از مدرسه تا دانشگاه؛ وحدت نظام آموزش در اندیشه کانت
امروزه، مباحث فلسفه آموزش به طورکلی و فلسفه دانشگاه به طورخاص عمدتا معطوف به جزییات نظام آموزش از قبیل اخلاق آموزش، آزادی آکادمیک، رابطه آموزش و روانشناسی رشد و مانند آن است. این وضعیت که بی تاثیر از فضای گفتمانی رایج دهه های اخیر به ویژه بی اعتباری فلسفه قاره ای از یک سو و باز بودن میدان برای جامعه شناسان و روانشناسان و مدیران همسو با برنامه های توسعه جهانی از سوی دیگر نیست، می تواند ما را با حقیقت های نغزی مواجه سازد. اما نباید فراموش کرد که روزگاری گستره شمول فلسفه آموزش بسی گسترده تر از گستره ای است که اینک با آن مواجه هستیم. این نوشتار با تمرکز بر فلسفه آموزش کانت، فیلسوف آلمانی قرن هجدهم، نشان می دهد که پیش کشیدن این موضوع متضمن گستره ای پیوسته از مدرسه تا دانشگاه است. برای کانت این گستره مقتضی درکی از چیستی انسان و غایت وی، آینده، پیوستگی فرهنگی و تشکیل جامعه جدید و آرمان های اخلاقی جهان شمول است، موضوعاتی که تعیین کننده کارکردهای آموزش و مکانیسم های آموزشی است. کانت در دو رساله مستقل، اما سازگار با هم کوشیده است تا این کلیت در هم بافته را بر مبنای اصول فلسفه نقدی خود بر درکی از تاریخ و آینده انسان مبتنی سازد و پیوستگی مدرسه و دانشگاه را به گونه ای سازگار با خواست «طبیعت» در کارکردها و اهداف نشان دهد. از آنجا که برای کانت «طبیعت» واجد اراده و خواست هایی معطوف به آزادی و روشنگری است، او تلاش دارد تا در این دو اثر کارکردهای نظام آموزشی از مدرسه تا دانشگاه را متناسب با این خواست ها و بر اساس ارزش های روشنگرانه و ایدیالیستی تبیین کند، الگویی که مقتضی گام هایی تجربی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.