کاربرد واژه «عشق» در نصوص دینی
از دیرباز، برخی اندیشه وران مسلمان بر سر کاربرد واژه «عشق» در نصوص دینی با یک دیگر اختلافنظر داشتهاند. مدعای اصلی منعکنندگان از کاربرد این واژه در باب متعلقات مقدس، هم چون خدا، پیامبر و امامان، آن است که مفهوم این واژه صرفا با امور مادی و نفسانی تناسب دارد و به همین دلیل، در نصوص دینی از آن استفاده نشده و در برخی احادیث نیز مفهوم آن مذمت شده است؛ اما فلاسفه و متصوفه، از روی ناآگاهی یا به قصد تخریب شریعت محمدی، آن را در قالب نظم و نثر در میان مسلمانان ترویج کرده اند. در مقابل، برخی اهل تحقیق به اعتبار معنای لغوی واژه «عشق» و برخی احادیث، آن را از اسمای دایم الاضافه هم چون حب و بغض دانسته اند که بهخودیخود، نه مشمول ذم هستند و نه مشمول مدح، بلکه حسن و قبح آن ها به اعتبار متعلقشان تبیین می شود. از این رو، در نصوص دینی نیز شاهدیم که در هر دو معنا استعمال گردیده و از قضا در باب امور ممدوح بیش تر به کار رفته است. نوشتار پیش رو، دیدگاه اخیر را تقویت می کند. این غایت در چهار گام سامان یافته است: الف) ریشه و معنای لغوی واژه عشق؛ ب) نقل و شرح احادیث مثبت استعمال «عشق» در باب متعلقات دینی؛ ج) نقل احادیث ناظر به مذمت عشق و تحلیل برداشت های نادرست از این گونه احادیث؛ د) بررسی و تحلیل نهایی دیدگاههای گوناگون درباره متعلقات واژه عشق.
-
موضوع متافیزیک نزد حکیم تبریزی و تنزیه خداوند از مصادیق آن
*
نشریه پژوهش های عقلی نوین، بهار و تابستان 1403 -
تاملات نقادانه در تقسیمات صفات الهی به «ثبوتی سلبی» و «ذاتی فعلی» و ارائه ی طرح تلفیقی
*
مجله فلسفه و کلام اسلامی، پاییز و زمستان 1400