شناسایی مولفه های ممیزی دانش از دیدگاه خبرگان؛ یک پژوهش دلفی
هدف:
برای درک بهتر جریان دانش در سراسر سازمان ها (اعم از هر نوع) و رسیدن به پاسخ پرسش هایی چون سازمان به چه دانشی نیاز دارد، آن دانش در کجاست، چگونه از آن استفاده می شود، چه مشکل یا مشکلات دانشی وجود دارد و چه پیشرفت هایی می توان انجام داد؛ بایستی از اولین قدم در مدیریت دانش یعنی «ممیزی دانش» بهره گرفت. پژوهش حاضر به منظور شناسایی مولفه های ممیزی دانش صورت گرفته است.
روش شناسی:
این پژوهش در سایه پارادایم اثبات گرایی صورت گرفته است. جهت گردآوری اطلاعات، روش های کتابخانه ای و میدانی مد نظر بوده است. ابتدا مولفه های ممیزی دانش به وسیله روش دلفی به دست آمد. برای مقایسه این مولفه ها، داده ها از طریق پرسشنامه AHP گردآوری شد. پرسشنامه میان اعضای هییت علمی و دانشجویان مقطع دکتری رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی تهران توزیع و جهت تحلیل داده ها از روش AHP استفاده شد. به منظور تحلیل داده های حاصل، از نرم افزارهای MAX QDA، Spss 25 و Expert Choice 11 استفاده شد.
یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان از آن دارد که مولفه های ممیزی دانش شامل مولفه شناسایی مخازن سازمانی؛ مولفه ساخت نقشه دانش؛ مولفه شناسایی جریان های دانشی؛ مولفه سرمایه دانش انسانی؛ مولفه تیم ممیزی دانش؛ مولفه تحلیل و ارزشیابی؛ مولفه تحلیل ریسک دانشی؛ مولفه ابعاد و جنبه های آموزشی؛ و مولفه فرهنگ سازمانی است. این ده مولفه بر اساس میزان اهمیتشان به ترتیب در این درجه قرار گرفتند: اولویت اول مولفه شناسایی مخازن سازمانی، اولویت دوم ساخت نقشه دانش، اولویت سوم مولفه شناسایی جریان دانشی، اولویت چهارم شناسایی جریان دانشی، اولویت پنجم سرمایه دانش انسانی، اولویت ششم تیم ممیزی دانش، اولویت هفتم تحلیل و ارزشیابی، اولویت هشتم تحلیل ریسک دانش، اولویت نهم ابعاد و جنبه های آموزشی و اولویت دهم به مولفه فرهنگ سازمانی اختصاص داده شد.
با تمرکز بر مثلت شناسایی مخازن دانشی، ترسیم نقشه دانش و شناسایی نیازهای دانشی می توان گام بلندی در راستای تحقق ممیزی دانش در سازمان برداشت.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.