واکاوی هنرسازه فاوامیزی در اشعار احمد شاملو و آدونیس
فاوامیزی به عنوان شگردی ادبی که به شکستن سنت ازدواج درون خانوادگی واژگان و ایجاد شبکه های جدید همنشینی منجر می شود، نقش بارزی در زیبایی و انسجام ساختاری متون ادبی دارد. از آنجا که واژگان در اثر همنشینی مداوم با یکدیگر اثربخشی خود را از دست می دهند؛ لذا برای اثربخشی می توان با عدول از هنجارهای حاکم بر زبان معیار، واژگان را از یک خانواده انتخاب کرد و در کنار خانواده ای دیگر قرار داد تا به برجسته سازی ادبی و گشودن آفاقی جدید و نیز تاثیر بر مخاطب بینجامد. باری، این هنرسازه به گونه ای بارز در شعر احمد شاملو (1379-1304) و آدونیس (1930) شاعر نوگرای سوری، آشکار است. این پژوهش، براساس روش توصیفی- تحلیلی، مصادیق مشابه و برجسته فاوامیزی، کارکرد و دلالت های آن را در اشعار این دو شاعر تحلیل و بررسی می کند. از این رهگذر وجود این هنرسازه در قالب ترکیب هایی که از امتزاج دو خانواده متفاوت طبیعی، فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و ماورایی پدید آمده اند، قابل تامل است. این دو شاعر در اشعارشان فضاهای بسیاری از فاوامیزی را به نمایش گذاشته اند، ولی غالبا یک سویه این ترکیب ها را از طبیعت بر گزیده اند. به نظر می رسد که این پیوند تنگاتنگ با طبیعت و مظاهر آن که با ظرفیت های هنری طبیعت شکل گرفته، بستری مناسب را برای تصویرسازی تجربه ها و اندیشه های آن ها فراهم آورده است.
هنرسازه ، احمد شاملو ، آدونیس ، فاوامیزی
-
تاثیر بافت موقعیتی در معناشناسی وصف های هنری اشعار موسوی و سعاده براساس انگاره هلیدی
، ناصر زارع*، محمدجواد پور عابد، رسول بلاوی
نشریه پژوهش های ادبیات تطبیقی، بهار 1402 -
معطیات الثاناتوس فی اشعار قاسم محمد مجید الساعدی دیوان «یومیات رجل منقرض» انموذجا
محمدجواد پورعابد (حصاوی)*،
فصلنامه لسان مبین (پژوهش ادب عرب)، پاییز 1401