تعیین سهم سازندها و کاربری اراضی در فرسایش و رسوب برپایه مدل ترکیبی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز تنک بستانک شیراز)
نویسنده:
چکیده:
در راستای کنترل فرسایش، رسوب و حفاظت خاک، شناخت منابع تولید رسوب و تعیین سهم نسبی هر یک از منابع برای تعیین فعالیت های مدیریتی مناسب نقش به سزایی دارد. کارآیی روش منشایابی با ردیاب ها یا انگشت نگاری به عنوان روشی موفق و موثر، برای تعیین منابع رسوبات به اثبات رسیده است. هدف از تحقیق حاضر، تعیین سهم سازندها و کاربری های اراضی مختلف بر فرسایش و رسوب است که با استفاده از مدل ترکیبی هوگس صورت گرفت؛ بدین منظور 43 نمونه ی سطحی جمع آوری شد که از میان آنها ذرات کمتر از 63 میکرون به عنوان هدف آزمایش قرار گرفتند. به منظور اندازه گیری عناصر ژئوشیمیایی از دستگاه ICP-AES و برای اندازه گیری ایزوتوپ های استرانسیوم (87Sr و 86Sr) و نئودیمیوم (143Nd و 144Nd) از دستگاه ICP-MS استفاده شد. برای یافتن بهترین پاسخ در حل این مدل، از سه روش الگوریتم ژنتیک، بهینه سازی لوکال و شبیه سازی مونت کارلو استفاده شد و برای تعیین ضریب کارآیی مناسب مدل، از شاخص GOF. عناصر کربن، مس، سیلیکون و تیتانیوم به عنوان ترکیب بهینه ی ردیاب ها برای تفکیک سهم واحدهای کاربری اراضی و عناصر استرانسیوم، تیتانیوم، مس و نسبت ایزوتوپی نئودیمیوم 144/143 به عنوان بهترین ترکیب بهینه برای تفکیک سهم سازندهای زمین شناسی انتخاب شدند. نتایج نشان داد روش بهینه سازی لوکال، با شاخص GOF 94/99 درصد در واحد سازندها و روش بهینه سازی الگوریتم ژنتیک، با شاخص GOF 84/97 درصد در واحد کاربری اراضی بیشترین مقادیردقت را دارند. بیشترین سهم منابع تولید رسوب در واحد سازندها به ترتیب مربوط به سازندهای آسماری و کواترنر معادل 51/84 و 37/5 درصد و بیشترین سهم منابع تولید رسوب در واحد کاربری های اراضی مربوط به کاربری های مراتع و جنگل ها، به ترتیب معادل 04/63 و 81/31 درصد است. سازندهای پابده گورپی و بختیاری به ترتیب با امتیاز 24/0 و 27/0 و اراضی زراعی و جنگلی به ترتیب با امتیاز 022/0 و 55/0 نسبت به بقیه ی سازندها و کاربری های اراضی کمترین اهمیت نسبی را به خود اختصاص دادند و برای مدیریت اراضی در اولویت قرار ندارند.
کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
صفحات:
81 تا 103
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1697146