ارزیابی پایداری عملکرد دانه ژنوتیپ های عدس بر پایه REML/BLUP و شاخص پایداری چند صفتی (MTSI)
عدس یکی از حبوبات مهم در مناطق مدیترانهای است که بهخاطر ارزش تغذیهای و نقش آن در بهبود حاصلخیزی خاک، بهطور گستردهای کشت میگردد. علاقه به حبوبات، بهعنوان یک منبع پروتئینی جایگزین گوشت در آینده، در حال افزایش هست. شناسایی ژنوتیپهای با عملکرد بالا و سازگار به دامنه گستردهای از محیطها، یکی از هدف های عمده در برنامه های به نژادی گیاهان زراعی از جمله عدس میباشد. ترکیب دو روش ارزیابی پایداری بهترین پیش بینی نااریب خطی (BLUP) و اثرات اصلی جمعپذیر و برهمکنشهای ضرب پذیر (AMMI) در آزمایشهای ناحیه ای و گزینش پایداری چندصفتی (MTSI)، به ارزیابی بهتر ژنوتیپ های گیاهی و دستیابی به نتایج دقیق تر کمک می کند. مدل های اثرات اصلی جمعپذیر و برهمکنش ضربپذیر (AMMI) و بهترین پیشبینی نااریب خطی (BLUP)، از جمله روش های چند متغیره کاربردی در ارزیابی آزمایش های چند محیطی هستند. مدل اثرهای مختلط خطی (LMM) و روش برآوردگر حداکثر درستنمایی محدود شده (REML)، از روشهای مهمی هستند که برای تجزیه دادههای آزمایشهای چند محیطی پیشنهاد شدهاند. در این راستا، با تجزیه به مولفههای اصلی یا تجزیه ارزش منفرد بر روی ماتریس، بهترین پیشبینیهای نااریب خطی (BLUP ها) بهدست آمده از برهمکنش ژنوتیپ و محیط انجام میشود. در این روش از شاخص پایداری میانگین وزنی نمرات مطلق بهترین پیشبینیهای نااریب خطی (WAASB)، میانگین وزنی شاخص پایداری WAASB و متغیر وابسته (WAASBY) استفاده میشود. محققان شاخص پایداری چند صفتی (MTSI) بر مبنای تجزیه عاملی را نیز پیشنهاد کردهاند که در آن، عملکرد دانه و صفات دیگر و پایداری هر کدام از آنها به طور همزمان برای شناسایی ژنوتیپهای پایدار استفاده میشود. این پژوهش برای شناسایی ژنوتیپهای پایدار و پرمحصول عدس در کشت پائیزه انجام شد.
مواد و روش ها:
برای ارزیابی پایداری عملکرد دانه 12 ژنوتیپ عدس به همراه سه شاهد کیمیا، بیله سوار و توده محلی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاههای تحقیقات کشاورزی خرمآباد (لرستان)، زنجیره (ایلام) و سرارود (کرمانشاه) بهمدت سه سال زراعی (401 -1398) اجرا گردید. هر کرت شامل چهار خط کاشت به طول چهار متر و با فاصله 25 سانتی متر از یکدیگر بود. در طول فصل رشد، علاوه بر مراقبت های معمول زراعی نظیر وجین علف های هرز و مبارزه با آفات، از صفات و خصوصیات موردنظر مانند تعداد روز تا 50% گلدهی، ارتفاع بوته و تعداد روز تا رسیدگی یاداشتبرداری به عمل آمد. پس از رسیدگی و برداشت آزمایش، وزن صد دانه و عملکرد هر کرت اندازه گیری گردید. تجزیه واریانس مرکب با استفاده از نرمافزار SAS انجام و میانگین صفات تیمارها بهروش LSD مورد مقایسه قرار گرفت. برای تجزیه های آماری، بسته تجزیه آزمایشهای چند محیطی با نام Metan Ver.1.9.0 در محیط نرمافزار R بهکار گرفته شد. برای برآورد کمیت های پایداری، تجزیه مقادیر منفرد (SVD) بر روی ماتریس بهترین پیش بینی های نااریب خطی (BLUPها) بهدست آمده از برهمکنش های ژنوتیپ در محیط با یک مدل اثر مختلط خطی (LMM) به کار برده شد. اجزای واریانس با روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML) برآورد شدند. پس از تجزیه واریانس داده ها، برای برآورد پارامترهای پایداری WAASB و WAASBY (برای انتخاب همزمان بر اساس میانگین عملکرد و پایداری) ریشه های مشخصه حاصل از تجزیه AMMI بر روی BLUP، به کار برده شدند و بهترین ژنوتیپها با این دو شاخص گزینش شدند. از شاخص میانگین هارمونیک ارزشهای ژنوتیپی (HMGV)، مقادیر پایداری ژنوتیپی بهدست آمد. سازگاری ژنوتیپ ها بر پایه شاخص عملکرد نسبی ارزش های ژنوتیپی (RPGV) ارزیابی شد. شاخص میانگین هامونیک و عملکرد نسبی ارزش ژنوتیپی (HMRPGV) برای ارزیابی همزمان پایداری، سازگاری و عملکرد دانه استفاده شد.
یافته ها:
اثر محیط، ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ در محیط بر صفات عملکرد دانه، ارتفاع بوته، تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، دوره پر شدن دانه، سرعت پر شدن دانه، سرعت تشکیل عملکرد دانه، بهرهوری از بارش و متوسط وزن تک دانه، معنی دار بود. اثر ژنوتیپ بر همه صفات بهجز دوره پر شدن دانه معنیدار بود. بر پایه تجزیه بای پلات، ژنوتیپهای 4، 6، 7، 9 و 10 علاوه بر داشتن بیشترین عملکرد دانه، از پایداری عملکرد بیشتری هم برخوردار بودند. آزمون اسکری نشان داد سه مولفه اصلی اول، به ترتیب 45/41، 19/13 و 14/34 درصد از تغییرات برهمکنش ژنوتیپ × محیط بهدست آمده از BLUP را برای عملکرد دانه و روی هم 78/87 درصد از تغییرات را توجیه کردند. بر اساس شاخص پایداری میانگین وزنی نمرات مطلق بهترین پیشبینی نااریب خطی (WAASB) ژنوتیپهای 6 ، 10 و 12 پرمحصول و پایدار بودند. ژنوتیپ های 1 و 10 از نظر شاخص گزینش چند صفتی (MTSI)، ژنوتیپ های برتر بودند. شاخص میانگین هارمونیک و عملکرد نسبی ارزش ژنوتیپی (HMRPGV)، ژنوتیپهای 10، 9، 4 و 12 را به عنوان ژنوتیپ هایی معرفی کرد که علاوه بر عملکرد دانه، از پایداری و سازگاری بالایی نیز برخوردار بودند.
نتیجه گیری:
در مجموع و بر اساس تمام تجزیه ها، ژنوتیپ 10 پایدارترین ژنوتیپ بود که علاوه بر عملکرد دانه، از نظر سایر صفات اندازه گیری شده نیز بر ژنوتیپ های دیگر برتری داشت و می تواند نامزد معرفی بهعنوان رقم جدید باشد.