نقد روش فهم احادیث طبی در کتاب دراسه فی طب الرسول المصطفی
با توجه به وجود چندهزار روایت طبی و همچنین گسترش روزافزون استفاده های علمی و عملی از این روایات، بحث از روش فهم و برداشت از آنها امری ضروری است. برداشت از روایات طبی نیازمند ضوابطی است که در مواردی مستقل از ضوابط فهم روایات فقهی است. یکی از مهم ترین کتاب های طب مستنبط از روایات کتاب «دراسه فی طب الرسول المصطفی» است که نویسنده آن بر مبنای روش اجتهاد خود در این کتاب، اقدام به شاگردپروری و درمان بیماران نموده است. با توجه به تاثیر واقعی این روش اجتهاد بر زندگی افراد، هدف پژوهش حاضر بررسی میزان روایی این روش در حوزه روایات طبی بود.
پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به متن کتاب مورد بحث و همچنین کتب تخصصی فقه و اصول و فقه الحدیث، به نقد و بررسی میزان روایی روش فهم روایات طبی در کتاب دراسه پرداخته است. مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند.
نتایج نشان می دهد که نقدهای وارد بر روش اجتهاد از روایات طبی در کتاب دراسه شامل دو نوع کلی 1) رعایت نکردن ضوابط عمومی فهم روایات شامل: نص گرایی بدون فحص از قراین، تلاش نکردن برای بازسازی روایات تقطیع شده، بررسی نکردن کافی لفظی و موضوع شناسانه، تخصیص ها یا تعمیم های حدسی، حمل معانی روایات بر امور مادی، تجربی و فیزیکی؛ و 2) رعایت نکردن ضوابط اختصاصی فهم روایات طبی شامل: تسامح در تمییز قضیه حقیقیه از قضیه خارجیه و شخصیه، تمسک ناتمام به اطلاق و عموم می شود.
بررسی نمونه هایی از شیوه و سبک صاحب کتاب «دراسه» در فهم روایات طبی برای شناسایی و درمان بیماری ها، نشان می دهد موارد بسیار متعددی از استنباط های ایشان به دلیل بی توجهی به ضوابط اولیه و عمومی دانش فقه الحدیث قابل اعتماد نیستند. ازآنجاکه مسیله تشخیص و درمان بیماری ها تاثیر واقعی در زندگی انسان ها دارد و منجزیت و معذریت عندالله در اینجا مطرح نیست، نمی توان بدون بررسی صحت فهم صاحب «دراسه» از احادیث به آن اعتماد نمود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.