به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « گابا » در نشریات گروه « پزشکی »

  • محدثه ابوحسینی طبری*، حکیمه گاوزن
    زمینه و هدف

    منتول یک منوترپن و جزء اصلی اسانس گیاهان خانواده نعناع می باشد. اثرات آرامبخشی و ضداضطرابی این ترکیب پیشتر گزارش شده است اما مکانیسم دخیل در اثر ضداضطرابی آن هنوز مشخص نشده است. در این مطالعه، اثرات تجویز سیستمیک منتول در تست فضای باز و ماز بعلاوه ای شکل مرتفع، همچنین مکانیسم احتمالی تاثیر ضداضطرابی آن در موش سوری مورد بررسی قرار گرفته است.

    روش ها:

     در مرحله اول این مطالعه، موش های سوری در 8 گروه مجزا دوزهای 5، 10، 20، 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم از منتول، دیازپام و بوسپیرون را سی دقیقه پیش از تست های رفتاری بررسی اضطراب دریافت نمودند. بر مبنای نتایج، 50 میلیگرم بر کیلوگرم بعنوان دوز موثر منتول تعیین گردید. در مرحله دوم، برای تعیین مکانیسم دخیل در اثر ضداضطرابی منتول از تجویز داروهای فلومازنیل به عنوان آنتاگونیست گیرنده های بنزودیازپینی و وی 100635 به عنوان آنتاگونیست گیرنده های سروتونینی استفاده شد.

    یافته ها: 

    مطالعه حاضر نشان داد که منتول به ویژه در دوز 50 میلی گرم بر کیلوگرم  به صورت معنی داری تعداد خطوط طی شده، رفتار نظافت کردن و ایستادن روی پاهای عقب را درتست فضای باز کاهش و میزان ورود به بازوی باز و زمان حضور در بازوی باز را در تست ماز بعلاوه ای شکل مرتفع افزایش می دهد (0/05 <p). تجویز فلومازنیل منجر به معکوس شدن این اثرات در ماز بعلاوه ای شکل مرتفع گردید درحالی که وی 100635 تاثیری بر اثرات منتول نداشت.

    نتیجه گیری:

     احتمالا منتول ازطریق مسیر بنزودیازپینی و نه سروتونینی اثرات ضداضطرابی خود را در ماز بعلاوه ای شکل مرتفع اعمال می نماید.

    کلید واژگان: بنزودیازپینی, سروتونین, فلومازنیل, گابا, منتول}
    Mohaddeseh Abouhosseini Tabari*, Hakimeh Gavzan
    Background and Aim

    Menthol is a monoterpene and the main component of essential oils of mint plants family. The sedative and anxiolytic effects of this compound have been reported, previously. However, mechanism of its anxiolytic action has not been elucidated. In this study, the effects of systemic administration of menthol in the open field test and elevated plus maze, also the possible mechanism of its anxiolytic effect in the elevated plus maze were investigated.

    Methods

    In the first phase of this study, mice in 8 separate groups received doses of 5, 10, 20, 50 and 100 mg/kg of menthol, diazepam and buspirone 30 minutes before the behavioral tests to assess anxiety. Based on the results, 50 mg/kg was determined as the effective dose of menthol. In the second stage, flumazenil as a benzodiazepine receptor antagonist and WAY 100635 as a serotonin receptor antagonist were applied to determine the underlying mechanism involved in the anxiolytic effect of menthol.

    Results

    The present study showed that menthol, especially at the dose of 50 mg/kg, significantly reduced the number of lines, trimming and rearing behavior in the open field test, and increased the number of entries into the open arm and the time spent in the open arm, in the elevated plus maze (p < 0.05). Flumazenil administration reversed these effects in the elevated plus maze, whereas WAY100635 had no effect on it.

    Conclusion

    Menthol exerts its anxiolytic effects in the mouse elevated plus maze through the benzodiazepine not serotonin pathway.

    Keywords: Benzodiazepine, Serotonin, Flumazenil, GABA, Menthol}
  • نسترن افسرده، امیر شجاعی، سید جواد میرنجفی زاده، محمدحسین پورغلامی*

    گلیوبلاستوما مولتی فرم بدخیم ترین و تهاجمی ترین تومور مغزی اولیه در بزرگسالان است. این بیماری پیش آگهی ضعیفی دارد و طول عمر افراد بعد از تشخیص، به 14 تا 16 ماه می رسد. بسته به محل تومور در مغز، طیف گسترده ای از علایم و نشانه ها همراه با این بیماری بروز می کند که یکی از شایع ترین آن ها بروز تشنج های مکرر است. با وجود شیوع بالای تشنج ناشی از تومور، هنوز مکانیسم های دخیل در بروز آن به طورکامل شناسایی نشده اند. مطالعات اولیه نشان داده اند که میانجی های عصبی گلوتامات و گابا در ایجاد آن نقش دارند. افزایش سطح خارج سلولی گلوتامات به دلیل تغییر در بیان ترانسپورترهای غشایی همچنین تبدیل شدن گابا به یک میانجی با عملکرد تحریکی در ایجاد این شرایط موثر هستند. عواملی از جمله پاتوفیزیولوژی پیچیده این بیماری و تشنج های ناشی از آن، وجود تداخلات دارویی، ایجاد مقاومت به درمان و عود مجدد تومور سبب شده اند که کنترل و درمان گلیوبلاستوما به یک چالش بزرگ تبدیل شود. در این مقاله ابتدا علایم بالینی رایج در این بیماری مرور می شود. سپس به تشنج ناشی از گلیوبلاستوما و مکانیسم های احتمالی دخیل در ایجاد آن پرداخته و در انتها درمان های رایج در گلیوبلاستوما و تشنج ناشی از آن به اختصار شرح داده می شود.

    کلید واژگان: تشنج, گابا, گلوتامات, گلیوبلاستوما مولتی فرم}
    Nastaran Afsordeh, Amir Shojaei, Javad Mirnajafi-Zadeh, MohammadHossein Pourgholami*

    Glioblastoma multiforme is the most malignant and invasive primary brain tumor in adults. The disease has a poor prognosis with a survival rate of 14-16 months post diagnosis. Depending on the tumor location in the brain, a wide range of signs and symptoms may appear in the patient. One of the most common of which is recurrent hard to control seizures. Despite the high prevalence of tumor-induced seizures, the mechanisms involved in its occurrence are yet to be fully identified. However, it has been shown that glutamate and GABA are probably the major contributing factors. Increasing extracellular glutamate levels due to changes in the expression of ion transporters and the conversion of GABA to a stimulatory mediator are some of the mechanisms involved in the development of these seizures. In addition, factors such as the complex pathophysiology of the disease, its associated-seizures, drug interactions, resistance to treatment and tumor recurrence have made glioblastoma management a major challenge. In this article, the common clinical symptoms of this disease and in particular tumor-associated seizures are reviewed. The mechanisms thought to be responsible for the development of the tumor-induced seizures are then discussed.

    Keywords: Seizure, GABA, Glutamate, Glioblastoma multiforme}
  • اعظم مصداقی نیا، پریا خزاعی، اژدر حیدری*
    سابقه و هدف
    مطالعات قبلی نقش حفاظتی آنزیم سیکلواکسیژناز را در پیشرفت صرع نشان داده اند. بااین حال، دخالت سیکلواکسیژناز-2 در بیماری زایی صرع کاملا شناخته شده نیست. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر سلکوسیب و نیمزولاید (مهارکننده های اختصاصی سیکلو اکسیژناز-2) بر آستانه تشنج کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول در موش های سوری طراحی گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی موش های سوری نر سفید به صورت تصادفی به 13 گروه شامل گروه های کنترل، حلال (توئین 80)، و 11 گروه آزمایشی دریافت کننده نیمزولاید (2/5، 5 و 10 میلی گرم بر کیلوگرم)، سلکوکسیب (2/5، 5 و 10 میلی گرم بر کیلو گرم)، دیازپام (0/1، 0/5 و 5 میلی گرم بر کیلوگرم) و ترکیب دوز غیرموثر دیازپام با نیمزولاید یا سلکوکسیب تقسیم شدند. آستانه تشنج کلونیک ناشی از پنتیلن تترازول در همه گرو ه ها ارزیابی گردید.
    نتایج
    نیمزولاید (2/5 و 5 میلی گرم بر کیلوگرم)، سلکوکسیب (2/5 و 5 میلی گرم بر کیلوگرم) و دیازپام (5/0 و 5 میلی گرم بر کیلوگرم) به طور معنی داری آستانه تشنج ناشی از پنتیلن تترازول را در مقایسه با گروه حلال افزایش دادند (0/05
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نقش احتمالی ایزوآنزیم COX-2 را در بیماری زایی صرع نشان می دهد. احتمال می رود برخی مهار گرهای COX-2 نظیر سلکوکسیب از طریق نورون های گاباارژیگ عمل کرده و با افزایش رهایش گابا موجب کاهش تحریک پذیری شوند. همچنین، تفاوت اثر سلکوکسیب و نیمزولاید می تواند مربوط به اثر متفات این دو ترکیب بر COX-1 و COX-2 باشد.
    کلید واژگان: تشنج, پنتیلن تترازول, سیکواکسیژناز-2, گابا}
    Azam Mesdaghinia, Paria Khazaee, Azhdar Heydari *
    Background
    Previous studies have shown the protective effect of cyclooxygenase (COX) enzyme in development of convulsions. However, involvement of COX-2 in the pathogenesis of epilepsy is not yet well-known. The present study was designed to investigate the effect of celecoxib and nimesulide (selective COX-2 inhibitors) on pentylenetetrazole (PTZ)-induced clonic seizure threshold in mice.
    Materials And Methods
    In this study, white male mice were randomly divided into 13 groups including control groups, solvent (Tween 80) and eleven experimental groups which received celecoxib (2.5, 5 and 10 mg/kg), nimesulide (2.5, 5 and 10 mg/kg), diazepam (0.1, 0.5 and 5 mg/kg), and combination of non-effective dose of diazepam with celecoxib or nimesulide. Pentylenetetrazol-induced clonic seizure threshold was assessed in all groups.
    Results
    Nimesulide (2.5 and 5 mg/kg), celecoxib (2.5 and 5 mg/kg), and diazepam (0.5 and 5 mg/kg) significantly increased the PTZ-induced seizure threshold compared with the solvent group (P
    Conclusion
    Findings of the current study show the possible role of COX-2 isoenzyme in the pathophysiology of epilepsy. It is possible that some COX-2 inhibitors such as celecoxib act through GABAergic neurons and reduce excitability by increasing GABA release. Also, the difference between the effects of celecoxib and nimesulide can be attributed to the effect of these two compounds on COX-1 and COX-2 expression.
    Keywords: Seizure, Pentylenetetrazole, Cyclooxygenase-2, GABA}
  • Nepton Soltani *, Yousef Tighsaz, Mehdi Nematbakhsh
    Introduction
    Acute kidney injury (AKI) has been known as a complex clinical complication in diabetic patients. The main cause of AKI is ischemia/reperfusion injury (IRI). This study was designed to investigate the protective effects of GABA on renal IRI in hyperglycemic female and male rats.
    Methods
    Sixty STZ induced diabetic male and female Wistar rats were categorized in 10 groups (5 female &5 male groups). Groups 1-3 in each gender received GABA (10, 50, 100µmol/kg/day) for 3 days, and then were subjected to renal IRI. Group 4 in each gender was subjected to renal IRI alone, and group 5 was subjected to surgical operation without renal IRI.24 hr after I/R injury, blood sample was obtained, and the animal were sacrificed for pathology investigation.
    Results
    Renal IRI alone increased the serum blood urea nitrogen levels (BUN) and creatinine (Cr), and kidney damage in both male and female rats significantly (P
    Conclusion
    From the results of this study it seems that GABA administration in hyperglycemic rats could decrease renal injury after an ischemia/reperfusion.
    Keywords: Ischemia, Reperfusion, Diabetes, GABA, Rat}
  • کتایون کنگرلو حقیقی، شهربانو عریان، محمدرضا زرین دست*، محمد ناصحی
    زمینه و هدف
    حافظه، توانایی ذخیره و فراخوانی اطلاعات یادگرفته شده است. اضطراب، پاسخ موجود به عامل تهدید کننده است که می تواند همئوستاز را دچار اختلال نماید. هدف این مطالعه بررسی اثر سیستم کانابینرژیک بر حافظه و اضطراب در هسته قاعده ای- جانبی آمیگدال و تداخل آن با سیستم گابانرژیک در روش ماز به علاوه مرتفع بود.
    روش بررسی
    این مطالعه تجربی در آزمایشگاه حیوانی برای پژوهش روی موش سوری و موش صحرایی به کمک دستگاه استریوتاکسی پژوهشکده علوم شناختی در فاصله زمانی مهرماه 1392 تا دی ماه 1393 بر روی موش های کانول گذاری شده، انجام گرفت. پس از یک هفته استراحت دوزهای مختلف آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید و آگونیست باکلوفن و آنتاگونیست فاکلوفن انتخابی گیرنده B گابانرژیک به صورت تزریق داخل هسته قاعده ای- جانبی آمیگدال تجویز شد. درصد ورود به بازوی باز و درصد زمان حضور در بازوی باز و فعالیت حرکتی اندازه گیری شد.
    یافته ها
    تجویز آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید در دوز بالا خاصیت تخریب حافظه اکتسابی و ضد اضطرابی داشت ولی تجویز دوزهای بالای باکلوفن موجب تخریب حافظه شد ولی بر اضطراب اثری نداشت و دوزهای بالای فاکلوفن موجب بهبود حافظه شد ولی بر اضطراب اثری نداشت. در حالیکه تجویز آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید همراه با باکلوفن موجب تخریب بیشتر حافظه ولی اثر اضطراب زدایی داشت و تجویز آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید همراه با فاکلوفن موجب بهبود حافظه گشت ولی بر اضطراب تاثیری نداشت.
    نتیجه گیری
    گیرنده های پیش سیناسپی کانابینوییدی CB1 منجر به مهار ترشح بسیاری از نوروترانسمیترها، مانند گابا می شود. به نظر می رسد که آگونیست گابا توانسته جایگزین نوروترانسمیترهای مهارشده توسط آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید شده باشد.
    کلید واژگان: اضطراب, فراموشی, آمیگدال, آراشیدونیل سیکلوپروپیل آمید, گابا, ماز}
    Katayoon Kangarlu Haghighi, Shahrbanoo Oryan, Mohamreza Zarindast *, Mohammad Nasehi
    Background
    As a psychoactive plant, Cannabis sativa (Marijuana) is widely used throughout the world. Several investigations have indicated that administration of Marijuana affects various cognitive and non-cognitive behaviors. These include anxiety-like behaviors and learning and memory deficit. It has been shown that three main cannabinoid receptors [i.e. CB1, CB2 and CB3 are involved in cannabinoids’ functions. CB1 receptors are abundantly expressed in the central nervous system regions such as hippocampus, amygdala, cerebellum and the cortex. Therefore, the neuropsychological functions of endocannabinoids are thought to be more linked to CB1 receptors. Among other brain regions, CB1 is highly expressed in the amygdala which is an integral component of the limbic circuitry. The amygdala plays a major role in the control of emotional behavior, including conditioned fear and anxiety. In present study we examined the possible roles of basolateral amygdala (BLA) GABAB receptors in arachydonilcyclopropylamide (ACPA)-induced anxiolytic-like effect and aversive memory deficit in adult male mice.
    Methods
    This experimental study was conducted from September 2013 to December 2014 in Institute for Studies in Theoretical Physics and Mathematics, School of Cognitive Sciences, Tehran and Male albino NMRI mice (Pasture Institute, Iran), weighting 27-30 g, were used. Bilateral guide-cannulae were implanted to allow intra BLA microinjection of the drugs. We used Elevated Plus Maze (EPM) to examine memory and anxiety behavior (test-retest protocol). ACPA administrate intra-peritoneal and GABAB agonist and antagonist administrated intra-amygdala.
    Results
    Data showed that pre-test treatment with ACPA induced anxiolytic-like and aversive memory deficit The results revealed that pre-test intra-BLA infusion of baclofen (GABAB receptor agonist) impaired the aversive memory while phaclofen (GABAB receptor antagonist) improved it. Interestingly, pretreatment with a sub-threshold dose of baclofen reversed and potentiated anxiolytic-like effect and aversive memory deficit induced by ACPA, respectively. Conversely, similar effect with sub-threshold dose of phaclofen showed that this drug only restored aversive memory deficit but did not alter anxiolytic-like effect induced by ACPA.
    Conclusion
    Data indicated that BLA GABAB receptors have critical and different roles in anxiolytic-like effect and aversive memory deficit induced by ACPA.
    Keywords: ACPA, amnesia, amygdale, baclofen, GABAB, phaclofen}
  • الهام گودرزی، محمود الله دادی سلمانی*، تقی لشکربلوکی، ایران گودرزی
    زمینه و هدف
    تشنج یک فعالیت الکتریکی نابجا و ناهماهنگ بین تحریک و مهار در مغز است. پنتیلن تترازول رایج ترین ماده تشنج زا است که به شکل وسیعی برای ایجاد فعالیت صرعی در حیوانات آزمایشگاهی مورد استفاده قرار می گیرد. اثر این ماده تغییر تعادل گلوتامات و گابا در مغز است. این تحقیق برای تعیین مدت ماندگاری این تغییر در هیپوکامپ موش صحرایی صورت پذیرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی تعداد 18 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در سه گروه آزمایشی قرار گرفتند. غلظت 20، 25 و 30 میلی گرم در میلی لیتر پنتیلن تترازول به صورت وریدی جهت تغیین غلظت موثر تزریق شد. رفتار تشنجی به صورت تشنج تونیک کلونیک ثبت گردید. سپس میزان گلوتامات و گابا در هیپوکامپ به روش بیوشیمیایی در دو زمان صفر و 20 دقیقه بعد از قربانی کردن حیوان بررسی گردید.
    یافته ها
    زمان نهفته در گروه غلظت 20 میلی گرم افزایش و مدت تشنج تونیک- کلونیک کاهش و حجم دریافتی محلول پنتیلن تترازول افزایش یافت. از طرفی، زمان نهفته برای غلظت های 25 و 30 میلی گرم بالاتر از غلظت 20 میلی گرم گردید و مدت تشنج تونیک کلونیک افزایش داشت، در حالی که حجم محلول دریافتی کاهش یافت. میزان مرگ و میر در گروه 30 میلی گرم در میلی لیتر تا حد 100 درصد افزایش داشت. میزان گلوتامات هیپوکامپی در هر دو زمان صفر و 20 دقیقه کاهش یافت در حالی که میزان گابا فقط 20 دقیقه بعد کاهش یافت.
    نتیجه گیری
    در غلظت مناسب 25 میلی گرم بر میلی لیتر، نسبت گلوتامات به گابا با گذشت زمان افزایش بیشتری داشته است. بنابراین نتایج این تحقیق پیشنهاد می کند که تغییرات گلوتامات و گابا احتمالا پایه تغییرات بعدی در بافت تشنجی می باشد.
    کلید واژگان: پنتیلن تترازول, تشنج, زمان, گلوتامات, گابا}
    Elham Goudarzi, Mahmoud Elahdadi Salmani *, Taghi Lashkarboluki, Iran Goudarzi
    Background
    Seizure is an abnormal electrical activity probably due to an imbalance between excitation and inhibition in the brain. Pentylenetetrazol (PTZ) is a chemical convulsive agent abundantly used in laboratory animals. PTZ induces a change in glutamate and GABA in the brain which this study investigates the persistence of this change.
    Materials And Methods
    In this experimental study, 18 male Wistar rats divided into 3 groups. Three i.v doses of PTZ; 20, 25 and 30 mg/ml were used to determine the effective PTZ dose. Convulsive behaviors were monitored as tonic clonic and myoclonic twitches. Hippocampal glutamate and GABA contents were measured using a biochemical method.
    Results
    Dose of 20 was resulted in long latency to and short lasting TC convulsions with a high volume of injected PTZ solution. On the other hand, dose of 25 and 30 led to short latency and long lasting convulsions with low volume of injecting solution. However there was high rate of mortality (100%) in dose of 30 mg/ml. Hippocampal glutamate content was decreased in zero and 20 min groups while GABA content was decreased only in 20 min group.
    Conclusion
    It is concluded that dose of 25 is the appropriate i.v dose to induce TC convulsions in rats which decreases glutamate and GABA while increases the ratio of glutamate to GABA. Therefore, alteration of glutamate and GABA may be the basis for subsequent seizure induced changes.
    Keywords: GABA, Glutamate, Pentylenetetrazol, Seizure, Time}
  • سعید عباسی ملکی، محمد نوری، هادی اسکندری، نوید عباسی ملکی، سیامک چراغیان
    زمینه و اهداف
    مطالعات نشان می دهند که سیستم گابا ارژیک موجود در ناحیه تگمنتوم شکمی (VTA) و هسته آکومبنس (NAc) نقشی اساسی در اثرات تقویت کننده اوپیوئید ها ایفاء می کند. از طرف دیگر، ویتامین B6 در تشکیل ناقل های عصبی مختلفی چون گابا نقش دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر محیطی و داخل بطن مغزی ویتامینB6 بر اثر تقویت کننده مثبت مورفین در موش صحرائی نر می باشد.
    مواد و روش ها
    90 سر رت نر به گروه های تحت درمان و کنترل 6 تایی تقسیم شدند (15×6). در این آزمایش تجربی از روش 6 روزه متوالی؛ شامل سه مرحله جداگانه پیش شرطی، شرطی شدن و بعد شرطی شدن استفاده گردید. جهت بررسی داخل بطن مغزی، کانول راهنمای استریلی با مختصات استریوتاکسی در بطن چپ مغز قرار داده شد. بعد شرطی سازی با مورفین (mg/kg، ip 5)، در روز ششم دوزهای مختلف ویتامین B6 به شکل داخل صفاقی (mg/kg 5، 15 و 40) و داخل بطن مغزی (μg/rat5 و 10) تزریق گردید. گروه های کنترل بجای داروهای مذکور نرمال سالین را دریافت نمودند.
    یافته ها
    تزریق داخل صفاقی دوزهای مختلف مورفین سبب القاء CPP گردید (001/0˂ P). تزریق داخل صفاقی دوزهای مختلف ویتامین B6 به تنهایی CPP یا CPA معنی داری ایجاد ننمود. ولی این ویتامین در مصرف توام با مورفین سبب القاء CPA شده (05/0 ˂P) و این اثر در تزریق درون بطن مغزی به صورت وابسته به دوز تقویت گردید (به ترتیب 05/0˂ P و 01/0˂ P).
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های مطالعه حاضر احتمالا ویتامین B6 با اثر بر روی نورونهای گاباارژیک موجود در VTA باعث کاهش آزاد سازی دوپامین در NAc و بدنبال آن کاهش اثر تقویت کننده مورفین شده و بنابراین می توان از آن به عنوان کاندیدایی جهت کنترل یا درمان اشتیاق و عود علایم ناشی از مورفین در افراد وابسته به آن استفاده نمود.
    کلید واژگان: ویتامین B6, مورفین, گابا, رجحان مکان شرطی, تنفر مکان شرطی}
    Saeid Abbasi Maleki, Mohammad Nouri, Hadi Eskandary, Navid Abbasi Maleki, Syamak Cheraghyan
    Background And Objectives
    GABAergic system in ventral tegmental area (VTA) and nucleus accumbens (NAc) plays critical role in opiate reinforcement. On the other hand, vitamin B6 has a role in formation of different neurotransmitters such as GABA. The aim of this study was to investigate the effect of intraperitoneal (ip) and intracerebroventricular (icv) injection of vitamin B6 on positive reinforcing effect of morphine in male rat.
    Materials And Methods
    Ninety male rats were divided into treatment and control groups (15×6). This experimental study took place on six consecutive days, which consisted of three distinct phases: preconditioning, conditioning and postconditioning. For intracerebroventricular study, a sterile guide cannula was stereotaxically placed in left ventricle. After conditioning by morphine (5mg/kg, ip), on day 6 different doses of vitamin B6 were injected intrapertioneally (5, 15 and 40 mg/kg) and intracerebroventriculary (5 and 10µg/rat). Control groups received saline instead these drugs.
    Results
    Intraperitoneal injection (ip) of different doses of morphine induced CPP (P<0.001). Intraperitoneal injection of different doses of vitamin B6 alone did not induce any significant CPP or CPA. But, co-administration of vitamin B6 and morphine, significantly induced CPA (P<0.05) and this effect potentiated in icv injection in dose dependent maneuver manner (P<0.05 and P<0.01, respectively).
    Conclusion
    It seems that vitamin B6 reduce morphine reinforcement through affecting GABAergic VTA neurons and subsequent decrease in NAc dopamine release. Therefore, it can be candidate for control or treatment of morphine craving and relapse in their dependent subjects.
  • علی نسیمی، فاطمه خوارزمی، معصومه حاتم
    مقدمه
    هسته ی بستر الیاف عصبی انتهایی (BST) بخشی از ساختمان لیمبیک است. مطالعه های قبلی نشان داده اند که مهار گیرنده ی گابا A فشارخون و ضربان قلب را افزایش می دهد. در مطالعه ی حاضر بررسی سازوکار و مدارهای نورونی واسطه ی این پاسخ ها بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    39 موش های صحرایی نر بیهوش با یوروتان برای مطالعه بررسی شدند. شریان و ورید رانی به منظور ثبت فشارخون، ضربان قلب و تزریق داروها کانول گذاری شد. حیوانات به منظور سهولت در تنفس تراکئوستومی شدند. بیکوکولین آنتاگونیست گابا A به صورت یک طرفه توسط میکروپیپت در BST تزریق شد. میانگین حداکثر فشار متوسط شریانی و ضربان قلب در هر گروه قبل و بعد از تزریق با آزمون تی زوجی مقایسه شدند.
    یافته ها
    تزریق بیکوکولین، با دوز 100 پیکومول در حجم 100 نانولیتر در BST باعث افزایش معنی دار فشار متوسط شریانی(1/5±3/41 میلی متر جیوه) و افزایش ضربان قلب (6/5±2/33 ضربه در دقیقه) شد. تزریق داخل وریدی هم اتروپین مهار کننده ی گیرنده ی موسکارینی به صورت 1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تاثیرمعنی داری بر اثر فشار شریانی و ضربان قلب ناشی از بیکوکولین نداشت در حالی که تزریق داخل وریدی هگزامتونیوم مهارکننده ی گیرنده ی نیکوتینی گانگلیونی به صورت 30 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم خون بدن تاثیری بر مقدار فشار شریانی نگذاشت اما اثر تاکی کاردی بیکوکولین را از بین برد که نشان می دهد سیستم پاراسمپاتیک در این پاسخ ها نقش ندارد. تزریق داخل وریدی آنتاگونیست گیرنده ی V1 وازوپرسین (μg/Kg 50) اثر هیپرتانسیون بیکوکولین را از بین برد که نشان دهنده ی کاهش فشارخون ناشی از سیستم گابا به دلیل مهار تونیک وازوپرسین است.
    نتیجه گیری
    این داده ها برای اولین بار نشان داد که مهارگیرنده ی گابا A، BST فشارخون و ضربان قلب را افزایش می دهد و این عمل را با اثر بر سیستم وازوپرسینرژیک و اعصاب سمپاتیک اعمال می نماید.
    کلید واژگان: هسته ی بستر الیاف عصبی انتهایی, گابا, فشارخون, ضربان قلب, وازوپرسین}
    A. Nasimi, F. Kharazmi, M. Hatam
    Introduction
    The nucleus bed of the stria terminalis (BST) is a part of the limbic system. Previous studies have shown that inhibition of GABA A receptor increases blood pressure and heart rate. This study was performed to find the possible mechanisms and circuits that mediate these responses.
    Materials And Methods
    In 39 urethane-anesthetized male rats the femoral artery and vein were cannulated for recording the blood pressure and heart rate and drug injection respectively. Trachea was cannulated to ease ventilation, and bicuculline was unilaterally microinjected into the BST using micropipette. The maximum changes of mean arterial pressure (MAP) heart rate (HR) were compared with the preinjection values using the paired t-test.
    Results
    Injection of bicuculline methiodide (BMI, 100 pmol/100 nl), a GABAA antagonist, caused a significant increase in the MAP (41.3±5.1 mmHg) as well as in the HR (33.2±5.6 beats/min). Administration (i.v.) of the muscarinic receptor blocker, homatropine methyl bromide had no effect on the magnitude of mean arterial pressure or heart rate responses to BMI, suggesting that the parasympathetic system is not involved in these responses. However administration (i.v.) of the nicotinic receptor blocker, hexamethonium bromide, althought it had no effect on the magnitude of mean arterial pressure response, did abolish heart rate response to BMI, indicating that the sympathetic system is involved in the bradycardic effect of GABA. On the other hand, administration (i.v.) of a selective vasopressin V1 receptor antagonist abolished the pressor effect of BMI, which suggests that the GABAergic system of the BST decreases the arterial pressure via tonic inhibition of vasopressin release.
    Conclusion
    We demonstrated, for the first time, that inhibition of GABAA, receptors increase blood pressure and heart rate via tonically inhibiting vasopressin release and sympathetic outflow to the heart.
    Keywords: Bed nucleus of the stria terminalis, GABA, Blood pressure, Heart rate, Vasopressin}
  • Mahnaz Taherianfard *, Mehdi Fazeli, Farzad Saremi, Homan Bozorgi
    Introduction
    In female rats sensitivity to antinociceptive treatment varies during estrous cycle stages. The role of GABA through GABAB receptor in nociception has been established. The aim of the present study is to investigate the effect of intercerebroventicular injection of GABAB receptor agonist (baclofen) and GABAB antagonist (CGP35348) on pain sensitivity during different stages of estrous cycle.
    Methods
    Forty adult female rats weighing 200-220g were used. Rats were maintained on 12 h reversed light/dark cycle, and standard temperature 22 ± 2°C. Food and water were available ad libitum. Pain sensitivity was evaluated by formalin test, performing by subcutaneous injection of 50µl formalin solution (2.5%) into the hind paw in each stages of estrous cycle. Data were analyzed by two ways ANOVA measuring and Tucky test as post-hoc test. The level of significance was P<0.05.
    Results
    Our data showed that baclofen significantly decreased pain sensitivity in all stages of estrous cycle (P<0.05). The analgesic effect of baclofen was significantly higher during metestruse and diestruse as compared to proestruse and estrus (P<0.05). CGP35348 significantly increased pain sensitivity in all stages of estrous cycle (P<0.05). The hyperalgesic effect of CGP35348 was significantly lower during metestruse and diestruse than proestruse and estrus (P<0.05). Administration of baclofen in pretreated rats with CGP35348 did not induce any significant change in pain sensitivity (P>0.05).
    Conclusion
    We have demonstrated that GABA through GABAB receptor can modulate pain sensitivity during estrous cycle.
  • عبدالرحمان صریحی، علیرضا کمکی، تاداهارو تسوموتو
    هدف
    بررسی سیگنالینگ کلسیم درگیر در تقویت طولانی مدت سیناپسهای تحریکی بر روی نورونهای گابائرژیک تخلیه سریع پارواآلبومین مثبت قشر بینایی موش
    مواد و روش ها
    در این مطالعه برش های مغز از موش های GAD67-GFP knock-in مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از روش ثبت Whole Cell Patch و به دنبال آن رنگ آمیزی ایمونوهیستوشیمی در سلول های پارواآلبومین مثبتFast-Spiking GABAergic (FS-GABA) (Parval-Bumin Positive; PV+) سیگنالینگ Ca2+ درگیر در تقویت طولانی مدت (long-Term Potentiation; LTP) تحریکی این زیر گروه نورون های واسطه قشر بینایی بررسی شد.
    نتایج
    مهارکننده فسفولیپاز (Phospholypase C; PLC) c یعنی داروی 73122-U در 10 میکرومولار، مهار کننده های IP3 (از قبیل 2-APB، 3 میکرومولار و هپارین (10 واحد بر میلی لیتر) و مهارکننده آزادسازی کلسیم از منابع داخل سلولی (CPA، 5 میکرومولار)، مسیر سیگنالینگ 5-mGluR را در القای LTP سیناپس های تحریکی به سلول تخلیه سریع PV+ قشر بینایی مهار کرد، در حالی که ماده حلال به تنهایی چنین اثری نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج بیانگر این است که 5-mGluR در نورون های FS-GABA سبب فعال شدن PLC و 3 IP می گردد. هم چنین کلسیم مورد نیاز برای القا و حفظ LTP از منابع داخل سلولی کلسیم تامین می گردد. با در نظر گرفتن نقش کلیدی نورون های مهاری PV+FS در مدارهای قشر بینایی به نظر می رسد کهPTL وابسته به گیرنده های گلوتاماتی متابوتروپیک، در سیناپس هایی که بین سلول های تحریکی و نورون های SF وجود دارد، نقش مهمی را در شکل پذیری سیناپسی قشر بینایی ایفا می کند.
    کلید واژگان: گابا, تقویت طولانی مدت (PTL), قشر بینایی, گیرنده گلوتاماتی متابوتروپیک, سیگنالینگ Ca2+}
  • نپتون سلطانی، منصور کشاورز، چینوا ونگ
    مقدمه
    در دیابت نوع 1، لنفوسیت های T و سایر عوامل التهابی به داخل جزایر رسوخ کرده و سبب تخریب سلول های بتا می شوند. سلول های T رگولاتورCD4+/CD25+، برای کنترل اتوایمیونیتی در دیابت نوع یک مفید هستند. برای تولید و فعال سازی این سلول ها، وجود FOXP3+ لازم، اما ارتباط(Nrp1+) Notrophline1 با این سلول ها ناشناخته است. پرسش این مطالعه آنست که آیا تجویز گابا می تواند از القای دیابت به وسیله استرپتوزوتوسین Streptozotocin (STZ) جلوگیری نماید ودر صورت مثبت بودن پاسخ آیا سازوکار اثر آن از طریق سلول های CD4+CD25+ میانجی گری می شود و آیا واسطه عمل این سلول ها FOXP3+ است و یا NRP1+ در این رابطه دخیل می باشد؟
    روش ها
    در این مطالعه از 20 عدد موش نر نژاد CD1 استفاده شدحیوانات به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه روزانه 200 μmolگابا که در(PBS) Phosphate buffer solution حل شده بود به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت نمودند و گروه دیگر از محلول PBSدریافت کردند پس از یک هفته تمامی حیوانات mg/kg40 STZ به صورت داخل صفاقی به مدت پنج روز متوالی دریافت نمودند و تا دو ماه حیوانات تحت کنترل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میزان قند خون و نسبت گلوکاگن به انسولین در گروه دریافت کننده گابا نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داد، در حالی که نسبت انسولین به گلوکاگن افزایش معنی داری داشت. همچنین مورفولوژی سلول های بتا در گروه دریافت کننده گابا بیشتر به وضعیت طبیعی نزدیک بود. بیان FOXP3+ در سلول های CD4+/CD25+ وهمچنین تعداد این سلول ها در دو گروه تفاوتی نشان نداد در حالی که بیان FOXP3+ و NRP1+ در سلول های CD4+/CD25+ و همچنین تعداد سلول های حاوی Nrp1+ در گروه دریافت کننده گابا افزایش معنی داری نشان داد.
    نتیجه گیری
    گابا از القای دیابت به وسیله STZ جلوگیری کرده و سازوکار این اثر از طریق افزایش بیان FOXP3+ در سلول های CD4+/CD25+ میانجیگری نمی شود، بلکه این سازوکار از طریق افزایش بیان FOXP3+ و Nrp1+ درسلول های CD4+/CD25+ و همین طور افزایش این سلول ها صورت می گیرد.
    کلید واژگان: F OXP3+, Nrp1+, سلول های+CD4+/CD25, دیابت, گابا}
  • جواد میرنجفی زاده، وحید شیبانی، محمدرضا پالیزوان، مهدی صادق، طاهره زینلی
    سابقه و هدف
    به دنبال هر تشنج، دوره ای مهاری به نام دوره «تضعیف پس از تشنج» وجود دارد که بر تشنج بعدی اثر تضعیفی دارد. در این تحقیق نقش گیرنده های GABAA در ایجاد دوره تضعیفی پس از تشنج در مدل صرعی کیندلینگ آمیگدال در موش صحرایی مطالعه شد.
    مواد و روش ها
    ابتدا حیوانات با تحریک الکتریکی آمیگدال کیندل شدند. سپس حیوانات کیندل شده به چهار گروه تقسیم شدند. حیوانات گروه های مختلف به ترتیب در زمان های 10، 30، 60 و 90 دقیقه پس از تحریک اول، تحریک دوم را دریافت کردند و درصد تضعیف کمیت های تشنجی پس از تحریک دوم محاسبه گردید. در چهار گروه دیگر از حیوانات، بیکوکولین (100 نانومولار)، آنتاگونیست اختصاصی گیرنده های GABAA، 10 دقیقه قبل از تحریک دوم به داخل بطن مغز تزریق شد و اثر آن بر درصد تضعیف ناشی از تحریک اول بررسی گردید. تعداد حیوانات در همه گروه ها 6 سر بود.
    یافته ها
    هنگامی که تحریک دوم در فاصله زمانی 10 و 30 دقیقه پس از تحریک اول به حیوانات اعمال شد، کاهش معنی داری در شدت تشنج به دنبال تحریک دوم مشاهده گردید و کمیت های تشنجی به دنبال تحریک دوم دچار تضعیف شدند. تزریق بیکوکولین از شدت این تضعیف کاست و درصد تضعیف کمیت های تشنجی به دنبال تحریک دوم را به طور معنی داری نسبت به گروه دریافت کننده حلال دارو کاهش داد (05/0P<). این کاهش هنگامی که تحریک دوم در زمان های 10 و 30 دقیقه پس از تحریک اول اعمال شد معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده نشان داد یکی از مکانیسم های ایجاد دوره تضعیفی پس از تشنج فعالیت گیرنده های GABAA توسط گابای اندوژن می باشد. در عین حال، به دنبال مهار گیرنده های GABAA این دوره تضعیفی به طور کامل از بین نمی رود. بنابراین، عوامل دیگری نیز در ایجاد آن نقش دارند.
    کلید واژگان: صرع, تضعیف پس از تشنج, گابا, گیرنده GABAA}
    J. Mirnajafi-Zadeh, V. Sheibani, M. R. Palizvan, M. Sadegh, T. Zeinali
    Introduction
    Following the seizure there is an inhibitory period named “post-ictal depression period” which has a depressing effect on the following seizure. In this study, the role of GABAA receptors on post-ictal depression period was investigated in amygdala kindling model of epilepsy in rat.
    Materials And Methods
    Animals were kindled by electrical stimulation of amygdala. Then, they were divided into four groups. Different groups of kindled animals were received a second stimulation at 10, 30, 60 and 90 min after the first stimulation and the percentage of suppression of seizure parameters after the second stimulation was calculated. In another four groups, bicucullin, a selective GABAA receptor antagonist (100 nM), was intra-cerebroventricularly microinjected 10 min before the second stimulation and its effect on the percentage of suppression induced by the first stimulation was investigated. Six animals were used in each group.
    Results
    When the second stimulation was applied at 10 and 30 min after the first stimulation a significant reduction was observed in the seizure severity and seizure parameters were depressed after the second stimulation. Bicucullin microinjection significantly decreased the percentage of depression in seizure parameters following the second stimulation compared to the animals received the solvent alone (P<0.05). This decrease was significant when the second stimulation was applied at 10 and 30 min after the first stimulation.
    Conclusion
    Obtained results showed that activity of GABAA receptors by endogenous GABA is one of the mechanisms involved in post-ictal depressing period. However, the blocking of these receptors could not completely prevent this period. Thus, other factors have also role in its induction
  • نپتون سلطانی، منصور کشاورز، چینوا ونگ
    مقدمه
    دیابت نوع 1 واکنش خودایمنی وابسته به تجمع سلول های لنفوسیت نوع T در محل سلول های بتا است. این امر موجب افزایش سیتوکین ها و به دنبال آن منجر به تورم و مرگ سلول های بتا از آن جا که کاهش غلظت گابا سبب افزایش غلظت سیتوکین ها می شود و گابا در شرایط طبیعی به عنوان یک میانجی مهاری در پانکراس موجود است، هدف از این مطالعه نشان دادن اثر مهاری گابا بر ترشح سیتوکین و کاهش تخریب سلول های بتا و توانایی این سلول ها در ترشح انسولین است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه از 20 عدد موش نر نژاد CD1 با سن 7 هفته استفاده شد. همه ی حیوانات با تجویز داخل صفاقی 40 میلی گرم در هر کیلوگرم وزن بدن، استرپتوزوتوسین به مدت پنج روز متوالی دیابتی شدند. دو ماه پس از القای دیابت، حیوانات به دوگروه 10 تایی تقسیم شدند. یک گروه از حیوانات روزانه 200 میکرومول گابا که در PBS حل شده بود به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت نمودند و گروه دیگر به عنوان گروه شاهد، هم حجم گابا محلول PBS دریافت کردند و به مدت ده هفته کنترل شدند.
    یافته ها
    میزان گلوکاگن، حجم توده سلول های آلفا و برخی سیتوکین ها (IL12 IL1β، و TNFα) در گروه دریافت کننده گابا نسبت به گروه شاهد کاهش معنی داری را نشان داده و غلظت انسولین پلاسما و حجم توده سلول های بتا افزایش معنی داری را پیداکرد.
    نتیجه گیری
    تجویز گابا توانست باعث مهار ترشح سیتوکین ها شد که این امر به نوبه ی خود سبب افزایش حجم توده ی سلول های بتا و ترشح انسولین گردید. بنابراین به شرط آن که هیچ اثر سویی از این ماده مشاهده نشود شاید بتوان از آن در آینده به عنوان ترکیبی برای درمان دیابت نوع 1 استفاده نمود.
    کلید واژگان: انسولین, گلوکاگون, گابا, دیابت نوع 1, حجم توده ی سلول های بتا و آلفا, سیتوکین ها}
    Dr. N. Soltani, Dr. M. Keshavarz, Dr. Q. Wang
    Introduction
    Type I diabetes is an autoimmune disease associated with T lymphocytes function in beta cells. This process can increase cytokine secretion, which can cause beta cell inflammation and death. Since GABA, (γ-aminobutyric acid) is a major inhibitory neurotransmitter, and low concentration of GABA can increase cytokine secretion, the aim of this study was demonstrate to the inhibitory effect of GABA administration on cytokine secretion and decrease in beta cell death and also to show the ability of beta cells in insulin secretion.
    Material And Methods
    Seven week old CD1 mice were used. To induce diabetes, animals received 40 mg/kg of STZ five days continuously. Two months later, animals were divided into two groups, one receiving 200 micromole of GABA and the other (controls) the same volume of PBS for 10 weeks.
    Results
    Serum glucagon levels, and alpha cells significantly decreased in the (IL12 IL1β, TNFα) mass and some cytokine levels in the GABA group. Plasma insulin level and beta cell mass significantly increased in comparison to the control group.
    Conclusion
    From the results of this study we conclude that GABA administration causes inhibition in cytokine secretion, improves beta cell mass and increases insulin secretion. May be, in the future, if GABA shows no side effects we can use GABA for type one diabetes.
    Keywords: Insulin_Glucagon_GABA_Type I diabetes_Beta cell_Alpha cell mass_Cytokines}
  • معصومه حاتم، مهین گنج خانی
    مقدمه
    هسته ی جلویی شکمی میانی بصل النخاع (RVMM) یکی از هسته های کنترل کننده ی قلب و عروق و حاوی گیرنده های استروژن و نورون های گابا و گلوتامات است. این مطالعه به منظور بررسی اثر استروژن بر پاسخ های قلبی عروقی گابا و گلوتامات در رت های ماده ی اوورکتومی شده (OVX) و اوورکتومی درمان شده با استروژن (OVX+E) انجام شد.
    مواد و روش ها
    آزمایش ها روی 40 سر موش صحرایی اوورکتومی و بیهوش شده با یوروتان انجام شد. داروها با حجم 50 نانولیتر شامل بیکوکولین (آنتاگونیست گیرنده ی گاباA) با دوز یک میلی مول، فاکلوفن (آنتاگونیست گیرنده ی گابا B) با دوز 5 میلی مول و اسیدکینیورنیک (آنتاگونیست غیر اختصاصی گیرنده ی گلوتامات) با دوز 5 میلی مول توسط میکروپیپت و به صورت داخل هسته ای توسط استریوتاکس تزریق شدند. فشار خون و ضربان قلب قبل از تزریق و در تمام مدت آزمایش ثبت شد. میانگین حداکثر تغییرهای فشار متوسط شریانی و ضربان قلب نسبت به قبل از تزریق با آزمون تی جفتی و بین گروه های OVX، OVX+E و سالین با آزمون آنووا ارزیابی شد.
    یافته ها
    استروژن موجب کاهش فشار متوسط شریانی (05/0> (pو کاهش ضربان قلب (01/0>p) در گروه OVX+E در مقایسه با گروه OVX شد. تزریق بیکوکولین تغییر معنی داری در فشارخون گروه های OVX و OVX+E ایجاد نکرد در حالی که ضربان قلب را در هر دو گروه افزایش داد. میزان افزایش در گروه OVX+E به طور معنی داری بیشتر از OVX بود (05/0p<) در حالی که تزریق فاکلوفن و اسیدکینیورنیک تغییر معنی داری بر فشار خون و ضربان قلب در هیچ کدام از گروه ها ایجاد نکرد. تزریق حجم مشابهی از سالین هم تغییر معنی داری در فشار و ضربان قلب ایجاد نکرد.
    نتیجه گیری
    این داده ها پیشنهاد می کند که استروژن موجب کاهش فشار متوسط شریانی و ضربان قلب می شود و در RVMM موش های صحرایی ماده کاهش ضربان قلب را با تقویت اثر مهاری سیستم گابا اعمال می کند.
    کلید واژگان: هسته ی جلویی, شکمی, میانی بصل النخاع, استروژن, گابا, گلوتامات, فشار خون و ضربان قلب}
    Dr. M. Hatam, M. Gangkhani
    Introduction
    The Rostral Ventromedial Medulla (RVMM) is one of the nuclei controlling cardiovascular system. This study was performed to delermine the effects of 17β-estradiol (E), on the GABA and Glutamate cardiovascular responses of RVMM of female rats
    Material And Methods
    Experiments were performed on 40 anaesthetized and paralyzed rats, divided into two groups of ovarictomized (OVX) and ovarictomized-estrogen treated (OVX+E) rats. Drugs (50 nl) bicuculline methiodide (BMI) an antagonist GABAA receptor (1 mM), phaclophen an antagonist GABAB receptor (5mM), and kynurenic acid a nonselective antagonist glutamate receptors (5 mM), were microinjected by micropipette into the RVMM using stereotaxic system. Blood pressure and heart rate were recorded before and throughout each experiment. The means of maximum changes of mean arterial pressure and heart rate were compared between groups of OVX and OVX+E and saline using ANOVA.
    Results
    In the OVX+E group, estrogen decreased the mean arterial blood pressure (P<0.05) and heart rate (P<0.001) compared to those of OVX group. Microinjection of BMI resulted in an increase of heart rate (HR) with no significant effect on the blood pressure (BP) in both OVX and OVX+E, but the increase of HR was significantly higher than in the OVX+E group (p<0.05). Microinjection of phaclophen and kynurenic acid had no significant effect on HR and BP in either the OVX or the OVX+E group not did microinjection of saline have any significant effects on HR and BP.
    Conclusion
    The present data suggest that estrogen decreased the mean arterial blood pressure and heart rate, and in the RVMM of female rats augments the inhibitory effect of the GABAergic system on the heart rate via the GABAA receptors.
    Keywords: The rostral ventromedial medulla, Estrogen, GABA, Glutamate, Blood pressure, Heart rate}
  • اثر پاراکسان بر عملکرد ترانسپورترهای گابا در سیناپتوزم های مغز موش
    اصغر قاسمی، احمد سدیدی، مسلم محمدی، علی خوش باطن، علیرضا عسگری
    سابقه و هدف
    پاراتیون یک ترکیب ارگانوفسفره است که مصرف فراوانی به عنوان حشره کش دارد. پاراکسان نیز متابولیت پاراتیون است که نشان داده شده برداشت گابا در سیناپتوزوم های کورتکس رت را مهار می کند. هدف این مطالعه بررسی مکانیسم های اثر مهاری پاراکسان بر برداشت گابا در سیناپتوزوم های کورتکس رت می باشد.
    مواد و روش ها
    بعد از تهیه سیناپتوزوم مطالعات کینتیک جهت تعین اثر پاراکسان بر Km و Vmax برداشت گابا انجام شد. از استیل کولین و آنتاگونیست های آن (آتروپین و مکامیل آمین) برای ارزیابی وابستگی کولینرژیک برداشت گابا و از بتا آلانین و دابا برای تعیین نوع ترانسپورتر درگیر در برداشت گابا استفاده گردید.
    یافته ها
    بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، پاراکسان به طور معنی داری Vmax برداشت گابا را کاهش می دهد (23/4±2/175 در برابر 03/2±4/80 پیکومول به ازای هر میلی گرم پروتئین در دقیقه، 001/0P<) در حالی که اثر معنی داری بر Km آن ندارد (02/1±80/9 در برابر 92/0±09/9 میکرومولار در گروه های پاراکسان و کنترل). دابا سبب کاهش معنی دار برداشت گابا شد (001/0P<)، در حالی که بتا آلانین اثری بر برداشت نداشت. استیل کولین اثری بر برداشت اعمال نکرد و آتروپین و مکامیل آمین نیز نتوانستند اثرات مهاری پاراکسان بر برداشت گابا را معکوس نمایند.
    نتیجه گیری
    در مجموع می توان گفت که پاراکسان یک آنتاگونیست غیر رقابتی عمل برداشت گابا می باشد که می تواند در پایانه های عصبی کینتیک برداشت گابا را متاثر کند. هم چنین می توان نتیجه گیری کرد که مهار برداشت گابا توسط پاراکسان مستقل از اثرات کولینرژیک آن است.
    کلید واژگان: پاراکسان, سیناپتوزوم, برداشت گابا, ترانسپورترها, گابا, ارگانوفسفره}
    Mechanism of Paraoxon Effect on [3H] GABA Uptake Inhibition in Brain Synaptosomes of Rat
    Ghasemi A., Sadidi A., Mohammadi M., Khoshbaten A., Asgari Ar
    Background
    Parathion is an organophosphate compound that is frequently used as an insecticide. Paraoxon is the metabolic product of parathion which previously reported that inhibits GABA uptake by rat cerebral cortex synaptosomes. The aim of this study is to investigate possible underlying inhibitory mechanism(s) of paraoxon on GABA uptake, in synaptosomes prepared from rat cerebral cortex.
    Materials And Methods
    After preparation of synaptosomes, kinetic studies were performed to determe the effect of paraoxon on Km and Vmax of GABA uptake. Acetylcholine and its antagonists (atropine and mecamylamine) were used to evaluate cholinergic dependency of GABA uptake. Type of GABA transporter involved was determined using beta-alanine and DABA.
    Results
    The results of the study showed that paraoxon significantly decreased Vmax (175.2±4.23 vs. 80.4±2.03 pmol/mg protein/min, P<0.001) of GABA uptake while had no effect on its km (9.80±1.02 vs. 9.09±0.92μM in paraoxon and control groups respectively). DABA significantly decreased GABA uptake (P<0.001) while beta-alanine had no effect. Acetylcholine had no effect on GABA uptake. On the other hand, neither atropine nor mecamylamine could reverse the inhibitory effect of paraoxon on GABA uptake.
    Conclusion
    In conclusion, it seems that paraoxon acts as non-competitive anatagonist of GABA uptake, which affects kinetics of GABA uptake in nerve endings. We also conclude that the inhibitory effect of paraoxon on GABA uptake is cholinergic-independent
  • نپتون سلطانی، منصور کشاورز، چینوا ونگ
    مقدمه
    یکی از مشکلات عمده بیماران دیابتی افزایش قند خون و کاهش ترشح انسولین است که به نوبه خود سبب ایجاد سایر عوارض دیابت می شود. بنابراین به نظر می رسد یافتن ترکیباتی که از بروز دیابت جلوگیری کنند، می تواند مفید باشد. گاما آمینوبوتیریک اسید (گابا) یک میانجی مهاری در سیستم عصبی است. علاوه بر آن گابا، در پاتوفیزیولوژی دیابت نقش دارد. گابا در بافت پانکراس مبتلایان به دیابت کاهش می یابد. این مطالعه قصد دارد نشان دهد آیا تجویز گابا می تواند از بروز دیابت پیشگیری نماید.
    روش ها
    در این مطالعه از 20 عدد موش نر نژاد NOD با سن چهار هفته استفاده شد. حیوانات به دو گروه 10 تایی تقسیم شدند. یک گروه از حیوانات روزانه 200 میکرو مول گابا که درPBS حل شده بود به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت نمودند و گروه دیگر به عنوان کنترل، هم حجم گابا از محلول PBSدریافت کردند و به مدت بیست و پنچ روز تحت کنترل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میزان قند خون، گلوکاگن، حجم ادرار و آب مصرفی در گروه دریافت کننده گابا نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری را نشان داده و غلظت C-peptide پلاسما افزایش معنی داری پیداکرد. همچنین تست تحمل گلوکز نیز نسبت به گروه کنترل به حالت طبیعی بازگشت.
    نتیجه گیری
    تجویز گابا می تواند از طریق حفاظت سلول های بتای پانکراس و ترشح انسولین و پیشگیری از افزایش ترشح گلوکاگن از ابتلا به دیابت نوع 1 پیشگیری نماید و شاید بتوان در آینده برای پیشگیری از دیابت نوع 1 از آن کمک گرفت.
    کلید واژگان: دیابت, گابا, گلوکاگن, C, peptide}
  • فرزانه فرجی، اصغر قاسمی، مریم خسروی، فرشته معتمدی، صالح زاهدی اصل
    مقدمه
    .اسید آمینه ی گابا در بعضی از نورون های مهاری سیستم عصبی مرکزی وجود دارد و در سال های اخیر وجود آن در پانکراس نیز ثابت شده است. در مورد اثر گابا بر ترشح انسولین از جزایر لانگرهانس گزارش های متناقضی وجود دارد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر گابا بر ترشح انسولین تحریک شده توسط گلوکز از جزایر جدا شده لانگرهانس بود.
    مواد و روش ها
    جزایر لانگرهانس از پانکراس 45 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در محدوده ی وزن 250-200 گرم با روش هضمی کلاژناز جدا شد و ترشح آن ها به صورت هشت تایی در کاپ های حاوی کربس در معرض غلظت های مختلف گلوکز در حضور و عدم حضور گابا (25، 50 و 100 میکرومولار)، باکلوفن (10، 20 و 50 میکرو مولار) (آگونیست GABAB) و ساکلوفن (50 و 100 میکرو مولار) (آنتاگونیست GABAB) مورد ارزیابی قرار گرفت. غلظت انسولین به روش الایزا اندازه گیری شد. یافته ها به صورت میانگین ± خطای استاندارد میزان ترشح انسولین در هر جزیره در دقیقه گزارش و P کمتر از 05/0 معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    وجود گابا در محیط انکوباسیون در حضور گلوکز 3/8 و 7/16 میلی مولار گلوکز ترشح انسولین را از جزایر لانگرهانس به طور معنی داری کاهش داد. غلظت های مختلف باکلوفن در حضور 3/8 و 7/16 میلی مولار گلوکز اثری بر ترشح انسولین نداشت. حضور غلظت 100 میکرومولار ساکلوفن همراه با 7/16 میلی مولار گلوکز (μU/islet/60min 8/8±91) به طور معنی داری ترشح انسولین را در مقایسه با غلظت 7/16 میلی مولار گلوکز به تنهایی (μU/islet/60min 58/2±7/67) افزایش داد.
    نتیجه گیری
    گابا بر ترشح انسولین تحریک شده توسط گلوکز اثر مهاری دارد. نقش تنظیمی گابای موجود در سلول های بتا (β) در ترشح انسولین و اثر احتمالی آن در فیزیوپاتولوژی دیابت نیاز به توجه بیشتری دارد.
    کلید واژگان: گابا, باکلوفن, ساکلوفن, انسولین, گلوکز, جزایر لانگرهانس, موش صحرایی}
    F. Faraji, A. Ghasemi, M. Khosravi, F. Motamedi, S. Zahedi Asl
    Introduction
    Gamma-amino butyric acid (GABA), an amino acid, present in some inhibitory neurons of the central nervous system, is also found in relatively high levels in the islets of Langerhans. Results of different studies concerning the effect of GABA on insulin secretion are controversial. The aim of this study was to determine the role of GABA and GABAB receptors on glucose-stimulated insulin secretion in isolated islets of rats.
    Materials And Methods
    The collagenase digestion technique was used to isolate the islets from pancreata of 45 male Wistar rats (200-250g). Insulin secretion was assessed in eight islets in each cup exposed to different concentrations of glucose (8.3 and 16.7 mM) in the presence or absence of GABA(25, 50, 100 µM), baclofen (10, 20, 50 µM) (GABAB agonist) and saclofen (50,100 µM) (GABAB antagonist). Insulin concentration was measured by the ELISA method. Insulin release was reported as mean±SEM U/islet/50min and p values of <0.05 were considered significant.
    Results
    GABA inhibited glucose (8.3 and 16.7 mM)-induced insulin secretion in isolated islets (P<0.05). Different concentrations of baclofen had no significant effect on glucose-induced insulin secretion however glucose (16.7mM) stimulated insulin secretion in the presence of 100 µM saclofen (91±8.8 µU/islet/60min) was significantly (p<0.05) higher compared to insulin secretion stimulated by 16.7mM glucose alone (67.7±2.58 µU/islet/60min).
    Conclusion
    These findings indicate that GABA has an inhibitory effect on glucose-induced insulin secretion and therefore it may play a regulatory role in insulin secretion. This effect needs to be taken in to account in the pathophysiology of diabetes.
    Keywords: GABA, Baclofen, Saclofen, Insulin, Glucose, Langerhans islets, Rats}
  • مصطفی بهره بر، امین الله بهاالدینی، مهناز طاهریان فرد
    سابقه و هدف
    گاما آمینوبوتیریک اسید (گابا)، یکی از نوروترانسمیترهای مهم سیستم عصبی مرکزی است که به عنوان یک مولکول پیام رسان پاراکرین و اتوکرین عمل می کند. متابولیت های استروئیدی طبیعی پروژسترون و کورتیکوسترون با اتصال به گیرنده غشایی گابا A دارای خواص داروهای آرام بخش، خواب آور، ضدافسردگی، ضد تشنج، شل کننده عضلانی و بیهوش کننده می باشند و مغز به عنوان یک اندام استروئیدساز در تولید این استروئیدها نقش دارد. هدف از این مطالعه، بررسی مشارکت استروئیدها در فعالیتهای مرتبط با نوروترانسمیتر گابا از طریق بررسی اثرات مرکزی گیرندهای گابا A و گابا B بر میزان پروژسترون سرمی موش صحرایی ماده می باشد.
    روش بررسی
    یک کانول تزریق در درون بطنهای جانبی مغز موشهای صحرایی ماده بالغ گروه شاهد و گروه های آزمایش با عمل جراحی استریوتاکس قرار داده شد. یک هفته بعد، در ساعت 8 صبح روز پرواستروس، داروهای دیازپام (آگونسیت گیرنده گاباA) با دوزهای 250 و 500 نانوگرم در هر موش، بیکوکولین (آنتاگونیست گیرنده گاباA) با دوزهای 5/1 و 3 نانوگرم در هر موش، باکلوفن (آگونیست گیرنده گاباB) با دوزهای 27/4 و 54/8 نانوگرم در هر موش و CGP35348 (آنتاگونیست گیرنده گاباB) با دوزهای 3 و 5 میکروگرم در هر موش گروه آزمایش و همچنین مایع مغزی – نخاعی مصنوعی با حجمی برابر داروها (2 میکرولیتر) در هر موش گروه شاهد با روش داخل مغزی-بطنی تزریق گردیدند. در همان روز، نمونه های خونی از هر موش همه گروه ها سه بار در ساعات 9، 11 و 13 گرفته شد. سطح پروژسترون سرمی در نمونه های خونی با استفاده از روش RIA تعیین گردید. داده ها با روش آنالیز واریانس یک طرفه و تست تکمیلی دانکن با سطح معنی داری 05./0p< مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد فعال شدن سیستم گاباارژیک مرکزی از طریق هر دو نوع گیرنده گاباA و گاباB سطح پروژسترون سرمی را بطور قابل ملاحظه ای تغییر می دهد.
    نتیجه گیری
    سیستم گاباارژیک ارتباط بسیار نزدیکی با استروئیدوژنز دارد و استروئیدها در فعالیتهای مرتبط به گابا مشارکت دارند.
    کلید واژگان: گاماآمینوبوتیریک اسید, گابا, استروئیدها, گیرنده گابا A, گیرنده گابا B, پروژسترون}
    Mostafa Bahre, Aminollah Bahaeddini, Mahnaz Taherianfard
    Background
    γ-aminobutyricacid (GABA), a major neurotransmitter in the central nervous system, also acts as a paracrine or autocrine signaling molecule in endocrine tissues such as the pancreatic islets, adenohypophysis, and testis. It has been demonstrated that metabolites of progesterone and corticosterone naturally act via the GABAA – membrane receptor and they have sedative–hypnotic, anxiolytic, anticonvulsant, muscle-relaxant and anesthetic drugs properties. Also the brain as a steroidogenic organ contributes to produce these steroids. The aim of this study was to find out the steroids participation on the GABA- related activities.
    Materials And Methods
    An injection canula was inserted into lateral ventricle of the sham and experimental adult female rats by stereotaxic surgery. One week late, at proesterus day, diazepam (GABAA–receptor agonist) with doses of 250 and 500ng/rat, bicuculine (GABAA–receptor antagonist) with doses of 1.5 and 3 ng/rat, baclofen (GABAB –receptor agonist) with doses of 4.27 and 8.54 ng/rat and CGP35348 (GABAB –receptor antagonist) with doses of 3 and 5 µg/rat were intracerebroventriculary (ICV) injected to the experimental groups, while equal volume (2µl) of artificial CSF was injected to the sham operated group. Blood samples were collected thrice at 9 AM, 11 AM and 1PM. The serum progesterone level was determined using RIA method. Data were analyzed by one way ANOVA and Duncan's test at p<0.05 for the significant level.
    Results
    The results showed that GABAergic system activity via both GABAA and GABAB receptors has significantly changed the serum progesterone level.
    Conclusion
    Comparing the results of this research with earlier studies, it is concluded that GABAergic system has a close relation with steroidogenesis and the steroids participate in GABA-related activities
  • علی نسیمی، معصومه حاتم
    مقدمه
    قبلا نشان داده شده که بخش افقی دیاگونال باند بروکا Horizontal limb of diagonal of Broca (hDB) یک بخش مهم از مسیر باروگیرنده های مرکزی برای کنترل عصبی قلب و گردش خون است. تحریک شیمیایی این هسته توسط ال-گلوتامیت موجب افت فشار و ضربان قلب در رتهای بیهوش با یوروتان شد.تزریق DL-2-amino-5-phosphopentotanic acid (Ap5) آنتاگونیست رقابتی گیرندهNMDA (2.5 mM، 50nl) و (CNQX) -6-cyano-7-nitroquinoxaline-2- 3-dione آنتاگونیست گیرنده AMPA (1mM،50nl) تغییر معنی داری در ضربان قلب و فشار خون ایجاد نکردند. تزریق بیکوکولین آنتاگونیست گیرنده گابا A (BMI، 1mM، 50nl) موجب افزایش فشار و ضربان قلب شد. در این تحقیق به منظور شناخت چگونگی نقش hDB بر کنترل قلب و گردش خون تداخل عمل سیستم گلوتامینرژیک و گاباارژیک با تزریق توام آنتاگونیست های گیرنده آنها مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    آزمایشات بر 27 رت بیهوش با یوروتان انجام شد. داروها توسط میکروپیپت و بصورت داخل هسته ای با حجم 50 نانولیتر تزریق گردید و فشار و ضربان قلب حیوان قبل و بعد ار تزریق اندازه گیری می شد. میانگین تغییرات فشار خون و ضربان قلب در هر گروه و در مقایسه با گروه کنترل با استفاده از آزمون Anova repeated measure مورد ارزیابی قرار گرفت.
    نتایج
    نتایج نشان داد که تزریق توام یک میلی مول BMI و 5/2 میلی مول AP5 باعث تضعیف شدیداثر هیپرتانسیون و تاکی کاردی BMI شدANOVA، P<0. 01).(تزریق توام یک میلی مول BMI و یک میلی مول CNQX نیز باعث تضعیف شدید اثر هیپرتانسیون و تاکی کاردی BMI شدANOVA، P<0.01)) تزریق توام یک میلی مول BMI و 5/2 میلی مول AP5 و یک میلی مول CNQX نیز همین اثر را ایجاد کرد.
    یافته ها و
    نتیجه گیری
    این یافته ها پیشنهاد می کتد در کنترل قلب و گردش خون مهار سیستم گابا ارژیک وابسته به فعال شدن گیرنده های NMDA و AMPA گلوتامینرژیک است یک توضیح اجتمالی نتایح این است که سیستم گلوتامینرژیک موجب فعال شدن سیستم مهاری گاباارژیک در hDB می شود و این سیستم فشار خون و ضربان قلب را کاهش می دهد.
    کلید واژگان: دیاگونال باند بروکا, گابا, گلوتامیت, فشارخون}
  • آمنه شاهرخی، اصغر قاسمی، فرشته پورعبدالحسینی، علی خوش باطن، علی عسگری
    ترکیباتی که امروزه برای درمان اثرات طولانی مدت ارگانوفسفات ها استفاده می شوند، کارآمد نیستند. این داروها برای درمان عوارض کولینرژیکی ارگانوفسفات ها به کار می روند، حال آنکه ترکیبات ارگانوفسفات علاوه بر اثرات کولینرژیکی واجد اثرات غیر کولینرژیکی نیز می باشند که یکی از آنها درگیری سایر سیستم های نوروترانسمیتری، بخصوص مسیرهای گاباارژیک است. مرحله برداشت گابا می تواند تحت تاثیر گازهای شیمیایی قرار بگیرد. به منظور بررسی هر گونه تداخلی بین پاروکسان و برداشت گابا از فضای سیناپسی ما از سیناپتوزوم های مخچه موش استفاده کردیم. مخچه پس از خارج کردن از جمجمه، هموژنیزه، و سانتریفوژ شد، سپس سیناپتوزوم های به دست آمده از این فرایند با گابای نشان دار شده با تریتیوم با غلظت 01/0 میکرومولار، در حضور دوزهای مختلف پاروکسان در دمای 37 درجه سانتیگراد و به مدت 10 دقیقه انکوبه شدند. با استفاده از دستگاه سوپرفیوژن سیناپتوزوم ها از مایع اطراف خود جدا شدند. در نهایت گابای نشان دار، توسط دستگاه شمارشگر اشعه بتا شمارش شد و از این طریق مقدار برداشت گابا توسط سیناپتوزوم ها محاسبه شد.
    بررسی ما در دوزهای 01/0، 1/0، 1، 10 و100 میکرومولار پاروکسان صورت گرفت. میانگین مقدار برداشت گابا در این دوزها به ترتیب: 42/111، 37/95، 6/71، 53/73 و 75 درصد مقادیر گروه کنترل بود، که این تغییرات در دوز های1، 10 و100 میکرومولاراز نظر آماری معنی دار بودند با05/0p<). به این ترتیب به نظر می رسد پاروکسان توانسته است در دوز های بالاتر برداشت گابا توسط سیناپتوزوم های مخچه موش را مهار کند. با توجه به تاثیر برداشت گابا در رهایش مجدد آن مهار برداشت می تواند منجر به کاهش تاثیر مهاری سیستم گابا شود، این مسیر می تواند یکی از مسیرهای اثر گذاری ارگانوفسفات ها در بروز تشنج باشد.
    کلید واژگان: ارگانوفسفات, پاروکسان, سوپرفیوژن, سیناپتوزوم, گابا}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال