فایده گرایی و جدال متافیزیک و واقعیت؛ تاملی بر مفهوم حق
در سده هجدهم میلادی، در چارچوب مدرنیته حقوقی که چارچوبی ارزش گراست و مفهوم «حق» را به عنوان مفهومی انتزاعی و متافیزیکی مورد توجه قرار داده است، نظریه فایده گرایی با استقبال از روش مشاهده تجربی در تحلیل های حقوقی و توجه به جنبه و کارکرد اجتماعی-اقتصادی حق، به عنوان یک نظریه مستقل مطرح و چالش چگونگی تعامل میان متافیزیک و واقعیت را موجب شد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی این موضوع است که نظریه فایده گرایی چه نسبتی میان متافیزیک و واقعیت و بالتبع چه تحلیلی از ماهیت حق دارد؟ اصل «تحصیل بیشترین رفاه برای بیشترین افراد»، در اندیشه فایده گرایی، به خودی خود می تواند چالشی جدی برای مفهوم حق در این اندیشه باشد؛ گویا، فایده گرایی، قربانی کردن فرد و منافع او (حقوق منتج از نظریه حقوق طبیعی مدرن) را برای خیر و رفاه بیشتر مجاز و لازم می داند. اما دقت در نظریات فایده گرایان نشان می دهد که این نظریه، تنها با ذهنیت گرایی موجود در اندیشه حقوق طبیعی مدرن مخالف است؛ به عبارت دیگر، در بررسی مفهوم حق، صرفا، تقدم متافیزیک بر واقعیت را برنمی تابد و به همین دلیل، می تواند سازگار با برداشتی نوعی از حق باشد.
حق ، حقوق طبیعی مدرن ، فایده ، فایده گرایی ، متافیزیک ، واقعیت.
-
تعهدات دولت در قبال حق ایمنی بهداشت شغلی در پرتو اسناد بین المللی حقوق بشر و نظام حقوقی ایران در راستای برنامه ریزی منطقه ای
علی شیخیانی، محمدشریف شاهی*،
فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای)، بهار 1403 -
تاثیر موازین حقوق بشر بر فرایند رسیدگی قضایی با تاکید بر نظام حقوقی انگلستان و استرالیا
حسن حقیقی، منوچهر توسلی نائینی*،
نشریه مطالعات حقوق عمومی، بهار 1403