جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "s. cerevisiae" در نشریات گروه "پزشکی"
-
زمینه و اهداف
پسودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن مهم در همه جا و به ویژه شایع در بیمارستان است. اگزوتوکسین A کدگذاری شده توسط ژن exoA در پاتوژنز این باکتری نقش دارد. امروزه پروبیوتیک ها به طور گسترده در درمان و پیشگیری از بیماری ها استفاده می شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر ساکارومایسس سرویزیه S3 بر بیان ژن exoA انجام شد.
مواد و روش کاررویی S. cerevisiae و لیز تهیه شد. کمترین غلظت بازدارنده (sub-MIC) عصاره ها برای P. aeruginosa PAO1 استفاده شد. سطح بیان exoA با روش Real-time PCR اندازه گیری شد.
یافته هاعصاره لیزات اثر کاهشی بر بیان ژن توکسین داشت، اما بر خلاف لیز، مایع رویی اثر افزایشی بر بیان ژن داشت.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان می دهد ویروس های پاپیلومای ژنوتیپ 16 و18 فراوان ترین ژنوتیپ در درجات مختلف ضایعات بافتی دهانه رحم است. هم چنین شناسایی دو ژنوتیپ کم خطر 6 و 53 در ضایعات بافتی میتواند نشان دهنده اهمیت ژنوتیپ های کم خطر در برنامه های پیشگیری و غربالگری سرطان دهانه رحم باشد.
کلید واژگان: اگزوتوکسین A, پروبیوتیک ها, سودوموناس آئروژینوزا, ساکارومایسس سرویزیهBackground and AimPseudomonas aeruginosa is an important ubiquitous and especially common pathogen in the hospital. Exotoxin A that encoded by exoA gene has a role in pathogenesis of this bacterium. Today, probiotics are widely used in the treatment and prevention of diseases. The present study aimed to study the Saccharomyces cerevisiae S3 effect on the expression of exoA gene.
Materials and MethodsS. cerevisiae S3 supernatant and lysate were prepared. Subminimum inhibitory concentrations (sub-MIC) of extracts were used to P. aeruginosa PAO1. The level of exoA expression was measured with real-time PCR method.
ResultsLysate extract had a reducing effect on toxin gene expression, but unlike lysate, supernatant had an increasing effect on gene expression.
ConclusionWe demonstrated that S. cerevisiae S3 had an inhibitory effect on Exotoxin A virulence factor of P. aeruginosa. We suggest doing more experiments on the effect of S. cerevisiae on other virulence factors of P. aeruginosa and pathogens.
Keywords: Exotoxin A, Probiotics, Pseudomonas aeruginosa, Saccharomyces cerevisiae -
Purpose
Artemisinin, a secondary metabolite in Artemisia annua is one of primary choice for the treatment of malaria, it is naturally produced in low concentration from this plant. This study was aimed to clone key enzymes of artemisinin production in order to enhance its production through the semi-synthetically production in Saccharomyces cerevisiae.
MethodsTwo key enzymes in artemisinin biosynthetic pathway which are farnesyl phosphate synthase (fps) and amorpha-4,11-diene synthase (ads) genes were transformed into S. cerevisiae using pBEVY vector. Successful transformation was checked by polymerase chain reaction (PCR) method and sequencing analysis
ResultsRecombinant plasmids which are pBEVY-GU_ads and pBEVY_GL_fps were successfully constructed. The optimized ads gene was amplified using PCR with a couple of primers that are designed in order to provide the homolog recombination between ads gene with the expression plasmid of pBEVY-GU respectively. While the A. annua optimized fps gene was cloned using classical method. Transformants were grown in selective media Synthetic Defined (SD) without leucine for transformants contain plasmid pBEVY-GL_fps and media without uracil for transformants contain plasmid pBEVY-GU_ads. Confirmation of colonies was done by PCR with primers to amplify fps and ads. DNA from yeast was isolated from positive colonies then transformed to E. coli. Plasmid from E. coli was isolated for restriction analysis and sequencing. Protein expression was induced by cultivating the yeast in the media with 2% galactose.
ConclusionBased on PCR, restriction and sequencing analysis, it could be concluded that fps and ads genes were successfully constructed, transformed and expressed in S. cerevisiae.
Keywords: Amorpha-4, 11-diene synthase, Artemisinin, Farnesyl phosphate synthase, Malaria, Saccharomyces cerevisiae -
زمینه و هدف
ایبوپروفن یکی از پرمصرف ترین داروهای ضد التهابی غیر استروییدی است که از طریق کارخانجات سازنده و دفع پساب بیمارستانی و حتی فاضلاب خانگی به منابع آبی وارد می شود. هدف از این مطالعه، حذف ایبوپروفن در فرآیند تجزیه زیستی به وسیله مخمر ساکارومیسس سرویزیه تثبیت شده بر روی بستر آلژینات از محلول های آبی می باشد.
مواد و روش هااین پژوهش، یک مطالعه تجربی- آزمایشگاهی می باشد. در این مطالعه تاثیر پارامترهای غلظت مخمر (g/100ml) 3/0- 1/0، غلظت اولیه ایبوپروفن (mg/l) 350-50، زمان تماس 30-1 ساعت و pH اولیه محلول (4-7) بر فرآیند تجزیه زیستی ایبوپروفن با مخمرساکارومایسس تثبیت شده بر روی بستر آلژینات مورد بررسی قرار گرفت آزمایشها با استفاده از روش سطح پاسخ در نرم افزار Design Expert 7 با استفاده از روش Behnken Box- طراحی و بهینه سازی گردید.
یافته هایافته های این مطالعه نشان داد حداکثر حذف ایبوپروفن توسط مخمر تثبیت شده بر روی آلژینات 5 /93 درصد در 5/5pH= ، غلظت مخمر g/100ml)) 2/0، زمان 30 ساعت و غلظت اولیه mg/L 50 ایبوپروفن است.
نتیجه گیریبرمبنای نتایج این مطالعه می توان بیان نمود که مخمر ساکارومایسس سرویزیه تثبت شده توانایی تجزیه بیولوژیکی ایبوپروفن را با کمترین هزینه و راندمان بالا دارا است و می توان از این روش مقرون به صرفه جهت تصفیه فاضلاب های دارویی استفاده نمود.
کلید واژگان: ایبوپروفن, تجزیه بیولوژیکی, مخمر ساکارومایسس سرویزیه, آلژینات, محلول های آبیBackgroundIbuprofen is one of the most widely used non-steroidal anti-inflammatory drugs that enter the water resources through manufacturing plants and disposal of hospital effluents and even domestic wastewater. The aim of this study was to removal of ibuprofen using biodegradation process by Saccharomyces Cerevisiae yeast fixed on alginate substrate from aqueous solutions.
MethodThis research was an experimental-laboratory study. The effect of parameters including yeast concentration (0.1-0.3 g/100ml), Initial concentration of ibuprofen (50-350 mg/l), contact time (1-30 hours), initial pH (4-7) on the biodegradation of ibuprofen with stabilized yeast on alginate substrate was investigated. Experiments were designed and optimized using response surface methodology in Design Expert 7 software.
ResultsThe findings of this study showed that the maximum removal of ibuprofen by fixed yeast on alginate at pH = 5.5, yeast concentration 0.2 (g /100ml), time 30 hours, and initial concentration of ibuprofen=50 mg/L was 93.5%.
ConclusionBased on the results of this study, it can be concluded that the fixed Saccharomyces cerevisiae is capable to biodegradation of ibuprofen at low cost and high efficiency and this cost-effective method can be used for the treatment of pharmaceutical wastewater.
Keywords: Alginate, Aqueous solutions, Biodegradation, Ibuprofen, Yeast Saccharomyces cerevisiae -
Purpose
Organic selenium compound such as selenomethionine plays a significant function in the response to oxidative stress. Saccharomyces cerevisiae have the ability to accumulate selenium and selenium biotransformation. Selection of indigenous selenium tolerant yeast is our goals. The relationship between cell growth and selenium biotransformation was also investigated.
MethodsThe screening of the yeast cell was carried out at two steps in order to select yeast with high capacity for resistance and accumulation of selenium. The isolates were selected according to produced high biomass at different concentrations of selenium. Secondly, best yeast strains from previous step were grown in presence of 25 mg/L of sodium selenite and organic selenium content was measured.
ResultsThe S17 isolate showed had maximum organic selenium accumulation (2515 ppm) and biomass production (2.73 g/L) compared to the other isolates. The biomass production and organic selenium accumulation of the S17 during 120 hours was shown a direct relationship between growth and biotransformation.
ConclusionThis increase in organic selenium content was achieved with yeast screening. It is interesting to know that organic selenium has high bioavailability and low toxicity compared with inorganic selenium. Therefore, finding yeast strains which are resistant to selenium can be very helpful in cancer prevention.
Keywords: Yeast, Selenium, Biotransformation, Screening, Saccharomyces cerevisiae -
مقدمهاکراتوکسین A نوعی سم قارچی با خطرات اثبات شده ای برای سلامتی انسان است و گندم و مواد غذایی مشتق از آن می توانند ناقل حدودی از این سم به رژیم غذایی انسان باشند. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی میزان فراوانی اکراتوکسین A در نمونه های آرد نان سنگک و بررسی اثر عملیات نانوایی بر غلظت موجود در آلوده ترین نمونه های آرد بود.روش هاغلظت اکراتوکسین در 30 نمونه آرد سنگک با روش Enzyme-linked immunosorbent assay (ELISA) رقابتی و با استفاده از کیت تجارتی اندازه گیری شد. آلوده ترین نمونه ها تحت فرایند نانوایی شامل تخمیر با مخمر نانوایی ساکارومایسیس سروزیه و تخمیر با مخمر همراه با لاکتوباسیلوس پلانتارم A7 (Lactobacillus plantarum A7 یا L. plantarum A7) قرار گرفتند و غلظت اکراتوکسین در طول فرایند تهیه نان سنگک اندازه گیری گردید.یافته هاآلودگی به اکراتوکسین A در کلیه نمونه های آرد مورد آزمایش مشاهده شد. محدوده غلظت و میانگین اکراتوکسین به ترتیب 723/1-(Limit of Determination) LOD و 025/1 نانوگرم بر گرم به دست آمد. غلظت هیچ یک از نمونه ها بیش از حداکثر مجاز تعیین شده توسط اتحادیه اروپا (5 نانوگرم بر گرم) نبود. در فرایند تخمیر با مخمر ساکارومایسس سرویزیه و مخلوط مخمر و لاکتوباسیلوس پلانتاروم، به ترتیب کاهشی معادل 7 و 15 درصد مشاهده شد. فرایند پخت نیز میزان اکراتوکسین را 24 درصد کاهش داد.نتیجه گیرینمونه های آرد و نان سنگک موجود در بازار از نظر آلودگی به اکراتوکسین A، باید آلودگی پایین تر از حد مجاز داشته باشند. فرایند پخت، تخمیر با مخمر و افزودن کشت لاکتیکی به محیط تخمیر، اکراتوکسین را به طور معنی داری کاهش می دهد.کلید واژگان: آرد, خمیر, نان, تخمیر, پخت, ساکارومایسس سرویزیه, لاکتوباسیلوس پلانتاروم, اکراتوکسینBackgroundOchratoxin A is a mycotoxin with determined human health hazards which can be transferred through contaminated wheat and wheat products. The aim of this study was to examine the flour samples specified for Sangak bread in terms of Ochratoxin contamination levels and to study the effect of baking practice on the toxin concentrations amongst the most contaminated products.MethodsThirty flour samples, specified for sangak flour were sampled and from bakeries and factories and examined for Ochratoxin A concentration by competitive ELISA. The most contaminated samples were then screened and subjected to bakery practices including fermentation with yeast / yeast plus lactobacillus plantarum A7 and then baking in a traditional oven.
Findings: Ochratoxin A was detected in all tested samples, however none of them exceeded the regulated limit (5ng/g) in flour. Contamination ranged from LOD to1.723 ng/g and averaged as 1.025 ng/g. Both fermentation and baking significantly decrease the amount of ochratoxin A (p>0.01) from primary levels. Fermentation process by using Saccharomyces cerevisiae and the mixture of Saccharomyces cerevisiae and L. plantarum and baking reduce the ochratoxin A by about 7%, 15% and 24% respectively.Conclusion: Sangak flour samples that are currently distributed in bakeries are considered safe for human use with regard to Ochratoxin A contamination. Traditional bakery practices including oven baking, dough fermentation using baker yeast and baker yeast plus lactic culture significantly removes the Ochratoxin A from dough.Keywords: Flour, Decontamination, Bread, Fermentation, Saccharomyces Cerevisiae, Lactobacillus Plantarum, Ochratoxin A -
Background andPurposeDespite the availability of various treatments for fungal diseases, there are some limitations in the management of these conditions due to multiple treatment-related side-effects. The present study was designed to investigate the antifungal properties of different extracts from Pistacia atlantica Desf.Materials And MethodsDifferent parts of P. atlantica (i.e., dried fruit, fresh fruit and dried leaf) were separately extracted via percolation method with 80% methanol and water. Gas chromatography/mass spectrometry (GC/MS) analysis was performed to determine the main constituents of leaf and fruit extracts from P. atlantica. In vitro anti-Candida activities of the extracts against Candida albicans, Candida glabrata and Saccharomyces cerevisiae were studied. For this purpose, the minimum inhibitory concentrations (MICs) and minimum fungicidal concentrations (MFCs) were determined, using broth microdilution method, according to the modified M27-A3 protocol on yeasts, proposed by the Clinical and Laboratory Standards Institute (CLSI).ResultsBased on GC/MS analysis, the main constituents of P. atlantica fruit extracts were &beta-myrcene (41.4%), &alpha-pinene (32.48%) and limonene (4.66%), respectively, whereas the major constituents of P. atlantica leaf extracts were trans-caryophyllene (15.18%), &alpha-amorphene (8.1%) and neo-allo-ocimene (6.21%), respectively. As the findings indicated, all the constituents exhibited both fungistatic and fungicidal activities, with MICs ranging from 6.66 to 26.66 mg/mL and MFCs ranging from 13.3 to 37.3 mg/mL, respectively. Among the evaluated extracts, the methanolic fresh fruit extract of P. atlantica was significantly more effective than other extracts (PConclusionBased on the findings of the present study, novel antifungal agents need to be developed, and use of P. atlantica should be promoted in the traditional treatment of Candida infections.Keywords: Pistacia, Candida albicans, Candida glabrata, Saccharomyces cerevisiae, In vitro
-
مقدمهآرسنیک یکی از عناصر سمی متداول است که عمدتا توسط آب در محیط انتقال می یابد. حضور آرسنیک در آب آشامیدنی از نگرانی های اصلی بسیاری از تامین کنندگان آب در جهان است. بنابر این در این مطالعه جذب زیستی آرسنیک توسط ساکارومایسس سرویسیه (مخمر نان) غیرفعال به عنوان یک جاذب زیستی ارزان قیمت از محیط آبی انتخاب گردید.روش بررسیاین بررسی یک مطالعه تجربی در مقیاس آزمایشگاهی بوده که برروی 243 نمونه سینتیک بر اساس روش های آماری در یک سیستم ناپیوسته انجام گردید. در این مطالعه اثر فاکتورهای زمان تماس (5، 15، 30، 60، 120 دقیقه و 24 ساعت)، pH (5، 7 و 9)، غلظت آرسنیک(100، 250، 500، 750 و 1000 میکروگرم در لیتر) و دوزهای جاذب (5/0، 1، 5/2 و 5 گرم در لیتر) بررسی شد. در نهایت، سینتیک جذب و ایزوترمهای تعادلی ماده جاذب مورد بررسی قرار گرفت.یافته هاساکارومایسس سرویسیه غیر فعال در pH برابر با 5، مقدار جاذب زیستی g/L 1 و غلظت اولیه فلز μg/L 100 دارای 49/89 % حذف آرسنیک است. ماکزیمم جذب پس از مدت زمان 60 دقیقه مشاهده گردید. سینتیک جذب از مدل مرتبه دوم با حداکثر 999/0 R2 = پیروی می کند.نتیجه گیرینتایج حاصل از تحقیق نشان داد که با افزایش pH محلول کارآیی جذب آرسنیک کاهش می یابد و pH بهینه در محدوده 5 می باشد. کارایی حذف آرسنیک با افزایش جرم ساکارومایسس سرویسیه تا محدوده 1 گرم در لیتر افزایش و اما با افزایش غلظت اولیه آرسنیک کاهش می یابد. حداکثر جذب در همان 15 دقیقه اول واکنش مشاهده گردید.
کلید واژگان: سینتیک جذب, آرسنیک, محلولهای آبی, ساکارومایسس سرویسیه غیر فعال, جذب زیستیIntroductionArsenic is a common toxic element that is mainly transported in the environment by water. Arsenic in drinking water is of major concern to many of the water utilities in the world. Therefore, the objective of this study was selected biosorption of arsenic by inactive Saccharomyces cerevisiae as low-cost biological adsorbent from aqueous solution.MethodsThis experimental study was performed in laboratory scale and was performed on 243 synthetic samples in a batch system. In this study the effect of parameters such as contact time (5,15,30,60,120,min and 24 h), pH (5,7,9), fluoride concentration (100, 250, 500, 750,1000 µg/l) and absorbent dosages (0.5,1,2/5,5g/l) was evaluated. Finally biosorption kinetic and equilibrium isotherms of adsorbent was investigated.ResultsThe removal efficiency of inactive Saccharomyces cerevisiae was 89.49% at pH 5, adsorbent dose of 1g/L and initial metal concentration of 100 mg/L. Maximum uptake was observed after the Contact time of 60 minutes. In addition absorption isotherm followed pseudo-second order model with a maximum R2 = 0.999.ConclusionThe results of study showed that biosorption efficiency decreases with increase in pH of solution. Optimum pH of biosorption was 5. The Removal efficiency of arsenic enhanced with increase in mass of Saccharomyces cerevisiae up to 1 g/L, but The Removal efficiency decreased with increase in initial concentration of arsenic. Maximum absorption was observed in 15 minutes.Keywords: kinetics, Arsenic, Aqueous solutions, Inactive saccharomyces cerevisiae, Biosorption -
Background And Objectives
Pomegranate fruit is a rich source of bioactive compounds. The serious concern over unprocessed fruit juices is microbial contamination, which effectively inactivated by thermal processing, but it significantly affects juice functional compounds. Therefore, the effect of gamma irradiation and ultrasonic on inoculated microbial to pomegranate juices was studied.
Materials And MethodsTwo pomegranate cultivars were purchased from the Agricultural Research Center of Saveh, and their juices were extracted by a manual device and immediately centrifuged. Then the studied microorganisms were resuspended in sterile pomegranate juices. The juices were continuously sonicated at amplitude levels of 50, 75 and 100% and times of 0, 3, 6, 9, 12 and 15 min at temperature of 25 ± 1°C. Irradiation treatment was also carried out at various doses of 0, 0.5, 1.0, 1.5, 2.0, 2.5 and 3 kGy.
ResultsThe results showed that lower amplitude levels (50 and 75%) did not inactivate E. coli and S. cerevisiae significantly (<1.5 log reduction), while at 100% amplitude level for 15 min, their population reduced by 3.47 and 1.86 log cfu/mL, respectively. Gamma irradiation treatment at 1 kGy also reduced E. coli by 6.66 log cfu/mL, whereas at 3 kGy it reduced S. cerevisiae by 5.08 log cfu/mL.
ConclusionsThe low-dose gamma irradiation could potentially inactivate the studied microorganisms compared to the sonication, which had less destructive effects on their populations. Further research is needed to determine the effect of these methods on other fruit juices for industry purposes.
Keywords: Pomegranate juice, Ultrasound, Gamma irradiation, S. cerevisiae, E. coli
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.