بررسی شاخص های اکولوژیکی و مدیریتی موثر بر تولید عسل در مراتع (مطالعه موردی مراتع شهرستان تفت از استان یزد)

پیام:
نوع مقاله:
مطالعه موردی (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
سابقه و هدف

امروزه افزایش نیازهای جامعه همراه با افزایش سطح آگاهی های محققان و بهره برداران، باعث شده استفاده و بهره برداری چندمنظوره از مراتع و بهره گیری از دیگر پتانسیل های مرتع اهمیت بیشتری در مقایسه با بهره برداری تک منظوره نظیر چرا دام داشته باشد، شناخت استعدادها و عوامل موثر و تعیین کننده توان اکولوژیک اکوسیستم های مرتعی از اصول مدیریت و برنامه ریزی صحیح جهت حفاظت و بهره برداری صحیح از مراتع است. همچنین تهیه و اجرای طرح های کاربردی و عملی به منظور دستیابی به اهداف اقتصادی، حمایتی و حفاظتی، نیازمند شناخت دقیق این عوامل و استعداد جهت تنظیم برنامه های مدیریت موثر در مراتع است. یکی از استعدادهای بالقوه اکوسیستم های مرتعی، تعیین توان و پتانسیل این منابع جهت زنبورداری است، کشور ایران به دلیل داشتن اقلیم چهار فصل، مطلوب ترین شرایط نگهداری و پرورش زنبورعسل را دارا می باشد، لذا به دلیل مشخص نبودن وضعیت کمی و کیفی گونه های گیاهی از نظر ارزش و اهمیت آنها در زنبور و تولید عسل و عدم شناخت عوامل موثر در زنبورداری در کمیت و کیفیت عسل تولیدی در منطقه مورد مطالعه از مسایلی است که می تواند باعث عدم بهره برداری مناسب مراتع و توسعه این نوع بهره برداری های سازگار با طبیعت باشد و این مسایل ضرورت تحقیق را ایجاب می نماید. لذا این پژوهش با هدف بررسی و شناسایی نقش شاخص های طبیعی و مدیریتی موثر بر تولید عسل در مراتع منطقه تفت یزد انجام شد.

مواد و روش ها

در این پژوهش شاخص های طبیعی موثر بر تولید عسل با 13 گویه و شاخص های مدیریتی موثر بر تولید عسل با 16 گویه به عنوان متغیرهای مستقل از نوع ترتیبی با طیف لیکرت پنج گزینه ای و شاخص تولید عسل به عنوان متغیر وابسته از نوع فاصله ای که به رتبه ای تبدیل شد، انتخاب گردید گویه های هر شاخص با توجه به شرایط منطقه و زنبورداری طراحی شد. جامعه آماری در مراتع شهرستان تفت از استان یزد 81 نفر زنبوردار بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 67 نمونه برآورد گردید. نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه بندی شده انجام و روایی پرسشنامه توسط اساتید و کارشناسان مجرب و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آماره آلفای کرونباخ سنجیده شد.

نتایج

نتایج حاصل از آزمون رتبه ای مقایسه میانگین نشان داد از بین شاخص های طبیعی موثر بر عسل تولیدی گویه درصد گونه های شهدزا و گرده زا با میانگین (14/3) و گویه طول دوره گلدهی با میانگین (01/3)، و از بین گویه های شاخص مدیریتی گویه نوع تغذیه مصرفی زنبور عسل با میانگین (05/3) و وجود منابع آبی با میانگین (97/2) به ترتیب همگی اولویت اول و دوم را به خود اختصاص دادند، همچنین نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن و کندال تایو b نشان داد شاخص های طبیعی با شاخص های مدیریتی همبستگی مثبت و معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد داشته و گویه های درصد گونه های شهدزا و گرده زا، طول دوره گلدهی، میزان بارندگی، میزان ابری بودن، وضعیت مرتع و جهت شیب با شاخص تولید عسل رابطه مثبت و مستقیم و گویه های تعداد دفعات کوچ، چرای توام دام سبک با زنبور عسل و نوع مالکیت با شاخص تولید عسل رابطه منفی و معکوس دارند.

نتیجه گیری

نقش و اهمیت عوامل طبیعی در مقایسه با عوامل مدیریتی در رابطه با میزان تولید عسل در منطقه مشخص شد. بر اساس نتایج نقش عوامل طبیعی بیش از عوامل مدیریتی بوده و لازم است زنبورداران ضمن شناخت دقیق عوامل موثر طبیعی نظیر درصد پوشش گیاهی و وضعیت و دوره گلدهی و شهد و گرده دهی مناسب گونه ها به ویژه گونه های جذاب برای زنبور عسل زمان های بارش و رطوبت در رویشگاه ها و وجود منابع آبی سالم و بهداشتی و نوع تغذیه مناسب، زمان کوچ مناسب کلنی ها را مدیریت و با شرکت در دوره های آموزشی و ترویجی تقویم زنبورداری رویشگاه های مورد بهره برداری را تهیه و در جهت افزایش کمی و کیفی عسل تولیدی برنامه ریزی نمایند. با توجه به نتایج به دست آمده با شناخت دقیق تر عوامل و شاخص های اکولوژیک در منطقه و بهره گیری آنها در بازه زمانی مناسب در چارچوب برنامه مدیریتی مناسب می توان نزدیک به 17 درصد افزایش عملکرد تولید عسل در منطقه را انتظار داشت.

زبان:
فارسی
صفحات:
299 تا 311
لینک کوتاه:
https://magiran.com/p2621719 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)