جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "mental rumination" در نشریات گروه "پزشکی"
-
زمینه و هدف
از این رو هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی زنان مطلقه سرپرست خانوار می باشد.
مواد و روش هاروش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گروه گواه و جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه سرپرست خانوار در شهر اصفهان در سال 1402 که به روش نمونه گیری دردسترس 45 نفر انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه درمان پذیرش و تعهد 15 نفر و گروه درمان فراتشخیصی 15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. سپس به گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد 8 جلسه 90 دقیقه ای و به گروه آزمایش درمان فراتشخیصی هم 8 جلسه 90 دقیقه ای ارائه شد. برای گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه نشخوار ذهنی نولن - هوکسما و مورو (1991) و پرسشنامه فرسودگی هیجانی مسلش و جکسون (1981) بود. داده ها به وسیله روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هانتایج نشان داد، تفاوت معناداری را بین میانگین نمرات پس آزمون و آزمون پیگیری متغیر نشخوار ذهنی و میانگین نمرات پس آزمون فرسودگی هیجانی وجود ندارد و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری را نسبت به درمان فراتشخیصی بر کاهش نشخوار ذهنی و نگرانی زنان مطلقه سرپرست خانوار داشت.
نتیجه گیریدرمان پذیرش و تعهد و درمان فراتشخیصی با آموزش روش های مناسب برخورد با موضوعات هیجانی، راهبردهای سازگارانه زنان مطلقه سرپرست خانوار برای تنظیم هیجانات را افزایش داده و باعث ارتقاء سطح سلامت روانی و کاهش نشخوار ذهنی و فرسودگی هیجانی شده اند و همین موجب تجربه کمتر اختلالات فیزیولوژیکی و هیجانی شده است
کلید واژگان: درمان فراتشخیصی, درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد, نشخوار ذهنی, فرسودگی هیجانی, زنان مطلقه سرپرست خانوارAim and BackgroundThe purpose of the present study was to compare the effectiveness of meta-diagnostic therapy and therapy based on acceptance and commitment on mental rumination and emotional exhaustion of divorced female heads of households.
Methods and Materials:
semi-experimental research method with a pre-test, post-test and follow-up design with two experimental groups and a control group and a statistical population including all divorced female heads of the household in Isfahan city in 1402, which was selected by available sampling method of 45 people And they were randomly placed in two experimental groups (acceptance and commitment treatment group of 15 people and extra diagnostic treatment group of 15 people) and control group (15 people). Then, 8 sessions of 90 minutes were given to the experimental group of acceptance and commitment therapy, and 8 sessions of 90 minutes were given to the experimental group of extra diagnostic therapy. In addition, there was no intervention for the control group. Data collection tools included Nolen-Hoeksema and Moro (1991) mental rumination questionnaire, Maslach and Jackson (1981) emotional exhaustion questionnaire. The data was analyzed by the statistical method of analysis of variance with repeated measurements.
FindingsThe results showed that there was a significant difference between the mean scores of the post-test and the follow-up test of the variable of mental rumination and the mean scores of the post-test of emotional exhaustion, and the treatment based on acceptance and commitment was more effective than the extra-diagnostic treatment on reducing Divorced women had mental rumination and worry.
ConclusionsAcceptance and commitment therapy and transdiagnostic therapy by teaching appropriate methods of dealing with emotional issues have increased the adaptive strategies of divorced female heads of households to regulate emotions and have improved the level of mental health and reduced mental rumination and emotional exhaustion, and this has led to the experience there are fewer physiological and emotional disorders.
Keywords: Transdiagnostic Therapy, Therapy Based On Acceptance, Commitment, Mental Rumination, Emotional Exhaustion, Divorced Women Head Of Household -
نشریه آنستزیولوژی و مراقبتهای ویژه ایران، سال چهل و پنجم شماره 4 (پیاپی 120، زمستان 1401)، صص 39 -48
جراحی زیبایی و ترمیمی پلاستیک به یک تخصص جراحی اطلاق می شود که شامل اعمال جراحی صورت و بدن می شود و شامل بهبود بخشیدن به اجزای بدن از طریق شیوه های تهاجمی(مثل ابدومینوپلاستی،راینوپلاستی) و شیوه های کمتر تهاجمی (مثل تزریق ژل و چربی)است، این نوع از جراحی به سرعت در حال رشد و افزایش است و در فاصله ی زمانی سال های 2015 تا2019 تعداد این اعمال در سراسر جهان از 20.1میلیون به 25 میلیون نفر افزایش یافته و همچنین کشور ایران در سال 2013 بعد ازبرزیل مکزیک و امریکا رتبه ی چهارم در میزان جراحی زیبایی را داشت. (1) در سطح جهانی، جذابیت فیزیکی زنان به عنوان یک ویژگی مطلوب در نظر گرفته می شود، و زنان عمدتا بر اساس ظاهر فیزیکی آنها، به میزان بسیار بیشتری نسبت به مردان، مشاهده و ارزیابی می شوند(2) و طبق امار ها حدود 90 درصد از کاندید های جراحی زیبایی بانوان هستند(3)،امروزه جراحی زیبایی دیگر فقط در اختیار افراد ثروتمند و مشهور یا افراد دارای اختلال روانی نیست. مردان و زنان، پیر و جوان و افراد دارای موقعیت های اجتماعی-اقتصادی متفاوت دست به ان میزنند(4) اگرچه این اعمال غالبا در بهبود وضعیت ظاهری مفید هستند اما تحقیقات نشان داده که علاوه بر مشکلات جسمی و عوارض بعد از عمل ،این اعمال عوارض روحی و روانی نیز برای کاندید های خود دارند(5) و اولین واکنش قابل پیش بینی در افراد متقاضی جراحی زیبایی ضربه روان است که میتواند حالتی چون یاس افسردگی و نشخوار ذهنی در پی داشته باشد(6)
کلید واژگان: جراحی, رضایت مندیThe present study was conducted with the aim of investigating the mediating role of body satisfaction on mental rumination and attitude towards cosmetic surgery. In order to achieve the goals of this research, the researchers selected 205 women from among all the patients who referred for cosmetic surgery to the hospitals of Qom using a simple sampling method, and to complete the questionnaires of attitude towards cosmetic surgery by Donald et al. (2018), rumination questionnaire. The thought of Hoeksma and Maro (1991) and Ten-Fisher test questionnaire (1970) were discussed. Amos software was used for data analysis. The results were obtained as follows: mental rumination and body satisfaction have a correlation coefficient of -0.43, mental rumination and attitude towards cosmetic surgery have a correlation coefficient of 0.49, and body satisfaction and attitude towards cosmetic surgery have a correlation coefficient of -0.37; This means that with the increase of mental rumination, body satisfaction decreases significantly and the desire to perform cosmetic surgery increases, and body satisfaction has an inverse and significant relationship with the attitude towards cosmetic surgery. The hypothesis of the current research was confirmed .
Keywords: Body Satisfaction, Mental Rumination, Attitude Towards Cosmetic Surgery -
زمینه و هدف
بیماری های قلبی عروقی شایع ترین علت مرگ و میر در اکثر کشورهای جهان هستند. آمار نشان می دهد یک سوم سکته های قلبی به مرگ منجر می شود و در دو سوم دیگر افراد بهبودی کامل حاصل نمی کنند. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان هیجان مدار بر نشخوار ذهنی بیماران قلبی عروقی شهر اصفهان بود.
روش کارپژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل بیماران قلبی عروقی بستری در بیمارستان قلب و عروق شهید چمران اصفهان در زمستان 1401 به تعداد 380 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 45 نفر از آنها انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. سپس بیماران گروه آزمایش 1 تعداد 8 جلسه 90 دقیقه ای کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه آزمایش 2 تعداد 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان هیجان مدار دریافت کردند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه نشخوار ذهنی (نولن هوکسما و دیویس مورو، 1991) و مصاحبه بالینی کوتاه بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر روی یک عامل تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد هر دو روش مداخله به یک اندازه روی کاهش میانگین نمرات نشخوار ذهنی بیماران تاثیر داشتند (01/0>P).
نتیجه گیرینتیجه گیری شد که می توان از هر دو روش مداخله به عنوان درمان مکمل برای بهبود بیماران قلبی عروقی استفاده کرد.
کلید واژگان: ذهن آگاهی, درمان هیجان مدار, نشخوار ذهنی, بیماران قلبی عروقیBackground & AimsCardiovascular diseases are the most common cause of death in most countries of the world. Statistics show that one-third of heart attacks lead to death, and in the other two-thirds, people do not recover completely. This statistic exists more or less in Iran as well, and imposes significant costs on individuals, families, health care system and society every year (1). Coronary artery diseases are the most important cardiovascular disorder and a major health problem in developing and industrialized countries. This disease is a type of insufficiency in the coronary arteries of the heart, which ultimately leads to a decrease and disturbance in the blood flow of the myocardium of the heart, and the stoppage of the blood flow of the myocardium causes a disturbance in the action of the heart muscle (2). In addition to the fact that cardiovascular diseases are considered as one of the most severe physical diseases, these patients also have special conditions in terms of psychological and personality. The results of various researches indicate that in addition to the presence of some personality traits that have an impact on the development of heart diseases, a number of cognitive characteristics can also act as the underlying, perpetuating or aggravating factors of these diseases. In this context, research findings show that heart patients are different from healthy people in terms of some cognitive variables such as hostility, cognitive flexibility, experiential avoidance, self-efficacy and self-control. In addition, these findings indicate that cardiovascular patients suffer from relatively high depression, anxiety and worry, which in turn causes mental rumination among them (4). Experimental evidence shows that engaging in mental rumination can lead to increased anxiety and irrational beliefs about oneself (8, 9). Since the cardiovascular patient during his physical illness, his activities are limited and he cannot show his usual abilities, therefore he becomes psychologically vulnerable and suffers from stress, anxiety, anger, depression and mental crisis. to be On the other hand, because medical treatments alone cannot lead to complete recovery of cardiovascular diseases, therefore, trainings and interventions based on psychosocial care, empowering patients in their efforts for self-care and revealing psychological obstacles to achieve Favorable medical and psychosocial outcomes seem essential. For this reason, during the last two decades, the need to perform psychological interventions to deal with psychological problems caused by cardiovascular diseases has been more and more noticed (17). Since research findings indicate that cardiovascular patients have a weaker state in terms of mindfulness and emotion regulation than healthy people, so if the interventions used for these patients can be focused on such characteristics, the results will be much stronger. it has. For this reason, the purpose of the present study was to compare the effectiveness of the mindfulness based stress reduction and emotion- focused therapy on the mental rumination of cardiovascular patients in Isfahan city.
MethodsThe research was conducted using a semi-experimental method with a pre-test, post-test and follow-up design along with a control group. The statistical population included 380 cardiovascular patients admitted to Shahid Chamran Cardiovascular Hospital in Isfahan in the winter of 2023, and 45 of them were selected by purposive sampling and randomly assigned to 2 experimental groups and one control group.. Then the patients of the experimental group (1) received 8 90-minute sessions of mindfulness-based stress reduction program and the experimental group (2) received 8 90-minute sessions of emotion-focused therapy. The measuring tool of the research was the mental rumination questionnaire (Nolen-Hoeksma and Davies-Morrow, 1991) and a short clinical interview which was completed in three stages. Research data were analyzed using variance analysis with repeated measures on one factor (mixed design).
ResultsThe results of the research showed that the average scores of mental rumination in the pre-test, post-test and follow-up times were significantly different from each other. So that it was found that the average scores of mental rumination in the post-test and follow-up stages were significantly reduced compared to the pre-test stage (P<0.01), but no significant difference was observed between the average scores of the post-test and follow-up stages (P<0.01). . In this way, it was found that the mean scores of mental rumination in the post-test and follow-up phase decreased compared to the pre-test phase and this decrease is stable. Also, the intergroup effects showed that there was a significant difference between the mean mental rumination scores of the experimental and control groups with each other (P<0.01) and the effect coefficient was 0.256, which shows that about 26% reduction in mental rumination scores was caused by Interventions have been provided. The pairwise comparison also showed that the mean scores of mental rumination of the experimental groups were significantly lower than the control; In addition, the average mental rumination scores of the two intervention methods did not show any significant difference, and the effectiveness of both methods on reducing the average mental rumination scores of the patients was the same.
ConclusionThe results of the research showed that both methods of stress reduction based on mindfulness and emotion-focused therapy have the necessary capacity and ability and were able to affect the reduction of mental rumination in cardiovascular patients. Mindfulness was able to provide the conditions for change through the modification of cognition-emotion-behavior cycles. Since mental rumination is a cognitive variable and is directly related to the way a person perceives the condition of his illness and his life, therefore, mindfulness interventions provided the conditions to adjust and reduce it by creating positive marketization. On the other hand, because the main function of emotion-focused therapy is on the topic of emotion and it considers emotion as the basis of adaptation, therefore it helped patients to process complex situational information permanently and continuously and automatically in the direction of activities according to their needs. Take your own important steps. It seems that these two methods of intervention eventually led to improvement in emotional regulation and improvement in cognitive processes with two different effect mechanisms, which in turn resulted in a reduction in mental rumination in cardiovascular patients. In other words, because both methods of mindfulness based reduction stress and emotion-focused therapy are considered as bottom-up treatments, during which, by focusing directly on primary emotions, they make it possible to absorb negative thoughts and reduce the number of negative cycles, and therefore They cause a decrease in emotional and behavioral reactivity, therefore, the conditions for improving the patients' mental rumination were obtained. Finally, it was concluded that the stress reduction program based on mindfulness and emotion-oriented therapy can be used as a complementary treatment for cardiovascular patients.
Keywords: Mindfulness, Emotion-Focused Therapy, Mental Rumination, Cardiovascular Patients -
زمینه و هدف
در افراد دارای فشارخون بالا ویژگی های روان شناختی متعددی قابل بحث است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی فراشناخت درمانی بر نشخوار ذهنی و تنظیم هیجان و علایم روان تنی بیماران زن با تشخیص فشارخون بالا در بهداشت و درمان صنعت نفت شمال غرب انجام شد.
روش بررسیروش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری را تمامی زنان مبتلا به فشارخون بالا، مراجعه کننده به درمانگاه بهداشت و درمان صنعت نفت شمال غرب کشور در سال 1399 تشکیل دادند. از بین جامعه آماری، سی نفر داوطلب براساس ملاک های ورود وارد مطالعه شدند و به روش تصادفی در گروه آزمایش (پانزده نفر) و گروه گواه (پانزده نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت ده جلسه مداخله فراشناخت درمانی را به صورت گروهی دریافت کرد؛ اما برای گروه گواه مداخله ای ارایه نشد. ابزارهای اندازه گیری متغیرها، مقیاس پاسخ های نشخواری (نولن-هوکسما و مارو، 1991) و مقیاس شکایات روان تنی (تاکاتا و ساکاتا، 2004) و مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی (گراتز و رویمر، 2004) بود. داده ها با آزمون های مجذورخی، تی مستقل، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 0٫05 با نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد، در گروه آزمایش درمقایسه با گروه گواه، میانگین نمرات متغیرهای عدم پذیرش هیجان ها، فقدان آگاهی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردهای هیجانی، علایم روان تنی و نشخوار ذهنی در مراحل پس آزمون و پیگیری به طور معناداری کمتر از پیش آزمون بود (0٫05>p)؛ اما بین میانگین نمرات مراحل پیگیری و پس آزمون تفاوت معناداری در متغیرهای مذکور مشاهده نشد که حاکی از تداوم اثربخشی مداخله در مرحله پیگیری بود (0٫05<p).
نتیجه گیریدرمان فراشناختی ازطریق راهبردهایی چون تمرین ذهن آگاهی انفصالی، تمرین به تعویق انداختن نشخوار ذهنی، بررسی عقاید مثبت، ادامه دادن به چالش با عقاید مثبت و شناسایی عقاید منفی موجب کاهش دشواری در تنظیم هیجان و نشخوار فکری و علایم روان تنی می شود.
کلید واژگان: فراشناخت درمانی, نشخوار ذهنی, تنظیم هیجان, علائم روان تنی, فشارخون بالاBackground & ObjectivesHigh blood pressure is one of the most common chronic diseases and the world's third leading cause of death. More than one in five adults worldwide have high blood pressure. Primary hypertension is thought to be caused by psychological and physiological factors. Psychophysiological factors include rumination, emotion regulation, and psychosomatic symptoms. Metacognitive therapy is an emerging therapy that emphasizes reducing ineffective cognitive processes and facilitating metacognitive processing instead of focusing on the content of thinking. The main goal of metacognitive therapy is to enable patients to interact with their thoughts differently, develop flexible metacognitive control and awareness, and prevent processing through worry, rumination, and threatening feminism. This study aimed to determine the effectiveness of metacognitive therapy on mental rumination, emotion regulation, and psychological symptoms of female patients with high blood pressure in the health care clinic of the northwestern oil industry.
MethodsThe research method was quasi–experimental with a pretest–posttest with a 3–month follow–up design with a control group. The statistical population was all female patients with hypertension referred to the northwestern oil industry health clinic in 2020. From the above population, 30 people were selected by the available sampling method and randomly assigned to experimental (15 people) and control (15 people) groups. The inclusion criteria include satisfaction with participating in group meetings, no substance abuse, and minimum diploma education. The age range was 40–55 years, and the exclusion criteria were the absence of more than two sessions in the experimental group and non–participation and cooperation during the sessions. The experimental group underwent metacognitive therapy for 10 sessions, and the control group received no intervention. Measuring instruments were Ruminative Response Scale (Nolen–Hoeksema & Morrow, 1991), Psychosomatic Complaints Scale (Takata & Sakata, 2004), and the Difficulties in Emotion Regulation Scale (Gratz & Roemer, 2004). Data analysis using descriptive statistics indicators, including mean and standard deviation, and inferential statistics, including the Chi–square test, independent t test, and analysis of variance with repeated measurements, was done in SPSS software version 22. The significance level of the tests was considered 0.05.
ResultsThe results showed that in the experimental group compared to the control group, the mean scores of the variables of non–acceptance of emotions, lack of emotional awareness, limited access to emotional strategies, psychosomatic symptoms, and mental rumination in the posttest and follow–up stages were significantly lower than the pretest (p<0.05). However, no significant difference was observed between the mean scores of the follow–up and posttest stages in the mentioned variables, indicating the intervention's continued effectiveness in the follow–up stage (p>0.05).
ConclusionAccording to the findings, metacognitive therapy through strategies such as practicing disconnected mindfulness, delaying mental rumination, examining positive beliefs, continuing to challenge positive beliefs, and identifying negative beliefs reduces the difficulty in regulating emotion and rumination and psychosomatic symptoms.
Keywords: Metacognitive therapy, Mental rumination, Emotion regulation, Psychosomatic symptoms, Hypertension -
بیماری کووید-19 یک سری اضطرارهایی در حوزه بهداشت و جامعه ایجاد کرد که این موضوع می تواند به دلیل مورد تهدید قرار گرفتن آزادی و اختیار فرد، واکنش روانی های مختلفی را در افراد بروز دهد. هدف از این پژوهش رهنمون ساختن توجه متخصصان سلامت و روانشناسی به موضوع واکنش روانی کرونا و پیامدهای روانشناختی آن بر سلامت افراد جامعه بوده است. در این پژوهش مروری، از مقالات چاپشده در مجلات فارسی و انگلیسی موجود در پایگاههای اطلاعاتی؛ ProQuest، Pubmed، Elsevier، ISI، Scopus، Medex، Direct Science،Springer Civilica و Google Scholar مرتبط با چند سال اخیر استفاده شد. جستجوی مقالات با استفاده از واژههای کلیدی؛ سبک های دلبستگی، نشخوار ذهنی و کرونا؛ معادل های لاتین آن هاAttachment Styles Psychological Reaction, Covid-19 Mind Rumination انجام گرفت. فرایند انتخاب مقالات براساس این راهبرد انجام شد و در نهایت پس از غربالگری عنوان و چکیده، مواد و روشها و نتایج و پس از مطالعه و بررسی متن کامل، 44 مقاله واجد معیارهای ورود به مقاله شناخته شدند. یافتهها نشان داد که دو سبک دلبستگی ناایمن(دلبستگی اجتنابی و اضطرابی) باعث افزایش واکنشهای روانی منفی در افراد میشود و نشخوار ذهنی و نگرانیها در افراد هم به دلیل نوظهور بودن این ویروس، افزایشیافته و موجب بروز واکنشهای روانی منفی میگردد. در نهایت؛ پیشنهاد میشود با یکسری آموزشها در جهت شناخت سبک دلبستگی ناسالم در افراد مضطرب و همچنین با مدیریت نشخوار ذهنی افراد در معرض کرونا میتوان واکنش روانی آنها را در برابر کرونا کاهش داد.
کلید واژگان: سبک های دل بستگی, نشخوار ذهنی, واکنش های روانی به کروناCovid-19 disease has created a series of emergencies in the field of health and society, which can cause different psychological reactions in individuals due to the threat to their freedom and authority. The purpose of this study was to direct the attention of health and psychological experts to the issue of coronary psychological response and its psychological consequences on the health of people in the community. In this review study, articles published in Persian and English journals available in databases; Google, Scholar, ProQuest, Pubmed, Elsevier, ISI, Scopus, Medex, Direct Science, Springer and CIVILICA were used in recent years. Search for articles using keywords; Attachment styles, rumination and corona; Their Latin equivalents were Attachment Styles, Psychological Reaction, Covid-19 Mind Rumination. The article selection process was performed based on this strategy, and finally, after screening the title and abstract, materials, methods and results, and after studying and reviewing the full text, 31 articles were identified as eligible for inclusion in the article. Findings showed that two styles of insecure attachment (avoidant attachment and anxiety) increase negative psychological reactions in individuals and mental rumination and worries in individuals due to the emergence of this virus, increase and cause negative psychological reactions. To be. Eventually; It is suggested that with a series of trainings to recognize the unhealthy attachment style in anxious people, as well as by managing the rumination of people exposed to corona, their psychological response to corona can be reduced.
Keywords: attachment styles, mental rumination, psychological reactions to Covid-19 -
مقدمه
آرتریت روماتویید شایع ترین بیماری التهابی مفاصل است که علاوه بر ناتوانی جسمی، آشفتگی های روانی به میزان زیادی در این بیماران دیده می شود. نشخوار فکری یکی از مشکلاتی است که بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید با آن درگیر هستند و از عواملی که تاثیر زیادی بر آن می گذارد می توان به ادراک درد و ناتوانی عملکردی بیماران اشاره کرد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ادراک درد و ناتوانی عملکردی در پیش بینی نشخوار فکری زنان مبتلا به آرتریت روماتویید شهر خرم آباد بود.
مواد و روش هاطرح پژوهش رابطه ای از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به آرتریت روماتویید شهر خرم آباد در سال 1398 بود. حجم نمونه شامل 120 نفر به صورت در دسترس از بین زنان مبتلا به روماتیسم انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های نشخوار فکری، ادراک درد و ناتوانی عملکردی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (همبستگی و رگرسیون) از نرم افزار SPSS 24 استفاده شد.
یافته هانتایج به دست آمده نشان داد که 44 درصد نشخوار فکری زنان مبتلا به آرتریت روماتویید از طریق ادراک درد و ناتوانی عملکردی قابل پیش بینی است.
نتیجه گیریادراک درد و ناتوانی عملکردی رابطه مثبت و معناداری با نشخوار فکری زنان روماتیسمی دارد و نقش نسبتا تعیین کننده ای در کاهش نشخوار فکری این بیماران دارد. از این رو جهت کاهش نشخوار فکری بیماران مبتلا به آرتریت روماتویید، می توان ادراک درد و ناتوانی عملکری در زنان مبتلا به آرتریت را کاهش داد.
کلید واژگان: نشخوار فکری, ادراک درد, ناتوانی عملکردی, زنان, آرتریت روماتوئیدIntroductionRheumatoid arthritis is the most common inflammatory disease of the joints and in addition to physical disability, mental disorders are very common in these patients. mental rumination is one of the problems that patients with rheumatoid arthritis face, and one of the factors that has a great impact on it is the perception of pain and functional dysfunction of patients. Therefore, the aim of this study was to investigate the role of pain perception and functional disability in predicting the mental rumination of women with rheumatoid arthritis in Khorramabad.
Materials and MethodsThe research design was correlational. The statistical population included all women with rheumatoid arthritis in Khorramabad in 1398. Sample size including 120 people were selected from among women with rheumatism. The tools used in this study were mental rumination questionnaires, pain perception and functional disability. Descriptive statistics (mean and standard deviation) and inferential (correlation and regression) methods of SPSS 24 software were used to analyze the data.
ResultsThe results showed that 44% of womenchr('39')s mental rumination with rheumatoid arthritis can be predicted through pain perception and functional disability.
ConclusionPerception of pain and functional disability has a positive and significant relationship with mental rumination in rheumatoid arthritis women and has a relatively decisive role in reducing the mental rumination of these patients. Therefore, in order to reduce the mental rumination of patients with rheumatoid arthritis, it is possible to reduce the perception of pain and functional disability rheumatoid arthritis women.
Keywords: mental rumination, Pain Perception, Functional Disability, Women, Rheumatoid Arthritis -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال شصت و دوم شماره 8 (پیاپی 167، بهمن و اسفند 1398)، صص 1945 -1959مقدمه
محققان در دهه های اخیر علاقه زیادی به بررسی عوامل شناختی در بیماران وسواسی پیدا کردند؛ طرحواره درمانی یکی از رویکردهای درمانی موثر در حیطه های مختلف است. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر نشخوارهای ذهنی و اضطراب بیماران وسواسی بود
روش کارروش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی افراد مبتلا به وسواس منقطه 1 تهران تشکیل دادند. از طریق فراخوان و مراجعه به کلینیک های روانشناسی منطقه 1 شهر تهران، 30 نفر مبتلا به وسواس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند؛ بدین ترتیب ابتدا پرسشنامه های نشخوارهای ذهنی و اضطراب به عنوان پیش آزمون اجرا شد سپس گروه آزمایش تحت طرحواره درمانی به مدت 10 جلسه قرار گرفتند و در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده های پژوهش با استفاده از کورایانس مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایجنتایج کواریانس نشان داد که طرحواره درمانی بر کاهش نشخوارهای ذهنی و اضطراب بیماران وسواس تاثیر مثبت و معنی داری دار (0/001 ≤p).
نتیجه گیریبا استفاده از رویکرد طرحواره درمانی می توان نشخوارهای ذهنی و اضطراب بیماران مبتلا به اختلال وسواس را کاهش داد.
کلید واژگان: طرحواره درمانی, نشخوارهای ذهنی, اضطراب, بیماران وسواسیIntroductionIn recent decades, researchers have become increasingly interested in examining cognitive factors in obsessive-compulsive patients; schema therapy is one of the most effective therapeutic approaches in various domains. The purpose of this study was to determine the effectiveness of schema therapy on the rumination and anxiety of obsessive-compulsive patients.
Materials and MethodsThe present study was a quasi-experimental study with pretest-posttest design with control group. The statistical population of this study consisted of all individuals with OCD 1 in Tehran. Through recall and referral to psychology clinics in district 1 of Tehran, 30 patients with obsessive-compulsive disorder were selected and randomly assigned into two groups of experimental and control. Then the experimental group underwent 10 sessions of Schema Therapy and at the end of both groups the post-test was performed.
ResultsThe results of covariance showed that schema therapy had a positive and significant effect on reducing rumination and anxiety in obsessive-compulsive patients (p≤0.001).
ConclusionSchema therapy can reduce the rumination and anxiety of patients with obsessive-compulsive disorder.
Keywords: Schema therapy, Mental Rumination, Anxiety, Obsessive-Compulsive Patients -
مساله ی نگرانی، باورهای منفی، نشخوار ذهنی و انعطاف پذیری حث مهمی در پدیده ی وسواس به شمار می رود. در نگرانی معمولا به عنوان یک راهبرد مقابله ای در پاسخ به افکار مزاحم فعال می شود. زمانی که باورهای منفی فعال می شوند، فرد نگران اندیشی را به صورت عمل منفی ارزیابی می کند، یعنی درباره نگرانی، نگران می شود. نشخوار ذهنی مشابه نگرانی است، با این تفاوت که نشخوار ذهنی بر احساسات بد تجارب گذشته تمرکز دارد. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی مولفه های فرانگرانی، نشخوار فکری و انعطاف پذیری ذهنی با اختلالات طیف وسواس بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، از بین کارمندان ستادی دانشگاه علوم پزشکی قزوین؛ 76 نفر بصورت نمونه ی در دسترس انتخاب و از نظر نشخوار ذهنی- تامل، مهارتهای ذهن آگاهی، وسواس، رفتار ذخیره ای، موکنی ، دستکاری و کندن پوست و وسواس فکری عملی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل همبستگی چندگانه (کانونی) و رگرسیون چندگانه نشان داد که بین مولفه فرانگرانی، نشخوار فکری و انعطاف پذیری ذهنی با وسواس جبری، و مولفه ی فرانگرانی با وسواس احتکار و بدشکلی بدن رابطه معناداری وجود دارد. پیشنهاد می شود درمانگران و متخصصان با برنامه های آموزشی که متضمن تغییر باورهای فراشناختی ناکارآمد است، از بروز رفتارهای وسواسی در سایر اختلالات طیف وسواس که آسیب های روانی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی جدی به دنبال دارد، پیشگیری کنند.
کلید واژگان: فرانگرانی, نشخوارفکری, انعطاف پذیری ذهنی, اختلالات طیف وسواسWorry, negative beliefs, rumination and flexibility are important topics in the phenomenon of obsessive-compulsive disorder. Worries are usually activated as a coping strategy in response to the disturbing thoughts. When negative beliefs are activated, a worried person evaluated a thought in a negative manner that is worried about worry. Rumination is similar to worry, with the difference that rumination focuses on the bad feelings of past experiences. The purpose of this research is to investigate the relationship between the components of meta-worry, mental rumination and mental flexibility with obsessive spectrum disorder. For this aim, in the descriptive - correlation research among all staff of Medical Sciences University of Qazvin, 76 people were selected by convenience sampling method and were tested in terms of mental rumination, contemplation, mindfulness, obsessive-compulsive, custodial, muscular, skin manipulation and practical obsessive-compulsive skills. According to multiple correlation analysis method (focal correlation) and multiple regression, there is a significant relationship between component of meta-worry, mental rumination and mental flexibility with obsessive-compulsive disorder and meta-worry component with obsessive compulsive and body deformity. It is suggested that therapists and specialist with educational programs that involve modifying and changing the meta-cognitive beliefs ineffective will result in the emergence and continuation of obsessive-compulsive behaviors in other obsessive-compulsive disorders that are seriously related to psychological, familial, social and economic harm. Followed, prevented.
Keywords: Meta-worry, Mental rumination, Mental flexibility, Obsessive spectrum disorder (
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.