیز به تفکیک روزهای مورد مطالعه تا روز پنجم بستری در گروه تراکشن 2/07±2/40 و گروه بالش 0±2 اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد (0/05<P).

    نتیجه گیری

    با نظر به عوارض استفاده از تراکشن پوستی از جمله زخم پوستی و هزینه درمان متعاقب آن، در این مطالعه استفاده از بالش به جای استفاده از تراکشن پوستی با کاهش میزان درد مشابه روش تراکشن و عوارض کمتر همراه بود

    کلید واژگان: شکستگی قسمت فوقانی ران, تراکشن پوستی, درد زانو, بالش زیر زانو}
    Abbas Abdoli Tafti*, Rasoul Ghaedi, Sanazalsadat Sajjadi, Morteza Dehghan
    Background and Aim

    Proximal femoral fracture is one of the most common fractures, especially among elderly people. Skin and skeletal traction are usually used to reduce the pain in the patients before surgery. In this study we investigated the effects of skin traction and use of pillow under knee before surgery on pain relief in the patients with proximal femoral fracture.

    Material and Methods

    This study included patients with proximal femoral fractures referring to Ayatollah Kashani Hospital in Shahrekord in 2016. Patients were randomly assigned to skin traction and under knee pillow groups. Demographic data including gender, age, body mass index and other information such as type of fracture, time interval between the accident and referring to the hospital, the amount of sedatives taken, the time interval between admission and surgery, type of device used for surgical fixation and pain assessment by VAS were obtained after interview with the participants and recorded in a questionnaire.

    Results

    The traction group included 19 men and 19 women with a mean age of 74.81 ± 13.10 years and the under knee pillow group consisted of 15 male and 20 female participants with a mean age of 73.08 ± 13.11 years. The mean pain scores did not show any significant differences at the first visit (traction group 7.31±2.08; pillow group 6.94±2.54) and also on every separate day of the study up to the fifth day of hospitalization in the traction (2.40±2.07) and pillow groups (2±0) (P>0.05).

    Conclusion

    Considering the complications of skin transaction such as skin ulcers and its subsequent cost of treatment, in this study we found that use of pillow under knee was associated with a reduction in pain similar to the traction method and had fewer complications.

    Keywords: Proximal femoral fracture, Skin traction, Knee pain, Pillow under knee}
  • زینب زارع نژاد *، حسین شهدادی، علی منصوری
    مقدمه
    استئوآرتریت از مهم ترین علل ناتوانی در میان سالمندان است که باعث درد، کاهش کیفیت زندگی و افزایش وابستگی آنان می شود. طب گیاهی سبب رفع علائم درد و درنتیجه ارتقای سلامتی سالمندان می شود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مصرف کلم بروکلی بر کاهش درد مفاصل سالمندان مبتلا به استئوآرتریت زانو انجام شد.
    مواد و روش ها
    این کارآزمایی بالینی تصادفی در سال 1396 روی 40 سالمند مبتلا به استئوآرتریت زانو، مقیم در سرای سالمندان شهرستان زابل انجام شد. آزمودنی ها به دو گروه 20 نفری «کنترل و کلم بروکلی» تقسیم شدند. مدت زمان مطالعه 4 هفته بود. قیم آزمودنی ها رضایت نامه کتبی را تکمیل کرد. نمونه گیری با پرسش نامه دموگرافیک koos انجام شد. کلم بروکلی به صورت پودر 10 گرمی تهیه شد و سالمندان آن را در کنار یک وعده غذایی روزانه (ترجبحا همراه نهار) مصرف کردند. جهت مقایسه بین دو گروه، داده ها با آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 18 تجزیه وتحلیل شد.
    یافته ها
    نمرات گروه کنترل و کلم قبل از مداخله به ترتیب 8/73 و 14/18 و بعد از مداخله به ترتیب 7/29 و 13/06 بود که بیانگر عدم تفاوت شدت درد قبل از مداخله است (گروه کنترل 0/263=p و گروه کلم 0/001p=). مقایسه نمرات بعد از مصرف کلم بروکلی در گروه شاهد، حاکی از وجود اختلاف معنی دار در میانگین عملکرد بود (0/033p=).
    نتیجه گیری
    با توجه به موثر بودن کلم بروکلی بر شدت درد زانو، استفاده از آن در سالمندان مبتلا به استئو آرتریت پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: کلم بروکلی, سولفورافان, درد زانو, سالمند, استئوآرتریت}
    Zeynab Zarenazhad *, Hosien Shahdadi, Ali Mansouri
    Introduction
    Osteoarthritis is one of the most important causes of disability among the elderly, causing pain, knee stiffness, decreasing the quality of life of the elderly, and increasing their dependence. One of the non-causative nursing interventions eliminates the symptoms of pain and thus promotes comfort and health. The aim of this study was to investigate the effect of broccoli on the reduction of joints pain in elderly patients with knee osteoarthritis in Zabol elderly homes in 1396.
    Methods
    This randomized clinical trial was conducted on 40 elderly people with knee osteoarthritis (two groups of 20 controls and broccoli controls for 4 weeks) at the age of 96 years old in Zabol city. A standardized questionnaire was used to assess the data and then the data were analyzed using paired t-test and Chi-squash test in 18spss software.
    The sampling method was simple random sampling, so elderly patients with knee osteoarthritis were placed in one of the control and control groups by referring to the elderly home in Zabol. The data collection tools were: 1-Demographic questionnaire 2-questionnaire. Broccoli was packed in 10gr packs as a powder and placed in the elderly with a daily meal (preferably lunch) for 4 weeks.
    Result
    The two groups did not differ significantly in pain intensity before intervention. Comparison after intervention showed a significant difference in mean of performance (p
    Conclusion
    Considering the effectiveness of the intervention, the use of broccoli on the severity of knee pain in elderly patients with osteoarthritis based on the results of this study, is suggested as a low cost, safe and easy intervention in the elderly with knee osteoarthritis.
    Keywords: Broccoli, Sulfuraphan, Knee pain, Elderly, Osteoarthritis}
  • فریده دهقان منشادی، غلامرضا حاج ولیئی *، رشید حیدری مقدم، خسرو خادمی کلانتر، علیرضا یاوری کیا، منوچهر کرمی
    مقدمه
    در بیماران با اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک، درد همزمان در مفصل زانو و عضلات مرتبط با آن قابل پیش بینی است، با این حال، رابطه بین شدت درگیری مفصل زانو به ویژه در ناحیه قدام زانو و شدت اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک همچنان مورد بررسی و مطالعه است. در مطالعه حاضر به ارزیابی رابطه بین شدت درد کمپارتمان زانو و اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک پرداخته شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه مقطعی حاضر بر روی 100 بیمار با شکایت درد زانو انجام شده بود که به منظور ارزیابی درد خود به کلینیک ارتوپدی مراجعه نموده بودند. شدت درد در زانو از طریق سیستم نمره دهی درد قدامی زانو یا AKPS تعیین و طبقه بندی شد. اختلاف متوسط نمره درد در افراد با اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک و بدون اختلال عملکرد مفصل با آزمون t-test مقایسه و گزارش شد.
    یافته ها
    میانگین نمره AKPS در بیماران با اختلال عملکرد مفصل سکروایلیاک برابر 12.1 ± 33.2 و در گروه فاقد اختلال عملکرد مفصل سکروایلیاک برابر 18.6 ± 62.6 بود (P < 0.001). شیوع درد زانو در افراد با اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک 56 درصد و در گروه بدون اختلال عملکرد مفصل 10 درصد بود (P < 0.001).
    نتیجه گیری
    اگرچه نتایج مطالعه دال بر تفاوت معنی دار نمره شدت در افراد با اختلال عملکرد مفصل ساکروایلیاک و بدون اختلال عملکرد مفصل بود. بااین وجود انجام مطالعه با حجم نمونه بالاتر و بر روی جمعیت بزرگ تر با هدف افزایش تعمیم پذیری نتایج توصیه می گردد.
    کلید واژگان: مفصل ساکروایلیاک, درد زانو, کمپارتمان, عضله}
    Farideh Dehghan Manshadi, Gholamreza Haj-Valie *, Rashid Heydari
    Introduction
    Concurrent pain in the knee joint and its-related muscles is expectable in patients with sacroiliac dysfunction. However، the association between the severity of knee pain and the level of sacroiliac dysfunction is still unclear. The present study aimed to determine the association between the severity of sacroiliac dysfunction and the severity of pain due to involvement of knee compartment.
    Materials And Methods
    One hundred consecutive patients who visited an orthopedic clinic with the primary complaint of knee pain were recruited. According to specific diagnostic tests، 50 had sacroiliac dysfunction and 50 had no history of sacroiliac dysfunction. The severity of knee pain was determined using the Anterior Knee Pain Scale (AKPS). T-tests were then performed to compare the two groups in terms of AKPS scores.
    Results
    The mean AKPS score was 33. 2 ± 12. 1 in patients with sacroiliac dysfunction and 62. 6 ± 18. 6 in those without sacroiliac dysfunction (p < 0. 001). Moreover، anterior knee pain was more frequent in the first group (56% vs. 10%; p < 0. 001).
    Conclusion
    There is a significant association between the severity of anterior knee pain and severity of sacroiliac dysfunction. This association may be due to involvement of knee extensor muscles following the progression of sacroiliac dysfunction.
    Keywords: Sacroiliac joint, Knee pain, Compartment, Muscle}
  • سلیمان انصاری*، علیرضا علمیه، زهرا حجتی

    شواهد بالینی نشان می دهد که تمرین در آب می تواند برای مبتلایان به استیوآرتریت مفید باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی آثار برنامه تمرین ورزشی در آب بر میزان درد زانو، علایم بیماری، عملکرد حرکتی در فعالیت های روزانه و ورزشی- تفریحی (ADL) و کیفیت زندگی مردان بالای 50 سال مبتلا به استیوآرتریت زانو بود. تعداد 30 مرد بالای 50 سال مبتلا به استیوآرتریت زانو به صورت داوطلبانه، به عنوان نمونه انتخاب شدند و در یکی از دو گروه تمرین در آب و شاهد به صورت تصادفی قرار گرفتند. میانگین و انحراف استاندارد سن در دو گروه به ترتیب 3/08 ± 54/26 و 5/76 ± 57/6 سال، قد 4/99 ± 169 و 4/76 ± 168/13 سانتیمتر، وزن 8/11 ± 76/33 و 8/09 ± 71/53 کیلوگرم بود. شرکت کنندگان گروه اول، برنامه تمرینی ورزش در آب را به مدت 6 هفته و 3 جلسه در هر هفته زیر نظر محقق انجام دادند. موارد ارزیابی در دو مرحله قبل و بعد از 6 هفته شامل درد زانو، علایم، عملکرد حرکتی فعالیت های روزانه و ورزشی- تفریحی و کیفیت زندگی بود. شدت درد زانو، میزان علایم بیماری، عملکرد حرکتی در فعالیت های روزانه و ورزشی-تفریحی و کیفیت زندگی پس از اجرای پروتکل به میزان معنی داری در گروه تمرین در آب بهبود یافته بود (0/05>p)، در حالی که در گروه کنترل تغییرات معنی داری در هیچ یک از متغیرها مشاهده نشد  (0/05>p). نتایج نشان داد که برنامه تمرینی ورزش در آب می تواند به عنوان یک روش تمرینی ایمن و موثر در بهبود درد، علایم، عملکرد حرکتی و کیفیت زندگی مردان بالای 50 سال دارای استیوآرتریت زانو مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: استئوآرتریت, درد زانو, ورزش در آب}
    Soleyman Ansari*, Alireza Elmieh, Zahra Hojjati

    Clinical experiences indicate that aquatic exercises may have advantages for osteoarthritis patients. The purpose of this study was to examine the effects of aquatic exercise training on the knee pain and its symptoms as well as on the motor performance associated with daily living activities (ADL), sport-recreational activities, and the quality of life in men over 50. 30 men over 50 years old who suffered from knee osteoarthritis were selected voluntarily and were randomly assigned to aquatic exercise therapy and control groups. The means and standard deviations of age, height and weight of participants in each group were 54.26 ± 3.08 and 57.6 ± 5.76 yr 169 ± 4.99 and 168.13 ± 4.76 cm and 76.33 ± 8.11 and 71.53 ± 8.09 kg, respectively. Aquatic exercise training was carried out 3 times per week for 6 weeks. Knee pain, symptoms, motor function in daily activities and sport- recreation and quality of life were measured before and after exercise training. Results showed that the knee pain, symptoms, motor function in daily and sports – recreational activities and quality of life after the exercise protocol significantly improved in the aquatic exercise group (P < 0.05) however, there was no significant change in control groups from pre to post-test (p> 0.05). The results showed that aquatic exercises, as a safe and effective exercise method, could be incorporated to improve the pain, motor functions and quality of life in over-50-year-old males with knee osteoarthritis.

    Keywords: Osteoarthritis, Knee Pain, Aquatic Exercises}
  • سیده زهرا امامی رضوی، مهرداد کریمی، محمد کمالی نژاد
    زمینه و هدف
    در طب سنتی ایران، در درمان بیماری های مفاصل، به کرات از روغن کندر استفاده می شود اما اثر این روغن تاکنون مورد ارزیابی قرار نگرفته است.به کارگیری روغن موضعی کندر به عنوان یک در مان جایگزین جهت درمان خوراکی ودرمان موضعی داروهای ضد التهابی غیر استروییدی مطرح است. باوجود توان بالقوه آن در کاهش درد زانو وپیامدهای آن، تاکنون هیچ تحقیقی درباره اثر روغن کندر بر درد زانو انجام نشده است.لذا هدف از این مطالعه اثربخشی وایمنی درمان موضعی روغن کندر در کاهش علایم درد زانو می باشد.
    روش ها
    183 بیمار مرد وزن مبتلابه درد زانو که با معیارهای بالینی کالج آمریکایی بیماری های مفاصل وبافت همبند تطبیق داشتند مورد غربالگری قرار گرفته و154 بیمار انتخاب شد. شرکت کنندگان به طور تصادفی در سه گروه تحت درمان موضعی به مدت شش هفته قرار گرفتند: گروه روغن کندر به عنوان گروه مداخله،گروه روغن کنجد به عنوان گروه شاهدوگروه ژل دیکلوفناک به عنوان شاهد مثبت ودرمان رایج. میزان درد زانو به وسیله معیار قیاسی-دیداری وهمچنین پرسشنامه استاندارد فارسی شده پیامدهای استئوآرتریت وصدمات زانو مورد ارزیابی قرار گرفت. عوارض جانبی وایمنی روغن کندر توسط جدول معیار عوارض بالینی نسخه 4 سال 2010 بررسی گردید.
    یافته ها
    اثربخشی: گروه مداخله براساس پرسشنامه استاندار فارسی شده، پیامدهای استئوآرتریت وصدمات زانو، بهبودی را در درد زانو وعلایم آن در مقایسه با گروه شاهد نشان داد. (P = 0.04)اما فعالیتهای روزانه،ورزش، تفریح وکیفیت زندگی مرتبط با درد زانو به طور معنی داری بهبود نیافت. براساس معیار قیاسی، دیداری امتیاز های بیماران گروه روغن کندر به طور معنی داری نسبت به گروه روغن کنجد بهبود یافته بودند(P = 0.02)علاوه برآن گروه مداخله اثر بهبود درد را نسبت به گروه دیکلوفناک نیز نشان داد(P = 0.03)ایمنی: ارزیابی ایمنی وعوارض جانبی روغن کندر، یک مورد خارش پوستی درجه یک را گزارش کرد (1/48،0.02%)
    نتیجه گیری
    این کارآزمایی کنترل شده دارویی، اثرات بالقوه روغن موضعی کندر را در درمان علامتی درد زانو تایید کرد و تنها یک مورد خارش درجه یک مشاهده شد..
    کلید واژگان: طب سنتی ایران, روغن کندر, درد زانو}
    Z. Emami Razavi, M. Karimi, M. Kamalinejad
    Background
    Oliban oil is frequently used in daily rheumatologic practice in Traditional Iranian Medicine، but its benefit، remains to be evaluated. Using of Oliban oil offers an alternative to oral treatment and Topical NSAID therapy، with the potential for a reduced knee pain and outcomes. Up to now، there is no research about of Oliban oil effects in knee pain. The objective of this trial was to assess the efficacy and safety of topical Oliban oil in relieving the symptoms of knee pain (vajaol-rakbe).
    Methods
    We identified 183 men and women with knee pain that adapted to The American College of Rheumatology clinical criteria for the classification of osteoarthritis and inclusion criteria. The participants were randomly assigned classified into three groups to apply topical treatment their painful knee for 6 weeks: Oliban oil as intervention group، sesame oil as control group and diclofenac gel as usual and positive control group. The degree of knee pain was quantified by visual analogue scale (VAS) and Knee injury and Osteoarthritis Outcome Score (KOOS) Pain. Safety was evaluated with Criteria for Adverse Events (CTCAE) (v4. 2010).
    Results
    Efficacy: In K. O. O. S pain score، The intervention group showed an improvement in the pain and symptoms compared with the control group (P = 0. 04) but Activities of Daily Living (ADL)، Sport and Recreation (Sport/Rec) and Knee-related Quality of Life (QOL) don’t improvement significantly. The V. A. S. scores were significantly better for the patients who applied the the Oliban oil and topical diclofenac gel than for those who applied the sesame oil (p = 0. 02). Furthermore، The intervention group showed an improvement in the pain compared with the diclofenac group (P = 0. 03). Safety: safety assessments showed that topical Oliban oil caused skin pruritus in 1/48 (o. o2%).
    Conclusion
    this controlled drug trial demonstrates the potential efficacy and safety of topical Oliban oil in symptomatic treatment of knee pain and with only minor local skin pruritus.
    Keywords: Oliban oil, visual analogue scale, Knee injury, Osteoarthritis Outcome Score, knee pain, Criteria for Adverse Events, traditional Iranian medicine, vajaol, rakbe}
  • حمیدرضا آرتی، محمد فکور
    زمینه و هدف

    درد زانو یکی از علل شایع مراجعه بیماران به پزشک می باشد و علل برگشت پذیر و غیر قابل برگشت دارد. یکی از علل قابل برگشت درد زانو انحراف زاویه چهارسررانی از محدوده طبیعی است که 10% علل درد زانو را تشکیل می دهد. این مطالعه با هدف بررسی میزان ارتباط درد زانو با انحراف زوایه چهارسررانی در گروه های سنی مختلف و مقایسه آن در دو جنس، انجام شده است.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی-تحلیلی 100 بیمار (50 مرد و 50 زن) دارای درد زانو مراجعه کننده به کلینیک تخصصی ارتوپدی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور به روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه شدند. اندازه زاویه چهارسررانی و نمره شدت درد زانو در آنها اندازگیری شد. میزان انحراف زاویه چهارسررانی در هر دو جنس، در گروه های سنی مختلف، با استفاده از آزمون های آماری ANOVA، t و اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    زاویه چهارسررانی در 14% از مراجعین (10% مردان و 18% زنان) بزرگتر از محدوده طبیعی بود. بین شدت درد زانو و اندازه زاویه چهارسررانی در جمعیت کلی و در هر دو جنس همبستگی مثبت معنی دار وجود داشت (75/0=r، 05/0P<). بین گروه های سنی و اندازه زاویه چهارسررانی اختلاف معنی دار و همبستگی وجود نداشت (05/0P>). میانگین و انحراف معیار اندازه زاویه چهارسررانی در مردان 9/1±4/9 و در زنان 9/4±17 درجه بود (05/0P<).

    نتیجه گیری

    انحراف اندازه زاویه چهارسررانی در زنان نسبت به مردان بیشتر است که می تواند به علت اختلافات آناتومیک، سطح بالاتر استروژن، زایمان های متعدد، تغذیه نادرست، فعالیت های غلط و اختلافات ژنتیکی در زنان باشد.

    کلید واژگان: امتیاز درد, زاویه چهارسررانی, درد زانو}
    Hamidreza Arti, Mohammad Fakoor
    Background And Aims

    Knee pain is one of common cause that patients refer to orthopedic clinics and has several reasons. One group is reversible and other is irreversible. Excessive Q-angle composes of 10% causes of knee pain reasons and is recovered (90%) by physical therapy. This study was conducted for evaluation of correlation of knee pain with excessive Q-angle and comparing both sexes and ages groups.

    Methods

    100 patients (50 men and 50 women) in a simple convenience study were enrolled in this research. Q-angle and pain scale (VSA) were measured and then Q-angle deviation in both sexes and ages groups analyzed using ANOVA, t-test. Spearman test with SPSS17 software.

    Results

    The correlation between severity of knee pain and Q-angle in general population and in both sex was significant using of Spearman’s test. There was no significant correlation between different ages and Q-angle. There was significant relationship between Q-angle in men and women (P<0.05). 10% of men, 18% of women and 14% of general population refered to orthopedic clinic had Q-angle greater than normal range.

    Conclusion

    Higher level of Q-angle in females might be related to anatomical differences and high level of estrogen, multiparity, malnutrition, genetical differences and exceesive activity, in females.

  • علیرضا صادق پور، محمدعلی محسنی، رضا منصور
    زمینه و اهداف
    درد زانوعارضه شایعی بدنبال میله گذاری داخل مدولای تی بیا می باشد. چندین محل وارد کردن میله در این عمل توصیه شده است، ولی بهترین محل هنوز مورد بحث می باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه نتایج دو نوع اپروچ ترانس پاتلار و مدیال پاراپاتلار تاندون در میله گذاری اینترامدولاری تی بیا در درمان شکستگی های تی بیا است.
    مواد و روش ها
    در یک کارآزمایی بالینی تصادفی، 50 بیمار با شکستگی تنه تی بیا طی مدت 16 ماه در بیمارستان شهدا تبریز مورد بررسی قرار گرفتند. میله گذاری اینترامدولاری بعنوان روش جراحی در تمامی بیماران بکار گرفته شد که بوسیله دو اپروچ ترانس پاتلار (گروه T) و مدیال پاراپاتلار تاندون (گروه M) انجام شد. قرارگیری بیماران در هر گروه بصورت تصادفی صورت گرفت (25 بیمار در هر گروه). درد با استفاده از مقیاس عینی درد و نیز محدوده حرکتی زانو 2 هفته، 1، 3 و 6 ماه پس از عمل تعیین گردید.
    یافته ها
    23 بیمار مذکر و 2 بیمار مونث با سن متوسط 76/5±68/28 سال در گروه T و 21 بیمار مذکر و 4 بیمار مونث با سن متوسط 82/5±80/28 سال وارد مطالعه شدند (p بترتیب 667/0 و 942/0). دو گروه از نظر سطح تحصیلات، علت، محل و نوع شکستگی همسان بودند. متوسط امتیاز درد (VAS) 3 و 6 ماه پس از جراحی در گروه T بطور معنی داری بیشتر از گروه M بود (p بترتیب 013/0 و 009/0). محدوده حرکتی زانو و نیز طول انسیزیون جلدی و طول بیرون مانده میله از کورتکس قدامی تی بیا در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج مطالعه ما، هر دو اپروچ جراحی با نتایج عالی همراه هستند؛ با این وجود، ممکن است درد در روش ترانس پاتلار بیشتر باشد. بنابراین، روش مدیال پاراپاتلار تاندون در این زمینه توصیه می گردد.
    کلید واژگان: شکستگی های تی بیا, تثبیت اینترامدولاری شکستگی, درد زانو, اپروچ ترانس پاتلار, اپروچ مدیال پاراپاتلار}
    Alireza Sadeghpour, Mohammadali Mohseni, Reza Mansour
    Background And Objectives
    Knee pain is a common complaint after intramedullary nailing of tibia. Several entry sites have been described, but the optimal site remains a topic of debate. The aim of this study was to compare two surgical approaches, transpatellar and medial parapatellar tendon in tibial intramedullary nailing for treatment of tibial fractures.
    Materials And Methods
    In a randomized clinical trial, 50 patients with fracture of tibial shaft were recruited during a 16-month period in Tabriz Shohada Hospital. Intramedullary nailing was employed as the surgical technique in all patients through two different approaches; transpatellar (group T) and medial parapatellar tendon (group M). Patients were randomly assigned to each group (25 patients in each group). Pain was assessed by visual analogue scale (VAS), as well as range of motion (ROM) 2 weeks and 1, 3 and 6 months after operation.
    Results
    There were 23 males and 2 females with a mean age of 28.68±5.76 years in group T and 21 males and 4 females with a mean age of 28.80±5.82 years in group M (P=0.667 and 0.942, respectively). The mean score of pain (VAS) was significantly higher in group T three and 6 months after operation comparing with that in group M (P=0.013 and 0.009, respectively). Range of motion as well as length of skin incision and nail out of anterior tibial cortex was not significantly different between the two groups.
    Conclusion
    Based on our results, both approaches are safe; however, the transpatellar approach might be along with more pain for the patients. Therefore, the medial parapatellar tendon approach is recommended in this regard.
  • مهدی توکلی، فرید بحرپیما
    زمینه و هدف
    استئوآرتریت زانو یکی از شایع ترین و محدودکننده ترین بیماری های بشر می باشد. از حرکات کمکی غیر فعال ریتمیک موبیلیزاسیون در درمان این بیماری می توان استفاده کرد. در این مطالعه تاثیر موبیلیزاسیون درجه یک در کاهش درد آرتروز زانو بررسی شده است.
    مواد و روش کار
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی یکسوکور با روش نمونه گیری تصادفی می باشد. 30 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه فیزیوتراپی مس سرچشمه در سال 1386 با تشخیص استئوآرتریت به طور تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند. گروه اول تحت موبیلیزاسیون + تمرین درمانی، گروه دوم: تمرین درمانی و گروه سوم: موبیلیزاسیون قرار گرفتند. به علاوه، اولتراسوند با شدت کمتر از W/Cm2 2/0 به عنوان فریب دهنده (Placebo) برای همه گروه ها استفاده شد. مدت درمان، 10 جلسه طی 3 هفته بود. ابزار ارزیابی درد در این مطالعه، پرسشنامه WOMAC (نوع لیکرت) بوده و ارزیابی قبل و بعد از درمان و یک هفته بعد از اتمام دوره درمان انجام شد. از آزمون های Friedman، Kruskal-Wallis و Wilcoxon جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد و سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    مقایسه درد قبل و بعد از درمان در گروه های 1 (010/0 P=) و 3 (040/0 P=) تغییرات معنی داری را نشان داد اما این تغییرات در گروه 2 معنی دار نبود (135/0 P=). تفاوت درد در جلسه پیگیری نسبت به قبل از درمان تنها در گروه 1 معنی دار بود (007/0 P=). تغییرات درد بعد و قبل از درمان (504/0 P=)و در جلسه پیگیری نسبت به قبل از درمان بین سه گروه تفاوت معنی داری نشان نداد (18/0= P).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که موبیلیزاسیون درجه 1 درد استئوآرتریت زانو را کاهش می دهد. در صورتی که از تمرین درمانی در کنار موبیلیزاسیون استفاده نماییم تاثیر درمان حداقل برای مدت یک هفته ادامه خواهد یافت
    کلید واژگان: استئوآرتریت زانو, موبیلیزاسیون, تمرین درمانی, درد زانو}
    Mehdi Tavakkoli, Farid Bahrpeyma
    Background
    Knee osteoarthritis (OA) is one of the common disabling conditions in human. Joint mobilization is a passive rhythmic accessory movement therapy that is used in the treatment of OA. In this study, the effect of grade one mobilization, on pain reduction of knee OA has been investigated.
    Materials And Methods
    This study was an unidirectional blind clinical trial with random sampling from patients admitted to sarcheshme physiotherapy clinic in 2007. Thirty participants were divided into 3 groups randomly: group 1: Mobilization + Exercise therapy, group 2: Exercise therapy and group 3: Mobilization. Ultrasound with the intensity below 0.2 W/Cm2 was used for all groups as placebo. The treatment was done in 10 sessions during 3 weeks. Outcome was measured using was WOMAC questionnaire form (Likert Type). Measurements were done before and after treatment and one week after final treatment session. Friedman, Wilcoxon and Kruskal-Wallis tests were used for data analysis included.
    Results
    Comparison of pain between before and after treatment showed significant differences in group 1 (P=0.01) and group 3 (P=0.04) but was not significant in group 2 (P=0.135). The difference of pain at follow up visit was significant only in group 1 in comparison to before treatment (P=0.007). Pain reduction between before and after treatment (P=0.504) and before treatment and follow up session (P=0.18), showed no significant differences, between 3 groups.
    Conclusion
    This study showed that grade 1 mobilization can decrease the pain of knee OA. If exercise therapy is used combined with mobilization, the effect of treatment will continue at least for about one week.
  • پریسا نجاتی، بیژن فروغ، جلیل کوهپایه زاده، رضا معین الدین، مینا نجاتی
    زمینه و هدف
    سندرم درد پاتلوفمورال شایع ترین سندرم استفاده ی بیش از حد در بین ورزشکاران می باشد و تقریبا 40 درصد موارد درد های قدام زانو در مراجعه کنندگان به کلینیک های پزشکی ورزشی را شامل می شود. این بیماری در دختران ورزشکار شایع تر است، مخصوصا در گروه سنی نوجوان و جوان بیشتر دیده می شود. علایم بیماری شامل درد پشت یا اطراف کشکک می باشد که با بالا و پایین رفتن از پله ها و چمباتمه زدن و نشستن برای مدت طولانی تشدید می شود. فاکتور های مختلفی از جمله افزایش زاویه ی پروناسیون پا، در همراهی با این بیماری دیده می شود و می تواند از علل ایجاد بیماری باشد. هدف مطالعه ی ما ارزیابی تاثیر اصلاح پروناسیون پا با کمک کفی در میزان درد زانو و افزایش کیفیت کارکرد ورزشکاران بود.
    روش بررسی
    418 ورزشکار خانم در پنج رشته ی ورزشی فوتبال، والیبال، دومیدانی، کوهنوردی و شمشیربازی از باشگاه های مختلف سطح شهر تهران به طور اتفاقی انتخاب شدند و علایم کلینیکی سندرم پاتلو فمورال در آن ها ارزیابی شد. افراد مبتلا به سندرم پاتلو فمورال مشخص شدند و سپس زاویه ی پروناسیون پا در آن ها اندازه گیری شد. در افرادی که این زاویه از 9 درجه بیشتر و زاویه ی قوس طولی پا از 141 درجه کمتر بود، ارتز داده شد. شدت درد با استفاده از VAS اندازه گیری و کارکرد ورزشی افراد از نظر 5 زیر گروه (علایم بیماری، درد، میزان فعالیت های روزمره، فعالیت های ورزشی و کیفیت زندگی) با استفاده از پرسشنامه ی KOOS ارزیابی شد. از افراد خواسته شد که ارتز را روزانه حداقل 8 ساعت استفاده نمایند. دو هفته پس از مصرف ارتز، مجددا KOOS و VAS ارزیابی شد. نتایج با مقادیر قبل از ارتز مقایسه گردید.
    یافته ها
    مقادیر به دست آمده از درد و کارکرد قبل و بعد از مداخله با استفاده از آزمون T بررسی شد. دو هفته پس از استفاده از ارتز درد زانوی ورزشکاران کاهش واضحی داشت (0001/0P<). پس از شش هفته نیز کاهش درد چشمگیر بود (0001/0p<). از نظر کارکرد نیز بهبودی واضحی در هر یک از زیر گروه های پرسشنامه KOOS حاصل شد. بهبودی علایم پس از 6 هفته گزارش شد (0001/0P<)، کاهش درد پس از 2 و 6 هفته به ترتیب با 0001/0P< و 0001/0P<، افزایش فعالیت های روزمره زندگی پس از 2 هفته (004/0(P= و 6 هفته (0001/0P<) معنی دار بود، بهبود فعالیت های ورزشی پس از 2 هفته (012/0P=) و پس از 6 هفته (0001/0P<) واضح بود و کیفیت زندگی افراد پس از 6 هفته بهبودی واضحی داشت (0001/0P<).
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه ی ما بهبودی واضحی را با استفاده از ارتز در کاهش میزان درد زانو و افزایش کارکرد ورزشکاران مبتلا به سندرم پاتلو فمورال دارای افزایش پروناسیون پا نشان داد.
    کلید واژگان: ورزشکاران خانم, درد زانو, پروناسیون پا, ارتز پا}
    P. Nejati *, B. Forugh, J. Kuhpayezade, R. Moeineddin, M. Nejati
    Bacground and
    Objective
    Foot orthoses are a common intervention for patients with patellofemoral pain syndrome but, limited information is available in the effects of foot orthoses on knee pain and function of athletes with patellofemoral pain syndrome. The aim of our study was to determinate the effects of foot orthoses on reducing pain and increasing function of athletes with patellofemoral pain syndrome who demonstrated excessive foot pronation.
    Materials And Methods
    418 female athletes between 15 – 35 years old in running, soccer, volleyball, fencing and mountain climbing were examinated. Among these athletes 25 subjects with patellofemoral pain syndrome had excessive foot pronation. The severity of pain was measured by VAS (visual analog scale) and their function were measured by KOOS (knee injury and osteoarthritis outcome score). Full length firm foot orthoses were given to athletes which at least 8 hours during the day was used. After 2 weeks: pain by VAS and function by KOOS were evaluated. After 6 weeks these variables were measured again.
    Results
    The results of analysis of variance in repeated measures indicated a statistically significant improvement in pain by VAS after 2 weeks (p value=0.001) and after 6 weeks (p value=0.001). Improvement of function on KOOS were statistically significant at 5 subscales: reduction of symptoms after 2 weeks was not prominent but after 6 weeks was significant (p value=0.001) and reduction of pain after 2 weeks (p value=0.001), reduction of pain after 6 weeks (p value=0.001) and improvement of ADL after 2 weeks (p value=0.004) and after 6 weeks (p value = 0.001) and improvement of sport activities after 2 weeks (p value=0.012) and after 6 weeks (p value=0.001) and improvement in QOL after 6 weeks (p value=0.001).
    Conclusion
    Our results confirmed a significant improvement in reducing pain and increasing function of female athletes with patellofemoral pain syndrome and excessive foot pronation after foot orthoses.
    Keywords: Knee pain, Foot pronation, Function, Foot orthoses, Female athletes}
  • پریسا نجاتی، بیژن فروغ، رضا معین الدین، مینا نجاتی
    چکید ه
    سابقه وهدف
    سندروم درد پاتلوفمورال شایع ترین بیماری ناشی از استفاده بیش از حد در ورزشکاران و یکی از علل شایع درد قدام زانو در ورزشکارانی است که به کلینی کهای پزشکی ورزشی مراجعه می کنند و در ورزشکاران خانم جوان شایع تر است. علایم شامل درد اطراف یا پشت استخوان کشکک است که با بالا و پایین رفتن از پله، چمباتمه زدن و نشستن طولانی افزایش می یابد. هدف مطالعه بررسی شیوع سندروم درد پاتلوفمورال در ورزشکاران خانم پنج رشته ورزشی بود. مواد و رو شها: بر اساس یک مطالعه مقطعی توصیفی 418 ورزشکار خانم در گروه سنی 15 تا 35 سال به طور تصادفی در رشته های فوتبال و والیبال و دومیدانی و شمشیر بازی و کوهنوردی در ورزشگا ه های شهر تهران معاینه شدند. تعداد فوتبالیس تها 190 نفر، تعداد والیبالیس تها 103 نفر، دوند ه ها 42 نفر، شمشیر بازان 45 نفر و کوهنوردان 38 نفر بودند و از بین آنها افرادی که دارای درد قدام زانو به علت سندروم پاتلوفمورال بودند توسط معاینه مشخص کردیم.
    یافته ها
    از میان 190 فوتبالیست، 26 ورزشکار دارای سندروم درد پاتلوفمورال بودند) 68 / 13 %(و از بین 103 والیبالیست، 21 نفر دارای سندروم درد پاتلوفمورال بودند) 38 / 20 %(و تعداد افراد دارای سندروم درد پاتلوفمورال در رشته های دومیدانی و شمشیر بازی وکوهنوردی به ترتیب: 7 نفر) 6/ 16 %(، نفر) 33 / 13 %(، 10 نفر) 31 / 26 %(.
    نتیجه گیری
    از 418 ورزشکار مورد معاینه، 70 نفر سندروم درد پاتلوفمورال داشتند که از این میان کوهنور دها شای عترین گروه بودند و بعد والیبالیس تها، سپس دوند ه ها که در گروه سوم جای داشتند.
    کلید واژگان: ورزشکاران خانم, درد زانو, سندروم درد پاتلوفمورال, شیوع}
  • سیدمختار اسماعیل نژاد گنجی، مسعود بهرامی
    سابقه و هدف
    دردهای مکانیکال شانه، کمر و زانو از شایع ترین بیماری های سیستم عضلانی اسکلتی می باشند که برای درمان آنها از داروهای ضد التهابی و فیزیوتراپی استفاده می شود. از آنجا ئی که اثر ورزش در درمان این گونه دردها کاملا مشخص نشده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر ورزش در درمان دردهای مکانیکال شانه، کمر و زانو انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت نیمه تجربی در طی سال های 83-85 در 450 نفر از بیمارانی که به علت دردهای مکانیکال شانه (150 نفر)، کمر(150 نفر) و زانو(150 نفر) به کلینیک ارتوپدی دانشگاه علوم پزشکی بابل مراجعه نموده بودند انجام گرفت. به بیماران آموزش های لازم جهت بی دردی و کاهش درد داده شد و به آنها توصیه گردید که هر روز به مدت یک ساعت بر حسب علاقه ورزش های هوازی مثل شنا، پیاده روی، تندروی، دویدن، دوچرخه سواری انجام دهند. بیماران هر دو ماه یکبار و در طی یکسال و نیم پیگیری شدند و میزان پاسخ به درمان در هر سه گروه مقایسه گردید.
    یافته ها
    میانگین سنی بیماران با درد شانه 22±36، درد کمر 28±41 و با درد زانو 25±48 سال بود. متوسط شروع درد تا مراجعه در بیماران با درد شانه 45±83، درد کمر 80±93 و درد زانو 30±48 روز بود. ورزش هوازی باعث بهبودی کامل درد در 80% بیماران با درد شانه، 88% بیماران با درد کمر و 3/73% با درد زانو گردید. میزان درمان در بیماران با درد کمر بطور معنی داری بیش تر از دو گروه دیگر بود (03/0=p).
    بحث و نتیجه گیری
    این بررسی نشان داد که ورزش هوازی در درمان دردهای مکانیکال موثر می باشد. لذا نهادینه کردن ورزش به ویژه از نوع هوازی باید در جامعه، به عنوان یک اصل در پیشگیری از دردهای شایع اسکلتی – عضلانی مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: ورزش هوازی, درد کمر, درد شانه, درد زانو, دردهای مکانیکی}
  • فرید رضایی مقدم، کامران آزما، سیداحمد رئیس سادات، نیره سعادتی، علیرضا شمس الدینی، ایمان ناصح
    مقدمه
    درد زانو یکی از شایع ترین شکایاتی است که باعث مراجعه بیماران به پزشک می شود. کوتاهی عضلات اندام تحتانی (به خصوص عضلات پیرامون زانو) و فقدان انعطاف پذیری مناسب آنها از علل مهم آسیب های اسکلتی عضلانی و درد زانوست. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر دوره آموزش نظامی پایه بر درد زانو و انعطاف پذیری عضلات پیرامون آن بود.
    مواد و روش کار
    طی یک مطالعه کارآزمایی خودکنترل شونده، 100 نفر از سربازان پادگان 4-0 بیرجند که شکایتی از درد یا سایر مشکلات زانو نداشتند، مورد بررسی قرارگرفتند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. در این مطالعه مشخصات دموگرافیک و متغیرهایی از قبیل اختلالات ساختمانی مفاصل، یافته های معاینات بالینی زانو و همچنین زوایای دامنه حرکتی پاسیو مفاصل اندامهای تحتانی، جهت سنجش میزان انعطاف پذیری عضلات اندام های تحتانی (به وسیله گونیامتر) در 2 مرحله قبل و بعد از دوره آموزشی سه ماهه مورد اندازه گیری و مقایسه قرارگرفت.
    نتایج
    تا پایان دوره آموزشی 20 نفر (20%) دچار درد زانو شدند. در معاینات پایان دوره فراوانی تست شراگ مثبت به 26 نفر (26%) رسید (05/0> P) ولی یافته های سایر تست های بالینی تغییر معنی داری پیدا نکرد. از میان سربازانی که در طی دوره آموزشی دچار درد زانو شده بودند، 11 نفر (55%) ژنوواروم، 5 نفر (25%) کالکانئووالگوم و 4 نفر (20%) صافی کف پا داشتند که در مقایسه با کل افراد مورد مطالعه در مورد فراوانی ژنوواروم و کالکانئووالگوم اختلاف معنی دار (05/0> P) و در مورد صافی کف پا، اختلاف از نظر آماری بی معنی بود. در طی 3 ماه دوره آموزشی، انعطاف پذیری عضله چهار سر رانی 79/0 ± 81/7 درصد، همسترینگ ها 57/0 ± 91/7 درصد، خلف ساق 2 ± 72/25 درصد و ادداکتورهای ران 52/2 ± 66/32 درصد افزایش یافت (05/0> P).
    بحث و نتیجه گیری
    کوتاهی عضلات و فقدان انعطاف پذیری مناسب از شیوع بالایی در میان سربازان برخوردار است. دوره آموزش نظامی پایه، تاثیر بسیار خوبی در افزایش انعطاف پذیری عضلات پیرامون زانو دارد. سندرم پاتلوفمورال یافته اصلی در مبتلایان به درد زانو در طول دوره است، بنابراین بایستی تا حد امکان از انجام تمرین های مستعد کننده کندرومالاسی پاتلا اجتناب شود. در کل توصیه می شود لااقل در سربازانی که سابقه درد زانو داشته اند در ابتدای دوره آموزشی، معاینات غربالگری اسکلتی عضلانی از جمله معاینه مفصل زانو و پیرامون آن انجام شود. ضمنا افزودن انجام تمرینات کششی مناسب در برنامه آموزش نظامی، منطقی و ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: آموزش نظامی پایه, انعطاف پذیری عضلات, درد زانو, کندرومالاسی پاتلا}
    Rezaee Moghaddam F., Azma K., Raeissadat S. A., Saadati N., Shamsoddini A. R., Naseh
    Introduction
    Knee pain is one of the most common musculoskeletal complaints. Musculoskeletal injuries resulted of overuse, reduce the efficiency of training among recruits underwent basic military instruction. The aim of this study was to determine the effect of basic military training on knee pain and muscular flexibility of lower limbs.
    Materials And Methods
    100 soldiers (having no complaint of knee pain) from military training center of Birjand (0-4) were studied. Physical examination of knee and passive range of motion of lower limbs were assessed before and immediately after a 3-month priod of basic military training. All musculoskeletal complaints and injuries were documented prospectively during the study. Data was analyzed with SPSS11.5. Wilcoxon and ANOVA were used to compare mean values and significancy level was considered at p<0.05.
    Results
    During the study, 20 soldiers (20%) complained of knee pain. Frequency of positive sherug test increased (p<0.05) but no significant changes in the results of other tests were seen. At the end of the training, flexibility of all tested muscles was improved: Hamestrings (7.91 ± 0.57%), Gasterosuleus (25.72 ± 2%), Thigh adductors (32.66 ± 2.52%) and Quadriceps (7.81 ± 0.79%).
    Discussion
    Pattelofemoral syndrome was the most common finding in new cases of knee pain during the military training period. Due to high incidence of muscle shortness, an appropriate stretching exercise is recommended both to improve flexibility and prevent injuries.
    Keywords: Basic military training, Muscular flexibility, Knee pain}
  • بتول زمانی، علیرضا عبادی، غلامعباس موسوی، نوشین بیات
    سابقه و هدف
    با توجه به فراوانی استئوآرتریت زانو و عوارض و ناتوانی ناشی از این بیماری و عدم آگاهی از وضعیت آن در منطقه کاشان، این مطالعه به منظور تعیین فراوانی استئوآرتریت زانو و عوامل خطرساز آن در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کاشان در سال 1383 صورت پذیرفت.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به صورت توصیفی انجام شده است. در این مطالعه کلیه 1000 بیمار با درد زانو مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شده است. از بیمارانی که در معاینه بالینی علایم بالینی استئوآرتریت زانو را نشان دادند، عکس ساده رادیولوژی زانو تهیه شد و افراد با یافته های بالینی طبق معیارهای بالینی انجمن روماتولوژی آمریکا (ACR) و یافته های رادیولوژیک دال بر استئوآرتریت زانو مورد مطالعه قرار گرفتند و نتیجه معاینه بالینی و رادیولوژی زانو در فرم اطلاعاتی ثبت گردید. اطلاعات مربوط به بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو از قبیل سن، جنس، قد، وزن، شاخص توده بدنی (BMI)، سابقه ترومای شدید به زانو، سابقه مصرف سیگار در فرم اطلاعاتی ثبت شد. داده های فرم اطلاعاتی استخراج و نتایج به صورت آمار توصیفی گزارش گردید. از آزمون c2 و فیشر جهت تحلیل استفاده شد.
    نتایج
    از 1000 بیمار با درد زانو مکانیکی مورد مطالعه، 350 نفر (35 درصد) مبتلا به استئوآرتریت زانو بودند. از این تعداد 307 نفر (7/87%) زن و 43 نفر (3/12%) مرد بودند. BMI در 3/56% از این افراد بیش از kg/m2 9/39-30 بود (چاق) و در 2/0% کمتر از kg/m2 19 بود. 28 نفر (8%) در گروه سنی 39-30 سال و 124 نفر (4/35%) در گروه سنی 59-50 سال قرار داشتند. این دو گروه کمترین و بیشترین گروه سنی افراد مبتلا به استئوآرتریت را شامل می شدند. در بین بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو 37 نفر (6/10%) سابقه ترومای شدید به زانو داشتند. شایع ترین یافته بالینی کریپتاسیون (8/88%) و حساسیت در لمس زانو (2/63%) و شایع ترین یافته رادیولوژیک کاهش فاصله مفصلی و استئوفیت (100%) بود.
    نتیجه گیری
    در بین عوامل خطرساز ایجادکننده استئوآرتریت زانو مهمترین عامل بعد از سن، چاقی می باشد، لذا به منظور کاهش وزن، آموزش و حرکات ورزشی و تغییر عادات غذایی توصیه می گردد تا از میزان بروز استئوآرتریت و ناتوانی ناشی از آن کاسته شود.
    کلید واژگان: استئوآرتریت زانو, درد زانو, عوامل خطرساز, شاخص توده بدنی (BMI)}
    Batool Zamai *, Ali Reza Ebadi, Gholam Abbas Moosavi, Noushin Bayat
    Background
    Considering the increasing prevalence of knee joint pain and its complications and lack of adequate information about its causes this study was carried out to evaluate the incidence of knee joint osteoarthritis and its risk factors in patients referring to out patient departments of Kashan in 2004.
    Materials And Methods
    One thousand patients with knee joint pain enrolled to this cross sectional descriptive study. Knee joint X-ray was obtained from patients with signs and symptoms of osteoarthritis and those complying the criteria of American Society of Rheumatology (ACR), were selected and their demographic data including age, sex, weight, body mass index (BMI), history of trauma to knee, and smoking were recorded and analyzed with Chi square, and Fisher Exact tests.
    Results
    Three hundred and fifty patients (35%) had knee joint arthritis. From 350 patients 43 (12.3%) were male, and 307(87.7%) female. The most common age range of involvement in both males and females was 50-59. The most common BMI range was 30-40 Kg/m². Thirty seven (10.5%) of patients had history of severe trauma to knee joint.
    Conclusion
    This study showed that the most important risk factor for knee joint osteoarthritis in adult is heavy weight. Previous injuries to the knee joint and occupational factors are other important factors.
  • سیدمحمدابراهیم موسوی
    هدف
    هدف از این مطالعه شناسایی عوامل موثر در آستئوآرتریت زانو برآورد شیوع آن در زانوها بوده است.
    روش بررسی
    نوشتار فوق حاصل مطالعه ای گذشته نگر است و روی پرونده های 176 نفر از مراجعه کنندگانی که از درد زانو شکایت داشته و طی آبانماه 1377 لغایت مردادماه 1378 به درمانگاه های ارتوپدی تهران مراجعه کرده اند و تشخیص استئوآرتریت برای آنها داده شده، انجام گرفته است. انتخاب پرونده ها به طور تصادفی بوده است.
    یافته ها
    شیوع استئوآرتریت در «فقط زانوی چپ» برابر %22/9، در «فقط زانوی راست» 9 برابر %39/4 و در هر «دو زانو» %37/6 است. متغیر جنس بر شیوع این بیماری اثر معنی داری دارد (P<0/002) به طوری که شیوع در زنان بیش از مردان دیده می شود. هر چند به طور کلی شیوع این بیماری در شهر بیشتر از روستاست، ولی این اختلاف معنی دار نیست و محل سکونت اثر معنی داری بر این بیماری نشان نمی دهد (P<0/1471). با افزایش سن، شیوع استئوآرتریت زانو افزایش می یابد (P<0/001). به طور کلی، شغل افراد بر استئوآرتریت زانو موثر است، به طوری که، شیوع این بیماری در افرادی که کارهای یدی دارند، بیشتر از کسانی است که کار فکری انجام می دهند. در بین عوامل تشدید درد، هم در مجموع، هم در «هر دو زانو» و هم در «فقط زانوی راست»، بیشترین تاثیر را «نشستن چهار زانو» و کمترین اثر را «پیاده روی کوتاه» داراست، در حالی که «پیاده روی طولانی» در «فقط زانوی چپ» بیشترین اثر و «در حال استراحت» کمترین اثر را نشان نی دهد. «استراحت کامل» هم در مجموع، هم در هر دو زانوی راست، به طور متوسط %40 باعث بهبودی درد می شود. در حالی که هم در مجموع، هم در زانوی راست و هم در هر دو زانو، «نشستن روی صندلی و مبل» کمترین اثر را در بهبودی درد دارند، ولی در «فقط زانوی چپ»، «دراز کردن پا» کمترین اثر را در بهبودی درد داشته است.
    نتیجه گیری
    عوامل فیزیکال شامل تغییر شکل ظاهری مفصل در حال ایستادن، دامنه حرکات زانو و پارگی در منیسک ها بر این بیماری اثر معنی داری دارند، همچنین عواملی که از طریق مشاهدات رادیولوژیک مشاهده شده اند نظیر لاغری در مفصل، اسکلروزه شدن استخوان زیر غضروف، تشکیل کیست، تشکیل استئوفیت و غیر طبیعی بودن زائو از نظر بیومکانیکی بر استئوآرتریت زانو اثر معنی دار دارند. متغیرهای قد، وزن، ضربه دیدن زانو، سابقه عفونت آن، استفاده از صندلی و مبل، درمان های دارویی، نوع سیستم بهداشتی، ورزش کردن، درمان های غیر دارویی از جمله دیگر عوامل موثر بر این بیماری هستند.
    کلید واژگان: زانو, استئوآرتریت, درد زانو, شیوع استئوآرتریت}
    Seyyed Mohammad Ebrahim Mousavi
    Objective
    The goal of the study was to investigate the major factors influencing knee osteoarthritis and to estimate its prevalence.
    Materials and Methods
    This article is the outcome of an Ex Post Facto study on the files of 176 patients complaining of knee pain who referred to orthopedic clinics in Tehran within the period of 10 months from 1998 November to 1999 August. The selection of the files was implemented randomly.
    Results
    The prevalence of osteoarthritis in "only left knee" cases turned out to be 22.9%, in "only right knee" cases 39.4%, and in "both knees" cases 37.6%. The gender variable showed a significant effect on the prevalence of this condition (p<0.002) so that the prevalence in males is higher than that in females although the prevalence is higher in urban than in rural areas, this difference is not significant indicating that location does not influence this condition (p<1471). Other results showed that there is a significant positive go-togetherness between age and the prevalence of the condition (p<0.00l). There is also a significant positive correlation between occupations demanding physical labor and the prevalence of the condition. From factors aggravating pain in both "only right knee and both knees" cases, the highest effect belongs to sitting with entirely bent knees, and the lowest has to do with short distance walking, whereas in the case of "only left knee" cases long distance walking has the highest and rest the lowest effect on pain increase in all the three groups. Full rest leads to 40% decrease in pain, while sitting on a chair has the lowest effect on the relief of the pain, but in "only left knee" cases extending the lower extremities in sitting has the lowest effect on pain relief. Physical factors including apparent joint deformity in standing position, knee range of motion and meniscus laceration have a significant effects on this condition.
    Conclusion
    Furthermore factors noticed through radiological observations such as joint atrophy, sub-cartilaginous bone sclerosis, cyst formation, osteophyte formation and biomechanical abnormality in the knee, all have significant effects on knee osteoarthritis. Factors including height, weight, knee trauma, knee infection record, using chairs, pharmaceutical treatment, health system type, doing exercises, and treatment non-pharmaceutical also have an impact on this condition.
    Keywords: Knee osteo, arthritis, Left knee, Right knee, Both knee}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال