بررسی تطبیقی غم غربت در شعر بدرشاکرسیاب و منوچهر آتشی

پیام:
چکیده:
واژه «نوستالژی» که در زبان فارسی با تعبیر «غم غربت» از آن یاد می کنند، به مفهوم احساس غم و حسرت برای خاطرات از دست رفته گذشته است که فرد با یادآوری آن، دچار غم و اندوه می شود و نوعی دلتنگی بر او سایه می افکند. عواملی گوناگون همچون روزهای خوش دوران کودکی، تبعید یا مهاجرت، وضعیت ناگوار سیاسی و اجتماعی، وضعیت دشوار زندگی و...، از زمینه های به وجود آمدن احساس غم در وجود آدمی است.
بدر شاکر سیاب و منوچهر آتشی، هر دو از شاعران منطقه جنوب هستند؛ یکی از جنوب عراق (بصره) و دیگری از جنوب ایران (بوشهر). این مقاله با درنگی بر سروده های این دو شاعر، به عنوان دو سراینده بزرگ و نوپرداز معاصر، به تحلیل و واکاوی برجسته ترین مولفه ها از غم سروده های نوستالژی در اشعار آنها پرداخته است. نتیجه حاصل از این بررسی تطبیقی نشان می دهد، عوامل گوناگون محیطی و اجتماعی، و زندگی همراه با سختی و رنج، نشانه-هایی فراوان از احساس غربت در اشعار سیاب و آتشی با خود به همراه دارد. یادآوری دوران کودکی، شوق بازگشت به روستا، پناه بردن به آرمان شهر (مدینه فاضله) و مشکلات و اندوه های فردی و خانوادگی، از احساسات نوستالژی در شعر این دو سراینده است. علاوه بر این، بایست از وجود دو گونه متفاوت از غم غربت در اشعار بدر شاکر سیاب و منوچهر آتشی سخن گفت.
زبان:
فارسی
صفحات:
180 تا 199
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1223818 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)