خوانش فمنیستی پساساختاگرایانه از«عشق، فانتزیا» اثر آسیه جبار براساس آرای هلن سیکسو و لوس ایریگارای
نقش زن در جامعه یکی از موضوعات چالش برانگیز در ادبیات معاصر است. این درونمایه، نظر بسیاری از نویسندگان را به خود معطوف کرده است. مقاله حاضر به شناخت مولفه های نوشتار زنانه و بررسی آن ها در اثر «عشق، فانتزیا» از جبار می پردازد. نگارنده با بهره گیری از رویکرد فمنیسم پساساختارگرای فرانسوی و با استفاده از آرای نظریه پردازانی نظیر ایریگارای و سیکسو می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که آیا اثر «عشق، فانتزیا» در زمره نوشتار زنانه می گنجد یا تنها به حوزه ادبیات زنان تعلق دارد. بدین منظور با کاربست آرای موج سوم فمنیسم در حوزه ادبیات، کوشیده می شود شاخصه های اصلی نوشتار زنانه تبیین شود. سپس با بررسی این مولفه ها رمان مورد بحث، استدلال می شود که جبار با نقد جامعه ای که بر پایه ثنویت های ارزشی شکل گرفته، کوشیده است برای امر زنانه که همواره به حاشیه رانده شده، زبان و نوشتار خود را بازتعریف کند، مهمی که نوشتار زنانه حول محور آن شکل گرفته است.
نوشتار زنانه ، ایریگارای ، سیکسو ، آسیه جبار ، عشق فانتزیا
-
جلوه های رئالیستی و اسطوره ای در رمان الدورادو و تحلیل جامعه شناختی بحران مهاجرت در این اثر، تداعی مشکلات پناهجویان و مهاجران ایرانی
یاسمین محمدی*، محسن پیامی،
نشریه جامعه شناسی سیاسی ایران، آبان 1401 -
رمان الدورادو : بستر دیدگاه های ادبی، جامعه شناسی و سیاسی لوران گوده
یاسمین محمدی*، محسن پیامی،
نشریه جامعه شناسی سیاسی ایران، مهر 1401