ارائه مدل نقش استراتژی های خودرهبری بر توانمندسازی اساتید تربیت بدنی با میانجی گری سرمایه فکری
امروزه موضوع توانمندسازی و عوامل موثر بر آن یکی از مقوله های مهم و حیاتی در محیط های سازمانی می باشد. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی نقش استراتژی های خودرهبری بر توانمندسازی اساتید تربیت بدنی از طریق متغیر میانجی سرمایه فکری بود. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اساتید تربیت بدنی دانشگاه آزاد اسلامی (تقریبا 745 نفر) تشکیل می داد. حجم نمونه تحقیق بر اساس نرم افزار PASS در محدوده 232تا 265 نفر برآورد شد. ابزار جمع آوری داده ها عبارت اند از پرسشنامه خودرهبری و توانمندسازی که قانع (1393) در تحقیق خود از آن استفاده کرده بود، همچنین پرسشنامه سرمایه فکری که عبدالملکی (1393) از آن استفاده کرده بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار استنباطی از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که مجموع اثرات مستقیم و غیر مستقیم مولفه های استراتژی های خودرهبری (پاداش طبیعی، تفکر سازنده و رفتارمحور) بر توانمندسازی معنی دار است. همچنین نقش سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی و سرمایه رابطه ای به عنوان متغیرهای میانجی بر توانمندسازی معنی دار است. در این تحقیق مشخص شد استراتژی های خودرهبری نقش موثری در توانمندسازی نیروی انسانی دارد، البته باید گفت که هر نوع سیستم استراتژی های خودرهبری نمی تواند توانمندسازی را به دنبال داشته باشد، بلکه این قاعده مربوط به سیستم هایی می شود که به درستی طراحی شوند و نیز به درستی اجرا گردند.