تاملی در پرسش متداول «خدای-تعالی- با تو چه کرد؟» در متون منثور عرفانی (شخصیت ها، دلایل و جزئیات رحمت و عذاب)
بیان مسئله:
یکی از پربسامدترین بنمایههای متون عرفانی، خواب و رویاست که نوعی کرامت به شمار میرفته و بهسبب إخبار از عالم غیب، ابزاری برای کسب شناخت و آگاهی بوده است. در میان این خوابها، بهدلیل نگرانی و ترس صوفیه از عالم پس از مرگ و عاقبت کار خود، پرسش «خدای تعالی با تو چه کرد؟» بسیار متداول است؛ پرسشگر از راوی میخواهد که او را از سرنوشت خود و حوادث عالم برزخ آگاه کند. اگر خداوند راوی را آمرزیده است، دلیل آمرزش چه بوده و اگر احیانا عتاب یا عذاب کرده، به تاوان کدام غفلت و اشتباه او بوده است.
نگارنده در این مقاله برای پاسخ به پرسش یادشده، هجده متن منثور عرفانی را بررسی کرده است.
با تحلیل حکایات مرتبط، این نتیجه حاصل شد که در بیشتر اوقات، راوی از آمرزش خداوند و لطف او خبر میدهد و اینکه کار، آسانتر از آن است که خلق میپندارند؛ بهگونهای که در مقابل پنجاه و نه حکایت رحمت خداوند، تنها با نه حکایت عذاب و عتاب او مواجهیم. تامل در حکایات نشان میدهد که لطف و «رحمت بیعلت» خداوند و به عبارت دقیقتر «فضل و کرم» او افزونبر عارفان و پارسایان، مردمان عادی و گناهکاران و قاتلان را نیز در بر میگیرد و از این نظر، اصل نقدش، داد و لطف و بخشش است؛ همچنین بهشت و نعمتهای بهشتی، کمترین پاداش خداوند به رستگاران است؛ درحالیکه رویت خداوند و همنشینی با او، رضایت و خشنودی حق از بنده، استقبال پیامبر (ص) از عارف و همنشینی با پیامبران و صالحان، پاداشهای ویژهتری به شمار میروند.
-
تحلیل کارکردهای حکایت در حدیقه سنایی و تطبیق آن با نظریه راندال
مریم جعفرزاده، علیرضا فولادی*،
مجله ادبیات عرفانی، زمستان 1400 -
تحلیل هنرسازه های مشترک در اشعار فاضل نظری و صائب تبریزی
مریم سلطانی*
فصلنامه زیبایی شناسی ادبی، زمستان 1400