به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « استان خوزستان » در نشریات گروه « دامپزشکی »

  • بهاره سلیمانی، علی رضا قدردان مشهدی*، محمدرحیم حاجی حاجیکلایی، مسعود قربانپور، محمد راضی جلالی، رحیم چینی پرداز

    ازدیاد حساسیت به نیش حشرات یک درماتیت راجعه و مزمن اسب است که عمدتا به واسطه واکنش آلرژیک به نیش گونه های جنس کولیکوئیدس ایجاد شده و لذا در مناطقی که امکان رشد این حشرات وجود دارد، شانس مواجهه با بیماری نیز افزایش می یابد.  شرایطی که در استان عمدتا گرم و مرطوب خوزستان (واقع در جنوب غربی ایران) وجود داشته و باعث می شود که دامپزشکان به فراوانی با اسبان واجد نشانه IBH مواجه گردند.  هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی فراوانی ازدیاد حساسیت به نیش حشرات در بین اسبان این استان بوده است.  این مطالعه روی 255 راس اسب نژاد عرب نگهداری شده در 21 واحد اسبداری واقع در 6 شهرستان این استان به انجام رسید.  اسبان تحت بررسی، از نظر داشتن یا نداشتن ضایعات پوستی معاینه گردیده، وجود ضایعات جلدی، همراه با مشخصات فردی دام در فرم های مربوطه به ثبت می رسید.  نمونه های سرم تهیه شده (32 راس اسب سالم و 61 راس اسب واجد ضایعات) از نظر میزان IgE تام با استفاده از آزمایش الایزا، بر اساس دستورالعمل شرکت سازنده کیت ارزیابی شدند.  نتایج نشان داد که از میان 255 راس اسب بررسی شده، 144 راس (5/56 درصد) واجد نشانه های بالینی IBH بودند.  همچنین ارزیابی های آماری مشخص ساخت که از بین فاکتورهای میزبانی (شامل سن، جنسیت، خط خونی، رنگ پوشش خارجی، امتیاز توده بدنی و نوع کاربری) و فاکتورهای مدیریتی و محیطی (شامل اندازه گله، نحوه مبارزه با حشرات، فاصله اسبداری تا منبع آب؛ فواصل جمع آوری مدفوع در اسبداری و موقعیت جغرافیایی محل نگهداری اسب)، تنها اندازه گله واجد تاثیر معنی دار در میزان ابتلا به IBH بوده است و در سایر موارد، ارتباط معنی داری بین میزان وقوع بیماری و فاکتور ارزیابی شده وجود نداشته است.  همچنین تنایج مشخص نمود مقدار IgE تام در دام های بیمار، بیشتر از اسبان سالم بوده است.  نتایج این بررسی نشان داد که ازدیاد حساسیت به نیش حشرات با فراوانی قابل توجهی در بین اسبان نگهداری شده در اسبداری های استان خوزستان وجود دارد.

    کلید واژگان: ازدیاد حساسیت به نیش حشرات, الایزا, اسب, استان خوزستان}
    Bahare Soleimani, Alireza Ghadrdan-Mashhadi *, Mohammadrahim Haji Hajikolaei, Masoud Ghorbanpoor, Mohammad Razi Jalali, Rahim Chinipardaz

    Insect bite hypersensitivity is a recurrent and chronic dermatitis in horses, that is mainly caused by an allergic reaction to the bites of Culicoids species, and therefore in areas where these insects can grow, the risk of getting the disease also increases. The conditions in Khuzestan province (located in southwestern of Iran) are mostly hot and humid, causing many veterinarians to encounter horses with IBH symptoms. The present study aimed to evaluate the frequency of insect bite hypersensitivity among horses in this province. The study was performed on 255 Arabian horses kept in 21 horse breeding centers located in 6 cities of this province. The horses were examined for the presence or absence and location of skin lesions, along with the individual animal information, which was recorded in relevant forms. The prepared serum samples (32 healthy horses and 61 affected horses) were evaluated for total IgE using the ELISA test according to the instructions of the kit manufacturer. The results showed that 144 (56.5%) out of totally 255 horses had clinical signs of IBH. Statistical evaluations also revealed that among the hosting factors (including age, gender, bloodline, coat color, body condition score, and type of use), and management and environmental factors (including stud size, methods of control of insect, distance from the horse breeding centers to the water source, times of fecal collection in the horse breeding centers and the geographical location of the horse breeding centers), only stud size had a significant effect on the prevalence of IBH, In other cases, there was no significant relationship between the prevalence of the disease and the evaluated factor. The results also showed that the amount of IgE in affected horses was higher than in healthy horses. The results of this study showed that insect bite hypersensitivity exists with a significant frequency among horses kept in the horse breeding centers in Khuzestan province.

    Keywords: Insect Bite Hypersensitivity, ELISA, Horses, Khuzestan Province}
  • بهادر علوانی هاشمی*، الیاس شهریور، امیر شاکریان، مصطفی فغانی

    این تحقیق به منظور بررسی میزان آلودگی به باکتری سالمونلا در مواد غذایی با منشاء دامی در شهرستان های مختلف استان خوزستان انجام شد. این مطالعه طی 6 ماه در سال از کشتارگاه شهرستان های مختلف دراستان خوزستان انجام شد. در مجموع تعداد 65 نمونه که شامل انواع گوشت قرمز، گوشت مرغ و میگو نمونه برداری و آزمایش شد. با استفاده از آزمون های میکروبی و محیط های کشت عمومی و اختصاصی شمارش کلی باکتریایی و شناسایی و تایید آلودگی سالمونلایی انجام شد. بالاترین میانگین بار کلی باکتریایی مربوط به بال مرغ  در شهرستان بهبهان و بالاتر از حد استاندارد بود. همچنین بالاترین میزان آلودگی سالمونلا در مرغ تازه در شهرستان  خرمشهر و در گوشت گاو (منجمد) در شهرستان رامشیر و بالاتر از حد استاندارد بود. هیچ گونه آلودگی به سالمونلا در میگو پرورشی با سر تازه و منجمد  و پوست گیری شده در شهرستان های خرمشهر، آبادان و دزفول مشاهده نگردید. شیوع بالا اغلب به دلیل اقدامات بهداشتی ضعیف در حین حمل و نقل از مراکز تهیه و توزیع به بازار مواد غذایی با منشاء دامی می باشد و در آلودگی به سالمونلا مرتبط می باشد. جهت کاهش بار آلودگی میکروبی، آزمون های میکروبی دوره ای و اجرای طرح های پایش و کنترل نقاط بحرانی از کشتارگاه ها  تا مراکز تهیه و توزیع به ویژه در شهرستان های با آلودگی بالاتر و ارتقای سطح بهداشتی در کشتارگاه ها و مرکز تهیه و توزیع مواد غذایی با منشاء دامی شود

    کلید واژگان: سالمونلا, گوشت مرغ, گوشت قرمز, گوشت میگو, استان خوزستان}
    Bahador Alvani Hashemi*, Elias Shahrivar, Amir Shakerian, Mostafa Faghani

    This study investigated Salmonella contamination in food of animal origin in different cities of Khuzestan province, Iran. This study was conducted for 6 months a year in slaughterhouses in various cities in Khuzestan province. Sixty-five samples, including red meat, chicken, and shrimp, were sampled and tested. A total bacterial count, identification, and confirmation of Salmonella infection were performed using microbial tests and general and specific culture media. The highest average bacterial load was related to chicken wings in Behbahan city and was higher than the standard. Also, the highest rate of Salmonella infection in fresh chicken in Khorramshahr city and beef (frozen) in Ramshir city was higher than the standard. No Salmonella infection was observed in farmed, frozen, and peeled shrimp in Khorramshahr, Abadan, and Dezful. The high prevalence is often due to poor hygiene measures during transportation from food preparation and distribution centers to the animal feed market and is associated with Salmonella contamination. To reduce the burden of microbial contamination, periodic microbial tests and implementation of monitoring and control plans for critical points from slaughterhouses to supply and distribution centers, especially in cities with higher pollution levels, and improving the level of hygiene in slaughterhouses and food preparation and distribution centers of animal origin

    Keywords: Salmonella, Chicken, Red meat, Shrimp, Khuzestan province}
  • شمس الدین قائم مقامی، سهیلا مرادی بیدهندی، پژواک خاکی، علی محمدیان، فریبا کاوش، رایناک قادری، عادل حمیدی*

    گونه های مختلف سالمونلا جزء باکتری های بیماری زای مهم در حیوانات و انسان می باشند که غالبا گله های طیور را آلوده می نمایند. بیشتر عفونت های سالمونلایی در انسان در اثر مصرف مواد غذایی آلوده به این باکتری اتفاق می افتد. هدف از این مطالعه تعیین وضعیت آلودگی سالمونلایی در چند مرغداری استان خوزستان و تعیین سروتیپ ها و تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی سالمونلاهای جدا شده بود. در سال 1392 تعداد 1829 نمونه شامل سواب مدفوع، نمونه بستر، پر و پوسته تخم مرغ از یک مزرعه مرغ مادر گوشتی، دو مزرعه مرغ مادر تخم گذار و یک کارخانه جوجه کشی جمع آوری شد و بر اساس روش های استاندارد در محیط های غنی کننده و انتخابی سالمونلاها کشت داده شده و با استفاده از آزمون های بیوشیمیایی تشخیص داده شدند. در این مطالعه تعداد 10 جدایه سالمونلا جداسازی گردید و با استفاده از آزمایش های تعیین نوع سرمی سالمونلا سروتیپ های entritidis (سه مورد)، corvallis (سه مورد)، typhimurium (سه مورد) و ruzizi (یک مورد) مورد شناسایی قرار گرفت. پس از انجام آزمایش آنتی بیوگرام با روش استاندارد دیسک دیفیوژن مشخص گردید که 100 % جدایه ها نسبت به کلیستین، سفازولین و سفالکسین مقاوم بودند. جدایه ها نسبت به سفتازیدیم، نالیدیکسیک اسید، آمپی سیلین، سیپروفلوکسازین، نیتروفورانتویین، آموکسی سیلین، نیومایسین، استرپتومایسین، کانامایسین، سفتی زوکسیم، جنتامایسین و تتراسایکلین مقاومت زیادی نشان دادند. همه جدایه های سالمونلا در این تحقیق نسبت به آمیکاسین، انروفلوکسازین، سفتریاکسون، ایمیپنم، سفکسیم، سفوتاکسیم، افلوکسازین، سفپیم، پیپراسیلین، فلورفنیکل، فورازولیدن، کلرامفنیکل و تری متوپریم سولفامتوکسازول دارای حساسیت بودند.

    کلید واژگان: سالمونلا, گله های طیور, مقاومت آنتی بیوتیکی, استان خوزستان}
    Sh. Ghaemmaghami, S. Moradi Bidhendi, P. Khaki, A. Mohammadian, F. Kavosh, R. Ghaderi, A. Hamidi *

    Different species of Salmonella are important pathogenic bacteria in animals and humans that often infect poultry flocks. Most Salmonella infections in humans are caused by eating foods contaminated with this bacterium. The aim of this study was to determine the Salmonella infection status of several poultry farms in Khuzestan province and to determine the serotypes and antimicrobial resistance pattern of isolated Salmonella. In the year 1392 total of 1829 samples including stool swabs, litter samples, feathers and eggshells were collected from a broiler mother farm, two laying mother hen farms and an incubator and cultured in enriching and selective media and detected using biochemical tests according to standard methods. In this study, 10 Salmonella isolates were isolated including serotypes enteritidis (3 cases), corvallis (3 cases), typhimurium (3 cases) and ruzizi (1 case) using Salmonella serum type tests. After performing antibiogram test with standard disk diffusion method, it was determined that 100% of the isolates were resistant to Colistin, Cefalexin and Cefazolin. Isolates were highly resistant to Ceftazidime, Nalidixic acid, Ampicillin, Ciprofloxacin, Nitrofurantoin, Amoxicillin, Neomycin, Streptomycin, Kanamycin, Ceftizoxime, Gentamicin and Tetracycline. All Salmonella isolates in this study were sensitive to Amikacin, Enrofloxacin, Ceftriaxone, Imipenem, Cefixime, Cefotaxime, Ofloxacin, Cefepime, Piperacillin, Florfenicol, Furazolidone, Chloramphenicol and Trimethoprim- Sulfamethoxazole.

    Keywords: Salmonella, poultry flocks, Antibiotic resistance, Khuzestan Province}
  • محمدجعفر سنا*

    در حال حاضر سالمونلا بعنوان یکی از مهم ترین عوامل ایجاد بیماری منتقل شونده از طریق مصرف غذا آلوده در سرتاسر دنیا بشمار می رود. هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر مراحل شستشو لاشه های طیور و مرحله چیلر در میزان آلودگی لاشه ها به سالمونلاها در کشتارگاه های صنعتی می باشد. در این مطالعه از شش مرحله کشتار طیور به تعداد 5 نمونه لاشه برای هر مرحله از کشتار بصورت تصادفی نمونه برداری شد. بنابراین از هر کشتارگاه تعداد 30نمونه لاشه و در مجموع تعداد 180 نمونه از 6 کشتار گاه فعال استان خوزستان  برداشت شد. بعد از شستشو لاشه ها با محیط کشت آب پپتونه بافره از هر لاشه  مقدار  100 میلی لیتر  نمونه (محلول حاصل از شستشو لاشه) تهیه شده که جهت آزمایشات میکروبیولوژی در کلمن و در کنار یخ به آزمایشگاه ارسال شدند.  در این تحقیق  آلودگی به باکتری سالمونلا در 65 درصد (117 نمونه) لاشه های مورد آزمایش مثبت و در 35 درصد (63 نمونه)منفی تعیین شد .میزان آلودگی به سالمونلا در نمونه های بعد از اسکالدر6/56 درصد، بعداز پرکنی6/66 درصد، قبل از تخلیه امعاء و احشاء 60 در صد، بعد از تخلیه امعاء و احشاء70 درصد، قبل از چیلر3/63 در صد و بعد از چیلر 3/73 در صد مثبت تعیین شد. این نتایج اثر معنی دار شسشتشو لاشه را در کاهش آلودگی به سالمونلا و تاثیر معنی دار مرحله چیلر(غوطه وری) در افزایش آلودگی لاشه ها به سالمونلا را نشان داد.

    کلید واژگان: سالمونلا, مراحل کشتار, استان خوزستان}
    MohammadJafar Sana *

    Today , salmonella is one of the most important causes of food disease in the world. The purpose of this study was to evaluate the effect washing stages of carcasses and chiller in contamination rate of carcasses to Salmonella in industrial Slaughterhouses. In this study five carcasses were randomly sampled for each stage of the six stages of slaughter of poultry so from every slaughterhouse 30 carcass samples and total 180 samples were taken of 6 slaughterhouses which are active in the Khuzestan Province. After rinsing carcasses with peptone water medium of each carcass was prepared 100 ml sample (carcass rinses solation) which were sent to the laboratory for microbiological tests.In the research was determined Salmonella contamination In 65% (117 samples), tested carcasses were positive and in 35% (63 samples) negative. Salmonella contamination was determined in samples after Scalding 56.6%, after plucking 66.6%, before evisceration 60%, after evisceration 70%, before the chiller 63.3% and after the chiller 73.3%.The results showed significant effect washing carcasses in reduce contamination to Salmonella and the significant effect of the chiller (immersion) stage on increasing the carcass contamination with Salmonella.

    Keywords: Salmonella, Slaughter Stages, Khuzestan Province}
  • رحیم پیغان *، آناهیتا رضایی، زهرا طولابی دزفولی، مصطفی حلیمی
    پیشینه
    در سال های اخیر، مرگ و میر گسترده ماهیان کپور معمولی (سیپرینوس کارپیو) در مزارع پرورش ماهی استان خوزستان گزارش شده است. در تابستان سال 1396 دو مورد از شکوفایی ناخواسته جلبکی مشاهده گردید که منجر به مرگ و میر فراوان در کپور معمولی در خوزستان، ایران گردید.
    هدف
    هدف از این بررسی شناسایی عامل تلفات ماهیان مورد نظر که ضایعات مشخص آبششی ناشی از این جلبک ها را داشتند، بوده است.
    روش کار
    از آب نمونه برداری انجام شد و 5 نمونه ماهی بیمار در حال مرگ نیز جهت بررسی علل تلفات، با روش هیستوپاتولوژیک، میکروسکوپ الکترونی و واکنش زنجیره ای پلیمراز بررسی گردیدند.
    نتایج
    در گسترش مرطوب، تعداد زیادی سلول های جلبکی به همراه سلول های اپی تلیال جدا و نکروز شده در بین لاملاها مشاهده شد. در بررسی هیستوپاتولوژیک آبشش ها، هیپرپلازی، نکروز و سلول های جلبکی احاطه شده توسط سلول های هیپرپلازی شده در بخش های مختلف بافت دیده شد. هیچگونه تجمعی از سلول های التهابی مشاهده نگردید. در بررسی توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره، جلبک های متصل شده به سطح آبشش با دو تاژک برایر (قطر سلول: 2/4 ± 5/8 میکرومتر) یافت شد.
    نتیجه گیری
    با آنالیز پلانکتونی نمونه ها با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکترونی، جلبک هتروسیگما تشخیص داده شد اما با توجه به منفی شدن آزمایش های واکنش زنجیره ای پلیمراز، جلبک مورد نظر به عنوان“شبه-هتروسیگما” معرفی می شود.
    کلید واژگان: کپور معمولی, ضایعات آبششی, هتروسیگما, استان خوزستان, مرگ و میر}
    R. Peyghan*, A. Rezaei, Z. Tulaby Dezfuly, M. Halimi
    Background
    Widespread common carp (Cyprinus carpio) mortalities have been recorded in Khuzestan province fish farms in recent years. In summer of 2017 two cases of harmful algal bloom were encountered that led to massive mortality in common carp in Khuzestan, Iran.
    Aims
    The aim of this study was to identify the possible etiologic agent of two mortalities with characteristic symptoms of gill lesions due to harmful algae.
    Methods
    Water samples were collected and 5 moribund fishes were examined by histophatologic, scanning electron microscopic and PCR examination.
    Results
    In wet smear preparations, a lot of algal cells and fragments, and sloughed, necrotic epithelial cells were observed between the lamellae. In histopathologic examination of gills, hyperplasia, necrosis and algal cells surrounded by hyperplastic cells were seen in tissue sections. No inflammatory cell aggregation was noticed. In scanning electron microscopic examination the algae was found attached to the gill surface (cell diameter: 8.5 ± 4.2 µm) with 2 equal flagella.
    Conclusion
    Phytoplankton analysis using direct microscopy and electron microscopy, morphologically resembling Heterosigma was identified, however, in PCR tests, Heterosigma analysis showed negative results, therefore the causative agent was called “Heterosigma-like” algae.
    Keywords: Common carp, Gill lesions, Heterosigma sp, Khuzestan province, Mortality}
  • مهران احمدی بلوطکی، منصور میاحی، حمیدی نجات، سمیه بهرامی *
    مطالعه حاضر به منظور بررسی حضور DNA انگل نئوسپورا کانینوم در بافت مغز گنجشک به روش واکنش زنجیره ای پلیمراز انجام گردید. در این مطالعه از میان 210 نمونه مورد آزمایش6 نمونه مغز (8/2 درصد) آلوده به انگل نئوسپورا بودند. این اولین گزارش از جداسازی انگل نئوسپورا از گنجشک در استان خوزستان می باشد. به نظرمی رسد که گوشت گنجشک می تواند منبعی برای آلودگی سگ باشد.
    کلید واژگان: نئوسپورا کانینوم, گنجشک, روش واکنش زنجیره ای پلیمراز, استان خوزستان}
    M. Ahmadi Baloutaki, M. Mayahi, H. Hamidinejat, S. Bahrami*
    The present study reports the presence of N. caninum DNA by PCR in brain tissues of house sparrows. The results showed that 6 (2.8%) of brain samples were positive for N. caninum. This is the first report for detection of N. caninum in sparrows, in Khuzestan Province. The results suggest that the meat of infected sparrows can be the source for dog's infection.
    Keywords: Neospora caninum, Sparrows, PCR, Khuzestan province}
  • محمد حسینی نژاد، زهره مشاک*
    ابتلا به ورم پستان در گاوهای شیری سبب کاهش 15 درصدی تولید شیر و تغییر در ترکیبات ‏شیمیایی آن شده و به این ترتیب  باعث وارد آمدن خسارت به صنعت تولید شیر گردیده و تهدیدی جدی برای سلامت مصرف کنندگان محسوب می شود. در این مطالعه تاثیر تعداد سلول های ‏سوماتیک که متاثر از بیماری ورم پستان می باشد، بر کیفیت شیرخام ‏‏‏در گاوهای مبتلا به ورم پستان تحت بالینی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، با مراجعه به ‏دامداری های ‏استان خوزستان، تعداد 240 نمونه شیر‏خام ‏از گاوهای مبتلا به ورم پستان تحت بالینی از دامداری های صنعتی و سنتی این استان طی ماه های ‏‏مختلف سال 93 (اوایل ‏و اواسط هر ماه) جمع آوری شد و به ‏‏ترتیب آزمایشات مربوط به شمارش سلول های سوماتیک، پروتیین، چربی و اسیدیته در مورد آنها انجام گردید.‏ در نمونه های اخذ شده، تعداد سلول های سوماتیک SCC/ml105×37/1±105×20/3 و مقادیر پروتیین ‏‏06/0±12/3 درصد و چربی 14/0±23/3 درصد‏‏ و اسیدیته D°62/0±50/14 محاسبه شد. ضریب همبستگی بین داده ها نشانگررابطه مستقیم بین درصد ‏پروتیین و ‏‏درصد چربی بود. همچنینرابطه معکوسی بین تعداد سلول‎های سوماتیک با ‏‏درصد چربی و پروتیین نمونه های شیر مشاهده گردید (01/0>‏p‏).‏‏ میزان چربی و پروتیین در فصل زمستان و تعداد سلول های سوماتیک در فصول تابستان و پاییز بیشتر از بقیه فصول بود، در حالی که بیشترین میزان اسیدیته مربوط به فصول بهار و زمستان بود. مقایسه فاکتورهای نامبرده نیز در بین دو نوع دامداری صنعتی و سنتی نشان دهنده بالاتر بودن میزان پروتیین و پایین تر بودن تعداد سلول های سوماتیک در نمونه‎های ‏‏شیرخام دامداری های صنعتی نسبت به‏‏ دامداری های سنتی بود (05/0>‏p‏).‏‏ لذا به نظر ‏می رسد، ‏‏تعداد سلول های ‏سوماتیک که عمدتا متاثر از بیماری ورم پستان در گاو می باشد، بر اسیدیته، چربی و پروتیین شیرخام که خود تحت تاثیر فصل و نوع سیستم پرورش‏‏ ‏نیز هستند، موثر می باشد.‏
    کلید واژگان: ورم پستان تحت بالینی, سلول های سوماتیک, کیفیت شیرخام, دامداری های سنتی و صنعتی, استان خوزستان}
    Mohammad Hossieni Nejad, Zohreh Mashak *
    Mastitis is an infectious disease that is spread in livestock and can cause cattle mortality. Generally a cow with mastitis has a 15 per cent decrease in milk production. In addition, losses from changes in some components of milk should also be considered. Any change in milk properties can be severe hazard for milk producers, dairy factories and consumers. In this study, the effect of somatic cell count on row milk quality of cows affected by subclinical mastitis was studied. For this purpose 240 milk samples were collected from dairy farms with subclinical mastitis (traditional and industrial) of Khuzestan province in 2014 and their somatic cell count, protein and lipid contact and acidity determined. The mean±SD for somatic cells, acidity, protein and fat were 3.20×105±1.37×105 SCC/ml, 14.50±0.62 D°, 3.12±0.06% and 3.23±0.14% respectively. After statistical analysis, reverse correlation were found between somatic cell count with milk fat and protein. However, direct correlation was observed between range of milk fat and protein (p>0.01). Furthermore the results indicated that the range of acidity in spring and winter, protein and fat in winter and somatic cell in summer and autumn were more than the other seasons. According to statistical analysis, protein percent of milk samples in industrial farms were higher than traditional farms although the range of somatic cells was higher for traditional milk samples ‏)p>0.05) According to the result, it seems that the somatic cell count of milk influences raw milk fat and protein content and acidity.
    Keywords: subclinical mastitis, somatic cells, Quality of raw milk, Traditional, industrial dairy farms, Khuzestan province}
  • مینا آهنگرزاده، مسعود قربانپور نجف آبادی، رحیم پیغان، مصطفی شریف روحانی، مهدی سلطانی
    آئروموناس هیدروفیلا یک باکتری همیشه حاضر و فرصت طلب است. در مورد بیماری زایی اولیه یا ثانویه بودن این باکتری، اختلاف نظر وجود دارد؛ اما به هر حال، تحت شرایط استرس زا، از قبیل تغییرات دمایی، دستکاری و یا کاهش کیفیت آب، تبدیل به یک پاتوژن می شود و ایجاد بیماری می کند. این باکتری، عامل اصلی سپتی سمی هموراژیک در ماهیان آب شیرین است. در این مطالعه از تعداد 200 قطعه کپور ماهیان پرورشی، شامل 126 قطعه کپور معمولی، 39 قطعه فیتوفاگ و 35 قطعه آمور مشکوک به سپتی سمی آئروموناسی در استان خوزستان، نمونه برداری شد که از این تعداد، 125 باکتری متعلق به جنس آئروموناس به روش بیوشیمیایی و PCR شناسایی شد که 31 جدایه از 125 جدایه با روش های بیوشیمیایی و ردیابی ژن های 16s rRNA و لیپاز به عنوان آئروموناس هیدروفیلا شناسایی گردیدند. نتایج نشان داد که میزان نقش آئروموناس ها و آئروموناس هیدروفیلا در ماهیان دارای علایم بررسی شده، به ترتیب معادل 5/62 درصد و 5/15 درصد بود و لازم است در خصوص پیشگیری از آن اقدام گردد. هم چنین مشخص شد که روش PCR در مقایسه با روش های بیوشیمیایی، روش سریع و دقیق در تشخیص آئروموناس هیدروفیلا می باشد.
    کلید واژگان: آئروموناس هیدروفیلا, کپورماهیان, سپتی سمی هموراژیک, استان خوزستان}
    Aeromonas hydrophila is a ubiquitous and opportunistic aquatic microorganism, that conflicting views have been expressed concerning whether Aeromonas hydrophila is a primary pathogen of freshwater fish or a secondary opportunistic pathogen. Under stress condition, such as temperature changes, handling or poor water quality, this bacterium becomes a pathogen. Aeromonas hydrophila has been associated to the dominant infectious agent of hemorrhagic septicemia in freshwater cultured fishes. In this study, a total of 200 pieces of patient cultured carp (126 common carp, 39 silver carp and 35 grass carp) were taken from Khuzestan province farms. A total of 125 and 31 isolates were identified as Aeromonas sp. and Aeromonas hydrophila respectively by biochemical methods and PCR analysis by specific primers such as 16srRNA for aeromonas sp., and 16srRNA and lipase for detection of Aeromonas hydrophila. The results showed that Aeromonas sp. and Aeromonas hydrophila are responsible for 62.5% and 15.5% of carp septicemia respectively and prophylactic measures should be considered. It also concluded that PCR assay provides a highly sensitive and specific tool for the detection of Aeromonas hydrophila compared with biochemical methods.
    Keywords: Aeromonas hydrophila, Cultured carp, Haemorrhagic septicaemia, Khouzestan province}
  • عبدالرحمان پولادگر*، رحمان لونی، شمس الدین قائم مقامی، سیدعلی پوربخش، عباس اشتری، عباس علی شیرودی
    مایکوپلاسما آگالاکتیه به عنوان یکی از عوامل اصلی آگالاکسی مسری، یک سندرم عفونی درگوسفند و بز در استان خوزستان (جنوب غرب ایران) است. این سندرم با علایم ورم پستان، اختلال در تولید شیر، ورم مفاصل، سقط جنین و کراتوکونژیکتیویت تشخیص داده می شود. مطالعه حاضر برای جداسازی و شناسایی مایکوپلاسما آگالاکتیه با استفاده از روش کشت و واکنش زنجیره ای پلیمراز نمونه های تهیه شده از گوسفندان در استان خوزستان انجام شده است. 91 نمونه از شیر، چشم، گوش، بینی و مایع مفصلی گوسفند تهیه شد. تمام نمونه ها در محیط PPLOبرای جداسازی مایکوپلاسما کشت داده شدند. استخراج DNAباکتری به روش فنل – کلرفرم انجام شده و برای آزمایش واکنش زنجیره ای پلیمراز و تشخیص جنس مایکوپلاسما در فراگمنت 163bpروی ژن 16S rRNAو فراگمنت 375 bpروی ژن لیپوپروتئین از نمونه های کشت داده شده، استفاده گردید. از 91 نمونه کشت داده شده، 34 مورد (37/36%) مثبت بودند و کلنی های تیپیک مایکوپلاسما را در محیط کشت PPLOآگار ایجاد کردند و 47 مورد (51/65%) از نظر جنس مایکوپلاسما در واکنش زنجیره ای پلیمراز مثبت بودند. 8 مورد (79/8%) نمونه ها از نظر گونه مایکوپلاسما آگالاکتیه در واکنش زنجیره ای پلیمراز مثبت بودند. از 91 مورد آزمایش شده، 26 نمونه در روش کشت و واکنش زنجیره ای پلیمراز مثبت شدند. 5 نمونه از نظر کشت، MPCRو MAPCRمثبت شدند. 15 نمونه از نظر کشت منفی و در واکنش زنجیره ای پلیمراز مثبت شدند در حالیکه تنها 3 نمونه در کشت مثبت و در واکنش زنجیره ای پلیمراز منفی شدند. نتایج نشان داده که بیشتر موارد جداسازی شده مایکوپلاسما آگالاکتیه مربوط به نمونه های تهیه شده از چشم و کمترین موارد مربوط به نمونه های تهیه شده از گوش و بینی بوده است. مایکوپلاسما آگالاکتیه یکی از عوامل اصلی ایجاد کننده بیماری آگالاکسی مسری است که برای اولین بار در گوسفند در استان خوزستان تشخیص داده شده است
    کلید واژگان: مایکوپلاسما آگالاکتیه, کشت, واکنش زنجیره ای پلیمراز, 16S rRNA, ژن لیپوپروتئین, گوسفند, استان خوزستان}
    A.R. Pooladgar *, R. Looni, Sh. Ghaemmaghami, S.A. Pourbakhsh, A. Ashtari, A. Ali Shirudi
    Mycoplasma agalactiae (M. agalactiae) is one of the main causes of contagious agalactia, an infectious syndrome of sheep and goats in Khuzestan province –southwest of Iran that is characterized by mastitis and subsequent failure of milk production, arthritis, abortion and keratoconjunctivitis. This study was carried out to isolation and identification of M. agalactiae with culture and polymerase chain reaction (PCR) method from sheep in Khuzestan province, Iran. A total of 91 samples were collected from milk secretion, eye, ear, nose and joint exudates of sheep. All samples were cultured in PPLO broth supplemented for isolation of M. agalaciae. Extraction of the DNA of bacteria was done by phenol/chloroform method and the PCR assay was applied for detection of Mycoplasma genus in 163bp fragment of 16S rRNA gene and M. agalactiae in 375bp fragment of lipoprotein gene from culture as same as in clinical samples. Out of the 91 samples, 34(37.36%) cultures were shown positive and typical Mycoplasma colonies in PPLO agar culture diagnostic method and 47(51.65%) were scored positive by Mycoplasma genus PCR, 8(8.79%) of the samples were scored positive by using M. agalactiae PCR as diagnostic method. Out of the 91 samples, 26 samples were shown both positive in the culture and PCR, 5 samples were shown both positive in the culture, MPCR and MAPCR. 15 samples were negative in the culture and positive in PCR whereas only 3 samples were positive in culture and negative in PCR. The results showed that the more isolations of M. agalactiae were taken from eye and less in ear and nose samples. M. agalactiae was one of the main factors of contagious agalactia that was detected for the first time from sheep in Khuzestan province.
    Keywords: Mycoplasma agalactiae, Culture, PCR, 16S rRNA, Lipoprotein gene, Sheep, Khuzestan province}
  • رحیم پیغان، حسین نجف زاده ورزی، الهام جم زاده
    زمینه مطالعه
    فورازولیدن آنتی بیوتیکی است که به دلیل مضر بودن برای مصرف کنندگان، در آبزی پروری منع مصرف دارد. با اینحال امکان استفاده غیر قانونی آن در مزارع پرورشی وجود دارد.
    هدف
    هدف از این مطالعه تعیین وضعیت بقایای فورازولیدون در بافت عضلات ماهی کپور معمولی استان خوزستان بود.
    روش کار
    برای اینکار تعداد 100 قطعه ماهی کپور معمولی پرورشی صید و میزان فورازولیدون آنها اندازه گیری گردید. همچنین زمان حذف فورازولیدون از بدن ماهی کپور بطور تجربی به دو روش خوراکی و حمام بررسی گردید و در زمان های متوالی از عضلات ماهی ها نمونه گیری و فورازولیدون اندازه گیری گردید.
    نتایج
    نتایج حاصل از بررسی مزارع نشان داد که 40 قطعه از ماهی های پرورشی(40 درصد نمونه ها) حاوی مقادیر قابل اندازه گیری از داروی فورازولیدون بودند. در بررسی تجربی، در هر دو گروه آزمایشی خوراکی وحمام میزان دارو پس از 10 روز به ترتیب 7614‎/0±4100‎/3 و5447‎/0±3580‎/2 میلی گرم در کیلوگرم بوده است. پس از 20 روز فقط در گروه خوراکی مقادیری از دارو شناسایی شد (0474‎/0±1160‎/0 میلی گرم در کیلوگرم.) میزان دارو در دو گروه خوراکی و حمام کوتاه مدت (30 روزگی) و گروه شاهد صفر بوده است. مقدار دارو در 10 روزگی بین گروه خوراکی و حمام کوتاه مدت تفاوت معنی داری نداشته است (05‎/0> p.) نتیجه گیری نهایی: با توجه به نتایج احتمالا داروی فورازولیدون در برخی از استخرهای پرورشی به صورت غیر مجاز استفاده شده است. بررسی تجربی هم نشان می دهد زمان حذف کامل فورازولیدون در این گونه ماهی و در شرایط پرورشی استان خوزستان را می توان 30 روز در نظر گرفت.
    کلید واژگان: باقیمانده دارو, ماهی کپور معمولی, فورازولیدون, آبزی پروری, استان خوزستان}
    Peyghan R., Najafzadeh Varzi H., Jamzadeh E
    Backgrounds
    Furazolidon is a prohibited antibiotic not permissible for use in aquaculture. However, some fish farmers may use it illegally.
    Objectives
    This study was aimed to investigates the residues of Furazolidone in the muscles of cultured Common Carp.
    Methods
    One handred cultured Common carp were caught and the Furazolidone content of the fishe's muscle was measured using HPLC technique. Furazolidone was administered experimentally to 60 Common carp through two different procedures. The first procedure was applied by a short term bath while the second approach was considered orally. Sampling from the fishe's muscles was done within 10, 20 and 30 days after exposure.
    Results
    The results of this study showed that Furazolidone was detected in the muscles of 40 cultured fish (40%). This study revealed that Furazolidone had been residually retained in the muscles of fish, using both methods, when examining the 10 day samples. The residues were 3.41±0.76 mg/kg, for the oral administration method, and 2.36±0.54 mg/kg, for the bath. There was no significant difference between these two groups (p>0.05). After 20 days, the residue of Furazolidone was not detected in the short term bath group, but it was detected in the oral group. The results indicated that there was a longer retention of the drug in the oral administration group. Subsequently, 30 days after the drug administration for both groups, no Furazolidone was detected in the fishe's muscles. In the control group, for all samples, there was no Furazolidone residue detectable in the fishe's muscles.
    Conclusions
    This study showed that Furazolidone may be used in some of the fish farms in the Khozestan Province and at least thirty days are needed for drug to be cleared from their bodies.
  • شاهرخ رنجبربهادری، مهدی عیدی دلورزاده، بهار شمشادی
    دیروفیلاریا ایمیتیس یا کرم قلب یکی ازنماتودهای انگلی مهم سگ و سایر گوشتخواران است که در بطن راست قلب،سرخرگ ششی و ورید اجوف خلفی یافت میگردد و میکروفیلرهای خویش را درگردش خون محیطی دام آلوده رها میسازد. بدین منظورنمونه خون یاز119سگ ولگرد درمناطق مختلف استان مذکوربصورت تصادفی تهیه شده و پس از ارسال به آزمایشگاه به روش نات اصلاح شده بررسی و با استفاده از خصوصیات مورفولوژیکی آنها مورد تشخیص قرارگرفتند. درمجموع میکروفیلرهای دیروفیلاریاایمیتیس درپانزده نمونه(??/12%) مشاهده گردیدکه بیشترین میزان آلودگی درسگهای باجنسیت نر،با هفت سال سن ودرشهرستان دزفول ونواحی اطراف آن گزارش گردید. البته بررسی آماری انجام شده با استفاده ازروش مربع کای ارتباط معنی داری رابین آلودگی وعواملی از قبیل سن،جنسیت و انتشار جغرافیایی انگل نشان نداد. بررسی حاضرنخستین گزارش وقوع دیروفیلاریاایمیتیس در سگهای استان خوزستان میباشد. بنابراین باتوجه به حضورآلودگی درسگهای استان خوزستان میبایست نسبت به کنترل آن توسط معدوم نمودن سگهای ولگرد ومبارزه باناقلین انگل اقدام نمود.
    کلید واژگان: ایران, سگهای ولگرد, استان خوزستان, دیروفیلاریاایمیتیس}
    Dirofilariaimmitis, which is otherwise known as heartworm, is an important parasite in dogs and other carnivores. It lives in the right ventricle of the heart, the pulmonary artery and the posterior vena cava, and its microfilaria can be found in the peripheral circulation. This is the first report of Dirofilariaimmitis infection in stray dogs in Khuzestan, a province in South-Western Iran. Blood samples from 119 stray dogs were collected randomly from different districts of Khuzestan. The samples were examined by the modified Knott's method. Blood microfilaria of Dirofilariaimmitis were observed in 15 samples (12.61%). The most severe infections were seen in 7-yr-old male dogs and also those in the Dezfool district. However, statistical analysis by the Chi-square method did not show a significant relationship between the rate of infection and other factors, which included age, sex and geographical distribution. As this parasite can infect humans, the infection of dogs with D. immitis in Khuzestan should be controlled by the removal of the dogs and the vectors of D. immitis are insects including flies.
  • مجتبی علیشاهی، مهدی سلطانی، اشکان زرگر
    برای بررسی عوامل باکتریایی دخیل در تلفات ماهی آمور پرورشی در استان خوزستان، تعداد 300 نمونه ماهی آمور از 20 کارگاه پرورش ماهی گرمابی استان که بیشترین تلفات را در سال های گذشته داشتند، اخذ گردید. نمونه ها از ماهیان در حال تلف شدن و در فصل تلفات تهیه گردید. ماهی ها بعد از انتقال به آزمایشگاه و بیومتری، کالبدگشایی شده و کشت از اندام های داخلی (کلیه، طحال، کبد) در محیط TSA صورت گرفت. باکتری های رشد یافته بعد از خالص سازی با استفاده از روش های باکتریولوژیک و کشت در محیط های تشخیصی، تعیین جنس و گونه گردیدند که همه از آئروموناس های متحرک بودند. مجموعا از 300 نمونه ماهی، 33 مورد (11%) باکتری آئروموناس هیدروفیلا Aeromonas hydrophila، 12 مورد (4%) باکتری آئروموناس ورونی Aeromonas veroni، 8 مورد (7/2%) باکتری آئروموناس سوبریا Aeromonas sobria، تشخیص داده شد. نتایج آزمایش تعیین LD50 نشان دهنده عدم بیماری زایی باکتری های آئروموناس ورونی و آئروموناس سوبریا بود، ولی آئروموناس هیدروفیلا جدا شده برای ماهی آمور بیماری زا بوده و LD50 آن برابر 107×1/1 محاسبه گردید. با توجه به نتایج این تحقیق نمی توان عامل اولیه تلفات ماهی آمور در استان خوزستان را به عوامل باکتریایی نسبت داد. با وجود جدا شدن آئروموناس های متحرک از بعضی از ماهیان مبتلا، با توجه به نسبت کم ماهیان آلوده به باکتری (2/17%) و فقدان حدت لازم برای ایجاد تلفات، احتمالا این باکتری ها به عنوان عوامل ثانویه در ایجاد تلفات نقش دارند و باید تحقیقات وسیعتری در یافتن علت اولیه بیماری صورت گیرد.
    کلید واژگان: ماهی آمور, تلفات, آئروموناس های متحرک, استان خوزستان, LD50}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال