تجربه زیسته کودک همسران مبنی بر کیفیت زناشویی
کودک همسری پدیده ای اجتماعی- فرهنگی است که در نقاطی از کشور زندگی دختران را متاثر نموده و منجر به بروز مشکلات و آسیب های فردی و اجتماعی بسیار می شود. هدف پژوهش تجربه زیسته کودک همسران مبنی بر کیفیت زناشویی است.پژوهش حاضر به شیوه کیفی، بر اساس تجربه زیسته زنانی که این پدیده را تجربه کرده اند انجام شده است. تحقیق در جامعه زنان بین 18 تا 39 سال که اولین بار در سن کمتر از 18 سال ازدواج کرده اند انجام شده، پاسخگویان پس از آگاهی از اهداف پژوهش به صورت داوطلبانه در مصاحبه شرکت کرده اند و نمونه گیری تا اشباع نظری داده ها ادامه یافته است. نمونه گیری به صورت هدفمند و از طریق روش گلوله انجام پذیرفت متن مصاحبه ها با استفاده از روش تجزیه کدگذاری نظری تحلیل شد.یافته های پژوهش که حاصل استخراج از مصاحبه هاست، شامل شرایط علی (کلیشه های جنسیتی، عدم گزینش همسر، عدم آگاهی) است که مقوله بی قدرتی زناشویی به منزله پدیده اصلی ظهور یافت.نتایج نشان می دهد که ازدواج در سنین پایین، زنان را با بی قدرتی در زمینه فردی و تعاملی در روابط زناشویی روبرو می کند. کنش آنان در مقابل مسئله بی قدرتی به شکل پنهانکاری، طلاق، سازگاری و سکوت اجباری رخ می دهد. از پیامدهای آن نیز می توان به دلزدگی زناشویی، عدم رضایت از زندگی، سرخوردگی، انزوای اجتماعی و طلاق عاطفی اشاره کرد.