جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه "self-injury" در نشریات گروه "پزشکی"
-
مقدمه
روند تحولی تغییرات مغز در دوره نوجوانی، افراد را نسبت به خودجرحی آسیب پذیر می کند. لذا شناسایی متغیرهای پیش بین خودجرحی در نوجوانان با اختلال شخصیت مرزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی خودجرحی در نوجوانان دختر با رگه های شخصیت مرزی بر اساس خودشفقت ورزی با نقش میانجی گر کارکرد خانواده، انجام شد.
روش کارروش پژوهش حاضر از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است که با تکنیک مدل معادلات ساختاری اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر 14 تا 18 استان همدان در سال 1400-1401 بود که از بین جامعه آماری ذکرشده، با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 350 نفر انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: مقیاس شخصیت مرزی (Schizotypal Trait questionnaire-B form)، پرسشنامه آسیب به خود (Self-Harm Inventory)، پرسشنامه خودشفقت ورزی (Self-Compassion Scale (SCS) و پرسشنامه کارکرد خانواده (Family Assessment Device). در نهایت پس از جمع آوری اطلاعات از روش پژوهش های همبستگی و روش مدل معادلات ساختاری با به کارگیری از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 استفاده شد. همچنین جهت تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه MACRO استفاده شد.
یافته هایافته های پژوهش حاضر نشان داد که ضریب مسیر خودشفقت ورزی بر رفتار خودجرحی در نوجوانان دختر با رگه های شخصیت مرزی اثر منفی و مستقیم دارد (001/0<p). هچنین خودشفقت ورزی از طریق کارکرد خانواده بر رفتار خودجرحی اثر غیرمستقیم دارد (001/0<p).
نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که متغیر کارکرد خانواده می تواند رابطه بین خودشفقت ورزی و خودجرحی در نوجوانان با اختلال شخصیت مرزی را تقویت کند.
کلید واژگان: خودجرحی, شخصیت مرزی, خودشفقت ورزی, کارکرد خانوادهIntroductionThe evolutionary process of brain changes during adolescence makes people vulnerable to self-harm. Therefore, identifying predictors of self-injury in adolescents with borderline personality disorder is of particular importance; therefore, the present study was conducted with the aim of investigating the causal model of self-injury in adolescent girls with borderline personality traits based on self-compassion with the role of mediator of family functioning.
MethodsIn terms of data collection method, the current research method is a descriptive correlation type, which was implemented with the structural equation model technique. The statistical population of this research included all adolescent girls between the ages of 14 and 18 in Hamedan province in 1400-1401, and 350 people were selected from among the mentioned statistical population using available sampling method. The tools used in this research are: Schizotypal Trait questionnaire-B form, Self-Harm Inventory (SHI), Self-Compassion Scale (SCS) and Family Assessment Device. Finally, after collecting the data, the method of correlational research and structural equation model was used using SPSS26 and AMOS24 software. Also, bootstrap method was used in MACRO program to analyze mediating relationships.
ResultsThe findings of the present study showed that the coefficient of self-compassion has a direct and negative effect on self-injury behavior in adolescent girls with borderline personality traits (P<0.001). Also, self-compassion through family functioning has an indirect effect on self-injury behavior (P<0.001).
ConclusionBased on the results obtained in this study, it can be said that the variable of family functioning can strengthen the relationship between self-pity and self-injury in teenagers with borderline personality disorder.
Keywords: Self-Injury, Borderline Personality, Self-Pity, Family Functioning -
Objective
Dementia is a broad term referring to a decline in problem-solving abilities, language skills, memory, and other cognitive functions to a degree that it significantly disrupts everyday activities. The underlying cause of dementia is the impairment or loss of nerve cells and their connections within the brain. The particular symptoms experienced are contingent upon specific regions of the brain affected by this damage. In this research, we aimed to investigate the nonlinear dynamics of the mixed demented brain compared to healthy subjects using electroencephalogram (EEG) analysis.
MethodFor this purpose, EEG was recorded from 66 patients with mixed dementia and 65 healthy subjects during rest. After signal preprocessing, sample entropy and Katz fractal dimension analyses were applied to the preprocessed EEG data. Analysis of variance with repeated measures was utilized to compare the nonlinear dynamics of brain activity between dementia and healthy states and partial correlation analysis was employed to explore the relationship between EEG complexity measures and cognitive and neuropsychiatric symptoms of patients.
ResultsBased on repeated measures ANOVA, there was a significant main effect between groups for both Katz fractal dimension (F = 4.10, P = 0.01) and sample entropy (F = 4.81, P = 0.009) measures. Post hoc comparisons revealed that EEG complexity was significantly reduced in dementia mainly in the occipitoparietal and temporal areas (P < 0.05). MMSE scores were positively correlated with EEG complexity measures, while NPI scores were negatively correlated with EEG complexity measures, mainly in the occipitoparietal and temporal areas (P < 0.05). Moreover, using a KNN classifier, all significant complexity measures yielded the best classification performance with an accuracy of 98.05%, sensitivity of 97.03% and specificity of 99.16% in detecting dementia.
ConclusionThis study demonstrated a unique dynamic system within the brain impacted by dementia that results in more predictable patterns of cortical activity mainly in the occipitoparietal and temporal areas. These abnormal patterns were associated with patients' cognitive capacity and neuropsychiatric symptoms.
Keywords: Indonesia, Non-Suicidal, Questionnaire, Self-Injury, Validation, Version -
زمینه و هدفیکی از رفتارهای ناسالم خطرزا که در دوران نوجوانی بیشتر از سایر دوره های زندگی شایع است، رفتارهای خودجرحی می باشد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودنهان سازی، شفقت به خود و رفتارهای خودجرحی دانش آموزان دختر انجام شد.مواد و روش هاروش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان بندرترکمن در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که تعداد 30 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش، رفتار درمانی دیالکتیک را دریافت کرد و گروه گواه تا پایان پژوهش مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودنهان سازی لارسون و جاستین، شفقت ورزی به خود نف و سیاهه رفتارها و کارکردهای خودجرحی کلونسکی و گلن بود.یافته هانتایج پژوهش نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودنهان سازی، شفقت به خود و رفتارهای خودجرحی دانش آموزان دختر اثربخش است (0/05>P).نتیجه گیرینتایج پژوهش حاکی از آن است که رفتار درمانی دیالکتیک با داشتن حالتی پذیرا و غیرقضاوتی از ذهن و همدلی، منجر به کاهش خودنهان سازی، رفتارهای خودجرحی و افزایش شفقت به خود در دانش آموزان دختر می شود.کلید واژگان: رفتاردرمانی دیالکتیک, خود نهان سازی, شفقت به خود, خودجرحیBackgroundOne of the dangerous unhealthy behaviors that are more common during adolescence compared with other periods of life is the self-injury behavior. This research was conducted with the aim of investigating the effectiveness of dialectical behavior therapy on self-concealment, self-compassion and self-injurious behaviors of female students.Materials and MethodsThe research method was a semi-experimental pre-test-post-test type with a control group. The statistical population of the research was the female high school students in Bandar Turkmen, Iran, during the school years 2022-2023, when 30 students were included by cluster sampling and randomly placed in 2 experimental and control groups (n=15 for each group). The experimental group received dialectical behavior therapy while the control group did not receive any intervention until the end of the study. The research tools included Larson and Justin's self-disclosure questionnaires, Neff's self-compassion, and Klonsky and Glenn's list of self-injury behaviors and functions.ResultsThe results of the research showed that dialectical behavior therapy was effective on self-concealment, self-compassion and self-injury behaviors of female students (P<0.05).ConclusionThe results indicated that, with a receptive and non-judgmental state of mind and empathy, the dialectical behavior therapy led to the reduction of self-concealment, self-injurious behaviors and enhanced self-compassion in female students.Keywords: dialectical behavior therapy, self-concealment, Self-Compassion, self-injury
-
پیشگفتار:
خودزنی غیرخودکشی یکی از رفتارهای شایع است. عوامل متعددی از جمله کارکردهای خانواده با این رفتار مرتبط هستند، اما توجه کمی به عوامل میانجی در این رابطه شده است. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی نشخوار خشم در رابطه بین کارکرد خانواده و خودزنی غیرخودکشی بود.
روشپژوهش حاضر بنیادی، مقطعی و توصیفی از نوع همبستگی است. دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور در سال 1402 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. نمونه آماری شامل دویست و پنجاه و دو نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس فرم کوتاه سنجش عملکرد خانواده، مقیاس نشخوار خشم و سیاهه خود آسیب رسانی آگاهانه و تعمدی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تاییدی و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که اثر مستقیم کارکرد خانواده بر خودزنی غیرخودکشی معنادار است.(05/0>P) اثر غیرمستقیم کارکرد خانواده بر خودزنی غیرخودکشی از طریق نشخوار خشم معنادار (05/0>P) و همچنین مدل آن از برازش خوبی (98/0=CFI،98/0=NNFI،) 98/0=IFI،95/0=GFI،057/0=RMSEA) برخوردار است.
پی آمد:
نتایج نشان داد که نشخوار خشم نقش غیرمستقیمی در افزایش اثر کارکرد نامطلوب خانواده بر خودزنی غیرخودکشی دارد. توجه به این سازه های روان شناختی در حوزه آسیب شناسی روانی و تدوین برنامه های پیشگیری و مداخله ای در مورد آن ها می تواند مفید باشد.
کلید واژگان: خودزنی, کارکرد خانواده, نشخوار خشمIntroductionNon-suicidal self-injury is a prevalent behavior among individuals. While various factors, including family dynamics, are associated with this behavior, there has been limited focus on the mediating factors in this relationship. This study aims to explore the mediating role of anger rumination in the connection between family functioning and non-suicidal self-injury.
MethodsThis research is fundamental, cross-sectional, and descriptive-correlational in nature. The study population consisted of students from the Islamic Azad University, Neyshabur branch, in 2023. A sample of two hundred fifty-two students was selected through a cluster sampling method. Participants completed the short version of the Family Assessment Device (FAD-SF), the Anger Rumination Scale (ARS), and the Deliberate Self-Harm Inventory (DSHI). Data analysis was conducted using Pearson correlation, confirmatory factor analysis, and structural equation modeling methods.
ResultsThe findings indicated that family functioning has a significant direct effect(P< 0.05) on non-suicidal self-injury. Additionally, the indirect effect of family functioning on non-suicidal self-injury, mediated by anger rumination, was also significant (P< 0.05). The model demonstrated a good fit, with the following indices: CFI = 0.98, NNFI = 0.98, IFI = 0.98, GFI = 0.95, and RMSEA = 0.057.
ConclusionsThe results indicated that anger rumination indirectly contributes to the impact of poor family functioning on non-suicidal self-injury. It is important to recognize these psychological factors within the context of psychopathology and to develop prevention and intervention programs targeting them, as this could be beneficial.
Keywords: Anger Rumination, Family Function, Self-Injury -
مقدمه
خودجرحی در نوجوانان به رفتارهای خود آسیب رسان عمدی اشاره دارد که فاقد هر گونه انگیزه یا قصد بیرونی از پیش تعیین شده است و هزینه های سلامت روان شناختی و جسمانی را در حوزه بهداشت و سلامت برای جوامع بشری به همراه دارد. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دو درمان گروهی متمرکز بر شفقت و مثبت نگر بر همدلی و احساس شادکامی در دختران نوجوان با سابقه خودجرحی انجام شد.
روشپژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 400-1399 بودند، که از بین آن ها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 45 نفر که واجد ملاک های ورود به مطالعه بودند، انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارش تصادفی شدند. داده ها با پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی ، همدلی و همدردی در نوجوانان Vossen و همکاران (2015)، شادکامی اکسفورد Hills and Argyle (2002) گردآوری شد.
نتایجدر مرحله پس آزمون بین میانگین نمره احساس شادی و همدلی در افراد سه گروه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد (0/05>P). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که در میزان اثربخشی دو روش درمان متمرکز بر شفقت و درمان مثبت گرا بر همدلی تفاوت معناداری وجود ندارد (0/05<P). با این حال، رویکرد مثبت گرا در مقایسه با درمان متمرکز بر شفقت تاثیر بیشتری برافزایش احساس شادکامی داشته است (0/05>P).
نتیجه گیرییافته ها آشکار ساخت که مداخله های روان شناختی مانند درمان متمرکز بر شفقت و درمان مثبت گرا می توانند به افزایش همدلی و شادکامی در دختران نوجوان با سابقه خودجرحی منجر شوند. هر چند که، درمان مثبت نگر به دلیل چالش با ناامیدی و افکار منفی و ایجاد امید در نوجوانان به حس شادی بیشتری در آنها انجامید. کاربرد مداخله های روان شناختی به صورت گروهی در مدارس و مراکز آموزشی می تواند به دیده شدن این نوجوانان، کاهش نگرانی ها و در نهایت بهزیستی روان شناختی آنها کمک کند.
کلید واژگان: احساس شادکامی, همدلی, درمان شفقت به خود, درمان مثبت گرا, خودجرحی, دختران, نوجوانIntroductionSelf-injury in teenagers refers to intentional self-injurious behavior that lacks any predetermined external motivation or intention and brings psychological and physical health costs in the field of health and health for human societies. This research was conducted with the aim of comparing the effectiveness of two group therapies compassion-focused therapy and positive- orientated on empathy and happiness in adolescent girls with a background of self-injury.
MethodsThe current research was semi-experimental with a pre-test and post-test design with experimental and control groups. The statistical population of the research included all female students studying in the second secondary level of the 4th district of Tehran in the academic year 2020-2021, of which there were 45 students who met the criteria for entering the study, were selected and randomly assigned in three groups (two experimental groups and one control group). The data was collected by the demographic information checklist, empathy, and sympathy questionnaire in teenagers (ESQR) by Vossen et al. (2015), the Oxford happiness questionnaire by Hills and Argyle (2002). The data were analyzed through Multiple Analyses of Variance and Ben Feroni's post hoc test and with SPSS-26 statistical software.
ResultsThe results indicated that in the post-test phase, there is a statistically significant difference between the average score of happiness and empathy in the three groups (P<0.05). Also, the results of Ben Feroni's post hoc test showed that there is no significant difference in the effectiveness of the two-treatment methods compassion-Focused therapy, and positive treatment on empathy (P>0.05). However, the positive approach compared to the treatment compassion-focused therapy had a greater effect on increasing the feeling of happiness (P<0.05).
ConclusionThe findings revealed that psychological interventions such as compassion-focused therapy and positive-oriented therapy can lead to increased empathy and happiness in adolescent girls with a history of self-injury. However, the positive treatment led to a greater sense of happiness in adolescents due to challenging hopelessness and negative thoughts and creating hope. The use of psychological interventions as a group in schools and educational centers can help these teenagers to be seen, reduce their worries ,and ultimately their psychological well-being.
Keywords: happiness, empathy, compassion-focused therapy, positive-oriented therapy, self-injury, girls, Adolescent -
Background
Adolescents may be exposed to several mental health related difficulties due to lack of complete cognitive maturity.
ObjectiveThis study investigated the mediation of emotion dysregulation and modeling of peers in relation between self-harming behaviors and suicide probability in adolescent.
Material & MethodsIn a descriptive study, we investigated juvenile delinquents of Correction and Rehabilitation Center of Mashhad during 2021. A total of 148 individuals were selected and evaluated using the self-harm motivation scale, Ottawa self-harming inventory, regulation problems scale and peer self-harm modeling scale. Data were analyzed using structural equation modeling in SmartPLS-3 software.
ResultsThe mean age of participants was 16.21 (standard deviation=2.42). There was significant direct effect of self-harming behaviors on suicide probability (β=0.86 , P= 0.001 ). The significant indirect effect of self-harming behaviors on suicide probability through emotional dysregulation (β= 0.36, P= 0.001 ) was stronger than indirect effect mediated by peers modeling (β=0.17 , P= 0.04 ). The model account for 87 % of total variance of suicide probability.
ConclusionBased on the findings of the study, it can be concluded that emotion dysregulation and peers modeling play a role in increasing suicide probability and should be considered in preventing harmful behaviors in adolescents.
Keywords: Self-injury, Suicide, Emotion regulation -
Background
Self-injury in adolescents refers to intentional behaviors that are not extrinsically motivated or do not have pre-determined intentions and impose costs on one’s body image.
ObjectivesThis study aimed to compare the effectiveness of compassion-focused therapy and positive-oriented therapy on the body image of female adolescents with a history of self-injury.
MethodsThis semi-experimental study with a pre-test-post-test design was conducted on 45 female high school students in district 4 of Tehran in the year of 2021. Participants were randomly divided into three groups (two intervention groups and one control group). The data were collected using a demographic information checklist and the Multidimensional Body-Self Relations Questionnaire–Appearance Scale (MBSRQ-AS) developed by Cash et al. (2000). The collected data were analyzed through multiple analysis of variance (MANCOVA) with SPSS software 26.
ResultsThe data revealed a statistically significant difference between the mean body image and the sub-scales scores in the three groups after the intervention appearance (F=18.37; P=0.001; Eta=0.620), appearance orientation (F=0.99; P=0.001; Eta=0.599), body areas satisfaction (F=11.87; P=0.001; Eta=0.659), fitness orientation (F=15.68; P=0.001; Eta=0.603), preoccupation with weight (P =23.04; P=0.001; Eta=0.540), and body satisfaction (F=16.69; P=0.001; Eta=0.613). The Bonferroni post hoc test showed no significant difference in the effectiveness of two therapies in the participants’ body image (P>0.05).
ConclusionConsidering the effectiveness of both compassion-focused and positive-oriented interventions on the body image, it is suggested that these interventions be used in female adolescents with a history of self-injury to reduce anxiety and improve mental well-being.
Keywords: compassion-focused therapy, positive-oriented therapy, self-Injury, body image, female adolescents -
مقدمه
پیمان شکنی شوهر عامل تضعیف بهزیستی و سلامتی برای بسیاری از زنان است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی معنویت محور و درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی بر افسردگی و رفتار خودآسیبی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر انجام شد.
روشاین مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر در شهر بندرعباس در بهار 1400، و گروه نمونه شامل چهل و هشت نفر از این زنان بودند که به صورت هدفمند انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه در هر گروه شانزده نفر گمارده شدند. از سیاهه افسردگی بکBDI-II و پرسشنامه رفتار خودآسیبیSIQ برای جمع آوری داده ها استفاده شد. طرحواره درمانی معنویت محور و درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی به ترتیب برای گروه آزمایش اول و دوم هر یک طی ده جلسه نود دقیقه ای در هر هفته اجرا شد. داده ها با استفاده از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر از طریق نرم افزار SPSS22 تحلیل شدند.
نتایجنتایج نشان داد که تعامل عامل زمان و گروه بر افسردگی معنادار است.(05/0>P) به این معنی که طرحواره درمانی معنویت محور و درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی به طور معناداری افسردگی را در گروه های آزمایش کاهش دادند. همچنین نتایج نشان داد که طرحواره درمانی معنویت محور و درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی بر کاهش رفتار خودآسیبی دارای اثربخشی معناداری نیستند.(05/0<P)
بحث و نتیجه گیریطرحواره درمانی معنویت محور و درمان هیجان مدار مبتنی بر آسیب دلبستگی، هر دو درمانی موثر جهت کاهش افسردگی در زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر هستند. این دو درمان می توانند برای یاری به زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر مورد استفاده قرار گیرند.
کلید واژگان: افسردگی, خودآسیبی, درمان هیجان مدار, طرحواره درمانی, معنویت گراییIntroductionHusband's infidelity is a factor that undermines the well-being of many women. This study aimed to evaluate and compare the effectiveness of spiritual-self schema therapy and emotion-focused therapy based on attachment injuries on depression and self-injury behavior of women injured by their husband's infidelity.
MethodsThis research was a semi-experimental study with a pretest, posttest and two months follow up design with a control group. The statistical population included all women hurted by their husband's infidelity referred to psychological counseling centers in Bandarabbas in spring 2021, forty-eight of them were selected by purposive sampling method and randomly assigned to two experimental groups and a control group, sixteen persons for each. Beck's depression inventory (BDI-II) and self-injury behavior questionnaire were used to collect data. Spiritual-self schema therapy and emotion-focused therapy based on attachment injuries were performed in the two experimental groups in ten sessions of ninety minutes per week. For data analysis, a mixed design with repeated measures analysis of variances was performed by SPSS26.
ResultsThe results showed that the interaction between group and time elements on depression was significant.(P<0.01) In the sense that, spirituality based schema therapy and emotion-focused therapy based on attachment injuries significantly decreased depression in the experimental groups. Also, results indicated that there was no significant difference between the effectiveness of spiritual-self schema therapy and emotion-focused therapy based on attachment injuries in decreasing self-injury behavior.(P>0.05)
ConclusionsThe spiritual-self schema therapy and emotion-focused therapy based on attachment injuries are effective for decreasing depression in women injured by husband's infidelity; and both can be used to help hurted by husband's infidelity's women .
Keywords: Depression, Emotion-Focused Therapy, Schema Therapy, Self-injury, Spirituality -
Background
The prevalence of self-injury behavior and negative emotions in adolescents is high. This study aimed to investigate the effect of emotional regulation group training on self-injury behavior, depression, and anger in adolescents.
MethodsThe research method is quasi-experimental with a Pre-test-post-test design and a control group. The study population comprised adolescents aged 13-15 years living in Shiraz City, Iran, in 2020 with self-injury experience. A total of 30 samples were selected by multi-stage cluster random sampling method and randomly assigned to the two groups of experimental and control (each 15 members). A Pre-test evaluated members of both groups. Then emotion regulation group training was applied online to the experimental group. After that, the participants in both groups were assessed in the post-test. Data collection tools were deliberate self-harm inventory, Kutcher adolescent depression scale, and state and trait anger expression inventory. Descriptive Statistics (SD) and inferential statistics (multivariate covariance) were used to analyze the obtained data
ResultsThe results of the multivariate covariance test showed that group training of emotion regulation affected self-injury behavior, depression, and anger (P<0.05). Data analysis showed a significant difference between the experimental and control groups regarding self-injury, depression, and anger. Emotion-regulation group training reduced self-injury behavior and the rate of depression and anger in adolescents.
ConclusionEmotion-regulation group training is one of the new therapies to reduce problems. This study also confirms its effectiveness on emotions and dysfunctional behaviors of adolescents.
Keywords: Group training, Emotion regulation, Self-injury, Depression, Anger, Adolescents -
مقدمه
ارزیابی و واکاوی مشکلات دوره نوجوانی دارای اهمیت بسیار است. یکی از رفتارهایی که سبب نگرانی های عمومی درباره سلامت نوجوان شده است، رفتارهای خودآسیب رسان است.
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی میزان همه گیری رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان دختر و پسر و کارکردهای این نوع رفتارها انجام شد.
روشپژوهش حاضر از نوع توصیفی بود. جامعه ی پژوهشی شامل کلیه ی نوجوانان 15 تا 18 ساله ی شهر سنندج در سال 99-1398 بود که از این میان نمونه ای با حجم 1334 نفر (686 دختر و 648 پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده مقیاس رفتارها و کارکردهای خودجرحی کلونسکی و گلن بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، مجذور خی و آزمون تی مستقل و نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده گردید.
یافته ها:
نرخ همه گیری رفتارهای خودآسیب رسان در میان دختران و پسران به ترتیب 9/6 و 7/1 درصد بود. الگوی رفتارهای خودآسیب رسان دختران نسبت به پسران غیرقابل مشاهده تر (0/009<P، 6/37=Χ2) و نامنظم تر (0/001<P، 14/36=Χ2) بود. از میان رفتارهای خودآسیب رسان، به ترتیب، زخمی کردن عمدی خود، بریدن عمدی قسمت هایی از بدن خود، انجام رفتارهای خودشکست دهنده و خودگویی های آزاردهنده دارای بیشترین فراوانی بود. همچنین رفتارهای خودآسیب رسان دختران در مقایسه با پسران بیشتر دارای کارکرد درون فردی بود (0/05<P، 2/18=T).
نتیجه گیری:
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که دختران نوجوان در مقایسه با پسران رفتارهای خودآسیب رسان بیشتری را تجربه کردند و نرخ همه گیری رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان رو به افزایش است که باید به آن توجه جدی نمود.
کلید واژگان: شیوع شناسی, خودجرحی, نوجوانیIntroductionThe epidemiology of adolescent self-harming behaviors is important. One of the common concerns today is the prevalence and persistence of self-injurious behaviors among adolescents.
AimThe aim of this study was to determine the prevalence and functions of self-harming behaviors in adolescents.
MethodThe present study was a descriptive study. The statistical population of the study was all adolescents aged 15-18 in Sanandaj in the years 2018-2019. Sampling method was Cluster. Using the Klonsky and Glenn Self-Injurious Behaviors and Functions Scale, 1334 subjects (686 girls and 648 boys) were selected. Using Chi-square and Independent T-test statistical method, using SPSS software version 25.
ResultsThe results showed that the prevalence rate of self-injurious behaviors among girls and boys was 9.6% and 7.1%. Girls self-injurious behaviors were more invisible (Χ2=6.37, P<0.009) and irregular (Χ2=14.36, P<0.001) than boys. The highest frequency of self-injurious behaviors included: self-inflicted cutting, hitting and annoying self-talk. Also, the function of girls and boys self-injurious behaviors was intrapersonal and interpersonal (T=2.18, P<0.05).
ConclusionThe results of this study showed that the adolescent girls had more self-injurious behaviors than boys. And the prevalence of self-injurious behaviors in adolescents is increasing, which should be taken into account.
Keywords: Epidemiology, Self-injury, Adolescence -
Background
Suicide is an important concern with regard to mental health and needs more attention in Iran.
ObjectivesThis study aimed to compare depression, exposure to suicide, self-injury, defeat, and entrapment, and adverse childhood experiences in suicide attempters and normal people.
Materials and MethodsThe current research method was descriptive in the form of ex post facto research. The research community included two groups of (1) suicide attempters, and (2) normal students. Research measures included the Patient Health Questionnaire-2, exposure to suicidal behavior, non-suicidal self-injury, short defeat and entrapment scale, adverse childhood experiences questionnaire, and future self-injury. The data were analyzed using t-test.
ResultsThe results showed a significant difference between groups on the mean values of depression (2.27 for the non-suicidal group vs. 3.87 for the suicidal group), adverse childhood experiences (5.82 vs. 0.95), exposure to the attempted suicide (0.28 vs. 0.50), self-injury behavior (0.36 vs. 2.13), and future self-injury likelihood (0.56 vs. 2.13). The most significant differences belonged to the defeat and entrapment variable and adverse childhood experiences (P < 0.01).
ConclusionsThus, defeat and depression play an important role in predicting suicide, so we should intervene in these two states of mind.
Keywords: Depression, Suicide, Self-injury, Adverse Childhood Experiences, Defeat -
زمینه و هدف
سربازی دوران پر استرسی است که احتمال خودزنی در آن وجود دارد، از این رو بررسی راه های کاهش آن ضروری است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تاب آوری در کاهش استرس و اقدام به خودزنی و افزایش تاب آوری سربازان می باشد.
روش هاپژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه کنترل در انتظار درمان در سال 1397 انجام شد. جامعه آماری شامل 20 نفر از سربازان مراجعه کننده به بیمارستان 505 ارتش در شهر تهران بود که به صورت نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و در 2 گروه 10 نفری (آزمایش و کنترل) تخصیص یافتند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش تاب آوری قرار گرفت، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه های استرس ادراک شده (PSS)، پرسشنامه خودگزارشی خودزنی کلونسکی و تاب آوری کانر (ISAS) و دیویدسون (CD-RIS) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.
یافته ها:
میانگین سن سربازان در گروه آزمایش و کنترل به ترتیب 2/3±20/6 و 1/5±20/4 سال و میانگین طول مدت خدمت سربازی به ترتیب 2/5±5/3 و 4/1±6/7 ماه بود. برنامه آموزش تاب آوری به طور معنا داری استرس (98%) و اقدام به خودزنی (91%) را در سربازان گروه مداخله کاهش و تاب آوری را بطور معنی داری (98%) افزایش داد (0.001>p).
نتیجه گیری:
به نظر می رسد آموزش تاب آوری در بهبود نشانگان استرس و اقدام به خودزنی و تاب آوری در سربازان موثر می باشد و می توان از آن در محیط های پادگانی استفاده نمود.
کلید واژگان: آموزش تاب آوری, استرس, خودزنی, سربازBackground and AimSoldiering is a stressful period in which there is a possibility of self-harm, so it is necessary to consider ways to reduce it. The purpose of this study was to determine the effectiveness of resiliency training in reducing stress and self-injury and increasing the resiliency of soldiers.
MethodsThis study was quasi-experimental with pre-test, post-test and control group waiting for treatment in 2018. The statistical population consisted of 20 soldiers referred to the 505 Army Hospital in Tehran who were selected by convenience sampling and were assigned into two groups of 10 (experimental and control). The experimental group received resilience training in 10 sessions of 90 minutes, while the control group received no intervention. The instruments used in this study were Perceived Stress Questionnaire (PSS), Clonensky Self-Reporting Inventory and Conner Resilience Questionnaire (ISAS) and Davidson (CD-RIS). Multivariate analysis of covariance and SPSS software version 24 were used for data analysis.
ResultsThe mean age of the soldiers in the experimental and control groups was 20.6±2.3 and 20.4±1.5 years, respectively, and the mean length of military service was 5.3±2.5 and 7.7±4.1 months, respectively. Resiliency training program significantly reduced stress (98%) and self-injury (91%) in soldiers in the intervention group and significantly increased resilience (98%) (p <0.01).
ConclusionResiliency training seems to be effective in improving stress and self-harm syndrome and resilience in soldiers and it can be used in garrison settings.
Keywords: Resiliency Training, Stress, Self-injury, Soldier -
با توجه به فشارها و تنش های دوران نوجوانی، خودجرحی ممکن است با هدف کاستن از تنش و هیجانهای منفی انجام شود. بر اساس مدل تنظیم هیجانی، مهم ترین انگیزه در این رفتار را می توان به تنظیم هیجانهای ناخوشایند مرتبط دانست. هدف این پژوهش آزمون اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر عزت نفس، تنظیم شناختی هیجان و رفتار خودجرحی غیرخودکشی در دختران دوره متوسطه شهرستان پردیس بود. برای این منظور، طی یک در این مطالعه نیمه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل، 30 دانش آموز از بین دانشآموزان دختر دوره متوسطه اول شهرستان پردیس که حداقل یکبار رفتار خودجرحی غیرخودکشی را انجام داده بودند به صورت نمونه ی در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل کاربندی شدند. گروه آزمایش رفتاردرمانی دیالکتیکی در 10 جلسه به صورت گروهی دریافت کرد. گروه ها قبل و بعد از مداخله از نظر عزت نفس، تنظیم شناختی هیجان، رفتارها و کارکردهای خودجرحی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش رفتار خودجرحی، افزایش عزت نفس و کاهش فاجعه نمایی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود. با توجه به نتایج، رفتاردرمانی دیالکتیک می تواند در بهبود عزت نفس، تنظیم هیجان و کاهش رفتارهای خودجرحی در دختران نوجوان مفید واقع شود.کلید واژگان: رفتار درمانی دیالکتیکی, عزت نفس, تنظیم شناختی هیجان, خود جرحیDue to the pressures and tensions between adolescence, self-injury may be done with the aim of reducing the negative tensions and emotions. Based on the emotional regulation model, the most important motivation in this behavior can be related to the regulation of unpleasant emotions. The aim of the present study was to examine the effectiveness of dialectical behavior therapy on self-esteem, cognitive emotion regulation, and non-suicidal self-injury behavior in Pardis secondary school girls. For this purpose, in this quasi-experimental study with pre-test, post-test and control group, 30 students from the junior high school girl students of Pardis City, who had performed at least once a non-suicidal self-injury behavior, were selected by access sampling and randomly assigned into two experimental and control groups. The experimental group received dialectical behavior therapy in 10 sessions. The groups were tested before and after the intervention in terms of self-esteem, cognitive emotion regulation, self-injury behaviour’s and functions. The results of covariance analysis showed dialectical behavior therapy in reducing self-injury behavior, increasing self-esteem and reducing catastrophe in the experimental group compared to the control group. According to the results, dialectical behavior therapy could improve self-esteem, emotion regulation and reduce self-injury behaviour’s in adolescent girls.Keywords: DBT, Self-esteem, cognitive emotion regulation, Self-Injury
-
زمینه و هدف
امروزه رفتار خودجرحی، شیوع قابل ملاحظه ای در بین نوجوانان یافته است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان کوتاه مدت راه حل محور بر عزت نفس، تنظیم شناختی هیجان و رفتار خود جرحی غیر خودکشی بود.
مواد و روش هادر این مطالعه نیمه تجربی، 45 دانش آموز از بین دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول سال تحصیلی 97- 96 در شهرستان پردیس که حداقل یکبار رفتار خود جرحی غیر خودکشی را انجام داده بودند به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند (15 n1=n2=n3=). ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های عزت نفس آیزنک، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج، رفتارها و کارکردهای خودجرحی کلونسکی و گلن بود. گروه های آزمایش تحت رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان کوتاه مدت راه حل محور قرار گرفتند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
یافته هابین اثربخشی درمان دیالکتیک با درمان راه حل محور بر کاهش رفتار خود جرحی(0/001p <) و تنظیم شناختی هیجان، تفاوت معنی داری مشاهده شد(0/05p <). و در متغیر عزت نفس تفاوت معنی داری وجود نداشت. میانگین نمرات رفتار خود جرحی گروه دیالکتیک در پس آزمون به طور معنی داری کمتر از میانگین نمرات گروه راه حل محور و گروه کنترل بود. میانگین گروه دیالکتیک در بعد ارزیابی مجدد مثبت به طور معنی داری بالاتر از میانگین گروه کنترل بود.
نتیجه گیریروش درمانی دیالکتیک نسبت به درمان راه حل محور بر افزایش خرده مقیاس ارزیابی مجدد مثبت در تنظیم شناختی هیجان و کاهش رفتار خود جرحی تاثیر بیشتری دارد.
کلید واژگان: رفتار درمانی دیالکتیکی, درمان کوتاه مدت راه حل محور, عزت نفس, تنظیم شناختی هیجان, خود جرحیBackground and ObjectiveToday, self-injury behavior has a significant outbreak among adolescents. The purpose of the present study was to compare the effectiveness of dialectical behavior therapy (DBT) and solution-focused brief therapy (SFBT) on self-esteem, cognitive emotion regulation, and non-suicidal self-injury behavior.
Materials and MethodsThis study was semi-experimental research. The statistical population consisted of 45 students studying in junior high school in Pardis city (2017-2018). They were committed non-suicidal self-injury behavior at least for once. Using random access sampling method, the sample divided into two experimental groups and a control group (n1 = n2 = n3 = 15). The research tools included Eysenck’s self-esteem questionnaire (1976), Garnefski and Kraaij’s cognitive emotion regulation questionnaire (2006), and Klonowski and Glenn’s self-injurious behaviors and functions (2009). Experimental groups were under the dialectical behavior therapy and solution-focused (brief) therapy. The data were analyzed using multivariate analysis of covariance.
ResultsThere was a significant difference between the effectiveness of dialectical behavior therapy with solution-focused brief therapy on reducing self-injury behavior (p <0/001) and cognitive emotion regulation (p<0/05). There wasn’t any significant difference in self-esteem variable. The mean scores of self- injury behavior for the dialectical behavior therapy group in post-test was significantly lower than the mean scores of the solution-focused brief therapy group and the control group. The mean of the dialectical behavior therapy group after a positive reappraisal was significantly higher than the mean of the control group.
ConclusionsThe method of dialectical behavior therapy compared to Solution-focused therapy has a greater impact on increasing the positive reappraisal subscale in cognitive emotion regulation and decreasing self-injury behavior.
Keywords: Dialectical Behavior Therapy, Solution-Focused Brief Therapy, Self-esteem, Cognitive Emotion Regulation, Self-Injury -
Introduction
In factitious disorder (Munchausen syndrome), patients induce or aggravate symptoms of physical or psychological illness to receive attention and medical treatment. The motivation of these patients is merely getting a sick role and medical care, and entering the medical system; most of these patients have simultaneous mood disorders (especially depression), or personality disorders. Patients with factitious disorder have no secondary gain.
Case PresentationHerein, we present a middle-aged Azerbaijani man from Sarab city, East Azerbaijan who referred to hospital with complaints of abdominal and leg pain. Based on examinations, he had undergone repeated surgical procedures (laparotomy and surgical removal of the external object from the leg) due to the presence of a foreign body (needle and nail) in the intestines and leg’s calf. The interview was done based on DSM-5 by a psychiatrist and after a two-month follow-up, the diagnosis was affirmed by a second opinion through a ground round session at the department of psychiatry, Tabriz university of medical sciences, Tabriz, Iran. He is under treatment with an SSRI along with cognitive psychotherapy.
ConclusionsPatients with atypical and unusual manifestations of an illness associated with frequent hospital admissions and receiving multiple therapies can lead us to the diagnosis of a factitious disorder. Although patients often deny their disease and evade treatment, he was ultimately diagnosed with factitious disorder and received psychiatric treatment. The treatment goal is to reduce mortality and morbidity and to treat the underlying psychiatric disorder.
Keywords: Factitious Disorder, Munchausen Syndrome, Self-Injury, Foreign Bodies, Needle Ingestion -
BackgroundHistorically, burn injuries have been accompanied by bad prognosis. With the advances in recovering fluids and the early excision of burn scars, the survival rate has enhanced for severe burn patients.ObjectivesThe study aimed to analyze the epidemiology of burn injuries in Zahedan, Eastern Iran.Patients and MethodsThis retrospective study examined 2173 burn patients for eight years. The research data were extracted from patients’ files and analyzed by SPSS 22 using the chi square test, t test and ANOVA.ResultsIn sum, out of 2173 files, 2115 files were analyzed. About two-thirds (71%) of burns were due to flame, one-fifth (21.2%) to boiling water, and 8% to other means. There was a significant relationship between patients’ age, gender, burn percentage, burn degree, burn cause, burn occurrence season, hospitalization duration, and addiction or non-addiction status with rate of death (P < 0.001).ConclusionsIn this region of Iran, burn is influenced by families’ culture, economy, urban service level, workplace, home heating devices, type of people’s clothing, and awareness. The statistical analysis of the existing data completely indicated the epidemiology of burns in Eastern Iran.Keywords: Burns, Boiling Water, Epidemiology, Flame, Iran, Self-injury
-
مجله سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران، سال سی و ششم شماره 4 (پیاپی 144، زمستان 1397)، صص 213 -220زمینههدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجان، عاطفه مثبت و منفی، رفتار پرخاشگرانه و خودزنی در دانش آموزان دختر بود.روش کارروش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دختر 13 تا 16 ساله مقطع متوسطه اول شهرستان کرج در سال 1396 بود. از میان جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس نمره پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران، پرسشنامه پرخاشگری باس و پری، پرسشنامه آسیب به خود سانسون و همکاران و پرسشنامه تنظیم هیجانی گروس در پیش تست، 30 نفر که دارای ملاک های ورود بودند نمونه آماری ما را تشکیل دادند. این 30 نفر به طور کاملا همتا در 2 گروه 15 نفره (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گزینش شدند که برای گروه آزمایش، رفتاردرمانی دیالکتیک اجرا شد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشت و هیچ درمانی دریافت نکرد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و برای تسریع در نتایج حاصله از نرم افزار SPSS- 21 استفاده شد.یافته هایافته ها نشان داد که پس از اجرای رفتار درمانی دیالکتیک در گروه آزمایش، نمرات پس آزمون متغیرهای تنظیم هیجان و عاطفه مثبت گروه آزمایش به صورت معنی داری (001/0>P)نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است (به ترتیب از43/30 و 93/30 در گروه کنترل به 27/46 و 80/32 در گروه آزمایش). همچنین نمرات پس آزمون در متغیرهای عاطفه منفی، رفتار پرخاشگرانه، و خودزنی نیز پس از اجرای رفتار درمانی دیالکیتک به صورت معنی داری (001/0>P) کاهش یافته بود (به ترتیب از 32/29 و 67/100 و 14/29 در گروه کنترل به 19/13 و 43/74 و 33/21 در گروه آزمایش).نتیجه گیریبنابر یافته های این مطالعه رفتار درمانی دیالکتیک بر افزایش تتنظیم هیجان و عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی، رفتار پرخاشگرانه و خودزنی موثر است.کلید واژگان: رفتاردرمانی دیالکتیک, تنظیم هیجان, عاطفه مثبت و منفی, رفتار پرخاشگرانه, خودزنی, دانشآموزانBackgroundThe purpose of this study was to determine the effectiveness of Dialectical Behavioral Therapy (DBT) on emotion regulation, positive and negative affection, aggressive behavior and self-harm in female students.MethodsThe research method was experimental with pretest-post-test design with experimental and control groups. The statistical population of the study included all 13- to 16-year-old female students from the first level high schools in Karaj city in 2017. Among the study population, using the purposeful sampling method, based on the positive and negative affects questionnaire, Buss & Perry, self-injury inventory questionnaire and the emotional adjustment questionnaire Gross at the forefront, 30 people who had entry criteria formed our statistical sample. The 30 subjects were chosen completely in 2 groups of 15 subjects (experimental and control groups). The experimental group received DBT, while the control group was on the waiting list and did not receive any treatment. To analyze the data, multivariate covariance analysis (MANCOVA) was used to accelerate the results of the SPSS-21 software.ResultsThe findings revealed that after being treated by DBT in the experimental group, post-test scores increased significantly in emotion regulation and positive affect variables of the experimental group (P<0.001) compared to the control group (respectively from 30.43 and 30.93 in the control group to 46.27 and 32.80 in the experimental group). Post-test scores also decreased significantly in negative affect, aggressive behavior and self-injury variables after being treated by DBT (P <0.001) (from 29.32, 100.66 and 29.14, respectively, in the control group to 13.19 and 74.43 and 21.33 in the experimental group).ConclusionAccording to the findings of this study, DBT is effective in reducing negative affect, aggressive and self-injury behavior and increasing emotion regulation and positive affect.Keywords: : Dialectical behavioral therapy, Emotion regulation, Positive, negative affection, Aggressive behavior, Self-injury
-
مقدمهبا توجه به اهمیت سلامت روانی در بین سربازان، پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین اعتیاد و آسیب به خود با سلامت روانی سربازان پرداخته است.روش کارپژوهش حاضر بصورت توصیفی- مقطعی بر روی یک گروه از سربازان تازه وارد ارتش در سال 94 انجام شد. بعد از معاینه ی پزشکی و مصاحبه روانشناسی از سربازان شرکت کننده خواسته شد تا به پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ) پاسخ دهند. ارتباط میان ابعاد مختلف سلامت روان با دو متغیر اعتیاد و آسیب به خود در گذشته با استفاده از آزمونهای تی مستقل و آنالیز واریانس مورد بررسی قرار گرفت.یافته هاسلامت روان عمومی در میان سربازان با و بدون شواهد اعتیاد تفاوت معناداری نداشت . از زیر مقیاس های سلامت روان، تنها علایم افسردگی در سربازان با شواهد اعتیاد به طور معناداری بیشتری بود. سلامت روان عمومی و تمام زیر مقیاس های چهارگانه در افراد با شواهد آسیب به خود در گذشته به طور معناداری اختلال بیشتری داشتند. سربازان با اعتیاد و آسیب به خود همزمان در زیر مقیاس افسردگی اختلال بیشتری از سایرین نشان دادند.نتیجه گیریآسیب به خود در گذشته نسبت به اعتیاد با اختلال بیشتری در سلامت روان همراه است. در سربازان مبتلا به اعتیاد اختلال خلقی بیشترین حیطه ی آسیب پذیر در سلامت روان است.کلید واژگان: سلامت روانی, اعتیاد, آسیب به خود, سربازStudy of Associations of Mental Health with Previous Addiction and Self-injury in Iran Army RecruitsBackgroundAccording to the importance of mental health among soldiers, this study focused on association of mental health and addiction and/or self-injury.MethodThis study was performed on a group of new recruit army soldiers in the south of Iran in 2015. The subjects were physically examined, interview and asked to answer general health questionnaire. History of addiction and evidence and history of self-injury were noted and data analyzed using student t-test and ANOVA.ResultsGeneral health was not different between addicted and not addicted subjects, but depression score was higher for addiction group. Self-injury group had higher scores of general mental health and four subgroups, significantly. Addiction and self-injury, together subjects had significant higher depression scoresConclusionPrevious self-injury is associated with broader impairment of mental health. Previous Addiction is mainly interact with mood status.Keywords: Mental health, army, recruits, self-injury
-
IntroductionLate onset bipolar disorder is not common. In addition, bipolar disorder with a dominancy over sexual behaviors is very rare. Hence, traumatic and vigorous sexual behavior, such as masturbation and self-mutilation, are odd and rare occurrences..Case PresentationAn elderly woman in a manic phase of bipolar disorder without a previous history of psychiatric disorders was concomitant with problematic sexual over stimulation in the context of hyper sexuality. She had traumatized her genitals and underwent surgery for their repair. Following her admission and psychopharmacologic therapy, she recovered..ConclusionsThe presentation of bipolar disorder in the elderly can be seen in sexual behaviors and self-mutilation that can lead to the need for reparative surgery. In each case with trauma to the external genitalia, psychiatric problems should be considered..Keywords: Hypersexuality, Manic Episode, Self-Injury, Sexual Disinhibition, Masturbation
-
ObjectivesRapid and fast growth of Methamphetamine in Iran has posed a new challenge for Iranian health sector. The objective of this study was to report a case of Methamphetamine psychosis (not otherwise specified-NOS).MethodsThe patient was an 48-year-old married male who complained of suspiciousness and delusion of control, he started using Methamphetamine 5 years ago, Two days after hospitalization and before drugs taking effect, he took a spoon during a meal, broke it in half and stabbed into his right temple, in an attempt to take out the imaginary device implanted in his head controlling him.ResultsIt was revealed that the patient is weak at social interactions and is under peer pressure and that he cannot withstand the pressure. Therefore, strategies of improving social skills for establishment of social relationships and interactions as well as assertive training were considered for him. The patient underwent an emergency surgery and during which the object entered his brain was removed.DiscussionMethamphetamine psychosis may respond well to combination behavior therapy and rehabilitation programs and pharmacotherapy medications.Keywords: Methamphetamine, psychosis, Self injury
- نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شدهاند.
- کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شدهاست. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
- در صورتی که میخواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.