تاثیر مدیریت اعتماد سازمانی با رویکرد هوش اخلاقی بر رفتار شهروندی سازمانی در موسسات مالی و اعتباری استان خراسان رضوی

اهداف و زمینه ها: 

ویژگی ارزشمند نیروی انسانی که امروزه توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، رفتار شهروندی سازمانی است. اعتماد سازمانی نیز از عوامل مهمی است که روی رفتار شهروندی سازمانی تاثیر بسزایی دارد. زیربنای همه رفتارها در سازمان، ارزش های اخلاقی است و مدیران همیشه باید بالاترین استانداردهای اخلاقی را در سازمان خود در نظر بگیرند. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل تاثیر مدیریت اعتماد سازمانی با رویکرد هوش اخلاقی بر رفتار شهروندی سازمانی بود.

روش شناسی:

 این تحقیق از بعد هدف، توسعه ای- کاربردی و از لحاظ روش ترکیبی (کیفی- کمی) است. جامعه آماری کلیه کارکنان موسسات مالی و اعتباری فعال در استان خراسان رضوی (13 موسسه با 453 شعبه) در مهر سال 1394 بود که 336 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسش نامه بود که روایی آن به صورت صوری و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از تکنیک دلفی، تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری تحلیل شدند.

یافته ها: 

ارتباط بین هوش اخلاقی و مدیریت اعتماد سازمانی و نیز رفتار شهروندی سازمانی معنی دار بود و هوش اخلاقی به میزان 79% بر مدیریت اعتماد سازمانی و به میزان 67% بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیر داشت. همچنین ارتباط بین مدیریت اعتماد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی نیز معنی دار بود و مدیریت اعتماد سازمانی به میزان 84% رفتار شهروندی سازمانی را تبیین می نمود (0001/0<p).

نتیجه گیری:

 مدیریت اعتماد سازمانی با رویکرد هوش اخلاقی و نیز هوش اخلاقی به تنهایی در تبیین واریانس رفتار شهروندی سازمانی نقش دارند.