به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « histochemistry » در نشریات گروه « پزشکی »

  • Farhad Monsef, Javad Sadeghinezhad*, Ali Bayat, Hadis Bojarzadeh

    Introduction</strong>: The rabbit is an important laboratory species for various experimental studies in the gastrointestinal tract. A detailed knowledge of the histological and chemical structure of the rabbit small intestine is important for identifying pathogens and applying appropriate treatment methods. This study aims to investigate the mucin secreted by goblet cells and Brunner glands in different parts of the rabbit small intestine.
    Methods</strong>: Five adult male New Zealand rabbits were used for this study. Different parts of the small intestine, including the duodenum, jejunum, and ileum, were collected according to a systematic, uniform random procedure. Samples were processed, embedded in paraffin, and cut into 5-µm sections. Sections were stained for histochemical examination with periodic acid-schiff (PAS) and Alcian blue (AB) (pH 1.0 and 2.5) and PAS-AB (pH 2.5) and aldehyde-fuchsin (AF-AB) (pH 2.5) staining techniques.
    Results</strong>: The results showed that the goblet cells of the small intestine responded positively to PAS staining, whereas no positive response was observed in the secretory units of Brunner’s glands. The secretory units of goblet cells and Brunner’s glands responded positively to AB at pH 1 and 2.5, representing sulfated and carboxylic acid mucin, respectively. PAS-AB Staining with (pH 2.5) showed that in the goblet cells of the small intestine, the content of neutral mucin was higher than acidic mucin, while the secretory units of Brunner’s glands contained only acidic mucin. In the AF-AB (pH 2.5) staining of the goblet cells, the content of sulfated mucin was higher than that of carboxylate mucin. In Brunner’s glands, the amount of carboxylate mucin was higher than that of sulfate mucin.
    Conclusion</strong>: In this study, the histochemical mucin characteristics of rabbit small intestine are described in detail. The results of the present study reveal similarities and differences with other mammals.

    Keywords: Histology, Histochemistry, Mucin, Rabbit, Small Intestine
  • نازنین الیاسی، محمدرضا پژوهی الموتی*، علی کلانتری حصاری
    سابقه و هدف

    فرآورده های گوشتی منابع غنی از پروتیین بوده و با توجه به قیمت بالای گوشت خام، احتمال وقوع تقلبات در این محصولات وجود دارد. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی برخی از ویژگی های شیمیایی و تخمین درصد گوشت در فرآورده های گوشتی با استفاده از آزمون بافت شناسی و آنالیز تصویری است.

    مواد و روش ها: 

    تعداد 50 نمونه سوسیس و کالباس (27 نمونه سوسیس، 23 نمونه کالباس) از دو واحد تولیدی فعال فرآورده های گوشتی شهر همدان جمع آوری و با استفاده از آزمون های شیمیایی و بافت شناسی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در بررسی بافت شناسی از روش های رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ایوزین، تری کروم ماسون و گومری و نرم افزار آنالیز تصویری استفاده شد.

    یافته ها : 

    نتایج آزمون های شیمیایی نشان داد که در 56 درصد نمونه های کالباس و 66 درصد نمونه های سوسیس میزان رطوبت بیش از حد مجاز استاندارد و در 60 درصد نمونه های کالباس و 85 درصد نمونه های سوسیس میزان پروتیین کمتر از حد استاندارد بود. میزان نیتریت در 70 درصد نمونه های سوسیس و 35 درصد نمونه های کالباس بیش از حد استاندارد ملی بود. نتایج آنالیز تصویری نشان داد در 100 درصد نمونه ها میزان عضله اسکلتی کمتر از میزان درج شده بر روی بسته بندی محصول بود.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که برخی از پارامترهای شیمیایی با میزان استاندارد ملی آن مغایرت داشتند. همچنین رنگ آمیزی هیستوشیمی گومری جهت تفریق هرچه بهتر مقاطع عضلات اسکلتی در نمونه های سوسیس و کالباس از بافت های گیاهی کارایی بهتری را نشان داد.

    کلید واژگان: فرآورده های گوشتی, هیستولوژی, هیستوشیمی, شیمیایی, آنالیز تصویری
    N .Elyasi, M.R. Pajohi-Alamoti*, A .Kalantari-Hesari
    Background and Objectives

    Meat products are rich sources of proteins. Due to the high prices of raw meats, there is a possibility of fraud in these products. The objectives of this study were to assess chemical characteristics and estimate proportion of skeletal muscle in meat products using histology and image analysis.

    Materials and Methods

     Totally, 50 sausage samples (27 sausages and 23 Bologna sausages) from two brands of meat products in Hamedan City, Iran, were collected and assessed using chemical and histological assays. Histological assessment of the samples used hematoxylin-eosin staining, Masson's trichrome staining and Gomori staining as well as image analysis software.

    Results

    Results of chemical assessments showed that quantity of moisture was more than standard in 56% of Bologna sausage samples and 66% of sausage samples. Furthermore, quantity of protein was less than standard in 60% of Bologna sausage samples and 85% of sausage samples. Quantity of nitrite in 70% of Bologna sausage samples and 35% of sausage samples exceeded the national standard. Results of the image analysis showed that in 100% of the samples, the quantity of skeletal muscle was lower than the quantity labeled on the product packages.

    Conclusion

    Results of this study showed that some of the chemical parameters were inconsistent with the national standard. Moreover, Gomori histochemical staining demonstrated a better efficiency for differentiating skeletal muscle sections in Bologna sausage and sausage samples from plant tissues.

    Keywords: Meat products, Histology, Histochemistry, Image analysis
  • حسن مروتی*، فرشته مرشدی، حجت عنبرا
    زمینه

    سرترالین از پرمصرف ترین داروهای ضدافسردگی در جهان می باشد که در ارتباط با عوارض این دارو بر دستگاه تولیدمثل اطلاعات زیادی در دسترس نیست. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات محافظتی ویتامین E در برابر آسیب های ناشی از سرترالین بر بافت بیضه موش سوری انجام پذیرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، 40 سر موش نر بالغ به هشت گروه پنج تایی تقسیم شدند. گروه اول کنترل که سرم فیزیولوژی را به مقدار 3/0 میلی لیتر به صورت خوراکی و روزانه دریافت کرد. گروه های دوم، سوم و چهارم سرترالین را به ترتیب به میزان 5، 10 و 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی و روزانه دریافت کردند. گروه پنجم، ویتامین E را به میزان 100 واحد بین المللی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی و روزانه دریافت نمود. گروه های ششم، هفتم و هشتم، سرترالین را به ترتیب به میزان 5، 10 و 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به همراه ویتامین E به میزان 100 واحد بین المللی به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت خوراکی و روزانه دریافت کردند. پس از 42 روز، نمونه های بافتی بیضه جمع آوری و جهت بررسی های هیستومورفولوژی، هیستومورفومتری و هیستوشیمیایی استفاده گردید. داده ها با نرم افزار SPSS ویرایش 19 به روش آنالیز واریانس یک طرفه و تست توکی و در سطح معنی داری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

     سرترالین موجب تغییرات مخرب هیستومورفولوژی و هیستوشیمیایی بافت بیضه و همچنین کاهش معنی دار قطر لوله های منی ساز، ارتفاع اپی تلیوم زایگر، تعداد اسپرماتوسیت ها، تعداد سلول های لیدیگ و سرتولی و نیز شاخص جانسن نسبت به گروه کنترل گردید (05/0>p). تجویز ویتامین E موجب بهبود وضعیت هیستومورفولوژی، هیستوشیمیایی و افزایش معنی دار مقادیر پارامترهای هیستومورفومتری نسبت به گروه های دریافت کننده سرترالین در بافت بیضه گردید (05/0>p).

    نتیجه گیری

    ویتامین E می تواند اثرات منفی بر پارامترهای هیستومورفولوژی، هیستومورفومتری و هیستوشیمیایی در بافت بیضه موش های دریافت کننده سرترالین را بهبود بخشد.

    کلید واژگان: سرترالین, ویتامین E, بافت بیضه, هیستومورفولوژی, هیستومورفومتری, هیستوشیمی
    Hassan Morovvati*, Fereshteh Morshedi, Hojat Anbara
    Background

    Sertraline is one of the most widely used antidepressants in the world. The present study was performed to evaluate the protective effects of vitamin E against sertraline-induced damage on testicular tissue in adult NMRI mice.

    Materials and Methods

    In this experimental study, 40 adult male NMRI mice were divided into eight groups of five. The first control group, received 0.3 ml of normal saline per day by gavage. The second, third and fourth groups received sertraline at 5, 10 and 20 mg/kg body weight per day by gavage,respectively. The fifth group received vitamin E at 100 international units per kg body weight per day by gavage. The sixth, seventh, and eighth groups received sertraline at 5, 10, and 20 mg/kg body weight, along with vitamin E at 100 international units per kg body weight per day by gavage, respectively. After 42 days of treatment, testicular specimens were collected and used for histomorphological, histomorphometrical and histochemical studies. The obtained data were analyzed in SPSS v. 19 using one-way Analysis of Variance (ANOVA) and Tukey’s test at the significance level of (p<0.05).

    Results

    Sertraline caused destructive histomorphological and histochemical changes in testicular tissue and also significantly decreased the diameter of the seminiferous tubules, the height of the germinal epithelium, the number of spermatocytes, the number of Leydig and Sertoli cells and the Johnsen’s score compared to the control group (p<0.05). Vitamin E administration improved the histomorphological, histochemical condition and significantly increased the histomorphometric parameters in testicular tissue (p<0.05).

    Conclusion

    Vitamin E can improve the adverse effects on histomorphological, histomorphometrical and histochemical parameters in the testicular tissue of mice receiving sertraline.

    Keywords: Sertraline, Vitamin E, Testicular tissue, Histomorphology, Histomorphometry, Histochemistry
  • AbbasAli Niazi, MohammadHossein Heidari*, Yousef Arab, Maryam Arab, Mohammad Arab, Narjes Sargolzaei, Sima Tavakolinezhad, Fereydoon Sargolzaeiaval
    Background

     Lung cancer has the highest frequency among cancers worldwide. It is the leading cause of cancer-induced death in industrialized countries. Abnormal glycosylation of cell surface and extracellular matrix glycoconjugates are among the most critical issues in neoplasia.

    Objectives

     This present study aimed to detect N – acetyl glucosamine (GlcNac) and L- fucose (L-fuc) containing glycoconjugates in lung cancer.

    Methods

     In this cross-sectional study, we selected paraffin blocks belonging to 25 patients with lung cancer from their pathology files at the Ali-Ebne Abitaleb Hospital, Zahedan, Iran. Six µm sections were obtained from the blocks and stained with Hematoxylin-Eosin (H-E) and lectin histochemistry (UEA and SBA lectins). Alcian Blue pH 2.5 was used as a counterstain; lectins were diluted up to 10µg/ml, and DAB was used as a chromogen. Histochemical grading was conducted blindly according to staining intensity to lectins (0-3). The data was collected and analyzed by the Mann-Whitney U test, using SPSS.

    Results

     Statistical analysis showed that there was a significant difference between inflammatory mucosa of the bronchial tree and all types of lung cancer (i.e., adenocarcinoma and squamous cell carcinoma, as well as small and large cell lung carcinoma) according to staining intensity to SBA and UEA lectins (P < 0.001). Our results showed that there were many different patterns of reaction to SBA and UEA lectins between all types of lung cancer cells and epithelial cells of the bronchial tree.

    Conclusions

     Staining intensity and pattern of reaction to lectins were different between all types of lung cancer cells and epithelial mucosa.

    Keywords: Lung Cancer, Histochemistry, Lectin
  • E.N. Hafez*, M.M. Amin
    Background

    Gamma radiation-attenuated vaccine has a very promising value in controlling schistosomiasis. The objective of this study is to investigate the effects of vaccination with gamma radiation-attenuated schistosomules regarding histopathological and immunohistochemical changes in mice model of human Schistosoma mansoni infection.

    Materials and Methods

    The study is conducted upon 40 mice, divided into four groups of 10 each: uninfected control group A (normal control), Schistosoma mansoni infected group B (infected control), Group C subcutaneously injected with 200 Gy gamma radiation–attenuated schistosomules (vaccine control) and group D injected with the same dose of gamma radiation-attenuated schistosomules then challenged after 4 weeks by S. mansoni cercariae (vaccinated-challenged). Parts of liver tissues stained with Masson's trichrome (MT) stain for classifying the granulomas into cellular, fibrocellular or fibrous according to the amount of collagens; stained bluish green. Immunohistochemistry assay was then done on the other portion through expression of Smad2/3 protein and CD8+ in the extracellular matrix (ECM).

    Results

    Compared to control infected group, mild histopathological changes with decrease of egg granulomas mainly cellular is detected in vaccinated-challenged group. This is accompanied with moderate immunohistochemical expression of Smad2/3 and CD8+ proteins in vaccine-control group and mild expression in vaccinated-challenged group.

    Conclusion

    The The results indicate that vaccination with 200 Gy gamma-irradiated schistosomules could reduce histopathological and immunohistochemical changes induced due to infection which represents an effective strategy in disease control.

    Keywords: Schistosoma mansoni, vaccination, immunohistochemistry, histochemistry
  • Ziba Shokri, Fatemeh Atabaki Pasdar*, Haleh Ayatollahi, Siamak Naji, Gholam Hossein Farjah
     
    Background and objectives
    Hydatidiform mole is the most common form of gestational trophoblastic disease, which originates from the placenta and is categorized into complete and partial hydatidiform moles. About 10-30% of complete hydatidiform moles (CHMs) might develop into persistent trophoblastic disease. Helix pomatia agglutinin (HPA) lectin has been suggested as a marker of alteration of glycosylation in human malignancies. The aim of this study was to determine efficacy of HPA lectin as a prognostic indicator for clinical behavior of CHMs.
    Methods
    Lectin histochemistry with biotin-conjugated HPA lectin was performed on paraffin sections of CHM tissues from 24 patients with progression to persistent trophoblastic disease (case group) and 24 patients with spontaneous regression (control group). The sections were graded according to lectin staining intensity (0-3) and the percentage of cell reactions was evaluated based on the staining grades.
    Results
    HPA lectin showed a mild to moderate reactivity with syncytiotrophoblasts, which was most evident in apical portion, but did not react with cytotrophoblasts and stromal cells. The mean staining intensity values did not differ significantly between the two groups (P=0.447).
    Conclusion
    Based on the results, HPA lectin is not a good prognostic indicator for clinical behavior of CHMs.
    Keywords: Complete Hydatidiform mole, Lectin, Histochemistry, HPA
  • رحیم گل محمدی، حسین الیاسی، مطهره گل محمدی
    سابقه و هدف
    بررسی بیان ژن P16 که یک مهار کننده تومور است، از نظر بالینی و آسیب شناسی در سرطان پستان اهمیت دارد. هدف از این مطالعه، تعیین میزان بیان ژن P16 با شاخص های بافتی و پاتولوژی با دو روش هیستوشیمی و ایمونوهیستوشیمی می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی تعداد 100 نمونه سرطانی پستان که به بیمارستان امداد شهید بهشتی شهر سبزوار مراجعه کرده بودند، انجام شد. بعد از ثابت کردن نمونه ها در فرمالین، پاساژ بافتی، مقطع گیری و رنگ آمیزی انجام شد. تشخیص آسیب شناسی توسط دو پاتولوژیست انجام گرفت. داده ها با نرم افزار SPSS16 با آزمون کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    از تعداد 100 نمونه مورد مطالعه، تعداد 82 نمونه بدخیمی (82 درصد) با بیان بالای ژن P16همراه بود. 18 مورد (18 درصد) از نمونه های بدخیمی فاقد بیان ژن P16 بود. در نمونه های غیرسرطانی (نمونه های سالم) بیان بالای ژنP16 مشاهده نشد. بین بیان بالای ژن P16 با گرید بالایی تومور ارتباط معنی داری وجود داشت (001/0< P) هم چنین بین مرحله ی (Stage) تومور و بیان ژن P16 ارتباط معنی داری وجود داشت (46/0< P).
    استنتاج: در مطالعه حاضر، بیان ژن P16 در بیمارانی که در گرید بالای بافتی قرار داشتند، بیش تر مشاهده شده است، بنابراین بیان بالای ژنP16 را در نمونه های سرطانی می توان نشانه ای از پیش آگهی بد قلمداد نمود.
    کلید واژگان: سرطان پستان, بیان ژن P16, ایمونوهیستوشیمی, هیستوشیمی
    Rahim Golmohammadi, Hossein Elyasi, Motahaerh Golmohammadi
    Background and
    Purpose
    Studying the expression of P16 gene which is a tumor suppressor in breast cancer is beneficial for clinical and pathological studies. The purpose of this study was to determine the expression of P16 gene in breast cancer samples using histological and immunohistochemical analyses.
    Materials And Methods
    This descriptive analytical research was conducted in 100 breast cancer samples obtained from Eemdad Shhid Beheshti Hospital in Sabzevar, Iran. The samples were fixed in formalin and sections were processed, then, the slides were stained. The diagnosis was made by two pathologists. Data analysis was done in SPSS V16 using Chi- square test.
    Results
    A total of 100 specimens was studied in which the overexpression of P16 gene was detected in 82 (82%), while in 18 (18%) malignant samples no overexpression was found. Overexpression of the gene was not found in normal samples too. There were significant relationships between high grade tumors and stage of tumors with overexpression of P16 (P
    Conclusion
    In current study, the P16 overexpression was observed more in patients with high grade tumors. Therefore, the overexpression of this gene indicates a poor prognosis in breast cancer.
    Keywords: breast cancer, P16 expression, immunohistochemistry, histochemistry
  • شاپور حسن زاده *، غلامرضا نجفی، حمیدرضا پیردهقان، فرزانه بنیادی
    زمینه و هدف
    سفتریاکسون آنتی بیوتیکی از نسل سوم خانواده سفالوسپورین ها بوده و اثر وسیع الطیفی بر باکتری ها دارد. اخیرا نیز اثرات سوء آن بر سیستم تولیدمثلی مطرح شده است. این مطالعه با هدف اصلی بررسی اثرات نامطلوب سفتریاکسون بر بافت بیضه در موش سوری بالغ انجام شد.
    روش بررسی
    40 قطعه موش سوری نر بالغ به طور تصادفی در پنج گروه دسته بندی شدند: گروه کنترل که سرم فیزیولوژی دریافت کردند؛ گروه های آزمایشی اول و دوم داروی سفتریاکسون را به ترتیب با دوزهای 20 و 50 میلی گرم برکیلوگرم وزن بدن به مدت 7 روز و گروه های سوم و چهارم این دارو را در دوزهای 20 و 50 میلی گرم برکیلوگرم وزن بدن به مدت 45 روز دریافت کردند. پس از تهیه مقاطع بافتی، رنگ آمیزی های معمولی و اختصاصی اعمال شد و مطالعات بافت شناسی، هیستومورفومتری و هیستوشیمی انجام گرفت. داده ها با آنالیز واریانس یک طرفه و تست توکی تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری، 05/0>p در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    بررسی های بافتی در گروه های آزمایشی، تغییرات را به صورت تحلیل بعضی از لوله های اسپرم ساز، کاهش سلول های سری اسپرماتوژنز و سرتولی، همچنین به هم ریختگی و عدم انسجام نشان داد. مطالعات مورفومتریک، کاهش معنی داری (05/0>p) در میانگین قطر لوله های سمنی فر، کپسول بیضه، ضخامت اپی تلیوم لوله های سمنی فر، پراکندگی سلول های لیدیک و لمفوسیت ها و افزایش غیرمعنی داری (05/0p>) در ضخامت بافت بینابینی نسبت به گروه کنترل نشان داد. در گروه های آزمایشی واکنش های سودان بلاک و آلکالین فسفاتاز، شدید؛ در حالی که واکنش پاس (PAS)، ضعیف بود.
    نتیجه گیری
    سفتریاکسون سبب اختلال در ساختار بافت بیضه می شود که این اختلال شامل از بین رفتن توازن جمعیت سلول های سری اسپرماتوژنز، کاهش روند اسپرماتوژنز و اسپرمیوژنز می باشد.
    کلید واژگان: سفتریاکسون, بیضه, اسپرماتوژنز, بافت شناسی, هیستوشیمی
    Shapour Hasanzadeh *, Gholamreza Najafi, Hamid Reza Pirdehghan, Farzaneh Bonyadi
    Background And Objectives
    Ceftriaxone is a third-generation cephalosporin antibiotic, which has a broad-spectrum activity against bacteria. Recently, its adverse effects on the reproductive system, was revealed. The aim of this study was to investigate the adverse effects of ceftriaxone on testicular tissue in adult male mice.
    Methods
    A total of 40 adult male mice were randomly divided into 5 groups: Control group received normal saline; the first and second experimental groups, respectively, received ceftriaxone at doses of 20 and 50mg/kg bw for 7 days; and the third and fourth groups, respectively, received 20 and 50mg/kg bw of the drug for 45 days. After preparation of tissue sections, routine and specific staining was performed, and histological, histomorphometric, and histochemical studies were carried out. The data were analyzed by one-way ANOVA and Tukey’s test. Significance level was considered as p
    Results
    The histological evaluations in experimental groups showed changes as atrophy of some seminiferous tubules, decrease in the spermatogenesis and sertoli as well as disruption and disintegration. Morphometric studies showed significant decreases (p0.05) in the interstitial tissue thickness in all the experimental groups compared to the control group. In the experimental groups, Sudan Black and alkaline phosphatase reactions were intense, while PAS reaction was weak.
    Conclusion
    Ceftriaxone damages testicular structure, which includes loss of balance of the spermatogenic cell population and decrease in the spermatogenesis and spermiogenesis processes.
    Keywords: Ceftriaxone, Testis, Spermatogenesis, Histology, Histochemistry
  • الهام وجودی، وحید ابراهیمی، علیرضا ابراهیم زاده بیدسکان، علیرضا فاضل *
    زمینه و هدف
    ارگانیزرهای متفاوتی با ارسال پیام هایی باعث تکامل و تمایز نخاع می شوند. گلیکوکانجوگیت های مترشحه از سلول های دیواره جانبی نخاع نیز می تواند به عنوان پیام رسان های نوروژنزیس و تمایز عصبی باشد. این مطالعه به منظور تعیین نحوه گسترش ترکیبات قندی در دیواره های جانبی نخاع در دوران مورفوژنز موش BALB/c با استفاده از روش لکتین هیستوشیمی انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی جنین های 10 تا 16 روزه در فرمالین فیکس شدند. سپس مقاطع میکروسکوپی از آنها تهیه گردید. نمونه های بافتی برای واکنش با گلیکوکانجوگیت ها در مجاورت لکتین های DBA، OFA، GSA1B4 و MPA قرار داده شدند. برای رنگ آمیزی زمینه از آلیسن بلو با pH=2.5 استفاده گردید.
    یافته ها
    لکتین DBA هیچ واکنشی در ناحیه دیواره جانبی نخاع نشان نداد. لکتین MPA واکنشی نسبتا شدید ولی یکنواخت به خصوص در قسمت رشته های عصبی دیواره جانبی نخاع نشان داد. واکنش لکتین GSA1B4 در قسمت سلول ها و رشته های عصبی دیواره های جانبی نخاع خفیف بود؛ ولی این واکنش در عروق خونی به صورت شدید و واضح مشاهده شد. لکتین OFA با قند انتهایی α-L-Fucose واکنشی شدید و مشخصی از همان اوایل دوران مورفوزنز در ناحیه دیواره های جانبی نخاع نشان داد.
    نتیجه گیری
    بیشترین واکنش در قسمت دیواره های جانبی نخاع مربوط به OFA بود که نشان دهنده اهمیت قند انتهایی فوکوز با اتصال (6→1) به قند ما قبل آخر N-acetyl-D-glocosamin (Glc-Nac) در تکامل این ناحیه است. همچنین به دلیل واکنش شدید GSA1B4 با عروق خونی نخاع استفاده از این لکتین برای مطالعات عروقی توصیه می گردد.
    کلید واژگان: تکامل, نخاع, لکتین, هیستوشیمی, لکتین OFA, موش آزمایشگاهی
    Vojoudi E., Ebrahimi V., Ebrahimzadeh Bideskan Ar, Fazel Ar *
    Background And Objective
    Different organizers are involved in spinal cord development and differentiation by sending various messages. Specific glycoconjugates secreted from the cells of lateral wall of spinal cord can also act as neurogenesis and neural differentiation messengers. This study was carried out to determine the distribution of sugar compounds in the lateral walls of spinal cord during mice morphogenesis using lectin histochemistry method.
    Methods
    In this experimental study, sections of BALB/c mice from 10-16 embryonic days were fixed in formalin and then histological sections were prepared. Tissue samples for reaction to the glycoconjugates were incubated with DBA, OFA, GSA1B4 and MPA lectins. Alcian blue with pH equal 2.5 was used for background staining.
    Results
    DBA lectin did not react with the lateral wall of the spinal cord. MPA lectin showed severe reaction but consistent, especially in nerve fibers of the lateral wall of spinal cord. GSA1B4 lectin showed weak reaction in the cells and nerve fibers of the spinal cord, but severe reaction was clearly observed in blood vessels. OFA lectin showed severe reaction with α-L-Fucose terminal sugar in the lateral walls of the spinal cord in early stages of morphogenesis.
    Conclusion
    The most reaction in the lateral walls of the spinal cord was related to OFA, which reflects the importance of fucose terminal sugar by connecting (1→6) to the penultimate sugar N-acetyl-D-glocosamin (Glc-Nac) in the development of spinal cord. Due to severe reaction of GSA1B4 to blood vessels of spinal cord, use of this lectin for vascular studies, is recommended.
    Keywords: Development, Spinal Cord, Lectin, Histochemistry, OFA Lectin, Mouse
  • حجت عنبرا، رسول شهروز *، حسن ملکی نژاد، صادق سعادتی
    مقدمه
    فنیل هیدرازین یک ترکیب همولیتیک شناخته شده است که باعث ایجاد سمیت در گلبول های قرمز می گردد. مطالعه حاضر به منظور ارزیابی اثرات محافظتی احتمالی ژل رویال و ویتامین C در برابر آسیب های بافتی ناشی از فنیل هیدرازین در بیضه موش انجام شد.
    روش بررسی
    تعداد 64 موش نر بالغ به صورت تصادفی و به تعداد مساوی به هشت گروه تقسیم شدند. گروه اول سرم فیزیولوژی با دوز ml 1/0 به صورت داخل صفاقی دریافت کردند، گروه دوم فنیل هیدرازین با دوز gr100 mg/6 به صورت داخل صفاقی هر 48 ساعت دریافت نمودند، گروه سوم به همراه فنیل هیدرازین، ویتامین C با دوز mg/kg 250 به صورت روزانه و داخل صفاقی دریافت کردند. گروه چهارم به همراه فنیل هیدرازین، ژل رویال با دوز mg/kg 100 به صورت گاواژ روزانه دریافت کردند. گروه پنجم به همراه فنیل هیدرازین، ویتامین C و ژل رویال را با دوزهای مشابه گروه قبل دریافت کردند. گروه ششم ویتامین C، گروه هفتم ژل رویال و گروه هشتم ژل رویال و ویتامین C را با دوزهای مشابه گروه های قبل و بدون تزریق فنیل هیدرازین دریافت نمودند. پس از 35 روز نمونه های سرمی و بافتی تهیه و برای آزمایشات سرمی(تستوسترون، LH، FSH) و مطالعات هیستوشیمیایی(مالوری آزان، آلکالین فسفاتاز، Oil-Red-O ، PAS) مورد استفاده قرار گرفتند.
    نتایج
    نتایج نشان دهنده تغییرات هیستو شیمیایی بافت بیضه درگروه فنیل هیدرازین بود، که ژل رویال و ویتامین C توانستند تا حدودی این تغییرات را بهبود بخشند. همچنین آزمایشات سرمی نیز نشان دهنده کاهش معنی دار تستوسترون، FSH و LH بود که ژل رویال و ویتامین C توانستند از این کاهش جلوگیری کنند.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد ژل رویال و ویتامین C از طریق مهار رادیکال آزاد می توانند آسیب های بافتی و سرمی ناشی از فنیل هیدرازین را کاهش دهد.
    کلید واژگان: ژل رویال, ویتامینC, فنیل هیدرازین, هیستوشیمی, هورمون های جنسی
    H. Anbara, R. Shahrooz *, H. Malekinejad, S. Saadati
    Introduction
    Phenylhydrazine (PHZ) is a well-known hemolytic compound inducing intoxication in erythrocytes. Therefore, the present study aimed to evaluate the protective effects of royal jelly and vitamin C against phenylhydrazine-induced damages in mouse testicles.
    Methods
    In this study, 64 adult male mice were randomly and equally assigned to eight groups. The first group received normal saline (0.1ml) intraperitoneally. The second group received PHZ (6 mg/100 gr) intraperitoneally in 48-hour intervals. The third group received vitamin C (250 mg/kg/day) intraperitoneally perday a long with PHZ. The fourth group received royal jelly (100 mg/kg/day) through gavage. The fifth group received PHZ along with vitamin C and royal jelly in similar doses to the previous groups. The sixth group received only vitamin C, the seventh group recieved only royal jelly, and finally the eighth group received similar doses of vitamin C and royal jelly. After 35 days, serum and tissue samples were taken and used for histochemical (Mallory-Azan, Alkaline phosphatase, Oil red-O and PAS), and serum analyses (Testosterone, LH, FSH).
    Results
    The study results revealed the histochemical changes in testicular tissue of the phenylhydrazine group, in which vitamin C and royal jelly partly improved the changes. Furthermore, serum analyses demonstrated a significant decrease in testosterone, FSH and LH levels, which this decrease was diminished by royal jelly and vitamin C.
    Conclusions
    Royal jelly and vitamin C seem to have the potential to decrease serum and tissue damages induced by phenylhydrazine via restraining free radicals.
    Keywords: Histochemistry, Phenylhydrazine, Royal jelly, Sex hormones, Vitamin C
  • مهدی نیکبخت دستجردی، صدیقه شهید پورفلاح
    مقدمه
    TSLC1 (Tumor suppressor in lung cancer 1) یک پروتئین مهارکننده ی توموراست که غیر فعال شدن آن می تواند چسبندگی بین سلولی و نیز اتصال بین غشا و اسکلت سلولی را از بین ببرد و باعث بروز فنوتیپ بدخیم و متاستاز گردد. در این مطالعه بروز ژن TSLC1، در نمونه های بافت سرطانی و بافت سالم مجاور سرطان تخمدان توسط روش ایمونوهیستوشیمی بررسی شد.
    روش ها
    در این مطالعه از 60 نمونه ی سرطانی تخمدان و 60 نمونه از بافت سالم مجاور همان نمونه های توموری استفاده شد. بروز پروتئین TSLC1 با روش ایمونوهیستوشیمی بررسی شد. درصد سلول های رنگ آمیزی شده از مقاطع بافتی با استفاده از میکروسکوپ نوری و نرم افزار Motic Advanced Plus نسخه ی 2 بررسی شد.
    یافته ها
    حضور رنگ قهوه ای سیتوپلاسم همراه با رنگ قهوه ای غشا و یا بدون آن، هر دو برای بیان TSLC1 مثبت در نظر گرفته شد. بیان این پروتئین در بافت های سرطانی در مقایسه با بافت های سالم مجاور به طور معنی داری کاهش یافته بود (001/0 > P). همچنین کاهش بیان این پروتئین از لحاظ آماری به طور معنی داری با متاستاز به غدد لنفاوی (028/0 = P) و مراحل (Stage) پیشرفته تر تومور (032/0 = P) مرتبط بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به کاهش بروز پروتئین TSLC1 در نمونه های سرطانی نسبت به نمونه های سالم در این مطالعه، بیان پروتئین TSLC1 ممکن است با پاتوژنز سرطان تخمدان ارتباط داشته باشد. از طرف دیگر کاهش بروز پروتئین TSLC1 می تواند در تهاجمی تر کردن رفتار کارسینومای تخمدان موثر باشد. بنابراین، این پروتئین به عنوان یک مارکر مولکولی تشخیصی برای بیماران با کارسینومای تخمدان می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: سرطان تخمدان, ایمونوهیستوشیمی, ژن مهارکننده ی تومور
    Mehdi Nikbakht Dastjerdi, Sedigheh Shahid, Poorfallah
    Background
    TSLC1 is a tumor suppressor protein its inactivation destroy the intracellular adhesion and connection between the membrane and cytoskeleton tend to malignant phenotype and metastasis. In this study، the expression of TSLC1 was examined in normal and cancerous ovarian cancer specimens.
    Methods
    60 samples of ovarian cancer and 60 adjacent normal tissues from the same tumor samples were studied. TSLC1 protein expression was evaluated by immunohistochemistry method. Percentage of cells stained from each tissue sections was checked with light microscope and Motic Advanced Plus 2 software.
    Findings
    The presence of brown cytoplasmic membrane، with or without brown membrane، was considered positive for TSLC1 expression. Protein expression in tumor tissue was significantly reduced compared to adjacent normal tissues (P < 0. 001). The reduction of protein expression was associated with lymph node metastasis (P = 0. 028) and more advanced tumor stages (P = 0. 032).
    Conclusion
    According to the reduced expression of TSLC1 protein in tumor compared to normal samples in this study، expression of TSLC1 protein may be related to ovarian cancer pathogenesis. On the other hand، reduced expression of TSLC1 protein can cause ovarian carcinoma to become aggressive. So، this protein can be used as a diagnostic molecular marker for patients with ovarian carcinoma.
    Keywords: Ovarian cancer, TSLC1, Tumor suppressor gene, Immuno, histochemistry
  • Fatemeh Atabaki Pasdar, Alireza Khooei, Alireza Fazel, Mahmoud Mahmoudi, Fatemeh Tavassoli
    Background
    Hydatidiform moles carry a significant risk for developing persistent gestational trophoblastic disease. Lectins are useful tools to identify cellular glycosylation pattern and changes in glycosylation that occur during growth, development, differentiation and also, during disease states..
    Objective
    Considering the changes in glycosylation that occur during cell proliferation, differentiation and transformation, the aim of present study was to evaluate the sugar chain expression in hydatidiform mole by using HRP-conjugated lectins..
    Materials and Methods
    Lectin histochemistry with a panel of HRP-conjugated lectins comprising SBA, PNA, VVA, UEA-1, LTA, GS-І (B4) and WGA were performed in 20 molar (partial & complete moles) formalin-fixed, paraffin-embedded tissue samples..
    Results
    The partial and complete moles generally showed similar reactivity with all used lectins. None of lectins, reacted with villous cytotrophoblasts, whereas 4 of 7 lectins comprising WGA, LTA, UEA-І and PNA (after pretreatment with neuraminidase) showed a moderate to strong reactivity with villous syncytiotrophoblasts in both partial and complete hydatidiform moles. The villous stroma reacted with all used lectins except VVA..
    Conclusions
    Our histochemical findings showed a relatively heavy glycosylation of syncytiotrophoblasts of both partial and complete molar tissues, which was prominent in apical portion. This may play a role in their capacity to increased trophoblastic proliferation..
    Keywords: Hydatidiform Mole, Lectins, Histochemistry, Carbohydrates
  • Fatemeh Atabaki Pasdar, Alireza Khooei, Alireza Fazel, Mahmoud Mahmoudi, Mohammad Reza Nikravesh, Mohammad Khaje Delui
    Objective
    Distinction of hydatidiform moles from non-molar specimens and subclassification of hydatidiform moles as complete and partial are important for clinical practice, but diagnosis based solely on histomorphology suffers from poor interobserver reproducibility. Nowadays, pathologists rely on molecular techniques, however these methods are technically difficult, relatively expensive, and time consuming, and cannot be applied in all laboratories. Therefore, a relatively easy, time- and cost-effective ancillary tool, would be helpful. This study aimed to assess the role of lectins in differential diagnosis of molar placentas.
    Materials And Methods
    Lectin histochemistry with a panel of HRP-conjugated lectins comprising SBA, DBA, MPA, PNA, VVA, UEA-1, LTA, GS-І (B4), and WGA were performed in 20 non-molar (hydropic and non-hydropic spontaneous abortions) and 20 molar (partial and complete moles), formalin-fixed paraffin-embedded tissue samples. On the basis of staining intensity, sections were graded and Kruskal-Wallis non-parametric statistical test was used to compare differences between samples.
    Results
    There was a significant difference between the reactivities of LTA and UEA-І with syncytiotrophoblasts of molar and non-molar specimens (P<0.001). These lectins generally showed a moderate reactivity with syncytiotrophoblasts of molar group but did not react with this cell population in non-molar group. Furthermore, WGA showed relatively increased reaction with syncytiotrophoblasts of molar tissues compared with abortions, however, this did not reach to statistical significance (P=0.07). No major differences were seen in other lectins reactivities between the studied groups.
    Conclusion
    The present study showed that UEA-1 and LTA lectins may be used as cytochemical probes in differentiating molar from non-molar placentas, but did not differentiate partial moles from complete moles.
    Keywords: Diagnosis, Histochemistry, Hydatidiform mole, Lectins, Spontaneous abortion
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال