جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "مواد مخدر" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
زنان وابسته به مواد مخدر برای دریافت خدمات درمانی با مشکلات بیشتری مواجه هستند و استفاده از مداخلات روان شناختی برای بهبود مهارت های مورد نیاز برای ترک مصرف مواد در این قشر از افراد جامعه مغفول مانده است.
روشروش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری در برگیرنده کلیه زنان وابسته به مواد مخدر شهر تهران در سال 1403 بود. با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه طرحواره درمانی و کنترل اختصاص یافتند. طرحواره درمانی در 20 جلسه بر اساس پروتکل یانگ و همکاران (2003) و یانگ و کلوسکو (2003) برگزار شد. برای گردآوری داده ها از مقیاس نظام های مغزی- رفتاری (BIS/BAS) کارور و وایت (1994)، مقیاس دشوای در تنظیم هیجان (DERS) گراتز و رومر (2004) و مقیاس خودکارآمدی ترک اعتیاد (DASES) مارتین (1995) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.v24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد طرحواره درمانی بر نمره کلی نظام مغزی - رفتاری و مولفه های بازداری رفتاری و فعال سازی رفتاری اثربخش است و نتایج به دست آمده تا مرحله پیگیری پایدار می باشد. همچنین، اثربخشی طرحواره درمانی بر نمره کلی بدتنظیمی هیجانی و مولفه های عدم پذیرش، اهداف، آگاهی و راهبردها معنادار شد و این اثربخشی تا مرحله پیگیری پایدار بود. علاوه بر این، طرحواره درمانی بر نمره کلی خودکارآمدی ترک مصرف مواد و مولفه های حل مسئله، تصمیم گیری، ارتباط و ابراز وجود اثربخش بود و اثر آن تا مرحله پیگیری تداوم داشت.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج به دست آمده، استفاده از طرحواره درمانی به عنوان مداخله مکمل همراه با سایر اقدامات درمانی جهت بهبود نظام های مغزی-رفتاری، بدتنظیمی هیجانی و خودکارآمدی ترک در زنان وابسته به مواد مخدر توصیه می شود.
کلید واژگان: طرحواره درمانی, نظام های مغزی-رفتاری, بدتنظیمی هیجانی, خودکارآمدی ترک, مواد مخدر, زنانIntroductionWomen dependent on drugs face greater challenges in accessing treatment services, and the use of psychological interventions to improve the skills necessary for substance abstinence in women has been overlooked.
ObjectiveThis study aimed to investigate the effectiveness of schema therapy on brain-behavioral systems, emotional dysregulation, and abstinence self-efficacy among women.
MethodThe research employed a semi-experimental design with a pre-test-post-test- follow-up approach with a control group. The statistical population included all women dependent on drugs in Tehran in 2023. A purposive sampling method was used to select 30 participants, who were randomly assigned to either the schema therapy group or the control group. Schema therapy was conducted over 20 sessions based on the protocol by Young et al. (2003) and Young & Kloss (2003). Data were collected using the Behavioral Inhibition System/Behavioral Activation System (BIS/BAS) scale by Carver and White (1994), the Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS) by Gratz and Roemer (2004), and the Drug Abstinence Self-Efficacy Scale (DASES) by Martin (1995). Data analysis was performed using SPSS.v24 software, employing repeated measures ANOVA and Bonferroni post hoc tests.
FindingsThe results indicated that schema therapy was effective in improving the overall score of the brain-behavioral system and its components of behavioral inhibition and activation, with the results remaining stable at the follow-up stage. Additionally, schema therapy significantly impacted the overall emotional dysregulation score and the components of non-acceptance, goals, awareness, and strategies, with this effectiveness also persisting at follow-up. Furthermore, schema therapy was effective in enhancing the overall abstinence self-efficacy score and the components of problem-solving, decision-making, communication, and self-assertion, with effects continuing to the follow-up stage.
ConclusionBased on the obtained results, the use of schema therapy is recommended as a complementary intervention alongside other therapeutic measures to improve brain-behavioral systems, emotional dysregulation, and abstinence self-efficacy among women dependent on drugs.
Keywords: Schema Therapy, Brain-Behavior Systems, Emotional Dysregulation, Abstinence Self-Efficacy, Substance Dependence, Women -
زمینه و هدف
تا پیش از روزگار صفویان، استعمال موادی چون تریاک به عنوان دارو رواج داشت. در این عهد رواج انواع مواد مخدر به قصد لذت گسترش یافت و طبقات مختلف مردم و سپاهیان و وزرا و حتی شخص شاه به آن رو آوردند و حتی کوشیدند از این مواد در پیشبرد اهداف سیاسی خود استفاده نمایند، به طوری که استعمال بی رویه آن، جامعه را گرفتار معضلی به نام اعتیاد ساخت. ادبیات این دوره نیز از تاثیرات اعتیاد به دور نماند و در شعر شاعران ابعاد و چرایی گرایش به اعتیاد به مواد مخدر منعکس شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است به مساله اعتیاد از دریچه شعر شاعران عصر صفوی بپردازد و به این سوال پاسخ دهد که زمینه ها و دلایل گرایش مردم و برخی شاعران به مواد مخدر از دیدگاه شاعران عصر صفوی چه بوده و عکس العمل آنان به عنوان گروهی از آگاهان جامعه به این مواد چه بوده است؟
روشروش به کار گرفته شده در این پژوهش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات روش کتابخانه ای و پژوهشی تاریخی میباشد.
ملاحظات اخلاقی:
در این تحقیق جنبه های اخلاقی مطالعه کتابخانه ای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافته هایافته های پژوهش حاکی از آن است که شواهد و نمونه های فراوان اصطلاحات مربوط به مواد مخدر در اشعار شاعران دوره صفوی و انعکاس نحوه تهیه و استفاده این مواد در اشعار و بالاخر نکوهش مبتلایان به این بلایا و ارائه پیشنهادهای مختلف جهت ترک اعتیاد، خود حاکی از شدت رواج مواد مخدر در بین مردم و نیز برخی شاعران این روزگار است.
نتیجه گیریدر آثار شاعران مورد بررسی که بیشترین اشاره به مواد مخدر داشته و خود از مبتلایان به آن، در دوره صفوی بوده اند، انواع مواد مخدر 85 بار نام برده شده است که تریاک و تنباکو با بیشترین و کوکنار و بنگ با کمترین مصرف را نشان می دهد. از دیدگاه شعرا در دوره صفوی، مردم به قصد تهییج ذوق، تفنن و جهت غم گساری و شادمانی، تحریک میل جنسی و استفاده درمانی به مواد مخدر رو آورده بودند، اما بعد از اعتیاد به مواد مخدر به علت تاثیرات مخرب آن درصدد ترک برآمدند و ضمن نکوهش استعمال این گونه مواد، در این راه، ترک تدریجی مواد را نیز پیشنهاد کرده اند.
کلید واژگان: شاعران, صفویه, اعتیاد, مواد مخدرBackground and AimBefore the Safavid era, the use of substances such as opium as a medicine was common. But in this era, all kinds of drugs for pleasure spread and different classes of people, soldiors, ministers and even the king himself turned to it and tried to use them to advance their political goals. So that it’s improper use, the society was caught in a problem called addiction. The literature of this period was not far from the effects of addiction and it was clearly reflected in the poets' poems. Accordingly, the present study seeks to address the issue of addiction through the lens of poetry of Safavid poets and to answer the question that from the poets' point of view, how did drug addiction spread and what was their reaction as a group of intellectuals in society to this issue?
MethodsThis research is descriptive-analytical and the method of collecting data is library and historical research.
Ethical Considerations:
In this research, the ethical aspects of library study, including the authenticity of texts, honesty and trustworthiness have been observed.
ResultsThe findings indicate that people turned to drugs with the intention of stimulating taste, pleasure, sadness and happiness, stimulation of sexual desire and therapeutic use. But due to its destructive effects, they wanted to quit and while condemning the use of such substances, they also suggested gradual quitting them.
ConclusionIn the poets’ works of the Safavid period, types of drugs were mentioned 85 times. Opium and tobacco are the most used and poppy and hemp are the least used. Many examples of terms related to drugs, how to prepare and use these drugs, condemning the sufferers and presenting various suggestions to get rid of addiction, in the poets’ poems of this period indicate the prevalence of drugs in those days.
Keywords: Poets, Safavids, Addiction, Drugs -
زمینه و هدف
پیشگیری سوء مصرف و جرائم مواد مخدر، یکی از بزرگترین معضل های کشورهای جهان از جمله ایران است از اینرو ضرورت دارد تا موثرترین روش های مقابله با جرائم مواد مخدر در جامعه بررسی شود که یکی از تاثیرگذارترین مقوله آموزه های قرآنی است.پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بازپذیری و سلامت اجتماعی موفق مردان جرائم مواد مخدر با رویکرد آموزه های قرآن صورت گرفته است.
روش بررسیاین پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی (داده بنیاد)، مصاحبه با21 نفر از خبرگان حوزه بازپذیری و سلامت اجتماعی جرائم مواد مخدر انجام شده است، برای شناسایی ابعاد و مولفه های بازپذیری و سلامت اجتماعی موفق مردان جرائم مواد مخدر مصاحبه های عمیق با متخصصان مربوطه انجام شده است.
یافته هاالگوی بازپذیری و سلامت اجتماعی موفق مردان جرائم مواد مخدر با رویکرد آموزه های قرآن شامل11 کد انتخابی اعتمادسازی عمومی، حمایت اقتصادی، ایجاد سپرهای محافظتی، ایجاد اشتغال پایدار، حمایت اجتماعی و روانی، ایجاد انگیزه، بهبود روابط اجتماعی، سالم سازی محیطی، نظارت و پیگیری زندانی، دستیابی به استقلال نسبی و ایجاد حس رضایت از زندگی می باشد که برای طراحی الگوی این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند.
نتیجه گیریوابستگی به مواد مخدر و قاچاق آن مسئله ای اجتماعی است و عامل ظهور بسیاری از آسیب های اجتماعی و نابسامانی های خانوادگی و فردی می باشد.و مهمترین راه حل برای رهایی از این معضل خانمانسوز توسل به آموزه های قرآنی است که از این طریق می توان به بازپذیری و سلامت اجتماعی موفق افراد مرتکب به جرائم مواد مخدر پرداخت.
کلید واژگان: سلامت اجتماعی, بازپذیری اجتماعی موفق, مردان مجرم, مواد مخدر, آموزه های قرآنBackground and purposePrevention of drug abuse and crimes is one of the biggest problems of countries in the world, including Iran.Therefore, it is necessary to investigate the most effective methods of dealing with drug crimes in the society, which is one of the most influential categories of Quranic teachings. The current research has been done with the aim of designing a model of successful reintegration and social health of men who committed drug crimes with the approach of the teachings of the Quran.
Research methodThis research has been conducted using qualitative research method (foundation data), interviews with 21 experts in the field of drug crime recidivism and social health. It is done by relevant specialists.
FindingsThe successful social health and recovery model of drug offenders with the approach of Quranic teachings includes 11 selective codes of building public trust, economic support, creating protective shields, creating stable employment, social and psychological support, creating motivation, improving social relations, environmental health, The monitoring and follow-up of the prisoner is to achieve relative independence and create a sense of satisfaction with life, which were used to design the model of this research.
ConclusionAddiction to drugs and drug trafficking is a social issue and causes many social harms and family and individual disorders. And the most important solution to get rid of this woman-burning problem is to resort to the teachings of the Quran, through which we can deal with the successful acceptance and social health of people who commit drug crimes.
Keywords: Social Health, Successful Social Acceptance, Criminal Men, Drugs, Teachings Of The Quran -
مقدمه
تجربه درد علاوه بر اینکه می تواند انگیزه مصرف مواد مخدر باشد، همچنین در مرحله درمان و پس از درمان نیز می تواند عاملی جهت مصرف دوباره مواد مخدر باشد.
هدفهدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان ذهن آگاهی بر درد مزمن در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر بود.
روشروش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر اراک در سال 1400 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 60 نفر انتخاب و در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) به صورت تصادفی جایدهی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده درد مک گیل (2009) بود. درمان ذهن آگاهی در 8 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نیز در 8 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) اجرا شد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 25 و تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته هانتایج تحلیل کوواریانس برای درد مزمن در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری را نشان داد (0/001=P). هر دو درمان بر بهبود درد مزمن اثربخشی چشمگیری داشت و این اثربخشی برای گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر بود (0/01=P).
نتیجه گیریدرمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با ذهن آگاهی اثربخشی بیشتری بر بهبود درد مزمن نشان داد؛ بنابراین استفاده از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود درد مزمن در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر توصیه می شود.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, درمان ذهن آگاهی, درد مزمن, مواد مخدرIntroductionNot only can the experience of pain be a factor for drug use, but it can also be a motivation to use drugs again during and after treatment.
AimThe purpose of the present study was to compare the effectiveness of acceptance and commitment-based therapy and mindfulness-based therapy on chronic pain in People with drug addiction.
MethodThe research method was semi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group with one-month follow-up. The statistical population included people suffering from drug abuse who referred to addiction treatment clinics in Arak city in 2021. Using available sampling method, 60 people were selected and randomly put/ placed in experimental and control groups (20 people in each group). The research tool included the revised McGill Pain Questionnaire (2009). Mindfulness therapy was implemented in 8 sessions (90 minutes each session) and acceptance and commitment based therapy was also implemented in 8 sessions (90 minutes each session). Data were analyzed using SPSS-25 statistical software and covariance analysis.
ResultsThe results of covariance analysis for chronic pain in the post-test and follow-up phase showed/ demonstrated a significant difference (P=0.001). Both treatments had a significant effect on the improvement of chronic pain, and it is worth noting that this effect was greater for the treatment group for whom the treatment was based on acceptance and commitment (P=0.01).
ConclusionTreatment based on acceptance and commitment showed more effectiveness in improving chronic pain compared to mindfulness. Therefore, the use of acceptance and commitment-based therapy is recommended to improve chronic pain in people suffering from drug abuse.
Keywords: Acceptance, commitment therapy, Mindfulness therapy, Chronic pain, Drug addiction -
زمینه و هدف
یکی از مسایل اجتماعی دوره صفویه اعتیاد فراگیر به مواد افیونی بود که بروز انحرافات و آسیب های اجتماعی از پیامدهای جدی آن به شمار می رفت. این پدیده، اگرچه در میان عوام و درباریان امری رایج محسوب می شد و هر کدام از آن ها به نحوی گرفتار این بیماری بودند، اما در میان شاعران این عصر نمایان تر بوده است. این پژوهش درصدد آن است که ضمن بررسی استعمال مواد افیونی در میان شعرای عصر صفوی علل گرایش آن ها به مواد مخدر را بررسی نماید.
روشاین پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به منابع مکتوب عصر صفوی به خصوص متون تذکره انجام شده است.
ملاحظات اخلاقی:
در این پژوهش صداقت و امانتداری در استفاده از منابع تاریخی کاملا رعایت شده است.
یافته هایافته های این پژوهش نشان می دهد مصرف انواع مواد مخدر، از جمله تریاک، خشخاش، بنگ، فلونیا، کوکنار، چرس و برش (بارش) در میان شعرای عصر صفوی رواج گسترده ای داشته است و بسیاری را به کام مرگ کشانده است.
نتیجه گیرینتایج این پژوهش نشان می دهد موج گسترده تمایل شعرا به مواد مخدر در عصر صفوی به منظور تقویت قوه تخیل جهت سرودن اشعار خویش بوده است. این یافته زمانی تقویت می شود که بدانیم سبک شعری عصر صفوی سبک هندی بود که به صورت ویژه برای استفاده از مضامین دور از ذهن نیاز به خیال پردازی داشت، بدین ترتیب می توان گفت شعرا به این مواد به عنوان ابزار بهبود کیفیت کار خویش می نگریسته اند. علاوه بر این، فرمان منع مسکرات به عنوان عاملی عمومی نیز در این گرایش بی تاثیر نبوده است. با این حال گسترش این عارضه مشکلات فراوانی را برای سلامتی این شعرا ایجاد کرده بود.
کلید واژگان: دوره صفویه, شاعران, اعتیاد, مواد مخدر, عوارض اعتیادBackground and AimOne of the social problems of the Safavid period was widespread addiction to opioids; the occurrence of deviations and social harms was considered one of its serious consequences. Although this phenomenon was considered common among common people and courtiers and each of them was affected by this disease in some way, it was more visible among the poets of this era. This research aims to investigate the causes of their tendency to drugs while investigating the use of opiates among the poets of the Safavid era.
MethodsThis research has been carried out using a descriptive-analytical method, relying on library studies and referring to the written sources of the Safavid era, especially the tazkireh texts.
Ethical Considerations:
In this research, honesty and trustworthiness in the use of historical sources have been fully respected.
ResultsThe findings of this research show that the use of various drugs such as opium, poppy, hemp, flonia, Kokonar, charas and barsh was widespread among the poets of the Safavid era, and many liked it. Death has taken place.
ConclusionThe results of this research show that the broad wave of poets' desire for drugs in the Safavid era was to strengthen their imagination to write their poems. This finding is strengthened when we know that the poetic style of the Safavid era was an Indian style that needed imagination in order to use far-fetched themes. In this way, it can be said that poets have looked at these materials as a tool to improve the quality of their work. In addition, the prohibition of intoxicants as a general factor has not been ineffective in this trend. However, the spread of this condition had created many problems for the health of these poets.
Keywords: Safavid Period, Poets, Addiction, Drugs, Effects of Addiction -
مقدمه
از معضلات اجتماعی، اقتصادی و کاهش سلامت عمومی قرن حاضر، اعتیاد به مواد مخدر و روانگردان هاست. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آمادگی اعتیاد به مواد مخدر دانشجویان دختر و پسر موسسه آموزش عالی آمل انجام شد.
مواد و روش هاجامعه آماری پژوهش مورد نظر همه دانشجویان موسسه آموزش عالی آمل بودند که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. تعداد 200 نفر دانشجوی دختر و پسر به عنوان نمونه مورد نظر با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. از پرسشنامه آمادگی به اعتیاد و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شد.
یافته هاتحلیل آماری با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد میانگین آمادگی اعتیاد به مواد مخدر دانشجویان از میانگین آمادگی اعتیاد به مواد مخدر افراد بزرگسال بالاتر نیست و همگی میانگین آمادگی اعتیاد به مواد مخدر مشابهی دارند و میزان آمادگی اعتیاد به مواد مخدر دانشجویان در حد متوسط می باشد. همچنین نتایج آزمون تی مستقل نشان داد بین دانشجویان پسر و دختر از نظر آمادگی به اعتیاد تفاوت معنی دار وجود دارد. به گونه ای که از نظر آمادگی به اعتیاد دانشجویان پسر بالاتر از دانشجویان دختر بودند.
بحث و نتیجه گیریبا توجه به اینکه گرایش به اعتیاد یکی از موانع پیشرفت دانشجویان است اقدامات لازم باید انجام شود و به دانشجویان آگاهی داده شود. همچنین باید بستر رشد و شکوفایی جوانان فراهم شود تا شاهد پیشرفت چشمگیر جوانان در عرصه های مختلف باشیم.
کلید واژگان: اعتیاد, مواد مخدر, دانشجویانIntroductionAddiction to drugs and psychotropic substances is one of the social, economic, and public health problems of the present century. The present study was conducted with the aim of a survey and comparison of students' readiness for drug addiction at Amol Higher Education Institute.
Material and MethodsThis descriptive study was performed on 200 male and female students of Amol Higher Education Institute. Students were selected through available sampling, and data were collected using the Questionnaire of Addiction Preparedness and Demographic Information Questionnaire.
ResultsStatistical analysis showed that the average readiness of students for drug addiction is not higher than that of adults. The level of students' readiness for drug addiction was moderate. Also, the readiness for addiction of male students was higher than female students. Discussion and
ConclusionGiven that the tendency to addiction is one of the obstacles to students’ progress, necessary measures should be taken and students should be informed. Also, it is necessary to provide a platform for the growth and prosperity of the youth to witness their significant progress in various fields.
Keywords: Addiction, Drug, Students -
سابقه و هدف
با توجه به اینکه مصرف مواد مخدر و دخانیات برای سلامت عمومی و سلامت دهان و دندان مضر است، دانشجویان رشته های علوم پزشکی می توانند نقش اساسی در پیشگیری از این عادت داشته باشند. این مطالعه با هدف بررسی میزان آگاهی و نگرش دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد نسبت به اثرات مصرف مواد مخدر و دخانیات بر سلامت دهان و دندان در سال تحصیلی 98-1397 انجام شده است.
مواد و روش هااین مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 283 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی صدوقی یزد انجام شد. این پرسشنامه محقق ساخته به ترتیب از سه بخش ویژگی های جمعیت شناختی، 10 سوال در مورد آگاهی و 7 سوال مربوط به نگرش تشکیل شده بود. تحلیل داده ها به وسیله آزمونهای آماری ANOVA یک طرفه، آزمون T-test با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 23 انجام گردید. (0/05 <p) به عنوان سطح معنی دار آماری در نظر گرفته شد.
یافته هامیانگین نمره آگاهی و نگرش دانشجویان به ترتیب 1/07 ± 7/10 و 4/08 ± 23/33 بود. نمره آگاهی بر اساس سن (0/01=P) تفاوت معنی داری داشت . آگاهی دانشجویان دندانپزشکی به طور معنی داری بیشتر از سایر دانشجویان بود.(0/001=P)
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که دانشجویان علوم پزشکی به طور کلی آگاهی قابل قبول و نگرش خوبی در مورد عوارض دهانی دندانی محصولات تنباکو و مواد مخدر دارند.
کلید واژگان: آگاهی, تدخین, نگرش, مواد مخدر, محصولات تنباکوBackground and AimsIn respect to this fact that drug and tobacco products use is detrimental to general health and oral health, medical affiliated students could have the vital role of in prevention of this habit. This survey, aims to assess the awareness and attitude of students of Shahid Sadoughi University of medical sciences toward effects of drug and tobacco products on oral health in academic year 2019-2020.
Materials and MethodsThis cross-sectional study was performed on 283 students of university of medical sciences using a self-administered questionnaire. The questionnaire composed of three parts: sociodemographic characteristics, 10 questions about awareness and 7 questions related to attitude, respectively. Data were analyzed using SPSS23 software and descriptive statistics and T-test and one-way ANOVA. The significance level was set as P < 0.05.
ResultsThe mean score of awareness and attitude of students were 7.10 ± 1.07 and 23.33 ± 4.08, respectively. Score of awareness had a meaningful difference on the basis of age (P=0.01). The awareness of dental students was significantly higher rather than other students. (P=0.001).
ConclusionThe students' knowledge toward effects of drugs and tobacco products on oral health was in desirable level and their attitude was good.
Keywords: Awareness, smoking, attitude, drugs, tobacco products -
سابقه و هدف
مصرف زیاد تریاک در قرن دهم هجری و هم زمان با آغاز حکومت صفویان، یکی از مسایل و معایب موجود در جامعه ایرانی بود. «رساله افیونیه» اثر عمادالدین محمودبن مسعود شیرازی، مهم ترین رساله ای است که در دوره صفویه راجع به اعتیاد نوشته شده و نشانگر وضعیت اجتماعی ایران عصر صفوی است.
مواد و روش هااین مقاله به شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کتابخانه ای گردآوری شده است. رساله افیونیه تالیف عمادالدین محمود شیرازی، مهم ترین رساله ای است که در دوره صفویه راجع به افیون نوشته شده است. این کتاب در زمان خود رواج زیادی داشته است. مطالب و جزییات این کتاب مبنی بر تجربه شخصی نویسنده است که می توان از جنبه های مختلفی آن را بررسی کرد.
یافته هانگارش رساله افیونیه توسط حکیم عمادالدین، نشانگر مشکل و بیماری اجتماعی اعتیاد در دوران صفوی است و احساس نیاز باعث نگارش چنین اثر فاخری از سوی حکیم شده بود.
نتیجه گیریاوضاع نابسامان اجتماعی و رفتار خشونت آمیز پادشاهان این عصر برای رسیدن به قدرت، یکی از عوامل مهم رواج مصرف مواد مخدر در میان افراد جامعه به ویژه شاهزادگان بوده است. شیوع مصرف مواد مخدر یکی از مهم ترین دغدغه های حکیم عمادالدین بوده که با نگارش رساله افیونیه خود کمک زیادی به معتادان در ترک مواد مخدر کرده است.
کلید واژگان: حکیم عمادالدین محمود شیرازی, عصر صفوی, مواد مخدر, رساله افیونیهBackground and ObjectiveThe high consumption of opium in the 10th century (A.H) at the beginning of the Safavid government has been one of the problems and disadvantages in Iranian society. "The Essay of Afyoniyya by Emadeddin Mahmoud Shirazi is the most important treatise written in the Safavid era about addiction, indicating the social status of Iran in the Safavid era.
Materials and MethodsThis descriptive-analytical study was conducted using the library method. The Essay of Afyoniyya by Emadeddin Mahmoud Shirazi is the most important treatise written in the Safavid era about opiates. The book has been popular in that era. The contents and details of this book are based on the author's personal experience, which can be examined in different aspects.
Results"The Essay of Afyoniyah" by Hakim Emadeddin indicated the problem and social problem of addiction during the Safavid era, and the sense of need had led to the writing of this valuable manuscript.
ConclusionThe unstable social situation and violent behavior of the kings of this era to achieve power has been one of the most important factors in the prevalence of drug use among the people of the society, especially the princes. The prevalence of drug use is one of the most important concerns of Hakim Emadeddin, who has provided a great deal of help to drug addicts in quitting drugs by writing his opiate treatise.
Keywords: Hakim Emadeddin Mahmoud Shirazi, Safavid era, Narcotics, Opiate treatise -
مقدمه
مسمومیت با مواد مخدر و یا مواد محرک، هر ساله بیماران زیادی را به بخش های اورژانس می کشاند. این مطالعه با هدف تعیین عوامل خطر مسمومیت با مواد مخدر و یا مواد محرک در بین بیماران بستری شده در بخش مسمومین بیمارستان خورشید اصفهان انجام شده است.
روش هامطالعه ی مقطعی حاضر بر روی 243 پرونده ی بیماران با تشخیص مسمومیت با مواد مخدر یا محرک، پذیرش شده در بیمارستان خورشید اصفهان از ابتدای دی ماه 1397 تا انتهای دی ماه 1398 صورت گرفت. داده های دموگرافیک (جنس، سن، وضعیت تاهل، شغل)، نوع مسمومیت: مواد مخدر (تریاک، هرویین) و یا مواد محرک (حشیش، کانابیس، ماری جوانا، شیشه)، مسمومیت توام با چند مواد، علت مسمومیت، نحوه ی مسمومیت (اتفاقی،عمدی)، روش مسمومیت (خوراکی، استنشاقی، تزریق وریدی، تزریق عضلانی یا زیرجلدی و توام)، مسمومیت با داروهای دیگر، علایم حیاتی در بدو ورود به بخش، مدت زمان بستری در بخش مسمومین، پیامد درمانی (بهبودی یا مرگ) و علت مرگ، از پرونده ی بیماران استخراج و با استفاده از آزمون های ANOVA و Chi-square، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هابیشترین مسمومیت با مواد در افراد با ملیت ایرانی، مصرف هرویین و در غیر ایرانی مصرف تریاک بوده است. همچنین نوع مسمومیت با مواد مخدر و محرک در مردان، به خصوص در سنین 35-31 سالگی و در بین افراد بیکار و یا با مشاغل آزاد و همچنین در بین کسانی که تحصیلات دیپلم و پایین تر داشته اند، شایع تر بوده است.
نتیجه گیریدر بین مواد مخدر، بیشترین مسمومیت با هرویین و در بین مواد محرک، بیشترین مسمومیت با شیشه بوده است. همچنین سن اکثر افراد مسموم، کمتر از 40 سال و دارای تحصیلات پایین بود.
کلید واژگان: آمفتامین, سوء مصرف مواد, مسمومیت, مواد مخدر, عوامل خطرBackgroundPoisoning by opium and stimulants brings many patients to the poison emergency departments every year. This study planned to determine the risk factors for Opioid and Stimulant poisoning among patients admitted to the Khorshid Hospital.
MethodsThe present cross-sectional study was performed on 243 patients poisoned with opioids or stimulants in Khorshid Hospital of Isfahan during December 2018 to the December 2019. The data about demographic variables including: (sex, age, marital status, occupation), type of intoxication (opium, heroin), and or stimulants(hashish, cannabis, marijuana, amphetamine) and intoxication with other substances, cause of intoxication, type of intoxication (accidental, intentional), method of intoxication (oral, inhalation, intravenous injection, intramuscular or subcutaneous injection, etc.), poisoning with other drugs, vital signs at entering the ward, length of stay in the poisoned ward, treatment outcome (recovery or death), and cause of death were extracted from the patients' files. The data were analyzed using the ANOVA and the Chi-square tests.
FindingsThe results of this study showed that the most substance poisoning in individual of Iranian nationality was heroin and in non-Iranian was opium. In addition, substance poisoning was more common in men, especially in the age group of 31-35 years, and among the unemployed or self-employed, as well as among those with a diploma or lower.
ConclusionAccording to the results of the present study, among opioid, heroin poisoning was the most and among stimulants, amphetamine was the most. Also, most of the poisoned people were under 40 years old and had low education.
Keywords: Amphetamine, Intoxication, Opioid, Risk Factors, Substance Abuse -
اهداف
تشخیص سریع و دقیق سوء مصرف مواد مخدر می تواند کارکردهای زیادی داشته باشد که پیگیری درمان مناسب و سریع و همچنین نظارت بر افراد در دوران توانبخشی یا مشاوره در مورد ترک مصرف از مهم ترین کارکردهای قابل ذکر است. مطالعه حاضر با هدف مروری بر مطالعات اخیر در زمینه تشخیص سریع و دقیق سوء مصرف مواد مخدر انجام شد.
مواد و روش هادر این مطالعه مروری، از پایگاه های علمی ScienceDirect، Google Scholar، Springer، Scoups و Pubmed و همچنین پایگاه های ایرانداک، Magiran، SID استفاده شد. بدون محدودیت زمانی کلمات کلیدی مورد استفاده در جستجوها، سوء مصرف مواد، تشخیص، مواد مخدر بود. موارد تکراری و غیرمرتبط با موضوع پس از غربال اولیه از مطالعه حذف شدند. دسته بندی مطالب بر اساس نمونه آزمایشگاهی انجام شد. در همه مراحل پژوهش موازین اخلاقی رعایت شد و هیچ گونه سوگیری و دخل و تصرفی از جانب محققین در مراحل انجام پژوهش صورت نگرفت.
یافته هاتعداد 76 مقاله انگلیسی و فارسی بازیابی شد که 24 مطالعه مرتبط، مورد بررسی نهایی قرار گرفت. طبق یافته ها برای تشخیص سریع و دقیق سوء مصرف مواد مخدر دو اصل مهم میزان ماده باقی مانده در بدن و زمان انجام آزمایش اهمیت زیادی دارد. برای تشخیص مواد مخدر در آزمایشگاه ها معمولا از نمونه ادرار، خون، هوای بازدم، بزاق، عرق، ناخن و مو استفاده می شود. انتخاب هرکدام برای تشخیص مواد مخدر به عواملی همچون هزینه، سهولت جمع آوری نمونه، خطر تقلب، نوع آزمایش (فوری یا آزمایشگاهی)، بازه زمانی استفاده (حاد یا مزمن) و زمان آخرین استفاده بستگی دارد و استفاده از هر کدام برای تشخیص سوء مصرف مواد مخدر معایب و مزایایی دارند.
نتیجه گیریبا مرور مطالعات اخیر، هیچ روش آزمایشگاهی با دقت تشخیصی صددرصد برای تشخیص سوء مصرف مواد مخدر یافت نشد و روش های مختلف آزمایشگاهی همواره در خطر نتایج مثبت کاذب یا منفی کاذب هستند. با این وجود تشخیص دقیق و سریع سوء مصرف مواد مخدر در بخش های مختلف نیروی انتظامی همچون راهنمایی و رانندگی، کشف جرم و پزشکی قانونی اهمیت بسزایی دارد و مطالعات در این زمینه در جریان است.
کلید واژگان: سوء مصرف مواد, تشخیص, مواد مخدر, پلیسAIMSRapid and accurate diagnosis of drug abuse can have many functions which following the appropriate and rapid treatment, as well as to monitoring people during rehabilitation or counseling about withdrawing drug abuse are of the most important functions. The aim of the present study was to review recent studies in the field of rapid and accurate diagnosis of drug abuse.
MATERIALS & METHODSIn this review study, scientific databases including Science Direct, Google Scholar, Springer, Scopus, Pubmed and Iranian databases including Irandoc, Magiran, SID were used. The keywords used in searches , regardless of time limit, were substance abuse, diagnosis and drugs diagnosis and drugs. Duplicate and irrelevant items were excluded from the study after the initial screening. The content was classified based on laboratory samples. Ethical standards were observed in all stages of the research and no bias was made by the researchers in the stages of the review.
FINDINGS76 English and Persian articles were retrieved, of which 24 related studies were reviewed. According to the findings, the amount of substance remaining in the body and the time of the test were considered the two important principles for the rapid and accurate diagnosis of substance abuse. Urine, blood, exhaled breath, saliva, sweat, nails, and hair are biological samples that are commonly used to diagnose substance abuse in laboratories. The choice of each depends on factors such as cost, ease of sample collection, risk of fraud, type of test (immediate or laboratory), drug abuse time frame (acute or chronic),the last time of using and the use of each to diagnose of drugs and consumption have advantages and disadvantages.
CONCLUSIONNo laboratory methods have been found with 100% diagnostic accuracy to detect drug abuse and various laboratory methods are always at risk of false-positive or false-negative results. However, accurate and rapid diagnosis of drug abuse in various areas of law enforcement, such as traffic police, crime detection, and forensics, is important, and studies are ongoing.
Keywords: Substance Abuse, Drug Abuse, Detection, Drugs, Police -
اهداف
اعتیاد به مواد مخدر، بیماری روانی عودکننده و مزمنی است که با اختلالات انگیزشی شدید و از دست دادن تسلط رفتاری همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مراقبه بر بهزیستی روان شناختی، تنظیم هیجان و کیفیت خواب زندانیان مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر صنعتی انجام شد.
مواد و روش هامطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، تمامی مددجویان اردوگاه حرفه آموزی و کاردرمانی آذربایجان غربی در سال 1401 بود که به سوء مصرف مواد مخدر صنعتی مبتلا بودند (920 نفر). 30 نفر به شیوه در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج غربال شدند و در دو گروه 15نفره به شیوه تصادفی ساده جایگزین شدند. یک گروه به عنوان گروه آموزش درمانی مراقبه و یک گروه هم به عنوان گروه گواه نام گذاری شدند. جهت آموزش مراقبه از راهنمای آموزش مراقبه لطفی کاشانی، مفید و سرفراز مهر (1392) در هشت جلسه 60دقیقه ای استفاده شد و برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2002)، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف (1995) و پرسش نامه کیفیت خواب پیتزبورگ (1989) استفاده شد. داده ها به کمک روش آماری استنباطی تحلیل کوواریانس تک متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS 26، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هانتایج تحقیق نشان داد که میانگین سنی گروه آزمایش 6/04±39/23 سال و گروه کنترل 7/59±42/4 سال بود. بین دو گروه از نظر سن ارتباط معناداری وجود نداشت (0/125=p). همچنین یافته های پژوهش نشان داد که اثربخشی آموزش مراقبه بر بهزیستی روان شناختی (0/05>p)، تنظیم هیجان (0/05>p) و کیفیت خواب (0/05>p)، زندانیان مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر صنعتی مثبت و معنا دار بود.
نتیجه گیریآموزش مراقبه باعث افزایش بهزیستی روانی، تنظیم هیجان و کیفیت خواب زندانیان مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر صنعتی می شود.
کلید واژگان: آموزش مراقبه, بهزیستی روانشناختی, تنظیم هیجان, کیفیت خواب, مواد مخدرAIMSDrug addiction is a recurring chronic mental illness associated with severe motivational disorders and loss of behavioral control. The present study aimed to investigate the effectiveness of meditation training on psychological well-being, emotional regulation, and sleep quality of prisoners addicted to industrial drug abuse.
MATERIALS AND METHODSThe current study is semi-experimental, using a pretest-posttest design with a control group. The statistical population of this research was all the clients of the vocational training and occupational therapy camp of West Azerbaijan in Iran in 2022. They were addicted to the abuse of industrial drugs (920 people). Thirty people were screened according to the entry and exit criteria and placed in groups of 15 people by simple random method. One group was named the meditation therapy group, and one group was called the control group. The meditation instruction manual of Lotfi Kashani, Mofid, and Sarfaraz Mehr (2013) was used to teach meditation in eight 60-minute sessions. The Cognitive Emotional Regulation Questionnaire of Garnofsky (2002), Ryff’s Psychological Well-Being Questionnaire (1995), and the Pittsburgh Sleep Quality Questionnaire (1989) were used to collect data. The data were analyzed using the inferential, univariate analysis of covariance using SPSS 26 software .
FINDINGSIn The research results showed that the experimental group’s average age was 39.23±6.04 and of the control group was 42.4±7.59 years. There was no significant relationship between the two groups regarding age (p=0.125). Also, the findings of the research showed that the effectiveness of meditation training on psychological well-being (p<0.05), emotional regulation (p<0.05), and sleep quality (p<0.05) of prisoners with industrial drug abuse was positive and significant.
CONCLUSIONMeditation training increases the mental well-being, emotional regulation, and sleep quality of prisoners addicted to industrial drug abuse.
Keywords: Meditation, Well-Being, Emotional Regulation, Sleep Quality, Drug Abuse -
مقدمه و اهداف
مصرف مواد مخدر نه تنها بر سلامت جسمی و روانی فرد بلکه بر سلامت دیگر افراد جامعه نیز تاثیرگذار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع مصرف انواع مواد مخدر و عوامل مرتبط با آن در شرکت کنندگان بزرگ سال کوهورت شاهدیه یزد انجام شد.
روش کارمطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی است که در قالب فاز اول مطالعه کوهورت شاهدیه در سال95- 1394 بر روی 10194 نفر از ساکنین شهرهای شاهدیه، اشکذر و زارچ انجام شد. مطالعه کوهورت شاهدیه با هدف بررسی بیماری های غیرواگیر و عوامل خطر آن در جمعیت 35 تا 70 ساله انجام شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 آماده و با آزمون های آماری Chi-Square و رگرسیون لجستیک تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها:
نتایج مطالعه حاضر نشان داد شیوع مصرف مواد مخدر در مطالعه حاضر 5/15درصد با میانگین سن شروع 2/9±5/31 سال بود. تریاک شایع ترین ماده ای بود که توسط مردم این منطقه مصرف می شد (2/98درصد). شایع ترین روش استفاده از مواد مخدر نیز روش استنشاقی بود. نتایج رگرسیون لجستیک نشان داد جنس مذکر (P<0.001) ، قرار گرفتن در بازه سنی 49-40 سال (P<0.001)، تحصیلات پایین (زیر دیپلم) (P<0.001)، سابقه استعمال سیگار P<0.001) و مصرف الک ل(P<0.001) مهم ترین عوامل مرتبط با مصرف مواد مخدر بودند. همچنین داشتن سابقه بیماری ایسکمیک قلبی (P=0.007) و داشتن اختلالات روان پزشکی (P=0.02) از بیماری های مرتبط با مصرف مواد مخدر بودند.
نتیجه گیری:
شیوع مصرف مواد مخدر در جمعیت مورد مطالعه بالا است و لزوم اجرای اقدامات مداخله ای و پیشگیرانه برای رفع این مشکل پیچیده اجتماعی ضروری است.
کلید واژگان: شیوع, مواد مخدر, تریاک, عوامل خطر, ایرانBackground and ObjectivesDrug use not only affects a person's physical and mental health, but also affects the health of others in the community. Various variables, including demographic and social factors, affect drug use. The present study was conducted to investigate the prevalence of drug use and related factors in the participants of Shahedieh Cohort Study.
MethodsA descriptive study was performed using the first phase of Shahedieh cohort study on 10194 adult residents of Shahdieh, Zarch, and Ashkezar in 2015-2016. The aim of the cohort study was to assess the prevalence of non-communicable diseases and their risk factors in adults aged 35-70 years. Data were analyzed with the SPSS 20 using chi-square and logistic regression.
ResultsThe prevalence of illicit drug use in the present study was 15.5% with a mean age of onset of 31.5 ± 9.2 years. The most common drug was opium (98.2%). The most common method of drug use was inhalation (98.1%). The logistic regression showed that male gender (P< 0.001), age 40 to 49 years (P<0.001), low education (below high school diploma) (P<0.001), positive history of smoking (P<0.001) and alcohol consumption (P<0.001) were the most important factors associated with drug use. In addition, a positive history of ischemic heart disease (P=0.007) and psychiatric disorders (P=0.02) were the diseases related to drug use.
ConclusionThe prevalence of drug use was high in the study population. There is an urgent need for intervention and preventive measures to solve this complex social problem.
Keywords: Epidemiology, Drugs, Opium, Risk factors, Iran -
Background
Patients who undergo percutaneous coronary intervention (PCI) receive anticoagulants, most commonly heparin to prevent thrombotic events during the procedure. Opioid addicts may require higher doses of heparin for PCI. We aimed to compare the effect of heparin on activated clotting time (ACT) between opioid addicts and non-addicts prior to and during PCI.
MethodsThis comparative study included 107 patients scheduled for elective PCI, of whom 50 were opioid addicts and 57 non-addicts. Patients’ baseline characteristics including age, gender, weight, comorbidities, drug history, and smoking were recorded. Prothrombin time (PT), partial thromboplastin time (PTT), international normalized ratio (INR), and platelet count were measured in venous blood samples collected from all participants. All patients underwent PCI through femoral access. They received 100 IU/kg heparin right at the beginning of the procedure. ACT was measured at 2 and 30 minutes.
FindingsAge, gender, weight, and the amount of heparin used were comparable between groups. As for general characteristics, the number of patients with hyperlipidemia was significantly higher in non-addicts (P = 0.031), and cigarette smoking was higher in opioid addicts (P < 0.001). No significant difference was found between the groups regarding PT, PTT, INR, and platelet count (P > 0.050). ACT at 2 and 30 min were significantly lower in opioid addicts (P < 0.001). Taking other variables into account, ACT at 2 min was directly correlated with drug history of aspirin in opioid addicts (P = 0.031) and inversely correlated with cigarette smoking in non-addicts (P = 0.023).
ConclusionOpioid addicts may require higher doses of heparin in PCI for the prevention of thrombotic complications compared to non-addicts.
Keywords: Opioids, Percutaneous Coronary Intervention, Heparin, Activated Clotting Time -
هدف
با توجه به اینکه سکونتگاه های غیررسمی عمدتا همراه با تصرف عدوانی یا ساخت و ساز غیرمجاز بوده و فاقد ایمنی لازم میباشد، در درون خود به بازتولید آسیبهای اجتماعی در نهاد خانواده میپردازند. انطباق و سازگاری در حاشیه شهرها بسیار پایین است و خانوارهایی که از فرهنگهای متفاوت و نگرشهای متفاوت مجبور به زندگی در حاشیه شهرهای بزرگ شدهاند، اغلب نه با تفاهم، بلکه با تخاصم در کنار یکدیگر زندگی میکنند و طبیعی است که آنها احساس امنیت را تجربه نمیکنند و نیز خانواده و فرزندان بیشترین آسیبها را در حاشیه شهرها میبینند. با انجام پژوهش حاضر، تاثیر سکونتگاه های غیر رسمی بر اعتیاد و مواد مخدر بررسی میشود.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. از نظر روش در زمره تحقیقات توصیفی است و بصورت پیمایشی انجام خواهد شد؛ زیرا اطلاعات مورد نیاز از وضع موجود نمونه آماری با استفاده از پرسشنامه به دست آمده است. پرسشنامه محققساخته سکونتگاه های غیررسمی و پرسشنامه استاندارد آسیبهای اجتماعی می باشد که در 66 گویه تنظیم شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 270979 نفر از ساکنین و اهالی مرد و زن مناطق سکونتگاه های غیررسمی شهرستان کرمانشاه در سال 1400 می باشد. در پژوهش حاضر، حداقل حجم نمونه لازم از طریق فرمول کوکران 384 نفر از اعضای 4 ناحیه اسکان غیر رسمی شهر کرمانشاه (محله دولت آباد-محله شاطرآباد-محله کولی آباد-محله جعفرآباد) بود که این تعداد مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت و این تعداد به روش تصادفی- خوشه ای انتخاب شد.
یافته هاآسیب اعتیاد، به عنوان یک مشکل فردی و اجتماعی، در خانوارهای دارای اسکان غیر رسمی شهر کرمانشاه، یک آسیب اجتماعی جدی محسوب میشود؛ به طوری که برخی از جوانان بیکار و حتی نوجوانان، خرید و فروش مواد مخدر را به عنوان حرفه خود انتخاب کردهاند و و از این راه امرار معاش میکنند. سهولت دسترسی به مواد در برخی محلات، موجب گرایش به جرایم خاص، از جمله قاچاق و مصرف مواد مخدر در میان خانواده های ساکن در این سکونتگاه ها میشود.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصل از مدل نهایی برازش شده و سطح معنیداری مربوط به متغیر پیش-بین با اطمینان 95 درصد میتوان گفت که سکونتگاه های غیررسمی بر میزان مصرف مواد مخدر افراد ساکن در مناطق اسکان غیررسمی شهر کرمانشاه تاثیر معناداری دارد؛ یعنی با افزایش سکونتگاه های غیررسمی، میزان مصرف مواد مخدر افراد خانواده افزایش مییابد.
کلید واژگان: سکونتگاه های غیررسمی, اعتیاد, مواد مخدر, خانواده, شهر کرمانشاهThe Sociological effect of Informal Settlements on Addiction and Drugs (Case Study: Kermanshah City)PurposeConsidering that informal settlements are mostly accompanied by aggressive occupation or unauthorized construction and lack the necessary safety, they reproduce social damage within the family institution. Adaptation and compatibility in the outskirts of cities is very low, and families who are forced to live in the outskirts of big cities due to different cultures and different attitudes, often live side by side with each other, not with understanding, but with hostility, and it is natural. It is that they do not feel safe and their families and children suffer the most damage in the outskirts of the cities. By conducting the present research, the effect of informal settlements on addiction and drugs is investigated.
Materials and MethodsThe current research is an applied research in terms of its purpose. In terms of method, it is a descriptive research and it will be done as a survey; Because the required information is obtained from the current state of the statistical sample using a questionnaire. It is a researcher-made questionnaire of informal settlements and a standard questionnaire of social harms, which is set in 66 items. The statistical population of the present study includes 270,979 male and female residents of informal settlements in Kermanshah city in the year 1400. In the present study, the minimum sample size required through Cochran's formula was 384 members of 4 informal settlement districts of Kermanshah city (Daulatabad neighborhood, Shatarabad neighborhood, Koliabad neighborhood, Jafarabad neighborhood), and this number was the basis of the analysis. The number was chosen by random-cluster method.
FindingsAddiction damage, as an individual and social problem, is considered a serious social damage in households with informal accommodation in Kermanshah city. So that some unemployed young people and even teenagers have chosen buying and selling drugs as their profession and earn a living in this way. The ease of access to drugs in some neighborhoods causes a tendency to commit special crimes, including drug trafficking and drug use among families living in these settlements.
ConclusionAccording to the results of the final fitted model and the significance level related to the predictor variable, it can be said with 95% confidence that informal settlements have an effect on the amount of drug consumption of people living in the informal settlement areas of Kermanshah city. has meaning; That is, with the increase of informal settlements, the amount of drug consumption by family members increases.
Keywords: Informal Settlements, Addiction, Drugs, Family, Kermanshah City -
Background
Assessment of biochemical parameters can help in the comprehensive management of patients with substance use disorders (SUDs). The aim of this study was to analyse the biochemical parameters of patients with alcohol and opioid dependence at an addiction treatment facility.
MethodsThis retrospective study analysed the investigation reports of male patients (aged 18 to 70 years) who visited outpatient department (OPD) with primary diagnosis as opioid dependence syndrome (ODS) or alcohol dependence syndrome (ADS). The data included liver function tests (LFTs), kidney function tests (KFTs), and electrolyte tests conducted in the laboratory in a span of one year.
FindingsThe study included 713 ADS, 654 ODS, and 227 controls. The ADS group showed significant elevations in mean values of bilirubin, aspartate transaminase (AST), alanine transaminase (ALT), and gamma-glutamyl transferase (GGT) as compared to other groups. A significant decrease in albumin levels in ADS group and raised potassium levels in ODS group was observed. De Ritis ratio above threshold (AST/ALT > 2.0) alone and along with raised GGT levels was observed among 11.3% and 9.7% of patients with ADS, respectively (P < 0.001). Electrolyte abnormalities were present in about 20% of patients with ADS and ODS as compared to 8.4% among controls (P < 0.001).
ConclusionLFT and electrolyte abnormalities are frequently observed in patients with alcohol and opioid dependence. De Ritis ratio along with raised GGT levels significantly denotes ADS group. These results merit attention in the course of clinical care of alcohol and opioid-dependent patients.
Keywords: Opioid, Electrolytes, Kidney, Liver -
فصلنامه حقوق پزشکی، پیاپی 56 (بهار 1400)، صص 197 -214زمینه و هدف
یکی از معضلات اجتماعی جوامع، پدیده جرم و بزهکاری است که در اثر مسایل و مشکلات اجتماعی نظیر فقر، بیکاری، بحران های اقتصادی و اجتماعی، دگرگونی در قوانین و الگوهای اجتماعی، تضعیف اعتقادات مذهبی و در کل بر هم خوردن تعادل در نظم اجتماعی پدید می آید. در این میان یکی از عوامل و آسیب هایی که بزهکاری را به دنبال دارد، مواد مخدر می باشد.
مواد و روش هااین تحقیق از نوع نظری بوده روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانهای است و با مراجعه به اسناد، کتب و مقالات صورت گرفته است.
یافته هادر ارتباط با تولید و استفاده از مواد مخدر باید به این نکته دقت داشت که استفاده از مواد مزبور، ارتباط بسیار نزدیکی با وضعیت بهداشت و سلامت جامعه بین المللی دارند. این ویژگی باعث می شود که در فضای حقوق نیز حساسیت فراوانی نسبت به آن ها ایجاد شود. تولید و استفاده از مواد مخدر به صورت مستقیم حق بر سلامت را تهدید می کند. حق بر سلامت نیز به عنوان یکی از مصادیق حق حیات قلمداد می شود. از طرفی نیز حق حیات یک عنوان کلی در نظام حقوق بشر بین المللی است که زیرمجموعه حقوق بنیادین بشری قرار می گیرد.
ملاحظات اخلاقیدر تمام مراحل نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
نتیجه گیریتعهدات دولت ها در زمینه ممنوعیت تولید و استفاده از مواد مخدر به واسطه ارتباط نزدیک با «حق بر سلامت» و «حق حیات» دارای وصف «آمره» می باشند. در نتیجه در فضای حقوق مسئولیت بین المللی این امکان وجود دارد که الگوی مسئولیت مشدد (یا همان مسئولیت برای نقض قواعد آمره) برای دولت ها در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: قواعد آمره, مواد مخدر, اسناد بین المللی, سلسله مراتب هنجاریBackground and AimOne of the social problems of societies is the phenomenon of crime and delinquency that arises as a result of social problems such as poverty, unemployment, economic and social crises, changes in laws and social patterns, weakening of religious beliefs and the general imbalance in the social order. Among these, one of the factors and harms that lead to delinquency is drugs.
Materials and MethodsThis research is of theoretical type and the research method is descriptive-analytical and the method of data collection is library and has been done by referring to documents, books and articles.
ResultsWith regard to the production and use of drugs, it should be noted that the use of these drugs is very closely related to the health status of the international community. This feature causes a lot of sensitivity to them in the legal field. The production and use of drugs directly threatens the right to health. The right to health is also considered as one of the examples of the right to life. On the other hand, the right to life is a general title in the international human rights system, which is a subset of fundamental human rights.
Ethical considerationsIn order to organize this research, while observing the authenticity of the texts, honesty and fidelity have been observed.
ConclusionStateschr('39') obligation to ban the production and use of narcotics are described as "commanding" because of their close association with the "right to health" and the "right to life." As a result, in the context of international responsibility law, it is possible for state to adopt a pattern of aggravated responsibility (or responsibility for breach of mandatory rules).
Keywords: Peremptory Norms, Drugs, International Instruments, Normative Hierarchy -
مقدمه
امروزه، سوء مصرف مواد به عنوان یک پدیده ی چند وجهی، به یکی از مشکلات اساسی در جوامع تبدیل شده و اشکال مختلفی به خود گرفته است.
هدفهدف از پژوهش حاضر، تعیین رابطه مدت و میزان مصرف مواد با سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار در بیماران وابسته به مواد مخدر و محرک بود.
روشطرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران وابسته به مواد مخدر و محرک شهرستان تکاب در سال 1396 بود، که از بین آن ها 30 فرد وابسته به مواد مخدر (تریاک) و 30 فرد وابسته به مواد محرک (مت آمفتامین) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و از لحاظ برخی متغیرهای جمعیت شناختی همتاسازی شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون کامپیوتری حافظه ی آشکار، آزمون کامپیوتری تکمیل ریشه ی کلمات، مصاحبه بالینی ساختار نایافته و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آماره های توصیفی از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t و نرم افزار SPSS نسخه 17 استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد بین مدت مصرف مواد و سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار در بیماران وابسته به مواد مخدر (0/68+=r) و مواد محرک (0/79+=r) و نیز بین میزان مصرف مواد و سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار در گروه وابسته به مواد مخدر (0/73+=r) و مواد محرک (0/81+=r) رابطه وجود دارد (0/05>P)، به طوری که با افزایش مدت مصرف و میزان مصرف، افراد وابسته به مواد مخدر و محرک سوگیری حافظه آشکار و ناآشکار بیشتری نشان می دهند، هرچند که این سوگیری در بین بیماران وابسته به مواد محرک بیشتر از گروه دیگر بود (0/05>P).
نتیجه گیریتاکید بر فرآیندهای شناختی در بیماران وابسته به مواد از جمله سوگیری حافظه، یکی از مواردی است که می تواند در پیشگیری و مداخلات درمانی مدنظر قرار گیرد.
کلید واژگان: سوگیری, حافظه آشکار, حافظه ناآشکار, مواد مخدر, مواد محرکIntroductionToday, drug abuse as a multifaceted phenomenon has become one of the main problems in societies and has taken different forms.
AimThe present study aims to examine the relationship between the duration and the rate of drug use and explicit/ implicit memory bias among opium and stimulant addicts.
MethodThe study design was a casual-comparative study. The statistical population included all opium and stimulant addicts in Takab city in 2018, that 30 opium addicts and 30 stimulant (methamphetamine) addicts were selected by available sampling and were homogenized in terms of some demographic variables. The research instruments included a computerized explicit memory, a computerized word base completion test, an unstructured clinical interview, and a demographic information questionnaire. Statistical data were analyzed by descriptive statistics, Pearson correlation coefficient, t -test and SPSS-17 software.
ResultsThe results showed that there is a relationship between the drug use duration and explicit/ implicit memory bias in opium (r=+0.68) and stimulant addicts (r=+0.79) and also between rate of drug use and explicit/ implicit memory bias in opium (r=+0.73) and stimulant addicts (r=+0.81, P<0.05). In other words, with an increase in the duration and rate of drug use, the opium and stimulant addicts showed signs of higher explicit/ implicit memory bias even though stimulant addicts showed greater memory bias than the opium addicts (P<0.05).
ConclusionEmphasis on cognitive processes including memory bias among drug addicts, is one of the solutions to consider in prevention and clinical treatment interventions.
Keywords: Bias, Explicit memory, Implicit memory, Opioids, Stimulants -
زمینه و هدف
یکی از معضلات اساسی جوامع، پدیده جرم و بزهکاری است که در اثر مسایل و مشکلات اجتماعی نظیر فقر، بیکاری، بحرانهای اقتصادی، دگرگونی در قوانین و الگوهای اجتماعی، تضعیف اعتقادات مذهبی و در کل برهمخوردن تعادل در نظم اجتماعی پدید میآید. ارتکاب جرایم مواد مخدر نیز متاثر از عوامل اجتماعی است، لذا بررسی اینگونه عوامل و ارایه راههای پیشگیری و رفع آن، حایز اهمیت بسیار است. هدف از اجرای این تحقیق، تبیین جرمشناختی جرایم مرتبط با مواد مخدر و عوامل اجتماعی موثر بر ارتکاب جرم در استان اصفهان میباشد.
مواد و روشهااین تحقیق به صورت پیمایشی انجام شده و جامعه آماری آن از بین زندانیان استان اصفهان است که به تعداد 135 نفر در زندانیان اعم از زن و مرد جهت پرکردن پرسشنامه در دسترس بودهاند. به طور دقیق تعداد 85 پرسشنامه به زندان مرکزی اصفهان (دستگرد) برای مردان توزیع گردید و نیز تعداد 50 عدد هم به زندان زنان تحویل داده شد. برای تبیین موضوع تحقیق بعد از تکمیل پرسشنامهها در بین جامعه آماری از طریق نرمافزار به واردنمودن اطلاعات و سپس، تجزیه و تحلیل اطلاعات اقدام گردید و با بهرهگیری از آزمونهای آماری همبستگی و تحلیل واریانس به تحلیل نتایج پرسشنامهها و فرضیات پرداخته شد.
ملاحظات اخلاقیدر نگارش پژوهش حاضر، ضمن رعایت اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافتههانتایج تحقیق نشان داد اکثریت مجرمان مواد مخدر استان اصفهان، در خانوادههای نابسامان که از پایگاه اقتصادی و اجتماعی متوسط به پایین برخوردار بودهاند، رشد پیدا کرده و همچنین، اکثریت مجرمان، دوستانی با سابقه ارتکاب جرایم مواد مخدر داشته و غالب آنها در حاشیه شهر و روستاها زندگی میکردهاند و میزان دسترسیشان به مواد مخدر زیاد بوده است.
نتیجهگیریعوامل اجتماعی از جمله خانواده نابسامان، دوستان ناباب و زندگی در حاشیه شهر و دسترسی آسان به مواد مخدر در گرایش افراد به سوی ارتکاب جرایم مواد مخدر نقش مهمی دارند. لازم است با اهتمام دولت (برای حمایت از خانوادههای آسیبپذیر)، و توجه ویژه به والدین (آموزش به آنها برای جامعهپذیرکردن فرزندان و کنترل صحیح بر معاشرت فرزندان با سایرین) و همکاری مسوولان آموزشی و فرهنگی و رسانههای جمعی، برای پیشگیری از وقوع چنین جرایمی در جامعه اقدام کرد.
کلید واژگان: جرم, مواد مخدر, عوامل اجتماعی, حاشیه نشینی, جرم شناختی, استان اصفهانBackground and AimOne of the most fundamental problems of societies is the phenomenon of crimes and offenses that arises as a result of social problems such as poverty, unemployment, economic and social crises, changes in laws and social patterns, weakening of religious beliefs and in general imbalance in the social order. Committing drug crimes is also affected by social factors, so it is very important to investigate such factors and provide ways to prevent them. The purpose of this research is the criminological explanation of drug-related crimes and social factors affecting crime in Isfahan province.
Materials and MethodsThis research was conducted as a survey research and its statistical population is among the prisoners of Isfahan province, 135 prisoners, both men and women, were available to fill the questionnaire. Specifically, 85 questionnaires were distributed to Isfahan Central Prison (Dastgerd) for men and 50 questionnaires were also delivered to women's prison. In order to clarify the subject of the research, after completing the questionnaires among the statistical population, information was entered and then the data was analyzed through the software, and the results of the questionnaires and hypotheses were analyzed using statistical tests of correlation and analysis of variance.
Ethical ConsiderationsIn order to organize this research, while observing the authenticity of the texts, honesty and fidelity have been observed.
FindingsThe results showed that the majority of drug offenders in Isfahan province grew up in poor families with moderate to low economic and social status. Also, the majority of criminals had friends with a history of drug crimes, and so the majority of them lived on the outskirts of cities and villages, and their access to drugs was high.
ConclusionSocial factors such as poor family, bad friends and living on the outskirts of the city and easy access to drugs play an important role in the tendency of people to commit drug crimes. It is necessary with the efforts of the government (to support vulnerable families), and special attention to parents (educating them to socialize their children and proper control over their children's association with others) and the cooperation of educational and cultural officials and the mass media to prevent the occurrence of such crimes in the society.
Keywords: Crime, Drugs, Social Factors, suburbanization, Criminology, Isfahan Province -
مقدمه
افرادی که در محیط خانواده زندگی میکنند، هر کدام تواناییها و ویژگیهای مخصوص به خود را نیز دارند. عوامل فردی هم به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر گرایش افراد به اعتیاد، نقش مهمی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی نقش سبک زندگی سالم و خودکارآمدی در پیشگیری از سوءمصرف مواد مخدر در میان دانشجویان میباشد.
شیوهی مطالعه:
پژوهش حاضر، یک مطالعهی مروری است که بر اساس جستجو در پایگاههای اطلاعاتی معتبر علمی و دانشگاهی با استفاده از کلید واژههایی از جمله: سوء مصرف مواد مخدر، سبک زندگی، علل گرایش به مواد مخدر در بین جامعهی دانشجویان و نقش جامعه و خانواده در پیشگیری مصرف انواع مواد مخدر به زبان فارسی و انگلیسی در پایگاههای معتبر همچون PubMed، Wiley، Elsevier، Science Direct و SID از سال 1980 تا 2019 انجام شد و مقالات مورد نظر انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند.
نتیجه گیری:
پژوهش حاضر نشان داد که گرایش افراد به اعتیاد، تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله عوامل فردی و خانوادگی است. تاثیر خانواده از طریق وراثت و تربیت بر اعضای آن، امری مسلم بوده و نقش مهمی در شکلگیری رفتارهای فرزندان دارد. اگر خانواده در مقابل مشکلات متعددی که در طول عمر خود با آنها مواجهه میشود، مقاومت و تابآوری داشته باشد، این ویژگی به فرزندان نیز منتقل شده و آنها نیز مواجههی موثری با موقعیتهای فشارزا خواهند داشت. در این میان، خانواده مهمترین فاکتور میباشد.
کلید واژگان: اعتیاد, سبک زندگی, دانشجویان, مواد مخدرBackgroundIndividual factors, as one of the factors affecting people's tendency to addiction, play an important role. The aim of this study was to investigate the role of healthy lifestyle and self-efficacy in preventing drug abuse among students.
MethodsThe present study is a review study based on search in search engines and valid scientific and academic databases using keywords such as drug abuse, lifestyle, causes of tendency to drugs among the students community and the role of society and family in preventing the use of drugs in Persian and English in prestigious databases such as PubMed, Wiley, Elsevier, Science Direct and SID from 1980 to 2019. The articles were selected and reviewed.
ConclusionResearch has shown that people's tendency to addiction is influenced by various factors, including individual and family factors. The influence of the family is definite through inheritance and upbringing on its members and plays an important role in shaping children's behaviors. If the family resists multiple problems, this trait is also passed on to children and they, too, will deal effectively with stressful situations. Family is the most important factor.
Keywords: Addiction, Lifestyle, Students, Drugs -
اهداف
تصور اکثر افراد جامعه این است که سو ءمصرف مواد پدیده ای مردانه است؛ در حالی که زنان همپای مردان در این ورطه پیشمی روند؛ به طوری که آمارها از افزایش تعداد زنان مبتلا خبر می دهند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی غن یسازی روابط زوجین بر تحمل پریشانی زنان رهاشده از مصرف مواد مخدر انجام شد.
مواد و روش هااین پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل است. ابتدا از بین زنان رهاشده از مصرف مواد چهل نفر انتخاب و به طور تصادفی بیست نفر در گروه آزمایش و بیست نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. سپس آزمودنیها با آزمون تحمل پریشانی)سیمونز و گاهر، 2005 (مورد سنجش قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه آزمایش در جلسات غنی سازی روابط زوجین بر اساس نظریه انتخاب دوبا، گراهام، بریتزم و میناترا (2009) شرکت کردند و آزمودنیهای گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. بعد از سه ماه آزمون پیگیری گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل واریانس چن دمتغیره با اندازه گیری های مکرر استفاده
شد. تحلیل های فوق با کمک نرم افزار انجام گرفت.یافته هایافته ها حاکی از آن است که بین میانگین پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری نمرات مقیاس های های تحمل پریشانی گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد.05/P<0 . میانگین تحمل پریشانی در گروه آزمایش در مرحله پیش آزمون از 34/533 به 42/80 در مرحله پس آزمون افزایش یافته است و در مرحله پیگیری میانگین به 42/533 رسیده است. همچنین معنادار بودن تعامل میان مراحل با گروه آزمایش در متغیر مذکور، حاکی از آن است که در مراحل پس آزمون و پیگیری، میانگین گروه آزمایش به طور معنی داری بالاتر از گروه کنترل است.
نتیجه گیریآموزش غن یسازی روابط زوجین بر اساس نظریه انتخاب با تاکید بر کنترل درونی، مسیولیتپذیری، ارزیابی رفتار از جهت درست یا نادرست بودن، داوری کردن در مورد رفتار خود و خودکنترلی و ایجاد رابطه می تواند در افزایش تحمل پریشانی زنان رهاشده از مصرف مواد مخدر موثر باشد.
کلید واژگان: اعتیاد, تحمل پریشانی, مواد مخدرAimsMost people in the community believe that substance abuse is masculine, while women are progressing alongside men in this area, with statistics indicating an increasing number of infected women. The purpose of this study was to determine the effectiveness of enriching couples relationships on tolerance of distressed women who were drug abusers
Methods & MaterialsThis is a quasi-experimental study with pre-test, post-test and follow-up test with control group. Initially, 40 women were selected from the study and 20 were randomly assigned to the experimental group and 20 to the control group. Subjects were then assessed using a distress tolerance test (Simmons & Gahr, 2005). Experimental group participants participated in enrichment sessions based on Doba, Graham, Britz and Minatra (2009) choice theory and control group subjects remained on the waiting list. A follow-up test was taken after three months. Multivariate analysis of variance with repeated measures was used to analyze the data. The above analyzes were performed with SPSS V. 24 software
FindingsThe results indicated that there was a significant difference between the mean of pre-test, posttest and follow-up scores of distress tolerance scales in the experimental and control groups. (P<0.05). The mean distress tolerance in the experimental group increased from 34.533 to 42.80 in the pre-test phase and reached 42.533 in the follow-up phase. Also, the significant interaction between the stages with the experimental group in the mentioned variable indicates that in the post-test and follow-up stages, the mean of the experimental groups was significantly higher than the control group.
ConclusionDue to the increasing trend of addiction in women, proper education is one of the essentials. Therefore, it is recommended to take effective steps to improve couple distress tolerance training by enriching couple relationships
Keywords: Substance-related disorders, Drugs
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.