به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "پروگرانولین" در نشریات گروه "پزشکی"

جستجوی پروگرانولین در مقالات مجلات علمی
  • یونس همتی اردلی، ماندانا غلامی*، فرشاد غزالیان، شهرام سهیلی
    مقدمه و هدف

    برهم خوردن تنظیم سطوح آدیپوکاین ها در پاتوژنز دیابت نوع2 نقش مهمی دارد. باوجود این، تمرینات ورزشی بواسطه تعدیل سطوح آدیپوکاین ها می تواند در بهبود کنترل گلیسمیک در بیماران دیابتی نوع2 موثر باشد. در مطالعه حاضر، تاثیر 12 هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و تداومی با شدت متوسط (MICT) بر سطوح سرمی پروگرانولین و MCP-1 در زنان دیابتی نوع 2 بررسی شد.

    مواد و روش ها

    تعداد 36 زن دیابتی نوع2 واجد شرایط و داوطلب در سه گروه کنترل، HIIT و MICT به صورت تصادفی تقسیم شدند. پروتکل HIIT (90 درصد ضربان قلب بیشینه) و MICT (60 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه) هر دو به مدت 12 هفته روی نوارگردان اجرا شدند. نمونه های خونی در مراحل پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری شدند. تغییرات بین گروهی با آزمون آنالیز کوواریانس تعیین شد و سطح معناداری 05/0>p بود.

    نتایج

    نتایج حاضر نشان داد که HIIT (001/0>p) و MICT (014/0=p) هر دو به کاهش معنادار سطوح سرمی MCP-1 منجر شده اند. باوجود این، کاهش پروگرانولین نسبت به گروه کنترل تنها در گروه HIIT مشاهده شد (001/0>p) و MICT تاثیر معناداری بر سطوح پروگرانولین نداشت (077/0=p). کاهش درصد چربی بدن و مقاومت به انسولین نیز با هر دو پروتکل HIIT و MICT در مقایسه با گروه کنترل معنادار بود (001/0>P).

    نتیجه گیری

    تمرینات HIIT و MICT هر دو در تعدیل آدیپوکاین ها در بیماران دیابتی نوع2 موثر هستند. باوجود این، تاثیرگذاری HIIT در مقایسه با MICT از جمله در کاهش سطوح پروگرانولین بیشتر بود که اهمیت توجه بیشتر به HIIT در مدیریت دیابت نوع2 را نشان می دهد.

    کلید واژگان: دیابت نوع2, عامل جاذب شیمیایی مونوسیت1, پروگرانولین, تمرین تناوبی شدید, تمرین تداومی با شدت متوسط
    Yones Hemati Ardali, Mandana Gholami *, Farshad Ghazalian, Shahram Soheili
    Background and Objective

    Adipokines dysregulation plays important role in the type 2 diabetes (T2D) pathogenesis. However, exercise training can be effective in improving the glycemic control in T2D patients by modulating the adipokines levels. In the present research, the effects of 12 weeks of high intensity interval training (HIIT) and moderate intensity continuous training (MICT) on the serum levels of progranulin and MCP-1 in type2 diabetic women have been investigated.

    Materials and Methods

    36 qualified and volunteer women with T2D were randomly assigned in the three groups including control, MICT and HIIT groups. Both HIIT (90 percent of maximum heart rate) and MICT (60 to 70 percent of maximum heart rate) protocols were conducted on treadmill for 12 weeks. Blood samples were collected in pre and post-test stages. Between groups difference were determined by analysis of covariance test and significant level was P<0.05.

    Results

    The present study findings indicated that both HIIT (p<0.001) and MICT (p=0.014) protocols cause significant decrease in the MCP-1 levels. However, the progranulin reduction compared to the control group was significant only in the HIIT group (p<0.001) and MICT does not have significant effect on the progranulin levels (p=0.077). Decrease in body fat percentage and insulin resistance was also significant for both HIIT and MICT protocols compared to the control group (p<0.001).

    Conclusion

    Both HIIT and MICT exercise trainings are effective for modulating the adipokines levels in the T2D patients. However, the effectiveness of HIIT was greater for reduction of progranulin levels compared to the MICT group, which indicates the importance of paying more attention to HIIT in the management of T2D.

    Keywords: Type 2 Diabetes, Monocyte Chemoattractant Protein-1, Progranulin, High Intensity Interval Training, Moderate Intensity Continuous Training
  • زهرا سادات میرزنده دل، سید رضا عطارزاده حسینی*، ناهید بیژه، علی اکبر رئوف صائب
    مقدمه

    پروگرانولین (PGRN) اخیرا به عنوان علامت جدیدی از پاسخ التهابی مزمن در چاقی و دیابت نوع 2 معرفی شده، است که می تواند مستقیما روی مسیر انتقال پیام انسولین تاثیر بگذارد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک دوره تمرین ترکیبی بر تغییرات سطوح سرمی پروگرانولین، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c)و مقاومت به انسولین در زنان دارای اضافه وزن و چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود.

    مواد و روش ها

    سی و شش زن در سه گروه کنترل، تمرین موازی یک (هوازی-مقاومتی)، تمرین موازی دو (مقاومتی- هوازی) تقسیم شدند. تمرین موازی؛ تمرین هوازی با شدت 80 تا 95% ضربان قلب بیشینه، تمرین مقاومتی با شدت 60 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه بود. متغیرهای تن سنجی، قدرت عضلانی و ظرفیت هوازی، تغییرات PGRN، HbA1c و مقاومت به انسولین قبل و بعد از دوره اندازه گیری شد. برای آنالیز داده ها آزمون آنالیز واریانس اندازه های مکرر استفاده شد و سطح معنی داری 0/05> در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    اثر اصلی و اثر تعاملی در متغیرهای PGRN،HbA1c ، مقاومت به انسولین، قدرت عضلانی و ظرفیت هوازی در طول زمان معنی دار بود (001/=p). باوجود بهبود در سطوح PGRN، HbA1c، مقاومت به انسولین، قدرت عضلانی پایین تنه و ظرفیت هوازی در گروه های تمرینی، تفاوت معنی داری بین این گروه های با گروه کنترل مشاهده نگردید (0/05<p). با این حال؛ قدرت عضلانی بالاتنه در هر دو گروه تمرینی ترکیبی نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافته بود (001/=p).

    نتیجه گیری

    استفاده از تمرین ترکیبی با ترتیب مختلف برای مدت 12 هفته موجب تغییر معنی داری در پروگرانولین،HbA1c ، مقاومت به انسولین و هم چنین عوامل عملکردی نگردید.

    کلید واژگان: تمرین ترکیبی, دیابت نوع دو, پروگرانولین, هموگلوبین گلیکوزیله
    Zahrasadat Mirzendedel, Seyyed Reza Attarzadeh Hosseini*, Nahid Bijeh, Ali Akbar Raouf Saeb
    Introduction

    Progranulin (PGRN) has been recently introduced as a new indicator of chronic inflammatory response in type 2 diabetes. The present study aimed to investigate the effect of combined training on serum levels of progranulin, glycosylated hemoglobin (HbA1c), and insulin resistance in overweight and obese women with type 2 diabetes.

    Materials and Methods

    A total of 36 women were divided into three groups: control, combined exercise 1 (combined aerobic-resistance training), and combined exercise 2 (combined resistance-aerobic exercise training, including aerobic exercises with an intensity of 80% to 95% of maximum heart rate and resistance training with an intensity of 60% to 85% of one-repetition maximum). Anthropometric indices, muscle strength, aerobic capacity, variations of PGRN, HbA1c, and insulin resistance were also measured before and after training. To analyze the data, repeated measures analysis of variance (ANOVA) was used, and the level of statistical significance was set at <0.05.

    Results

    The main and interaction effects of training on PGRN, HbA1c, insulin resistance, muscle strength, and aerobic capacity were significant over time (P=0.001). Despite improvements in PGRN, HbA1c, insulin resistance, lower-body muscle strength, and aerobic capacity in the training groups, no significant difference was observed between the combined training groups and the control group (P<0.05). However, the upper-body muscle strength significantly increased in both combined training groups, compared to the control group (P=0.001).

    Conclusion

    The use of combined exercise training in different orders for 12 weeks did not have any significant effects on the PGRN, HbAc1, insulin resistance, and functional factors.

    Keywords: Combined Training, Type 2 Diabetes, Progranulin, Glycosylated Hemoglobin
  • صمد اکبرزاده، محمدرضا کلانترهرمزی، صغری قاسمی، الهه شبانکاره، نیایش کشوری، نیلوفر معتمد، مجتبی جعفری، علی موحد، پرویز بزی، نرگس عبیدی
    زمینه
    سندرم تخمدان پلی کیستیک از بیماری های شایع غدد اندوکرین است که 5 تا 10 درصد از زنان سنین باروری را درگیر می کند. این سندرم با اختلالاتی از جمله دیابت نوع 2، اختلالات چربی خون و چاقی همراه می باشد. پروگرانولین و ریلکسین آدیپوکاین هایی هستند که در متابولیسم کربوهیدرات ها و لیپیدها دخالت دارند. اطلاعاتی از سطح پلاسمایی این فاکتورها در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک با نمایه توده بدنی نرمال وجود ندارد که بر این اساس، مطالعه مذکور طراحی گردید.
    مواد و روش ها
    مطالعه کنونی از نوع توصیفی می باشد که طی آن تعداد 39 زن مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک با نمایه توده بدنی کمتر از 25 بر اساس معیار روتردام به عنوان گروه بیمار و 38 زن سالم نیز به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. غلظت های پروگرانولین و ریلکسین پلاسما توسط تکنیک الایزا اندازه گیری شد.
    یافته ها
    غلظت های پلاسمایی پروگرانولین و ریلکسین و بعضی از پارامترهای بیوشیمیایی در گروه بیمار در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری نداشت ولی افزایش معنی داری در میزان VLDL، تری گلیسیرید (046/0=P)، انسولین (016/0=P)، HOMA-IR (015/0=P)، تستوسترون (01/0=P) و دهیدرواپی اندروسترون سولفات (034/0=P) در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه میزان پلاسمایی پروگرانولین و ریلکسین در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل تفاوت معنی داری نداشت. شاید بتوان چنین استنباط کرد که نمایه توده بدنی نرمال کمتر از 25 و قندخون ناشتای کمتر از 110، سطح پلاسمایی پروگرانولین و ریلکسین در افراد سندرم تخمدان پلی کیستیک را تغییر نمی دهد. از سوی دیگر تغییرات تستوسترون، انسولین، دهیدرواپی اندروسترون سولفات و HOMA-IR بهترمی توانند پیشگویی کننده ابتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک و دیابت ناشی از آن باشند.
    کلید واژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک, پروگرانولین, ریلکسین, نمایه توده بدنی
    Samad Akbarzadeh, Mohammad Reza Kalantar Hormozi, Soghra Ghasemi, Elaheh Shabankareh, Niayesh Keshvari, Niloofar Motamed, Mojtaba Jafari, Ali Movahed, Parviz Bazzy, Narges Obeidi
    Background
    Poly Cystic Ovary Syndrome (PCOS) is the most commonly encountered endocrine gland disease affecting 5-10 present of women at their reproductive age. This syndrome is associated with type 2 diabetes، dyslipidemia، and obesity. Progranulin and relaxin are adipokins that are related with carbohydrate and lipid metabolism. Due to limited data about progranulin and relaxin plasma levels´ in women with PCOS and normal BMI، this study was conducted.
    Material And Methods
    This study is a cross-sectional. During the study 39 women with PCOS and BMI< 25 on the basis of Rotterdam criteria were chosen as the patient group and 38 healthy women were selected as the control group. The concentration of progranulin and relaxin were measured by ELISA technique.
    Results
    The difference in Plasma concentration of progranulin and relaxin، and also some of the biochemical parameters in the patient group versus to the control group was not significant، but there was significant difference in the concentrations of VLDL، triglyceride (p=0. 046)، insulin (p=0. 016)، HOMA-IR (p=0. 015)، testosterone (p=0. 01)، and DHEAS (p=0. 034) in the patients group compared to the control group.
    Conclusion
    In this study، the difference in Plasma concentration of progranulin and relaxin in the patient group compared to the control group was not significant. It could be inferred that lack of change in plasma level of progranulin and relaxin in women with PCOS is related to BMI<25 and FBS<110. Moreoverestosterones، insulin، DHEAS and HOMA-IR changes could be better predictors of PCOS and its associated diabetes.
    Keywords: Poly Cystic Ovarian Syndrome (PCOS), progranulin, relaxin, Body Mass Index (BMI)
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال