به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « ماکروزومی » در نشریات گروه « پزشکی »

  • شاهین مافی نژاد*، قاسم بیانی، حجت الله احتشام منش، منا اکبریان ثانی، فرشته حسن زاده، معصومه جعفرزاده
    مقدمه

    ماکروزومی عارضه ای شایع در زمینه زنان و مامایی است و عوارض آن همواره مادر و جنین را در معرض خطر قرار می دهد. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان بروز ماکروزومی و ریسک فاکتورهای مرتبط در مادران باردار شهر بجنورد می باشد.

    روش کار

    این مطالعه مقطعی-تحلیلی در 7908 مادران باردار مراجعه کننده به بیمارستان بنت الهدی انجام شد. مادران با زایمان ماکروزومی به عنوان گروه مورد و به همان تعداد از زنان با زایمان ترم و نرمال به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. اطلاعات با نرم افزار 24 SPSS تجزیه و تحلیل گردید.

    یافته ها

    میانگین سنی مادران، افزایش وزن بارداری و طول مدت بارداری مادران با نوزاد ماکروزوم بطور معناداری بیشتر بود.سابقه زایمان قبلی نوزاد ماکروزوم و افزایش قند خون مادر به طور مستقیم با افزایش بروز ماکروزومی مرتبط بود. ماکروزومی بر افزایش ریسک ناهنجاری در نوزادان، دیستوشی شانه، شکستگی استخوان ترقوه، فلج شبکه بازویی،عارضه مادری خونریزی بعد از زایمان و افزایش انجام سزارین تاثیری نداشت. در تمامی محاسبات 05/0<P ،به عنوان سطح معناداری در نظر گرفته شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به بروز  41/2 %ماکروزومی در شهر بجنورد و ارتباط معنی دار آن با عوامل خطری مانند افزایش سن مادر، افزایش وزن بارداری و افزایش طول مدت بارداری، دیابت مادر و سابقه تولد ماکروزومی برنامه ریزی مناسب برای باردار شدن و ورود به بارداری با وزن مناسب

    کلید واژگان: ماکروزومی, نوزاد, دیابت مادر, دیستوشی شانه}
    Shahin Mafinezhad*, Ghasem Bayani, Hojatollah Ehteshammanesh, Mona Akbarian, Fereshteh Hasanzadeh, Masoumeh Jafarzadeh
    Introduction

    Macrosomia is a common complication in obstetrics and gynecology and its complications usually expose mother and fetus at risk. The aim of the present study was to evaluate the prevalence rate of macrosomia and related risk factors in pregnant women in Bojnourd.

    Methods

    This descriptive analytic study was performed on 7908 pregnant women referred to Bentolhoda Hospital. Mothers with macrosomic infant were selected as case and the same number of women with term and normal delivery were selected as control groups. Data was analyzed by SPSS 24 software.

    Results

    Maternal mean age, weight gain and duration of pregnancy were significantly increased among macrosomia group. Previous history of macrosomic infant and maternal hyperglycemia was directly related to increased risk of macrosomia. We did not find correlation between macrosomia and increased risk of neonatal malformations, shoulder dystocia, clavicle fractures, brachial plexus damage and maternal complication after delivery and increased cesarean section.

    Conclusions

    Due to 2.41% macrosomia frequency in Bojnourd city and its significant relationship with risk factors such as maternal age, mean pregnancy weight gain and pregnancy duration, maternal diabetes and macrosomic birth history, appropriate planning for pregnancy and Entering a well-weighted pregnancy and enjoying a varied and healthy diet will help maintain and promote maternal and neonatal health in the normal weight range.

    Keywords: MacrosomiaInfantMaternal DiabetesShoulder Dystocia}
  • ابوطالب بیگی، فرزانه نظری *، ریحانه حسینی، نوشین شیرزاد، فریده نظری، اکرم انصاری فر
    زمینه
    دیابت بارداری می تواند به رشد بیش از حد جنین، افزایش ناهنجاری های جنینی، افزایش شیوع هایپرتانسیون، افزایش مرده زایی غیرقابل توجیه منجر گردد. رژیم غذایی نقش بسیار مهمی در پیامدهای بارداری در این بیماران ایفاء می کند. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر رژیم غذایی بر اساس شاخص توده بدنی بر پیامد بارداری خانم های باردار 35-20 ساله مبتلا به دیابت مراجعه کننده به درمانگاه پره ناتال بیمارستان آرش می باشد.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی تصادفی دو سو کور،70 خانم باردار 35-20 ساله مبتلا به دیابت در دو گروه شاهد و مداخله مورد بررسی قرار گرفتند. گروه شاهد تحت درمان با رژیم غذایی حاوی 30 کیلو کالری به ازاء کیلوگرم وزن بدن بدون توجه به شاخص توده بدنی قرار گرفتند. در گروه مداخله نمونه ها با شاخص توده بدنی 9/24-19 رژیم غذایی حاوی 30 کیلو کالری به ازاء کیلوگرم وزن بدن انرژی و با شاخص توده بدنی 9/29-25 رژیم غذایی حاوی 25 کیلو کالری به ازاء کیلوگرم وزن بدن انرژی دریافت کردند. جهت تجزیه و تحلیل پیامدهای بارداری در دو گروه از نرم افزار SPSS ویرایش 23 استفاده گردید و (05/0>P) معنی دار لحاظ شد.
    یافته ها
    میانگین افزایش وزن در انتهای بارداری (3/0=p)، وزن زمان تولد نوزاد (05/0=p)، انسولین مورد نیاز مادر 7/0=p، تولد نوزاد ماکروزومیا (2/0=p)، فشار خون بالای مادر (1/0=p) و تاخیر رشد داخل رحمی (3/0=p)، سن بارداری هنگام زایمان (3/0=p)، کلسیم خون نوزاد (3/0=p) در گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنی داری نداشت اما قند خون نوزاد (01/0=p) در گروه مداخله به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود.
    نتیجه گیری
    محدودیت کالری دریافتی بر اساس نمایه توده بدنی در گروه مداخله در مقایسه با گروه شاهد تاثیری بر بیشتر پیامدهای بارداری از قبیل میانگین افزایش وزن در انتهای بارداری، نیاز به انسولین، وزن نوزادان در هنگام تولد، تولد نوزاد ماکروزومی، ابتلا به فشار خون بالا، و تاخیر رشد داخل رحمی، سن بارداری هنگام زایمان، کلسیم خون نوزاد نداشته است. تنها قند خون نوزاد در گروه مداخله به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود.
    کلید واژگان: دیابت بارداری, رژیم غذایی, نمایه توده بدنی, وزن گیری در بارداری, ماکروزومی, پرفشاری خون}
    Abotaleb Beigi, Farzaneh Nazari *, Rehaneh Hoseini, Nooshin Shirzad, Farideh Nazari, Akram Ansari Far
    Background
    Gestational diabetes can leads to macrosomy, fetal abnormalities, increase prevalence of hypertension, increasing unreasonable morality. Diet plays a very important role in the consequences of pregnancy in these patients. The purpose of this study was to assess the effect of diet based on body mass index (BMI) on pregnancy outcomes in diabetic pregnant 20-35 year old women referring to Arash hospital.
    Materials And Methods
    In this randomized double-blind clinical trial, 70 diabetic pregnant women 20-35 year old were divided in two groups as case and control. Control group was on diet with 30 kilo calorie per kilogram energy without consideration BMI. In this way, The case group, with BMI 19-24.9 got 30 kilo calorie per kilogram energy and with BMI 25-29.9 got 25 kilo calorie per kilogram energy. SPSS version 23 software was used for analyzing and (P
    Results
    There was no significant difference between case and control group about mean of increasing weight end of pregnancy (p=0.3), The birth weight (p=0.05), Insulin requirement (p=0.7), macrosomia (p=0.2), hypertension (p=0.1), intra uterine growth retardation (p=0.3), gestational age in delivery (p=0.3), infant blood calcium (p=0.3) but infant blood sugar in case group was less than control group significantly (p=0.01).
    Conclusion
    Calorie restriction based on BMI in case group compared to control group was not effective about more pregnancy outcomes such as average weight gain at the end of pregnancy, Insulin requirement, weight of newborns at birth, macrosomia baby birth, Having high blood pressure, intra uterine growth retardation, gestational age in delivery, infant blood calcium. but infant blood sugar in case group was less than control group significantly.
    Keywords: Gestational diabetes mellitus (GDM), Diet, Body mass index, Weight gain in pregnancy, Macrosomia, Hypertension}
  • سامان معروفی زاده، رضا عمانی سامانی، پیام امینی، مهدی سپیدارکیش
    مقدمه
    ماکروزومی، یک عامل خطر برای پیامدهای نامطلوب زایمانی است. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان ماکروزومی در تولدهای تک قلویی زنده و عوامل مرتبط با آن در زایشگاه های استان تهران بود.
    روش ها
    این مطالعه ی مقطعی بر روی 4342 زن باردار با زایمان تک قلویی زنده مراجعه کننده به زایشگاه های استان تهران طی 30-15 تیرماه 1394 انجام شد. داده ها با استفاده از چک لیست محقق ساخته و از طریق مصاحبه با مادران و بررسی پرونده ی آنان در اتاق زایمان جمع آوری شد. به منظور بررسی عوامل مرتبط با ماکروزومی، از مدل Logistic regression استفاده گردید.
    یافته ها
    میزان ماکروزومی در این مطالعه، برابر با 4/3 درصد بود. نتایج تحلیل تک متغیره نشان داد که سن بالا، قد بلند و نمایه ی توده ی بدنی بالای مادر، سن حاملگی بیشتر، مرتبه ی تولد بزرگ تر و جنسیت پسر نوزاد با ماکروزومی ارتباط دارد (050/0 > P). در تحلیل چند متغیره، قد و نمایه ی توده ی بدنی مادر، سن حاملگی، مرتبه ی تولد و جنسیت پسر، بر تولد نوزاد ماکروزوم اثر معنی داری داشتند (050/0 > P).
    نتیجه گیری
    عواملی مانند سن، قد و نمایه ی توده ی بدنی مادر، سن حاملگی، مرتبه ی تولد و جنسیت نوزاد در افزایش تولد نوزاد ماکروزوم نقش دارند. توجه به این عوامل، می تواند در شناسایی نوزادان پرخطر و کاهش عوارض مادری- نوزادی ناشی از ماکروزومی مؤثر باشد.
    کلید واژگان: ماکروزومی, عوامل خطر, بارداری, نوزاد}
    Saman Maroufizadeh, Reza Omani, Samani, Payam Amini, Mahdi Sepidarkish
    Background
    Macrosomia is a risk factor for adverse delivery outcomes. The aim of this study was to determine the rate of macrosomia among singleton life-birth, and identify factors associated with it.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on 4342 pregnant women who gave singleton live-birth in Tehran province, Iran, during 6-21 July 2015. Data were collected using a researcher-made questionnaire through interview with mothers and review of their medical records. To identify factor associated with macrosomia, logistic regression model was used.
    Findings: The macrosomia rate was 3.4% in this study. In univariate analysis, higher maternal age, height, body mass index, gestational age, birth order and history of stillbirth and male infant sex were associated with macrosomia. Moreover, multivariate analysis showed a significant relationship between macrosomia and higher height, body mass index, gestational age, birth order and male infant sex.
    Conclusion
    According to the results, factors such as mother’s age, height, body mass index, and gestational age, birth order and male infant sex were associated with macrosomia. Considering these factors could be effective in determining at-risk neonates and reducing maternal-infant side-effects of macrosomia.
    Keywords: Macrosomia, Risk factor, Pregnancy, Infant}
  • سهیلا اکبری، مژگان کاویانی، آزاده محمدی پور*، مهین عادلی
    مقدمه
    علاوه بر باردار سلامت مادر و . هدف از این مطالعه مقایسه شاخص توده بدنی قبل از بارداری با میزان اضافه وزن دوره بارداری در بروز دیابت بارداری و ماکروزومی بر اساس تعریف جدید دیابت بارداری است.
    مواد و روش ها
    نوع مطالعه مقطعی توصیفی تحلیلی بود که بر روی زنان باردار 18 تا 35 ساله بدون ابتلا به بیماری زمینه ای انجام شد. نمونه گیری به صورت متوالی در دسترس انجام شد. در اولین ماه از بارداری وزن و قد زنان و فشارخون آن ها و همچنین قند خون ناشتای آن ها اندازه گیری شد. دومین ارزیابی در هفته های 2824 بارداری به صورت اندازه گیری مجدد وزن و انجام تست غربالگری دیابت بارداری (GCT) انجام گرفت. سومین ارزیابی در پایان بارداری به صورت اندازه گیری وزن مادر و وزن نوزاد انجام شد. داده ها وارد نرم افزار SPSS شده و با استفاده از آزمون t مستقل و Mann-Whitney تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه 600 زن باردار ارزیابی شدند. میانگین شاخص توده بدنی قبل از بارداری در زنان مبتلا به دیابت بارداری و مادران دارای نوزادان ماکروزوم، به طور معنی داری بیش از زنانی بود که عوارض فوق را نداشتند (0/0001=P). میانگین میزان اضافه وزن کسب شده در دوره بارداری در زنان مبتلا به دیابت بارداری و نوزادان ماکروزوم به طور معنی داری بیش از زنانی بود که به عوارض فوق دچار نشدند (بترتیب 0/0001=P و 0/039=P). شاخص توده بدنی قبل بارداری در مقایسه با اضافه وزن کسب شده در دوره بارداری همبستگی بیشتری با دیابت بارداری داشت (0/278 در مقابل 0/077).
    بحث و نتیجه گیری
    شاخص توده بدنی قبل بارداری در مقایسه با میزان اضافه وزن دوره بارداری همبستگی بیشتری با دیابت بارداری و ماکروزومی دارد.
    کلید واژگان: اضافه وزن بارداری, شاخص توده بدنی, دیابت بارداری, ماکروزومی}
    Soheila Akbari, Mojgan Kaviani, Azadeh Mohammadipour *, Mahen Adeli
    Background
    In addition to adequate nutrition and balance of nutrients in the pregnant mother's diet, maternal weight gain during pregnancy has a major impact on maternal health and fetal well-being. The purpose of this study was to compare pre-gestational BMI and gestational weight gain on GDM according to the new definition of GDM.
    Materials And Methods
    This descriptive cross-sectional study was carried out on 18 to 35 years old pregnant women with no underlying disease using convenience sampling method In the first months of pregnancy, women's height, weight and blood pressure as well as FBS were measured.The second assessment was done in the 24th-28th weeks of gestation using repeated measurements of weight, blood pressure, and gestational diabetes screening test (GCT). The third evaluation was conducted at the end of pregnancy to measure mother and infant weight.The data was analyzed by SPSS, version 16, t-test and Mann-Whitney test.
    Results
    In this study, 600pregnant women were evaluated.Mean BMI befor pregnancy in the women with GDM was significantly higher than in the women without the above-mentioned problems(P=0.0001). The mean weight gained during pregnancy in the women with these symptoms was significantly higher than that in the women without the above –mentioned problems(P=0.039)(P=0.0001). Compared to pre-pregnancy BMI, weight gain during pregnancy had a higher with GDM(0.278 vs 0.077).
    Conclusion
    Pre-pregnancy BMI in comparison with weight gain during pregnancy, had a higher correlation with GDM and macrosomia
    Keywords: Chronic GVHD, Leukemia, Peripheral blood stem cells transplantation, Survival}
  • نسیم بهرامی، محمدعلی سلیمانی *
    پیش زمینه و هدف

    وزن هنگام تولد یکی از عوامل اصلی تعیین کننده رشد جسمانی و مغزی نوزاد بوده و نشانه معتبری از رشد داخل رحمی است. هدف از این مطالعه بررسی برخی عوامل مرتبط با ماکروزومی و وزن کم هنگام تولد در زنان مراجعه کننده به بخش زایمان یک بیمارستان تخصصی در سال 1389 بود.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه مقطعی، میانگین وزن 3076 نوزاد که به روش طبیعی متولد شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار کامپیوتری SPSS نسخه 17 صورت گرفت. برای بررسی مشخصات دموگرافیک از آزمون های توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی نظیر آزمون تی مستقل، آزمون های کای دو، ANOVA، آزمون تعقیبی شفه و رگرسیون خطی استفاده شد. سطح معنی داری کلیه آزمون ها کمتر یا مساوی 05/0 در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    شیوع وزن کم هنگام تولد 7/6 درصد(205 نفر) و ماکروزومی 2/3 درصد(97 نفر) بود. میانگین وزن نوزادان در مطالعه حاضر 458 ± 18/3248 گرم بود. بر اساس مدل رگرسیونی خطی، نوع زایمان، تعداد زایمان، جنسیت نوزاد، پره اکلامپسی و سن مادر به ترتیب بیشترین تاثیر را با وزن کم هنگام تولد داشتند. هیچ کدام از موارد ذکر شده با ماکروزومی نوزادان در ارتباط نبود.

    بحث و نتیجه گیری

    بر اساس نتایج مطالعه حاضر شناخت و کنترل بسیاری از فاکتورهایی که با وزن هنگام تولد ارتباط دارند می تواند منجر به تولد نوزادان با وزن نرمال شده و شیوع وزن کم هنگام تولد و ماکروزومی را کاهش دهد.

    کلید واژگان: وزن کم هنگام تولد, ماکروزومی, نوزاد}
    N. Bahrami, Ma Soleimani
    Background and Aims

    Birth weight is one of the major factors determining the physical and mental development of infants and a credible sign of intrauterine growth. The purpose of this study was to investigate factors associated with macrosomia and low birth weight in women referred to delivery room of Specialized Hospital in 2010.

    Materials and Methods

    In this cross sectional study, 3076 women with the normal vaginal delivery (NVD) entered into the study population. The Statistical Package for the Social Sciences, SPSS 17 for Windows, was used for the analysis. Data analysis was performed by using descriptive and analytical statistics (mean ±SD), Chi-square test, independent sample t- test, ANOVA, post hoc scheffe and linear regression). The significant level was set at less than 0.05 (P < 0.05).

    Result

    The prevalence rate of low birth weight was 6.7% (205) and macrosomia 3.2% (97). Average neonatal birth weight was 3248.18 ± 458gr and maternal age was 25.33 ± 5.7 years. On the basis of linear regression, types and number of delivery, neonatal sex, preeclampsia and age of mother were respectively the most important factors of low birth weight. None of them related to macrosomia.

    Conclusion

    Our findings showed that we can decrease the prevalence of low birth weight and macrosomia which result in normal birth weight by detection and controlling of many factors related to the birth weight.

    Keywords: Low birth weight, Fetal Macrosomia, Newborn}
  • لاله اسلامیان، سهیلا اکبری*، وجیهه مرصوصی، اشرف جمال
    مقدمه

    رشد جنین در بارداران دیابتی روند پیچیده ای دارد و احتمالا اختلال در متابولیسم پروتئین و چربی نیز همانند اختلال گلوکز در تولد نوزاد ماکروزوم نقش دارد.

    هدف

    هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین رشد جنین و فاکتورهای مختلف متابولیک مادر در خانم های مبتلا به دیابت ملیتوس بارداری و مقایسه آن باگروه کنترل بود.

    مواد و روش ها

    این مطالعه به صورت آینده نگر، بر روی 112 خانم باردار مبتلا به دیابت بارداری و 159 خانم باردار سالم در بیمارستان شریعتی در فاصله زمانی اسفند 1389 تا اردیبهشت 1391 انجام شد. به منظور تعیین تغییرات لیپید و لیپوپروتئین ها در بارداری و بررسی تاثیر احتمالی آن ها بر روی رشد جنین سطوح اجزای لیپیدها، گلوکز و انسولین در سرم مادر در سه نوبت در سه ماهه سوم اندازه گیری شد.

    نتایج

    سطوح گلوکزسرم، توتال کلسترول، کلسترول با دانسیته پایین (LDL-C) و کلسترول با دانسیته بالا (HDL-C) در بین دو گروه تفاوت معنی داری نشان نداد. در حالیکه مقادیر انسولین، اندکس مقاومت به انسولین (HOMA-IR) و سطوح تری گلیسیرید در خانم های مبتلا به دیابت بارداری به خصوص بعد از هفته 32 حاملگی به صوررت معنی داری بالاتر بود (0/001>p). پس از تعدیل متغیرهای مخدوش کننده، هیپرتری گلیسیریدمی در مادر به عنوان یک ریسک فاکتور مهم برای تولد نوزاد با وزن بالامحسوب شد و بر اساس آزمون آماری اسپیرمن افزایش سطح تری گلیسیرید با افزایش مقاومت به انسولین و افزایش HOMA-IR همراه بود (0/001>p و 0/312:CI).

    نتیجه گیری

    بر اساس ارتباط مثبت بین هیپرتری گلیسیریدمی و هیپرانسولینمی این احتمال وجود دارد که افزایش سطح تری گلیسیرید در موارد دیابت بارداری انعکاسی از تغییرات سطح انسولین در سرم مادر باشد.

    کلید واژگان: دیابت ملیتوس بارداری, ماکروزومی, چربی}
    Laleh Eslamian, Soheila Akbari *, Vajihe Marsoosi, Ashraf Jamal
    Background

    Fetal growth in diabetic pregnancies is a complex process and probably abnormalities in other metabolic pathways such as protein and lipid, as well as carbohydrate are responsible for delivering of macrosomic newborn.

    Objective

    The purpose of this study was to investigate the association between fetal growth and different maternal metabolic parameters in women with gestational diabetes mellitus (GDM) in comparison to control group.

    Materials And Methods

    This was a prospective cohort study conducted between March 2011 and May 2012, on 112 pregnant women with GDM and 159 healthy pregnant women. In order to determine of lipids or lipoproteins changes during pregnancy and to investigate any possible effects on fetal growth, lipid components, glucose and insulin levels were obtained in maternal serum three times in third trimester.

    Results

    Maternal serum glucose, total cholesterol (TC), low and high density lipoprotein (LDL-c, HDL-c) levels did not show any significant difference between two groups. While insulin, homeostasis model assessment-insulin resistance (HOMA-IR) and triglyceride (TG) values were detected to be significantly higher in the GDM cases especially after 32 weeks of gestation (p<0.001). After adjustment for confounding variables, maternal hypertriglyceridemia remained as a significant risk factor for delivering large for gestational age (LGA) newborns (p=0.04); and according to spearman test the increase of TG level was correlated with increase of insulin resistance and HOMA-IR (p<0.001, CI: 0.312).

    Conclusion

    Due to positive correlation of hypertriglyceridemia and hyperinsulinemia with newborn weight, it is possible to assume that elevated TGs levels in GDM cases is a reflection of variation in maternal insulin levels.

    Keywords: Gestational diabetes mellitus, Macrosomia, Lipid}
  • مهناز مردانی، خدیجه کاظمی، اعظم محسن زاده، فرزاد ابراهیم زاده
    مقدمه و هدف
    ماکروزومی عبارتی است که برای نوزادان با وزن هنگام تولد 4000 گرم یا بیشتر، به کار می رود. احتمال مرگ و میر در مبتلایان به ماکروزومی افزایش می یابد. شکستگی ترقوه، صدمه به شبکه بازویی و هایپوگلایسمی در نوزاد از مهم ترین عوارض جانبی ماکروزومی اند. هدف این مطالعه بررسی فراوانی و عوامل خطر ماکروزومی در بیمارستان عسلی خرم آباد است.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی مقطعی،داده ها از طریق پرسش نامه جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
    نتایج
    از 500 نوزاد زنده متولد شده، 59 نوزاد ماکروزوم بودند (8/11 درصد). %5/69 نوزادان پسر و%5/30دختر بودند. افزایش سن مادر، چاقی مادر(30 (BMI، افزایش وزن 18 کیلوگرم و بیشتر از آن طی دوران بارداری، سابقهدیابت شیرین، سابقهتولد نوزاد ماکروزوم، بارداری طول کشیده ومولتی پاریتی (5 پاریتی)، با بروز ماکروزومی ارتباطی معنادار داشتند.
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوع نسبتا بالای ماکروزمی در شهر خرم آباد، پیشگیری از بارداری بالای 35 سال، پیشگیری از چاقی پیشاز بارداری، افزایش وزن مناسب در دوران بارداری، کنترل گلوکز خون در دورانبارداری در مادران دیابتی، برای پیشگیری از ماکروزومی ضروری اند.
    کلید واژگان: ماکروزومی, شاخص تودهبدنی, دیابت}
    Mardani M., Kazemi Kh, Mohsenzadeh A., Ebrahimzade F.
    Background and Objectives
    Macrosomia is a term applied to newborns with a birth weight more than of 4000 gr which cause different maternal and neonatal complications. Several risk factors has been known for macrosomia. The purpose of this cross-sectional study was to estimate the frequency and evaluate of risk factors of macrosomia in Asalian hospital of Khorramabad in 2010.
    Methods
    This study was undertaken in Khorramabad, Iran. The data collection instrument was a questionnaire containing 10 variables as the risk factors of macrosomia. The data were analyzed using the SPSS software.
    Results
    59 cases of macrosomia were found in 500 living births, and the frequency of macrosomia was 11.8%. Also, 69.5% of the neonates were male and 30.5% were female. Maternal risk factors were mother''s age at pregnancy, mother''s obesity (BMI>=30), weight gain more than 18 kg during pregnancy, history of diabetes mellitus, history of macrosomia, prolonged gestational age, and multiparity (parity>=5). There was no significant relationship between mother''s job and macrosomia.
    Conclusion
    The prevalence of macrosomia in Khorramabad was high (11.8%). Preventing pregnancy in mothers over 35 years of age by contraception ways, preventing maternal obesity before pregnancy, and control of blood glucose during pregnancy by suitable diet and insulin therapy are recommended to prevent macrosomia.
    Keywords: Macrosomia, Body mass index (BMI), Diabetes}
  • معصومه همت یار، زهرا میرمجیدی هشجین
    از عوارض دیابت بارداری، ماکروزومی جنین، عوارض متابولیک نوزاد، هیپو گلیسمی و هیپوکلسمی است. هدف از این مطالعه تحلیلی مقایسه فراوانی هیپوگلیسمی و هیپوکلسمی در نوزادان ماکروزوم و غیر ماکروزوم مادران دیابتی است که بر روی 90 نوزاد مادر دیابتی طی سال های 1384 تا 1388 در بیمارستان جواهری تهران انجام شد. قند خون این نوزادان در 3 ساعت اول، 3 تا 24 ساعت و بعد از 24 ساعت از زمان تولد و کلسیم خون آن ها در 3 ساعت اول و بعد از 24 ساعت از زمان تولد اندازه گیری و داده ها با آزمون های آماری کای دو و فیشر تحلیل شدند. %3/33 نوزادان ماکروزوم بودند. هیپوگلیسمی و هیپوکلسمی در نوزادان ماکروزوم مادران دیابتی شایع تر از نوزادان غیر ماکروزوم بود، ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
    کلید واژگان: ماکروزومی, هیپوگلیسمی, هیپوکلسمی, دیابت بارداری}
    M. Hematyar, Z. Mirmajidi Hashjin
    Neonatal macrosomia، hypoglycemia، and hypocalcemia are among the complications associated with gestational diabetes. The aim of this study was to compare the frequency of neonatal hypoglycemia and hypocalcemia in macrosomic and non macrosomic infants of diabetic mothers. This was a descriptive analytic study performed on 90 infants born to diabetic mothers in Javaheri hospital during 2005 - 2009. Blood glucose level was determined for all infants during the first 3 hour، between 3-24 hour، and 24 hours after birth. Blood calcium concentration was also measured within the first 3 hour and 24 hours after birth. Data were analyzed by chi square and Fisher exact tests. Of 90 infants، 33. 3% were macrosomic. Hypoglycemia and hypocalcemia were more common in macrosomic infants of diabetic mothers compared to non macrosomic neonates.
    Keywords: Macrosomia, Hypoglycemia, Hypocalcemia, Gestational diabetes}
  • اشرف دیرکوند مقدم
    مقدمه
    پرولاپس ارگان های لگن یکی از اختلالات شایع زنان است که بیش از نیمی از زنان زایمان کرده در مراحلی از زندگی، این اختلال را تجربه می کنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط وزن نوزاد با شیوع و شدت پرولاپس ارگان های لگن انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی در سال 1384 بر روی 365 نفر از مراجعین به مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان دره شهر از توابع استان ایلام انجام شد. افراد با روش نمونه گیری آسان وارد مطالعه شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه، فرم ثبت معاینات و با روش مصاحبه و مشاهده انجام شد. معاینه واژینال بر اساس سیستم POPQ انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 14) و آزمون کای دو انجام و از تست های آمار توصیفی جهت بررسی فراوانی و میانگین ها استفاده شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    از 365 زن مورد مطالعه، 2/19 درصد بدون پرولاپس و 8/80 درصد دارای درجات متفاوتی از پرولاپس بودند. شایع ترین نوع پرولاپس شامل پرولاپس درجه دو (8/56%) و دیواره قدامی (3/72%) بود. بر اساس آزمون آماری من ویتنی، بین وزن نوزادان و پرولاپس ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (11/0=p).
    نتیجه گیری
    پرولاپس ارگان های لگن شایع و با وزن نوزادان متولد شده ارتباط داشت.
    کلید واژگان: پرولاپس ارگان های لگن, سیستم POP, Q, ماکروزومی}
    Ashraf Direkvand Moghadam
    Introduction
    Pelvic organ prolapse is a common disorder among women. More than half of the women، who have given birth، may experience it during their life. The aim of this study was to investigate the relationship between birth weight and prevalence and severity of pelvic organ prolapse.
    Methods
    In a cross-sectional study، 365 of women who referred to Health centers in Darre shahr city of Ilam were randomly entered to this study. The data were collected by using questionnaire، recording examination، interview، and observation. Examinations were performed based on Pelvic Organ Prolapse Quantification (POPQ). The statistical analysis was performed by SPSS software Version 14 and Chi-square test. Descriptive statistics tests were used to determine the frequencies and Means. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    Of all 365 participated women، 19. 2% without prolapse and 80. 8% had different degrees of prolapsed. The most types of prolapse included grade two (56. 8%) and anterior wall (72. 3%). According to Mann-Whitney test، there was a significant relation between pelvic organ prolapses and maximum birth weight of newborns (P= 0. 011).
    Conclusion
    Pelvic organ prolapsed was common and had relation with birth weight of neonates.
    Keywords: Maximum birth weight, Pelvic organ prolapsed, POP, Q}
  • فاطمه شریف زاده، مریم کاشانیان، شیدا جوهری
    مقدمه
    مطالعات اخیر نشان داده اند که زیاد و کم بودن وزن مادر قبل از بارداری با عوارض بارداری و نوزادی از جمله زایمان زودرس و وزن کم هنگام تولد و یا ماکروزومی همراه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین شاخص توده بدنی مادر قبل از بارداری و زایمان زودرس و وزن هنگام تولد انجام شد.
    روش کار
    اینمطالعه هم گروهی در سال 1387 بر روی 576 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستان شهید اکبرآبادی شهر تهران انجام شد. 396 نفر مطالعه را به اتمام رساندند. شاخص توده بدنی مادر در اولین ویزیت بارداری (بین هفته 8-12 بارداری) محاسبه و سپس مادران تا زمان زایمان پیگیری شدند. میزان زایمان زودرس و وزن هنگام تولد نوزادان در بیماران مورد مطالعه یادداشت شد و سپس نتایج آنها در چهار گروه، مادران دارای وزن کم (شاخص توده بدنی کمتر از 20 کیلوگرم بر متر مربع)، وزن طبیعی (شاخص توده بدنی 9/24- 20 کیلوگرم بر متر مربع)، وزن زیاد (شاخص توده بدنی 9/29- 25 کیلوگرم بر متر مربع) و چاق (شاخص توده بدنی 40-30 کیلوگرم بر متر مربع) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS (نسخه 15) و آزمون های تی، آنالیز واریانس یک طرفه، کای اسکوئر، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تحلیل ارتباط دو متغیر و مدل رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    بیماران 4 گروه از نظر سن، قد، سابقه سقط و شغل تفاوت معنی داری نداشتند (05/0>p). از 396 نفر، 21 نفر (3/5%) دارای وزن کم، 198 نفر (50%) وزن طبیعی، 117 نفر (5/29%) وزن بالا و 60 نفر (2/15%) چاق بودند. هیچ مورد چاقی مفرط وجود نداشت. چاقی به طور مثبت با سن بارداری بالاتر (015/0=p=0/213،r) و وزن تولد بالاتر (008/0=p و 361/0=r) ارتباط داشت. به همین ترتیب وزن کم هنگام تولد با وزن کم مادر (041/0=p و 157/0=r) ارتباط داشت. بروز ماکروزومی در افراد چاق بیشتر بود (022/0=p) و شاخص توده بدنی به طور مثبت با بروز ماکروزومی ارتباط نشان داد (034/0=p=0/224،r). زایمان زودرس نیز به طور منفی با شاخص توده بدنی ارتباط داشت (004/0-=p=0/124، r) و زایمان زودرس در زنان با وزن پایین بیشتر مشاهده شد (035/0=p).
    نتیجه گیری
    مادران دارای وزن بالا، دارای خطر بالاتری از نظر تولد نوزاد ماکروزوم هستند، در حالی که خطر نوزاد با وزن کم زمان تولد و زایمان زودرس در مادران دارای وزن پایین بیشتر است.
    کلید واژگان: بارداری, چاقی, زایمان زودرس, شاخص توده بدنی, ماکروزومی, وزن تولد}
    Fateme Sharifzadeh, Maryam Kashanian, Sheyda Jouhari
    Introduction
    Recent studies have reported that high and low maternal pre-pregnancy weight is accompanied with adverse pregnancy outcome including preterm labor and low birth weight or macrosomia. The purpose of the present study is to find the relationship between maternal pre-pregnancy body mass index (BMI) and spontaneous preterm labor and birth weight.
    Methods
    This cohort study was performed on 576 pregnant women who referred to Shahid Akbarabadi hospital in Tehran in year 2008. 396 women finally finished the study. Maternal BMI was determined at the first prenatal visit (between 8-12 weeks of pregnancy) then the women were followed up to delivery. Gestational age at the time of delivery and neonatal weight were recorded and their results were investigated in four groups: underweight (BMI<20 kg/m2)، normal weight (BMI=20-24. 9 kg/m2)، over weight (BMI=25-29. 9 kg/m2) and obese (BMI=30-40 kg/m2). Data were analyzed using SPSS software (version 15)، T-test، ANOVA، Chi-square and Pearson correlation tests and linear regression model. P less than 0. 05 was considered statistically significant.
    Results
    The women in all BMI groups had no significant differences according to age، height، history of abortion and occupation. 21 women (5. 3%) were underweight، 198 women (50%) had normal weight، 117 women (29. 5%) were overweight and 60 (15. 2%) were obese. No case of morbidly obese was seen. Obesity had positive correlation with higher gestational age at the time of delivery (r=0. 213، p=0. 015) and more birth weight (r=0. 361، p=0. 008). In contrast، low birth weight had correlation with low maternal weight (r=0. 157، p=0. 041). Macrosomia was more in obese women (p=0. 022) and BMI had positive correlation with macrosomia (r=0. 224، p=0. 034). Preterm labor showed a negative correlation with BMI (r=-0. 124، p=0. 004) and preterm labor was seen more in women with lower BMI (p=0. 035).
    Conclusion
    Overweight women was more high risk for macrosomia، while، low birth weight (LBW) and spontaneous preterm labor were seen more in underweight mothers.
    Keywords: Birth weight, Body mass index, Macrosomia, Obesity, Pregnancy, Preterm labor}
  • فهیمه رمضانی تهرانی، سمیه هاشمی، میترا هاشمی نیا، فریدون عزیزی
    مقدمه
    دیابت بارداری مشکلی شایع در بارداری می باشد که با عواقب مادری و جنینی همراه بوده، و زنان مبتلا را در معرض خطر ابتلا به دیابت تیپ 2 و اختلالات قلبی عروقی قرار می دهد. پژوهش ها یافته های متفاوتی را در زمینه ی میزان خطر این اختلالات بیان کرده اند. هدف این پژوهش، مقایسه ی میزان ابتلا به اختلالات متابولیکی، طی پیگیری 9 ساله ی زنان با سابقه ی دیابت بارداری و افراد بدون این سابقه می باشد.
    مواد و روش ها
    زنان 45-15 ساله ی غیرمبتلا به دیابت تیپ 2 با سابقه ی ابتلا به دیابت بارداری و زنان بدون سابقه ی دیابت بارداری که سابقه ی تولد نوزاد ماکروزوم یا مرده زایی داشتند، طی پیگیری 9 ساله با زنان دارای سابقه بارداری طبیعی، که از نظر سن و نمایه ی توده ی بدن همسان شده بودند، در مورد ابتلا به دیابت تیپ 2، فشار خون بالا و اختلالات چربی های سرم مقایسه شدند.
    یافته ها
    میزان بروز دیابت تیپ 2 در زنان با سابقه ی دیابت بارداری به طور تقریبی 3 برابر گروه شاهد بود. با وجود اینکه میزان بروز دیابت تیپ 2 در گروه زنان با سابقه ی تولد نوزاد ماکروزوم یا مرده زایی، در مقایسه با گروه شاهد اختلاف معنی داری نداشت، اما غلظت قند خون ناشتا در دو گروه تفاوت معنی داری را نشان داد. میزان بروز هیپرتانسیون مزمن و دیس لیپیدمی نیز در گروه های مورد و شاهد تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    زنان با سابقه ی دیابت بارداری در معرض خطر بالایی برای ابتلا به دیابت مزمن در سال های بعدی زندگی می باشند. می توان با غربالگری زنان باردار از نظر دیابت بارداری، زنان پرخطر را شناسایی نمود.
    کلید واژگان: دیابت بارداری, دیابت تیپ2, مطالعه قند و لیپید تهران, ماکروزومی, مرده زایی}
    F. Ramezani Tehrani, S. Hashemi, M. Hasheminia, F. Azizi
    Introduction
    Gestational diabetes mellitus (GDM) is a common complication of pregnancy that is associated with fetal and maternal adverse outcomes. These women are at higher risk for development of type 2 diabetes mellitus (T2DM) and metabolic and cardiovascular disease. Various results have been presented on the long term consequences of GDM. We aimed to compare the incidence of these metabolic disorders between women with previous GDM and those without any history of GDM.
    Materials And Methods
    Three groups of non-diabetic women, aged 15-45 y who participated in first phase of Tehran Lipid and Glucose Study (TLGS) were selected; 1) women with previous GDM, 2) women with previous still birth or macrosomia and without any history of GDM, and 3) normal age-BMI matched controls. They were followed for an average of 9 years, for developing of type 2 diabetes mellitus, hypertension and dislipidemia.
    Results
    Cumulative incidence of T2DM in the GDM group was 3-fold higher than the control. Incidence rates of T2DM were not significantly different between women in MC-ST group and their controls; however the serum concentrations of FBS were significantly different between these two groups. There was no significant difference in the cumulative incidence of hypertension and dislipidemia between the case and control groups.
    Conclusion
    Women with previous GDM are at an increased risk of developing T2DM later in life. It seems that GDM screening in pregnancy could identify women at risk of metabolic disease.
  • میترا بهرشی، فاطمه فروزانفرد، اکبر علی اصغرزاده، سید غلامعباس موسوی
    سابقه و هدف
    دیابت شایع ترین عارضه طبی در حاملگی است. یکی از انواع آن در طی بارداری، دیابت حاملگی می باشد که دارای عوارض جنینی و مادری خاص خود می باشد. در دیابت حاملگی نیز مانند دیابت نوع II علاوه بر مقاومت به انسولین، اختلال ترشح آن نیز وجود دارد و با توجه به اهمیت عنصر روی در عملکرد انسولین، اهمیت کمبود این عنصر در دیابت حاملگی بیشتر جلب توجه می کند.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 60 نفر خانم باردار با تشخیص دیابت حاملگی نیازمند به انسولین از سن 32 هفته بارداری تا زمان ترم انجام شد. پس از کسب رضایت از بیماران، به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه مصرف کننده مکمل روی (30=n) روزانه mg25(CC5) سولفات روی و گروه شاهد (30=n) روزانه CC 5 دارونما به صورت شربت علاوه بر انسولین تا زمان زایمان دریافت می کردند و در هر گروه در طی مدت مطالعه با کنترل FBS و BS دو ساعت پس از هر وعده غذا، هر دو هفته یک بار با حفظ BS و FBS زیر 120 و 105، دوز مورد نیاز انسولین تنظیم می شد و در پایان مطالعه هر دو گروه از لحاظ میزان نیاز به انسولین و عوارض مادری و جنینی مربوط به دیابت حاملگی مقایسه شدند و جهت تجزیه و تحلیل این مطالعه از آزمون های آماری t-test، OR CI، exact test، Chi-Square test، Fisher’s و Kolmogorov-Smirnov استفاده شد.
    نتایج
    در این مطالعه، میزان نیاز به انسولین در گروه دریافت کننده مکمل روی نسبت به گروه شاهد، کاهش معنی داری داشت (001/0p<) بدین ترتیب که میانگین تغییر دوز انسولین دریافتی نسبت به شروع مطالعه در گروه مورد 766/8 (با 63/9: SD) و در گروه شاهد 533/17 (با 54/10: SD) بود. میزان ماکروزومی در گروه مورد و شاهد، تفاوت معنی دار قابل توجهی داشت (01/0p<) که نسبت شانس (OR) در گروه شاهد نسبت به گروه مورد 7 بود (487/35 38/1=CI). میزان فراوانی پره اکلامپسی در دو گروه مورد و شاهد از لحاظ آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    استفاده از مکمل روی در دیابت حاملگی باعث کاهش نیاز به انسولین و کاهش بروز ماکروزومی و عوارض متعاقب آن مانند سزارین و یا دیستوشی زایمانی می شود.
    کلید واژگان: دیابت حاملگی, مکمل روی, ماکروزومی}
    Mitra Behrashi *, Fateme Froozanfard, Akbar Aliasgharzade, Sayed Gholam Abbas Mousavi
    Background
    Diabetes, especially the gestational diabetes with its special fetal and maternal disorders, is the most common complication of pregnancy. Both gestational and type II diabetes mellitus are along with a disturbances to insulin secretion as well as insulin resistance. Considering the significant role of zinc in insulin function, the deficiency and importance of this element in gestational diabetes is a matter of consideration.
    Materials And Methods
    This clinical trial was carried out on 60 pregnants suffering from gestational diabetes, and needing insulin injection from 32nd week to full-term. The patients were divided into two groups the case group (n=30), received daily zinc sulfate (25mg or 5cc) plus insulin and control group (n=30) received daily placebo (5 cc as syrup) plus insulin until the time of delivery. The required insulin dose was regulated through monitoring fasting blood sugar and blood sugar, 2 h postprandial, every two weeks in both groups. These groups were compared in terms of required insulin dose and maternal/fetal complications. Data were analyzed using t-test, OR, CI, Fisher Exact test, Kolmogorov-Smirnov and Chi-Square tests.
    Results
    The required dose of insulin had a significant decrease in the case group compared to the control one (p<0.001). However, the mean change in insulin dose in the case and control group compared to the beginning of study was 8.766 (SD:9.63) and 17.533 (SD: 10.54), respectively. The incidence of macrosomia in the case and control groups was significant (P<0.01). The odds ratio of control group compared to the case group was 7. The preeclampsia prevalence in both groups was not significant.
    Conclusion
    Zinc supplementation in gestational diabetes may lead to the reduction of required insulin dose, incidence of macrosomia and the related complications (e.g., caesarian and delivery dystocia).
  • زینت قنبری، آلاء امام زاده، محمد باقری
    زمینه و هدف
    ماکروزومی طبق تعریف عبارت از بزرگی جثه جنین به صورتی که وزن هنگام تولد نوزاد ترم بالای 4000 گرم باشد که سبب عوارض مادری مانند اختلالات پیشرفت زایمانی، پارگی شدید کانال زایمانی و زایمان به طریقه سزارین و گاهی سزارین هیسترکتومی می گردد. از سوی دیگر جنین نیز در معرض آسفیکسی، خونریزی داخل جمجمه و دیستوشی شانه ای همراه با فلج شبکه بازویی و شکستگی های استخوان بازو و ترقوه قرار می گیرد. در کشورهای مختلف مطالعات متعددی در زمینه فاکتورهای خطر موثر بر ماکروزومی انجام شده است ولی در کشور ما مطالعات تحلیلی و جامعی در این زمینه محدود می باشد.
    روش بررسی
    مطالعه به صورت مقطعی صورت گرفته است. از پاییز 80 تا پاییز 81 مادرانی را که جهت زایمان به بیمارستان ولی عصر (عج) مراجعه نموده بودند بررسی کردیم. زایمان های ترم و با وزن بالای 2500 گرم وارد مطالعه شده و زایمان های نارس، وزن تولد کمتر از 2500 و تولدهای مرده از مطالعه حذف شدند. مادران جنین های ماکروزوم با گروه کنترل به تعداد سه برابر مقایسه شدند.
    یافته ها
    2000 زایمان در طی مطالعه صورت گرفت که از میان آنها 77 مورد (8/3%) وزن بالای 4000 گرم داشتند و 12 مورد (6/0%) وزن معادل یا بیش از 4500 داشتند. سن مادر، وزن مادر (چاقی)، سابقه ابتلا به دیابت، تعداد زایمان ها، جنس نوزاد و سابقه ابتلای مادر به بیماری زمینه ای از عوامل مهم و تاثیرگذار در بروز ماکروزومی بودند. طول مدت حاملگی، افزایش وزن مادر بیش از 35 پوند در طی حاملگی و سابقه تولد نوزاد ماکروزوم از عواملی بودند که در این تحقیق رابطه ای میان آنها و ماکروزومی جنین یافت نشد.
    نتیجه گیری
    با جلوگیری از حاملگی در سنین بالا، کنترل وزن، کنترل دیابت و کاهش تعداد زایمان ها می توان از بروز ماکروزومی در جنین پیشگیری کرد.
    کلید واژگان: ماکروزومی, فاکتورهای خطر, فراوانی}
    Ghanbari Z., Emamzdeh A., Bagheri M
    Macrosomia is a term applied to newborns with a birth weight of >4000g. This condition leads to several maternal and fetal complications including maternal traumas as well as newborn injury. This study was designed to evaluate the risk factors of macrosomia among Iranian women. This cross-sectional study performed between July 2001 and July 2002, included 2000 term deliveries involving newborns with birth weights of >2500g. The records of 77 mothers of live born infants weighing >4000g were compared to those of the control group (231 women). Stillborn and neonates who were <2500g were excluded from the study.
  • سهیلا امینی مقدم، محمدرضا مهاجری تهرانی، زهرا شعبان نژاد خاص، رامین حشمت، اشرف آل یاسین، باقر لاریجانی
    مقدمه
    پپتید- cمایع آمنیوتیک بیانگر میزان ترشح انسولین جنین است. شرایط هیپر انسولینمی جنین، سبب افزایش وزن موقع تولد واختلال تحمل گلوکز و چاقی درسنین بالاتر می شود.شیوع تولد نوزادان ماکروزوم در ایران 10% می باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط پپتید-c و انسولین مایع آمنییوتیک با ماکروزومی نوزادان بود.
    روش ها
    این مطالعه به صورت مورد- شاهدی انجام شده است. 10 نوزاد که در زمان تولد وزن بالای 4000 گرم داشتند، به عنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند و 28 نوزاد با وزن کمتر از 4000 گرم به عنوان گروه شاهد وارد مطالعه گردیدند. مادران نوزادان هر دو گروه از نظر میانگین سنی و تعداد زایمان و وزن قبل از بارداری اختلاف زیادی نداشتند. چنانچه شرکت کنندگان شرایط خروج از مطالعه را نداشتند، در هنگام زایمان حدود cc 10 مایع آمنیوتیک طی آمنیوسنتز گرفته شد و همچنین از بند ناف جنین یا خون وریدی جنین وخون وریدی مادر جهت اندازه گیری انسولین و پپتید-c و گلوکز نمونه گیری به عمل آمد.
    یافته ها
    : نوزادان ماکروزوم در مقایسه با گروه شاهد اختلاف معنی داری در پپتید-c خون نوزاد (044/0=P)وخون مادر(043/0= P) داشتند. میزان انسولین در مادران نوزادان ماکروزوم و نوزادان ماکروزوم و مایع آمنیوتیک بالاتر از گروه شاهد بود ولی از نظر آماری معنی دار نبود. میزان پپتید-c در مایع آمنیوتیک نوزادان ماکروزوم نیز بالاتر از گروه شاهد بود.
    نتیجه گیری
    افزایش پپتید-c مایع آمنیوتیک، خون نوزاد وخون مادر، می تواند با افزایش وزن جنین ارتباط داشته باشد.
    کلید واژگان: انسولین, پپتید, ماکروزومی, مایع آمنیوتیک}
    Soheila Amini Moghadam, Mohammad Reza Mohajeri Tehrani, Zahra Shaban Nejad, Khas, Ramin Heshmat, Ashraf Aleyacine, Bagher Larijani*
    Background
    Fetal hyperinsulinemia correlated with large birth weight and impaired glucose tolerance test and obesity in second decades of life. In this study we compared the correlation between fetal insulin production (as estimated by amniotic fluid (AF) C-peptide concentration) and AF insulin with macrosomia (as estimated by neonatal birth weight 4000 gr).
    Methods
    Thirty eight neonates were studied. Ten infants were macrosom and 28 were normal (birth weight < 4000 gr). Amniontic fluid C-peptide and insulin concentration and mother and fetal blood C-peptide and insulin were measured during delivery with radioimmunoassay and mother and fetal glucose were measured at the same time and correlated with neonatal macrosomia within first hour of birth.
    Results
    There was a significant correlation between infant serum C-peptide level and macrosomia. Amniotic fluid insulin level was higher in the macrosom infants but this correlation was not significant. AF C-peptide was higher in the macrosom group. Also there was a significant correlation between maternal serum C-peptide and macrosomia. Infant and mother serum insulin was higher in the macrosom group.
    Conclusion
    Our results suggest that fetal insulin (as estimated by AF C- peptide) and mother insulin and C- peptide production, can influence fetal weight and induce fetal macrosomia.
    Keywords: Amniotic fluid, Macrosomia, C, peptide, Insulin}
  • نفیسه ظفرقندی، آمنه شیرین ظفرقندی، شهرزاد هداوند، فرید زایری، لیلا حمزه لو
    زمینه و هدف
    بررسی عوامل خطر مرتبط با پارگی درجه چهارم در زایمان واژینال
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد شاهدی 131802 پرونده بیماران زایمان واژینال در طول 14 سال (1383- 1369) در دو مرکز مورد بررسی قرار گرفت. پارگی درجه چهارم 93 مورد در بیمارستان و هفت مورد متعاقب زایمان در خانه اتفاق افتاده بود. گروه کنترل 200 زایمان واژینال بدون پارگی درجه سوم یا چهارم بودند و به صورت تصادفی انتخاب شدند تاثیر سن مادر، ملیت، پاریتی، سن حاملگی، ساعت زایمان و عوامل دیگر بر روی پارگی درجه چهارم مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    از بین 131802 زایمان واژینال 93 مورد (0.070%) پارگی درجه چهارم ثبت شده به دست آمد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه فاکتورهای متعددی را که با افزایش ریسک پارگی درجه چهارم همراه بودند شناسایی نموده است. اپی زیوتومی میدلاین، اول زا بودن، ماکروزومی جنین و وضعیت اکسی پوت پوستریور عضو نمایش از عوامل خطر قابل توجه در پارگی درجه چهارم هستند و نیازمند توجه بیشتر عامل گیرنده زایمان می باشند.
    کلید واژگان: پارگی درجه چهارم, فورسپس, واکیوم, ماکروزومی}
  • فریبا بهنام فر، زهره سادات، سید غلامعباس موسوی، فاطمه موسوی
    سابقه و هدف
    با توجه به اهمیت تخمین صحیح وزن جنین در لیبر و زایمان، عوارض تخمین غیر صحیح آن، تناقضاتی که در مورد مقادیر تخمین وجود دارد و عدم اطلاع از وضعیت آن در منطقه، این مطالعه به منظور مقایسه نتایج تخمین بالینی و سونوگرافی در مراجعین به زایشگاه شبیه خوانی کاشان در سال 1383 انجام شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت مقطعی روی 100 خانم باردار در سن حاملگی 42-37 هفته که جهت ختم حاملگی مراجعه نموده بودند، صورت پذیرفت.تخمین بالینی در بخش زایمان توسط دستیار ارشد و متخصص زنان و زایمان انجام گرفت و سپس تخمین سونوگرافیک وزن جنین توسط متخصص سونوگرافی زایشگاه شبیه خوانی با استفاده از اندازه های دور شکم، طول فمور، دور سر وفرمول مربوطه محاسبه گردید. بعد از تولد، وزن واقعی جنین بوسیله ترازو اندازه گیری شد. تخمین به هر کدام از روش ها در محدوده وزن هنگام تولد ±10 درصد، قابل قبول در نظر گرفته شد. آنگاه نتایج بدست آمده با استفاده از آزمون آماری کای دو و آزمون دقیق فیشر مورد قضاوت قرار گرفتند.
    یافته ها
    مطالعه بر روی 100 خانم باردار با میانگین سنی 22.65±4.5 سال و سن حاملگی 39.2±0.9 هفته انجام شد. میانگین وزن موقع تولد نوزادان 3513±370.3 گرم بود که 10درصد آنها وزن کمتر از 3000 گرم، 12 درصد وزن بالای 4000 گرم و بقیه وزن 4000-3000 گرم داشتند. تخمین بالینی در 83 درصد و تخمین سونوگرافی در 67 درصد موارد قابل قبول بود که این اختلاف به لحاظ آماری معنی دار بود (P<0.009). اما در وزن کمتر از 3000 گرم تخمین سونوگرافی بهتر از تخمین بالینی بود (P<0.03)
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه اکثر جنینها در محدوده وزن 4000-3000 گرم هستند، تخمین بالینی بهتر از تخمین سونوگرافی قادر به برآورد وزن جنین می باشد. به نظر می رسد با توجه به عوارض احتمالی و صرف هزینه و وقت در سونوگرافی بهتر است تنها در شرایط خاص مثل وزن کم جنین از این روش استفاده شود.
    کلید واژگان: تخمین بالینی, تخمین سونوگرافیک, ماکروزومی, وزن کم هنگام تولد}
    Fariba Behnamfar, Zohre Sadat *, Sayed Gholam Abbas Moosavi, Fateme Moosavi
    Background
    Accurate estimated fetal weight (EFW) has importance in the management of labor and delivery. Estimated fetal weight was done in two sonographic and clinical ways (Palpation of abdomen). Many studies have been conducted for comparing clinical and sonographic EFW. With regard to contraindications and absence of studies in this area, this research was conducted on women admitted due to termination of pregnancy in Shabih Khani Maternity Hospital in 1383
    Materials And Methods
    This research as a cross-sectional study was done on 100 women with gestational 37/42-week ages admitted for termination of pregnancy. Excluded criteria consists of premature rupture of membrane, placenta abruption- placenta previa, preeclampsia, fetal abnormality, amniotic fluid disorder Clinical estimation in labor was performed by senior resident or obstetrician and sonographic estimation was performed by sonographists. The actual birth weight was determined by electronic scales and recorded in the chart immediately after delivery. Accuracy of birth weight estimation was determined by calculating the percentage error, and the proportion of estimates within 10% of the actual birth weight. Then processing of information performed by chi-square, fisher exact test and relative risk was determined
    Results
    study on 100 pregnant woman showed mean age was 22.5 ± 4.5 and mean gestational age was. 39.2 ± 0.9 and mean birth weight was 3513 ± 370.3. Birth weight in %10 of new born was less than 3000 gr and %12 of birth weight was more than 4000 gr. In total pregnant women clinical estimation in (83 women) 83% and sonographic estimation in (67 women) 67% was acceptable in which statically were important (P= 0.009).In birth weight less than 3000 gr sonographic estimate better than clinical estimate p<0, 03
    Conclusion
    regarding that most of fetus is reneged between 3000-4000 gr. accuracy of clinical estimation is often more than sonographic estimation so that we can perform EFW by simple weight and without cost. But in cases such as low birth weight that sonographic estimation of weight as direct diagnosis are defined and in obese women due to difficulty of clinical estimation, we suggest sonographic estimation to use.
  • شهریار غریب زاده، حسام جواهری، زهرا عسگری، محسن پرویز
    سابقه و هدف
    ماکروزومی به وزن هنگام تولد بیش از صدک 90 برای سن حاملگی گفته می شود. ماکروزومی عوارض متعددی برای مادر و نوزاد دارد. مهمترین عارضه آن دیستوشی شانه است که منجر به افزایش صدمات حین تولد خواهد شد. عوامل متعددی در بروز ماکروزومی دخالت دارند.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی مقطعی به بررسی عوامل خطر ساز ماکروزومی (وزن نوزاد بالاتر یا مساوی 4 کیلوگرم) در نوزادان متولد شده در بیمارستان بهارلو در سال های 1380 و 1381 بررسی شد.از مجموع 3377 پرونده، 206 مورد (1/6%) تولد ماکروزوم یافت شد که با 575 مورد کنترل با وزن کمتر از 4 کیلو گرم مقایسه شد.
    یافته ها
    طبق تحلیل انجام شده با نرم افزار SPSS نسخه10، بروز ماکروزومی با وجود عوامل خطر ساز ذیل افزایش می یافت: سن بالای مادر (P=0/001 و ضریب همبستگی R=0/183)، دیابتی بودن مادر (P=0/001)، وزن زیاد مادر (1 P=0/00 و R=0/02)، افزایش مدت حاملگی (P=0/001 و R0/29)، تعدد زایمان ها (P=0/001) و جنس مذکر جنین (P=0/012).
    نتیجه گیری
    نتیجه ای که از این مطالعه حاصل شد حاکی از این مطلب بود که سن بالای مادر، دیابت مادر، وزن زیاد مادر، افزایش مدت حاملگی، تعدد زایمان ها و جنس مذکر جنین همگی می توانند از عوامل خطرساز برای ماکروزومی به حساب آیند. می توان با پیش بینی یا پیش گیری از این عوامل، از بروز ماکروزومی یا عوارض آن کاست.
    کلید واژگان: ماکروزومی, عوامل خطر ساز, دیابت, حاملگی}
  • محسن فکرت، مریم کاشانیان، ژاله جهان پور
    هدف از این مطالعه بررسی عوامل خطر ایجاد کننده دیابت حاملگی (GDM=Gestational diabetes mellitus) بوده است. در این مطالعه مقطعی (cross-sectional) و توصیفی تحلیلی که در سال 1377 و 1378 در بیمارستان فیروزآبادی صورت گرفت، 80 زن حامله طبیعی غیردیابتی به طور تصادفی انتخاب شدند و همراه با 62 بیمار مبتلا به دیابت حاملگی، از نظر سن، وزن قبل از حاملگی یا 3 ماهه اول حاملگی، پاریتی، سابقه خانوادگی دیابت، سابقه ماکروزومی در حاملگی های قبلی، سابقه فشار خون بالا، سابقه ناهنجاری های جنینی و مرگ جنین داخل رحمی(IUFD) و سقط مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. براساس نتایج به دست آمده بیماران 2 گروه از نظر سن (p<0.0002)، پاریتی (p<0.0001)، وزن قبل از حاملگی (p<0.0001)، سابقه خانوادگی دیابت (p<0.0002)، سابقه ماکروزومی(p<0.00004) سابقه فشار خون بالا (p<0.0002)، سابقه ناهنجاری جنینی(p<0.0003) و سابقه IUFD (p<0.0002) اختلاف معنی داری با هم داشتند اما در مورد سقط، اختلاف معنی داری مشاهده نشد. به طور کلی می توان گفت سن بالای 30 سال، تعداد پاریتی بیش تر از 3، چاقی، سابقه خانوادگی دیابت، سابقه ماکروزومی و فشار خون بالا و ناهنجاری جنینی و نیز سابقه IUFD، بیماران را از نظر دیابت حاملگی در خطر بالایی قرار می دهد و حاملگی پرخطر محسوب می شود و این افراد باید طی حاملگی در این رابطه مورد ارزیابی قرار گیرند تا از پیامدهای بد زمان حاملگی پیش گیری به عمل آمده و هشداری نیز برای سلامت آینده بیمار و احتمال ابتلا به دیابت باشد.
    کلید واژگان: دیابت حاملگی, دیابت ملیتوس, ماکروزومی, حاملگی پرخطر}
    M. Fekrat, M. Kashanian*, Jahanpour
    The objective of the present cross-sectional study was to evaluate the risk factors for gestational diabetes mellitus. A case-control study was performed on 62 pregnant women with gestational diabetes mellitus and 80 normal pregnant women at Firooz Abadi Hospital during 1998 1999. The patients in two groups were compared according to age, parity, pre-pregnancy weight, family history of diabetes mellitus, history of macrosomia in their previous pregnancies, history of hypertension, previous malformed fetus, history of IUFD and abortion. Based on the obtained results there was a statistically significant difference between two groups in terms of age (P<0.0002), parity(P<0.0001), pre-pergnancy weight (P<0.0001), family history of diabetes mellitus (P 0.0002),previous macrosomia (P<0.0004), history of hypertension (P<0.0002), previousmalformed fetus(P<0.0003) and previous IUFD (P<0.0002), but abortion was notsignificantlydifferent.Older age,parity (3 or more) obesity, family history of diabetes mellitus, history of macrosomia, hypertension, malformed fetus and also previous IUFD are risk factors for gestational diabetes. Therefore, these women should be screened and handled for gestational diabetes in their pregnancies, and controlled for possible diabetes mellitus in the future.
    Keywords: Gestational Diabetes, Diabetes Mellitus, Macrosomia, High Risk Pregnancy}
  • بررسی شیوع و عوامل مرتبط با شکستگی کلاویکول حین تولد بیمارستان مهدیه، 78-1375
    کیمیایی پریچهر، پیری سولماز، یحیایی منصوره
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع متفاوت شکستگی کلاویکول حین تولد در مطالعات مختلف و عوامل موثر بر این عارضه و به منظور بررسی شیوع و عوامل مرتبط با شکستگی کلاویکول حین تولد، این تحقیق در سالهای 78-1375 در بیمارستان مهدیه تهران، انجام گرفت.
    مواد وروش ها
    این تحقیق به روش بررسی داده های موجود انجام شد. تعداد زایمانها مشخص گردید و پرونده کلیه موارد منجر به شکستگی کلاویکول با تایید رادیوگرافیک و نیز پرونده نوزادان متولد شده قبل و بعد از موارد شکستگی از بایگانی مدارک پزشکی خارج و اطلاعات مربوط به سن، گراویتی، پاریتی، نژاد، جنس نوزاد، ماکروزومی، استفاده از اکسی توسین، بکارگیری مانورهای زایمانی، استفاده از وسیله برای زایمان، وجود مکونیوم، دیستوشی شانه و آپگار دقیقه اول و پنجم کمتر از 8 نوزادان دو گروه تعیین و تحت تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از 27678 نوزاد متولد شده طی سالهای مورد مطالعه، 56 مورد (2.02 در هزار تولد زنده) دچار شکستگی کلاویکول شده بودند که همگی طی زایمان واژینال رخ داده بود. 133 نوزاد بدون شکستگی نیز بررسی شدند. سن مادر، گراویتی، پاریتی، نژاد، جنس نوزاد، استفاده از سنتوسینون، وجود مکونیوم، آپگار دقیقه پنجم کمتر از 8 از نظر آماری در دو گروه تفاوتی شدند. دیستوشی شانه، ماکروزومی، استفاده از مانورهای زایمانی، استفاده از وسیله برای زایمان، آپگار دقیقه اول کمتر از 8 و فلج براکیال به لحاظ آماری در دو گروه متفاوت بود. در 39 نوزاد دارای شکستگی (70%) هیچیک از عوامل موثر مورد بررسی وجود نداشت.
    نتیجه گیری و توصیه ها: شیوع شکستگی کلاویکول در مطالعه ما در حد متعارف بود. اگر چه دیستوشی شانه، ماکروزومی، زایمانهای با وسیله و استفاده از مانورهای زایمانی و آپگار دقیقه اول کمتر از 8 فاکتورهای خطر در شکستگی کلاویکول هستند، این شکستگی ها در اکثریت موارد بدون هیچ گونه فاکتور خطر و در طی یک زایمان بدون مشکل رخ می دهند. بنظر می رسد مطالعه روی عوامل دیگری مثل زایمان بسیار سریع یا سطح تجربه عامل زایمان و غیره بتواند علت موارد توجیه نشده شکستگی را تا حدی روشن نماید.
    کلید واژگان: شکستگی کلاویکول, دیستوشی شانه, ماکروزومی}
  • مولود فخری
    سابقه و هدف
    در صورت بروز ماکروزومی (نوزاد بزرگ جثه) میزان عوارض مادری – نوازادی بالا می رود. هدف این تحقیق ارزیابی این عوارض و ارتباط آن با ماکروزومی جنینی می باشد که در سال 1376 در بیمارستان امام خمینی(ره) ساری انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق Cohort، 5440 پرونده زایمانی (4400 مورد زایمان طبیعی و 1040 مورد سزارین) مورد بررسی قرار گرفت. گروه مورد شامل زایمانهای با نوزاد ترم به وزن 4000 گرم و بالاتر و گروه شاهد شامل زایمانهای با نوزاد ترم به وزن 3999-2500 گرم بوده اند. فاکتورهای سن، پاریتی و وضع حمل بین دو گروه همسان گردید. همچنین موارد سزارین تکراری در دو گروه کنار گذاشته شد.
    نتایج
    نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که میزان کلی سزارین 5/15 درصد در گروه مورد، در مقابل 5/11درصد در گروه شاهد است(037/0 P<) و مهمترین علل سزارین در گروه ماکروزومی زجر جنین و عدم پیشرفت بوده است. خروج سخت شانه ها (دیستوشی شانه) و دفع مکونیوم تنها عوارض مربوط به نوزادان ماکروزومی می باشد که در مقایسه با گروه شاهد اختلاف آماری معنی داری را نشان می دهد (002/0 P<). خونریزی پس از زایمان و کاربرد بیشتر اکسی توسین جهت تسریع زایمان نیز در گروه مورد اختلاف آماری معنی داری با گروه شاهد نشان می دهد (001/0P<).
    استنتاج
    بررسی نتایج حاصل نشان می دهد که علیرغم بالابودن میزان زایمان واژینال در گروه مادرانی که نوزادان با جثه بزرگ داشتند، بجز دیستوشی شانه، دفع ماکروزومی و خونریزی پس از زایمان، سایر عوارض مادری– نوزادی، افزایش معنی داری را نشان نمی دهد. با این حال مطالعات بیشتر پیرامون تولد این دسته از نوزادان توصیه می شود.
    کلید واژگان: ماکروزومی, اداره زایمان, عوارض مادری, عوارض نوزادی}
    M. Fakhri
    Background and
    Purpose
    Macrosomia can increase maternal & neonatal complications.These complications and their relevance to macrosomia was evaluated in this study.
    Materials And Methods
    This was a cohort study done, by selecting 5440 delivery files, in which 4400 cases had natural delivery and 104 patients with cesarean section. Patients with full term delivery of neonate with 4000 grams were selected as a case group and the patients with full term delivery of neonate with 25000-3999 grams weight were selected as a control group. Factors like, parity, and delivery status were the same for both groups, the patients with repeated cesarean were omitted in this study.
    Results
    The results of this study showed that the total rate of cesarean section in control group was 15.5% against the rate of 11.5% in control group (P<0.037), and the main reason of cesarean in macrosomic group was due to fetal distress. Shoulder dystocia and excretion of moconium was the only complication of Macrosomic infants, which showed no statistically significant difference (P<0.002), post delivery bleeding and administration of oxytocin for acceleration of labour in case groups showed no significant difference with cantrol groups (P<0.01).
    Conclusion
    This study indicated that, despite high rate of vaginal delivery, of macrosomic infant, excluding shoulder dystocia, delivery of macrosomia and post delivery bleeding, there was no significant difference in maternal complications and further study is recemmonded in such type of deliveries.
    Keywords: Macrosomia, Delivery management, Maternal Complication, Neonatal Complication}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال