مطالعه عوامل تهدید کننده و زمینه ساز فرسایش گسترده در محوطه چغازنبیل
مواجهه با ساختارهای خشتی و گلی به دلیل گرفتاری ها و ابهامات حفاظتی در اتخاذ و گزینش تدابیر منطقی، بیشتر از آنچه که مایه هیجان باشد، عامل هراس و تشویش حفاظت گران است. نجات بخشی چنین آثاری که گاه مرز بین شور و شعور و احساس و منطق را در می نوردد، بدون در نظر گرفتن نیازمندی آنها به مراقبت دائم، عقیم می ماند و گاه نتایجی اسف بار بر جای می نهد. این حقیقت ناشی از آن است که جامعه حفاظت گران در کل و بنا به هر دلیل، تلاشی بسیار کندتر از شتاب عوامل تاثیرگذار محیطی و گاه اندیشه های نامعقول و مخرب انسانی داشته و دارند. آنچه اعمال سیاست گذاری های حفاظتی در مورد چنین یادمان هایی را با احتیاط و حساسیتی ویژه همراه ساخته، ضرورت توجه به این نکته است که ایده های منظور شده هم باید کالبد اثر را در بر گیرند و هم حافظ سنت های شکل دهنده به فرهنگ معماری سازنده آن باشند. سنت هایی پا گرفته بر محور نیاز و گریز از اسراف که امروزه رنگ باخته اند و احیای آنها مستلزم در پیش گرفتن تدابیر حفاظتی ویژه خواهد بود. تجربه نشان داده است اتخاذ چنین سیاست هایی، پشتیبانی عمومی اما متولی واحدی را می طلبد تا تلاش های پراکنده در مسیری درست هدایت شوند و اندیشه های فاصله گرفته از منطق، در قالب مبانی خاصی سامان یابند. کم نیستند آثاری که بدون رعایت مفاهیم علمی حفاظت و مرمت مورد رسیدگی قرار گرفته اند اما هویت شان را بر باد رفته دیده اند. عمیقا باید باور داشت که حفاظت در علمی ترین تعریف آن، بدون مراقبت حتی در ساده ترین شکل ممکن، دوام نخواهد آورد. تجربه نشان داده است که آثار خشتی و گلین بیشتر به نگهداری و مواظبت نیاز مندند تا دخالت های کالبدی. این تحقیق که به صورت میدانی و اسنادی (کتابخانه ای) و با رویکرد عینی و مبتنی بر مشاهدات و بررسی های محیطی انجام گرفته، این هدف را دنبال می کند که نقشی در پر کردن خلاء حفاظتی موجود داشته باشد و بتواند شرایط بهتری را برای حفاظت های آتی مجموعه چغازنبیل رقم بزند و دورنمای حفاظتی بهتری را در برابر تهدیدات بالفعل و بالقوه مجموعه ترسیم کند. این مهم زمانی کارآمد خواهد افتاد که پیشتر، چالش ها و تهدیدات شناخته شوند و تدابیر گذشته اثرسنجی گردند. این تحقیق همچنین در پی پاسخی به این پرسش است که تهدیدات پیش روی مجموعه چغازنبیل کدام اند و سهم شان در این کارزار چیست؟ تجربه حفاظتی مجموعه در مواجهه با تهدیدات از آغاز تا آستانه شکل گیری پروژه بین المللی چغازنبیل که محدوده مطالعاتی تحقیق حاضر است این گمان را باورپذیر نشان می دهد که برای مقابله با تهدیدات، روی آوردن به شیوه های تدافعی منعطف نسبت به روش های تهاجمی خشک، به مراتب توفیق بیشتری به دنبال دارد.