تحلیل نگاشت های استعاره ای «حیوانات» در آثار افغانی و ایشی گورو
استعاره از بدو پیدایش زبان شناسی شناختی از موضوعات محوری این حوزه بوده است. نگاشت، مفهوم اصلی در استعاره های مفهومی و بیان کننده رابطه تناظر بین مجموعه مفاهیم ذهنی و عینی است. به کارگیری استعاره های حیوانات در داستان ها، بازتاب حضور فکری و وجودی حیوان در اذهان نویسندگان است و این نشان دهنده نقش جدایی ناپذیر استعاره در زندگی انسان است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی می کوشد به واکاوی نگاشت های استعاره مفهومی مبتنی بر نام و رفتار حیوانات در آثار افغانی و ایشی گورو(نویسنده ژاپنی اصل انگلیسی) بر اساس نظریه زبان شناسی شناختی بپردازد. بدین منظور داده های تحقیق بر پایه رویکرد معنا شناسی شناختی در چهارچوب دیدگاه های نظری لیکاف و جانسون با تعداد 36 مورد نگاشت استعاری حیوانات از آثار دو نویسنده (20مورد در آثار افغانی و 16 مورد در آثار ایشی گورو) استخراج شد و تفاوت و تشابه آن ها در حوزه های مقصد و اسم نگاشت ها بررسی گردید. نتایج بررسی نشان دهنده شباهت میان آن هاست و تفاوت کمتر است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی استعاره هایی است که در آن ها نام یا رفتار حیوانات به عنوان حوزه مبدا به کار رفته و در آن به تحلیل ویژگی های هر حیوان پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان داد که حوزه مبدا «حیوانات»، توسط دو نویسنده ایرانی و انگلیسی با فرهنگ های مختلف در توصیف خصوصیات افراد برای صفات منفی و رذایل اخلاقی به کار رفته است که نشانگر تامل یکسان گویشوران در ویژگی ها و خلق و خوی جانوران محیط پیرامون آن هاست.