مفهوم دولت و ابهام آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
دولت از کلیدی ترین مفاهیمی است که قانون اساسی هر کشوری حول محور آن می چرخد. این واژه در ادبیات حقوقی ایران به دلایل گوناگون چهار معنای متفاوت اما متداخل با یکدیگر یافته و با هر چهار معنا در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به کار رفته که این امر موجب ابهام مفهوم دولت در قانون اساسی شده است. مسیله محوری مورد بررسی در این پژوهش تعیین میزان ابهام عبارت کلیدی «دولت» در قانون اساسی و اشاره به آثار این ابهام بر وضعیت حاکمیت قانون در نظام حقوقی کشور است. بر این اساس، ابتدا به بررسی چگونگی استفاده از اصول مختلف و سپس به آثار وجود چنین ابهامی در قانون اساسی پرداخته ایم. با توجه به یافته های پژوهش، می توان بیان داشت که از مجموع چهل و یک اصلی که قانون اساسی در آن ها از واژه ی «دولت» استفاده کرده است، هجده اصل به دلیل ابهام مفهوم دولت یا امکان ارایه تفاسیر مختلف از این واژه باعث ابهام اختیارات و صلاحیت ها یا وظایف، مسیولیت ها و محدودیت های برخی از نهادهای حاکم در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران شده است. روشن است که آثار چنین وضعیتی هم در حیطه ی نظر و هم در ساحت عمل خود را نمایان ساخته که گاه وضعیت های بغرنجی ایجاد می نماید و موازینی نظیر حاکمیت قانون را مخدوش می کند.
قانون اساسی ، دولت ، حکومت ، قوه ی مجریه ، کابینه
-
چالش های صیانت از حق آزادی بیان در عصر دیجیتال
*، ثنا رحمان ستایش
فصلنامه مطالعات حقوقی، پاییز 1403 -
سرمشق گیری در نگارش قانون اساسی مشروطه؛ بررسی مطابقت ها، نوآوری ها و کاستی ها
رضا شریف یزدی، فرنوش فخار، *
نشریه پژوهش های حقوق تطبیقی، تابستان 1403