راهبردهای انتظامی در جغرافیای سیستان و بلوچستان
نویسنده:
چکیده:
امروزه امنیت و توسعه لازم وملزوم یکدیگرند. یعنی بدون امنیت امکان عملیات توسعه و سرمایه گذاری، رفاه، ارتقای فرهنگ و سطح اقتصادی میسر نیست و اگرتوسعه نباشد امنیت پایدار وجود ندارد. اگر امنیت با قدرت نظامی، انتظامی و اطلاعاتی حاصل شود، بسیار شکننده خواهد بود. بنابراین توسعه، برای ایجاد یک امنیت پایدار مردمی، مکمل امنیت است. اما اگر تامین امنیت در هر منطقه ای بدون توجه به مولفه های جغرافیایی باشد، مطمئنا آن امنیت کامل تامین نخواهد شد و با کوچک ترین بحرانی، متلاشی می شود. در حقیقت جغرافیا استعاره ای از سیاست است و بسیاری از تصمیم هایی که سیاستمداران اتخاذ می کنند با توجه به شرایط جغرافیایی و بر پایه شرایط جغرافیایی کشورشان می باشد. به عبارت بهتر تصمیم سیاسی در یک محیط جغرافیایی اتخاذ می شود و در نتیجه تصویری از واحدهای سیاسی توسط جغرافی دانان ارائه می شود. یک سیاستمدار نتوانسته بدون داشتن یک دید کلی از جغرافیای سیاسی و یا ژئوپلیتیک در برخورد با مسائل جهانی و یا منطقه ای و محلی به راهکارهای مطلوب برسد. این مسئله در خصوص کشور ایران که دارای شرایط خاص و منحصر به فرد جغرافیایی (خصوصا منطقه جنوب شرقی) می باشد نمود بیشتری می یابد. در واقع اتخاذ هرگونه راهبردهای امنیتی انتظامی دراین منطقه بدون توجه به مولفه جغرافیایی کارایی نخواهد داشت.
مقاله حاضر به بررسی و ارزیابی سه فرضیه پرداخته و اطلاعات مورد نظر به شیوه کتابخانه ای گردآوری و به روش توصیفی تحلیلی، تجزیه و تحلیل شده است.
مقاله حاضر به بررسی و ارزیابی سه فرضیه پرداخته و اطلاعات مورد نظر به شیوه کتابخانه ای گردآوری و به روش توصیفی تحلیلی، تجزیه و تحلیل شده است.
کلیدواژگان:
امنیت ، جغرافیا ، سیستان و بلوچستان ، مرز ، قومیت
زبان:
فارسی
در صفحه:
1
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1080470