به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

جستجوی مقالات مرتبط با کلیدواژه « کادمیوم » در نشریات گروه « دامپزشکی »

  • سید ستار توحیدی فر*، حسین حسن پور، شهاب بهادران، عبدالناصر محبی، الهه عسکری

    این مطالعه با هدف ارزیابی اثر ویتامین C بر میزان عناصر کادمیوم، کلسیم، فسفر، آهن و مس در بافت های کبد و عضلات بلدرچین ژاپنی در مسمومیت با کادمیوم انجام گرفته است. تعداد 60 قطعه بلدرچین یک روزه با میانگین وزن 6/0±8 گرم در 4 گروه مختلف (دارای 3 تکرار و در هر تکرار 5 پرنده) تقسیم شدند. گروه های آزمایشی به ترتیب شامل: 1- شاهد (جیره پایه بدون افزودنی)، 2- جیره پایه+ppm 40 کادمیوم کلراید در آب آشامیدنی، 3- جیره پایه+ppm 500 ویتامین c خوراکی، 4- جیره پایه+ppm 500 ویتامین C خوراکی+ ppm 40 کادمیوم کلراید در آب آشامیدنی بودند. در روز 35 پرورش تعداد سه پرنده به ازای هر تکرار انتخاب شد و نمونه هایی از بافت های کبد و مخلوط عضلات سینه و ران برای بررسی میزان عناصر کادمیوم، کلسیم، فسفر، آهن و مس گرفته شدند و بعد از انجام مراحل مختلف هضم، با دستگاه ICP-OES میزان عناصر مختلف آنالیز شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که اضافه کردن کادمیوم به آب آشامیدنی منجر به بالا رفتن غلظت کادمیوم در بافت ها گردید و غلظت آهن و سایر عناصر در بافت ها کم شد (05/0<p). نتایج، همچنین نشان داد که اضافه کردن ویتامین c با کاهش غلظت کادمیوم در بافت ها منجر به افزایش غلظت عناصر بافتی گردید (05/0<p). به صورت کلی نتایج این مطالعه نشان داد که تجویز ویتامین C می تواند باعث کاهش اثرات مسمومیت با کادمیوم در بافت های عضله و کبد در بلدرچین ژاپنی می شود.

    کلید واژگان: بلدرچین ژاپنی, کادمیوم, کبد و عضله, عناصر بافتی, ویتامین C}
    Seyyed Sattar Tohidifar *, Hossein Hassanpour, Shahab Bahadoran, Abdonaser Mohebi, Elaheh Askari

    This study was conducted to determine the effects of Vit C on Ca, P, Fe and Cu in cadmium toxicity in Japanese quail. A total of 60 1-d-old Japanese quail were randomly distributed among 4 dietary treatments with 3 replicate pens per treatment. In group1, chickens were fed on basal diet without added Cd (control group). In group 2, chickens were fed on basal diet with 40 ppm Cd in drinking water. In group3, quails were fed on basal diet + 500 ppm of Vit C; and in group 4 treatment, quails were fed on basal diet + 500 ppm Vit C and 40 ppm Cd in drinking water. Cd was added as cadmium chloride. On day 35, three quails per replicate pen were killed for collection of liver and breast and tight muscle samples. Samples were analyzed by ICP-MS. The results of our study showed that Cd toxicity led to an increase of liver and muscle Cd concentration and decreased levels of Fe, Ca, P and Cu in the body tissues. The results also showed that supplementation of vit C decreased Cd content in the liver and muscles of japanese quails. The present study revealed several correlations between essential and toxic elements, illustrating the importance of the balance between oxidant elements and antioxidants.

    Keywords: Cadmium, Japanese quails, Liver, Muscles, Vitamin C}
  • رامین قاسمیان یادگاری، امیررضا کرمی بناری*، محمدحسین موثق غازانی

    در میان آلاینده های محیطی، فلزات سنگین برای سلامتی انسان خیلی خطرناک می باشند. هدف مطالعه حاضر تعیین میزان سرب وکادمیوم در عسل های پاییز 1396 و بهار 1397 در لرستان بود. 60  نمونه عسل از نواحی مرکزی، کاکاوند و خاوه شهرستان دلفان لرستان به صورت تصادفی جمع آوری  و سپس توسط دستگاه اسپکتوفتومتر جذب اتمی شعله آنالیز شدند. سرب وکادمیوم در تمامی نمونه ها تشخیص داده شد. بیشترین سطح سرب و کادمیوم در نمونه ها به ترتیب 2/32 و 32/0 میکروگرم بر کیلوگرم بود. میانگین غلظت سرب در عسل های بهاره و پاییزه به ترتیب دربخش مرکزی 84/2 ± 57/21 و47/2 ± 83/28، کاکاوند3/1± 8/10 و  89/1± 66/13 و خاوه76/1 ± 72/7 و 55/1 ± 44 /16میکروگرم  بر کیلوگرم بود. میزان سرب درعسل های بهاره خاوه بطور معنی داری پایین تر از سایر نواحی بود (05/0 >p). میانگین غلظت کادمیوم در عسل بهاره و پاییزه در بخش مرکزی 02/0 ± 13/0 و03/0 ± 26/0 در کاکاوند014/0 ± 11/0 و02/0 ± 18/0 و در خاوه02/0 ± 04/0  و 01/0 ± 08/0 میکروگرم بر کیلوگرم به ترتیب بود. میزان کادمیوم درعسل های بهاره خاوه بطور معنی داری پایین تر از سایر نواحی بود (05/0 >p). با توجه به کمتر بودن متوسط مقادیر سرب وکامیوم در نمونه های عسل پاییزه و بهاره در شهرستان دلفان نسبت به حد استاندارد های بین المللی، می توان نتیجه گیری نمود که مصرف این عسل ها از لحاظ فلزات سنگین سرب وکادمیوم خطری درپی ندارد.

    کلید واژگان: عسل, سرب, کادمیوم, دلفان لرستان}
    Ramin Ghasemian Yadeghari, AmirReza Karamibonari *, MohammadHossein Movassagh

    Among the environmental pollutants, heavy metals are very dangerous for human health.  The present study aimed to determine the amount of lead and cadmium in the fall of 2017 and spring of 2018 kinds of honey in Lorestan. Sixty honey samples were collected randomly from the central, Kakavand and Kaveh areas of Delfan city of Lorestan. The samples were analyzed by flame atomic absorption spectrometry. Lead and cadmium were determined in all samples. The maximum levels of lead and cadmium in samples were 32.2 and 0.32 µg/kg respectively.  The mean concentration of lead in spring and autumn honey in the central part was 21.57 ± 2.84 and 28.83 ± 2.47, in Kakavand was 10.8 ± 1.3 and 13.66 ± 1.89 and in Khaveh was 7.72 ± 1.76 and 16.44 ± 1.55 µg/kg respectively. In Khaveh, the amount of lead in the honey sampled during spring was significantly lower than in other areas (p<0.05).  The mean concentration of cadmium in spring and autumn honey in the central part was 0.13 ± 0.02 and 0.26 ± 0.03, in Kakavand was 0.11 ± 0.014 and 0.18 ± 0.02 and in Khaveh was 0.04 ± 0.02 and 0.08 ± 0.01 µg/kg respectively. The amount of cadmium in the spring honey of Khaveh was significantly lower than in other areas (p<0.05). Due to lower levels of lead and cadmium in the spring and autumn samples produced in Delfan city, compared to international standards, it could be concluded that consumption of these honey is safe, in terms of lead and cadmium metals.

    Keywords: Honey, Lead, Cadmium, Delfan Lorestan}
  • عطیه غلامی، زهرا مرجانی، سعید حصارکی*
    زمینه مطالعه

    کادمیوم یک فلز سنگین است که برای حیوانات و انسان مضر ا ست. قرار گرفتن در معرض آن باعث التهاب، آپوپتوز یا نکروز در بسیاری از بافت ها از جمله آدرنال می شود.

    هدف

    بررسی تاثیر  مقادیر مسمویت زای کادمیوم بر میزان بیان ژن های دخیل در التهاب و فیبروز بود. التهاب بر میزان مرگ سلول‎های پارانشیم می‎افزاید و فیبروز نیز بدون این که بتواند کارکرد پارانشیم اولیه را داشته باشد، فقط محل سلول‎های مرده را پر خواهد کرد.روش‎کار: در مطالعه حاضر، کلرید کادمیوم با غلظت 20 میلی گرم بر کیلوگرم به جیره ده سر موش سوری در دو گروه پنج تایی اضافه شد. در روز سی ام مطالعه، بافت های غده آدرنال به سرعت جهت بررسی بیان NF-kB/MAPK، رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ایوزین بافت و انجام ایمونوهیستوشیمی (CD163) به آزمایشگاه فرستاده شد.

    نتایج

    التهاب ذکر شده در مطالعات دیگر می تواند با فعال شدن مسیر  فاکتور هسته ای کاپا (NF-kB) نیز مرتبط باشد. محصولات ژنی NF-kB مسیر پروتیین کیناز فعال شده با میتوژن (MAPK) و p38 را آغاز می کند. در مطالعات گذشته نشان داده شد که MAPK باعث ایجاد نکروز یا آپوپتوز در بافت ها می شود. در هیستوپاتولوژی، هسته های متراکم و احتمالا پیکنوز شده در گروه کادمیوم بیشتر بود. بیان بیشتر مولکول CD163 در گروه کادمیوم نشان دهنده شروع فرآیند فیبروز پس از التهاب مزمن می باشد.

    نتیجه گیری نهایی: 

    مطالعه حاضر داده های اساسی تری را برای بررسی مکانیسم آسیب آدرنال در مسمومیت با کادمیوم ارایه داد. در واقع کادمیوم با تاثیر بر روی مسیرهای التهابی موجب مرگ سلول ها شده و از طرفی با تحریک روند فیبروز موجب آسیب جبران ناپذیر بیشتری در بافت آسیب دیده غده آدرنال می شود.

    کلید واژگان: غده فوق کلیه, کادمیوم, فیبروز, MAPK, NF-kB}
    Atieh Gholami, Zahra Marjani, Saeed Hesaraki *
    BACKGROUND

    Cadmium is a heavy metal harmful to animals and humans. Exposure to it causes inflammation, apoptosis, or necrosis in numerous tissues, including the adrenal.

    OBJECTIVES

    The present research investigates the effect of cadmium toxicity on the expression of genes involved in inflammation and fibrosis. Inflammation increases the rate of parenchymal cell death, and fibrosis will only fill the place of dead cells without being able to perform the function of the primary parenchyma.

    METHODS

    In this research, cadmium chloride with a concentration of 20 mg/kg was added to the diet of ten mice in two groups of five. On the 30th day of the study, the adrenal glands were quickly sent to the laboratory. The expression of NF-kB/MAPK, hematoxylin, eosin tissue staining, and immunohistochemistry (CD163) were performed.

    RESULTS

    The inflammation mentioned in others’ research can also be associated with the activation of the nuclear factor kappa (NF-kB) pathway. NF-κB gene products initiate mitogen-activated protein kinase (MAPK) and p38 pathways. Previous studies indicate that MAPK induces necrosis or apoptosis in tissues. In histopathology, dense and possibly pyknosis nuclei are more common in the cadmium group. The higher expression of the CD163 molecule in the cadmium group reveals the beginning of the fibrosis process after chronic inflammation.

    CONCLUSIONS

    This report provides more basic data to investigate the mechanism of adrenal damage in cadmium poisoning. Cadmium causes the death of cells by affecting the inflammatory pathways. Additionally, the stimulation of the fibrosis process causes greater irreparable damage to the damaged tissue of the adrenal gland.

    Keywords: Adrenal, Cadmium, Fibrosis, MAPK, NF-kB}
  • مرتضی جعفری، محمدحسین مرحمتی زاده*، آمنه خوشوقتی
    زمینه و هدف

    امروزه امنیت غذایی یکی از مسایل مهم دنیا می باشد وآلودگی مواد غذایی به فلزات سنگین یک خطر جدی برای کیفیت و امنیت مواد غذایی انسان و همچنین دام به شمار می رود. فلزات سنگین قابل تجزیه زیستی نیستند لذا می توانند وارد زنجیره غذایی شده و در ایجاد بیماری های کلیوی، عصبی، استخوانی و همچنین سرطان مشارکت کنند. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی میزان آلودگی بازیافت ضایعات حاصل از کشتارگاه های طیور  به سرب و کادمیوم در شهرستان شیراز بود.

    مواد و روش ها

    بدین منظور 30 نمونه از 6 کشتارگاه طیور شهر شیراز جمع آوری شد. هضم اسیدی نمونه ها مطابق با روش AOAC انجام شد. سپس غلظت سرب و کادمیوم مطابق با روش اسپکترومتری جذب اتمی کوره اندازه گیری شد. برای پردازش آماری نتایج نیز از نرم افزار SPSS استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که با توجه به استاندارد ملی ایران و معیارهای بین المللی (Codex)، میانگین غلظت سرب (1/15 میلی گرم در کیلوگرم) و کادمیوم (0/25>کادمیوم، میلی گرم در کیلوگرم) در نمونه های هر 6 کشتارگاه طیور شهر شیراز در محدوده طبیعی قرار دارد و در هیچ یک از نمونه های مورد مطالعه بیشتر از حد مجاز نبود.

    نتیجه گیری

    با توجه به اثرات مخرب فلزات سنگین بر سلامت دام و انسان، پایش مستمر آلودگی به این فلزات در آلایشات دامی و خوراک دام و طیور توصیه می شود.

    کلید واژگان: ضایعات کشتارگاهی, طیور, فلزات سنگین, سرب, کادمیوم, شیراز}
    Morteza Jaafari, MohammadHossein Marhematizadeh*, Ameneh Khoshvaghti
    Background and aim

    Today, food safety is one of the most important issues in the world, and food contamination with heavy metals is considered a serious risk for the quality and safety of human and livestock food. Heavy metals are not biodegradable, so they can enter the food chain and contribute to the development of kidney, nervous, and bone diseases as well as cancer. The purpose of this study was to investigate the amount of lead and cadmium contamination of waste recycling from poultry slaughterhouses in Shiraz city.

    Materials and Methods

    For this purpose, 30 samples were collected from 6 poultry slaughterhouses in Shiraz. Acidic digestion of the samples was performed according to AOAC method. Then, the concentration of lead and cadmium was measured according to the furnace atomic absorption spectrometry method. SPSS software was used for statistical processing of the results.

    Results

    The results showed that according to the Iranian national standard and international standards (Codex), the average concentration of lead (1.15 mg/kg) and cadmium (cadmium <0.25 mg/kg) in the samples of all 6 poultry slaughterhouses in Shiraz city are within the natural range, and none of the studied samples exceeded the limitation.

    Conclusion

    Considering the harmful effects of heavy metals on animal and human health, continuous monitoring of contamination with these metals in animal waste and animal and poultry feed is recommended.

    Keywords: Slaughterhouse waste, Poultry, Heavy metals, Lead, Cadmium, Shiraz}
  • ابراهیم رحیمی*، نجمه واحد دهکردی، محمدامین حیدرزادی
    زمینه و هدف

    شیر بز و گوسفند به دلیل دارا بودن میزان املاح، پروتیین و چربی بیشتر نسبت به گاو، بسیار مورد توجه قرار گرفته و بر همین اساس سنجش کیفیت آن ها از لحاظ آلودگی های شیمیایی نیز حایز اهمیت است. هدف از این مطالعه بررسی آلودگی شیر خام در بز و گوسفند به کادمیوم با روش اسپکترومتر جذب اتمی در استان چهارمحال و بختیاری بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه 74 نمونه از شیرهای خام بز و گوسفند به صورت تصادفی از شهرستان های لردگان، سامان، کیار، کوهرنگ و اردل جمع آوری و به آزمایشگاه تخصصی بهداشت مواد غذایی دانشگاه آزاد شهرکرد جهت انجام آزمایش منتقل شدند. آزمایش مطابق با استاندارد AOAC انجام شد. غلظت کادمیوم بر اساس روش اسپکترومتر جذب اتمی کوره (GFAAS) اندازه گیری شد.

    یافته ها

    میانگین غلظت کادمیوم در نمونه شیر خام گوسفند 1/53±3/31 و در شیر خام بز 1/23±2/33 نانوگرم در گرم به دست آمد که این میانگین در محدوده طبیعی است. نتایج مطالعه نشان داد که غلظت کادمیوم در تمام نمونه های شیر خام گوسفند و بز کمتر از حداکثر مجاز گزارش شده توسط کدکس (500 نانوگرم در گرم) بوده است.

    نتیجه گیری

    بنابر نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر، غلظت کادمیوم در نمونه های شیر گوسفند و بز پایین و خطری برای مصرف کنندگان به همراه نداشته با این وجود غلظت کادمیوم در نمونه های شیر گوسفند و بز اخذ شده از مناطق صنعتی همچون لردگان به مراتب بالاتر از سایر مناطق بوده است. لذا بهتر است از چرای دامها در این مناطق و نزدیک شدن به اتوبان های پر تردد و کارخانجات با آلودگی بالا همچون پتروشیمی خودداری شود.

    کلید واژگان: شیر خام, بز, گوسفند, کادمیوم, اسپکترومتر جذب اتمی}
    Ebrahim Rahimi*, Najmeh Vahrd Dehkordi, MohammadAmin Heidarzadi
    Background and aim

    Goat and sheep milk has received much attention due to the amount of salts, breeding and increase compared to cow's milk, and based on this, it is important to evaluate their quality in terms of chemical consumption. The purpose of this study was to investigate the consumption of raw milk in goats and sheep to cadmium by atomic absorption spectrometer method in Chaharmahal and Bakhtiari province.

    Materials and Methods

    In this study, 74 samples of raw goat and sheep milk from Lordegan, Saman, Kiar, Kohrang and Ardel cities were randomly collected and transported to the specialized food hygiene laboratory of Shahrekord Azad University for testing. This test was performed according to the AOAC standard. This cadmium was measured based on the furnace atomic absorption spectrometer (GFAAS) method.

    Results

    The raw amount of cadmium in sheep milk sample was 3.31±1.53 and in goat milk was 2.33±1.23 ng/g. This range is within the normal range. The results of the study showed that raw cadmium in all sheep and goat milk samples was lower than the allowed amount reported by Codex (500 ng/g).

    Conclusion

    According to the results obtained from the present study, cadmium in sheep and goat milk samples is low and there is a risk of consuming consumables with the sample, but the consumables of sheep and goat milk obtained from industrial areas such as Lordegan are high compared to other areas. So, it is better to avoid in these areas and near busy highways and the aforementioned factories, including petrochemicals.

    Keywords: raw milk, goat, sheep, cadmium, atomic absorption spectrometer}
  • امید کریمی *، محمدرضا مفیدی، مرتضی بیطرف ثانی

    آلودگی محیط زیست به کادمیوم در حال افزایش است. ورود این فلز سمی سنگین به زنجیره غذایی خطری جدی برای جمعیت انسانی و حیوانی است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر پودر زردچوبه حاوی 96/2% ازمجموع کورکومینوییدها در تعدیل اثرات سوء کادمیوم خوراکی در بلدرچین های ژاپنی انجام شد. تعداد 180 قطعه بلدرچین ژاپنی نر از سن 22 روزگی به مدت 23 روز به شش گروه تقسیم شدند. گروه شاهد با جیره پایه و سایر گروه ها با جیره پایه مکمل شده با 3 گرم پودر زردچوبه (حاوی 18/88 میلی گرم از مجموع کورکومینوییدها)، 5 گرم پودر زردچوبه (حاوی 148 میلی گرم از مجموع کورکومینوییدها)، 100 میلی گرم کلراید کادمیوم، 100 میلی گرم کلراید کادمیوم + 3 گرم پودر زردچوبه و 100 میلی گرم کلراید کادمیوم + 5 گرم پودر زردچوبه در هر کیلوگرم از خوراک تغذیه شدند. افزودن پودر زردچوبه به جیره آلوده به کادمیوم موجب کاهش سطح سرمی سیتوکین های پیش التهابی TNF-α وIL-6، افزایش فعالیت SOD،  CATو ظرفیت پاداکسندگی کل و کاهش پراکسیددار شدن چربی گردید p < 0.05. همچنین کاهش فعالیت سرمی آنزیم هایALT ،AST  و ALP، افزایش غلظت پروتئین تام سرم و بهبود وزن بدن و وزن نسبی کبد مشاهده شد. نتایج نشان داد که پودر زردچوبه، با بهبود وضعیت پاداکسندگی و کاهش فعالیت سیتوکین های پیش التهابی، اثرات سمی کادمیوم را در بلدرچین ژاپنی کاهش داد. مقادیر بیشتر پودر زردچوبه تاثیربیشتری در کاهش سمیت کادمیوم داشت.

    کلید واژگان: کادمیوم, پودر زردچوبه, بلدرچین ژاپنی, تنش اکسایشی, التهاب}
    *O.Karimi

    Environmental pollution by cadmium (Cd) is increasing. The entry of this heavy toxic metal into the food chain is a serious danger to human and animal populations. This study aims to evaluate the effect of turmeric (Curcuma longa) powder (TP) containing 2.96% of total curcuminoides (TCM) in modulating the adverse impacts of Cd in Japanese quail. 180 22-day-old male Japanese quails were randomly divided into six groups for 23 days and fed a basal diet (BD) supplemented with 3 gr/kg TP (containing 88.18 mg of TCM), 5 mg/kg TP (containing 148 mg of TCM), 100 mg/kg Cd, 3 mg/kg TP plus 100 mg/kg Cd, and 5 gr/kg TP and 100 mg/kg Cd. The addition of TP to the Cd-contaminated diet reduced serum levels of pro-inflammatory cytokines TNF-αand IL-6, improved total antioxidant capacity, increased SOD and CAT activity, as well as decreasing MDA concentration. The TP supplementation significantly (p<0.05) reduced the harmful effects of Cd on body weight loss, relative liver weight gain, and total protein concentration, besides increasing serum levels of ALT, AST, and ALP enzymes. The findings of this study suggest that TP may reduce the toxic effects of Cd in Japanese quail by improving antioxidant status and reducing the activity of pro-inflammatory cytokines. The addition of 5 g/kg TP to the Cd-contaminated diet results in more antioxidant and anti-inflammatory properties than 3 g/kg TP.

    Keywords: Cadmium, Turmeric powder, Japanese quail, oxidative stress, inflammation}
  • سید مهبد موسوی، محمدحسین مرحمتی زاده*، شیدا اسماریان
    زمینه و هدف

    امروزه شیر گاو یکی از مهم ترین و پرمصرف ترین شیرهای حیوانی مورد تغذیه توسط انسان و یک منبع منحصر به فرد از مواد غذایی برای تمام سنین است. آلودگی شیر به فلزات سنگین مانند سرب وجیوه و کادمیوم یک خطر برای سلامت انسان به شمار می آید. مسمومیت با سرب و جیوه و کادمیوم موجب اثرات نامطلوبی بر روی سلامت انسان می شود که در دوران کودکی بسیار شایع تر است. لذا این پژوهش با هدف بررسی غلظت عناصر سرب و جیوه و کادمیوم در شیر خام گاوداری های مستقر در اطراف شهرستان جیرفت در سال 1400 انجام یافت.

    مواد و روش ها

    پس از انتخاب 10 مزارع  گاوداری به طور تصادفی در اطراف شهر جیرفت  و تهیه 10 نمونه در آزمایشگاه نسبت به هضم اسیدی نمونه ها مطابق با روش AOAC اقدام گردید. سپس غلظت عناصر بر اساس روش اسپکترومتری جذب اتمی کوره  اندازه گیری شد. برای پردازش آماری نتایج نیز از نرم افزار SPSS استفاده گردید.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که میانگین غلظت عناصر برای سرب، کادمیوم و جیوه به ترتیب 0/013647 و 0/0012520 و 0/002 میلی گرم در لیتر بود. با توجه به معیارهای بین المللی (Codex) و استاندارد ملی ایران، میانگین غلظت تجمع یافته فلزات سرب، کادمیوم و جیوه در نمونه ها در حد مجاز بوده و اندازه گیری نمونه ها نشان داد که سطح سرب (ppm 1) و کادمیوم (ppm 0.01) و جیوه کمتر از حد استاندارد و فقط در یک نمونه میزان سرب از حد استانداد تجاوز نموده است.

    نتیجه گیری

    نتیجه این مطالعه نشان داد که سطح سرب، کادمیوم و جیوه در شهرستان جیرفت در حد استاندارد و مجاز می باشد با این حال پیشنهاد می گردد به منظور افزایش ایمنی و سلامت مصرف کنندگان، نظارتهای بیشتری بر دامداری ها و مراکز صنعتی مجاور دامداری ها صورت پذیرد.

    کلید واژگان: شیر, گاو, سرب, کادمیوم, جیوه, جیرفت}
    Seyed Mahbod Mousavi, MohammadHosein Marhamatizadeh*, Sheyda Asmarian
    Background and purpose

    Today, cow's milk is one of the most important and widely used animal milks fed by humans and a unique source of food for all ages. Contamination of milk with heavy metals such as lead, mercury and cadmium is regarded a risk to human health. Poisoning with lead, mercury and cadmium has adverse effects on human health, which is much more common during childhood. Therefore, this study was conducted with the purpose of investigating lead, mercury and cadmium concentrations in raw milk of cattle ranchings located around Jiroft city in 2021.

    Materials and methods

    After selecting 10 cattle ranching randomly around Jiroft city and preparing 10 samples in the laboratory, the acidic digestion of the samples was performed according to AOAC method. Then, the elements concentrations were measured based on Graphite Furnace Atomic Absorption Spectrometry. SPSS software was used for statistical processing of the results.

    Results

    The results showed that the mean concentrations of elements for lead, cadmium and mercury were 0.013647, 0.0012520 and 0.002 mg/l, respectively. According to international standards (Codex) and the national standard of Iran, the accumulated mean concentration of lead (ppm 1), cadmium (ppm 0.01) and mercury in the samples was within the permissible range and samples measurement showed that the amount of lead, cadmium and mercury was less than standard and in only one sample, the amount of lead exceeded the standard.

    Conclusion

    The result of this study showed that the levels of lead, cadmium and mercury in Jiroft are standard and permissible. However, in order to increase the safety and health of the consumers, it is suggested that more monitoring be done on livestock farms and industrial centers adjacent to livestock farms.

    Keywords: Milk, Cow, Lead, Cadmium, Mercury, Jiroft}
  • محمدرضا یاریار، محمدحسین مرحمتی زاده*، آرش پایه دار
    زمینه و هدف

    امروزه شیر گاو یکی از مهمترین و پرمصرف ترین شیرهای حیوانی مورد تغذیه توسط انسان و یک منبع منحصر فرد از مواد غذایی برای تمام سنین است. آلودگی شیر به فلزات سنگین مانند سرب، جیوه و کادمیوم یک خطر برای انسان به شمار می آید. مسمومیت با فلزات سنگین موجب اثرات نامطلوبی بر روی انسان می شود که در دوران کودکی بسیار شایعتر است. این مطالعه به منظور بررسی سطح سرب، جیوه و کادمیوم در شیرخام  شهرستان مرودشت انجام گرفت.

    مواد و روش‏ها: 

    در این مطالعه تعداد 30 نمونه شیرخام گاو از مراکز جمع آوری شیر شهرستان مرودشت جمع آوری و از نظر باقیمانده فلزات سنگین سرب، جیوه و کادمیوم با استفاده از روش طیف سنجی نوری جذب اتمی  مورد آزمایش قرار گرفتند.

    یافته‏ ها:

     مشخص شد که میانگین سطح سرب برابر با 0/01217 و برای کادمیوم 0/01340  و جیوه 0/005 در نمونه ها بود که با توجه به حد استاندارد فلزات سرب، جیوه و کادمیوم شیر در کدکس، نشان دهنده آن است که میانگین غلظت تجمع یافته فلزات سرب در تمامی نمونه ها در حد مجاز بوده اما میانگین غلظت فلز کادمیوم و جیوه بیانگر تجاوز غلظت میانگین از حد مجاز می باشد.

    نتیجه گیری

    اندازه گیری نمونه ها نشان داد که سطح سرب کمتر و سطح جیوه و کادمیوم بیشتر از حد استاندارد جهانی بوده بنابراین با هدف افزایش میزان سلامت و ایمنی غذایی برای مصرف کنندگان، در نظر گرفتن نظارتهای بیشتر از جمله نظارت بر خوراک مصرفی دام های شهرستان، آب مصرفی، محل کشت علوفه و کنترل آلاینده های منتشر شده از مراکز صنعتی مجاور دامداری ها توصیه می شود.

    کلید واژگان: سرب, جیوه, کادمیوم, طیف سنجی نوری, مرودشت}
    MohammadReza Yaryar, MohammadHossein Marhamatizadeh*, Arash Payehdar
    Background and aim

    Today, cow's milk is one of the most important and widely consumed animal milks by humans and a unique source of food for all ages. The contamination of milk with heavy metals such as lead, mercury and cadmium is considered as a danger to humans. Heavy metal poisoning has adverse effects on humans that is much more common in childhood. This study was conducted to evaluate the levels of lead, mercury and cadmium in raw milk in Marvdasht.

    Materials and Methods

    In this study, 30 samples of raw cow milk were collected from milk collection centers in Marvdasht and tested for residual heavy metals such as lead, mercury and cadmium using Atomic Absorption Spectrophotometry.

    Results

    It was found that the average level of lead was equal to 0.01217 and for cadmium was 0.1340 and mercury was 0.0050 in the samples, which according to the standard level of lead, mercury and cadmium in milk in the codex, it indicates that the average accumulated concentration of lead metals in all samples was within the standard range, but the average concentration of cadmium and mercury indicates that the average concentration exceeds the standard limit.

    Conclusion

    Measurements of the samples showed that the level of lead was lower and the level of mercury and cadmium was higher than the global standard, so in order to increase the health and food safety for consumers, considering more monitoring, including the city’s livestock feed, water consumption, forage cultivation and controlling the pollutants emitted from industrial centers adjacent to livestock are recommended.

    Keywords: Lead, Cadmium, Mercury, Spectrophotometry, Marvdasht}
  • پولین شهره، مریم عزیزخانی*، شلاله موسوی
    زمینه مطالعه

    ماهی و فرآورده های آن در بسیاری از کشورها مصرف می شوند زیرا منبع قابل ملاحظه ای از مواد مغذی به شمار می روند. مشخص شده است که محتویات فلزات سنگین در محیط دریایی به شدت در حال افزایش است.  

    هدف

    در این مطالعه میزان کادمیوم (Cd)، سرب (Pb) و جیوه (Hg) در 4 گونه از ماهیان دارای ارزش تجاری دریای خزر (Rutilusfrisi kutum) و خلیج فارس (Parastromateus niger، Pomadasys kaakan و Scomberomorus commerson) مورد ارزیابی قرار گرفته است.

    روش کار

    در مجموع 200 نمونه ماهی تازه به طور تصادفی جمع آوری شد. برای آماده سازی نمونه های ماهی روش هضم با استفاده از مایکروویو و برای تعیین میزان فلزات سنگین طیف سنج جذب اتمی به کار گرفته شد.

    نتایج

    محدوده میزان فلزات سنگین بر اساس mg kg-1 به شرح زیر بود: (013/0 - 038/0) Cd ، (127/0- 325/0) Pb و  (007/0 - 067/0) Hg . در هیچ کدام از گونه های ماهی میزان فلزات سنگین فراتر از بیشینه مجاز تعیین شده به وسیله استانداردهای ملی یا بین المللی نبود، به جز محتوای سرب در حلوای سیاه. 

    نتیجه گیری نهایی:

    نتایج نشان داد که کادمیوم، سرب و جیوه در گونه های ماهی ایران (به جز میزان سرب در حلوای سیاه در خلیج فارس) در غلظت های پایین وجود داشته و از حدود مجاز کمیسیون اروپا و یا استاندارد ملی ایران تجاوز ننموده است.

    کلید واژگان: جیوه, سرب, فلز سنگین, کادمیوم, ماهی}
    Poulin Shohreh, Maryam Azizkhani *, Shalaleh Mousavi
    BACKGROUND

    Fish and fish products are consumed in many countries as a considerable source of nutrients. The heavy metals contents are known to increase drastically in the marine environment.

    OBJECTIVES

    The present study investigated the contents of cadmium (Cd), lead (Pb), and mercury (Hg) in four com-mercially valuable fish species of the Caspian Sea (Rutilus frisii kutum) and Persian Gulf (Parastromateus niger, Pomadasys kaakan, and Scomberomorus commerson).

    METHODS

    A total of 200 samples were collected randomly from fresh fish. A microwave-assisted digestion method was conducted to prepare fish samples and atomic absorption spectroscopy was used for determining heavy metals.

    RESULTS

    The ranges obtained for heavy metals were 0.013-0.038, 0.127-0.352, and 0.007-0.067 mg/kg for Cd, Pb, and Hg, respectively. No fish species overpassed the standard concentrations of metals set by the national or international standards, except for the mean level of Pb in Parastromateus niger.

    CONCLUSIONS

    Results of the present study indicated that Pb, Cd, and Hg were found in Iranian fish species exclu-sively in trace levels except for the Pb content of the black pomfret of the Persian Gulf. The concentrations of these elements did not exceed the legal limits of the European Commission or the Institute of Standards and Industrial Research of Iran.

    Keywords: Cadmium, Fish, Heavy metals, lead, mercury}
  • سیروس رفیعی اصل، غلامحسین خواجه، سیده میثاق جلالی*، جواد جمشیدیان، آناهیتا رضایی

    اثرات محافظتی احتمالی بروملین، به عنوان یک داروی گیاهی با خواص ضدالتهابی، در مقابل مسمومیت حاد ریوی ناشی از کادمیوم مورد مطالعه قرار گرفت.  تعداد 66 سر موش صحرایی آلبینو نژاد ویستار به ترتیب در 11 گروه تحت درمان قرار گرفتند: گروه 1 (کنترل منفی)؛ گروه 2 و 3: کلریدکادمیوم با دوز 400 میکروگرم به ازای هر موش صحرایی به صورت داخل نایی دریافت کرده و به ترتیب پس از 5 و 10 روز مورد نمونه گیری قرار گرفتند؛ گروه 4 و 5: بروملین با دوز 20 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم به صورت خوراکی از 14 روز قبل تا به ترتیب 5 و 10 روز پس از تجویز کلریدکادمیوم دریافت کردند؛ گروه 6 و 7: بروملین با دوز 40 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم به صورت خوراکی از 14 روز قبل تا به ترتیب 5 و 10 روز پس از تجویز کلریدکادمیوم دریافت کردند؛ گروه 8: بروملین با دوز 40 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم به مدت 24 روز دریافت کردند؛ گروه 9 و 10: سلکوکسیب با دوز 25 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم به صورت خوراکی از یک روز قبل تا به ترتیب 5 و 10 روز پس از تجویز کلریدکادمیوم دریافت کردند؛ گروه 11: سلکوکسیب را به مدت 11 روز دریافت کردند.  ارزیابی پروتئین سرم نشان داد تجویز داخل نایی کادمیوم منجر به افزایش تمامی فراکسیون های گلبولین ها در روز 5 و 10 پس از تزریق گردید.  درمان با دوز پایین بروملین برای 24 روز در موش های صحرایی مواجه شده با کلریدکادمیوم کاهش معنی داری در پروتئین تام سرم و تمامی فراکسیون های گلبولین ها ایجاد نمود.  با این وجود تجویز کلریدکادمیوم به همراه دوز بالای بروملین به مدت 24 روز، تمامی شاخص های یاد شده را به طور معنی داری افزایش داد.  غلظت گاماگلوبولین مایع لاواژ برونکوآلویولار در کلیه گروه های درمان شده با کلریدکادمیوم و/یا بروملین کاهش یافته بود.  با این حال، این تغییرات در مقایسه با گروه کنترل معنی دار نبود.  فعالیت لاکتات دهیدروژناز سرم، 5 روز پس از مسمومیت با کادمیوم افزایش یافته بود در حالی که تجویز همزمان بروملین یا سلکوکسیب منجر به کاهش جزیی فعالیت آنزیم گردید.  در بررسی هیستوپاتولوژیک پنومونی بینابینی شدید و برونکوپنومونی فیبرینی در موش های مواجه شده با کادمیوم مشاهده شد و تجویز دوز پایین بروملین برای 24 روز منجر به کاهش این عوارض در بافت ریه گردید.  در مجموع تجویز بروملین می تواند به عنوان یک درمان حمایتی یا جایگزین برای کاهش تغییرات التهابی برونکوآلویولار و سیستمیک ناشی از کلرید کادمیوم در نظر گرفته شود.  با این وجود تحقیقات بیش تری در جهت شناسایی ابعاد مختلف و مکانیسم اثرات محافظتی بروملین در برابر سمیت کادمیوم ضروری است.

    کلید واژگان: کادمیوم, بروملین, مسمومیت ریوی, مایع لاواژ برونکوآلوئولار, الکتروفورز پروتئین}
    Sirous Rafiei Asl, Gholamhosein Khadjeh, Seyedeh Missagh Jalali *, Javad Jamshidian, Anahita Rezaie

    A total of 66 albino Wistar rats were subjected to the following treatments in 11 groups: Group 1 (negative control); Group 2 and 3: received Cadmium Chloride (CdCl2) 400 µg/rat intratracheally (IT) and sampled after 5 and 10 days, respectively; Group 4 and 5: received bromelain 20 mg/kg orally (PO) from 14 days before until 5 and 10 days after CdCl2 instillation, respectively; Group 6 and 7: received bromelain 40 mg/kg from 14 days before until 5 and 10 days after CdCl2 instillation, respectively; Group 8: received bromelain 40 mg/kg for 24 days; Group 9 and 10: received Celecoxib 25 mg/kg PO from one day before until 5 and 10 days after CdCl2 instillation, respectively; Group 11: received Celecoxib for 11 days. Serum protein analysis revealed that intratracheal Cadmium administration resulted in an insignificant rise in all globulin fractions on day 5 and 10 post-injection. Low dose bromelain treatment for 24 days in CdCl2 exposed rats showed a significant decrease in serum total protein and all globulin fractions. However, CdCl2 plus high dose bromelain treatment for 24 days, significantly increased all the mentioned analytes. Bronchoalveolar lavage fluid γ-globulin concentration was decreased in all cadmium and/or bromelain treated groups. However, these changes were not significant compared to the control group. Serum LDH activity was significantly increased 5 days after cadmium intoxication while bromelain or celecoxib coadministration resulted in an insignificant decrease in enzyme activity level. In the histopathologic examination, severe interstitial pneumonia and fibrinous bronchopneumonia were observed in cadmium exposed rats and low dose bromelain administration for 24 days resulted in the reduction of these complications in lung tissue. In brief, bromelain administration can be considered as a supportive or alternative treatment to alleviate CdCl2 induced systemic and bronchoalveolar inflammatory changes, especially when administered in the lower dose.

    Keywords: Cadmium, Bromelain, Pulmonary intoxication, Bronchoalveolar lavage fluid, protein electrophoresis}
  • رحمت الله فتاحیان*، محمدرضا علیجانی، رسول رحیمی جونقانی، شهاب بهادران

    کادمیوم عنصر کمیابی است که مواجه طولانی با آن منجر به مسمومیت در انسان و حیوانات می گردد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات عصاره و پودر پوست انار بر الگوی لیپیدی سرم و ساختار بافتی کلیه به دنبال مسمومیت با کادمیوم در بلدرچین ژاپنی بود. بدین منظور تعداد 510 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی 7 روزه به 10 گروه مساوی تقسیم شدند. گروه های 1 و 2 به ترتیب به عنوان کنترل منفی و کنترل مسمومیت با کادمیوم با دز ppm 20، گروه های 3 و 4 به ترتیب به عنوان دریافت کننده عصاره 1/0 و 2/0 درصد پوست انار به همراه ppm 20 کادمیوم، گروه های 5 و 6 به ترتیب به عنوان دریافت کننده پودر 1 و 2 درصد پوست انار به همراه ppm 20 کادمیوم، گروه 7 به عنوان دریافت کننده عصاره 1/0 درصد پوست انار، گروه 8 به عنوان دریافت کننده عصاره 2/0 درصد پوست انار و گروه های 9 و 10 به ترتیب به عنوان دریافت کننده پودر 1 و 2 درصد پوست انار انتخاب شدند. در روز 42، همه پرندگان کشتار شده و از بافت کلیه آن ها مقاطع بافتی تهیه گردید و با استفاده از شبکه نقطه ای تحت بررسی استریولوژی قرار گرفت. نتایج حاکی از عدم وجود اختلاف آماری معنی دار بین گروه های مختلف از لحاظ شمارش تعداد لوله های پیچیده دور و مساحت بافت بینابینی کلیه بود. اما اختلاف آماری معنی داری از لحاظ شمارش تعداد لوله های پیچیده نزدیک در واحد سطح بین گروه های 9 و 2 مشاهده گردید (05/0<p). همچنین یافته های پاتولوژی، آسیب های بافتی را در گروه های دریافت کننده کادمیوم نشان داد. همچنین مشخص گردید که میزان کلسترول در گروه دریافت کننده عصاره 2/0 درصد پوست انار به علاوه کادمیوم و گروه دریافت کننده عصاره 1/0 درصد کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل کادمیوم داشت (05/0<p). مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از عصاره و پودر پوست انار تا حدودی باعث کاهش آسیب کلیه و بهبود الگوی لیپیدی سرم در مسمومیت با کادمیوم در جوجه بلدرچین های ژاپنی می شود.

    کلید واژگان: انار, کادمیوم, بلدرچین ژاپنی, بافت کلیه, الگوی لیپیدی}
    RahmatAllah Fatahian Dehkordi *, MohammadReza Alijani, Rasool Rahimi Junqani, Shahab Bahadoran

    Cadmium is a trace metal that chronic exposure to it leads to poisoning in humans and animals. This heavy and toxic metal has deleterious effects on vital organs such as the liver, kidneys and immune system. The purpose of the study was to evaluate the effects of extract and powder of peel of pomegranate on the lipid profile and tissue structure of the kidneys following the experimental cadmium poisoning in Japanese quail. For this purpose, five hundred and ten 7-day-old quail chicks were divided into 10 equal groups. Group 1) and Group 2) were selected as negative control and cadmium control (20 ppm) respectively; Group (3) and Group (4) received 0.1% and 0.2% pomegranate peel extract with 20 ppm of cadmium, Group (5) received 1% pomegranate peel powder with 20 ppm of cadmium; group (6) received 2% pomegranate peel powder along with 20 ppm of cadmium; Group (7) received 0.2% pomegranate peel extract; Group (8) received 0.1% pomegranate peel extract; Group (9) received 1% pomegranate peel powder; Group (10) received 2% pomegranate peel powder. On day 42, blood samples were collected from the brachial vein, and centrifuged at 1500 rpm for 15 minutes. The plasma was isolated from samples and kept at -20°C until lipid profile analysis. The concentration of triglyceride, total cholesterol and high density lipoprotein (HDL) in the serum of birds in different groups were determined using specific kits (Pars Azmoon -Iran). The low density lipoprotein (LDL) was evaluated using Friedewald equation. Then, the birds were slaughtered and the kidney samples were removed from the abdominal area and transferred to formalin. 5 micrometers sections were prepared and stereological study was performed using a point grid. The statistical analysis was performed using One-way ANOVA followed by Tukey multiple comparison tests using 5% level of significance. All results are expressed as mean ± standard deviation (S.D). The results showed that the highest number of proximal tubes was in the 1% pomegranate peel powder group which was significantly higher than the positive control group (p

    Keywords: pomegranate, kidney, Cadmium, Japanese quail, Lipid profile}
  • احمد کشمیری، شهاب بهادران*، عبدالکریم زمانی مقدم، عبدالناصر محبی

    آزمایشی به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف عصاره ی الکلی پوست انار برعملکرد رشد، مورفولوژی روده، دفاع آنتی اکسیدانی ، کاهش تجمع بافتی و فاکتورهای بیوشیمیایی خون تحت شرایط مسمومیت کادمیوم در بلدرچین ژاپنی در قالب طرح کاملا تصادفی با 120 قطعه جوجه در 4 تیمار و 3 تکرار(10 قطعه جوجه در هر تکرار) به مدت 35 روز، انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) جیره شاهد 2) جیره شاهد + 50ppm کادمیوم از طریق آب آشامیدنی3) جیره شاهد + عصاره ی الکلی پوست انار غلظت 2/0 درصد+50ppm کادمیوم طریق آب آشامیدنی ، 4) جیره شاهد + عصاره ی الکلی پوست انار غلظت 1/0 درصد + 50ppm کادمیوم طریق آب آشامیدنی بود. در پایان دوره پرورش (35 روزگی) با استفاده از دستگاه ICP-OES میزان کادمیوم در عضلات سینه، اندازه گیری گردید. همچنین فاکتورهای بیوشیمیایی سرم با استفاده از دستگاه اتوآنالیزر مورد سنجش قرار گرفت. فاکتورهای رشد به صورت هفتگی و مورفولوژی پرزهای روده در پایان دوره بررسی گردید. کاهش مصرف خوراک در تیمارهای دریافت کننده ی کادمیوم در هفته 4 نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد(p<0.05). درسایرشاخص های عملکرد رشد در تیمارهای گوناگون اختلاف معنی دار مشاهده نشد(p>0.05). در تیمارهای دریافت کننده عصاره ی الکلی پوست انار افزایش معنی دار ارتفاع و عرض پرز مشاهده گردید(p<0.05). تجمع کادمیوم در عضلات سینه تیمار حاوی عصاره ی الکلی پوست انار به میزان 2/0 بطور معنی داری کمتر از تیمار دریافت کننده ی کادمیوم بود(p<0.05). بین گروه های مختلف در میزانAST ، اوره، گلوکز، پروتئین تام و کلسترول اختلاف معنی داری مشاهده نشد(p>0.05). میزان ALT و اوره سرم درتیماره بود.

    کلید واژگان: کادمیوم, عصاره الکلی, پوست انار, بلدرچین ژاپنی, فاکتور بیوشیمیایی}
    Kashmiri A., Bahadoran SH*, Zamani moghadam A. K., Mohebbi A. N

    This study was conducted to investigate protective effects of ethanolic extract of Punica granatum peel against Oxidative stress following cadmium poisoning in Japanese quail in a completely randomized design with 4 with 3 replicates (10 birds in each replicate). The treatments were: 1. basal diet, 2. Basal diet + 50ppm cadmium (through drinking water), 3. Basal diet + ethanolic extract pomegranate peel 0.2%+50 ppm Cadmium (through drinking water), and 4. Basal diet + ethanolic extract pomegranate peel 0.2%+50 ppm Cadmium (through drinking water). At the end of the experiment, the level of cadmium in the muscles, Serum biochemical and growth factors weekly and intestinal morphology were measured by ICP-OES, auto-analyzer and by histology, respecity. The accumulation of cadmium in the muscles of the various groups showed a significant reduction (P<0.05) in the group receiving the ethanolic extract pomegranate peel 0.2%. There was no significant difference in AST, glucose, cholesterol, total protein between different treatments (P>0.05). Serum ALT levels were significantly lower in the group receiving 0.1% alcoholic extract of pomegranate peel compared to the cadmium group (P<0.05). Serum urea levels in the recipient groups of ethanolic extract was significantly lower than cadmium group (P <0.05). There were no significant differences (P>0.05) in growth factors (P>0.05) among different groups. In groups receiving extract, a significant increase in height and width of villous was observed (P<0.05). Punica granatum peel extract an additive in quail diet can reduce cadmium accumulation, protect against side effects of cadmium, and improve the performance of Japanese quail.

    Keywords: Cadmium, Ethanolic extract, Punica granatum peel, Japanese quail, Biochemicalparameters}
  • الهام قهرمان، اکرم عیدی*، پژمان مرتضوی، شهربانو عریان

    خرفه یک علف هرز با گستره پراکنده ای است و در طب سنتی در بسیاری از کشورها به عنوان داروی مدر، ضد سرطان، ضد عفونی کننده و ضد اسپاسم استفاده می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش محافظتی عصاره اتانولی خرفه بر آسیب بافت بیضه ای ناشی از تیمار کلرید کادمیوم با اندازه گیری آنزیم های آنتی اکسیدانی در موش های صحرایی نر بالغ نژاد ویستار انجام شد.تعداد 60 سر موش های صحرایی نر به طور تصادفی به 10 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل سالم، گروه های دریافت کننده عصاره خرفه (50، 100، 200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه به طور خوراکی)، گروه کنترل آسیب بیضه ای (دریافت کلرید کادمیوم به میزان 3 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه به طور خوراکی)، گروه های دریافت کننده عصاره خرفه (50، 100، 200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، روزانه به طور خوراکی) همراه با کلرید کادمیوم. بعد از 28 روز تیمار، موش ها به آسانی کشته شدند و بیضه های آن ها خارج گردید و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و میزان پراکسیداسیون لیپیدی بافت بیضه موش ها اندازه گیری شد. کلرید کادمیوم باعث کاهش معنی داری در میزان فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و افزایش سطح مالون دی آلدیید بیضه شد (001/0 <p). تیمار عصاره خرفه در دوزهای 200 و 400 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن باعث افزایش معنی داری در میزان فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و افزایش سطح مالون دی آلدیید گردید (001/0 <p). مطالعه حاضر نشان داد عصاره خرفه احتمالا از طریق افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی، بیضه موش های صحرایی را از آسیب ناشی از کلرید کادمیوم محافظت می کند.

    کلید واژگان: خرفه, ناباروری, کادمیوم, موش صحرایی}
    Akram Eidi*

    Purslane (Portulaca oleracea L.) is a widespread weed. Purslane has been used in folk medicine in many countries as a diuretic, febrifuge, antiseptic, antispasmodic. The present study was performed to assess the possible protective roles of purslane ethanolic extract on cadmium-induced testicular damage in adult Wistar rats. The 60 rats were randomly divided into 10 groups: normal control, purslane extract (50, 100, 200 and 400 mg/kg, intragastrically, daily), testicular damage control rats (cadmium chloride 3 mg/kg, intragastrically, daily), purslane extract (50, 100, 200 and 400 mg/kg, intragastrically, daily), together with cadmium chloride. After 28 days of treatment, the animals sacrificed and the testes were removed. Antioxidant enzyme status and lipid peroxidation levels in testicular tissue were determined. Our results showed that cadmium chloride significantly decreased glutathione peroxidase, superoxide dismutase, catalase activities, whereas increased malondialdehyde levels in testis. Administration of purslane extract significantly increased glutathione peroxidase, superoxide dismutase, catalase activities, whereas decreased malondialdehyde levels in testis. Our study demonstrated that purslane extract proffers a measure of protection against cadmium-induced antioxidant enzymes in rats.

    Keywords: Purslane, Portulaca oleracea L, Infertility, Cadmium, Rat}
  • شهاب بهادران*، میلاد بابااحمدی میلانی، حسین حسن پور، عزیزالله فلاح مهرجردی

    آلودگی محیط زیست و مواجهه شغلی با فلزات سمی مانند جیوه، کادمیوم و سرب موجب ایجاد بیماری های مزمن و بدخیمبا عوارض قابل ملاحظه ای در اکثر بافت های بدن می شود. افزایش تولید رادیکال های آزاد و کاهش توان آنتی اکسیدانی به عنوان اصلی ترین عامل بروز ضایعات ناشی از مسمومیت با کادمیوم مطرح است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر روغن فرار میخک و ویتامین C بر بازده رشد، مورفولوژی پرزهای روده و پاسخ ایمنی به واکسن زنده نیوکاسل در بلدرچین های مواجهه داده شده با کادمیوم بود. تعداد 240 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی یک روزه به 8 گروه 30 قطعه ای با 3 تکرار 10 قطعه ای تقسیم بندی گردید. گروه های 1 و 8 جیره پایه، گروه های 2 و 7 جیره پایه به علاوه ppm 500 ویتامین C در جیره، گروه های 3 و 5 جیره پایه به علاوه 150 میلی گرم روغن فرار میخک به ازای هر کیلوگرم جیره، گروه های4 و 6 جیره پایه به علاوه450 میلی گرم روغن فرار میخک به ازای هر کیلوگرم جیره دریافت کردند. به آب آشامیدنی گروه های 1، 2، 3 و 4 در کل دوره آزمایش (35-7 روزگی) ppm 40 کلریدکادمیوم اضافه شد. در سن 21 روزگی از هر گروه، تعداد 9 نمونه خون گرفته شده و در سن 35 روزگی هم، از سه قسمت روده (دئودنوم، ژژونوم و ایلئوم) تعداد 9 قطعه جوجه از هر گروه، نمونه گیری شد. نتایج نشان داد که جوجه های گروه های 6 و 7 وزن بدنی، اندازه پرز و سطح جذب بیشتری نسبت به گروه کنترل داشتند (05/0p<). همچنین جوجه های گروه های 2، 4 و 8 نسبت به گروه 1، دارای اندازه و سطح جذب پرز بیشتری در قسمت های مختلف روده بودند (05/0p<). به طور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که افزودن ویتامین C و روغن فرار میخک به جیره غذایی بلدرچین ژاپنی، بر شاخص های رشد و سطح جذب پرزهای روده تاثیر مثبت داشته و سبب کاهش اثرات منفی کادمیوم بر وزن بدن و سطح جذب پرزهای روده در پرندگان مذکور می شود.

    کلید واژگان: میخک, ویتامین C, کادمیوم, مورفولوژی روده, بلدرچین}
    Shahab Bahadoran*, Milad Babaahmadi Milani, Hossein Hassanpour, Aziziz allah Fallah Mehrjerdi

    Environmental pollution and occupational exposure to toxic metals, such as mercury, cadmium and lead, causes chronic and malignant diseases with significant complications in the majority of body tissues. Increased production of free radicals and reduced antioxidant activity is considered as the main factor for the incidence of lesions resulting from cadmium poisoning. The aim of this study was to evaluate the effect of clove essential oil and vitamin C on growth performance, intestinal villi morphology and immune response to Newcastle live vaccine of Japanese quails challenged with cadmium. A total of 240 one-day old quails were divided into 8 groups with 30 quails in each group (3 replicates with 10 birds). Groups 1 and 8 received basal diet; groups 2 and 7 basal diet + 500 ppm vitamin C in the diet; groups 3 and 5 received basal diet + 150 mg/kg of the diet clove essential oil; and groups 4 and 6 received basal diet + 450 mg/kg of the diet clove essential oil. Cadmium chloride (40 ppm) was added to the drinking water of groups 1, 2, 3 and 4 during the experimental period (days 7-35). On day 21, 9 blood samples were collected from each group and segments of duodenum, jejunum and ileum of 9 quails from each group were isolated and sampled on day 35. The results indicated that groups 6 and 7 had significantly (p<0.05) greater body weight, villi dimensions and absorptive surface than the control group. Also groups 2, 4 and 8 had a significant increase of the intestinal villi dimensions and absorptive surface in different segments of the intestine compared to group 1 (p<0.05). In conclusion, the results of the present study showed that adding vitamin C and clove essential oil to the diet of Japanese quails had positive effects on growth parameters and intestinal villi absorptive surface and also alleviated the negative effects of cadmium on body weight and intestinal villi absorptive surface in these birds.

    Keywords: Clove, Vitamin C, Cadmium, Intestinal morphology, Quail}
  • حمدالله مشتاقی بروجنی، الهام خلیلی صدرآباد*، مجتبی بنیادیان، آلاله وکیل زاده
    عسل شهد گل ها و گیاهان است که توسط زنبور عسل تولید می شود. عسل به عنوان شاخصی برای تشخیص میزان آلودگی های محیطی استفاده می شود. با توجه به گسترش و صنعتی شدن شهرها، میزان سه عنصر فلزی در عسل های پنج منطقه چهارمحال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفت.
    مقدار سه فلز جیوه، سرب و کادمیوم با استفاده از دستگاه پتانسیومتری برای 75 نمونه عسل آنالیز گردید. نتایج بیان کننده عدم وجود عنصر جیوه در تمامی نمونه های مورد مطالعه بود. میزان کادمیوم در عسل های لردگان (58/6 میکروگرم در کیلوگرم) به طور معنی داری (05/0 P<) بالاتر از سایر مناطق گزارش شد. عسل های مناطق اردل و ارجنک به ترتیب با میزان 23 و 11/22 میکروگرم در کیلوگرم حاوی مقادیر بالاتری سرب بودند. کمترین میزان کادمیوم و سرب بترتیب در عسل های مناطق اردل (08/0 میکروگرم در کیلوگرم) و لردگان (90/8 میکروگرم در کیلوگرم) گزارش شد.
    با توجه به کمتر بودن متوسط مقادیر عناصر سرب، کادمیوم و جیوه در نمونه عسل های تولید شده در استان چهارمحال و بختیاری نسبت به حد استاندارد جهانی، می توان بیان نمود که مصرف عسل های تولیدی این استان، از نظر وجود فلزات سنگین، برای سلامت و بهداشت عمومی خطری در پی ندارد. اما با صنعتی شدن این منطقه در آینده ای نه چندان دور، توجه بیشتری در کنترل آلودگی با فلزات سنگین نیاز می باشد.
    کلید واژگان: عسل, سرب, جیوه, کادمیوم, دستگاه پتانسیومتری}
    Elham Khalili Sadr Ababd *
    Honey is the nectar of living flowers which produced by honey bees (Apis mellifera). Honey could be used as an environmental pollution indicator and because of developing and industrialization of cities, levels of three metal elements were investigated in five regions of Chahar-mahale-Bakhtiary Province.
    The amounts of Cadmium, Lead and Mercury for 75 honey samples were analyzed by potentiometric analyses. According to the results, mercury was not detected in all samples. Cadmium level was determined significantly higher (P
    Keywords: Honey, lead, mercury, Cadmium, Potentiometric analyses}
  • مجید مجلسی، سید شهرام شکرفروش*، حمیدرضا قیصری، سعید نظیفی سعید نظیفی، جواد ساجدیان فرد
    کادمیومفلزی سنگینی است که گسترش بالایی در محیط دارد و عوارض متعددی برای سلامتی انسان و حیوانات ایجاد می کند. مطالعات مختلفی نشانگر حذف فلزات سنگین توسط باکتری هاست. هدف از این مطالعه بررسی اثرات باکتری های باسیلوس کواگولانس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم بر کاهش تجمع کادمیوم در بافت های کلیه و کبد موش صحرایی می باشد. در این بررسی 24 سر موش صحرایی نژاد ویستار به طور تصادفی در 6 گروه شاهد و تیمار تقسیم شدند. گروه های مواجهه با کلریدکادمیوم (100 میکروگرم در میلی لیتر) و حیوانات تیمار شده با پروبیوتیک (CFU/ml 109) روزانه 1 میلی لیتر محلول کادمیوم و یا سوسپانسیون باکتری را به مدت 24 روز از طریق میل مخصوص گاواژ دریافت کردند. در روز 24 موش ها پس از بی هوشی با اتر کشته شدند و میزان کادمیوم در مدفوع، کلیه و کبد آن ها با روش اسپکترفوتومتری جذب اتمی گرافیت فورانس اندازه گیری شد. پروبیوتیک های باسیلوس کواگولانس و لاکتوباسیلوس پلانتاروم به ترتیب سبب افزایش 8/29 و 3/19 درصدی دفع کادمیوم از طریق مدفوع و کاهش 9/10 و 5/21 درصدی تجمع این فلز سنگین در کلیه موش صحرایی شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که هر دو پروبیوتیک تجویز شده اثرات قابل ملاحظه ای در کاهش جذب گوارشی کادمیوم داشتند.
    کلید واژگان: باسیلوس کواگولانس, لاکتوباسیلوس پلانتاروم, پروبیوتیک, کادمیوم, موش صحرایی}
    M. Majlesi, Shekarforoush S.S.*, H.R. Ghaisari, S. Nazifi, J. Sajedianfard
    Cadmium is a wide-spread heavy metal that causes a wide range of health problems in animals and humans. Many reports showed the biosorption of heavy metals by bacteria. The objectives of this study were to evaluate the potency of probiotics bacteria of Lactobacillus plantarum and Bacillus coagulans against cadmium adsorption in rats. Twenty four male adult Wistar rats were randomly divided into six groups. Cadmium treated groups received 1 ml of 100 µg/ml CdCl2 and probiotics groups were administrated 1 ml of (109 CFU/ml) of probiotics during 24 days by special gavage needle once daily. Levels of cadmium were determined by using graphite furnace atomic absorption spectrometry. Probiotics B. coagulans and L. plantarum caused 29.8% and 19.3% increasing in removal of cadmium through defecation and decreased 10.9 and 21.5 % of cadmium accumulation in kidney of Wistar rats. The results showed that oral administration of both probiotics offered a significant protective effect against cadmium adsorption in rats.
    Keywords: Probiotic, Cadmium, Rat}
  • آزیتا بهبهانی نیا، مهدی حبیبی، سهیل سبحان اردکانی*
    این پژوهش با هدف بررسی غلظت تجمع یافته عناصر سرب و کادمیوم در گونه های تره و نعناع تحت تیمار لجن دفعی تصفیه خانه شهرک قدس تهران انجام یافت. پس از آماده سازی خاک و لجن فاضلاب و تعیین برخی خصوصیات فیزیکوشیمیایی آن ها، تره و نعناع در گروه های شاهد و تیمار کشت گردیدند. سپس غلظت عناصر سرب و کادمیوم در اندام هوایی این گیاهان توسط دستگاه نشر اتمی اندازه گیری شد. بر اساس نتایج مطالعه، میانگین غلظت سرب در گروه های تره شاهد و تیمار و هم چنین نعناع شاهد و تیمار به ترتیب برابر با 08/0±26/0 و mg/kg 16/0±55/0 و هم چنین 06/0±26/0 و mg/kg 79/0±41/2 بود. به علاوه، میانگین غلظت کادمیوم در تیمارهای تره و نعنا (شاهد و تیمار) به ترتیب برابر با 003/0±083/0 و 05/0±26/0 و نیز 002/0±057/0 و mg/kg 02/0±14/0 برآورد گردید. مقایسه میانگین غلظت عناصر سرب و کادمیوم در تمام تیمارها با رهنمود آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا بیانگر وجود تفاوت معنی دار با حد مجاز بود (05/0>p). بدین صورت که میانگین غلظت تجمع یافته کادمیوم در تیمارهای تره و نعناع بیش تر از حد مجاز برآورد شد، اما در سایر موارد، کم تر از حد مجاز (به ترتیب 0/5
    کلید واژگان: سرب, کادمیوم, لجن دفعی, تره, نعناع, تصفیه خانه شهرک قدس}
    Sobhanardakanis.*, Habibim., Behbahaninia, A
    This study was carried out to investigate the accumulation of Pb and Cd in tissue of leek (Allium ampeloprasum persicum) and peppermint (Mentha piperita) treated with municipal sewage sludge of Qods town’s treatment plant, Tehran. For this purpose, after soil preparation, sampling of sewage sludge and assessment of the physicochemical properties of the samples, leek and peppermint plants were divided as treatment and control groups. Afterwards, using ICP-OES the concentrations of Pb and Cd were determined in the tissues of peppermint and leek. Results showed that the concentration (mean ± SD) of Pb in the control and treatment groups was 0.26±0.08 and 0.55±0.16 mg/kg, respectively. Pb concentration in peppermint samples was estimated as 0.26±0.06 and 2.41±0.79 mg/kg for control and treatment group, respectively. Moreover, the mean concentration of Cd in control and treatment groups of leek was 0.083±0.003 and 0.26±0.05 mg/kg and for peppermint 0.057±0.002 and 0.14±0.02 mg/kg, respectively. Comparative evaluation of the evaluated treatments showed that except for Cd in leek and peppermint treatment samples, the mean concentrations of Pb and Cd in both vegetables were significantly lower than EPA permissible limits for human consumption. The results of this study indicated that for reducing the health risks of long-term use of sewage sludge as fertilizer, further monitoring should be performed.
    Keywords: Pb, Cd, Sewage sludge, Leek, peppermint, Qods Town Treatment Plant}
  • مهرداد چراغی*
    هدف این مطالعه بررسی مقایسه ای میزان کادمیوم و جذب هفتگی آن در نمونه های برنج وارداتی با برنج کشت شده در شهرستان های بروجرد و اصفهان در سال 1390 بود. به این منظور تعداد 30 نوع برنج وارداتی از کشور هند و 5 نوع برنج ایرانی عرضه شده در بازار مصرف شهرهای تهران و همدان نمونه گیری شدند. غلظت تجمع یافته کادمیوم در نمونه ها پس از فرآیند هضم اسیدی، با استفاده از دستگاه نشر اتمی قرائت گردید. بر اساس نتایج مطالعه، میانگین غلظت فلز کادمیوم در نمونه های برنج وارداتی μg/kg 54/19 ± 60/107 وزن خشک و در نمونه های برنج کشت داخل μg/kg 55/12 ± 70/44 وزن خشک بود. مقایسه میانگین غلظت کادمیوم در برنج های وارداتی و ایرانی با استاندارد سازمان های بهداشت جهانی و خواربار و کشاورزی ملل متحد، غلظت آلودگی را کمتر از حد مجاز مربوطه نشان داد. هم چنین متوسط جذب هفتگی فلز کادمیوم از برنج های وارداتی و ایرانی به ترتیب 07/2 و 86/0 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن در هفته و کمتر از حد مجاز WHO/FAO برآورد شد. لذا طبق یافته های این مطالعه، مصرف برنج های وارداتی و داخلی مشکل بهداشتی برای مصرف کنندگان به همراه نخواهن
    کلید واژگان: برنج ایرانی, برنج وارداتی, کادمیوم, جذب هفتگی قابل تحمل}
    M. Cheraghi
    The aim of this study was to compare the concentration of Cadmium (Cd) and its weekly intake among imported rice and the rice samples cultivated in Isfahan and Borojerd in 2011. For this reason, a total of 30 Indian imported rice samples together with 5 Iranian rice specimens were obtained from Hamedan and Tehran retails. The samples were subjected to acid digestion and afterwards the Cd concentrations were determined using ICP-OES. According to the results the mean ± SD values of Cd concentrations in imported and Iranian rice samples were determined as 107.60 ± 19.54 and 44.760 ± 12.55 µg/kg dry weight, respectively. Moreover, comparison of the mean concentrations of Cd in recent study with FAO/WHO permissible limits revealed that the Cd concentrations were below the approved limit. Data suggested that weekly intake of Cd through the consumption of imported and Iranian rice samples was 2.07 and 0.86 µg/kg body weight, respectively which was below the WHO/FAO limit. Based on the results of this study, both imported and Iranian rice do not pose a Cd-related health problem for the consumers. However, long-term accumulation of Cd in critical tissues could have health consequences.
    Keywords: Iranian rice, Imported rice, Cadmium, Tolerable weekly intake}
  • محمدرضا محمدی ملایری، سعید حصارکی، پیام جمال لیوانی
    تاثیرات مفید چای سیاه در درمان بسیاری از بیماری ها نشان داده شده است. اثرات محافظتی چای احتمالا مربوط به ویژگی های آنتی اکسیدانی و یا اثر مهاری آن بر اکسیداسیون لیپیدها می باشد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات محافظت کبدی چای سیاه ایرانی در مسمومیت کبدی ناشی از کادمیوم می باشد. برای این منظور 30 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار بطور تصادفی به شش گروه 1- کنترل منفی،2- کنترل تیمار(دریافت کننده دمنوش 10% چای سیاه )،3- کنترل مثبت (دریافت کننده روزانه کادمیومmg/kg 5بصورت خوراکی)، 4 تا 6- گروه های تیمار (دریافت کننده دمنوش های چای سیاه به ترتیب با غلظت های 2، 5 و 10% بعنوان آب آشامیدنی علاوه بر کادمیوم) تقسیم شدند. پس از چهار هفته موش ها آسان کشی شده و نمونه خون آنها جهت سنجش بیومارکرهای عملکرد کبد جمع آوری گردید. نمونه های بافتی کبد جهت مطالعه آسیب شناسی در فرمالین بافر10% تثبیت و سپس به روش رایج بلوک های پارافینی تهیه و با هماتوکسیلین ائوزین رنگ آمیزی و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های ALT،AST و ALP در گروه کنترل مثبت و القاء موفق آسیب کبدی بواسطه کادمیوم بود. در بررسی آسیب شناسی بافت کبد تغییرات دژنراتیو گرانولر، متراکم شدن کروماتین ها و هسته و همینطور نکروز هپاتوسیت ها در این گروه مشاهده شد. در مقابل تجویز خوراکی چای در غلظت های 5 و 10% بطور معنی دار از افزایش فعالیت آنزیم های سرمی مذکور جلوگیری کرد و نتایج آسیب شناسی نیز موید آنها بود. ولی چای 2% تاثیر محافظتی معنی دار ی ایجاد نکرد. نهایتا نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که نوشیدن روزانه چای سیاه می تواند در پیشگیری از بروز ضایعات کبدی القاء شده بوسیله کادمیوم در موش صحرایی موثر باشد.
    کلید واژگان: مسمومیت کبدی, کادمیوم, چای سیاه, موش صحرایی}
    M.R. Mohammadi Malayeri, S. Hesaraki, P. Jamal Livani
    Useful effects of black tea in treatment of many diseases have been shown . the protective effects of tea are possibly related to its antioxidant properties or its inhibition of lipid oxidation. The aim of the present study was to investigate hepatoprotective effects of black Iranian tea on cadmium(cd)-induced hepatotoxicity .For this purpose 30 male wistar rats were randomly divided to six study groups including 1-negative control, 2-treatment control (received 10% black tea brewed drink (BTBD)),3-positive control which received cd(5 mg/kg body weight (bw.)/day) and 4 to 6-treatment groups in which BTBD was administered orally (2,5 and 10%) with oral cd(5mg/kg bw./day). The rats were sacrificed after 4 weeks and blood samples were collected to assess liver biomarkers. liver samples were fixed in buffered formalin solution . They were then conventionally embedded in paraffin and stained with Hematoxilin - Eosin for pathology studies as well. In positive control group, activities of alanine transaminas (ALT), aspartate transaminase(AST) and alkaline phosphatase (ALP) significantly increased in compare with negative control group. Granular degeneration, chromatin and nucleus concentration and necrosis were evidenced in pathological study of the liver sections of this group. On the other hand, 5 and 10% BTBD administration significantly prevented ALT,AST and ALP increasing activity. Pathological study confirmed the latter serological results. Whereas, 2% BTBD administration didnt have any significant protection. in conclusion, our results suggest that daily black tea drinking may prevent cd-induced hepatic lesions.
    Keywords: Hepatotoxicity, cadmium, Black Tea, Rat}
  • میترا ملایی پروری، گیتی کریم *، محمد احمدی
    آلودگی شیر و فرآورده های آن به بعضی از فلزات سنگین به خصوص سرب و کادمیوم موجب بروز اثرات سمی و تاثیر سوء بر سلامت انسان می گردد. از این رو این مطالعه با هدف تعیین مقدار سرب و کادمیوم در شیر خشک صنعتی مورد استفاده در صنایع غذایی صورت گرفت. در این تحقیق 25 نمونه شیر خشک از 4 کارخانه مختلف تهیه و بعد از عمل هضم و استخراج برای تعیین میزان سرب و کادمیوم از روش اسپکتروفتومتری جذب اتمی کوره گرافیتی استفاده گردید. نتایج حاصل از آنالیز آماری نشان داد که میانگین مقدار سرب ppb 57/36 (کمینه 99/ 18 و بیشینه ppb 112/90) و میانگین مقدار کادمیوم ppb 14/11 (کمینه 73 /5 و بیشینه ppb 39/4339) می باشد. کدکس الیمنتاریوس میزان مجاز برای سرب و کادمیوم در شیر را به ترتیب 1000 وppb 100 تعیین نموده است. در این تحقیق مقدار سرب در همه نمونه های شیر خشک کمتر از میزان استاندارد و آلودگی کادمیوم در 68 درصد نمونه ها بیش از حد مجاز استاندارد بین المللی مشاهده گردید. از آن جایی که در این بررسی درصد آلودگی نمونه های مورد مطالعه به کادمیوم بالا بود، لذا پایش مداوم سطوح آلودگی در فرآورده های شیر و نیز شناسایی منابع آلودگی و کنترل آنها ضروری است.
    کلید واژگان: شیر خشک, سرب, کادمیوم, تهران}
    Mollaei Parvarym., Karimg.*, Ahmadi, M
    Contamination of dairy products with heavy metals, lead (Pb) and Cadmium (Cd) in particular, induces their toxic effects on humans. Therefore, this study aimed to determine the contamination levels of Pb and Cd levels in milk powders produced in Tehran area. In this study, a total of 25 samples of milk powder was obtained from four different dairy establishments. The samples were digested and extracted prior to analysis. Pb and Cd concentrations was determined using atomic absorption method with graphite furnace. The results were showed a mean value 57.36 ppb (18.99 to112.90 ppb) for Pb and 14.11 ppb (5.73 to 39.43 ppb) for Cd. According to Codex Alimentarius, approved levels for Pb and Cd in milk are 1000 and 100 ppb, respectively. Based on results, Pb level was less than standard limit in all samples, whereas Cd concentration in 68% of the samples was estimated higher than the standard limit. Since the percentage of Cd-contaminated samples was high, there is a necessity for frequent monitoring of the contamination levels in dairy products as well as to discover the potential contamination sources.
    Keywords: Milk powder, Lead, Cadmium, Tehran}
نکته
  • نتایج بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده‌اند.
  • کلیدواژه مورد نظر شما تنها در فیلد کلیدواژگان مقالات جستجو شده‌است. به منظور حذف نتایج غیر مرتبط، جستجو تنها در مقالات مجلاتی انجام شده که با مجله ماخذ هم موضوع هستند.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را در همه موضوعات و با شرایط دیگر تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مجلات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال