هژمونی آمریکا در افغانستان و چالش ابعاد نظامی، اجتماعی و اقتصادی امنیت در شرق ایران (2001-2021)
تجاوز نظامی به افغانستان، رویکرد تهاجمی رهیافت واقع گرایی در سیاست خارجی آمریکا با هدف دستیابی به موازنه قدرت و هژمونی در برابر دشمنان در مرکز آسیا را آشکار ساخت. راهبردی که با هدف حفظ هژمونی و تامین امنیت حداکثری با محاصره قدرت های منطقه ای از طریق استقرار تسلیحات و تجهیزات استراتژیک، گسیل گسترده نیروهای نظامی هم پیمان ناتو و سیاست های مداخله جویانه برای ضربه زدن به امنیت ملی کشورهای همسایه افغانستان دنبال گردید. با بیان این گزاره ها، پرسش اصلی این است که ایالات متحده در طول دو دهه حضور در افغانستان، از چه اهرم هایی برای ضربه زدن به امنیت ملی ایران استفاده کرد؟
این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی - تحلیلی و بر پایه گردآوری منابع اسنادی - کتابخانه ای، به بررسی فرضیه پژوهش در چارچوب ابعاد نظامی، اجتماعی و اقتصادی مکتب کپنهاگ بپردازد.
استراتژی های محاصره نظامی، توسط پایگاه های نظامی و پیشبرد طرح های جاسوسی از غرب افغانستان، گسترش شکاف های قومی و مذهبی با هدف ترویج خشونت و تنش در جنوب شرق ایران برای مقابله با طرح های اقتصادی و توسعه کمی و کیفی تولید مواد مخدر در مجاورت مرزهای ایران، به منظور تضعیف امنیت ملی ایران دنبال گردید.
حضور پررنگ نظامیان ایالات متحده در افغانستان و استقرار انواع جنگنده ها و تسلیحات راهبردی - جاسوسی در پایگاه های مجاور مرزهای شمال شرق ایران، بزرگترین تهدید برای امنیت نظامی ایران بود. از طرفی، حمایت مستقیم مالی و سیاسی از تجزیه طلبان قومی، تنها خشونت های اجتماعی، تنش های قومی و تحرکات مسلحانه را تقویت کرد و درنهایت افزایش تولید مواد مخدر در غرب افغانستان، به بحرانی کردن مرزها و گسترش اعتیاد در جامعه انجامید که امنیت اجتماعی و اقتصادی را تضعیف نموده است.
امنیت ، پایگاه نظامی ، تروریسم ، تجزیه طلبی ، کپنهاگ ، مواد مخدر
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.