جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "facial recognition" در نشریات گروه "پزشکی"
-
فصلنامه سالمند، پیاپی 67 (پاییز 1401)، صص 446 -459
اهداف:
یکی از مشکلات شایع در دوره سالمندی، اختلال خفیف شناختی است که علاوهبر مشکلات شناختی، موجب کاهش جنبههای مهمی از توانایی شناخت اجتماعی، مانند شناسایی هیجان چهره میشود. ازجمله شیوههای اثربخش در این حوزه، آموزش تعامل و شناخت اجتماعی است که تاکنون بر روی سالمندان اجرا نشده است. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش شناخت اجتماعی و تعامل بر بازشناسی هیجان چهره در سالمندان دارای اختلال خفیف شناختی انجام شد.
مواد و روش ها :
طرح پژوهش حاضر، نیمهآزمایشی با پیشآزمون پسآزمون و دوره پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل سالمندان بالای 60 سال دارای اختلال خفیف شناختی شهر تهران در سال 1399 بود. در این پژوهش، 40 سالمند دارای اختلال خفیف شناختی با روش نمونهگیری دردسترس هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 20 سالمند). گروه آزمایش آموزش شناخت اجتماعی و تعامل را به شکل گروهی طی 2 ماه در 20 جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. در این دوره، گروه کنترل هیچ آموزشی نداشتند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون ارزیابی شناختی مونترال و آزمون بازشناسی هیجان بود. همه مراحل تحقیق با رعایت اخلاق پژوهشی انجام شد و همه افراد نمونه فرم رضایت آگاهانه را امضا کرده بودند. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس مختلط و آزمون تعقیبی بنفرنی با استفاده از نسخه 23 نرمافزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافته ها:
نتایج تحلیل واریانس مختلط نشان داد عضویت گروهی 51 درصد و مرحله ارزیابی 71 درصد از واریانس، تغییرات نمره بازشناسی هیجان چهره را به شکلی معنادار تبیین میکنند. همچنین نتایج آزمون بنفرونی نیز مشخص کرد نمرات بازشناسی هیجان چهره در گروه آزمایش بعد از مداخله و بعد از 2 ماه افزایش یافته است و آموزش شناخت اجتماعی بر بازشناسی هیجانی در سالمندان دارای اختلال خفیف شناختی تاثیر معنادار دارد (001/P<0). این در حالی است که نمرات بازشناسی هیجان چهره در گروه کنترل تغییر معناداری نداشته است.
نتیجه گیری :
یافتههای پژوهش حاضر بیانگر این است که آموزش شناخت اجتماعی با بهرهگیری از فنونی همانند بررسی نقش هیجانات در موقعیتهای اجتماعی و رشد مهارتهای شناسایی هیجان میتواند بهعنوان یک روش کارآمد برای افزایش شناخت اجتماعی سالمندان استفاده شود.
کلید واژگان: اختلال خفیف شناختی, بازشناسی (هیجانی) چهره, شناخت اجتماعی, سالمندیObjectives :
One of the most common problems in old age is mild cognitive impairment (MCI) which, in addition to cognitive problems, reduces important aspects of social cognition ability such as facial emotion recognition (FER). One of the effective methods in this field is social cognition and interaction training (SCIT). The present study aims to investigate the effect of SCIT on FER in the elderly with MCI.
Methods & Materials :
This is a quasi-experimental study with pretest/post-test/follow-up design. The study population includes all the elderly over 60 years with MCI living in nursing homes in Tehran, Iran in 2021. Of these, 40 were selected by purposive and convenience sampling methods and randomly assigned to intervention (n=20) and control (n=20) groups. The intervention group received group SCIT at 20 sessions of 60 minutes for two months. During this period, the control group had no training. The used test included the Montreal Cognitive Assessment Test and the Face Emotion Recognition Test. The data were analyzed by mixed analysis of variance and Bonferroni post-hoc test in SPSS software, version 23.
Results :
The results of mixed analysis of variance showed that the group and time factors explained 51% and 71% of variances in FER, respectively. The results of Bonferroni test showed that FER score in the intervention group was increased immediately after and two months after training, indicating that SCIT had a significant effect on FER (P<0.001). However, FER score in the control group did not show a significant change.
Conclusion:
The SCIT can be used as an effective method to increase FER in the elderly by using techniques such as examining the role of emotions in social environments and developing emotion recognition skills.
Keywords: Mild cognitive impairment, Facial recognition, Social cognition, Aged -
مقدمه
ناباروری یکی از شایع ترین معضلات در جهان است که می تواند افراد مبتلا را در معرض اختلالات روانی گوناگون قرار دهد. لذا، پژوهش حاضر با هدف تدوین معادلات ساختاری آشفتگی رابطه زناشویی براساس بازشناسی بیان چهره ای هیجان: نقش میانجی پرخاشگری ارتباطی در زنان نابارور انجام شد.
مواد و روش هاروش پژوهش توصیفی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری و مراکز پزشکی زنان و زایمان شهر تهران در تابستان سال 1400 بود و 300 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و از طریق پرسشنامه آنلاین در پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودگزارشی زناشویی تاکسون ویزمن و همکاران (2009)، آزمون بازشناسی بیان چهره ای هیجان اکمن و فرایزن (1976) و پرسشنامه پرخاشگری ارتباطی پنهان نلسون و کارل (2006) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.
یافته هانتایج نشان داد که مدل علی رابطه بین بازشناسی بیان چهره ای هیجان، پرخاشگری ارتباطی و آشفتگی رابطه زناشویی در زنان نابارور براساس شاخص های مختلف برازش تایید شد، بازشناسی بیان چهره ای هیجان و پرخاشگری ارتباطی بر آشفتگی رابطه زناشویی اثر مستقیم دارند؛ علاوه بر این بازشناسی بیان چهره ای هیجان از طریق پرخاشگری ارتباطی بر آشفتگی رابطه زناشویی در زنان نابارور تاثیر غیرمستقیم دارد.
نتیجه گیریبازشناسی بیان چهره ای هیجان و پرخاشگری ارتباطی نقش مهمی در آشفتگی رابطه زناشویی در زنان نابارور دارند و هدف قراردادن این دو مولفه در درمان های روانشناختی، می تواند در کاهش آشفتگی رابطه زناشویی موثر باشد.
کلید واژگان: ناباروری, بازشناسی بیان چهره ای, پرخاشگری, زنانIntroductionInfertility is one of the most common problems in the world that can expose affected people to various psychological disorders. Therefore, the present study was performed to develop structural equations for marital relationship distress based on facial emotion recognition: the mediating role of relational aggression in infertile women.
Materials and MethodsThe research method was descriptive and structural equations. The statistical population of the study included all infertile women who were referred to infertility centers and obstetrics and gynecology medical centers in Tehran in the summer of 2021. 300 subjects were selected via a convenient sampling method and participated in the research through online questionnaires. Data were collected using the Marital Self-Report Questionnaire of Taxon Wisman et al. (2009), the Facial Emotion Recognition Test of Ekman and Friesen (1976), and the Covert Relational Aggression Questionnaire of Nelson-Carroll (2006). Data analysis was performed using structural equation modeling.
ResultsThe results showed that the causal model of the relationship between facial emotion recognition, relational aggression, and marital relationship distress in infertile women was confirmed based on different fit indices. Facial emotion recognition and relational aggression have a direct effect on marital distress. Moreover, facial emotion recognition through relational aggression has an indirect effect on marital distress in infertile women.
ConclusionFacial emotion recognition and relational aggression play an important role in marital distress in infertile women, and targeting these two components in psychological therapies can be effective in reducing marital distress.
Keywords: Infertility, Facial Recognition, Aggression, Women -
BackgroundThe ability of humans to recognise faces of countless individuals is unique and has an evolutionary basis. The cortical surface, responsible for this task, is significantly large in humans. The aim of this study was to analyze the face recognition abilities of a selected population of Iraqi students and to determine the correlation of these abilities with gender, handedness, and ethnicity.ObjectivesTo identify potential super-recognizers in a population of Iraqi medical students.MethodsThis cross sectional study started in October 2016. The participants included medical students (n, 309), aged 17 - 25 years, form 4 ethnic groups: Arabs (288), Kurds (12), Turks (7), and Christian ethnicities (2). The face recognition ability was quantitatively scored (0 - 14), using a face recognition test. The test was distributed electronically via bit-encrypted Intranet systems. Nonparametric and inferential statistics were measured to determine the correlation between the scores and gender, handedness, and ethnicity.ResultsMore than half of the participants (51.5%) were found to be potential super-recognizers. There was a significant difference between males and females (10.72 vs. 10.05; P = 0.027). However, there was no significant difference between right- and left-handed individuals (10.29 vs. 10.09; P = 0.394). On the other hand, there was a significant interethnic difference between Arabs and Kurds (10.19 vs. 11.5; P = 0.022).ConclusionsFace recognition abilities had not been investigated in Iraqi populations before the present study. This study indicated the correlation of face recognition abilities with gender and ethnicity. Individuals with high scores on face recognition tests were known as super-recognizers. These individuals can be valuable to law-enforcement and intelligence agencies worldwide. Nonetheless, practical applications of this study are not limited to artificial intelligence, biometrics, or anthropometrics.Keywords: Biometric Identification, Cerebral Dominance, Facial Recognition, Law Enforcement, Prosopagnosia
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.