مبانی تاویل در اندیشه عرفانی ملاصدرا
ر این مقاله به بررسی مبانی تاویل در اندیشه عرفانی ملاصدرا میپردازیم. به عقیده نویسنده، در فضای «تفکر عرفانی»، مقوله «تاویل» نه تنها عنصر موثری برای فهم قرآن و متون روایی است، بلکه کلید فهم همه مناسبات حقیقی در عالم هستی به شمار میرود. از جمله چالشهایی که در فضای مخالفتها با تاویل عرفانی وجود دارد، مخالف خواندن تاویل با ظواهر دین است؛ درحالیکه آنچه در تاویل عرفانی به دست میآید، معانی باطنیای است که بدون حفظ ظواهر حجیت ندارد. بهرهگیری از روش تاویل در تفاسیر آفاقی و انفسی ملاصدرا، موید بسیار خوبی بر پذیرش روش تاویل عرفانی و غلبه این روش بر هرمنوتیک وی به شمار میرود. نویسنده در این تحقیق میکوشد تا به جستو جوی مبانی تاویل در تفکر عرفانی ملاصدرا بپردازد. به عقیده نویسنده، مبانی تاویل، در سه محور قابل طرح است: 1. مبانی وجودشناختی؛ 2. مبانی انسانشناختی؛ 3. مبانی معرفتشناختی. از مهمترین و اساسیترین این مبانی، ذو بطون دانستن انسان، قرآن و عالم هستی است. از مبانی دیگر، میتوان به استکمالپذیری نفس انسانی، سفرهای تاویلی و ایجاد حس تاویل در سالک، لزوم فهم مراد متکلم برای فهم کلام، و برخی مبانی دیگر که تفصیل آن خواهد آمد، اشاره کرد. روش نویسنده در این مقاله، آمیزهای از نقل و تحلیل عقلی - عرفانی است. هدف ما در این نوشته، نگاهی تفصیلی به مبانی اندیشه ملاصدرا در خصوص تاویل با رویکرد عرفانی است.