جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "فعالیت حرکتی" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرین در منزل با اضافه بار عملکردی بر استقلال عملکردی، تعادل، راه رفتن و تغییرات الکترومیوگرافی بیماران سکته مغزی مزمن بود.
مواد و روش هانمونه آماری شامل24 نفر بیمار سکته مغزی مزمن مراجعه کننده به کلینیک بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد بود. آن ها به صورت تصادفی در دو گروه مساوی (مداخله و کنترل) تقسیم شدند. مقیاس اندازه گیری تعادل برگ، آزمون استقلال عملکردی، اندازه گیری و مداخله راه رفتن دالی و بررسی الکترومیوگرافی عضلات چهارسر رانی و درشت نی قدامی برای هر دو گروه درمراحل پیش آزمون و پس آزمون پس از 12 هفته، اجرا شد.
یافته هاتمرین در منزل همراه با اضافه بار عملکردی به طور قابل توجهی باعث بهبود تعادل، راه رفتن و استقلال عملکردی در گروه مداخله شد. در آزمون الکترومیوگرافی در عضلات تیبیالیس قدامی و چهار سر ران در گروه مداخله پیشرفت مشاهده شد.
نتیجه گیریداده های ما نشان داد که علاوه بر تمرینات بالینی، تمرین در منزل با استفاده از وزنه یا کاف وزنه می تواند منجر به بهبود استقلال عملکرد، راه رفتن و تعادل در بیماران سکته مغزی مزمن شود.
کلید واژگان: فعالیت حرکتی, ماهیچه ها, توانبخشی عصبی, بیماری های سیستم عصبیIntroductionThe purpose of this study was to investigate the effect of home-based exercise with functional overload on functional independence, balance, walking, and electromyographic changes in chronic stroke patients.
Materials and MethodsThe statistical sample consisted of 24 chronic stroke patients referred to the clinic of Shohadaye Ashayer Hospital in Khorramabad, Iran. They were randomly divided into two equal groups (intervention and control). Berg Balance measurement scale, functional Independence test, Dolly walk measurement and intervention, and electromyography examination of quadriceps femoris and tibialis anterior muscles were investigated for both groups in the pre-test and post-test stages after 12 week.
ResultsHome-based exercise with functional overload significantly improved balance, walking, and functional independence tests in the intervention group. In the electromyography test, an improvement in the amplitude of the tibialis anterior and quadriceps femoris muscles has been observed in the intervention group.
ConclusionOur data revealed that in addition to clinical exercises, home-based exercises using weights or weight cuffs may lead to improvements in independent functioning, walking, and balance in in chronic stroke patients.
Keywords: Motor Activity, Muscles, Neurological Rehabilitation, Nervous System Diseases -
مقدمه
با پیشرفت تکنولوژی، بازی های رایانه ای امکانات جدیدی را در زمینه فعالیت بدنی کودکان باز کرده است. یکی از این زمینه های مهم بهبود انگیزه و مهارت های حرکتی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر تمرینات واقعیت مجازی و تمرینات سنتی بر انگیزه و مهارت های حرکتی کودکان بود.
مواد و روش هاجامعه آماری این پژوهش نیمه تجربی، دانش آموزان پسر 10 تا 12 ساله مدارس ابتدایی استان لرستان بود. بر اساس نمرات پیش آزمون، 45 کودک به سه گروه 15 نفری گروه تمرینات واقعیت مجازی، گروه تمرینات سنتی و گروه کنترل تقسیم شدند. هر یک از کودکان گروه های آزمایشی در یک برنامه آموزشی شامل دو جلسه در هفته به مدت هشت هفته، مجموعا 16 جلسه شرکت کردند.
یافته هامطالعه ما نشان داد که تمرینات واقعیت مجازی بر بهبود تمامی خرده آزمون های انگیزش کودکان تاثیر معنی داری داشت. علاوه بر این، این نوع تمرین تاثیر معنی داری بر بهبود تمامی خرده مهارت های دستکاری و برخی خرده مهارت های جابجایی داشت. همچنین تمرینات سنتی باعث بهبود معنی دار در برخی از خرده آزمون های انگیزش کودکان شد. این نوع تمرین باعث بهبود معنی دار در برخی خرده مهارت های دستکاری و برخی خرده مهارت های جابجایی شد. مقایسه بین دو نوع تمرین نشان داد که تمرینات واقعیت مجازی انگیزه درونی را به طور موثرتری نسبت به تمرینات سنتی افزایش داد، در حالی که تمرینات سنتی در تقویت انگیزه بیرونی در مقایسه با تمرینات واقعیت مجازی موثرتر بود. در زمینه خرده مهارت های دستکاری، تمرینات واقعیت مجازی به طور معنی دار تاثیر بیشتری نسبت به تمرینات سنتی داشت. با این حال تفاوت معنی داری بین دو نوع تمرین در زمینه خرده مهارت های جابجایی مشاهده نشد.
نتیجه گیریبر اساس یافته های ما، استفاده از بازی های واقعیت مجازی برای تقویت موثر انگیزه و مهارت های حرکتی در کودکان توصیه می شود.
کلید واژگان: کودک, فعالیت حرکتی, بازی ویدئویی فعال, جابجایی, یادگیریIntroductionWith advancements in technology, computer games have opened new possibilities in the field of children's physical activity. One of these important areas is improving motivation and motor skills. The purpose of the present study was to compare the effects of virtual reality exercises and traditional exercises on children's motivation and motor skills.
Materials and MethodsThe statistical population of this semi-experimental research was 10 to 12-year-old male students of elementary schools in Lorestan province, Iran. Based on the pre-test scores, 45 children were divided into three groups of 15 participants each: the virtual reality exercises group, the traditional exercises group, and the control group. Each child in the experimental groups participated in a training program consisting of two sessions per week for eight weeks, totaling 16 sessions.
ResultsOur study revealed that virtual reality exercises had a significant effect on improving all subtests of children's motivation. Furthermore, this type of training had a significant effect on improving all manipulation sub-skills and some locomotor sub-skills. In addition, traditional exercises caused a significant improvement in some subtests of children's motivation. This type of training caused a significant improvement in some manipulation sub-skills and some locomotor sub-skills. Comparisons between the two types of exercises revealed that virtual reality exercises enhanced intrinsic motivation more effectively than traditional exercises, whereas traditional exercises were more effective in boosting extrinsic motivation compared to virtual reality exercises. In the field of manipulation sub-skills, virtual reality exercises had a significantly greater effect than traditional exercises. However, no significant differences were observed between the two types of training in the field of sub-skills of locomotor.
ConclusionBased on our findings, it is recommended to utilize virtual reality games to effectively boost both motivation and motor skills in children.
Keywords: Child, Motor Activity, Exergaming, Locomotion, Learning -
مقدمه
فلج مغزی (CP) یک اختلال حرکتی است که حاصل آسیب های غیر پیشرونده ی حرکتی با منشا آسیب مغزی قبل، حین یا بلافاصله پس از تولد می باشد. تمرینات ورزشی نقش بسزایی در بهبودی حرکتی دارد این مطالعه نیز به منظور بررسی اثر یک دوره تمرینات دایره ای بر عملکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی انجام شد.
مواد و روش هااین کارآزمایی بالینی روی 34 کودک فلج مغزی انجام شد که به دو گروه مساوی 17 نفره آزمون (تمرین دایره ای و یک جلسه در هفته کاردرمانی) و کاردرمانی (یک جلسه در هفته) تقسیم شدند. از ابزار GMFM-88 برای ارزیابی تغییرات عملکرد حرکتی درشت قبل و بعد از 12 هفته تمرین، استفاده شد. تمرینات دایره ای که 3 دور و هر دور متشکل از 6 ایستگاه 30 ثانیه ای و وقفه ی 30 ثانیه ای بین ایستگاه ها بود، هفته ای سه جلسه و به مدت 12 هفته انجام شد.
یافته هانتایج آزمون های آماری نشان داد که همه اجزای عملکرد حرکتی درشت در گروه آزمون و نیز در گروه کاردرمانی(به جز عملکرد طاقباز و غلطیدن) بهبود معنی دار داشت (05/0P <)، لیکن در مقایسه بین گروهی بهبود معنی داری در عملکرد حرکتی درشت و اجزای آن در گروه آزمون در مقایسه با گروه کاردرمانی مشاهده شد (01/0= p).
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان داد که تمرینات دایره ای به همراه کاردرمانی می تواند موجب بهبود بیشتر در عملکرد حرکتی درشت در کودکان فلج مغزی دیپلژی اسپاستیک در مقایسه با کاردرمانی شود.
کلید واژگان: فلج مغزی, اسپاستیک, دیپلژی, فعالیت حرکتی, تمرین دایره ایIntroductionCerebral palsy (CP) is a movement disorder that results from non-progressive motor injuries originating before, during, or immediately after birth. Exercise plays a significant role in motor improvement. This study was conducted to investigate the effect of circuit exercise training on the gross motor function of children with spastic diplegia cerebral palsy.
Materials and MethodsThis clinical trial was performed on 34 cerebral palsy children, who were divided into two equal groups of 17 experimental (circuit training with one session per week of occupational therapy) and occupational therapy group.The GMFM-88 was used to evaluate gross motor function changes before and after 12 weeks of exercise. Circuit exercises training were performed three times a week for 12 weeks. These exercises were designed in three sets and each set consisted of 6 stations. The duration of activity and rest in each station was equal to 30 seconds.
ResultsThe results of statistical tests showed that all components of gross motor function, in both exercise and occupational therapy group (except lying and rolling) significantly improved (P <0.05). However, in the intergroup comparison, a significant improvement was observed in gross motor function and its components in the circuit exercise training group compared to the occupational therapy group (p = 0.01).
ConclusionThe results of this study showed that circuit exercise trainings with occupational therapy can further improve the performance of gross motor movements in children with Spastic diplegia cerebral palsy compared to occupational therapy.
Keywords: Cerebral palsy, Spastic, Diplegic, Motor Activity, Circuit training -
مقدمهکم تحرکی، عامل 6 درصد مرگ ها و چهارمین عامل خطر مرگ و میر در سطح جهان است. زنان نسبت به مردان کم تحرک ترند. رابطین بهداشتی از مهم ترین حلقه های شبکه مراقبت های اولیه بهداشتی در آموزش جامعه شهری هستند. کاربرد الگوی مراحل تغییر به عنوان الگویی یکپارچه در تغییر رفتار، راهنمای خوبی برای مداخله ورزشی است.هدفتعیین تاثیر "الگوی مراحل تغییر" بر ارتقاء فعالیت فیزیکی رابطین بهداشتی شهر رشت به عنوان افراد پیشرو در فراگیری سبک زندگی سالم .مواد و روش هااین مطالعه مداخله ای از نوع کارآزمایی شاهد دار تصادفی شده است که بر 176 رابط بهداشتی فعال شهر رشت که به صورت تصادفی چند مرحله ای در دو گروه آزمون و شاهد قرار داده شدند، انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودایفای روا و پایا دربرگیرنده اطلاعات دموگرافی ، پرسشنامه سنجش سازه های الگوی مراحل تغییر و پرسشنامه فرامرزی فعالیت فیزیکی، پیش و 3 ماه پس از مداخله در دو گروه گردآوری شد. نتایج با استفاده از آزمون های آماری و در محیط نرم افزاری SPSS-18 بدست آمد.نتایجپس از مداخله آموزشی، تفاوت آماری معنی دار در حرکت به سمت فعالیت فیزیکی در گروه آزمون مشهود بود (005/0 =P) ، همچنین، تفاوت آماری معنی داری در اختلاف میانگین نمره فعالیت فیزیکی بعد از مداخله در گروه آزمون بدست آمد (03/0 =P).نتیجه گیرینتایج مطالعه، تاثیر مثبت برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی مراحل تغییر بر ارتقای فعالیت فیزیکی رابطین بهداشتی شهر رشت را نشان داد.کلید واژگان: آموزش بهداشت, بیماری مزمن, فعالیت حرکتیIntroductionPhysical inactivity as a reason of 6 percent of mortality is identified as the fourth leading risk factor for global mortality. Women are more inactive than men. Health volunteers are one of the most important loops of primary health care networks for educating the urban community. Applying the Stage of Change Model as an integrated pattern in behavior change is a good guide to exercise interventions.ObjectiveTo determine the effect of intervention based on Stage of Change Model on the promotion of physical activity of Health Volunteers in Rasht as pineers in learning healthy lifestyles.Materials and MethodsThis randomized controlled trial was conducted on 176 Health Volunteers in Rasht that randomly assigned into experimental and control groups by multistage sampling. Data were collected by a valid and reliable self-administered questionnaire including demographic data, Stages of Change Model constructs, and International Physical Activity Questionnaire (IPAQ-long form) before and 3 months after intervention in two groups. Data were analyzed by Independent T-Test, Paired T-Test, Wilcoxon, Mann-Whitney U, McNemar, Chi-square, one-Sample and two-sample Kolmogrov-Smirnov in SPSS-18 software.ResultsAfter educational intervention, there was a significant difference in the movement toward physical activity in the experimental group (p=0.005). Also, there was a significant difference between the mean score of physical activity after intervention in the experimental group (p=0.03).ConclusionThe results indicate a positive effect of intervention based on Stage of Change Model on the promotion of physical activity of Health Volunteers. Conflict of interest: non declaredKeywords: Health Education, Non-Communicable Disease, Physical Activity
-
مقدمهوالپروات به عنوان داروی ضد صرعی موثر در درمان تشنج های موضعی و عمومی، در بزرگسالان و کودکان استفاده می شود. این دارو سبب تغییرات بیوشیمیایی در عملکرد کبد و تغییرات رفتاری در دوران کودکی می شود. لذا در این مطالعه اثرات والپروات بر فعالیت حرکتی، تعادل، آنزیم های کبدی و پروفایل لیپیدی سرم در موش های صحرایی ماده نابالغ بررسی شد.مواد و روش هادر این تحقیق زاده های ماده موش صحرایی(23 روزه) به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول، والپروات(mg/kg 200) را روزانه به مدت دو هفته دریافت کردند و گروه دوم سالین دریافت کردند. تمام تزریقات به روش درون صفاقی انجام شد. فعالیت حرکتی و تعادل به ترتیب توسط دستگاه میدان باز و روتارود مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مقادیرکلسترول(TC،HDL ، LDL)، تری گلیسرید(TG)، آنزیم های SGOT و SGPT در سرم اندازه گیری شدند.یافته های پژوهشوالپروات فعالیت حرکتی را کاهش و آنزیم های کبدی(SGPT) و آلکالین فسفاتاز را افزایش داد اما بر تعادل و پروفایل لیپیدی سرم اثری نداشت.بحث و نتیجه گیریاحتمالا تزریق نیمه مزمن والپروات اثری بر پروفایل لیپیدی سرم ندارد در حالی که آنزیم ها ی کبدی سرم را افزایش و فعالیت حرکتی را کاهش می دهد. لذا به نظر می رسد عوارض جانبی والپروات بیشتر در مصرف طولانی مدت آن بروز می کند.کلید واژگان: والپروات, فعالیت حرکتی, تعادل, پروفایل لیپیدی, پارامترهای بیوشیمیایی, موش صحراییIntroductionValproate as an effective antiepileptic drug is used for the treatment of partial and generalized seizure in adults and children. This medication causes biochemical changes in liver functions and behavioral changes in childhood. Therefore, this study evaluated the effects of valproate on locomotor activity, balance, hepatic enzymes, and serum lipid profiles in immature female rats.Materials & MethodsPostnatal female rats (23 days) were divided in two groups. The first group received valproate (200 mg/Kg/day) for two weeks and the second received saline. All injections were performed intraperitoneally. Locomotor activity and balance were evaluated using open field and rotarod apparatus, respectively. Subsequently, cholesterol (HDL, LDL, TC), triglyceride (TG), SGOT and SGPT enzymes in serum were measured.FindingsValproate decreased motor activity and increased hepatic enzymes (SGPT) and alkaline phosphatase. However, it had no effect on balance and serum lipid profiles.Discussion & ConclusionsSubchronic injection of valproate has probably no effect on serum lipid profiles while increasing serum hepatic enzymes and reducing locomotor activity. Therefore, it seems that side effects of valproate occur with its long-term administration.Keywords: Biochemical parameters, Lipid profile, locomotor activity, Balance, Valproate, Rat
-
سابقه و هدفبیماری صرع سومین اختلال نورولوژیک در جهان است. کانون صرع با ارسال پایانه های عصبی به نواحی مختلف مغز از جمله مناطق مرتبط با کنترل حرکت، باعث اختلالات حرکتی می شود. با توجه به اثر مهاری تحریک الکتریکی با فرکانس پایین (LFS) در انتقال امواج تشنجی، در این کار تحقیقاتی اثر LFS در طی صرع زائی هیپوکامپ پشتی با روش کیندلینگ بر تعادل و فعالیت حرکتی در موش صحرایی نر بالغ مطالعه شده است.مواد و روش هاتعداد 50 سر موش صحرایی نر بالغ به طور تصادفی به 5 گروه زیر تقسیم شدند: کنترل، شاهد، کیندل، LFS و KLFS. موش های گروه کیندل، تحریکات روزانه کیندلینگ را به روش سریع با مدت پالس 1 میلی ثانیه و فرکانس 50 هرتز به مدت 3 ثانیه در ناحیه هیپوکامپ پشتی دریافت می کردند، اما حیوانات گروه کنترل و شاهد هیچ گونه تحریکی دریافت نمی کردند. در گروه LFS، هر روز 4 بسته تحریک الکتریکی با فرکانس 1 هرتز بلافاصله بعد از تحریکات کیندلینگ اعمال می شد. بعد از اتمام تحریکات، فعالیت حرکتی و تعادل به وسیله آزمون های جعبه باز و روتارود ارزیابی شدند.نتایجفرکانس ایستادن روی دو پا و خودتیماری در گروه کیندل نسبت به گروه کنترل افزایش معنی داری یافت (0/05< P). تعادل در گروه کیندل کاهش معنی داری یافت (0/05< P) و اعمال LFS در طی کیندلینگ هیپوکامپ، در هیچ یک از پارامترهای ذکر شده تفاوت معنی داری را با گروه کنترل نشان نداد.نتیجه گیریدر مجموع اعمال LFS در طی کیندلینگ هیپوکامپ میزان فعالیت حرکتی را کاهش داده و تعادل را بهبود می بخشد.کلید واژگان: کیندلینگ, تحریک الکتریکی با فرکانس پایین, تعادل, فعالیت حرکتی, روتارود, جعبه باز, موش صحراییFeyz, Volume:22 Issue: 6, 2019, PP 538 -546BackgroundEpilepsy is the third world neurological disorder. Epileptic focus causes motor impairment by sending projections to different areas of the brain such as areas which are related to movement control. Regarding the inhibitory effect of low-frequency electrical stimulation (LFS) on seizure wave's transmission, this study aimed at examining the effect of LFS during the epileptogenesis of dorsal hippocampal on balance and locomotor activity in adult male rats using the kindling method.Materials and MethodsFifty rats were randomly divided into 5 groups: Control, Sham, Kindled, LFS and KLFS. Animals in the kindled group were stimulated rapidly by daily stimulation of dorsal hippocampus (1 ms pulse duration at 50Hz for 3 seconds). Animals in the sham and control groups did not receive any stimulation. In the LFS groups, four LFS packages at a frequency of 1 Hz were applied daily. At the end of stimulation, motor activity and balance were assessed by open-field and rotarod tests.ResultsFrequency of rearing and grooming in the Kindled group significantly increased compared to the control group (P<0.05). Balance in the Kindled group was significantly decreased (P<0.05). LFS induction during hippocampal kindling did not show any significant difference in any of the mentioned parameters with the control group.ConclusionIn summary, applying low-frequency electrical stimulation during hippocampal kindling can reduce the motor activity and improve balance.Keywords: Kindling, Low-frequency electrical stimulation, Balance, Motor activity, Rotarod, Open field, Rat
-
زمینه و هدفکارگران در برخی صنایع در معرض مواجهه با استایرن هستند. این ماده در دمای اتاق فرار و به شدت چربی دوست است و بافت مغز نیز دارای چربی بالایی است، بنابراین می تواند اثرات عصبی گوناگونی از جمله اختلال در حافظه را موجب شود. از طرفی حافظه در زندگی روزمره و محیط کار نقش بسیار مهمی دارد. تحقیق حاضر نیز با هدف بررسی اثرات کوتاه و بلند مدت استایرن بر حافظه فضایی کاری و فعالیت حرکتی موش صحرایی نر انجام پذیرفت.روش بررسیدر این مطالعه تجربی تعداد 12 سر موش صحرایی به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. در گروه مورد، موش ها به مدت 3 هفته در معرض استایرن قرار گرفتند (غلظت750 پی پی ام، روزانه 6 ساعت، 5روز در هفته). در گروه شاهد موش ها در شرایط مشابه و بدون مواجهه با استایرن قرار گرفتند. 2 روز پس از اتمام مواجهه حافظه فضایی کاری و فعالیت حرکتی از طریق آزمون Y شکل و آزمون میدان باز ارزیابی شد. به منظور بررسی اثرات طولانی مدت استایرن آزمون های مذکور 21 روز بعد از اتمام مواجهات نیز تکرار شد. در این مطالعه تناوب خود به خودی به عنوان شاخص حافظه فضایی کاری، سرعت و مسافت طی شده به عنوان شاخص های فعالیت حرکتی و زمان سپری شده در مرکز به عنوان شاخص عدم اضطراب مورد بررسی قرار گرفت.یافته هانتایج به دست آمده نشان داد که 2 و 21 روز پس از اتمام مواجهه با استایرن، زمان سپری شده در مرکز جعبه آزمون میدان باز، مسافت طی شده و سرعت حرکت به طور معنی داری کاهش یافت. این اثرات در 21 روز پس از اتمام مواجهه نسبت به 2 روز پس از اتمام مواجهه شدیدتر بود. به طور مشابهی مواجهه با استایرن به طور معنی داری تناوب خود به خودی را کاهش داد.نتیجه گیریبراساس نتایج، مواجهه با استایرن منجر به کاهش فعالیت حرکتی و اختلال حافظه فضایی کاری موش صحرایی می شود. برای بررسی اثر بلند مدت استایرن بر روی رفتار نیاز به مطالعات بیشتری می باشد.کلید واژگان: استایرن, حافظه فضایی - کاری, فعالیت حرکتی, موش صحرایی نرArmaghane-danesh, Volume:23 Issue: 3, 2018, PP 292 -302Background & AimWorkers in some industries are exposed to styrene. This material is highly lipophilic and volatile at room temperature and the brain tissue has high level of fats. Thus causing various neurological effects, including memory impairment The present study was performed to investigate the short and long-term effects of styrene on spatial working memory and locomotors activity of male rats.MethodsIn this experimental study, 12 rats were randomly divided into two groups of case and control. In case, group animals were exposed to styrene (750 ppm, 6hr/day, 5 days/week) for 21 days In the control group, the animals were exposed in the same conditions without exposure to Styrene. 2 days following termination of styrene exposure, spatial working memory and locomotors activity was evaluated by Y maze and open field test. In order to investigate the long-term effects of styrene, these tests were repeated 3 weeks after termination of exposure. In this study, spontaneous alternation as spatial working memory index, velocity and traveled distance as indicators of locomotors activity and spending time in the center as an indicator of non-anxiety were studied.ResultsThe results showed that after 2 and 21 days after styrene exposure, the time spent in the center of the open field test box, the distance traveled and the speed of movement decreased significantly. These effects were more severe in the 21 days after exposure than in the 2 days after exposure. Similarly, exposure to styrene significantly reduced the spontaneous frequency.ConclusionAccording to the results, exposure to styrene leads to reduction of motor activity and spatial memory abnormalities in rats. To study the long-term effect of styrene on behavior, more studies are needed.Keywords: Styrene, Spatial Working Memory, Locomotors Activity, Male Rat
-
هدفضعف عضلانی یک اختلال شایع در کودکان فلج مغزی اسپاستیک است که باعث مشکلاتی در انجام مهارت هایی مانند ایستادن، راه رفتن و دویدن می شود. هدف مطالعه حاضر تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر کارکرد حرکتی درشت و مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک بود.مواد و روش ها27 کودک گردشی فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک از کلینیک های کاردرمانی و مدارس استثنایی استان البرز که شامل (9 دختر و 18 پسر) با میانگین سنی دختران (5/10 سال) و پسران (11 سال) بودند به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. گروه مداخله 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی را که بر عضلات اندام های تحتانی متمرکز بود را برای سه زمان در هر هفته به مدت 55 دقیقه انجام دادند. به منظور سنجش کارکرد حرکتی درشت از ابعاد D (ایستادن) و E (راه رفتن، دویدن و پریدن) آزمون GMFM و برای سنجش مشارکت در فعالیت های ورزشی از پرسش نامه ارزیابی مشارکت و لذت کودکان (CAPE) استفاده شد.یافته هادر پایان مداخله افزایش معناداری در میانگین کارکرد حرکتی درشت گروه مداخله مشاهده شد که نسبت به گروه کنترل معنادار بود (05/0p<). اما بین دو گروه کنترل و مداخله تفاوت معناداری در میانگین مشارکت ورزشی مشاهده نشد (05/0نتیجه گیرییافته های این مطالعه پیشنهاد می کند که تمرکز بر کارکردهای انگیزشی محیط تمرینات مقاومتی می تواند دارای قابلیت بالایی در تاثیرگذاری این نوع تمرینات بر کارکرد حرکتی درشت کودکان فلج مغزی باشد؛ اگر چه نمی تواند تاثیر معناداری بر مشارکت ورزشی این کودکان داشته باشد.کلید واژگان: فلج مغزی, تمرین مقاومتی, ورزش درمانی, موسیقی درمانی, مهارت های حرکتی, فعالیت حرکتیKoomesh, Volume:20 Issue: 3, 2018, PP 530 -537IntroductionMuscle weakness is a common disorder in children with cerebral palsy of spastic which can be causes problems in performing skills such as standing, walking and running. Relatively, the objective of the present study was to investigate the effects 12 weeks groups progressive resistance exercise with musical background on gross motor function and participation in physical activity of children with cerebral palsy of spastic diplegia.Materials And MethodsTwenty - seven ambulation children with spastic CP occupational therapy clinics and special schools from Alborz province (Iran), included nine girls and eighteen boys with a mean age of girls (10.5 years) and boys (11 years) were devideded into an intervention and control group randomly. Intervention group performed group progressive resistance exercise with musical background for 12 weeks (3 sessions per week and each session lasted for 55 min) that focused on lower limb muscles. Gross Motor Function Measure (GMFM) test was used to measure the gross motor function including the dimension D (standing) & E (walking, running and jumping), and the Children's Assessment of Participation and Enjoyment questionnaire (CAPE) was used to measure participation in activity sports.ResultsNotably, the intervention group had a significant increase in the gross motor function and also in the intervention group was statistically significant (p 0.05).ConclusionThe findings of this study suggest that focusing on the motivational functions of resistance exercise environment can be high potential in the effectiveness of this types exercise on the gross motor function in children with cerebral palsy of spastic, although not have a significant effect on sports participation.Keywords: Cerebral Palsy, Resistance Training, Exercise Therapy, Music Therapy, Motor Skills, Motor Activity
-
زمینه و هدفخواب یک حالت برگشت پذیر است که ظرفیت واکنش و تعامل با محیط را محدود می کند. گیرنده 5HT3 که بطور گسترده در ناحیه CA1 هیپوکامپ مغز بیان می شود، نقشی حیاتی در تنظیم خواب و تثبیت حافظه دارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر فعال سازی و غیرفعال سازی گیرنده 5HT3 به ترتیب با Y25130 و MCHL بر اختلال تثبیت حافظه تحت القای محرومیت از دو نوع خواب کلی total sleep deprivation)) وخواب متناقض REM sleep deprivation) ) در موش صحرایی بود.روش بررسیموشهای صحرایی نر نژاد ویستار بطور تصادفی درپنج گروه هشت تایی قرارگرفتند:1 –دو گروه دریافت کننده دوزهای موثر آگونیست و آنتاگونیست گیرنده 5HT3 2- شاهد TSD، 3-با محرومیت از خواب TSD 4- شاهد RSD 5-با محرومیت از خواب .RS از تکنیک چندسکویی برای القای RSD و تکنیک واتر باکس برای القای TSD و آزمون اجتناب غیرفعال برای ارزیابی تثبیت حافظه استفاده شده است.یافته هادوزهای 01/0 و 001/0 میلی گرم آگونیست گیرنده 5HT3 (MCHL) و دوز 1/0 میلی گرم آنتاگونیست گیرنده 5HT3 (Y25130) بدون محرومیت از خواب باعث کاهش معنی دار حافظه اجتنابی (P<0.01)شد. در حالی که MCHL با دوز1/0 و نیز Y25130 با دوزهای 1/0 و 01/0میلی گرم بطور معنی داری فعالیت حرکتی را افزایش دادند (P<0.01)، اما هر دو دارو درتمامی دوزها بر روی درد تاثیر معنی داری نداشتند. دوز زیر آستانه Y25130 فراموشی ناشی از TSD و RSD را بطور معنی داری برگرداند (P<0.01). در حالی که هر دو دارو در شرایط TSD و RSD تاثیر معنی داری بر فعالیت حرکتی را نشان ندادند. اما MCHL در شرایط RSD و Y25130 در شرایط TSD بطور معنی داری بی دردی را افزایش دادند (P<0.01).نتیجه گیریبر اساس یافته های این تحقیق بنظر میرسد گیرنده های 5HT3 در ناحیهCA1 هیپوکامپ نقش حیاتی در رفتارهای شناختی و غیر شناختی ایجاد شده بوسیله TSD و RSD بازی می کنند.کلید واژگان: محرومیت از خواب, هیپوکامپ, MCHL, Y25130, حافظه, درد, فعالیت حرکتیBackground And ObjectivesSleep is a reversible state in which the capacity for reaction and interaction with the environment is limited and consciousness is lost. 5HT3 receptors are mainly expressed in hippocampus CA1 regions, plays a vital role in sleep regulation and memory consolidation. The present study aims to investigate the effects of activation and inactivation of serotonin 5HT3 receptor by use of 5HT3 agonist and antagonist (MCHL and Y25130) respectively on acquired memory impairment induced by total sleep deprivation and REM sleep deprivation in rat,
Subjects andMethodsMale Wistar rats were randomly assigned to five groups including eight rats: 1- Two groups receiving effective doses of 5HT3 receptor antagonist (MCHL) and agonist (Y25130); 2- TSD control group 3- With TSD sleep deprivation 4- RSD control groups 5- with RSD sleep deprivation. Water box apparatus was used to induce total sleep deprivation, multi-platform apparatus was applied to induce RSD. Passive avoidance memory test was used to evaluate memory consolidation.ResultsDoses of 0.01 and 0.001 mg MCHL and 0.1 mg Y25130 significantly reduced the acquired memory (P 0.05). But, MCHL under RSD conditions and Y25130 under TSD conditions significantly (PConclusionIt seems that CA1 5HT3 receptor plays a critical role in cognitive and non-cognitive behaviors. -
بررسی اثر کروسین متعاقب ایجاد مدل صرعی با هیپوکسی بر حافظه احترازی و فعالیت حرکتی در موش صحرایی جوانپیش زمینه و هدفهیپوکسی شایع ترین علت تشنج در نوزادان است. تشنج های ناشی از هیپوکسی باعث افزایش دائمی تحریک پذیری نورون ها می شود و با تغییر فعالیت و انعطاف پذیری سیناپسی منجر به اختلال حافظه می شود. کروسین (Crocus sativus L.) یک کاروتنوئید محلول در آب و از مهم ترین اجزای فعال زعفران است و بسیاری از مطالعات نشان می دهند که در بهبود یادگیری، حافظه و فعالیت حرکتی نقش مهمی دارد. در این کار اثر کروسین متعاقب ایجاد مدل صرعی با هیپوکسی بر حافظه احترازی و فعالیت حرکتی در موش صحرایی جوان موردمطالعه قرار گرفت.مواد و روش کاردر این آزمایش 40 سر موش صحرایی جوان (نژاد ویستار) با محدوده سنی (12-10) روزه، وزن تقریبی (22-18) گرم در دمای اتاق (2±23) نگهداری شدند. موش ها به 4 گروه آزمایشی تقسیم شدند: شاهد، کروسین، هیپوکسی تنها و گروه هیپوکسی تیمار شده با کروسین. به منظور ایجاد هیپوکسی موش ها به مدت 15 دقیقه در جعبه هیپوکسی با 7 درصد اکسیژن و 93 درصد نیتروژن قرار گرفتند. موش های دریافت کننده کروسین پس از طی دوران شیردهی، کروسین را به میزان 30 میلی گرم بر کیلوگرم و به مدت 21 روز به روش تزریق درون صفاقی دریافت کردند. در پایان، حافظه احترازی غیرفعال، تعادل و فعالیت حرکتی به ترتیب با دستگاه های شاتل باکس، روتارود و جعبه باز سنجیده شدند.یافته هانتایج یک کاهش تاخیر در زمان ورود به اتاق تاریک و افزایش زمان سپری شده در اتاق تاریک را در آزمون اجتنابی غیرفعال پس از هیپوکسی نشان داد (05/0>p) که با پس درمانی کروسین مهار شد. هیپوکسی همچنین باعث اختلال تعادل و فعالیت حرکت در آزمون های روتارود و میدان باز شد (05/0>p) که با تیمار کروسین مهار شد.بحث و نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که هیپوکسی باعث اختلال یادگیری اجتنابی غیرفعال، تعادل و فعالیت حرکتی می شود و تیمار با کروسین باعث بهبود این تغییرات می شود.کلید واژگان: کروسین, هیپوکسی, حافظه احترازی غیر فعال, فعالیت حرکتی, موش صحراییBackground and AimsHypoxia is the most common cause of seizures in the neonatal period. Seizure induced by hypoxia cause permanent increases in excitability of neurons and by changing in activity and synaptic plasticity leads to memory impairment. Crocins (Crocus sativus L.) is a water-soluble carotenoid and is the most important active components of saffron. Most studies indicate that crocin have important role in improving learning, memory and motor activity. In this work we assessed the effect of crocin following epileptic model by hypoxia on passive avoidance memory and motor activity in young rat.Materials and MethodsIn this study, 40 young rats (Wistar) 10-12 years old (1822 g) maintained at room temperature 23±2. Rats were divided into four experimental groups: sham, crocin, hypoxia only, submitted to hypoxia followed by crocin treatment. For hypoxia induction rats placed in hypoxia container with 7% O2 and 93% N2 for 15 minutes. In crocin group, rats received crocin (30mg/kg for 21 days) after their lactation period. Finally, passive avoidance memory, balance and motor activity were assessed respectively by shuttle box, rotarod and open field instruments.ResultsA decreased step through latency and increased time spent in dark room was observed in passive avoidance test after hypoxia (pConclusionResults of this study indicated that hypoxia impairs passive avoidance learning, balance and motor activity and crocin treatment improve these changes.Keywords: Crocin, hypoxia, Passive avoidance memory, Motor activity, Rat
-
زمینه و هدفمطالعات بسیاری نشان داده اند که داروهای شیمی درمانی مانند دوکسوروبیسین باعث اختلال حافظه
می شوند. از سوی دیگر، کروسین به عنوان یک ماده شیمیایی جدا شده از زعفران در تقویت حافظه و بهبود حرکت موثر است. بدین جهت در این مطالعه اثر تزریق همزمان کروسین و دوکسوروبیسین بر حافظه احترازی و فعالیت حرکتی در موش صحرایی نر بالغ بررسی شد.مواد و روش هادر این مطالعه، تعداد 50 سر موش صحرایی به 5 گروه تقسیم شدند: کنترل، شاهد، دوکسوروبیسین، کروسین و موش های تیمار شده با تجویز همزمان دوکسوروبیسین و کروسین. در گروه کروسین، کروسین با دوز 30 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت روزانه و به مدت 21 روز تزریق شد و در گروه شیمی درمانی هر موش به مدت 3 هفته (هر هفته یک دوز) دوکسوروبیسین را با دوز 5 میلی گرم بر کیلوگرم دریافت می کردند. گروه درمان، کروسین و دوکسوروبیسین را همزمان دریافت کردند. به گروه شاهد سالین تجویز شد. تمام داروها به روش درون صفاقی تزریق شدند. در پایان، حافظه احترازی، تعادل و رفتار جستجو گرانه به ترتیب با شاتل باکس، روتارود و جعبه باز سنجیده شدند.یافته هاحافظه موش هایی که دوکسوروبیسین مصرف کردند در مقایسه با سایر گروه ها کاهش معنی داری یافت (001/0>p) و تیمار با کروسین باعث بهبود حافظه شد (001/0p<). فعالیت حرکتی با استفاده از آزمون های جعبه باز و روتارود، افزایش معنی داری را در گروه درمان نسبت به گروه دوکسوروبیسین نشان داد (001/0>p).نتیجه گیریمصرف کروسین به همراه داروهای ضد سرطان نظیر دوکسوروبیسین می تواند یک اثر حفاظتی در مقابل اثرات مضر داروهای شیمی درمانی بر حافظه و حرکت داشته باشد.کلید واژگان: کروسین, دوکسوروبیسین, حافظه احترازی, فعالیت حرکتی, موش صحراییBackgroundA lot of studies indicate that cancer chemotherapy drugs such as doxorubicin results in memory impairment. On the other hand, crocin as the chemical constituent isolated from the Saffron is effective on memory and motor enhancement. So, in this work, we have studied the co-administration effect of crocin and doxorubicin on avoidance memory and motor activity in adult male rat.
Material andMethodsIn this study, 50 male rats were divided into 5 groups: control, sham, doxorubicin, crocin and treated rats with coadministration of doxorubicin and crocin. In crocin group, crocin injected 30mg/kg for 21 days and each rat in the chemotherapy group was treated once a week for 3 weeks with doxorubicin (5mg/kg). Treatment group, received doxorubicin and crocin at the same time. Sham groups administrated with saline. All drugs were injected intraperitoneally. After these procure passive avoidance memory, balance and exploratory behaviors were assessed respectively by shuttle box, rotarod and open field instruments.ResultsMemory in rats which have consumed doxorubicin significantly was decreased compared to other groups (pConclusionCrocin consumption beside of anticancer drugs such as doxorubicin has protective effect on the bad effects of chemotherapy drugs on memory and movement.Keywords: Avoidance memory, Crocin, Doxorubicin, Motor activity, Rat -
سابقه و هدفبسیاری از مطالعات نشان می دهد که شیمی درمانی باعث اختلال حافظه و حرکت بلافاصله پس از درمان می شود. از سوی دیگر، کروسین به عنوان یک ماده شیمیایی جدا شده از زعفران در تقویت حافظه و بهبود حرکت موثر است. در این مطالعه اثر کروسین بر حافظه و فعالیت حرکتی مختل شده به دنبال تزریق سیس پلاتین در موش های صحرایی نر بالغ مورد مطالعه قرار گرفت.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی تعداد 50 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به 5 گروه مساوی تقسیم شدند: کنترل، شاهد، سیس پلاتین (غلظت mg/kg، i.p 2)، کروسین (غلظتmg/kg، i.p 30) به مدت 21 روز و موش های تیمار شده با تجویز هم زمان سیس پلاتین و کروسین. به گروه شاهد سالین به روش داخل صفاقی تزریق شد. در پایان تزریقات، حافظه احترازی، تعادل و رفتار جستجو گرانه به ترتیب با دستگاه های شاتل باکس، روتارود و جعبه باز سنجیده شدند.نتایجتیمار با کروسین باعث بهبود حافظه مختل شده به دنبال تزریق سیس پلاتین شد (0/01نتیجه گیریمصرف کروسین می تواند یک اثر محافظتی در برابر اختلال عملکرد شناختی، تعادل و رفتار جستجوگرانه ناشی از سیس پلاتین داشته باشد.کلید واژگان: کروسین, سیس پلاتین, حافظه احترازی غیرفعال, فعالیت حرکتی, موش صحراییFeyz, Volume:21 Issue: 2, 2017, PP 118 -125BackgroundA lot of studies indicate that cancer chemotherapy results in memory and motor impairment immediately following therapy. On the other side, crocin as the chemical constituent isolated from the Saffron is effective on memory and motor impairement. In this study, the effect of crocin on memory and motor impairment induced by cisplatin injection was studied in adult male rats.Materials And MethodsIn this study, male Wistar rats (n=50) were divided into 5 groups: Control, Sham, Cisplatin (2 mg/kg/week for 21 days), Crocin (30 mg/kg for 21 days) and Cisplatin. Sham group was administrated with Saline. Then, inhibitory avoidance memory, balance and exploratory behaviors were assessed by shuttle box, rotarod and open field apparatus, respectively.ResultsCrocin improved memory impairment induced by cisplatin (PConclusionWe conclude that crocin injection following the use of anticancer drugs (e.g. cisplatin) might have a protective effect against the cisplatin-induced impairement in cognitive function, balance and explorative behavior.Keywords: Crocin, Cisplatin, Passive avoidance memory, Motor activity, Rat
-
مقدمهفعالیت بدنی ارتباط تنگاتنگی با مزایای متنوع جسمانی و روانی دارد که بر کیفیت و رضایت از زندگی تاثیر می گذارند. هدف این مطالعه تعیین روابط بین فعالیت بدنی و رضایت از زندگی در زنان به روش تحلیل مسیر بود.روش کاردر این مطالعه توصیفی-همبستگی، 200 نفر از زنان شرکت کننده در کلاس های ایروبیک و پیلاتس شهرستان تبریز و میانه، «پرسشنامه فعالیت بدنی بک» (Baecke Physical Activity Questionnaire)، «پرسشنامه خودکارآمدی ورزشی» (Sport Self-efficacy Questionnaire)، «مقیاس رضایت از زندگی» (Satisfaction with Life Scale) و نسخه «کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت» (World Health Organization Quality of Life Questionnaire- BREF (WHOQOL-BERF را تکمیل کردند. روایی و پایایی پرسشنامه ها در مطالعات قبلی مورد تایید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و آموس 20 انجام شد.یافته هارابطه معناداری بین فعالیت بدنی و خودکارآمدی، بین خودکارآمدی و سلامت روانی، بین خودکارآمدی و سلامت جسمانی، بین سلامت روانی و سلامت جسمانی، بین رضایت از زندگی و سلامت روانی و بین رضایت از زندگی و سلامت جسمانی زنان شرکت کننده در کلاس های ایروبیک و پیلاتس وجود دارد (53/0 ≥ r ≥ 14/0). همچنین مدل تحلیل مسیر به دست آمده از روابط بین فعالیت بدنی، خودکارآمدی، سلامت جسمانی، سلامت روانی و رضایت از زندگی به خوبی تبیین شد (087/0 = RMSEA، 95/0 = NFI، 97/0 = CFI و 98/0 = GFI).نتیجه گیریورزش های ایروبیک و پیلاتس اثرات مثبتی روی خودکارآمدی و در نتیجه بهبود وضعیت سلامت روانی و جسمانی داشتند که در نهایت منجر به افزایش رضایت از زندگی در زنان شد. ترغیب زنان به منظور شرکت بیشتر در فعالیت های مذکور برای رضایت از زندگی آنان پیشنهاد می شود.کلید واژگان: کیفیت زندگی, فعالیت حرکتی, خودکارآمدی, سلامت روانیIntroductionPhysical activity is associated with diverse physical and psychological benefits that influence the quality of life. The aim of this study is to determine the relationship between physical activity and life satisfaction of women using path analysis model.MethodsIn this descriptive -correlational study, 200 women who participate in aerobics and Pilates classes in Tabriz and Miyaneh completed the Baecke Physical Activity Questionnaire, Sport Self-efficacy Questionnaire, Satisfaction with Life Scale and World Health Organization Quality of Life Questionnaire- BREF. Data is analyzed using SPSS. 23 and Amos 20.ResultsResults show a significant relationship between physical activity and self-efficacy, self-efficacy and mental health, self-efficacy and physical health, mental health and physical health, life satisfaction and mental health; life satisfaction and physical health among women participating in aerobics and Pilates classes (0.14 ≤ r ≤ 0.53). Moreover, the path analysis model extracted from the relationships among physical activity, self-efficacy, physical; mental health and life satisfaction model was comprehensively explained (RMSEA = 0.087, NFI = 0.95, CFI = 0.97 and GFI = 0.98).ConclusionsThis study indicate that aerobics and Pilates classes had positive effect on self-efficacy and thereby improving mental and physical health status of women. This ultimately enhanced the life satisfaction among women. As such, to improve the life satisfaction, it is suggested to encourage women to participate more in physical activities specially aerobics and Pilates classes.Keywords: Quality of Life, Motor Activity, Self-Efficacy, Mental Health
-
هدفسکته مغزی یکی از مهم ترین بیماری های عصبی می باشد که سالیانه موجب مرگ و میر و ناتوانی های درازمدت بیماران در سراسر جهان می شود. بروز آسیب حرکتی در اندام فوقانی و دست به عنوان یکی از پیامدهای سکته مغزی است که نسبت به اندام تحتانی شایع تر و بهبودی کم تری را دارد. این مطالعه پایلوت با هدف بررسی وضعیت عمل کرد حرکتی اندام فوقانی و قدرت عضلانی دست در بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود که روی 36 بیمار مبتلا به سکته مغزی بخش داخلی بیمارستان کوثر دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام گرفت. روش نمونه گیری به صورت آسان، در دسترس و هدفمند بود. در این مطالعه به منظور اندازه گیری وضعیت عمل کرد حرکتی اندام فوقانی و دست بیماران از بخش ارزیابی عمل کرد حرکتی اندام فوقانی و دست مقیاس فوگل مایر، و برای اندازه گیری قدرت عضلانی دست از دینامومتر دستی استفاده شد.یافته هادر این مطالعه میانگین نمره عمل کرد حرکتی اندام فوقانی درگیر در بیماران سکته مغزی برابر 73/8±2/8، میانگین نمره عمل کرد حرکتی دست درگیر برابر 60/5±3/5، و قدرت مشت کردن دست درگیر برابر 8/3±64/2 بوده است. رابطه معنی داری بین متغیرهای دموگرافیک و نمره عمل کرد حرکتی اندام فوقانی و دست و قدرت مشت کردن دست درگیر واحدهای پژوهش دیده نشد.نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که عمل کرد حرکتی اندام فوقانی و قدرت مشت کردن دست درگیر بیماران مبتلا به سکته مغزی به طور قابل توجهی کاهش یافت. با توجه به شیوع بالای این آسیب های حرکتی به دنبال سکته مغزی و عواقب ناشی از آن ها، پرسنل مراقبت بهداشتی باید برنامه مراقبتی و توان بخشی مناسبی را جهت کنترل هر چه بیش تر این آسیب ها طراحی نمایندکلید واژگان: سکته مغزی, فعالیت حرکتی, قدرت دست, اندام فوقانی, دستKoomesh, Volume:19 Issue: 2, 2017, PP 438 -447IntroductionStroke is one of the most important neurological diseases that annually causes death and long-term disability in patients in the world. The incidence of motor impairment in the upper extremity and hand as a result of stroke as compared to the lower extremity are more prevalent and less recovery. This pilot study was performed to Investigate of upper extremity and hand muscular power in patients with stroke.Materials And MethodsIn a descriptive-analytical study, 36 patients with stroke were investigated, in internal medicine ward of Kowsar hospital in Semnan. Sampling method was easy, available, and purposeful. In the study, the section of upper extremity and hand assessment of Fugl-Meyer scale were used to measure the upper extremity motor function and also hand dynamometer were used to measure hand muscular power.ResultsIn this study, the mean score of affected upper extremity motor function in stroke patients was 8.2±8.73, mean score of affected hand motor function was 5.3±5.6, and mean of affected hand muscular power was 2.64±3.8. No significant relationship between demographic variables and affected upper extremity, hand motor function score and affected hand grip power of subjects were observed.ConclusionThe results of the study showed that upper extremity motor function and hand muscular power in patients with stroke was reduced considerably. Due to the high prevalence of this motor impairment after stroke and its consequences, health care personnel should design appropriate care and rehabilitation programs to more control these damages.Keywords: Stroke, Motor Activity, Hand Strength, Upper Extremity, Hand
-
سابقه و هدفامروزه استفاده گسترده از تلفن های همراه، نگرانی ها را درباره اثرات بیولوژیکی میدان های الکترومغناطیسی این وسیله ارتباطی بر بدن انسان فزونی بخشیده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فعالیت بدنی در تعدیل اثرات میدان الکترومغناطیسی کم فرکانس تلفن همراه بر فعالیت حرکتی موش صحرایی انجام شد.مواد و روش هابرای انجام مطالعه تجربی حاضر، تعداد 70 موش صحرائی بالغ در هفت گروه فعالیت بدنی بلند مدت و کوتاه مدت، کنترل، میدان الکترومغناطیسی، شم، فعالیت بدنی بلندمدت-میدان الکترومغناطیسی و فعالیت بدنی کوتاه مدت-میدان الکترومغناطیسی تقسیم شدند. گروه فعالیت بدنی کوتاه مدت و بلند مدت به ترتیب یک هفته و یک ماه هر روز به مدت 30 دقیقه روی تردمیل به دویدن پرداختند. گروه میدان الکترومغناطیسی نیز به مدت یک ماه هر روز سه ساعت در دستگاه شبیه ساز امواج تلفن همراه قرار گرفتند. گروه های ترکیبی فعالیت بدنی-میدان الکترومغناطیسی، بعد از قرارگیری موش ها در دستگاه شبیه ساز امواج تلفن همراه، جهت انجام فعالیت بدنی روی تردمیل منتقل می شدند. در نهایت، شاخص های زمان حرکت، مسافت طی شده و سرعت حرکت اندازه گیری شد.نتایجمیدان الکترومغناطیسی تلفن همراه موجب کاهش معنی دار فعالیت حرکتی موش ها نسبت به گروه شم گردید. فعالیت بدنی بلند مدت و کوتاه مدت به طور معنی داری فعالیت حرکتی موش های تمرین کرده را نسبت به گروه کنترل افزایش داد (0/05≥P)، اما فعالیت حرکتی گروه های ترکیبی (تحت تابش و دارای فعالیت بدنی) اختلاف معنی داری با گروه تحت تابش نداشتند (0/05≤P).نتیجه گیرینتایج نشان داد که استفاده از فعالیت بدنی نمی تواند به طور معنی داری از کاهش فعالیت حرکتی ناشی از میدان الکترو مغناطیسی کم فرکانس تلفن همراه جلوگیری نماید.کلید واژگان: تلفن های همراه, میدان الکترومغناطیسی, فعالیت حرکتیFeyz, Volume:20 Issue: 6, 2017, PP 483 -494BackgroundNowadays the widespread use of cell phones has increased concerns about the biological effects of electromagnetic fields on human body. The purpose of the present study was to examine the role of physical activity in moderating the effects of extremely low frequency electromagnetic fields (ELF-EMF) emitted from cell phones on rat locomotor activity.
Material andMethodsMale Albino-Wistar rats (no=70) were divided into seven groups: Short and Long- term physical activity; Control, ELF-EMF; Sham; Long-term physical activityႱEMF; Short-term physical activityႱEMF. Short and Long- term physical activity groups were forced to daily treadmill running (30 minutes) for one week and one month, respectively. ELF-EMF group was exposed to ELF-EMF cell phone simulator for three hours during the period. Having placed in the ELF-EMF simulator device, the physical activityႱEMF groups were transferred to treadmill. Locomotor activity were analyzed as distance, time and speed of movement in open field apparatus.ResultsThe results showed that the ELF-EMF from cell phones can significantly decrease the locomotor activity in the exposed rats. On the other hand, short and long-term physical activity significantly increased motor activity in the trained rats (P≤0.05). However, there was no significant difference between the combination groups (Physical activityႱEMF) and ELF group in locomotor activity.ConclusionThe results revealed that the physical activity could not prevent the decrease of locomotor activity caused by ELF-EMF from cell phone.Keywords: Cell Phones, Electromagnetic Fields, Motor Activity -
مقدمهمطالعات اندکی در مورد ارتباط مجموع عوامل شیوه زندگی با سلامت روان، به ویژه در کشورهای خاورمیانه، انجام شده است.هدفتعیین ارتباط مجموع عوامل شیوه زندگی با اضطراب و افسردگی در بزرگسالان اصفهانی.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی در سال 1392 بر 3363 بزرگسال 70-19 ساله اصفهانی انجام شد. امتیاز شیوه زندگی سالم با استفاده از اطلاعات دریافت غذایی، فعالیت فیزیکی، استعمال دخانیات، دیسترس روانی و چاقی محاسبه شد. برای ارزیابی اجزای امتیاز شیوه زندگی سالم از پرسشنامه بسامد غذایی 106- قلمی اعتبارسنجی شده، پرسشنامه GPPAQ (General Practice Physical Activity Questionnaire) و GHQ (General Health Questionnaire) استفاده شد. در ارزیابی شیوع اضطراب و افسردگی نیز معیار HADS (Hospital Anxiety and Depression Scale) مورد استفاده قرار گرفت.نتایجشیوع اضطراب و افسردگی به ترتیب 2/15 و 0/30 درصد بود. افراد بالاترین امتیاز شیوه زندگی سالم، پس از تعدیل مخدوشگرهای نهفته، 93% شانس کمتری برای اضطراب (30/0-02/0:CI%95، 07/0OR:) و 97% شانس کمتری برای افسردگی (11/0-01/0:CI%95، 03/0OR:) داشتند. همچنین، افراد غیرسیگاری در مقایسه با افراد سیگاری شانس کمتری برای اضطراب (89/0-47/0:CI%95، 65/0OR:) و افسردگی (82/0-48/0:CI%95، 63/0OR:) داشتند. افراد با سطوح پایین دیسترس روانی در مقایسه با سطوح بالاتر، نیز شانس کمتری برای اضطراب (16/0-10/0:CI%95، 13/0OR:) و افسردگی (12/0-08/0:CI%95، 10/0OR:) داشتند. همچنین، افراد با تغذیه سالم، در مقایسه با افراد با تغذیه ناسالم، 25% شانس کمتری برای افسردگی (91/0-61/0:CI%95، 75/0OR:) داشتند.نتیجه گیریامتیاز شیوه زندگی سالم با کاهش خطر اضطراب و افسردگی در بزرگسالان اصفهانی همراه بود. تغذیه سالم، دیسترس روانی و استعمال دخانیات از شاخص های مستقل پیشگویی کننده اختلال روانشناختی بودند.کلید واژگان: استعمال دخانیات, اضطراب, افسردگی, چاقی, سبک زندگی, فعالیت حرکتیIntroductionAssociation of a combination of lifestyle-related factors and mental health is less studied in earlier studies, especially in Middle Eastern countries.ObjectiveThis study aimed to examine how combinations of several lifestyle-related factors is related to depression and anxiety in a large group of middle-age Isfahani population.Materials And MethodsIn a cross-sectional study in 2012 on 3363 Isfahani adults (19-70 yr), a healthy lifestyle score was constructed by the use of data from dietary intakes, physical activity, smoking status, psychological distress and obesity. A dish-based 106-item semi-quantitative validated food frequency questionnaire (FFQ), General Practice Physical Activity Questionnaire (GPPAQ), General Health Questionnaire (GHQ) and other pre-tested questionnaires were used to assess the components of healthy lifestyle score. The Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS) was applied to screen for anxiety and depression.ResultsThe prevalence rates of anxiety and depression among study participants were 15.2 and 30.0%, respectively. After adjustment for potential confounders, we found that individuals with the highest score of healthy lifestyle were 93% less likely to be anxious (OR: 0.07; 95% CI: 0.02-0.30) and 97% less likely to be depressed (OR: 0.03; 95% CI: 0.01-0.11), compared with those with the lowest score. In addition, non-smokers had lower odds of anxiety (OR: 0.65; 95% CI: 0.47-0.89) and depression (OR: 0.63; 95% CI: 0.48-0.82), compared with smokers. Individuals with low levels of psychological distress had expectedly lower odds of anxiety (OR: 0.13; 95% CI: 0.10-0.16) and depression (OR: 0.10; 95% CI: 0.08-0.12) than those with high levels. Individuals with a healthy diet had 25% lower odds of depression (OR: 0.75; 95% CI: 0.61-0.91) than those with a non-healthy diet.ConclusionWe found evidence indicating that healthy lifestyle score was associated with lower odds of anxiety and depression in this group of Isfahani adults. Healthy diet, psychological distress, and smoking status were independent predictors of mental disorders.Keywords: Anxiety Depression Life Style Motor Activity Obesity Smoking
-
سابقه و هدفاضطراب یک بیماری رایج در جامعه می باشد که نوروترانسمیترهای متعددی در آن دخیل می باشند. استفاده از داروهای شیمیایی برای درمان این بیماری با عوارض جانبی بیشماری همراه است. هدف از مطالعه حاضر بررسی خواص ضد اضطرابی روغن هسته انگور بر موش های صحرایی نر در مدل ماز بعلاوه ای مرتفع است.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی رت ها در محدوده وزنی 250-300 گرم به 5 گروه آزمایشی 8 تائی تقسیم و روغن هسته انگور 5 روز متوالی به روش گاواژ تجویز و تست های رفتاری 30 دقیقه پس از گاواژ انجام شد. خصوصیات ضد اضطرابی روغن هسته انگور توسط مدل ماز بعلاوه ای مرتفع و تعادل حرکتی با استفاده از دستگاه روتارود بررسی شدند. پس از تست های رفتاری، از قلب حیوانات تحت بی هوشی عمیق خونگیری شد و پس از جدا کردن سرم تست ظرفیت آنتی اکسیدانی انجام شد.یافته هادر گروه های دریافت کننده روغن هسته انگور با دوزهای50 (2/1±15)، 100(8/1±21/5) و 200(8/1±27/5) میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن، تعداد دفعات ورود به بازوی باز در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (0/008=p، 0/005=p و 0/008=p). همچنین روغن هسته انگور با دوز 200(95/17±177/5) میلیگرم باعث افزایش معنی داری در مدت زمان ماندن در بازوهای باز شد(0/023=p). ظرفیت آنتی اکسیدانی سرم خون در گروه های دریافت کننده روغن هسته انگور به میزان چشمگیری بیشتر بود.نتیجه گیریبراساس نتایج این مطالعه، روغن هسته انگور ممکن است از طریق مهار استرس اکسیداتیو باعث کاهش میزان اضطراب در موش های صحرایی نر در مدل ماز به علاوه مرتفع شود.کلید واژگان: روغن هسته ی انگور, اضطراب, فعالیت حرکتیBackground And ObjectivesAnxiety is a common psychological disorder in developing societies, in which several neurotransmitters are involved. Use of pharmaceutical drugs in the treatment of anxiety has been associated with numerous side effects. This study aimed to evaluate the anxiolytic effects of grape seed oil on male rats in the elevated plus maze (EPM) model.MethodsThis experimental study was conducted on rats weighing 250- 300 grams divided into five groups of eight. Animals were administered with grape seed oil via gavage for five consecutive days, and behavioral tests were carried out 30 minutes after the intervention. Anxiolytic properties of grape seed oil were evaluated using the EPM model, and motor coordination of rats was assessed using the Rotarod apparatus. After behavioral evaluations, the animals were deeply anesthetized, and blood samples were obtained from their heart. After the extraction of blood serum, the antioxidant capacity test was performed.
FINDINGS: In animals administered with grape seed oil at doses of 50 (15±2.1), 100 (21.5±1.8), and 200 (27.5±1.8) milligram per kilogram of body weight, the number of open arm entries in EPM increased significantly compared to the control group (p=0.008, p=0.005, p=0.008). Moreover, gavage of grape seed oil at the dose of 200 mg/kg (177.5±95.17) significantly increased the time spent in the open arms of EPM (p=0.023). In addition, serum antioxidant capacity was significantly higher in rats receiving grape seed oil compared to control subjects.ConclusionAccording to the results of this study, grape seed oil could be effective in the reduction of anxiety levels through the inhibition of oxidative stress in rats in the EPM modelKeywords: Grape seed oil, Elevated plus maze (EPM), Locomotor activity -
هدفبررسی اثر تخریبی نوروتوکسین ها بر مغز حیوانات از موضوعات پژوهشی پر جاذبه است. در این مطالعه اثر میکرواینجکشن کلشی سین در ناحیه CA1 با بررسی رفتار جستجوی محیط جدید نشان داده شده است. همچنین اثر پیش تزریق گالانتامین، داروئی موثر در درمان و پیشگیری آلزایمر، بر اثر جانبی کلشی سین در آن ناحیه بررسی شد.مواد و روش هانود و شش سر موش های سفید بزرگ نر نژاد ویستار به صورت دو طرفه در ناحیه هیپوکامپ (AP: -3.8; L: 1.8 ± 2.2; V: 3) کانول گذاری شدند. آنها یک هفته بعد، برنامه جستجوی محیط جدید سه مرحله ای را در دستگاه شرطی سازی غیر طرفدار تجربه کردند: مرحله اول (روز 1) 10 دقیقه حرکت آزادانه در باکس، سپس مقید شدن طی سه روز متوالی - روزی دو بار 40 دقیقه در یک قسمت- و روز آخر (روز 5) دریافت کلشی سین (25 میکروگرم/ داخل هیپوکامپ هر موش، 8 = n) درست پیش از آزمون (10 دقیقه در شرایط مشابه روز آشنائی). به گروه های دریافت کننده گالانتامین (1 تا 25 میکروگرم/ داخل هیپوکامپ هر موش – هر گروه متشکل از هشت سر موش)، دارو به تنهایی و یا پیش از کلشی سین (25 میکروگرم/ داخل هیپوکامپ هر موش) تجویز شد. گروه کنترل منفی سالین تنها (1 میکرولیتر/ داخل هیپوکامپ هر موش) را دریافت کرد.نتایجچنانکه داده ها نشان داد حیوانات دریافت کننده کلشی سین نسبت به گروه کنترل فعالیت حرکتی تشدید یافته داشتند. گروه های گالانتامین تنها گرچه تفاوت معنی دار با گروه کنترل نشان ندادند ولی در گروه های دریافت کننده گالانتامین پیش تزریق کلشی سین، فعالیت تشدید یافته حرکتی برگشت داشت.بحث و نتیجه گیریاثرات جانبی نوروتوکسین کلشی سین بر مغز حیوانات آزمایشگاهی نشان داده شده است که مهم ترین آن ها خذف انتخابی نورون های دانه دار در تشکیلات هیپوکامپ می باشد. اثر این ماده بر روی نورون های هرمی قشری هنوز ناشناخته است. مطالعه حاضر تشدید فعالیت حرکتی حیوانات را به دنبال تزریق کلشی سین در داخل هیپوکامپ نشان داد. این اثر با پیش تزریق گالانتامین برگشت یافت و احتمال دارد تاثیر این دارو با میانجی های نورونی وساطت شده باشد..
کلید واژگان: گالانتامین, کلشی سین, رفتار جستجوی محیط جدید, فعالیت حرکتیBackground And ObjectiveDeleterious effect of neurotoxins on the brains of animals is an attractive research topic. In this research, the effect of microinjection of colchicine into the hippocampal CA1 was shown by examining the novelty seeking behavior. Also, the effect of pre-injection of galantamine, an effective agent in the treatment and prevention of Alzheimer's disease, for reversal of colchicine’s side effect in that region was also examined.Materials And MethodsNinety six male Wistar rats were bilaterally cannulated at the hippocampal area (AP: -3.8; L: 1.8 ± 2.2; V: 3). They experienced a three-phase novelty seeking task in the unbiased conditioning apparatus after one week: in day 1, the animals moved freely (10 min) in the box to familiarize with the device; over the next consecutive three days, they were confined in one part of the apparatus (40 min, twice daily); finally (Day 5), the animals were injected colchicine (25 µg/rat hippocampus, n = 8) prior to testing (lasted 10 min/similarly to the familiarization situation). The galantamine groups received the drug (1-25 µg/rat hippocampus; n = 8) solely or prior to the colchicine. The negative control only received saline (1 µL/rat hippocampus).ResultsAs the data show, the injection of colchicine significantly caused an increase in the locomotor activity of the treated animals. The lonely galantamine groups though showed no significant difference versus the control group, but in pre-galantamine groups, the enhanced activity was reversed.ConclusionThe side effects of colchicine on the brain of the laboratory animals have been shown; the most important of them is the destruction of granular neurons of the hippocampal formation. The effect of this material on the cortical pyramidal neurons is still unknown. The present study shows the increased locomotor activity of the animals due to the injection of colchicine into the hippocampus. This effect was reversed by pre-injection of galantamine and it is probable that the effect was modulated by the neuronal mediators.Keywords: Galantamine, Colchicine, Novelty, seeking behavior, Locomotor activity -
پیش زمینه و هدفبه خوبی مشخص شده است که گرلین به واسطه گیرنده های خود در سطح هیپوتالاموس، هیپوفیز و گنادها بر میزان ترشح گنادوتروپین ها و آندروژن ها تاثیر دارد. میزان تولید و رهایش این هورمون ها رابطه مستقیمی با بروز رفتارهای تولیدمثلی در پستانداران دارد؛ بنابراین انتظار می رود گرلین بتواند بر رفتار جنسی پستانداران موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات تزریق درون بطن مغزی گرلین بر رفتار جنسی موش صحرائی نر بود.روش هاچهل راس موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 20±200 گرم به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. حیوانات، سالین و یا 2، 4 یا 8 نانومول گرلین از طریق کانول که در داخل بطن سوم مغز با استفاده از فن استریوتکسیک جایگذاری شده بود دریافت کردند. 10 دقیقه پس از تزریق گرلین یا سالین، شاخص های رفتار جنسی موش های نر در مواجهه با موش ماده ارزیابی گردید. همچنین فعالیت حرکتی موش های نر توسط آزمون جعبه ی باز بررسی شد. داده های حاصل به روش آنالیز واریانس یک طرفه و متعاقب آن آزمون توکی مورد تحلیل آماری قرار گرفت.یافته هاتزریق 4 و 8 نانومول گرلین باعث افزایش معنی دار مدت زمان سپری شده تا انجام اولین مانت (p<0.05)، اینترومیشن و انزال (p< 0.001) در مقایسه با گروه کنترل شد. همچنین گرلین با غلظت 4 و 8 نانومول منجر به افزایش معنی دار تعداد مانت (p<0.05) و کاهش معنی دار تعداد انزال (p< 0.001) در مقایسه با حیوانات کنترل گردید. تغییر معنی داری در تعداد اینترومیشن به دنبال تزریق گرلین مشاهده نشد. مقایسه شاخص فعالیت جنسی و راندمان مقاربتی در گروه های موردبررسی نشان داد که میزان فعالیت تولیدمثلی در حیوانات دریافت کننده ی گرلین با غلظت 4 و 8 نانومول به طور معنی دار (05/0p<) در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت. همچنین افزایش معنی دار در میزان فعالیت حرکتی حیوانات دریافت کننده ی گرلین با غلظت های 2 نانومول (p< 0.01) و 4 و 8 نانومول (p< 0.001) در مقایسه با گروه کنترل مشاهده گردید.نتیجه گیریتزریق درون بطن مغزی گرلین به صورت وابسته به غلظت، ضمن افزایش میزان فعالیت حرکتی، رفتار جنسی موش های صحرائی نر را سرکوب نمود.
کلید واژگان: گرلین, رفتار جنسی, انزال, فعالیت حرکتی, موش صحرائی نرBackground and AimsIt is well established that ghrelin has effect on gonadotropin and androgen release through its receptors on hypothalamus, pituitary and gonads. The amount of synthesis and release of these hormones directly affect on reproductive behavior in mammals. Therefore, it is expected that ghrelin can affect sexual behavior of mammals. The aim of the present study was to investigate the effects of intracerebroventricular injection of ghrelin on sexual behavior of male rat.Materials and MethodsForty male Wistar rats, weighing 200±20 g, were divided into four groups. The animals received saline or 2, 4 or 8 nmol ghrelin through the stereotaxically implanted cannula into the third cerebral ventricle. The sexual behavior indices of male rats were evaluated encountering with female rats 10 min after injection of the ghrelin or saline. As well as the locomotor activity of male rats was investigated by open-field test. Then the experimental data were statistically analyzed by one-way analysis of variance (ANOVA) followed by Tukey’s test.ResultsFour and 8 nmol injection of ghrelin caused significant increase in the mount (p<0.05), intromission and ejaculation (p< 0.001) latency compared to the control group. Also the 4 and 8 nmol doses of ghrelin led to a significant increase in the number of mount (p<0.05) and a significant decrease in the number of ejaculation (p<0.001) compared to control animals. No significant changes were observed in the number of intromission after ghrelin injection. Comparison of sexual activity index and copulatory efficiency in the studied groups indicated a significant (p<0.05) decrease in reproductive activity of 4 and 8 nmol ghrelin-received animals compared to the control group. As well we observed a significant increase in locomotor activity of 2 nmol (p<0.01) and 4 and 8 nmol (p<0.001) ghrelin-received animals compared to control group.ConclusionsIntracerebroventricular injection of ghrelin suppressed the sexual behavior of male rats dose-dependently, whereas increased the locomotor activity.Keywords: Ghrelin, Sexual behavior, Ejaculation, Locomotor activity, Male rat -
مقدمهتعیین پیش آگهی کودکان مبتلا به اختلالات حرکتی موضوع مهمی برای والدین و متخصصان می باشد. پیش بینی وضعیت رشدی کودک در سنین پائین بسیار مشکل است. از آزمون های در دسترس و ساده که بتوان تاحدی وضعیت آتی را پیش بینی نمود، بررسی بازتابهای حرکتی Bleck و هوشبهر حرکتی Capute را می توان ذکر کرد.هدفاین مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین دو آزمون Capute و Bleck در تعیین وضعیت حرکتی کودکان مبتلا به اختلال مهارتهای حرکتی انجام شده است.روش کاردر این مطالعه مقطعی تعداد 40 کودک پایین تر از 2 سال به صورت در دسترس از میان کلینیک های کاردرمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران طی سال های1389تا1390 انتخاب شدند. ارزیابی بازتابهای حرکتی اولیه نوزادی بر اساس مقیاس Bleck و هوشبهر حرکتی بر اساس مقیاس Capute انجام گردید. داده ها با استفاده از آزمون های تی تست، ضریب همبستگی پیرسون، کای اسکوئر و کروسکال والیس ارزیابی گردید.نتایجدر این مطالعه 40 کودک(15دختر و 25پسر) با میانگین سنی 5/43±15/43 ماه شرکت کردند. میانگین نمره هوشبهر حرکتی Capute38.80 ± 19.29 بود و 7/7درصد از کودکان پیش آگهی خوب،15.4درصد پیش آگهی متوسط و 9/76درصد پیش آگهی بد داشتند. بر اساس نمره بازتاب حرکتی B leck17/5درصد از کودکان در طبقه بندی پیش آگهی خوب، 42/5درصد پیش آگهی متوسط و 40درصد در گروه پیش آگهی بد قرار گرفتند. بین نمرات بازتابهای حرکتی Bleckو نمرات هوشبهر حرکتی Caputeارتباط معنی داری مشاهده نشد.نتیجه گیریبا وجود اینکه هر کدام از بازتابهای نوزادی بر مراحل رشد حرکتی و نهایتا تعیین پیش آگهی حرکتی تاثیرگذارند، ولی ارتباط معنی داری بین بازتابهای حرکتی و هوشبهر حرکتی مشاهده نشد. بنابراین بنظر می رسد این ابزارها به تنهایی قادر به پیش بینی وضعیت حرکتی آتی کودک نیستند و باید در کنار هم بکار گرفته شوند.
کلید واژگان: اختلالات در مهارتهای حرکتی, فعالیت حرکتی, رفلکس, کودکانIntroductionThe motor prognosis of children with motor skills disorders is a major issue for their parents and the health professionals involved in their management. Prediction of prognosis in infancy is very difficult. Available and simple tests which can examine prognosis are Bleck infant’s reflexes and motor quotient of Capute.ObjectiveThe aim of this study was to investigate the relationship between Bleck and Capute tests for determination of motor status of children with motor skills disorders.MethodsIn this cross - sectional study, the sample consisted of 40 infants under 2 years of age with motor disorders who referred to occupational therapy clinics of Tehran University of Medical Sciences from 2011 to 2012. The infants were evaluated with Bleck and Capute tests. In Bleck scale, primitive reflexes were evaluated. Capute scale is based on motor quotient. The relationship between these tests was examined using Chi-Square and Kruscal Wallis tests.ResultsIn this study 40 infant (15 girls and 25 boys) with mean age of 15.43 months participated. Mean score of Capute scale was 38.80 ± 19.29 and 7.7% of infants were classified as good prognosis, 15.4% as guarded prognosis and 76.9% in poor prognosis. Based on Bleck Scale 17.5% of infants were in good prognosis category, 42.5% in guarded prognosis and 40% in poor prognosis. There was no significant correlation between Bleck and Capute tests.ConclusionAlthough infant reflexes affect motor milestones and eventually determination of motor prognosis, but in this study there was no significant relationship between Bleck infant’s reflexes and motor quotient of Capute. Therefore it seems that these scales are not alone capable of predicting child's motor status and should be used together.Keywords: Motor Skills Disorders, Motor Activity, Reflex, Child
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.