نقش حساسیت پردازش حسی و کارکردهای شناختی در پیش بینی نیمرخ روان آسیب شناختی دانش آموزان
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش حساسیت پردازش حسی و کارکردهای شناختی در پیش بینی نیمرخ روان شناختی دانش آموزان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی بود که جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 96-1397 تشکیل می دادند و نمونه پژوهش شامل 300 دانش آموز بود که به روش تصادفی خوشه ای، انتخاب شده بودند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس شخص با حساسیت حسی بالا (HSPS)، پرسشنامه توانایی های شناختی (CAQ) و چک لیست اختلالات روانی (SCL-90-R) استفاده شد و داده ها نیز با روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که شاخص های آسیب شناختی GSI، PST و PSDI با همه مولفه ها و نمره کل حساسیت پردازش حسی رابطه مثبت، و به جزء شناخت اجتماعی با همه مولفه های کارکردهای شناختی رابطه منفی دارد (01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که نمره کل حساسیت پردازش حسی و کارکردهای شناختی به ترتیب 10 و 40 درصد واریانس GSI؛ 7 و 35 درصد واریانس PST و 7 و 24 درصد واریانس PSDI را پیش بینی می کند (01/0>P). با توجه به رابطه معنادار حساسیت پردازش حسی و کارکردهای شناختی با نشانگان بالینی دانش آموزان و نقش این متغیرها در پیش بینی نیمرخ روان شناختی، می توان نتیجه گرفت که متغیرهای مذکور نقش مهمی در آسیب شناسی روانی نوجوانی بازی می کنند؛ از این رو می توانند به عنوان اهداف درمانی و توانبخشی در کار بالینی با دانش آموزان در نظر گرفته شوند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.