پیام پزشکپور
-
ادغام دو روش ارزیابی پایداری بهترین پیش بینی های نااریب خطی (BLUP) و AMMI در آزمایشهای ناحیه ای بر پایه شاخص پایداری میانگین وزنی نمرات مطلق (WAASB)، به ارزیابی بهتر ژنوتیپهای گیاهی کمک میکند. در پژوهش حاضر پایداری13 ژنوتیپ پیشرفته و ارقام عدس، در سه منطقه خرم آباد (لرستان)، زنجیره (ایلام) و سرارود (کرمانشاه) طی سه سال زراعی (401-1398) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور ارزیابی برهمکنش ژنوتیپ × محیط، دو روش AMMI و BLUP با معرفی دو شاخص WAASB و WAASBY تلفیق شدند و پایداری عملکرد ژنوتیپها با رسم نمودارهای گوناگون ارزیابی گردید. با توجه به معنیدار بودن برهمکنش ژنوتیپ × محیط بر پایه نتیجه آزمون درست نمایی نسبی (LRT)، امکان تجزیه دادهها به روش BLUP وجود داشت. بر این اساس بالاترین عملکرد دانه پیش بینی شده با روش BLUP مربوط به ژنوتیپ 12 و پس از آن ژنوتیپهای 6 ، 4، 3، 5 و 9 بودند که عملکرد دانه پیش بینی شده بیشتر از میانگین کل داشتند. به منظور فراهم کردن امکان گزینش همزمان بر اساس عملکرد و پایداری، با تلفیق دو شاخص عملکرد دانه و پایداری (WAASB)، شاخص WAASBY بدست آمد. با در نظر گرفتن سهم 50 درصد برای هر یک از دو جزء عملکرد و پایداری، 7 ژنوتیپ دارای WAASBY بالاتر از میانگین بودند. مقدار WAASBY به ویژه در مورد ژنوتیپهای 6،3 ،5 و 2 به طور قابل توجهی بالاتر از سایر ژنوتیپها بود و بر اساس عملکرد دانه و پایداری به عنوان بهترین ژنوتیپها شناسایی شدند.
کلید واژگان: تجزیه مقادیر منفرد, گزینش همزمان, میانگین وزنی نمرات مطلق, نمودار موزائیکی, تجزیه BLUPThe integration of the two stability assessment methods of the best linear unbiased predictions (BLUP) and AMMI in multi- environment experiments based on the stability index of weighted average absolute scores (WAASB) helps to better evaluate plant genotypes. In the present study, the seed yield stability of 13 advanced lentil genotypes was evaluated in a multi-environment trials in three locations including; Khoramabad, Ilam and Kermanshahn in 2019-2022 cropping seasons. The experimental design was randomized complete block design with three replications. In order to evaluate genotype × environment interaction, AMMI and BLUP methods were combined by introducing WAASB and WAASBY indicators and the yield stability was evaluated by drawing various graphs. Considering the significant G×E interaction based on the results of the relative likelihood test (LRT), it was possible to perform BLUP analysis on the data. The highest predicted seed yield by BLUP method belonged to genotype no. 12 followed by genotypes no. 6, 4, 3, 5 and 9 which had higher than average predicted seed yield. To enable simultaneous selection based on both seed yield and yield stability, by combining seed yield (Y) and WAASB, a new index “WAASBY” was created. Considering 50% contribution of each of the two components of seed yield and yield stability, seven genotypes showed above average WAASBY. Genoypes no. 3, 6, 5 and 2 had considerably higher WAASBY when compared with other genotypes and was identified .
Keywords: Single Value Decomposition (SVD), Simultaneous Selection, Weighted Average Of Absolute Scores, Mosaic Plot, BLUP -
ادغام دو روش ارزیابی پایداری بهترین پیش بینیهای نااریب خطی (BLUP) و اثرات اصلی جمع پذیر و برهمکنشهای ضرب پذیر (AMMI) در آزمایشهای ناحیهای بر پایه شاخص پایداری میانگین وزنی نمرات مطلق (WAASB)، به ارزیابی بهتر ژنوتیپهای گیاهی و دستیابی به نتایج دقیقتر کمک میکند. در پژوهش حاضر پایداری 18 ژنوتیپ پیشرفته عدس، در سه منطقه خرم آباد (لرستان)، زنجیره (ایلام) و سرارود (کرمانشاه) طی سه سال زراعی (1389-92) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به معنی دار بودن برهمکنش ژنوتیپ در محیط بر پایه نتیجه آزمون درست نمایی نسبی (LRT)، امکان تجزیه داده ها به روش BLUP وجود داشت. بر این اساس بالاترین عملکرد دانه پیش بینی شده با روش BLUP مربوط به ژنوتیپ 2 و پس از آن ژنوتیپهای 4، 19، 5 و 1 بودند که عملکرد دانه پیش بینی شده بیشتر از میانگین کل داشتند. به منظور فراهم کردن امکان گزینش هم زمان بر اساس عملکرد و پایداری، با تلفیق دو شاخص عملکرد دانه و پایداریWAASB، شاخص WAASBY به دست آمد. با در نظر گرفتن سهم 50 درصد برای هر یک از دو جزء عملکرد و پایداری، 14 ژنوتیپ دارای WAASBY بالاتر از میانگین بودند. مقدار WAASBY به ویژه در مورد ژنوتیپهای 19، 2، 4، 6، 1، 3 و 11 به طور قابل توجهی بالاتر از سایر ژنوتیپها بود و بر این اساس به عنوان بهترین ژنوتیپها شناسایی شدند. در مجموع با توجه به استفاده از مدل مختلط و همچنین تمام مولفه ها در محاسبه شاخص WAASBY، به نظر میرسد که این شاخص برتر از سایر شاخصها باشد.کلید واژگان: بای پلات, تجزیه مقادیر منفرد, گزینش هم زمان, میانگین وزنی نمرات مطلقIntroductionlentil is one of the legumes due to its protein percentage and high nutritional value, and it can be cultivated in the fall in rainy conditions. Due to the different reactions of crop genotypes in different environments, the evaluation of the genotype × environment interaction in the process of introducing new cultivars is fundamentally important. The development of high yielding cultivars with wide adaptability is the ultimate aim of plant breeders. However, attaining this goal is made more complicated by genotype-environment interactions. The genotype by environment interaction is a major problem in the study of quantitative traits because it complicates the interpretation of genetic experiments and makes predictions difficult, also it reduces grain yield stability in different environments. Multi-environment trials are often analyzed to assess the yield stability of genotypes. Combining features of the best linear unbiased predictions (BLUP) and additive main effects and multiplicative interaction (AMMI) throught “ Weighted average of absolute scores of best linear unbiased predictions ” (WAASB) index in multi- environment experiments may lead to more precise evaluation of genotypes and assessment of genotype × environment interaction. This statistical models has been widely used to explain complicate G×E interaction, to enhance selection efficiency and to ensure genetic gain from selection. The objective of this study was to investigate the response of the lines in studied locations and to identify lines adapted to the test environments. The objective of this study was to investigate the response of the lines in studied locations and to identify lines adapted to the test environments.Materials and MethodsIn the present study, the seed yield stability of 18 advanced lentil genotypes was evaluated in a multi-environment trials in three locations including; Khoramabad, Ilam and Kermanshah, Iran in 2010-2013 cropping seasons. The experimental design was s randomized complete block design with three replications. Statistical analyzes were performed using multi-environment trials analysis. In order to evaluate genotype × environment interaction, AMMI and BLUP methods were combined by introducing WAASB and WAASBY indicators and the yield stability was evaluated by drawing various graphs.Results and DiscussionConsidering the significant G×E interaction based on the results of the relative likelihood test (LRT), it was possible to perform BLUP analysis on the data. The results of the mosaic diagram showed that the contribution of genotype and genotype × environment interaction were 15.45% and 84.55% of the total variation, respectively. The highest predicted seed yield by BLUP method belonged to genotype no. 2 followed by genotypes no. 4, 19, 5 and 1 which had higher than average predicted seed yield. To enable simultaneous selection based on both seed yield and yield stability, by combining seed yield (Y) and WAASB, a new index “WAASBY” was created. Considering 50% contribution of each of the two components of seed yield and yield stability, fourteen genotypes showed above average WAASBY. Genoypes no. 19, 2, 4,6, 1, 3 and 13 had considerably higher WAASBY when compared with other genotypes and was identified. control Gachsaran cultivar (genotype 20) had lower than average WAASBYConclusionIn conclusion, considering WAASBY index, genotypes 2, 4, 6, 1, 3 and 11 were identified as genotypes with high seed yield and yield stability, and can be considered for being released as new lentil cultivars.In general, usin mixed model as well as all the components in calculation the WAASBY index, it can be concluded that this index is superior to other indices.Keywords: Biplot, Single Value Decomposition (SVD), Simultaneous Selection, Weighted Average Of Absolute Scores
-
مقدمه و هدف
عدس یکی از حبوبات مهم در مناطق مدیترانهای است که بهخاطر ارزش تغذیهای و نقش آن در بهبود حاصلخیزی خاک، بهطور گستردهای کشت میگردد. علاقه به حبوبات، بهعنوان یک منبع پروتئینی جایگزین گوشت در آینده، در حال افزایش هست. شناسایی ژنوتیپهای با عملکرد بالا و سازگار به دامنه گستردهای از محیطها، یکی از هدف های عمده در برنامه های به نژادی گیاهان زراعی از جمله عدس میباشد. ترکیب دو روش ارزیابی پایداری بهترین پیش بینی نااریب خطی (BLUP) و اثرات اصلی جمعپذیر و برهمکنشهای ضرب پذیر (AMMI) در آزمایشهای ناحیه ای و گزینش پایداری چندصفتی (MTSI)، به ارزیابی بهتر ژنوتیپ های گیاهی و دستیابی به نتایج دقیق تر کمک می کند. مدل های اثرات اصلی جمعپذیر و برهمکنش ضربپذیر (AMMI) و بهترین پیشبینی نااریب خطی (BLUP)، از جمله روش های چند متغیره کاربردی در ارزیابی آزمایش های چند محیطی هستند. مدل اثرهای مختلط خطی (LMM) و روش برآوردگر حداکثر درستنمایی محدود شده (REML)، از روشهای مهمی هستند که برای تجزیه دادههای آزمایشهای چند محیطی پیشنهاد شدهاند. در این راستا، با تجزیه به مولفههای اصلی یا تجزیه ارزش منفرد بر روی ماتریس، بهترین پیشبینیهای نااریب خطی (BLUP ها) بهدست آمده از برهمکنش ژنوتیپ و محیط انجام میشود. در این روش از شاخص پایداری میانگین وزنی نمرات مطلق بهترین پیشبینیهای نااریب خطی (WAASB)، میانگین وزنی شاخص پایداری WAASB و متغیر وابسته (WAASBY) استفاده میشود. محققان شاخص پایداری چند صفتی (MTSI) بر مبنای تجزیه عاملی را نیز پیشنهاد کردهاند که در آن، عملکرد دانه و صفات دیگر و پایداری هر کدام از آنها به طور همزمان برای شناسایی ژنوتیپهای پایدار استفاده میشود. این پژوهش برای شناسایی ژنوتیپهای پایدار و پرمحصول عدس در کشت پائیزه انجام شد.
مواد و روش ها:
برای ارزیابی پایداری عملکرد دانه 12 ژنوتیپ عدس به همراه سه شاهد کیمیا، بیله سوار و توده محلی، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در ایستگاههای تحقیقات کشاورزی خرمآباد (لرستان)، زنجیره (ایلام) و سرارود (کرمانشاه) بهمدت سه سال زراعی (401 -1398) اجرا گردید. هر کرت شامل چهار خط کاشت به طول چهار متر و با فاصله 25 سانتی متر از یکدیگر بود. در طول فصل رشد، علاوه بر مراقبت های معمول زراعی نظیر وجین علف های هرز و مبارزه با آفات، از صفات و خصوصیات موردنظر مانند تعداد روز تا 50% گلدهی، ارتفاع بوته و تعداد روز تا رسیدگی یاداشتبرداری به عمل آمد. پس از رسیدگی و برداشت آزمایش، وزن صد دانه و عملکرد هر کرت اندازه گیری گردید. تجزیه واریانس مرکب با استفاده از نرمافزار SAS انجام و میانگین صفات تیمارها بهروش LSD مورد مقایسه قرار گرفت. برای تجزیه های آماری، بسته تجزیه آزمایشهای چند محیطی با نام Metan Ver.1.9.0 در محیط نرمافزار R بهکار گرفته شد. برای برآورد کمیت های پایداری، تجزیه مقادیر منفرد (SVD) بر روی ماتریس بهترین پیش بینی های نااریب خطی (BLUPها) بهدست آمده از برهمکنش های ژنوتیپ در محیط با یک مدل اثر مختلط خطی (LMM) به کار برده شد. اجزای واریانس با روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML) برآورد شدند. پس از تجزیه واریانس داده ها، برای برآورد پارامترهای پایداری WAASB و WAASBY (برای انتخاب همزمان بر اساس میانگین عملکرد و پایداری) ریشه های مشخصه حاصل از تجزیه AMMI بر روی BLUP، به کار برده شدند و بهترین ژنوتیپها با این دو شاخص گزینش شدند. از شاخص میانگین هارمونیک ارزشهای ژنوتیپی (HMGV)، مقادیر پایداری ژنوتیپی بهدست آمد. سازگاری ژنوتیپ ها بر پایه شاخص عملکرد نسبی ارزش های ژنوتیپی (RPGV) ارزیابی شد. شاخص میانگین هامونیک و عملکرد نسبی ارزش ژنوتیپی (HMRPGV) برای ارزیابی همزمان پایداری، سازگاری و عملکرد دانه استفاده شد.
یافته ها:
اثر محیط، ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ در محیط بر صفات عملکرد دانه، ارتفاع بوته، تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، دوره پر شدن دانه، سرعت پر شدن دانه، سرعت تشکیل عملکرد دانه، بهرهوری از بارش و متوسط وزن تک دانه، معنی دار بود. اثر ژنوتیپ بر همه صفات بهجز دوره پر شدن دانه معنیدار بود. بر پایه تجزیه بای پلات، ژنوتیپهای 4، 6، 7، 9 و 10 علاوه بر داشتن بیشترین عملکرد دانه، از پایداری عملکرد بیشتری هم برخوردار بودند. آزمون اسکری نشان داد سه مولفه اصلی اول، به ترتیب 45/41، 19/13 و 14/34 درصد از تغییرات برهمکنش ژنوتیپ × محیط بهدست آمده از BLUP را برای عملکرد دانه و روی هم 78/87 درصد از تغییرات را توجیه کردند. بر اساس شاخص پایداری میانگین وزنی نمرات مطلق بهترین پیشبینی نااریب خطی (WAASB) ژنوتیپهای 6 ، 10 و 12 پرمحصول و پایدار بودند. ژنوتیپ های 1 و 10 از نظر شاخص گزینش چند صفتی (MTSI)، ژنوتیپ های برتر بودند. شاخص میانگین هارمونیک و عملکرد نسبی ارزش ژنوتیپی (HMRPGV)، ژنوتیپهای 10، 9، 4 و 12 را به عنوان ژنوتیپ هایی معرفی کرد که علاوه بر عملکرد دانه، از پایداری و سازگاری بالایی نیز برخوردار بودند.
نتیجه گیری:
در مجموع و بر اساس تمام تجزیه ها، ژنوتیپ 10 پایدارترین ژنوتیپ بود که علاوه بر عملکرد دانه، از نظر سایر صفات اندازه گیری شده نیز بر ژنوتیپ های دیگر برتری داشت و می تواند نامزد معرفی بهعنوان رقم جدید باشد.
کلید واژگان: آزمون نسبت درست نمایی, ارزش های ژنتیکی, بهترین پیش بینی نااریب خطی, حداکثر درست نمایی محدود شده, سازگاریBackgroundLentil is a popular legume crop in the Mediterranean region, widely grown for its nutritious seeds and improving soil fertility. Interest in legumes is increasing as a protein source to replace meat in the future. Identification of high-yield genotypes with adaptation to a wide range of environments is one of the major goals in crop and lentil breeding programs. Combining the best linear unbiased predictions (BLUP), additive main effects, and multiplicative interaction (AMMI) methods in multi-environment experiments and multi-trait stability selection (MTSI) helps to better evaluate plant genotypes and achieve more accurate results. Additive main effect and multiplicative interaction (AMMI) and BLUP are two methods for analyzing multi-environment trials. The linear mixed effects model (LMM) and the restricted maximum likelihood (REML) estimator methods are among the important methods that have been proposed to analyze the data of multi-environmental experiments. In this regard, the BLUPs obtained from the interaction of genotype and environment are performed with principal component analysis or single value analysis on the matrix. This method uses the stability index of the weighted average of absolute scores of the best unbiased linear forecasts (WAASB), the weighted average of the stability index of WAASB, and the dependent variable (WAASBY). Researchers have also proposed an MTSI based on factor analysis, in which grain yield, other traits, and the stability of each are simultaneously used to identify stable genotypes. This research aimed to identify stable and high-yielding lentil genotypes in autumn cultivation.
MethodsTo evaluate the seed yield stability of 12 lentil genotypes along with three check genotypes, including Kimia, Bileh Sawar, and local landrace, an experiment was conducted as a randomized complete block design with three replications at Agricultural Research Stations of Khorramabad (Lorestan), Zanjireh (Ilam), and Sararoud (Kermanshah) in three cropping years (2019-2022). Each plot consisted of four lines with a length of 4 m and a distance of 25 cm from each other. iIn addition to the usual crop care such as weeding and pest control, the desired traits and characteristics, such as the number of days to 50% flowering, plant height, and number of days to maturity, were measured during the growing season. Hundred-seed weights and the yield of each plot were measured after the maturity and harvesting of experiments. Combined analysis of variance (ANOVA) was performed using SAS software, and the average traits of the treatments were compared using the LSD test. For statistical analyses, the Metan Ver.1.9.0 (multi-environment trial analysis) package was used in the R software environment. To estimate stability quantities, singular value decomposition (SVD) was applied to the matrix of BLUPs obtained from genotype-by-environment interactions with an LMM. Variance components were estimated by the REML method. After analyzing the variance of the data, the stability parameters of WAASB and WAASBY (for simultaneous selection based on average performance and stability) were estimated using the eigenvalues obtained from the AMMI analysis on BLUP, and the best genotypes were selected with these two indicators. Genotypic stability values were obtained from the Harmonic Average of the Genotypic Values (HMGV) index. The compatibility of genotypes was evaluated based on the relative performance index of genotypic values (RPGV). The harmonic mean index and relative performance of genotypic value (HMRPGV) were used to simultaneously evaluate stability, compatibility, and seed yield.
ResultsThe effect of environment, genotype, and genotype × environment interaction were significant on seed yield, plant height, days to flowering, days to maturity, seed filling period, seed filling ratio, seed yield formation rate, rainfall efficiency, and single seed weight. The genotype effect was significant on all traits, except for the seed-filling period. Based on the biplot analysis, genotypes 4, 6, 7, 9, and 10 had higher yield stability in addition to the highest seed yield. The Scree test showed that the first three principal components explained 45.41, 19.13, and 14.34% of the genotype × environment interaction variation obtained from BLUP for grain yield, respectively; in total, they justified 78.87% of the variation. Based on a weighted average of absolute scores of WAASB, genotypes 6, 10, and 12 were high-yielding and stable. Genotypes 1 and 10 were superior based on the (MTSI). The harmonic mean and HMRPGV introduced genotypes 10, 9, 4, and 12 as the genotypes that had high stability and compatibility in addition to high seed yields.
ConclusionBased on all the analyses, genotype 10 was the most stable genotype, which, in addition to seed yield, was superior to other genotypes in terms of the other measured traits and can be a candidate for introduction as a new cultivar.
Keywords: Adaptability, BLUP, Genetic Values, LRT, REML -
هدف
باتوجه به اهمیت گیاه دارویی-صنعتی موسیر این پژوهش با هدف بررسی روش های مختلف کاشت و برداشت بر خصوصیات کمی و کیفی این گیاه در استان لرستان انجام شد.
روش پژوهش:
آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی طی سه سال (1399-1396) در شهرستان الیگودرز صورت گرفت. روش های کاشت دستی و ماشینی و فواصل کاشت 10 و 15 سانتی متری بررسی شد. همچنین عملکرد اقتصادی روش های مختلف ارزیابی گردید.
یافته هانتایج نشان داد، صفت عرض برگ در تیمارهای موردبررسی اختلاف معنی داری با هم نداشت اما ارتفاع گیاه اختلاف معنی داری در سطح یک درصد با هم دارند. مقایسه میانگین نشان داد عملکرد ماده تر و خشک در تیمارهای مختلف اختلاف معنی داری باهم دارند. بیش ترین عملکرد ماده تر (847گرم در مترمربع) در سال دوم و روش ماشینی و کم ترین (636 گرم در مترمربع) در سال سوم، در روش دستی به دست آمد. عملکرد ماده خشک در فواصل کاشت 10 و 15 سانتی متری به ترتیب 633/185 و 611/178 گرم در مترمربع و در روش های کاشت ماشینی و دستی به ترتیب 91/199 و 33/164 گرم در مترمربع به دست آمد. نتایج ارزیابی اقتصادی نشان داد متوسط هزینه ها در روش کشت ماشینی 19 درصد کم تر از روش دستی است
نتیجه گیرینتایج کلی نشان از افزایش درآمد و کاهش هزینه های کاشت و برداشت موسیر در روش ماشینی بود. همچنین کاشت و برداشت ماشینی موسیر در مقایسه با کاشت و برداشت دستی این گیاه، از سرعت بسیار بالایی برخوردار بود.
کلید واژگان: کشت ماشینی, کشت دستی, ارزیابی اقتصادی, سال زراعی, الیگودرزObjectiveConsidering the importance of Mosir as a medicinal-industrial plant, this research was conducted to investigate the different planting and harvesting methods’ effect on the plant’s quantitative and qualitative characteristics in the Lorestan province.
MethodsThe experiment was conducted in the form of a completely randomized block design for three years (2017-2020) in the Aligudarz County. The methods of manual and machine planting, and planting distance of 10 and 15 cm were investigated. Additionlly, the economic performance of the different methods was evaluated.
ResultsThe resulted demonstrated no significant difference in leaf width among the studied treatments, but displayed a significant difference in plant height at the level of 1%. The mean comparison showed that the wet and dry yield in different treatmenst had significant differences. The highest yield (847g/m2) was obtained in the second year with the machine method and the lowest yield (636g/m2) was obtained in the third year with manual planting. The dry matter yield was achieved at a planting distance of 10cm (185.633 g/m2) and a planting distance of 15cm (178.611g/m2) and the dry matter yield was obatiend in the machine planting method (199.91g/m2) and the manual planting method (164.33g/m2).The economic evaluation of the results indicated that the average costs are 19% lower in the machine cultivation method compared to the manual planting method.
ConclusionThe overall results highlighted income increase and cost reduction in the planting and harvesting of Mosir with the machine method. Moreover, the mechanized planting and harvesting of Mosir was executed much faster compared to the manual planting and harvesting of this plant.
Keywords: Machine Planting, Manual Planting, Economic Evaluation, Cropping Year, Aligudarz -
عدس منبعی غنی از پروتیین، فیبر، مواد معدنی، آنتی اکسیدان ها و آهن است. با افزایش کمبود آب، تنش خشکی تهدید عمده ای برای تولید جهانی عدس خواهد بود. مطالعه حاضر با هدف بررسی واکنش برخی ژنوتیپ های عدس در مواجهه با تنش خشکی آخر فصل زراعی و امکان شناسایی ژنوتیپ های متحمل به خشکی انجام گردید. در این راستا 24 ژنوتیپ عدس در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط معمول زراعی و محیط تنش خشکی در منطقه شهرکرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. تنش خشکی به صورت قطع کامل آبیاری در مرحله 50% گلدهی انجام شد. در این آزمایش صفات مورفوفیزیولوژیکی و عملکردی عدس اندازه گیری شد. نتایج تجزیه مرکب داده ها نشان داد اثر محیط، ژنوتیپ، اثر متقابل ژنوتیپ × محیط بر اغلب صفات معنی دار بود. سهم این منابع تغییردر ایجاد تنوع در صفات متفاوت بود و محیط بیشترین نقش را در تنوع عملکرد دانه (55.27%) و ژنوتیپ در تنوع وزن 100 دانه (64.6%) و تعداد غلاف تک بذری (53.9%) ایفا نمود. عملکرد دانه در شرایط معمول زراعی با اکثر صفات همبستگی مثبت نشان داد. تحت تنش خشکی عملکرد دانه با صفات بیشتری همبستگی معنی دار داشت. شاخص های STI وGMP با عملکرد همبستگی بالا داشتند و می توان از این شاخص ها جهت گزینش ژنوتیپ برتر استفاده نمود. براساس نتایج تجزیه به مولفه های اصلی شاخص ها، دو مولفه اول 97.66 درصد تغییرات را توجیه نمودند که مولفه اول به عنوان مولفه نیمه متحمل و مولفه دوم به عنوان مولفه متحمل معرفی شدند. نتایج تجزیه کلاستر براساس دو شاخص STI و GMP ژنوتیپ ها را در سه گروه مجزا قرار داد. براساس نتایج عملکرد دانه، ژنوتیپ کیمیا با دارا بودن کمترین افت عملکرد به عنوان رقم متحمل و رقم C113 با بیشترین افت عملکرد به عنوان رقم حساس شناسایی گردید. نتایج تحقیق حاضر نشان داد تنش خشکی در مرحله زایشی موجب کاهش صفات مورفوفیزولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد ژنوتیپ های عدس میشود.
کلید واژگان: آمار چندمتغیره, تنش غیرزیستی, شاخص های تحمل به خشکی, مرحله گلدهیIntroductionLentil is a rich source of protein, fiber, minerals, antioxidants, folate, zinc, selenium, iron, and low amounts of fat and carbohydrates. Increasing water shortage and drought stress will be a major threat to global lentil production. The present study was conducted to determine the morphophysiological traits and grain of yield under normal and drought stress conditions, investigate tolerance indices and identify drought tolerance in some lentil genotypes.
Materials and methodsIn this experiment, twenty - four lentil genotypes were evaluated in the research farm of Shahrekord Faculty of Agriculture in two drought-stress environments and the normal conditions of the region in two separate randomized complete block designs with three replications experiments. In the 50% flowering stage, drought stress was done by completely stopping irrigation for the genotypes. Sampling was done at the end of the growing season. In this experiment, morphophysiological and yield traits were measured.
Results and discussionThe results of composite data analysis showed that the effect of environment, genotype and the interaction effect of genotype × environment were significant on most traits. The share of these sources of variation in diversity of triats was different and environment placed on the most role in the diversity of seed yield (55.27%), genotype in the diversity of 100 seed weight (64.6%) and the number of single seed pods (53.9%). Seed yield in normal agricultural conditions has a positive correlation with most of the traits. In addition, under stress conditions, more traits had a significant correlation with grain yield. STI and GMP indices were highly correlated with yield in both environments and these indices can be used to select the superior genotype. Examining the main components of the indicators showed that the first component and two components justify 97.66% of the changes, the first component was introduced as a semi-tolerant component and the second component as a tolerant component. The results of the cluster analysis put the genotypes in three general groups. The results of cluster analysis based on STI and GMP indices put the genotypes in three separate groups.
ConclusionOne of the main goals of production programs in arid and semi-arid regions is the screening of germplasm in different stages of plant growth. The results of the present research showed that drought stress in the reproductive stage reduces the morphophysiological traits and yield of lentil genotypes. Based on the results of seed yield, Kimia genotype with the lowest yield loss is known as the tolerant variety and C113 variety with the highest yield loss is known as the sensitive variety. Based on the results of seed yield, Kimia genotype with the lowest yield loss is known as the tolerant variety and C113 variety with the highest yield loss is known as the sensitive variety.
Keywords: abiotic stress, Flowering stage, Lentil, Multivariate statistics -
اهداف
هدف از این تحقیق ارزیابی کارایی مدل های تجزیه پایداری با استفاده از مدلهای امی (AMMI) و بلاپ (BLUP) بود .
مواد و روش هادر این تحقیق 19 ژنوتیپ پیشرفته عدس به همراه سه رقم شاهد کیمیا، بیله سوار و توده محلی در ایستگاههای تحقیقات کشاورزی خرم آباد (لرستان)،زنجیره (ایلام) و سرارود (کرمانشاه) به مدت دو سال زراعی(1397-99) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تعیین کمیت پایداری ژنوتیپی، از تجزیه مقادیر منفرد (SVD) با یک مدل اثرمخلوط خطی (LMM) استفاده شد.
یافته هانتایج آزمون نسبت درست نمایی (Likelihood ratio test, LRT) نشان داد که برهم کنش ژنوتیپ × محیط بر عملکرد دانه معنی دار بودند. بنابراین، تجزیه BLUPs برای این دادهها مناسب تشخیص داده شد. نمودار موزاییکی نشان داد که سهم مجموع مربعات ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ × محیط در مجموع مربعات کل به ترتیب 75/6 و 36/34 درصد بود. بای پلات اولین مولفه اصلی محیط در برابر عملکرد اسمی نشان داد که ژنوتیپهای 13، 6، 16، 9 و 10 از پایداری بیشتری برخوردار بودند.
نتیجه گیریبای پلات عملکرد دانه در برابر میانگین وزنی نمرات مطلق (WAASB نشان داد که ژنوتیپ های 10، 16، 1، 20، 15 ، 4 ،13 و 7 به دلیل بزرگی متغیر پاسخ (داشتن عملکرد بالا) و پایداری بالا (مقادیر پایین WAASB)، بسیار پر محصول و پایدار بودند. شناسایی ژنوتیپها با معیار WAASBY نشان داد که ژنوتیپ های 16 و 1 پر محصول و پایدار بودند و می تواند نامزد معرفی ارقام جدید باشند.
کلید واژگان: تجزیه مقادیر منفرد, گزینش همزمان, میانگین وزنی نمرات مطلق, عدس, نمودار موزاییکیBackground and ObjectivesThe aim of study was to evaluate the efficiency of yield stability analysis models by BLUP and AMMI models.
Materials and methodsIn this research, nineteen advanced lentil genotypes along with three cultivars of check Kimia, Bileh Sawar and local mass in agricultural research stations of Khorramabad, Ilam and Sararoud in the form of complete blocks design. Randomly with three repetitions and for two crop years (2018-2020), were evaluated. To quantify the genotypic stability, singular value decomposition (SVD) was used with a linear mixed effect model (LMM).
ResultsThe likelihood ratio test (LRT) indicated that the effect of GEI was significant on seed yield. Therfore, the best linear unbiased predictors (BLUPs) analysis was considered appropriate for these data. Mosaic plot showed that the portion of sum squares of genotype (G) and sum squares of genotype by environment interaction (GEI) in total sum of squares (TSS) were 6.75% and 34.36%, respectively. The bilot of first principle component (PC1) of the environment versus nominal yield showed that genotypes 13, 6, 16, 9 and 10, were more stable.
ConclusionBiplot of seed yield versus WAASB Showed that the genotypes 10, 16, 1, 20, 15,4,13 and 7 were very productive and stabile due to the large value of response variable (high seed yield) and high stability (low values of WAASB). Identification of genotypes with WAASBY showed genotypes 16 and 1 high yielding and stable, and therefore can be candidate for cultivar inteoduction.
Keywords: Single Value Decomposition (SVD), Simultaneous Selection, Weighted average of absolute scores, Lentil, Mosaic plot -
عدس یکی از مهمترین حبوبات است که با داشتن میزان بالای پروتئین و ویتامین های A و B ، فیبر، پتاسیم و آهن بوده یک غذای ارزان قیمت برای افراد کم درآمد می باشد. این مطالعه با هدف تعیین تنوع، وراثت پذیری، همبستگی بین عملکرد و اجزاء عملکرد در 14 ژنوتیپ عدس در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تعداد شاخه ثانویه در بوته و درجه باردهی بالاترین ضریب تغییرات ژنوتیپی و فنوتیپی نشان دادند اما کمترین ضریب تغییرات ژنوتیپی و فنوتیپی برای تعداد غلاف و تعداد بوته یافت شد. بیشترین وراثت پذیری به ترتیب برای وزن صد دانه، تعداد غلاف دوبذری، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد دانه، درجه باردهی و ارتفاع بوته برآورد شد. پیشرفت ژنتیکی به همراه وراثت پذیری بالا برای تعداد غلاف دو بذری و عملکرد بیولوژیکی مشاهده گردید. همبستگی فنوتیپی مشخص کرد که بهره وری از بارش، عملکرد بیولوژیکی و ارتفاع بوته بالاترین همبستگی مثبت معنی دار با عملکرد دانه داشتند. انجام تجزیه علیت بر اساس رگرسیون گام به گام مشخص کرد که صفت بهره وری از بارش بیشترین اثر مستقیم روی عملکرد دانه داشت در حالیکه تعداد شاخه ثانویه اثر غیر مستقیم منفی از طریق بهره وری از بارش بر عملکرد دانه داشت. بدین معنا افزایش تعداد شاخه ثانویه با کاهش بهره وری بارش باعث کاهش عملکرد دانه می شود. بطورکلی می توان نتیجه گرفت صفات بهره وری از بارش و عملکرد بیولوژیکی شاخص های انتخاب مناسبی برای بهبود عملکرد دانه در گیاه عدس هستند.
کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, تجزیه علیت, عدس, وراثت پذیری, همبستگیLentils are one of the most important legumes, which have a high amount of protein and vitamins A and B, fiber, potassium and iron, and are an inexpensive food for low-income people. The objective of this study was the determination of variability, heritability, correlations between yield and yield components in 14 Lentil (Lens culinaris L.) genotypes using a randomized complete block design with three replications. The results showed that secondary stem per plant and productivity degree had the highest GCV and PCV but the lowest GCV and PVC was found for a number of pod/ m2 and number of the plant. Maximum heritability was estimated for 100-seed weight, number two-seed pod, biological yield, grain yield, productivity degree and plant height respectively. The high genetic advance and heritability were observed for the number of the two-seed pod and biological yield. The phenotypic correlation revealed that rainwater productivity, biological yield and plant height had the greatest, positive and significant association with seed yield. By performing path analysis based on stepwise regression, rainwater productivity had the most direct effect on seed yield, while the number of secondary stems per plant through rainwater productivity had the most indirect and negative effect on seed yield. That means with increasing number of the secondary stem, rainwater productivity is decreased which results in reduced grain yield. As a result, it was concluded that rainwater productivity and biological yield can be good selection criteria for improving seed yield per plant in Lens culinaris.
Keywords: Correlation, Genetic variability, Heritability, Lens culinaris, Path analysis -
اهدافاین مطالعه به منظور بررسی اثر روشهای مختلف خاکورزی شامل حفاظتی و مرسوم بر صفات مرتبط با عملکرد و کیفیت دانه چند رقم نخود پاییزه اجرا گردید.مواد و روش هاآزمایش بصورت اسپلیتپلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال زراعی 1400-1399 اجرا شد. روشهای خاکورزی شامل خاک ورزی مرسوم، خاک ورزی کاهشی و بدون خاکورزی به عنوان فاکتور اصلی و ارقام نخود (عادل، آرمان، هاشم، منصور، آزاد، آزکان، آکسو و گوکسو) به عنوان فاکتور فرعی لحاظ شدند.یافته هادر بین صفات مورد بررسی تنها وزن صددانه به طور معنی داری تحت تاثیر سیستم های خاک ورزی و اثر متقابل خاک ورزی و رقم قرار گرفت. بالاترین وزن صددانه (42 گرم) در رقم آکسو تحت سیستم بدون خاک ورزی به دست آمد، در صورتی که کمترین مقدار این صفت در هر سه سیستم خاک ورزی در ارقام آرمان و هاشم ثبت شد. با وجود این، اثر رقم بر صفات وزن صددانه، تعداد غلاف در بوته، شاخص برداشت، شاخص تلاش زادآوری و درصد پروتیین دانه معنی دار بود. بالاترین شاخص برداشت (47 درصد) در رقم عادل و بیشترین میزان پروتیین دانه (19 درصد) در رقم منصور مشاهده شد.نتیجه گیریبه طور کلی، یافته های این پژوهش نشان داد، عملکرد نخود و صفات مرتبط با آن (به استثنای وزن صددانه) و نیز کیفیت دانه به طور معنی داری تحت تاثیر روش های خاک ورزی قرار نگرفتند. بین ارقام مورد بررسی نیز از نظر عملکرد دانه تفاوت معنی داری دیده نشد، اگرچه اختلاف بین آن ها از نظر برخی از صفات مرتبط با عملکرد و نیز درصد پروتیین دانه معنی دار بود.کلید واژگان: بهره وری از بارش, بی خاک ورزی, پروتئین دانه, خاک ورزی رایج, شاخص تلاش زادآوری, کم خاک ورزیBackground and ObjectiveThis study was conducted to evaluate the effect of different tillage systems including conservation and conventional on yield-related traits and seed quality of some autumn-seeded chickpea cultivars.Materials and MethodsThe experiment was carried out as split plot based on a completely randomized block design during the 1399-1400 growing season. Tillage systems including conventional, reduced and no tillage were arranged as main factor and chickpea cultivars (Adel, Arman, Hashem, Mansour, Azad, Azkan, Aksu and Goksu) were arranged as sub factor.ResultsAmong the traits under study only 100-seed weight was significantly affected by tillage systems and the interaction between tillage and cultivar. The highest 100-seed weight (42 g) was obtained for Aksu under no till system whereas, the lowest value was recorded for Arman and Hashem under all three tillage systems. However, the effect of cultivar on 100-seed weight, the number of pods per plant, harvest index, reproductive effort index and seed protein percent was significant. The highest harvest index (47%) and protein percent (19%) were observed in Adel and Mansour, respectively.ConclusionOverall, the findings of this research showed that chickpea yield and related traits (excluding 100-seed weight) as well as grain quality were not significantly affected by tillage systems. There was no significant difference in grain yield between the studied cultivars, although the difference between them was significant in terms of some yield-related traits and grain protein percent.Keywords: Conventional tillage, No Tillage, Rainfall Efficiency, Reduced Tillage, Reproductive Effort Index, Seed Protein
-
سابقه و هدف
عدس یکی از مهمترین گیاهان زراعی در تناوب می باشد. عملکرد دانه عدس به شدت تحت تاثیر محیط قرار می گیردو به نژادگران اغلب پایداری ژنوتیپ های پبا عملکرد بالا را در محیط ها پیش از معرفی به عنوان یک رقم می سنجند. وفق پذیری ژنوتیپ های عدس نسبت به شرایط محیطی برای سازگاری تولید محصول در سال ها و مکان های مختلف مهم است . شناسایی ژنوتیپ هایی با عملکرد بالا و سازگاری به دامنه گسترده ای از محیط ها یکی از هدف های عمده برنامه های به نژادی گیاهان زراعی می باشد. یکی از مباحث مهم در به نژادی گیاهان زراعی مبحث اثر متقابل ژنوتیپ در محیط می باشد.روش های متعدد آماری برای برآورد اثر متقابل ژنوتیپ در محیط و انتخاب ژنوتیپ های پایدار و پر محصول معرفی شده است. یکی از کاربردهای روش های ناپارامتری در اصلاح نباتات تعیین نمره ی ژنوتیپ ها در محیط های مختلف می باشد که به عنوان روشی برای تعیین پایداری به کار برده می شود. ژنوتیپ پایدار رتبه های مشابهی را در محیط های مختلف نشان می دهد و دارای واریانس نمره ی حداقل در محیط های مختلف است. در آماره های ناپارامتری پایداری برقراری فرض های آماری توزیع ارزش های فنوتیپی ضروری نیست و استفاده از آنها آسان است.
مواد و روش هااین مطالعه طی دو سال (1399-1398 و 1398-1397) در دو ایستگاه از مناطق سردسیر دیم کشور (قیدار زنجان، مراغه) اجرا شد. آزمایش شامل 17 ژنوتیپ پیشرفته عدس به همراه سه رقم شاهد کیمیا، بیله سوار و سنا (جمعا 20 ژنوتیپ) بود که در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد.
یافته هابر اساس نتایج تجزیه واریانس مرکب اثرات ژنوتیپ، محیط و اثر متقابل ژنوتیپ× محیط معنی دار شد. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که دو مولفه اصلی اول 1/65 درصد واریانس متغیرهای اولیه را توجیه می کنند. بای پلات مولفه اصلی اول (PC1) در مقابل مولفه اصلی دوم (PC2)، آماره های پایداری ناپارامتری مورد مطالعه در چهار گروه طبقه بندی کرد. تجزیه کلاستر میانگین عملکرد و آماره های ناپارامتری، ژنوتیپهای عدس مورد مطالعه را در دو گروه اصلی قرارداد. بر اساس میانگین رتبه همه آماره های ناپارامتری مورد مطالعه، ژنوتیپ های شماره 17 ،3 ،9 و 2 با داشتن کمترین میانگین رتبه ، پایدارترین و ژنوتیپ های 7 ،11 و 13 با داشتن بیشترین میانگین رتبه، ناپایدارترین ژنوتیپ ها بودند. با توجه به اینکه معیارهای پایداری TOP و YSi با میانگین عملکرد دانه (MY) و مفهوم دینامیک پایداری رابطه داشتند، بنابراین روش ها برای گزینش ژنوتیپ های پایدار با عملکرد بالا در عدس مناسب هستد.
نتیجه گیریبر اساس این پارامترها ژنوتیپ های 13 و 11 با عملکرد به ترتیب 340 و 305 کیلوگرم در هکتار به عنوان ژنوتیپ-های پایدار با عملکرد بالا شناسایی شدند.
کلید واژگان: تجزیه پایداری, تجزیه به مولفه ای اصلی, تجزیه کلاستر, عدسBackground and objectivesLentils are one of the most important crop plants in rotation.Lentil seed yield is strongly influenced by environments and breeders often determine the stability of high yield genotypes across environments before recommending a stable cultivar for release. Genotypial adaptability to environmental fluctuations is important for the stabilization of crop production over regions and years.Identification of high- yield genotypes with adaptation to a wide range of environments is one of the major goals in crop breeding programs. The challenge of the interaction of genotype × environment is one of the main issues in plant breeding. Various statistical methods to estimate the interaction of genotype × environment and choice the stable and productive genotype(s) have been introduced. One of the applications of Non-Parametric methods is determination of genotypes rank in different environments, which is also used as a measuring stability. A stable genotype shows similar ranks across different environments and has minimum rank variance in different environments. Non-Parametric Stability Statistics require no statistical assumptions about the distribution of the phenotypic values and are easy to use.
Materials and methodsThis study was conducted during two years (2019-2020 and 2020-2021) in two stations in the cold dry areas of the country (Qeydar Zanjan, Maragheh). The experiment consisted of 17 advanced lentil genotypes along with three control cultivars Kimia, Bilesvar and Senna (20 genotypes in total) which was performed in a randomized complete block design with 3 replications.
ResultsThe combined analysis of variance indicated that the main effects of genotype (G), environment (E) and their interactions genotype and environmen (G×E) were highly significant (p < . ). The principal component analysis (PCA) based on rank correlation matrix indicated that the first two PCAs explained . of the variance of original variables. Based on bi-plot analysis, the stability parameters were classified into four groups. Clustering of the genotypes according to the mean yield and nonparametric stability statistics showed that there were two main clusters. Overall, according to mean rank of nonparametric stability parameters, G17 , G3 , G9 and G2 had the lowest variations and were recognized as the most stable genotypes. Genotypes G7 , G11 and G13 had the highest values of mean rank of parameters and therefore, would be considered to be the most unstable. According to the present study, the stability measures Ysi, and TOP were associated with mean yield (MY) and the dynamic concept of stability. Therefore, these procedures were suitable for selecting stable and high yielding genotypes
ConclusionTherefore, these procedures were suitable for selecting stable and high yielding genotypes. Based on these parameters, genotypes G13 (340 t/ha) and G11 (305 t/ha) were identified as high yield stable genotypes.
Keywords: Cluster analysis, Lentil, Principal component analysis, Stability analysis -
هدف از این تحقیق بررسی اثر متقابل ژنوتیپ × محیط و مطالعه سازگاری و پایداری عملکرد 20 ژنوتیپ عدس با استفاده از تجزیه مدل اثرات اصلی افزایشی و ضرب پذیر (AMMI) است. آزمایش حاضر در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار و در دو ایستگاه از مناطق سردسیر دیم کشور(قیدار زنجان، مراغه) در طی سالهای زراعی 99-1398 ،98-1397 ،در شرایط دیم (درمجموع چهار محیط) اجرا شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب برای عملکرد دانه اختلاف معنی داری را در سطح احتمال یک درصد برای اثرات سال، ژنوتیپ، ژنوتیپ × سال، سال × مکان نشان داد. مولفه اول و دوم در تجزیه امی به ترتیب 3/83 و 92/10 درصد از مجموع مربعات اثر متقابل را به خود اختصاص دادند. با توجه به مقادیر عددی مولفه های اثر متقابل ژنوتیپی و رتبه ژنوتیپها، مشخص شد که ژنوتیپهای G3 ،G17 ،G1 ،G7 ،G14 و G18 نسبت به سایر ژنوتیپها از پایداری عملکرد بیشتری برخوردار بودهاند. همچنین طبق شاخص ارزش پایداری امی (ASV)، به ترتیب ژنوتیپهای G11 ،G8 ،G14 ،G10 ،G20و G3 به عنوان ژنوتیپهای پایدار تعیین شدند. از میان ژنوتیپهای پایدار G18 ،G1 ،G20 ،G17 ،G14 ،G4 ،G7 ،G2 و G3 دارای عملکرد دانه بالاتراز میانگین کل بودند. بنابراین میتوان این ژنوتیپهارا برای استفاده در برنامه های اصلاحی آتی جهت معرفی ارقام جدید پیشنهاد نمود
کلید واژگان: عدس, اثر متقابل ژنوتیپ, محیط, ارزش پایداری, امیBackground and ObjectivesThis study was conducted to investigate the interaction of genotype × environment and to study the compatibility and yield stability of 20 lentil genotypes using incremental and multiplicative principal effects model (AMMI).
Materials and MethodsThe present experiment was carried out in randomized complete block designs with 3 replications during 2018-2019, 2019-2020 under rain-fed conditions (in two regions of cold dryland areas including Zanjan, Maragheh (total of 4 environments). Each experimental plot consisted of 4 rows of planting 4 meters long with a density of 200 plants per square meter with a distance of 25 cm between lines. Planting was done manually. Combined analysis of variance was performed using SAS.V.9.1 statistical software assuming the effect of genotype and location were constant and the effect of year was random. AMMI analysis and calculation of main components of interaction for all genotypes and drawing of biplots and calculation of ASV stability index were done using CROPSTAT software.
ResultsThe combined analysis of variance for grain yield showed significant differences for year, genotype, genotype × year, year × location effects. The first and second components in AMMI model accounted for 83.3% and 10.92% of the interaction sum of squares, respectively. Considering the numerical values of interaction for each genotypes and genotypes rank, genotypes G3، G17، G1، G7، G13، G14 and G18 were found to be more stable genotypes. Also, based on AMMI stability value (ASV), genotypes G11 ،G8 ،G14، G10، G20 ، G3 and G13 were determined as stable genotypes.
ConclusionAmong stable genotypes, genotypes G5, G8, G11, G13 and had higher mean grain yield. Therefore, these genotypes can be proposed for using in future breeding programs to introduce new cultivars.
Keywords: AMMI, Stability value, Genotype, environment, interaction -
مقدمه و هدف
نخود به واسطه درصد پروتیین و ارزش تغذیهای زیاد، یکی از حبوبات سرما دوست محسوب می شود و قابلیت کشت پاییزه در شرایط دیم را دارد. شناسایی ژنوتیپهایی با عملکرد بالا و سازگاری به دامنه گسترده ای از محیط ها یکی از هدف های عمده در برنامه های به نژادی گیاهان زراعی می باشد. ترکیب دو روش ارزیابی پایداری بهترین پیشبینی نااریب خطی (BLUP) و اثرات اصلی جمع پذیر و برهمکنشهای ضرب پذیر (AMMI) در آزمایش های ناحیه ای و گزینش پایداری چند صفتی (MTSI) به ارزیابی بهتر ژنوتیپ های گیاهی و دستیابی به نتایج دقیق تر کمک می کند. مدل های اثرات اصلی جمعپذیر و برهمکنش ضربپذیر (AMMI) و بهترین پیشبینی نااریب خطی (BLUP)، از جمله روش های چند متغیره کاربردی در ارزیابی آزمایش های چند محیطی هستند. این پژوهش برای شناسایی ژنوتیپهای پایدار و پر محصول نخود در کشت پاییزه انجام شد.
مواد و روش هادر این پژوهش، هفده ژنوتیپ پیشرفته نخود همراه با دو شاهد عادل و آزاد در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار، در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی سراب چنگایی خرم آباد (لرستان) به مدت چهار سال زراعی (1392-96)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای کمیسازی پایداری ژنوتیپی، بهترین پیشبینی نااریب خطی، از برهمکنشهای ژنوتیپ در محیط (سال) برآورد شدند. و تجزیه مقادیر منفرد (SVD) که اساس تجزیه AMMI است، بر روی ماتریس حاصله انجام شد.
یافته هانمودار گرمایی مبین تنوع عملکرد دانه ژنوتیپها در سالهای مختلف بود. نمودار موزاییکی نشان داد که سهم مجموع مربعات ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ در محیط(سال) در مجموع مربعات کل به ترتیب 15/45 و 31/26 درصد بود. آزمون نسبت درست نمایی (LRT) نشان داد که برهمکنش ژنوتیپ در سال بر عملکرد دانه، وزن صد دانه، ارتفاع بوته، سرعت پرشدن دانه و دوره پرشدن دانه معنیدار بود، با توجه به معنیدار بودن برهمکنش ژنوتیپ در محیط (سال)، میتوان تجزیهBLUP را بر روی این دادهها انجام داد. آزمون اسکریت نشان داد چهار مولفه اصلی اولیه سهم قابل توجهی در توجیه برهمکنش ماتریس ژنوتیپ در محیط (سال) حاصل از BLUP داشتند، بطوری که مولفه اصلی اول و دوم به ترتیب فقط 34/31 و 31/38 درصد از تغییرات برهمکنش ژنوتیپ در محیط (سال) را توجیه می کردند. رتبه بندی ژنوتیپها بر اساس شاخص پایداری چند صفتی (MTSI) انجام شده است که، ژنوتیپ 7 با 1/6 MTSI= به عنوان ژنوتیپ برگزیده، مشخص شد.
نتیجه گیریدر مجموع، بر اساس نتایج کل روش ها و انتخاب همزمان بر اساس پایداری عملکرد دانه و همه صفات اندازهگیری شده (MTSI)، ژنوتیپهای شماره 7 (FLIP07-201C)، و 4 (FLIP06-43C) ژنوتیپهای پایدار و برتر نسبت به میانگین کل صفات ژنوتیپها بودند . ژنوتیپ شماره 4 از لحاظ دوره پر شدن دانه (32 روز)، عملکرد دانه (2536/9کیلوگرم در هکتار)، وزن صد دانه (34/3 گرم)، ارتفاع بوته (65/3 سانتی متر) و ژنوتیپ شماره 7، با میانگین سرعت پر شدن دانه (10/63 میلی گرم در دانه در روز) و عملکرد دانه (2250 کیلوگرم در هکتار) بیشتر از میانگین کل صفات در ژنوتیپها و شاهدهای (آزاد و عادل) در این پژوهش برتر بودند.
کلید واژگان: پایداری چند صفتی, تجزیه مقادیر منفرد, گزینش همزمان, نمودار موزائیکیIntroduction and objectiveChickpea is one of the legumes due to its protein percentage and high nutritional value, and it can be cultivated in the fall in rainy conditions. Identification of high-yield genotypes with adaptation to a wide range of environments is one of the major goals in crop breeding programs. Combining features of the best linear unbiased predictions (BLUP) and additive main effects and multiplicative interaction (AMMI) in multi- environment experiments and multi-trait stability selection (MTSI) to better evaluate plant genotypes and achieve more accurate results It helps to be more precise. Additive main effect and multiplicative interaction (AMMI) and best linear unbiased prediction (BLUP) are two methods for analyzing multi-environment trials (MET). This research was done to identify stable and high-yielding chickpea genotypes in autumn planting.
Material and MethodsIn this study, seventeen advanced chickpea Genotypes were evaluated along with two check varieties (Adel and Azad) based on randomized complete block design with three replications at Sarab Changai agricultural and natural resources research station khoramabad lorestan for four crop years (2013-2017) were evaluated. To quantify the genotypic stability, the best linear unbiased predictions of the genotype by environment interactions (GEI) were estimated, and singular value decomposition (SVD), which is the basis of AMMI analysis, was performed on the resulting matrix.
ResultsThe heat map plot indicated the variation of seed yield of genotype and sum squares of genotype by environment interaction in total sum of squares were 15.45 % and 31.26 % respectively. The likelihood ratio test (LRT) showed that the effect of GEI was significant on grain yield, 100 grain weight, plant height, grain – filling rate and grain– filling period. Therefore, due to the significant interaction of genotype by environment, BLUP analysis can be performed on this data. The screet test showed that the first four principal components had a significant Contribution in the GEI matrix derived from BLUP, as the first and second principal components explained only 34.31% and 31.38% of the GEI variation respectively. Based on the multi- trait stability index (MTSI), G7 was also selected as the best genotype in terms of grain yield, evaluated traits and stability of each trait.
ConclusionIn general, based on the results of all methods and simultaneous selection based on seed yield stability and all measured traits (MTSI), genotypes No. 7 (FLIP07-201C), and 4 (FLIP06-43C) were stable and superior genotypes, They were compared to the average of the total traits of the genotypes. Genotype No. 4 in terms of seed filling period (32 days), seed yield (2536.9 kg/ha), hundred seed weight (34.3 gr.), plant height (65.3 cm) and Genotype No. 7, with The average seed filling ratio (10.63 mg per seed per day) and seed yield (2250 kg/ha) were more than the average of the total traits of genotypes and controls (Azad and Adel) in this research
Keywords: Mosaic plot, Multi- trait stability index(MTSI), Simultaneous selection, Single Value Decomposition (SVD) -
هدف از این پژوهش ارزیابی و تفسیر اثر برهمکنش ژنوتیپ × محیط برای لاین (ژنوتیپ) های پیشرفته عدس دیم در هشت محیط آزمایشی بود. برای این منظور، تعداد 15 لاین پیشرفته عدس دیم به همراه دو رقم شاهد (گچساران و سپهر) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در چهار ایستگاه تحقیقاتی گچساران، مغان، خرم آباد و ایلام در دو سال زراعی 99-1398 و 1400-1399 بررسی و ارزیابی شدند. میانگین عملکرد دانه کل لاین ها 891 کیلوگرم در هکتار بود. ژنوتیپ 10 با 1031 کیلوگرم در هکتار بیشترین و ژنوتیپ 16 (رقم گچساران) با 728 کیلوگرم در هکتار کمترین میانگین عملکرد را در مجموع محیط ها دارا بودند. با توجه به معنی دار بودن اثر برهمکنش ژنوتیپ × محیط، تجزیه پایداری عملکرد دانه برای ژنوتیپ ها انجام شد. بررسی پایداری عملکرد دانه ژنوتیپ ها با روش رتبه (Rank) نشان داد که ژنوتیپ های 12 و 10 به ترتیب ژنوتیپ های با عملکرد دانه پایدار بودند. افزون بر این تجزیه پایداری با شاخص WAASB به عنوان روش چند متغیره نیز انجام شد. بای پلات عملکرد دانه در برابر WAASB نشان داد که اغلب ژنوتیپ ها دارای پایداری عملکرد دانه بیشتر از رقم های شاهد بودند. ژنوتیپ های 12، 13، 11، 10 و1 به ترتیب دارای عملکرد دانه و پایداری عملکرد دانه بیشتر از رقم شاهد (سپهر) بودند. با در نظر گرفتن سهم برابر برای هر یک از دو جزء میانگین عملکرد و پایداری عملکرد دانه در محاسبه شاخص WAASBY، ژنوتیپ های 10، 13، 11، 12، 1 به ترتیب در رتبه های برتر قرار گرفتند.کلید واژگان: عدس, بای پلات, برهمکنش ژنوتیپ × محیط, بهترین پیش بینی های نااریب خطی, تجزیه AMMIThe aim of the present study was to evaluate and interpret the genotype × environment interaction for advanced rainfed lentil lines. Fifteen advanced rainfed lentil lines (genotypes) along with two commercial cultivars (cv. Gachsaran and cv. Sepehr) as check were evaluated using randomized complete block design with three replications in Gachsaran, Moghan, Khorramabad and Ilam field stations in Iran in 2019-20 and 2020-21 cropping seasons. The mean seed yield of trials was 891 kg ha-1. Genotype 10 with 1031 kg ha-1 had the highest mean seed yield, and genotype 16 (cv. Gachsaran) with 728 kg ha-1 had the lowest. Since genotype × environment interaction was significant, yield stability analysis was performed. Evaluation of the seed yield stability of genotypes by rank method showed that genotypes 12 and 10 had high seed yield and yield stability. In addition, yield stability analysis using WAASB index, as a multivariate method, was also performed. The seed yield × WAASB index biplot showed that most of the lentil genotypes had higher seed yield and yield stability than the check cultivars (cv. Gachsaran and cv. Sepehr). Genotypes 12, 13, 11, 10 and 1 had higher seed yield and yield stability than the superior check cultivar (cv. Sepehr). Considering the equal contribution for mean seed yield and yield stability in the calculation of WAASBY index, genotypes 10, 13, 11, 12, 1 were ranked as the most desirable genotypes for target environments.Keywords: lentil, biplot, genotype × environment interaction, BLUP, AMMI analysis
-
به منظور مطالعه برخی خصوصیات زراعی، فنولوژیک و مورفولوژیک لاینهای پیشرفته دریافتی از مرکز تحقیقات بینالمللی در مناطق خشک (ایکاردا) و شناسایی روابط بین صفات مهم و موثر با استفاده از روشهای مختلف آماری، تحقیقی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در ایستگاه تحقیقات سراب چنگایی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی لرستان در سال زراعی 99-1398 تحت شرایط دیم اجرا گردید. بر اساس نتایج، صفت تعداد غلاف دو بذری در بوته دارای بیشترین ضریب تغییرات (78.78 درصد) و صفات فنولوژیک دارای کمترین تنوع بودند. نتایج تجزیه واریانس حاکی از وجود تنوع ژنتیکی معنیداری بین ژنوتیپ های مورد مطالعه از نظر اغلب صفات بود. همبستگی عملکرد دانه در بوته با اغلب صفات به ویژه اجزای عملکرد مثبت و معنیدار بود. بیشترین تاثیر مستقیم مثبت روی عملکرد دانه در بوته، متعلق به صفت تعداد غلافهای بارور در بوته بود و بنابراین این صفت میتواند معیار گزینش قرار گیرد. تجزیه به عاملها با استفاده از 15 صفت زراعی، منجر به شناسایی پنج عامل شد که در مجموع 90.82 درصد از تنوع کل را توجیه کردند. بر اساس نتایج روشهای آماری مختلف شامل مقایسه میانگین، تجزیه خوشهای و شاخص SIIG، ژنوتیپهای 6، 14 و 17 (سپهر) بهعنوان برترین ژنوتیپها از نظر صفات مورد مطالعه شناخته شدند و ظرفیت کاربرد در تحقیقات بهنژادی و بهزراعی بعدی را دارند.
کلید واژگان: تجزیه به عامل ها, ها, تجزیه علیت, رگرسیون, شاخص SIIGStudy of agronomic traits and their relationship in promising lentil lines under rain-fed conditionsIntroductionLentil is grown for its biological nitrogen fixation ability and high proteins as well as human and animal nutrition capacity. Terminal drought, lack of suitable varieties and quality seeds have challenged the efforts of breeders to increase its productivity. Assessment of genetic diversity for desired traits in germplasm collections plays a critical role in formulating crop enhancement strategies. The aim of this study was to investigate the agronomic, phenological and morphological traits of advanced lentil lines received from the International Center for Agricultural Research in the Dry Areas (ICARDA) and to identify the relationships between important and effective traits using different statistical methods.
Materials and methodsThis experiment was conducted on 15 promising lentil lines received from ICARDA along with two check cultivars (Gachsaran and Sepehr) in a randomized complete block design with three replicates under rain-fed conditions at Sarab-Changai Research Station, Lorestan Agricultural and Natural Resources Research and Education Centre, Khorramabad during 2019-2020 cropping year. Sowing was done by hand at four row plots, 4 m length, and 0.25 m row spacing as 200 seeds per square meter density. Fertilization with chemical fertilizers was performed based on soil test. The weeds control was manually performed twice. The total rainfall received was 542 millimeters in the cropping year. Different traits were measured according to standard guidelines for lentil during each stage.
Results and discussionAccording to the results, the “number of two-seeded pods per plant” followed by number of empty pods per plant, number of one-seeded pods per plant, seed yield per plant, weight of pods per plant and number of fertile pods per plant had the highest coefficient of variation (78.78%) and phenological traits had the least variability. The results of analysis of variance showed a significant genetic diversity between the studied genotypes in terms of most traits. The mean of seed yield per plant was 2.66 g plant-1. Genotypes 6, 14 and 17 (Sepehr) by 6.02, 5.06 and 4.15 g plant-1, respectively had the highest amount. The correlation between grain yield per plant and most of the traits, especially yield components, was positive and significant. The genotypes were classified in three clusters. According to cluster analysis using Ward method, the genotypes of third cluster had high yield and yield components in compare with other clusters. Based on the SIIG index, the genotypes 6, 11, 14 and 17 with the highest SIIG values (0.727, 0.584, 0.569 and 0.537, respectively) were known as the best genotypes. On the other hand, genotypes 15, 2, 9, 10 and 5 with the least amount of SIIG value (0.185, 0.284, 0.323, 0.324, 0.357 and 0.362 respectively) were known as the weakest genotypes under rain-fed conditions. The highest direct positive effect on “seed yield per plant” belonged to the “number of fertile pods per plant” and therefore this trait can be applied as selection criteria. Fifteen agronomic traits have been classified into five groups which expressed 90.82% diversity of the total variation according to the factor analysis.
ConclusionsIn this study, the studied genotypes were significantly different for most of the studied traits. Genotypes 6, 14 and 17 (Sepehr) were known as the best genotypes based on the results of various statistical methods including mean comparisons, cluster analysis and SIIG index. Therefore, they have the potential to be used in the future breeding and subsequent agronomic research programs. The number of fertile pods per plant had the most direct positive effect on seed yield. Therefore, it can be considered as a criterion for selecting superior genotypes.
Keywords: Factor analysis, Path analysis, Regression, SIIG index -
به منظور دست یابی به ژنوتیپ های نخود کابلی پرمحصول تر از ارقام موجود که واجد صفات مناسبی چون عملکرد دانه، تعداد غلاف در بوته بیشتر، درشتی دانه، زودرسی و دیگر صفات زراعی موردنظر باشند، تعداد 16 ژنوتیپ پیشرفته نخود انتخابی از آزمایش های پیشرفته مقایسه عملکرد سال زراعی 95-1394 به همراه ارقام شاهد عادل و آزاد به مدت سه سال زراعی (98-1395) در مناطق گچساران، گنبد، خرم آباد و ایلام در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه مرتبه کشت شدند. تجزیه واریانس مرکب اثر معنی دار ژنوتیپ، محیط و برهمکنش ژنوتیپ در محیط را نشان داد. ازاین رو از روش بای پلات برای تجزیه برهمکنش ژنوتیپ × محیط استفاده شد. دو مولفه اصلی اول در مجموع 32/50 درصد (به ترتیب 12/26 و 2/24) از کل تغییرات برهمکنش ژنوتیپ در محیط را توجیه می کردند. نمای چندضلعی بای پلات نشان داد که ژنوتیپ های 18، 9، 17 و 16 با عملکرد بیشتر از متوسط و در نزدیکی مبدا بای پلات ژنوتیپ هایی با پایداری عمومی بالا بودند. همچنین ژنوتیپ های 5، 11 و 12 به بسیاری از محیط ها سازگاری نشان می دادند. نمای تستر متوسط بای پلات نیز نشان داد که ژنوتیپ های 12، 18 و 9 نزدیک ترین ژنوتیپ ها به محور ATC و در نتیجه پایدارترین آن ها بودند و متوسط عملکرد بالایی در محیط های مختلف داشتند. نمای ژنوتیپ ایده آل بای پلات نشان داد که ژنوتیپ های 5 و 12 در نزدیک ترین فاصله از مبدا بای پلات بهترین ژنوتیپ ها و ژنوتیپ های 1، 2 و 13 نامطلوب ترین ژنوتیپ ها از نظر پایداری و عملکرد دانه بودند. با توجه به نتایج به دست آمده ژنوتیپ های 5، 12، 9 و 16 به عنوان ژنوتیپ های امیدبخش و کاندیدای معرفی انتخاب شدند.کلید واژگان: نخود, پایداری عملکرد, روش امی, بای پلاتIn order to achieve more high- yielding chickpea genotypes than the existing cultivars that have suitable traits such as seed yield, more number of pods per plant, coarseness of seeds , early maturity and other desired agricultural traits, 16 advanced chickpea genotypes selected from advanced tests comparing crop year yield 2015-2016 along with Adel and Azad witness figures for three crop years (2016-2019) in Gachsaran, Gonbad, Khoramabad and Ilam were planted in the form of a completerandomized block design with three replications. Composite variance analysis showed a significant effect of genotype, environment and genotype interaction in the environment (GEI)., Therefore, Biplot method was used to analyze the genotype × environment interaction. The first two principal components explained 32/50 percent (26.12 and 24.2%, respectively) of the total GEI changes. The polygon view of Biplot showed that genotypes 18, 9, 17 and 16 with higher than average performance and near the origin of Bioplate were genotypes with high general stablity. Also genotypes 5, 12 and 11 showed adaptation to many environments. The average tester view of Biplot also showed that genotypes 12, 18 and 9 were the closest genotypes to the ATC axis and therefore the most stable and also had high average yield in different environments. The ideal genotype view of Biplot showed that genotypes 5 and 12 at the closest distance from the Biplot origin were the best genotypes and genotypes 1, 2 and 13 were the most unfavorable genotypes in terms of seed stability and yield.According to the results, genotypes 5, 9, 12 and 16 were selected as promising genotypes and candidates for introduction.Keywords: Chickpea, Yield Stability, AMMI, Biplot
-
مقدمه و هدف:
اثر متقابل ژنوتیپ Í محیط سبب بروز تفاوت های قابل ملاحظه ای بین واکنش ژنوتیپ ها در محیط های مختلف می گردد. عملکرد و پایداری ارقام به مقدار زیادی تحت تاثیر اثر متقابل ژنوتیپ Í محیط می باشد. روش های متعدد آماری برای برآورد اثر متقابل ژنوتیپ Í محیط و انتخاب ژنوتیپ های پایدار و پر محصول معرفی شده است. این پژوهش نیز به منظور بررسی اثر متقابل ژنوتیپ Í محیط و پایداری عملکرد دانه و معرفی بهترین ژنوتیپ و همچنین بررسی کارایی روش های پارامتری در گزینش ژنوتیپ های پایدار با عملکرد بالا انجام شده است.
مواد و روش هااین مطالعه در طی چهار سال زراعی (1399- 1395) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی سراب چنگایی خرم آباد، اجرا شد. آزمایش شامل 14 ژنوتیپ عدس به همراه دو ژنوتیپ شاهد گچساران و سپهر بود. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد.
یافته هاتجزیه واریانس مرکب نشان دهنده معنی داری اثرات سال، ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ Í محیط بود. معنی دار شدن اثر متقابل ژنوتیپ Í محیط می توان این استنباط را نمود که عملکرد ارقام در محیط های مختلف یکسان نیست و دارای نوسان می باشد و ژنوتیپ های پایدار قابل شناسایی می باشند. با توجه به این موضوع به بررسی اثر متقابل ژنوتیپ Í محیط و گزینش ژنوتیپ های پایدار پرداخته شد. بر اساس آماره های اکووالانس ریک، واریانس پایداری شوکلا، ضریب تغییرات محیطی، انحراف از خط رگرسیون و ضریب تشخیص ژنوتیپ شماره 5 (FLIP2014-032L) به عنوان ژنوتیپ پایدار با عملکرد بالا شناسایی شد. همچنین بر اساس همبستگی رتبه ای همبستگی مثبت و معنی داری میان آماره های ریک، واریانس پایداری شوکلا، ضریب تغییرات محیطی و انحراف از خط رگرسیون مشاهده شد. بر اساس نتایج تجزیه خوشه ای آماره های پارامتری در سه خوشه اصلی قرار گرفتند و آماره های اکووالانس ریک، واریانس پایداری شوکلا، ضریب تغییرات محیطی و انحراف از خط رگرسیون در یک گروه و در خوشه سوم قرار داشتند. با توجه به نتایج تجزیه خوشه ای، ژنوتیپ های عدس بر اساس میانگین عملکرد و آماره های پایداری پارامتری ژنوتیپ ها در چهار خوشه اصلی قرار گرفتند که ژنوتیپ شماره 5 در گروه دوم قرار داشت.
نتیجه گیریبر اساس نتایج این پژوهش روش های پایداری پارامتری مورد استفاده در این مطالعه به استثناء آماره های ضریب رگرسیون و واریانس محیطی قادر به شناسایی ژنوتیپ های پایدار با عملکرد بالا بودند. در مجموع بر اساس اکثر روش های پایداری پارامتری مورد استفاده در این پژوهش ژنوتیپ شماره 5 با میانگین عملکرد دانه 1574/68کیلوگرم در هکتار به عنوان ژنوتیپ پایدار معرفی شد.
کلید واژگان: تجزیه خوشه ای, تجزیه مرکب, روش های پایداری, عدس, همبستگیIntroduction and ObjectiveThe interaction of genotype × environment causes significant differences between the reactions of genotypes in different environments. The yield and stability of cultivars are greatly affected by the interaction of genotype × environment. Numerous statistical methods have been introduced to estimate the interaction of genotype × environment and selection of stable and productive genotypes. This study was conducted to investigate the interaction between genotype × environment and grain yield stability and to introduce the best genotype and also to evaluate the efficiency of parametric methods in selecting stable genotypes with high yield.
Material and MethodsThis study was conducted during four cropping years (2016-2020) at Sarab Changai Agricultural Research Station in Khorramabad. The experiment consisted of 14 lentil genotypes along with two control genotypes of Gachsaran and Sepehr. The experiment was performed in a randomized complete block design with three replications.
ResultsComposite variance analysis showed significant effects on the interaction effect of year, genotype and genotype × environment. The importance of the interaction between genotype and environment can be inferred that the performance of cultivars in different environments is not the same and fluctuates, and stable genotypes can be identified. Considering this issue, the interaction effect of genotype × environment and the selection of stable genotypes were investigated. Based on statistics Wrick, Shukla variance, environmental coefficient of variation, coefficient of deviation from regression and coefficient of determination, genotype 5 was identified as a stable and high yield genotype. Also, based on the rank correlations, a positive and significant correlation was observed between Wrick, Shukla variance, environmental coefficient of variation and coefficient of deviation from regression. Based on the results of cluster analysis, parametric statistics were in three main clusters. Wrick, Shukla, coefficient of environmental changes and coefficient of deviation from regression were placed in one group and in the third cluster. According to the results of cluster analysis, lentil genotypes were divided into four main clusters based on average yield and parametric stability statistics of genotypes, with genotype 5 in the second group.
ConclusionBased on the results of this study, the parametric stability methods except for regression coefficient and environmental variance statistics, were able to identify stable, high-yield genotypes. In general, according to the most of the parametric stability methods, genotype 5 (FLIP2014-032L) with a mean grain yield of 1574.68 kg ha-1 was introduced as a stable genotype and was proposed to cultivate in the similar environments climate.
Keywords: Cluster analysis, Combined analysis, Correlation, lentil, Stability methods -
سابقه و هدف:
با توجه به کمبودهای موجود در زمینه رقم های عدس سازگار به مناطق دیم معتدله و نیمه گرم کشور، شناسایی ژنوتیپ های واجد پتانسیل جهت معرفی به عنوان رقم، بسیار مهم میباشد و در واقع میتواند بخشی از محدودیت ها در زمینه عملکرد عدس در این مناطق را برطرف نماید. این ژنوتیپ ها افزون بر عملکرد بالا باید واجد پایداری عملکرد در مناطق گوناگون و به عبارتی سازگاری عمومی باشند. در این راستا در پژوهش حاضر، در ادامه برنامه های به نژادی عدس در اقلیم معتدل و نیمه گرم، ژنوتیپهای عدس پیشرفته برگزیده از آزمایش های سال های گذشته، در قالب آزمایش های چندمحیطی، جهت شناسایی برترین ژنوتیپ (ها) با سازگاری عمومی قابل قبول و عملکرد بالا، با روش چند متغبیره GGE بایپلات مورد ارزیابی قرار گرفتند.
مواد و روش هابه منظور بررسی پایداری عملکرد ژنوتیپ های پیشرفته عدس، پژوهش حاضر با 14 ژنوتیپ برگزیده برنامه بهنژادی سال های گذشته به همراه دو رقم گچساران و سپهر به عنوان شاهد طی دو سال (از سال 97) و در چهارمنطقه گچساران، خرمآباد، ایلام و مغان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار انجام پذیرفت.
یافته هاتجزیه به مولفهها در مدل GGE بایپلات نشان داد که 1/47 % تنوع، توسط دو مولفه نخست، توجیه میشود. نمودار موزاییکی آشکار ساخت که سهم تنوع ناشی از برهم کنش ژنوتیپ × محیط، به طور قابل توجهی بالاتر از تنوع ناشی از ژنوتیپ به تنهایی است. با استفاده از مدل GGE بایپلات و در نظر گرفتن دو ویژگی توان تمایز و نمایندگی، محیط های 1و2 مربوط به منطقه گچساران به عنوان محیط مطلوب جهت تفکیک ژنوتیپها ، شناسایی شدند. بایپلات روابط میان محیطها، آشکار ساخت که همبستگی هیچ یک از مناطق خرم اباد، گچساران، مغان و ایلام به نحوی نبود که بتوان گفت که برخی از مناطق یادشده میتوانند از یکدیگر نمایندگی کنند و به نحوی امکان کاهش مکانهای اجرای آزمایش در اینده وجود داشته باشد. ژنوتیپ 11 از نظر عملکرد، نزدیکترین فاصله را با ژنوتیپ ایدهآل داشت. این ژنوتیپ در محور عملکرد ، واجد بالاترین عملکرد بود و از نظر پایداری نیز در وضعیتی متوسط قرار داشت. ژنوتیپ 9، از نظر عملکرد در رتبه دوم قرار داشت ولی پایداری عملکرد بهتری از ژنوتیپ 11 و سایر ژنوتیپها داشت و در واقع از نظر پایداری نزدیکترین ژنوتیپ به ژنوتیپ ایدهآل بود. ژنوتیپ های 10 و 1 نیز در رتبههای بعدی قرار داشتند.
نتیجه گیریبا در نظر گرفتن هر دو فاکتور عملکرد و پایداری عملکرد در محیط های گوناگون، ژنوتیپ های 9، 11، 10 و 1 ، ژنوتیپ-های مطلوب میباشند. این ژنوتیپ ها از هر دو رقم شاهد (ژنوتیپ های 15 و 16) به طور قابل توجهی هم از نظر عملکرد و هم پایداری عملکرد، برتر بودند.
کلید واژگان: اقلیم معتدل, اقلیم نیمه گرم, پایداری عملکرد, ژنوتیپ ایده آل, مولفه های اصلیBackground and objectivesGiven the shortcomings regarding lentil cultivars compatible with temperate and semi-temperate rainfed regions of the country, identifying genotypes with potential to be introduced as cultivars is very important. Due to genotype × environment interaction, selection of genotypes with wide adaptation to different environments is difficult. In addition to high yield, these genotypes must have yield stability in different regions, in other words, general stability. In GGE model (G+GE), the selection of stable genotypes is based on both genotype (G) and genotype × environment (GE) interaction effects.
Materials and methodsin order to evaluate yield stability of rain-fed lentil genotypes, the present study was conducted based on randomized complete block design with three replications with 14 advanced genotypes along with two local cultivars including G15 and G16 (Gachsaran and Sepehr respectively) over two years (since 2018). The experiment’s locations were Gachsaran, Khormeh Abad, Ilam and Moghan. After collecting data from eight environments, the genotype × environment interaction for grain yield was evaluated by using GGE biplot method.
ResultsPrincipal component analysis in the GGE biplot model showed that 47.1% of the variations caused by G and GE is justified by the first two components (PC1, PC2). The mosaic plot revealed that the contribution of diversity due to genotype × environment interaction was significantly higher than the diversity caused by genotype (G) alone. Using GGE biplot model and based on representativeness and discriminating ability, Gachsaran region was identified as a desirable environment to identify variation among genotypes. G11 was the closest genotype to the ideal genotype in terms of grain yield. This genotype had the highest yield among genotypes and was in a moderate position in terms of stability. Genotype 9 was in the second place in terms of yield but had high yield stability since was the closest genotype to the ideal genotype in terms of stability. Genotypes 10 and 1 were also in the next ranks considering both yield and stability. These four genotypes had considerable advantage in terms of both average yield and yield stability compated to control cultivars (G15 and G16). In addition, G5 showed the least yield stability among all genotypes. G15 and G16 as local cultivars showed relatively low grain yield and stability compared to the most of advanced genotypes.
ConclusionG9, G11, G10, G1 were considered as genotypes with potential to be introduced as new cultivar(s) following further experiments in private farm lands.
Keywords: Ideal genotype, Temperate climate, Semi-tropical climate, Principal components, Yield stability -
پژوهش اخیر در قالب آزمایش های یکنواخت سراسری شامل 16 ژنوتیپ برگزیده عدس در چهار منطقه گچساران، خرم آباد، مغان و ایلام، طی دو سال زراعی انجام پذیرفت. ژنوتیپ های پایدار بر مبنای ضریب تغییرات محیطی عملکردی کمتر از میانگین داشتند. دررابطه با آماره های رگرسیون و انحراف از رگرسیون در مجموع ژنوتیپ 10 پایدارترین ژنوتیپ با درنظرگرفتن عملکرد تعیین شد. آماره های اکووالانس ریک و واریانس شوکلا، ژنوتیپ های 12، 1، 10 را به عنوان ژنوتیپ پایدار تعیین کردند. ژنوتیپ های پایدار بر مبنای آماره هانسون (Di) ژنوتیپ های 12، 13 (میانگین عملکرد کم) و 9، 10 (میانگین عملکرد بالا) و بر مبنای ضریب تبیین G9، G12 و G10 بودند. بر اساس شاخص کانگ (YSi) ژنوتیپ های 9، 10 ،2 به عنوان ژنوتیپ های پایدار شناسایی شدند. دررابطه با نتایج آماره های ناپارامتری نصار و هیون (Si 1,2,3,6) و تنارازو (NPi 1,2,3,4) ، ژنوتیپ های پایدارتر عملکرد کمتری از میانگین داشتند. بر پایه آماره TOP ژنوتیپ های 9، 11، 5 در رتبه های برتر قرار گرفتند. همچنین شاخص SIIG نیز ژنوتیپ های 4،3 ،13 و 10 را به عنوان پایدارترین ژنوتیپها شناسایی نمود که از این میان تنها ژنوتیپ 10 عملکردی بالاتر از میانگین داشت.
کلید واژگان: پایداری عملکرد, ژنوتیپ های امیدبخش, سازگاری, شاخص گزینش ژنوتیپ ایده آل, کشاورزی دیمIn order to select genotypes with high and stable yield, recent research was conducted as uniform regional trials including 16 selected lentil genotypes in four regions of Gachsaran, Khorramabad, Moghan and Ilam, during two cropping years. Genotypes stability was assessed through using parametric and non-parametric statistics. Stable genotypes based on CVi had lower than average yields. Regarding regression coffecicient and deviation from regression, in total, genotype 10 was determined as the most stable genotype by considering yield. Rick equivalence and chokella variance statistics identified genotypes 12, 1, and 10 as stable genotypes. based on Hanson (Di) statistic, genotypes 12, 13 (low yield average) and 9, 10 (high yield average) were more stable and based on coefficient of determination, G9, G12 and G10 were more stable genotypes. Based on Kang index (YSi), genotypes 9, 10, and 2 were identified as stable genotypes. Regarding the results of nonparametric statistics of Nasar and Hyun (Si 1,2,3,6) and Tanarazo (NPi 1,2,3,4), more stable genotypes had lower yield than average. According to TOP statistic, genotypes 9, 11, and 5 were ranked in the top. The SIIG index also identified genotypes 4, 3, 13 and 10 as the most stable genotypes, of which only genotype 10 had higher than average performance.
Keywords: adaptation, Promising genotypes, Rainfed agriculture, SIIG, Yield stability -
ادغام دو روش ارزیابی پایداری بهترین پیش بینی های نااریب خطی(BLUP) و اثرات اصلی جمع پذیر و برهمکنش های ضرب پذیر (AMMI) در آزمایش های ناحیه ای بر پایه شاخص پایداری میانگین وزنی نمرات مطلق (WAASB)، به ارزیابی بهتر ژنوتیپ های گیاهی و دستیابی به نتایج دقیق تر کمک می کند. در پژوهش حاضر پایداری تعداد 14 لاین پیشرفته عدس، در قالب آزمایش چند محیطی در چهار منطقه گچساران، خرم آباد، مغان و ایلام طی دو سال زراعی 98-1397 و 99-1398 در قالب طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه های آماری ویژه آزمایش های چند محیطی انجام شد. با توجه به معنی دار بودن برهمکنش ژنوتیپ و محیط برپایه نتیجه آزمون درست نمایی نسبی (LRT)، امکان تجزیه داده ها به روش BLUP وجود داشت. بر این اساس بالاترین عملکرد دانه پیش بینی شده با روشBLUP مربوط به ژنوتیپ 9 و پس از آن ژنوتیپ های 11 ، 10 و 5 بودند که عملکرد دانه پیش بینی شده بیشتر از میانگین کل داشتند. به منظور فراهم کردن امکان گزینش همزمان براساس عملکرد و پایداری، با تلفیق دو شاخص عملکرد (Y) و پایداری (WAASB)، شاخص WAASBY بدست آمد. با در نظر گرفتن سهم 50 درصد برای هر یک از دو جزء عملکرد و پایداری، هشت ژنوتیپ دارای WAASBY بالاتر از میانگین بودند. مقدار WAASBY بویژه در مورد ژنوتیپ 9 به طور قابل توجهی بالاتر از سایر ژنوتیپ ها بود و بر این اساس به عنوان بهترین ژنوتیپ شناسایی شد. پس از آن ژنوتیپ 10 و سپس ژنوتیپ های 1، 2، 12، 14، 7 و 13 قرار داشتند. هر دو رقم شاهد گچساران و سپهر (ژنوتیپ های 15 و 16)، WAASBY کمتر از میانگین داشتند. در مجموع، ژنوتیپ های 9، 10، 1 با در نظر گرفتن شاخص WAASBY به عنوان ژنوتیپ های واجد هر دو ویژگی عملکرد بالاتر از میانگین و ارقام شاهد و همچنین دارا بودن پایداری بالا، شناسایی شدند که می توان آنها را جهت معرفی به عنوان ارقام جدید در نظر گرفت.
کلید واژگان: تجزیهBLUP, تجزیه AMMI, عملکرد دانه, پایداری عملکرد دانه و عدس دیمCombinining features of the best linear unbiased predictions (BLUP) and additive main effects and multiplicative interaction (AMMI) through “Weighted average of absolutescores of best linear unbiased predictions” (WAASB) index in multi-environment experiments may lead to more percise evaluation of genotypes and assessment of genotype × environment interaction. In the present study, the seed yield stability of 14 advanced lentil lines was evaluated in a multi-environment trials in four locations including; Gachsaran, Khorramabad, Moghan and Ilam, Iran in 2018-2019 and 2019-2020 cropping seasons. The experimental design was s randomized complete block design with three replications. Statistical analyzes were performed using multi-environment trials analysis. Considering the significant G×E interaction based on the results of the relative likelihood test (LRT), it was possible to perform BLUP analysis on the data. The highest predicted seed yield by BLUP method belonged to genotype no. 9 followed by genotypes no. 11, 10, 5, which had higher than average predicted seed yield. To enable simultaneous selection based on both seed yield and yield stability, by combining seed yield (Y) and WAASB, a new index “WAASBY” was created. Considering 50% contribution of each of the two components of seed yield and yield stability, eight genotypes showed above average WAASBY. Genoype no. 9 had considerably higher WAASBY when compared with other genotypes and was identified as the best genotype followed by genotypes no. 10, 1, 2, 12, 14, 7 and 13 were ranked respectively. Both control cultivars (genotypes 15 and 16) had lower than average WAASBY. In conclusion, considering WAASBY index, genotypes 9, 10, 1 were identified as genotypes with highe seed yield and yield stability, and can be considered for being released as new lentil cultivars.
Keywords: AMMI, BLUP, Rainfed lentil, Seed yield, Yield stability -
مقدمه و هدف
شناسایی ژنوتیپ هایی با عملکرد بالا و سازگاری به دامنه گسترده ای از محیط ها یکی از هدف های عمده در برنامه های به نژادی گیاهان زراعی می باشد.
مواد و روش هابه منظور ارزیابی پایداری عملکرد ژنوتیپ های پیشرفته عدس، 14 ژنوتیپ برگزیده از آزمایش های گذشته به همراه دو رقم شاهد گچساران و سپهر، در چهار منطقه گچساران، خرم آباد، مغان و ایلام، طی دو سال زراعی 98-97 و 99-98، مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور ارزیابی پایداری عملکرد ژنوتیپ ها و برهمکنش ژنوتیپ در محیط، از مدل اثرهای اصلی افزایشی و اثرهای متقابل ضرب پذیر (AMMI) استفاده شد.
یافته هانتایج تجزیه واریانس AMMI، برهمکنش ژنوتیپ و محیط را بسیار معنی دار نشان داد. تجزیه برهمکنش ژنوتیپ- محیط به مولفه های اصلی نشان داد که مولفه های اول و دوم نزدیک به 70 درصد (به ترتیب 42/7 و 27 درصد) برهمکنش ژنوتیپ- محیط را توجیه می کنند. محاسبه آماره پایداری AMMI (ASV) نشان داد که از بین ژنوتیپ های آزمایشی، ژنوتیپ های 9، 8، 1 و 12 کمترین مقدار ASVو بالاترین پایداری را دارند. در میان این ژنوتیپ ها، تنها ژنوتیپ 9، واجد عملکردی بالاتر از شاهد برتر (رقم سپهر) بود. تحلیل بای پلات های AMMI 1 و AMMI 2 نشان داد که ژنوتیپ های 9 و 10، ژنوتیپ هایی با عملکرد بالاتر از میانگین و پایداری مطلوب، می باشند، در حالی که ژنوتیپ های 11 و 5 ناپایدارترین ژنوتیپ ها از حیث عملکرد دانه هستند. ژنوتیپ 11 با عملکرد بالا، فاقد سازگاری عمومی بوده و سازگاری خصوصی به محیط 1 و تا حدی 2 نشان داد که به منطقه گچساران مربوط می شوند و ژنوتیپ 5 سازگاری خصوصی به منطقه خرم آباد نشان داد. ژنوتیپ های 12 و 8 با وجود پایداری مناسب، عملکردی کمتر از میانگین نشان دادند. بر پایه نمودار بای پلات دو مولفه اول، محیط های 8 و 7 (ایلام) در کنار 2 و 4 بیشترین سهم را در برهمکنش ژنوتیپ- محیط داشتند.
نتیجه گیریدر مجموع ژنوتیپ های 9 و 10 با عملکرد بالا و پایداری مناسب، واجد سازگاری عمومی به محیط های آزمایشی بودند.
کلید واژگان: بای پلات, برهمکنش ژنوتیپ و محیط, سازگاری خصوصی, سازگاری عمومیIntroduction and ObjectiveIdentification of high-yield genotypes with adaptation to a wide range of environments is one of the major goals in crop breeding programs.
Material and MethodsIn order to evaluate the yield stability of advanced lentil genotypes, 14 advanced genotypes along with two local cultivars (Gachsaran and Sepehr), were evaluated in four regions of Gachsaran, Khorramabad, Moghan and Ilam, during two cropping years 2018-2019 and 2019-2020. In order to evaluate the yield stability and genotype*environment interaction, the model of “additive main effects and multiplicative interactions” (AMMI) was used.
ResultsThe results of AMMI analysis of variance showed very significant interaction between genotype and environment. The first two main components of the AMMI model accounted for nearly 70% of GE interaction. ASV statistic in AMMI model showed that genotypes 9, 8, 1 and 12 showed the lowest amount of ASV and therefore the highest stability. Among these genotypes, only genotype 9 , had higher yield than the superior control cultivar (Sepehr). AMMI 1 (PC1 and yield) and AMMI 2 (PC1 and PC2) biplot diagrams showed that genotypes 9 and 10 were identified as genotypes with higher yield and stability (copmared to Sepehr cultivar). Accordingly, genotypes 11 and 5 were the most unstable genotypes. High-yield genotype 11 lacked general adaptation and showed private adaptation to environment 1 and 2 that they belong to Gachsaran region. Genotype 5 showed private adaptation to Khorramabad region. Genotypes 12 and 8 showed lower than average yield despite suitable stability. Based on the biplot diagram of the first two main components, environments 8 and 7 (Ilam) along with 2 and 4 had the largest share in its GE interaction.
ConclusionOverall, G9 and G10 genotypes due to higher grain yield and stability were determined as superior genotypes.
Keywords: Biplot, GE interaction, General adaptation, Private adaptation -
کم آبی از جمله عواملی است که با ایجاد محدودیت در رشد، دست یابی به عملکرد بالا را دشوار می سازد و استفاده بهینه از آب نقش مهمی در حصول عملکرد مورد انتظار دارد. همچنین، توجه به نقش مدیریتی کاربرد برخی از مواد افزودنی نظیر سوپرجاذب ها به منظور استفاده بهینه از آب در کشاورزی، در شرایط تنش کم آبی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین منظور آزمایشی به صورت کرت های دو بار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 94- 1393 در ایستگاه تحقیقاتی سراب چنگایی، خرم آباد به اجرا درآمد. تیمار آبیاری تکمیلی در سه سطح دیم، آبیاری تکمیلی در مرحله 50 درصد گل دهی و آبیاری تکمیلی در مرحله 50 درصد گل دهی + 50 درصد غلاف دهی) در کرت های اصلی، سوپرجاذب (مصرف 90 کیلوگرم در هکتار و عدم مصرف) در کرت های فرعی و ارقام نخود (آرمان، آزاد، هاشم، عادل و لاین ILC482) در کرت های فرعی-فرعی قرار داده شدند. بیشترین عملکرد دانه و پروتیین (به ترتیب 3890 و 870 کیلوگرم در هکتار)، در شرایط آبیاری تکمیلی در دو مرحله و مصرف سوپرجاذب به دست آمد که نسبت به شاهد دیم و عدم مصرف سوپرجاذب به ترتیب 24 و 21 درصد بیشتر بود. بیشترین شاخص سبزینگی برگ (39/22)، تعداد غلاف در بوته (22/1)، وزن صد دانه (52/4 گرم) و عملکرد زیستی (5431/5 کیلوگرم در هکتار) مربوط به آبیاری دو مرحله ای بود. همچنین بیشترین تعداد غلاف در بوته (27/7) در رقم هاشم و مصرف سوپرجاذب مشاهده شد که نسبت به عدم مصرف سوپرجاذب در همین رقم به ترتیب 34 درصد بیشتر بود. برهمکنش سوپرجاذب و رقم نشان داد که بیشترین عملکرد دانه (4159 کیلوگرم در هکتار)، نیتروژن دانه (3/69 درصد) و عملکرد پروتیین (960 کیلوگرم در هکتار) در رقم عادل و در شرایط مصرف سوپرجاذب بود. در شرایط دیم، مصرف سوپرجاذب باعث افزایش عملکرد دانه و عملکرد پروتیین ژنوتیپ های نخود شد. نتایج نشان داد که در تمام سطوح آبیاری تکمیلی، استفاده از پلیمرهای سوپرجاذب موجب بهبود شرایط رشدی گیاه و افزایش معنی دار کمیت دانه گردید.
کلید واژگان: پروتئین, پلیمر آب دوست, شاخص سبزینگی, عملکرد زیستی, کم آبیIn order to study the responses of chickpea genotypes and super absorbent application under supplemental irrigation condition, an experiment was conducted base on split-split- plot randomized complete block design with four replications during 2014-2015 in the Agricultural Research Station of Sarab Changaei, Khorramabad. Suplimental irrigation (rainfed, suplimental irrigation at 50% flowering and supplemental irrigation at 50% flowering+ 50% poding) in the main plots, super absorbent polymer in subplot and cultivars (Arman, Azad, Hashem, Adel and ILC482) the sub-subplots were located. The highest grain yield and protein yield were obtained in supplementary irrigation in two stages (50% flowering + 50% poding) with super absorbent application, by avrege of 3890 and 870 kg.ha-1, respectively, which were 24% and 21% higher than control, respectively. The highest leaf greenness (39.22), pods per plant (22.1), seed weight (52.4) and biological yield (5413.5) were related to two-stage irrigation. The highest number of pods per plant (27.7) was observed in Hashem cultivar and superabsorbent application, which was 34% more than non- super absorbent in same cultivar. Results of genotype× super absorbent showed that the highest grain yield (4159 kg.ha-1), grain nitrogen percentage (3.69) and protein yield (960 kg.ha-1) were obtained under super absorbent and Adel cultivar conditions. Based on the results, application of supera bsorbent increased grain yield and protein yield of chickpea genotype in rain-fed conditions. By improving physiological traits, associated with drought tolerance, the use of supplemental irrigation method in areas that make this possible, especially if combined with the application of super absorbent polymers, can increase seed yield in chickpea.
Keywords: Biological yield, Hydrophilic polymer, Leaf greenness index, Protein, Water deficit -
اهداف
هدف این مطالعه ارزیابی اثرات منابع مختلف کود نیتروژن (زیستی، شیمیایی و ترکیبی) و تداخل علف هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد ارقام نخود در شرایط آب و هوایی خرم آباد بود.
مواد و روش هاآزمایش در سال 1396 در مزرعه تحقیقاتی پل بابا حسین خرم آباد به صورت کرت های دوبار خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا گردید. کود نیتروژن به عنوان فاکتور اصلی (شاهد (عدم مصرف کود)، کود زیستی ریزوبیوم، 100 درصد کود شیمیایی نیتروژن و کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن)، ارقام نخود به عنوان فاکتور فرعی (عادل، منصور و آرمان) و تداخل علف هرز (وجین دستی و تداخل تمام فصل علف های هرز) به عنوان فاکتور فرعی فرعی در نظر گرفته شدند.
یافته هااثر کود نیتروژن (به ویژه کاربرد تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن) بر همه صفات مورد ارزیابی مثبت و معنی دار بود. مقایسه میانگین رقم × کود نشان داد که بیشترین تعداد غلاف تک بذری، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد کاه و عملکرد دانه به رقم آرمان با مصرف تلفیقی ریزوبیوم + 50 درصد کود شیمیایی نیتروژن اختصاص یافت. در شرایط وجین علف های هرز، بیشترین ارتفاع بوته، تعداد غلاف تک بذری، تعداد غلاف در بوته و عملکرد دانه به رقم آرمان مربوط بود.
نتیجه گیریرقم آرمان می تواند به عنوان بهترین رقم در شرایط آب و هوایی خرم آباد در نظر گرفته شود. تلقیح بذر با ریزوبیوم همراه با مصرف 50 درصد کود نیتروژن مورد نیاز و کنترل علف های هرز می تواند عملکرد ارقام نخود را به-طور قابل توجهی افزایش دهد.
کلید واژگان: ریزوبیوم, عملکرد دانه, مدیریت تلفیقی, نخود, وجینBackground and ObjectiveThe aim of this study was the determine effects of nitrogen fertilizer sources (biological, chemical and integrated) and weed interference on the yield and yield components of chickpea cultivars in Khorramabad conditions.
Materials and MethodsThe experiment was conducted as split-split-plot based on randomized complete block design with three replications at the Experimental Farm of Pole Baba Hossein, Khorramabad during the 2017-2018 growing season. Nitrogen fertilizer as main factor (control (without fertilizer), Rhizobium bio-fertilizer, 100% required chemical fertilizer and integration of Rhizobium + 50% nitrogen chemical fertilizer), chickpea cultivars (Adel, Mansour and Arman) as sub-factor and weed interference (weed control and full-season weed interference) as sub-sub-factor were considered.
ResultsThe effect of nitrogen fertilizer (especially integration of Rhizobium + 50% nitrogen chemical fertilizer) on all evaluated traits was positive and significant. The mean comparisons of cultivar × fertilizer showed that the highest number of pods with one seed, number of pods per plant, number of seeds per plant, straw yield and grain yield were achieved by Arman cultivar and with integrated application Rhizobium + 50% nitrogen chemical fertilizer. In weed control conditions, the highest plant height, number of pods with one seed, number of pods per plant and grain yield was related to Arman cultivar.
ConclusionsArman cultivar can be considered as the best cultivar in Khorramabad climate conditions. Seeds inoculation with Rhizobium along with consuming 50% of the required nitrogen fertilizer and weeds control can significantly increase the yield of chickpea cultivars.
Keywords: Chickpea, Grain Yield, Integrated management, Rhizobium, Weeding -
سابقه و هدف
نخود یکی مهم ترین حبوبات در ایران است و تقریبا 84 درصد از حبوبات غذایی را به خود اختصاص داده است. عملکرد دانه نخود به شدت تحت تاثیر محیط قرار میگیرد و به نژادگران اغلب پایداری ژنوتیپهای با عملکرد بالا را در محیط های مختلف، پیش از معرفی به عنوان رقم بررسی میکنند. مطالعه دقیق ماهیت برهم کنش ژنوتیپ با محیط، امکان شناسایی ژنوتیپهای پایدار و سازگار را برای بهنژادگران فراهم میآورد و همواره یکی از موضوعات مهم در تولید و آزادسازی ارقام جدید پایدار و پر محصول در طرحهای بهنژادی بوده است. تطابق و وفق پذیری ژنوتیپهای نخود نسبت به شرایط محیطی برای سازگاری تولید محصول در سالها و مکانهای مختلف مهم است. وجود برهم کنش ژنوتیپ و محیط ارزش ژنوتیپها را در مکانهای مختلف تحت تاثیر قرار میدهد. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر متقابل ژنوتیپ × محیط بر عملکرد دانه ژنوتیپها و ارقام نخود در چهار محیط و شناسایی ژنوتیپهای پایدار و پرعملکرد در شرایط کاشت پاییزه دیم انجام پذیرفت.
مواد و روش هادر این تحقیق دوازده رقم و ژنوتیپ پیشرفته نخود طی دو سال زراعی (1397-1395) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مناطق نیمه گرم (کوهدشت) و معتدل (خرم آباد) استان لرستان کشت شدند. روش های ناپارامتری مختلف جهت برآورد پایداری ژنوتیپها شامل آماره های ناپارامتری هان Si(1)، Si(2)، Si(3) وSi(6) ، آماره های تنارازو NPi (1)،NPi(2) ،NPi(3) و NPi(4)، آماره پایداری میانگین رتبه(R)، آمارههای پایداری کتاتا و همکاران (σr، σmy)، آماره پایداری کانگ (Ysi)، آماره های پایداری فوکس (TOP،MID و LOW) و شاخص پایداری ژنوتیپ (GSI) استفاده شد. به منظور شناخت بهتر روابط بین آمارههای مختلف، از روش تجزیه به مولفه های اصلی استفاده شد.
یافته هانتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثرات اصلی محیط (شامل مکان، سال و مکان × سال) و ژنوتیپ × محیط در سطح احتمال یک درصد و اثرات اصلی ژنوتیپ، مکان × ژنوتیپ و سال × ژنوتیپ در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. اثرات ژنوتیپ، محیط و اثر متقابل ژنوتیپ × محیط به ترتیب 48/6 ،4/77 و 03/13 درصد از مجموع مربعات کل را به خود اختصاص دادند. بایپلات مولفه اصلی اول (PC1) در مقابل مولفه اصلی دوم (PC2) آمارههای پایداری ناپارامتری مورد مطالعه را در سه گروه طبقه بندی کرد. بر اساس آمارههایNPi(1) ،NPi(2) ، NPi(3) وNPi(4) ژنوتیپهای با کم ترین مقادیر به عنوان ژنوتیپهای پایدار در نظر گرفته میشوند. بر اساس آماره NPi (1) ژنوتیپهای G1،G6 و G9 به عنوان پایدارترین و ژنوتیپهای G3 و G5 به عنوان ناپایدارترین ژنوتیپها شناخته شدند. بر اساس پارامترهای NPi(2) و NPi(4) ژنوتیپهای G1، G10 وG9 پایدارترین و ژنوتیپهای G5، G12 و G4 ناپایدارترین بودند. بر اساس نتایج حاصله دو مولفه اصلی اول و دوم 68 درصد (به ترتیب 42 و 26 درصد به وسیله مولفه اصلی اول و دوم) از واریانس متغیرهای اصلی را توجیه کردند. تجزیه خوشه ای میانگین عملکرد دانه و آماره های ناپارامتری، ژنوتیپهای نخود را در دو گروه اصلی قرار داد. کلاستر اول شامل میانگین عملکرد دانه (MY)، TOP، MID،σr و σmy بودند. کلاستر دوم شامل چهار زیر کلاستر بود.
نتیجه گیریبر اساس آماره های Si(1)، Si(2) ، Si(3) و Si(6) ژنوتیپهای G1، G10 و G9 با کم ترین مقادیر، به عنوان پایدارترین ژنوتیپها شناخته شدند. ژنوتیپهای G1 و G9 با کم ترین میزان GSI به عنوان بهترین ژنوتیپها از نظر عملکرد دانه و پایداری شناسایی شدند. بر اساس پارامترهای دارای مفهوم دینامیک پایداری، ژنوتیپهای G1،G10 و G9 به عنوان ژنوتیپهای پایدار با عملکرد بالا معرفی شدند.
کلید واژگان: برهمکنش ژنوتیپ × محیط, تجزیه کلاستر, سازگاری, نخودBackground and objectivesChickpea is one of the most important legumes in Iran and accounts for almost 84% of dietary legumes. Chickpea seed yield is strongly influenced by environments, and breeders often determine the stability of high-yielding genotypes across different environments before being introduced as a cultivar. Accurate study of the nature of genotype × environment allows breeders to identify stable and compatible genotypes and has always been one of the important issues in the production and release of new stable and high-yielding cultivars in breeding programs. . Adaptation of chickpea genotypes to environmental conditions is important for crop production stability in different years and places. Existence of the interaction of genotype and environment affects the value of genotypes in different places. The present study was conducted to investigate the effect of genotype by environment interaction on grain yield of chickpea genotypes and cultivars in four environments and to identify stable and high-yielding genotypes under rainfed conditions as autumn planting.
Materials and MethodsIn this study, twelve cultivars and advanced genotype of chickpea were planted during two cropping years (2016-2018) in a randomized complete block design with three replications in semi-warm (Kuhdasht) and temperate (Khorramabad) areas of Lorestan province. Various nonparametric methods such as non-parametric statistics of Si (1), Si (2), Si (3) and Si (6), Thennarasus statistics of NPi (1), NPi (2), NPi (3) and NPi (4), mean rank stability statistics (R), stability statistics of Ketata et al (σr, σmy), Kang stability statistics (Ysi), Fox stability statistics (TOP, MID and LOW) and Genotype Stability Index (GSI) were used for estimating the stability of genotypes. the principal component analysis method was used to better understand the relationships between different statistics..
ResultsThe results of combined analysis of variance showed that the main effects of environment (including location, year and location ×year) and genotype ×environment were significant at the 1% probability level and the main effects of genotype, location × genotype and year × genotype were significant at the 5% probability level. The effects of genotype, environment and the genotype by environment interaction accounted for 6.48, 77.4 and 13.03% of the total squares, respectively.The biplot of the first principal component (PC1) versus the second principal component (PC2) classified the studied nonparametric stability statistics into three groups.Based on the statistics of NPi (1), NPi (2), NPi (3) and NPi (4), the genotypes with the lowest values are considered as stable genotypes. According to NPi (1) statistics, G1, G6 and G9 genotypes were identified as the most stable and G3 and G5 genotypes as the most unstable genotypes. Based on NPi (2) and NPi (4) parameters, G1, G10 and G9 genotypes were the most stable and G5, G12 and G4 genotypes were the most unstable. Based on the results, the first two principal components explained 68% (42% and 26%, respectively), of the variance of the main variables). Cluster analysis using mean seed yield and non-parametric statistics, placed chickpea genotypes in two main groups. The first cluster included mean seed yield, TOP, MID, σr and σmy. The second cluster consisted of four sub-clusters .
ConclusionBased on Si (1), Si (2), Si (3) and Si (6) statistics, G1, G10 and G9 genotypes with the lowest values were identified as the most stable genotypes. G1 and G9 genotypes with the lowest GSI were recognized as the best genotypes in terms of grain yield and stability. Based on the parameters with the dynamics concept of stability, genotypes G1, G10 and G9 were identified as stable genotypes with high yield.
Keywords: Genotype by environment interaction, Adaptation, Cluster analysis, Chickpea -
در پژوهش حاضر، 14 ژنوتیپ پیشرفته نخود گزینش شده از آزمایش های منطقه ای به همراه ارقام شاهد عادل و آزاد در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در هشت محیط (گنبد، گچساران، ایلام و خرم آباد به ترتیب در سه، دو، دو و یک سال) طی سال های زراعی 99-1396 کشت شدند. تجزیه مرکب داده ها، اثر معنی دار محیط، ژنوتیپ و برهم کنش ژنوتیپ در محیط به ترتیب با سهم 43/5، 19/8 و 36/7 درصدی از تنوع کل عملکرد دانه را نشان داد. دو مولفه اصلی اول و دوم به ترتیب 50/89 و 19/39 درصد از تغییرات را توجیه کردند. بای پلات چندضلعی (Polygon view of biplot) نشان داد که ژنوتیپ های 11، 14 و 9، سازگارترین ژنوتیپ ها برای محیط های دو، سه، شش، هفت و هشت و ژنوتیپ های 8، 5 و 13 برای محیط یک بودند. برپایه بای پلات تستر متوسط (Average Tester Coordinate)، ژنوتیپ های 11، 5، 13 و 14 پرمحصول و پایدار بودند. براساس بای پلات مقیاس بندی مبتنی بر ژنوتیپ (Genotype-focused scaling)، ژنوتیپ های 11، 14، 8، 9 و 13 در اطراف ژنوتیپ ایده آل، مطلوب ترین ژنوتیپ ها بودند. شاخص برتری (PI) نشان داد که ژنوتیپ های 11، 9، 16، 13 و 14 در تمام محیط ها و در محیط های مساعد (محیط هایی با عملکرد بالاتر از میانگین کل) و ژنوتیپ های 11، 13، 14، 12 و 5 در محیط های نامساعد (محیط هایی با عملکرد پایین تر از میانگین کل)، ژنوتیپ های برتر بودند. بر پایه نماهای مختلف بای پلات و هم چنین شاخص برتری، ژنوتیپ های شماره 11، 14 و 5 با عملکردی بالاتر از میانگین کل و عملکرد ارقام شاهد آزاد و عادل و پایداری عملکرد در محیط ها، می توانند گزینه ی معرفی ارقام جدید باشند.
کلید واژگان: تستر متوسط, سازگاری, شاخص برتری, قدرت تمایزIn this study, 14 advanced chickpea genotypes selected from regional experiments with Adel and Azad, as control cultivars, were cultivated in a randomized complete block design with three replications in eight environments (Gonbad, Gachsaran, Ilam and Khorramabad in three, two, two and one years, respectively) in Iran during 2017-2020 growing seasons. Combined analysis of variance showed that environment, genotype and genotype by environment interaction (GEI) explained 43.5, 19.8 and 36.7% of the total variation of grain yield, respectively. The first and second principal components accounted for 50.89% and 19.39% of variation, respectively. The polygonal view of biplot showed that genotypes G11, G14 and G9 were the most adaptable genotypes for environments E2, E3, E6, E7, E8, E4 and E5 and G8, G5 and G13 for E1. Based on average tester coordinate (ATC) view, genotypes G11, G5, G13 and G14 were the most stable and high-yielding genotypes. The GGE-biplot based on genotype-focused scaling showed that genotypes G11, G14, G8, G9 and G13, in the circles around the ideal genotype, were the most preferred genotypes. The priority index (PI) showed that in all environments and favourable environments (environments with higher than average grain yields), genotypes G11, G9, G16, G13 and G14 and in unfavourable environments (environments with lower than average grain yields), genotypes G11, G13, G14, G12 and G5 were superior genotypes. Based on different biplot views as well as priority index, genotypes G11, G14 and G5 had grain yields higher than average yield and yield of Adel and Azad cultivars. Further, given their grain yield stability in all environments they can be suitable candidates for introduction of new cultivars.
Keywords: Average tester coordinate, Discrimination, Adaptability, Priority index -
در این پژوهش، 18ژنوتیپ امیدبخش نخود به همراه ارقام آرمان و آزاد در گچساران، گنبد، خرم آباد و ایلام در سه سال زراعی، به منظور دستیابی به ارقام پرمحصول و سازگار با مناطق دیم گرمسیری و نیمه گرمسیری کشور کشت شدند. تجزیه واریانس مرکب نشان داد که اثر محیط، ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ در محیط، با توجیه 2/79، 4/2 و 0/10 درصد از تغییرات مجموع مربعات کل عملکرد دانه معنی دار بود. تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که پنج مولفه اصلی اول از برهمکنش ژنوتیپ در محیط بر عملکرد دانه معنی دار بودند و سهم دو مولفه اصلی نخست برابر با 5/42درصد و 4/19درصد بود. ژنوتیپ3 بیشترین عملکرد دانه را داشت (1663 کیلوگرم در هکتار). بر پایه شاخص های ASV و WAAS، ژنوتیپ های 3، 4 و 13؛ شاخص های EV و ZA، ژنوتیپ های 3، 14، 16 و 8؛ و شاخص SIPC، ژنوتیپ های 14، 3، 11، 4 و 16 پایدارترین ژنوتیپ ها بودند. شاخص انتخاب همزمان (ssi)، برترین ژنوتیپ ها را بر پایه ssiASV، ssiZA و ssiWAAS، ژنوتیپ های 3، 1، 4، 13 و 16 و بر اساس شاخص های ssiSIPC و ssiEV، ژنوتیپ های 3، 16 و 20 شناساند. در بای پلات AMMI1، ژنوتیپ های 1، 3، 17 و 13 با میانگین بیشتر از میانگین کل و کمترین مقادیر IPCA1، ژنوتیپ های پایدار و پرمحصول بودند. در بای پلات AMMI2، ژنوتیپ های 4، 3، 13، 1 و 10 پایداری عمومی بالایی داشتند. در مجموع، برپایه شاخص های مختلف، ژنوتیپ های 3، 1 و 13 در بسیاری از محیط ها دارای عملکرد بالا و در بیشتر روش ها دارای پایداری مطلوبی بودند و می توانند نامزد معرفی ارقام جدید باشند.
کلید واژگان: بای پلات, برهمکنش ژنوتیپ در محیط, سازگاری, عملکرد, مولفه های اصلیIntroductionChickpea (Cicer arietinum L.) is one of the most important legumes in the world after pea and bean and is rich in protein (21.7-23.4%), minerals (iron, phosphorus, calcium, zinc, potassium and magnesium), carbohydrates (41.1-47.4%) and vitamins (B1, B2, B3, B5, B6, B9, C, E, K). The interaction of genotype by environment, as a response of genotypes to the environmental variation is a source of complexity for breeding programs and preparation of high yielding and stable genotypes. One of the most important ways to discover the nature of genotype by environment interaction is stability analysis, which identified the stable or compatible genotypes. Different methods for investigation of genotype by environment interaction and determination of stable genotypes have been reported, which generally include uni-variate and multivariate methods. One of the multivariate methods is AMMI analysis. The purpose of present study is the evaluation of the stability of chickpea genotypes using AMMI indices and biplots.
Materials and MethodsEighteen selective advanced genotypes of chickpea from ICARDA with two check verities (Arman and Azad) evaluated across four locations (Gachsaran, Ilam, Gonbad and Khoramabad) at three growing seasons, in a completely randomized block design with three replications. The data of 3rd year in Gonbad were lost and therefore, the analysis of data performed on 11 environments. Average seed yield of genotypes estimated at each environment (combination of location and growing season) and used for analysis. Statistical analyses including simple analysis of variance, combined analysis of variance and stability analysis carried out by metan (Multi environment trial analysis) R package. Five AMMI stability indices including ASV (AMMI stability value), SIPC (Sum of IPCs scores), EV (Eigenvalue stability parameter of AMMI), Za (Absolute value of the relative contribution of IPCs to the interaction), WASS (Weighted average of absolute scores) and simultaneous selection index (ssi) of these parameters was used for stability evaluation of genotypes.
Results and DiscussionCombined analysis of variance indicated environment, genotype and genotype by environment interaction accounted 79.2, 2.4 and 10.0% of the phenotypic variation of seed yield, respectively. The significant effect of genotype indicated the wide genetic background of genotypes, while the significant effect of genotype by environment interaction is indicated the diversity of genotypes in test locations and growing years and exhibited the necessary of evaluation of genotypes in multiple environments. According to the significant effect of genotype by environment interaction, AMMI analysis was carried out by principal components analysis and the results indicated the significant effects of five principal components on seed yield. The first two principal components contributed to 42.5 and 19.4% of genotype by environment interaction. Genotype G3 (1663 kg ha-1) followed by G1, G17, G20 and G5 had the highest seed yield. According to the ASV and WAAS indices, G3, G4 and G13; EV and ZA indices, G3, G14, G16 and G6; and SIPC, G14, G3, G11, G4 and G16 were the most stable genotypes. Selection of these genotypes was done only on stability aspect of genotypes, therefore simultaneous selection index (ssi) based on any of these parameters was used to evaluate the simultaneously selection of genotypes based on seed yield stability and performance. Genotypes G3, G1, G4, G13 and G16 selected as superior genotypes by ssiASV, ssiZA and ssiWAAS indices; while based on ssiSIPC and ssiEV, G3, G16 and G20 were as the best genotypes. The other applications of AMMI stability analysis are selection of best genotypes in any of environments. According to this procedure, genotype G3 was placed in the first order in E1, E5 and E7; in the second order in E2, E3 and E9; in the third order in the E6 and E7; and in the fourth order in the E5. The AMMI1 biplot (IPCA1 vs grain yield) identified G1, G3, G17 and G13 as high yielding and stable genotypes with seed yield higher than total mean and lowest IPCA1 values. This biplot was also indicated environments E1, E9, E5, E2 and E3 had the lowest contribution in genotype by environment interaction interaction. The first principal components explained only 42.5% of genotype by environment interaction, and therefore, it seems that using the AMMI2 biplot is more efficient to identify the superior genotypes. In AMMI2 biplot (IPCA1 vs IPCA2), genotypes G4, G3, G13, G1 and G10 had high general stability. The environments E3, E4 and E10 with long vectors, had high discriminating ability and can estimate the relative efficiency of genotypes well.
ConclusionIn general, based on different indices, G3, G1 and G13 had high yield in most of environments, and in most methods had good stability and could be candidates for introduction of new cultivars.
Keywords: Adaptability, Biplot, Genotype by environment interaction, Principal Components, yield -
مقدمه و هدف
توزیع نامناسب بارندگی و کاهش بارندگی از عوامل عمده کاهش عملکرد عدس در واحد سطح است. بنابراین به کارگیری ژنوتیپ های سازگار به شرایط نامساعد محیطی، می تواند نقش مهمی در افزایش عملکرد در چنین شرایطی داشته باشد. آگاهی از برهمکنش ژنوتیپ × محیط، به به نژادگران یاری می رساند تا در ارزیابی ژنوتیپ ها، با دقت بیشتری عمل کرده و بهترین ژنوتیپ ها را برگزینند.
مواد و روش ها:
این مطالعه طی دو سال (1399-1398 و 1398-1397) در دو ایستگاه از مناطق سردسیر دیم کشور (قیدار زنجان، مراغه) اجرا شد. آزمایش شامل 17 ژنوتیپ پیشرفته عدس به همراه سه رقم شاهد کیمیا، بیله سوار و سنا (جمعا 20 ژنوتیپ) بود که در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد.
یافته ها:
نتایج حاصل از تجزیه مرکب اختلاف معنی داری را در سطح احتمال یک درصد برای محیط، ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ × محیط نشان داد. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که اثر محیط 5/79 درصد، اثر ژنوتیپ 25/2 درصد و برهمکنش ژنوتیپ محیط 23/18 درصد از تغیرات کل را توجیه می کند. نتایج حاصل از GGE biplot بیانگر وجود 1/42 درصد از تغییرات کل مربوط به مولفه ی اول و26 درصد از تغییرات کل مربوط به مولفه ی دوم است که جمعا 1/68 درصد از تغییرات کل را توجیه می کنند. با توجه به نتایج به دست آمده، بین محیط های E1 و E3 و بین محیط های E2 و E4 همبستگی بالایی وجود دارد و می توان آن ها را به عنوان محیط های مشابه معرفی کرد. در بررسی بای پلات هم ژنوتیپ های، 7 (FLIP2013-29L)، 13(FLIP 2012-262 L) و 11(FLIP 2012-207L) بطور همزمان از عملکرد و پایداری بالاتری برخوردار بودند.
نتیجه گیری:
ژنوتیپ های شماره 13، 7 و 11 به عنوان ژنوتیپ های پر محصول و پایداری بالا معرفی شدند و می توانند برای گزینش یا توصیه رقم استفاده شوند.
کلید واژگان: اثر متقابل ژنوتیپ در محیط, پایداری, دیم, عدسIntroduction and ObjectiveImproper distribution of rainfall and reduced rainfall are major factors in reducing lentil yield per unit area . Therefore, the use of genotypes adapted to adverse environmental conditions can play an important role in increasing yield in such conditions. Awareness of genotype × environment interactions helps breeds to be more accurate in evaluating genotypes and choosing the best genotypes.
Materials and MethodsThis study was conducted during two years (2019-2020 and 2020-2021) in two stations in the cold dry areas of the country (Qeydar Zanjan, Maragheh). The experiment consisted of 17 advanced lentil genotypes along with three control cultivars Kimia, Bilesvar and Senna (20 genotypes in total) which was performed in a randomized complete block design with 3 replications.
ResultsThe results of combined analysis showed a significant difference in the level of one percent probability for environment, genotype and genotype × environment interaction. The results of combined analysis of variance showed that the environment, genotype and genotype by environment interaction effects were 79.5%, 2.25% and 18.23% of total variance, respectively The results of GGE biplot indicate the existence of 42.1% of the total changes related to the first component and 26% of the total changes related to the second component, which together explain 68.1% of the total changes. According to the obtained results, there is a high correlation between E1 and E3 environments and between E2 and E4 environments and they can be introduced as similar environments. In biplot study, genotypes 7 (FLIP2013-29L), 13 (FLIP 2012-262 L) and 11 (FLIP 2012-207L) had higher performance and stability at the same time.
ConclusionGenotypes 13, 7 and 11 were introduced as high yielding and stable genotypes and can be used to select or recommend a variety.
Keywords: Dryland, Genotype × Environment interaction, Lentil, Stability
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.